جامی (اورنگ یکم سلسلةالذهب)/بعد شش سال، معتمر، یا هفت

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۹ اکتبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۸:۲۹ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' جامی (اورنگ یکم سلسلةالذهب) (بعد شش سال، معتمر، یا هفت)
از جامی
'


بعد شش سال، معتمر، یا هفت به سر روضه‌ی نبی می‌رفت راه عمدا بر آن دیار افگند بر سر قبرشان گذار افگند دید بر خاک آن دو انده‌مند سر کشیده یکی درخت بلند چون به عبرت نگاه کرد در آن دید خط‌های سرخ و زرد بر آن بود زردی ز رویشان اثری سرخی از چشم خونفشان خبری با کسی گفت ز آن زمین بشگفت: «چه درخت‌ست این» به حیرت ؟ گفت که: «درختی‌ست این سرشته‌ی عشق رسته از تربت دو کشته‌ی عشق بلکه بر خاک آن دو تن علمی‌ست بر وی از شرح حالشان رقمی‌ست ز اهل دل هر که آن رقم خواند، حال آن کشتگان غم داند» جانشان غرق فیض رحمت باد! کس چو ایشان ازین جهان مرواد!