حافظ (غزلیات)/انت روائح رند الحمی و زاد غرامی
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | حافظ (غزلیات) (انت روائح رند الحمی و زاد غرامی) از حافظ |
' |
انت روائح رند الحمی و زاد غرامی | فدای خاک در دوست باد جان گرامی | |
پیام دوست شنیدن سعادت است و سلامت | من المبلغ عنی الی سعاد سلامی | |
بیا به شام غریبان و آب دیده من بین | به سان باده صافی در آبگینه شامی | |
اذا تغرد عن ذی الاراک طائر خیر | فلا تفرد عن روضها انین حمامی | |
بسی نماند که روز فراق یار سر آید | رایت من هضبات الحمی قباب خیام | |
خوشا دمی که درآیی و گویمت به سلامت | قدمت خیر قدوم نزلت خیر مقام | |
بعدت منک و قد صرت ذائبا کهلال | اگر چه روی چو ماهت ندیدهام به تمامی | |
و ان دعیت بخلد و صرت ناقض عهد | فما تطیب نفسی و ما استطاب منامی | |
امید هست که زودت به بخت نیک ببینم | تو شاد گشته به فرماندهی و من به غلامی | |
چو سلک در خوشاب است شعر نغز تو حافظ | که گاه لطف سبق میبرد ز نظم نظامی |