بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۲۲

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲ ژوئیهٔ ۲۰۱۵، ساعت ۰۹:۵۵ توسط Bellavista (گفتگو | مشارکت‌ها) (صفحه‌ای جدید حاوی « '''بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۲۲'''...» ایجاد کرد)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو


بیست و پنجمین سال شاهنشاهی اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر/ سال ۱۳۲۲


۱۳۲۲ سومین سال

در پی گفتگوهایی که در کنفرانس وزرای خارجه دولتهای متفق در مسکو صورت گرفت، برای شناخت خط مشی متفقین در جریان جنگ و پس از جنگ، سران متفقین در تهران گردآمدند!

شاه دموکراسی ایران را با وجود آنکه قیافه تهدیدآمیزی به خود گرفته‌بود، پشتیبانی می‌کرد!

ساعت ده‌ونیم روز یکشنبه سیزدهم آذرماه ۱۳۲۲، گروهی از سران لشگر و شخصیتهای برجسته و نمایندگان دوره چهاردهم و روزنامه‌نگاران به دعوت مرحوم سهیلی در تالار کاخ وزارت امور خارجه گرد هم آمدند و نخست‌وزیر طی سخنانی از رازهای کنفرانس مهمی که یک هفته پیش از آن در تهران تشکیل شده‌بود، پرده برداشت.

چندی پیش از آن، کنفرانس وزرای خارجه دولتهای متفق در مسکو برگزارشده‌بود و "ایدن"، وزیر خارجه انگلستان و "کردل‌هول"، وزیر خارجه امریکا برای شرکت در این کنفرانس از راه تهران به مسکو رفتند و هر کدام چند روزی را در تهران سپری کردند.

در کنفرانس وزرای خارجه متفقین، پیش‌درآمدهای یک کنفرانس بسیار خوب از زمامداران سه کشور فراهم شده‌بود و همه می‌دانستند که تشکیل این کنفرانس ارزش زیادی در سرنوشت جنگ و اوضاع جهان خواهدداشت، اما از محل برگزاری کنفرانس کسی آگاهی نداشت. تا روزی که سهیلی، نخست‌وزیر ایران، فاش کرد که پیشوایان سه کشور متفق، تهران را برای برگزاری کنفرانس مهم خود در نظر گرفته و چند روز در پایتخت ایران میهمان بوده‌اند.

سهیلی گفت:

«اکنون که کنفرانس تمام شده و همه اشخاص عالی‌مقام که در آن کنفرانس شرکت داشتند، به کشورهای خود بازگشت نموده‌اند، اینجانب در کمال خوشوقتی رسماً اظهارمی‌دارم که کنفرانس عالی سه دولت در تهران تشکیل شد و تهران، پایتخت شاهنشاهی، این مزیت و امتیاز را حاصل نمود که رؤسای کشورهای بزرگ، دوست و متحد ما در اینجا و مرکز این حکومت، اساس و پایه‌های محکم آزادی و آسایش ملل را طرح‌ریزی نموده‌اند.»


تضمین استقلال ایران

کنفرانس تهران، مهمترین رویداد سیاسی در سومین سال پادشاهی شاهنشاه بود. تا وقتی آگهی زمامداران سه دولت درباره ایران انتشار نیافته‌بود، ملت ایران نگران استقلال خود بود و از آن بیم داشت که با تاب آوردن در برابر آن همه صدمات و مشکلات و مخاطرات و همکاری صمیمانه با متفقین در راه به دست آوردن هدفهای ایشان، آزادی خود را نیز روی امنیت و رفاه خود از دست داده‌باشد. اما سران متفقین، با پافشاری دولت ایران، پس از گرفتن تصمیمات شگفت‌انگیز خود در زمینه اوضاع جنگ و مشکلات پس از جنگ، یک آگهی‌ با این عنوان در خصوص شناسایی تمامیت و آزادی ایران صادرکردند:

«دولتهای کشورهای متحده امریکا و اتحاد جماهیر شوروی و ممالک متحده انگلستان کمکهایی را که ایران در تعقیب جنگ بر علیه دشمن مشترک و مخصوصاً در قسمت تسهیل وسایل حمل و نقل مهمات از ممالک ماوراء بحار به اتحاد جماهیر شوروی به عمل آورد، تصدیق دارند.

سه دولت نامبرده تصدیق دارند که این جنگ مشکلات اقتصادی برای ایران فراهم آورده و در حفظ استقلال و حاکمیت و تمامیت ارضی ایران با دولت ایران اتفاق نظر دارند و به مشارکت دولت ایران با سایر ملل صلح‌دوست در برقراری صلح بین‌المللی و امنیت و سعادت بعد از جنگ بر طبق اصول منشور آتلانتیک که مورد قبول هر چهار دولت است، استظهاردارند.

وینستون چرچیل – ژ. و. استالین – فرانکلین د. روزولت»


دسیسه دزدین روزولت

نکته‌ای که در جریان کنفرانس تهران جلب نظر می‌کرد، جای‌گزیدن روزولت، رئیس‌جمهوری امریکا، در سفارت شوروی بود و به همین مناسبت نیز جلسات کنفرانس تهران در محل سفارت شوروی تشکیل می‌شد. به جز یک بار که چرچیل به مناسبت جشن تولد خود در سفارت انگلستان مهمانی برگزار کرده‌بود و روزولت نیز در این جشن شرکت کرد.

در تاریخ پنجشنبه ۱ دی‌ماه ۱۳۲۱ از سوی اداره کل انتشارات و تبلیغات، نامه‌ای به روزنامه اطلاعات نوشته‌شد بیانگر اینکه:

«به ما اطلاع رسیده و یکی دو روزنامه پایتخت هم اشاره کرده‌اند و مطلب در اخبار پارس و رادیو لندن بوده که گویا روزولت، رئیس‌جمهوری ممالک متحده امریکا، موقع بازگشت به کشور خود نسبت به امکان یک توطئه در تهران و وجود ۱۰۰ جاسوس آلمانی در تهران اظهاراتی کرده و علاوه نموده‌اند که مارشال استالین چون از وجود این توطئه احتمالی اطلاع حاصل نموده، لذا از ایشان درخواست کرده‌است که در سفارت کبرای شوروی منزل نمایند ...»

البته این سخن‌پراکنی طی همان آگهی از سوی مقامات رسمی دروغ شمرده و با گذشت زمان، اصل موضوع نیز به فراموشی سپرده‌شد. تا چند روز پیش که یک روزنامه روسی ماجرای دسیسه برای دزدیدن روزولت را باز هم نوشت و یادآور گشت که با پافشاری "هریمن"، روزولت حاضرشد در سفارت شوروی جای گزیند.


انتخابات و مجلس چهاردهم

طی سومین سال پادشاهی شاهنشاه، عمر مجلس سیزدهم که در نخستین روزهای پادشاهی، توسط اعلیحضرت همایونی بازگشایی شده‌بود، به آخر رسید و انتخابات دوره چهاردهم آغازگشت.

شاهنشاه در حالی که از رخنه کشمکشهای سیاسی به مجلس و دخالتهای بی‌قاعده برخی از نمایندگان در نیروهای قضاییه و مجریه رنج می‌برد، همچنان با تمام قدرت از دموکراسی پشتیبانی می‌کرد. خود ایشان در خاطراتشان چنین می‌نویسند:

«مجلس شورای ملی به مرکز مبادله اتهامات ناروا تبدیل شده و برنامه منظمی نداشت. بلکه قوه مقننه در قوای مجریه و قوه قضاییه مداخله و از جریان قانون جلوگیری می‌کرد.
روحیه کارمندان نیز به آخرین درجه ضعف رسیده‌بود. در آن موقع حیات سیاسی ما چنان دچار هرج‌ومرج شده‌بود که اگر از روش دموکراسی اصلاً مأیوس می‌شدم، جای تعجب نبود. ولی خوشبختانه عقاید سیاسی من چنان مستحکم شده‌بود که اوضاع و پیشامدهای تهدیدکننده نمی‌توانست مرا به ترک اصولی که بزرگان جهان، مانند جفرسون، آن را پذیرفته‌بودند و من نیز مصمم به حفظ آنها بودم، وادارسازد.»


آشوبگران شهری و عشایری


در درازای سومین سال پادشاهی نیز همچنان آشوب و ناامنی در سایه وجود نیروهای بیگانه، ادامه‌داشت و همچنین بر آشوبگران که در ولایات و کوهستانها سر به گردنکشی برداشته‌بودند، در داخل شهرها، از جمله پایتخت، نیز مردم از تجاوزهای چاقوکشان که هر کدام وابسته به یکی از گروههای سیاسی بودند، آرام و قرار نداشتند. از این روی، از سویی قانون تبعید چاقوکشان گذارده و پذیرفته شد و از سوی دیگر برای خلع سلاح آشوبگران، به ویژه در مناطق عشایری، واحدهایی رهسپار گشتند. از جمله گروهی که به فرماندهی سپهبد شاه‌بختی جهت برقراری امنیت منطقه جنوب رهسپار شده‌بود، نخست موفق به خلع سلاح قشقایی‌ها و سایر عشایر گشت و سپس فیروزآباد، مقر حکومت قشقایی‌ها را اشغال نمود. اما یک ماه پس از آن ناگهان رویداد خونین "سمیرم" روی داد و ایلات قشقایی و بویراحمدی به وسیله سلاحهایی که با حمله به کامیونهای حامل اسلحه و غارت آنها به دست آورده‌بودند، به سمیرم شبیخون زده و شماری از افسران و افراد لشگر را کشتند.


قانون آموزش‌های اجباری


دولت سهیلی که پس از بازگشایی مجلس چهاردهم جای خود را به کابینه ساعد سپرد، به فرمان شاهنشاه در همین سال قانون آموزشهای اجباری را تنظیم کرد و طی شانزده ماده به تصویب رسانید.

این نخستین قدم شاهنشاه برای مبارزه با بی‌سوادی بود که در طی بیست‌وپنج سال پادشاهی، همواره نسبت به آن توجه و کوشش به خرج داده‌بوده‌اند.


روشنایی و تاریکی ...

پیروزی متفقین رفته‌رفته آشکارمی‌گشت. بر خلاف پافشاری سخت، در جبهه‌های مختلف پیشروی نیروهای محور متوقف شده و آلمانها در حال عقب‌نشینی بودند.

اما با وجود آنکه سران متفقین خود استقلال ایران را تضمین کرده‌بودند و به موجب پیمان سه‌جانبه پذیرفته‌بودند که به فاصله شش ماه پس از پایان جنگ، ایران را ترک کنند، نوشته‌ای از اینکه به این پیمانها عمل شود، در دست نبود. به ویژه آنکه روسها در ایالت شمالی از همکاری با مأمورین کشوری ما جلوگیری می‌نمودند و این نواحی را به صورت کامل زیر چیرگی نظامی و سیاسی خود درآورده‌بودند.

رویدادهای سالهای پس از آن نشان داد نگرانی ملت ایران از این بابت نیز چندان بی‌مورد نبوده‌است.