انوری (غزلیات)/سخت خوشی چشم بدت دورباد

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' انوری (غزلیات) (سخت خوشی چشم بدت دورباد)
از انوری
'


سخت خوشی چشم بدت دورباد سال و مه و روز و شبت سور باد
بنده‌ی زلفین تو شد غالیه خاک کف پای تو کافور باد
خادم و فراش تو رضوان سزد چاکر و دربان درت حور باد
عاشق محنت‌زده چون هست شاد حاسد خرم شده مهجور باد
وصل تو بادا همه نزدیک ما هجر تو جاوید ز ما دور باد