جامی (اورنگ یکم سلسلةالذهب)/بشنو، ای گوش بر فسانه‌ی عشق!

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۹ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۶:۴۸ توسط Hushang (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' جامی (اورنگ یکم سلسلةالذهب) (بشنو، ای گوش بر فسانه‌ی عشق!)
از جامی
'


بشنو، ای گوش بر فسانه‌ی عشق! از صریر قلم ترانه‌ی عشق!
قلم اینک چو نی به لحن صریر قصه‌ی عشق می‌کند تقریر
عشق، مفتاح معدن جودست هر چه بینی، به عشق موجودست
حق چو حسن کمال اسما دید آنچنان‌اش نهفته نپسندید
خواست اظهار آن کمال کند عرض آن حسن و آن جمال کند
خواست تا در مجالی اعیان سر مستور او رسد به عیان
چون ز حق یافت انبعاث این خواست فتنه‌ی عشق و عاشقی برخاست
هست با نیست، عشق در پیوست نیست، ز آن عشق، نقش هستی بست
سایه و آفتاب را با هم نسبت جذب عشق شد محکم