حافظ (غزلیات)/ای که دایم به خویش مغروری
نسخهٔ تاریخ ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۳۶ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | حافظ (غزلیات) (ای که دایم به خویش مغروری) از حافظ |
' |
ای که دایم به خویش مغروری گر تو را عشق نیست معذوری گرد دیوانگان عشق مگرد که به عقل عقیله مشهوری مستی عشق نیست در سر تو رو که تو مست آب انگوری روی زرد است و آه دردآلود عاشقان را دوای رنجوری بگذر از نام و ننگ خود حافظ ساغر میطلب که مخموری