بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۳۷

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۳ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۱۲:۵۶ توسط Bellavista (گفتگو | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی « '''بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۳۷'''...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو


بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۳۷


۱۳۳۷ هجدهمین سال


شاهنشاه به این پرسش مهم سیاسی پاسخ می‌دهند، چرا ایران به پیمان دوجانبه پیوست؟


هنگامی روسها شنیدند که ایران قصد دارد با امریکا پیمان دوجانبه ببندد، بی‌درنگ پیشنهاد بستن پیمان طولانی‌مدت مرزنشکنی کردند اما ...


در پی بستن پیمان نفت با شرکت ایتالیایی "آجیپ مینراریا" بر اساس ۲۵ – ۷۵، در فروردین‌ماه سال ۱۳۳۷ نیز پیمان دیگری بر همین اساس با شرکت "پان امریکن پترولیوم" و سپس پیمانی با یک شرکت کانادایی به امضا رسید.

هر سه پیمان که از نظر اساس یکسان بودند، در منطقه فلات قاره یا نفت کف خلیج فارس به مرحله اجرا گذارده‌شدند.

بستن پیمانهای مزبور برای ایران یک پیروزی بزرگ شناخته می‌شد زیرا این پیمانها فصل تازه‌ای در تاریخ پیمانهای نفت می‌گشود و به سایر کشورهای صادرکننده نفت فرصت می‌داد تا برای به دست آوردن امتیازات بیشتری با شرکتهای نفتی وارد گفتگو شوند.

ایران به این هم بسنده نکرد و بنا به فرمان شاهنشاه برای رسیدن کشورهای نفت‌خیز به حقشان، در صدد ایجاد اتحادیه‌ای از این کشورها برآمد تا صاحبان نفت بتوانند به طور گروهی از سود خود در برابر اتحادیه‌های قدرتمند نفتی پشتیبانی کنند. این اتحادیه سازمان "اوپک"، نامگذاری شد.

طبق پیمانهای جدید نفت، ۷۵ درصد از کل سود به دست آمده به ایران می‌رسید و ۲۵ درصد به شرکتهای اکتشاف‌، استخراج و تصفیه‌ کننده. به این معنی که شرکت ملی نفت ایران در سود به دست آمده از نفت با طرف پیمان برابر یا شریک می‌باشد و آن مبلغی است که هنوز مالیات از آن کم نشده‌است و چون دولت ایران از کل سود شرکتهای طرف پیمان پنجاه درصد مالیات می‌گیرد، این است که در واقع ۲۵ درصد دیگر از کل سود نیز به خزانه ایران واردمی‌شود.


بنیاد پهلوی


در آغاز هیجدهمین سال پادشاهی، شاهنشاه فرمانی مبنی به تشکیل "بنیاد پهلوی" را صادر فرمودند. در فرمان شاهنشاه گفته شده‌بود:

«وظایف و هدفهای این بنیاد خیریه کمک به بهداشت عمومی و توسعه فرهنگ و مراقبت نسبت به امور اجتماعی و تهذیب اخلاق عمومی و کمک به مستمندان خواهدبود.»

تمام مهمانخانه‌های ملکی و شخصی و موروثی که تا این هنگام به وسیله اداره املاک پادشاهی اداره می‌شد طبق فرمان شاهنشاه به بنیاد پهلوی واگذارشد تا درآمد آن خرج کارهای نیکوکاری بشود.


نیروهای پاکسازی!

سپیده‌دم روز سه‌شنبه دوم اردیبهشت‌ماه، دو تن از اعضای گروه برچیده‌شده توده که ضمن بازپرسی‌ها روشن شده‌بود مرتکب جنایات فراوانی شده و چون نیروی تروریست و پاکسازی در حزب بوده‌اند، دستشان به خون برخی از هم‌مسلکان خود آلوده‌ شده‌بود، به موجب رأی دادگاه نظامی اعدام شدند.

این دو تن عبارت بودند از:آرسن آوانسیان و هوشنگ پوررضوانی. در بررسیها از این دو تن، مشخص شد شماری از کسانی که چندین سال پیش گم شده و هیچ گونه خبری از آنها در دست نبود، از جمله حسام لنگرانی، به وسیله "گروه ضربه" که زیر نظر این دو تن اداره می‌شد، به قتل رسیده‌اند و به راهنمایی محکومین استخوانهای آنان در چاههای اطراف تهران به دست آمد.


راه‌آهن تهران – تبریز


روز چهارم اردیبهشت‌ماه، شاهنشاه راه‌آهن تهران – تبریز را گشودند و به این ترتیب نخستین قطار از تهران به تبریز رفت و استان آذربایجان به وسیله شبکه خط آهن به سایر نقاط کشور پیوست. شاهنشاه هنگام بازگشایی ایستگاه راه‌آهن تبریز فرمودند:

«به دولت تأکید شده‌است که با کوشش تمام در ادامه راه‌آهن تبریز به ترکیه و اتصال آن به راه‌آهن بین‌المللی اقدام کند، تا به زودی خط آذربایجان مستقیماً به وسیله خط‌ آهن به اروپا مرتبط شود و از این راه قدم تازه‌ای در راه تأمین منظور ما که تعالی کشور و بالابردن سطح زندگانی ملت ایران است، برداشته‌شود.»


سفر شاهنشاه


در اردیبهشت‌ماه بنا به دعوت رئیس‌جمهوری چین، شاهنشاه با هواپیمای ویژه رهسپار چین شدند و سپس دعوت اعلیحضرت پادشاه ژاپن را پذیرفتند و به آن کشور نیز سفر نمودند و از راه خاور دور برای دیدار ژنرال آیزنهاور به ایالات متحده سفر کردند.

افزون بر این سفر، شاهنشاه طی هیجدهمین سال پادشاهی، به طور رسمی به ایتالیا و سوئیس نیز مسافرت نمودند.


میهمانان خارجی ایران


در همان سال، شماری از سران و زمامداران و شخصیتهای خارجی نیز به تهران آمدند که از آن جمله بود:

ژنرال اسکندرمیرزا، رئیس‌جمهوری پاکستان – شیخ جعفربین‌السلطان‌القاسمی، حاکم شارجه – حضرت شیخ عبدالله السالم‌الصباح، امیر کویت – جلال بایار، رئیس‌جمهوری ترکیه و زورلو، وزیر خارجه آن کشور – دوگلاس دیلون، معاون وزارت امور خارجه و کلروی، وزیر دفاع امریکا، دیفن بیکر، نخست‌وزیر کانادا – آندره مالرو، وزیر مشاور فرانسه – دنیس رایت، معاون وزارت خارجه انگلستان – مندرس، نخست‌وزیر ترکیه – نمایندگان رئیس‌جمهوری امریکا – دریاسالار رادفورد و جرج ماک‌ گی – نمایندگان سیاسی شوروی به رهبری اسمیرونوف، قائم مقام وزیر امور خارجه آن کشور، والاحضرت الکساندر پادشاه یوگسلاوی و بانو روزولت بیوه رئیس‌جمهوری امریکا.


رویداد سیاسی سال


ورود دریاسالار رادفورد و جرج ماک گی به تهران جهت گفتگو پیرامون بستن پیمان دفاعی دوجانبه و کمکهای نظامی امریکا به ایران بود. همچنانکه اسمیرونوف و گروه همراه او نیز برای گفتگوهایی در زمینه همکاریهای بیشتر ایران و شوروی به ایران آمده‌بودند.

درباره این رویداد سیاسی سال، شاهنشاه چنین می‌نگارند:

«پس از کودتای کشور عراق که در سال ۱۳۳۷ پیش آمد، اعضای پیمان بغداد تشکیل جلسه دادند و از دولت امریکا مصراً تقاضاکردند که در پیمان مزبور شرکت نمایند. با آنکه دولت امریکا عضویت اکثر کمیته‌های پیمان مزبور را دارا بود ولی از الحاق به پیمان بغداد فعلاً خودداری کرد و درعوض پیشنهادنمود که پیمانهای دفاعی دو جانبه با کشورهای ترکیه و پاکستان و ایران منعقد سازد و به موجب آن امریکا متعهد گردد که اگر یکی از کشورهای نامبرده مورد حمله نیروهای کمونیزم بین‌المللی قرارگیرد، به کمک آنها اقدام کند.

ما نیز با دوستان ترک و پاکستانی خود مصمم شدیم قرارداد پیشنهادشده با امریکا را قبول و امضاکنیم.

هنگامی که روسها از این موضوع استحضار یافتند یادداشتی حاکی از اعتراض سخت برای ما فرستادند و برخلاف سنن و رسوم دیپلماسی قبل از آنکه اعتراض خود را رسماً به ما تسلیم کنند، در رادیوها پخش کردند و نیز به سفیر خود در تهران دستور دادند که مفاد اعتراض مزبور را شخصاً به نمایندگان مجلسین ایران برساند. در آن موقع ما با کمال صداقت به روسها گفتیم که عمل آنها خطر این را دارد که اشتباهات گذشته که منجر به تیرگی روابط طرفین شده‌بود، تکرارشود و به آنها خاطر نشان ساختیم که با آن نیروی مسلح شگرفت و عظیمی که در اختیار دارند هراس آنها از سازمانهای کوچک دفاعی ما دور از عقل سلیم است و صلاح و نفع طرفین در آن است که همان سیاست دوستی و وداد قبلی بین دو کشور ادامه داشته‌باشد.

اقدام دیگری که روسها برای جلوگیری ما از امضاء قرارداد دو جانبه به عمل آوردند این بود که واسطه‌هایی برانگیخته و به وسیله آنها وعده عقد قرارداد طویل‌المدت عدم تجاوز و کمکهای هنگفت اقتصادی دادند. در عین حال قرارداد دوجانبه به شکلی که اول پیشنهاد شد، آن مفهومی را که می‌خواستیم داشته‌باشد نداشت و فاقد ضمانتهای لازم بود و میزان مهمات جنگی که برای کشور ایران می‌رسید نیز کافی نبود و چون خود را از این حیث گله‌مند می‌دانستیم به خود اجازه دادیم که درباره عقد قرارداد عدم تجاوز با روسها وارد مذاکره شویم.

روسها در این موقع مرتکب خبطی شدند و مدت دو هفته در اعزام نمایندگان خود تأخیر نمودند و در خلال آن مدت شرایط مندرج در پیش‌نویس قرارداد دو جانبه به نحوی که موجب رضایت ما بود تغییر یافت.

وقتی نمایندگان روسها رسیدند اشتباه دیگری مرتکب شدند بدین کیفیت که برای آغاز مذاکرات، تقاضاکردند از پیمان بغداد خارج شویم و هر چند وقتی مقاومت سخت ما را در برابر آن تقاضا دیدند منصرف شدند ولی اصرار داشتند که از امضای قرارداد دوجانبه خودداری کنیم. در اینجا متوجه شدیم که روسها در قبال عقد قرارداد عدم تجاوز در نظر دارند ما را از متفقین خود جدا سازند و نه تنها اصرار داشتند که ما از عقد قرارداد با امریکاییها منصرف شویم، بلکه پیش‌نویس قراردادی که برای عدم تجاوز پیشنهاد می‌کردند حاوی موادی بود که مناسبات ما را با دوستانمان بسیار ضعیف می‌ساخت ...

مذاکرات عقد قرارداد روسها با ما به علل فوق به نتیجه‌ای نرسید و نمایندگان آنها بدون اطلاع از ایران خارج شدند.»

حملات تبلیغاتی روسها در پی این جریان از سر گرفته‌شد و در ایران نیز صف متحدی بر ضد این تبلیغات به وجود آمد که شگفتی جهانیان را برانگیخت.


مسافرتهای دولت


در سال هیجدهم پادشاهی، بنا به فرمان شاهنشاه، هیأت دولت مسافرتهایی را به طور گروهی در داخل مملکت آغازنمود و در استانهای فارس، کردستان، آذربایجان، خوزستان و اصفهان وزرا فرصت یافتند از نزدیک با مشکلات مردم آشنا شده، جهت آسان نمودن در کار مردم ولایات، به طور مستقیم اقدام کنند. این سفرها در سالهای پس از آن نیز همچنان ادامه یافت و نتایج سودمندی به بار آورد.

طی سال اخیر، در پاره‌ای شهرستانها به کمک سازمان برنامه مقدمات لوله‌کشی فراهم آمد و تأسیسات تازه‌ای به سازمان آب تهران که در سال ۱۳۳۴ از سوی شاهنشاه گشایش یافته‌بود و به وسیله آقای مهندس غلامعلی میکده اداره می‌شد، افزوده‌گشت.

در بهمن‌ماه همین سال لایحه‌ای از سوی دولت جهت بازنگری در تشکیلات سازمان برنامه و انتقال اختیارات سازمان برنامه به رئیس دولت، تقدیم مجلس شد که موجب کناره‌گیری آقای ابتهاج، مدیر عامل سازمان برنامه گشت.


(زیرنویس عکسها):

در سفر ایتالیا شاهنشاه با پاپ، که به پاپ صلح معروف شده‌بود، دیدار و گفتگو فرمودند.


طی اقامت شاهنشاه در کشور ژاپن، نمایشگاه آثار هنری ایران در آن کشور گشوده‌شد.

این عکس شاهنشاه ایران و اعلیحضرت امپراطور ژاپن را هنگام گشایش نمایشگاه نشان می‌دهد در حالی که امپراطور با قطع نوار نمایشگاه را می‌گشایند.