تفاوت میان نسخه‌های «حافظ (غزلیات)/اگر چه عرض هنر پیش یار بی‌ادبیست»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
جز (clean up using AWB)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|اگرچه عرض هنر پیش یار بی‌ادبیست|زبان خموش ولیکن دهان پُر از عربیست}}
 
{{ب|اگرچه عرض هنر پیش یار بی‌ادبیست|زبان خموش ولیکن دهان پُر از عربیست}}
 
{{ب|پری نهفته رُخ و دیو در کرشمه‌ی حسن|بسوخت دیده ز حیرت که این چه بوالعجبیست}}
 
{{ب|پری نهفته رُخ و دیو در کرشمه‌ی حسن|بسوخت دیده ز حیرت که این چه بوالعجبیست}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۸ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۲۲:۵۴

' حافظ (غزلیات) (اگر چه عرض هنر پیش یار بی‌ادبیست)
از حافظ
'


اگرچه عرض هنر پیش یار بی‌ادبیست زبان خموش ولیکن دهان پُر از عربیست
پری نهفته رُخ و دیو در کرشمه‌ی حسن بسوخت دیده ز حیرت که این چه بوالعجبیست
در این چمن گل بی‌خار کس نچید؛ آری چراغ مصطفوی با شرار بولهبیست
سبب مپرس که چرخ از چه سِفلِه پرور شد که کام بخشیِ او را بهانه بی سببیست
به نیم جو نخرم طاق خانقاه و رَباط مرا که مَصطَبه ایوان و پای خم طنبیست
جمالِ دخترِ رَز نورِ چشمِ ماست مگر که در نقاب زُجاجی و پرده‌ی عنبیست
هزار عقل و ادب داشتم من؛ ای خواجه! کنون که مستِ خرابم صلاح بی‌ادبیست
بیار مِی که چو حافظ هزارم اِستِظهار به گریه‌ی سحری و نیازِ نیم شبیست