انوری (غزلیات)/از عشقت ای شیرین صنم گرچه بر سر برمیزنم
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | انوری (غزلیات) (از عشقت ای شیرین صنم گرچه بر سر برمیزنم) از انوری |
' |
از عشقت ای شیرین صنم گرچه بر سر برمیزنم | نه یار دیگر میکنم نه رای دیگر میزنم | |
تو شاه خوبانی و من تا روز بر رخسار خود | هر شب به دارالضرب غم بر نام تو زر میزنم | |
تا شد دلم آویخته در حلقهی زلفین تو | سر از هوای دلبران چون حلقه بر در میزنم | |
دل برد و دامن درکشید تا پایبند وصل تو | هرشب دو دست از هجر غم تا روز بر سر میزنم |