تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۲: خط ۲:
 
<onlyinclude>
 
<onlyinclude>
 
*
 
*
[[پرونده:RezaPahlavi4Aban1359 V2.mp4|thumb|left|240px|سوگند اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی در قاهره ۹ آبان ماه ۱۳۵۹]]
+
[[پرونده:AmericanEmbassyOccupation13Aban1358a9.jpg|thumb|left|260px|]]
[[پرونده:ShahanshahAryamehrValiahdRezaPahlavi1339.jpg|thumb|left|180px|شاهنشاه آریامهر و ولیعهد ایران]]
+
[[پرونده:AmericanEmbassyTehran1.jpg|thumb|left|260px|]]
[[پرونده:ShahanshahRoyalfamily2537.jpg|thumb|left|180px|خانواده شاهنشاهی ایران]]
+
[[پرونده:AmericanEmbassyOccupation13Aban1358d.jpg|thumb|left|260px|]]
[[پرونده:RezaShahBozorg100thBirthdayEsfand2536d.jpg|thumb|left|180px|شاهنشاه آریامهر و ولیعهد ایران]]
+
[[پرونده:Referendum11Azar1358b.jpg|thumb|left|260px|همه‌پرسی به اصطلاح قانون اساسی ۱۱ آذر ماه ۱۳۵۸]]
[[پرونده:FarmanShahanshahRezaPahlaviValiahd1339.jpg|thumb|left|180px|فرمان شاهنشاه درباره اعلام ولیعهدی والاحضرت رضا پهلوی]]
+
[[پرونده:BasijMachineGunTrainingAzar1358b.jpg|thumb|left|260px|بسیج اسلامی آموزش بکار بردن کلاشینکف، یوزی و کالیبر ۴۵ و نارنجک علیه مردم ایران می‌بیند]]
[[پرونده:Stamp1339Aban9CrownPrinceBirth2.jpg|thumb|left|180px|تمبریادبود زادروز ولیعهدایران ۹ آبان ماه ۱۳۳۹]]
+
[[پرونده:TerrorShahriarShafiqParis16Azar1358.jpg|thumb|left|260px|ترور والاگهر شهریار شفیق پاریس  ۱۶ آذر ماه ۱۳۵۸]]
[[پرونده:Stamp1339Aban9CrownPrinceBirth1.jpg|thumb|left|180px|تمبریادبود زادروز ولیعهدایران ۹ آبان ماه ۱۳۳۹]]
+
'''[[اشغال سفارت امریکا و گروگانگیری نیرنگ سیاسی برای پیشگیری از فروپاشی انقلاب اسلامی ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸]]''' - روز ۱۳ آبان ماه ۱۳۹۸ کوچی تازی، چهلمین سالگشت اشغال سفارت امریکا در تهران و گروگان گرفتن کارمندان سفارت برای چهار صد و چهل و چهار روز می‌باشد.  برای همگان اشغال سفارت امریکا و گروگان گرفتن کارمندان آن سفارت در پیوند با بازپس دادن شاهنشاه به ایران جلوه داده شد. ولی پشت پرده حقیقت به گونه‌ای دیگر بود، و آن برگزاری همه‌پرسی برای به اصطلاح قانون اساسی جمهوری اسلامی بود که رژیم لرزان اسلامی را استوار سازد. در روز ۱۵ آذر ماه ۱۳۵۸ بی‌درنگ پس از برگزاری همه‌پرسی قانون اساسی بی سر و ته رژیم اسلامی مصوب مجلس خبرگان که هیچ شباهتی به قانون اساسی ندارد، چهار گام بنیادین برای استوار ساختن رژیم آخوندی برداشته شد. نخست خمینی دستور راه‌اندازی نیروهای بسیج را داد. راه‌اندازی نیروهای بسیج وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سراسر کشور برای دفاع از  تهدیدها علیه جمهوری اسلامی از سوی مردم ایران برداشته شد.  استراتژی مهم این بود که با فرستادن کماندوهای قتل، رهبران نیروهای مقاومت را به قتل برسانند و یا در خیابان‌ها، بسیجیان مسلح مردم ایران را به گلوله ببندند. والاگهر شهریار شفیق نخستین قربانی این استراتژی بود. رژیم تهدیدهای علیه رژیم ولایت فقیه را به چهار دسته بخش کرد ۱- تهدید نرم ۲- تهدید نیمه سخت (جنبش‌های مردم ایران بدون سلاح گرم برای براندازی) ۳- تهدیدهای اقتصادی/سیاسی از درون و بیرون از کشور و ۴- تهدید سخت (جنبش‌های مسلحانه مردم ایران برای براندازی رژیم آخوندی). اکنون پس از نزدیک به چهل سال بسیج یکی از مخوف‌ترین سازمان‌های نظامی مدافع رژیم اسلامی در ایران است. دومین گام پس از رفراندوم به اصطلاح قانون اساسی، گسترش سپاه پاسداران بازوی مسلح حزب جمهوری اسلامی و قلع و قمع ارتش ایران بود. گام سوم، لایحه پاکسازی و ایجاد محیط مساعد برای رشد نهادهای انقلاب اسلامی در وزارتخانه‌ها، دانشگاه‌ها ، بانک‌ها، و موسسات و کمپانی‌های دولتی که پیشتر به تصویب شورای انقلاب اسلامی رسیده بود، از سوی سازمان امور اداری و استخدامی کشور به همه سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها فرستاده شد، همه میهن‌پرستان از همه سازمان‌ها بیرون انداخته شدند، بسیاری به زندان‌های مخوف رژیم اسلامی افکنده شدند و شمار بسیاری نیز اعدام شدند.
'''[[والاحضرت رضا پهلوی ولیعهد ایران|والاحضرت همایون رضا پهلوی ولیعهد ایران در زادروز بیست سالگی خود در روز ۹ آبان ماه ۲۵۳۹ شاهنشاهی سوگند پادشاهی می خورند]]'''
 
  
:به نام خداوند بخشنده مهربان و بر مبنای قانون اساسی و متمم آن، از امروز نهم آبان ماه ۱۳۵۹ هجری شمسی [ برابر با ۲۵۳۹ شاهنشاهی ] که بیست و یکمین سال زندگی را آغاز می‌کنم آمادگی در قبول مسئولیت‌ها و تعهدات خود به عنوان پادشاه قانونی ایران اعلام می‌دارم و با توجه به وضع استثنایی کنونی ادای سوگند نامه مندرج در قانون اساسی را به زمانی موکول می‌کنم که تاییدات الهی شرایط آن را فراهم سازد، ولی از هم اکنون در برابر پرچم سه رنگ پر افتخار ایران سوگند یاد می‌کنم که در این مقام زندگی خود را یک سره وقف خدمت به مملکت و دفاع از استقلال و حاکمیت آن و حفظ حقوق مشروع ملت ایران کنم و همواره مجری قانون اساسی و عامل تحقق همبستگی ملی باشم. من با نظارت در اجرای دقیق مواد قانون اساسی که در آن ضمن تضمین کلیه حقوق و آزادی‌های فردی و اجتماعی وظایف مقام سلطنت و قوای مجریه، مقننه، قضاییه و اختیارات قانونی هر یک از آنها کاملا مشخص شده است با آگاهی به همه وظایف و تکالیف آن به عهده می‌گیرم و از نظام مشروطیت ایران پاسداری می‌کنم .
+
روز ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸ کوچی تازی سفارت امریکا در تهران به دست گروهی تروریست آموزش یافته اشغال شد. باید دانست که در روز ۱۴ آبان ماه سفارت بریتانیا در تهران اشغال شد و از دولت بریتانیا خواسته شد که نخست وزیر پیشین شاپور بختیار را به ایران بازگرداند ولی در شگفتی بسیار اشغالگران سفارت بریتانیا در شامگاه ۱۴ آبان ماه از سفارت بیرون رفتند. در روز ۱۶ آبان ماه ۱۳۵۸ در نامه‌ای که به سفارت آلمان فدرال نوشته شده بود، هشدار داده شده بود که اگر هموندان کنفدراسیون دانشجویی که در زندان‌های آلمان هستند آزاد نشوند، سفارت آلمان اشغال خواهد شد. باید گفت که برنامه اشغال سفارتخانه در تهران برای چندین سفارتخانه غربی ریخته شده بود و درخواست‌ها از هر سفارتخانه با دیگری متفاوت بود.
 
 
:هموطنان عزیز و برادران، این مسئولیت که با درگدشت جانسوز پدر بزرگوارم به عهده من محول شده است در یکی از تاریکترین ادوار تاریخ ایران آغاز می‌کنم که طی آن از یک سو اساس ملیت ایرانی و کلیه ارزش‌های تاریخ، تمدن و فرهنگ ملی ما از داخل مورد حمله قرار گرفته و از جانب دیگر بر اثر انزوای سیاسی، هرج و مرج اجتماعی، فاجعه اقتصادی و سقوط حیثیت بین المللی مملکت تمامیت ارضی میهن ما از خارج نیز دستخوش تجاوزی شده است که ما آن را محکوم می‌کنیم. خوب می‌دانم هیچ یک از شما که دل هایتان آکنده از میهن پرستی و غرور ملی است و عمیقا پایبند هویت ایرانی و آیین مقدس خویش در مفهوم واقعی اصیل آن و دل بسته به مفاخر تاریخی و میراث فرهنگ خود هستید خواهان پیدایش این وضع نبوده و نیستید زیرا اصولا هیچ ملتی تحت هیچ شرایطی نمی‌تواند خواستار چنین وضعی برای خود باشد. بدین جهت است که رنج‌های درونی شما را کاملا احساس می‌کنم و اشک‌های پنهان می‌ریزم و خود را شریک همه غم‌های شما می‌دانم ، می‌دانم شما هم مانند من از ورای همه این تاریکی‌ها دیده به افق روشن فردا دوخته‌اید و در زوایای روح و قلب خود ایمان دارید که همانند سایر دوره‌های شوم گذشته در تاریخ کشور این بار نیز دوران کابوس به پایان خواهد رسید و در صبح درخشانی که از پس این شام تیره می‌دمد، ما با توجه کامل به تجارب تلخی که در همه زمینه‌ها آموخته‌ایم به یاری یکدیگر و با اتکا به اراده ملی از طریق اصلاحات منطقی که باید با مشارکت همه مردم صورت بگیرد به آرزوها و آرمان‌های خود پاسخی شایسته خواهیم داد و ایران تازه‌ای بر اساس آزادی قانون و عدالت و با برخورداری از معنویت محبت و گذشت خواهیم ساخت که سرزمین مردمی مرفه و سرفراز باشد و مقامی را که شایسته آن است در جهان احراز کند.
 
 
 
:در این لحظه آغاز مسئولیتی بزرگ در برابر خاطره پر افتخار همه جانبازان و قهرمانان جان باخته این سرزمین که در راه دفاع از استقلال ایران جان سپردند و برای همیشه در مرز و بوم مقدس خود به خاک رفتند سر تعظیم فرود می‌آورم و شهیدان دلیر ارتش ایران و همه میهن پرستان دیگری که در بیست ماهه غم انگیز گذشته به جرم وفاداری به شرافت ملی خود جان باختند ادای احترام می‌کنم و خود را شریک آلام خانواده‌های رنج کشیده آنان می‌دانم که مانند خود من در ماتم وجود بسیار عزیزی هستند که او نیز در اندوه و نگرانی دایمی که از سرنوشت شوم وطن داشت شعله حیاتش با مرگ زودرس خاموش گردید. به همه افراد نیروهای مسلح که با وجود تحمل همه گونه بی عدالتی تحقیر و توهین به هنگام بروز خطر، دلیرانه به خاطر دفاع از مرزهای کشور خویش و حراست تمامیت ارضی آن به پا خاستند درود می‌فرستم و به شهامت آنان افتخار می‌کنم. در کشاکش .... مردم پاک سرشت ایران زمین، حماسه‌های فراوانی آفریدند شاید مقدر این باشد که ملت بزرگ ما امروز نیز به خاطر رهایی ایران حماسه دیگر بیافرینند و شناختی تازه از ایران و ایرانیان به جهانیان عرضه دارند. من که اکنون به فرمان تاریخ مرحله نوینی را در راه انجام وظیفه ملی خود آغاز می‌کنم با تار و پود وجودم سروش این حماسه سرنوشت ساز را به گوش شما می‌رسانم و به پاسخ مثبت شما که ندای شکوه مند هزاران سال افتخارات تاریخی است اطمینان دارم در آفرینش چنین حماسه‌ای شما را به یکپارچگی ملی بر پایه برابری و برادری دوری از کینه توزی و انتقام جویی و سایر جلوه‌های شوم اهریمنی دعوت می‌کنم برای همه زنان و مردان ایرانی در هر جا که هستند آرزوی بهزیستی و بهروزی دارم و از همگی می‌خواهم که امید و اعتماد خود را استوارتر سازند و در هر شرایطی با غرور کامل در دفاع از تمدن و فرهنگ و حفظ ملیت و اصالت مذهبی خویش بکوشند و به همه نیروهای ملی در داخل و خارج کشور توصیه می‌کنم که صفوف خود را در راه نجات وطن فشرده تر سازند ملت بزرگ ایران و سرنوشت تاریخ پرافتخار آن را که باید با سربلندی ادامه یابد به پروردگار یکتا می‌سپارم و از درگاه احدیتش مسئلت دارم که درهای رحمت خود را به روی همه ما بگشاید و با وجود دشواری‌های زیادی که در پیش داریم ما را در انجام وظایف ملی و انسانی خویش یاری فرماید خداوند نگهبان ایران باد.
 
 
 
'''[[والاحضرت رضا پهلوی ولیعهد ایران|ولیعهد ایران نور چشم ملت ایران زاده می‌شود]]''' - والاحضرت همایون رضا پهلوی ولیعهد ایران در روز نهم آبان ماه ۲۵۱۹ شاهنشاهی برابر با  ۱۳۳۹ خورشیدی چشم به جهان گشودند. اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران در این روز علیاحضرت شهبانو را با خودروی آلبالویی رنگی که خود آن را رانندگی می‌کردند به زایشگاه [[بنگاه حمایت مادران و نوزادان]] در خیابان مولوی جنوب تهران بردند. در ساعت ۱۱ و ۵۵ دقیقه آرزوی ملت ایران برآورده شد و غریو شادی در گوشه و کنار ایران زمین بلند شد. سدها هزار تن از مردم پایتخت در برابر زایشگاه گرد آمدند و بانگ سرور و شادمانی ملت ایران خیابان مولوی را به لرزه درآورد.  بزرگی و شکوه تمدن و فرهنگ دو هزار پانصد ساله شاهنشاهی ایران  که بر تمدن سراسر گیتی سایه افکنده با زاده شدن ولیعهد ایران والاحضرت رضا پهلوی پایدارتر شد.
 
 
   
 
   
در دومین سالگرد زادروز ولیعهد ایران روز نهم آبان روز کودک نامگذاری شد و از آن پس همه ساله در این روز علیاحضرت شهبانو برای نونهالان ایران پیامی می‌فرستند و آیینی در روز کودک برگزار می‌شود. والاحضرت رضا پهلوی  نخستین گام در انجام خویشکاری‌های ولیعهد را با پذیرفتن ریاست عالیه خانه‌های فرهنگ روستایی، برداشتند و پس از آن ریاست عالیه بازی‌های جوانان و ریاست عالیه بنیاد فرهنگی رضا پهلوی، ریاست عالیه پیشاهنگی ، ریاست عالیه کمیته ملی مسابقات مهارت فنی کارگران کشور، ریاست عالیه دانشگاه بوعلی همدان را به گردن گرفتند. در ۹ شهریور ماه ۲۵۳۶ شاهنشاهی والاحضرت رضا پهلوی ولیعهد ایران ریاست عالیه سازمان ورزش ایران را نیز بر عهده گرفتند.
+
از روز ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ که اسلامیون قدرت را به دست گرفتند به اعدام و سرکوب مردم ایران پرداختند. واقعیت اشغال سفارت و گروگانگیری این بود که انقلاب اسلامی در حال پاشیده شدن بود و خمینی خواست همانند آتش زدن سینما رکس آبادان، رخدادی بوجود آورد تا جنگی که برای به دست آوردن قدرت در ایران به راه افتاده بود را از مردم ایران پنهان دارد.  
 
 
در کنار خویشکاری‌های درون کشور، والاحضرت همایون رضا پهلوی با بازدیدهای رسمی از کشورها دیگر وظایف سنگین ولیعهدی خود را به انجام رساندند.  نخستین سفر رسمی والاحضرت ولیعهد در روز سه شنبه ۱۳ خرداد ماه ۲۵۳۴ شاهنشاهی به فراخوان پرزیدنت انور سادات به کشور مصر برای بازگشایی کانال سوئز بود. پس از آن ولیعهد ایران ۴ تیر ماه ۲۵۳۵ به فراخوان اعلیحضرت بودوئن از بلژیک دیدار رسمی کردند. هم چنین ۱۰ تیر ماه ۲۵۳۵ به فراخوان هیات رییسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروری از شوروی و در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی به دعوت ملکه الیزابت از انگلستان بازدید رسمی کردند.
 
 
 
والاحضرت رضا پهلوی ولیعهد ایران زبان‌های فرانسه و انگلیسی را روان چون زبان مادری می‌دانند.
 
 
 
در روز ۳۰ خرداد ماه ۲۵۳۷ دربار شاهنشاهی به آگاهی ملت ایران رساند که والاحضرت همایون رضا پهلوی ولیعهد ایران برای فراگرفتن دوره خلبانی با سایر خلبانان نیروی هوایی شاهنشاهی به آمریکا سفر خواهند کرد.
 
 
 
بازگشت والاحضرت همایون ولیعهد به ایران به سبب انقلاب اسلامی انجام نشد. والاحضرت همایون رضا پهلوی ولیعهد ایران به دیدار  پدر تاجدار خود شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو در مراکش شتافتند و در کنار پدر آریامهر و خانواده تا قاهره بودند. در روز ۵ امرداد ماه ۲۵۳۹ شاهنشاهی برابر با ۱۳۵۹ خورشیدی تازی پدر ایران اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در قاهره درگذشتند.
 
 
 
بر پایه اصل سی و هشتم [[قانون اساسی مشروطه]] "در موقع انتقال سلطنت ولیعهد وقتی می‌تواند شخصا امور سلطنت را متصدی شود که دارای بیست سال تمام شمسی باشد. اگر به این سن نرسیده باشد شهبانو مادر ولیعهد بلافاصله امور نیابت سلطنت را به عهده خواهد گرفت." از هنگام درگذشت شاهنشاه آریامهر تا ۹ آبان ماه ۲۵۳۹ علیاحضرت شهبانو نیابت سلطنت را به عهده داشتند.
 
 
 
در روز ۹ آبان ماه ۲۵۳۹ شاهنشاهی والاحضرت همایون رضا پهلوی ولیعهد ایران بیست ساله شدند و در آیینی، سخنان رسایی  در قاهره ایراد فرمودند و به پرچم سه رنگ شیر و خورشید نشان ایران سوگند پادشاهی یادکردند. والاحضرت همایون رضا پهلوی بیش از سی سال است که رهبر و مبارز آزادی ، دمکراسی و حقوق بشر برای هم‌میهنان خود می‌باشند. والاحضرت رضا پهلوی پیوسته با ایرانیان، چه در درون و چه در بیرون از کشور ، در تماس هستند. والاحضرت همایون رضا پهلوی در سفرهایشان به دیگر کشورها با رهبران کشورها ، قانونگذاران ، سیاستمداران و سیاست گذاران ، گروه‌های گوناگون مردم و گروه‌های دانشجویی دیدار می‌کنند و همواره یادآور سختی‌ها و آزار و سرکوبی‌های گسترده ایرانیان درون مرز زیر استبداد حکومت اسلامی می‌باشند. به شمار ایرانیانی که در این آرزو هستند که ایران همان ایرانی شود که در جهان احترام داشت هر روز افزوده می‌شود و به ویژه جوانان در آرزوی آن روزهای خوب  و باشکوه در ایران که همه شغل داشتند، همه در رفاه و آسایش و امنیت زندگی می‌کردند، زمانی که پول ایران پایدار و قابل تعویض در جهان بود، زمانی که بدون روادید به ۶۴ کشور گیتی وارد شوند افزوده می‌شود و اینان این زمان را « زمان شاه » نامیده‌اند. این رویا که « زمان شاه » بازگردد هر لحظه می‌تواند به حقیقت بپیوند. می‌باید قانون اساسی مشروطه به قدرت نشیند، انتخابات مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری بیست و پنجم انجام شود و والاحضرت همایون رضا پهلوی سوگند پادشاهی خود را در برابر نمایندگان مردم ایران در مجلس شورای ملی ایراد نماید. پس از آن  شاهنشاه ایران اعلیحضرت همایون رضا شاه دوم نخست وزیر را برگزینند و نخست وزیر و کابینه و برنامه اش از مجلس شورای ملی رای اعتماد بگیرند. با آغاز شدن کار هیات دولت نوین در ایران، کشور ایران می‌تواند به جایگاه والایی که در جهان داشت بازگردد.
 
 
 
'''۹ آبان ماه ۱۳۳۹ علیاحضرت شهبانو به همراهی شاهنشاه'''  ساعت ۹ و پنج دقیقه بامداد روز دوشنبه نهم آبان ماه رادیو ایران برنامه‌های خود را قطع کرد و ورود اعلیحضرت همایون و علیاحضرت شهبانو را به آگاهی ملت ایران رسانید. در کوتاه زمانی سراسر خیابان مولوی از انبوه مردم ایران موج می‌زد. سرانجام در ساعت ۱۱ و سی دقیقه علیاحضرت شهبانو به اتاق زایمان برده شدند و درست  در ساعت یازده و پنجاه دقیقه بامداد ولیعهد ایران پیشکش ایزدی به ملت ایران چشم به جهان گشود و فریاد  "پسر است، پسر است" در همه جا پیچید.
 
 
 
ساعت ۱۲ و یک دقیقه ۴۱ تیر توپ در جلالیه شلیک شد و مژده زاده شدن ولیعهد ایران را به گوش میلیون‌ها ایرانی نژاده و میهن پرست رسانید. شور و هیجان ملت پس از شنیدن این خبر به اندازه‌ای بود که مردم در تهران و دیگر شهرها به خیابان‌ها ریختند و در بزرگداشت این رویداد خجسته پایکوبی و دست‌افشانی کردند. خودروها در خیابان‌ها و جاده‌ها چراغ‌ها را روشن کردند و پیوسته بوق می‌زدند. مردم یکدیگر را در آغوش می‌گرفتند و به یکدیگر از ژرفای دل تهنیت می‌گفتند. به فرخندگی زاده شدن ولیعهد ایران از سوی دادگستری دستور آزادی  ۹۸ تن زندانی داده شد. ساعت یک پس از نیمروز به فرتورنگاران و خبرنگاران ایرانی و خارجی پروانه یافتند در دسته‌های ده نفری از ولیعهد ایران فرتورنگاری (عکاسی) کنند. خبرنگاران این خجسته خبر را به سراسر گیتی فرستادند.
 
 
 
'''پیام شاهنشاه به ملت ایران به مناسبت تولد والاحضرت همایون ولیعهد''' : در این موقع که خداوند متعال با عنایت کامل خود نوزادی به خاندان سلطنت و ولیعهدی به تاج و تخت ایران مرحمت فرموده‌است، پس از شکرگزاری به درگاه قادر یکتا که توجهات کامل او همواره شامل حال من و ملتم بوده و در هر مورد این ملک و ملت را در پناه الطاف عالیه خود داشته‌است، مایلم مراتب خرسندی قلبی خود و ملکه و عموم افراد خاندان سلطنت را به ملت عزیز خودم که در این چند روز منتهای علاقمندی و صمیمیت خویش را نسبت به من ابراز داشتند و یک بار دیگر استواری رشته پیوند ملت و شاه را در این کشور به تمام جهانیان نشان دادند، اظهار دارم. این ابراز احساسات پرشور و بی‌شائبه که نه تنها ما مردم ایران شاهد آن بوده‌ایم و هستیم، بلکه امروز در سراسر جهان منعکس شده و همه بر آن اطلاع یافته‌اند، تجلی تازه‌ای از یک حقیقت بارز، یعنی از آن عامل پایداری است که راز اصلی بقا و دوام بیست‌وپنج قرن وحدت ملی و شاهنشاهی این کشور پر افتخار کهنسال به شمار می‌رود. از درگاه قادر متعال مسئلت دارم که مرا در آینده همچنان در خدمت صادقانه به این سرزمین و به ملت عزیز و شرافتمند خودم موفق بدارد و فرزند مرا که روزی به خواست و مشیت کامل الهی این بار سنگین مسئولیت را بر عهده خواهدگرفت، در پناه حمایت و عنایات خویش برای انجام این وظیفه بزرگ آماده فرماید.
 
  
'''اعلامیه دولت''': خداوند قادر و متعال که همواره ملت شریف و اصیل ایران را مشمول برکات و عنایات کامل خود قرارداده و در هر حال و هر موقع نعم بی دریغ و نامتناهی خود را به ایرانیان ارزانی داشته مشیتش بر این تعلق گرفت که باز یکی از آرزوهای ملت نجیب و شاهدوست ایران را که در انتظارش همه مردم از دل و جان روز شماری می‌کردند برآورد و همگان را با کرم و رحمت خود غرق شادی سازد. مژده مسرت بخش تولد میمون و مبارک فرزند اعلیحضرت همایونی محمدرضا شاه و علیاحضرت ملکه فرح در ساعت ۱۲ روز نهم آبان ماه هزار و سیصد و سی و نه که طبق اصل ۳۷ متمم قانون اساسی ایران حقا ولیعهد بلافصل پادشاه است برای قاطبه ملت ایران از خرد و کلان زایدالوصف، سرورآور و شادی‌بخش است به شکرانه این موهبت بزرگ و اینکه خداوند متعال در تمام ادوار و ایام عنایات کردگاری را به ایران کهن مبذول فرموده و چراغ سلطنت باستان ما را همیشه پرتو بیشتری می‌بخشیده و فروزان تر می‌ساخته است دولت به وسیله این اعلامیه سه روز تمام جشن و شادی اعلام می‌کند و این تولد فرخنده را به خاندان جلیل سلطنت و عموم ملت شاهدوست و وطن‌پرست ایران از دل و جان تبریک و تهنیت می‌گوید. نخست وزیر - مهندس شریف امامی
+
رژیم اسلامی در دو استان آذربایجان و کردستان به بمباران و کشتار مردم ایران پرداخت. پس از اعدام صدها تن از سران مشروطه شاهنشاهی ایران، مردم از خواب بیدار شدند و دریافتند قول‌هایی که انقلابیون به آنها داده بودند دروغی بیش نبوده است، پاسداران انقلاب اسلامی به دلخواه دلاوران و مردم ایران را اعدام کردند، کمپانی‌ها، خانه‌ها و کارخانه‌های مردم را مصادره نمودند، به بانوان بی حجاب در خیابان‌ها یورش بردند، زنان و دختران زیبای ایران را پاسداران در خیابان‌ها دستگیر کردند و با خود بردند و به آنها تجاوز کردند و به قتل رساندند و سوزاندند.  
  
۱۰ آبان ماه ۱۳۳۹ سفیران کشورها در دربار شاهنشاهی ایران به زایشگاه آمدند و دفتر ویژه زادروز ولیعهد ایران را دستینه کردند. سیل تلگرام‌های تهنیت از سوی پادشاهان و پرزیدنت‌ها و رهبران کشورهای سراسر جهان به دربار شاهنشاهی ایران سرازیر شد و ملل پنج قاره گیتی خود را در شادی ملت ایران شریک خواندند.
+
جبهه ملی که در رویای حکومت بر ایران بود، تکان خورد و دریافت که علیه اسلامیون که روزی دست در دست یکدیگر نهادند تا شاهنشاهی پارلمانی ایران را سرنگون سازند، کاری نمی‌تواند بکند. در روز ۲۱ امرداد ماه ۲۵۳۸ شاهنشاهی جبهه ملی تظاهرات بزرگی علیه قانون نوین مطبوعات برای پدافند از آزادی مطبوعات و اعتراض به مصادره روزنامه آیندگان در دانشگاه تهران به راه انداخت. اسلامیون به این تظاهرات با به کار گرفتن چماق، چاقو، دشنه و سنگ یورش بردند و ساعت‌ها میان تظاهرکنندگان و اسلامیون جنگ درگرفت و از کنترل بیرون شد. بیش از ۲۷۰ تن به سختی زخمی شدند و به بیمارستان‌ها برده شدند.  
  
۱۳ آبان ماه ۱۳۳۹ شاهنشاه آریامهر در زایشگاه بنگاه حمایت مادران و نوزادان از علیاحضرت شهبانو و والاحضرت ولیعهد دیدن فرمودند.  
+
خمینی دریافت که اکثریت مردم ایران برنامه‌های وی را برای برقراری ولایت فقیه نمی‌پذیرند. برای مردم ایران جمهوری اسلامی و ولایت فقیه که خمینی از آن می‌گفت آشکار نبود و نمی‌دانستند که خمینی از چه ایده‌ایی سخن می‌گوید. به هر روی مردم ایران یک دیکتاتوری دینی را نمی‌پذیرفتند.  
  
از سوی وزارت دربار شاهنشاهی جارنامه‌ای به چاپ رسید: وزیر دربار شاهنشاهی با کمال مسرت به اطلاع عموم می‌رساند که مراسم نامگذاری فرزند والاگهر شاهنشاه و علیاحضرت فرح پهلوی ملکه ایران در ساعت شش و پانزده دقیقه بعد از ظهر روز جمعه سیزدهم آبان ماه ۱۳۳۹ در زایشگاه حمایت مادران و نوزادان انجام گرفت و حسب الامر شاهنشاه به مبارکی و میمنت نام رضا برای والاحضرت انتخاب گردید.
+
در این آشفتگی و هرج و مرج در روز ۱۲ امرداد ماه ۱۳۵۸ انتخابات مجلس خبرگان انجام شد. در این  به اصطلاح انتخابات، روش رژیم نوین در ایران آشکار شد. همه گروه‌ها به روش انتخابات اعتراض کردند. اصغر سنجابی رییس ایل سنجابی و برادر دکتر کریم سنجابی رهبر جبهه ملی و از یاران خمینی به ویژه در درازای انقلاب اسلامی، و وزیر خارجه پیشین، نامه بلندبالایی به نخست‌وزیر نوشت و به آگاهی رساند که کریم سنجابی کاندیدای کرمانشاهان بوده است ولی پوسترهای انتخاباتی وی را گروه‌هایی از دیوار کندند، از سوی فرمانداری کرمانشاهان پهرست کاندیداها به انتخاب فرمانداری چاپ شد و نام دکتر کریم سنجابی در پهرست کاندیداها آورده نشد. در قصر شیرین افرادی با اسلحه مردم را تهدید به رای دادن به کاندیداهای خاصی نمودند و ماموران و مسولان دولت هیچ گونه واکنشی نشان ندادند. حزب توده نیز اعتراض کرد که در انتخابات مجلس خبرگان موارد خلاف بسیاری دیده شده است و نام کاندیداهای حزب جمهوری اسلامی در حوزه‌ها نصب شده و ماموران از مردم خواستند که به این کاندیداهای حزب جمهوری اسلامی رای بدهند و به ویژه ورقه رای بیسوادها را مسولان حوزه با نام‌های کاندیداهای حزب جمهوری اسلامی پر کردند.  
  
۱۴ آبان ماه ۱۳۳۹ '''فرمان شاهنشاه درباره اعلام ولایتعهدی والاحضرت رضا پهلوی''' داده شد:
+
ستاد انتخاباتی حزب ملت ایران، سازمان چریک‌های فدایی خلق، گروه سیاسی پیمان گروه ائتلافی سازمان مجاهدین و بسیاری از گروه‌ها و حزب‌ها به روش انتخابات مجلس خبرگان اعتراض کردند. این انتخابات نشان داد که خمینی و همدستانش می‌دانستند که هیچگاه در یک  رفراندوم آزاد برای تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی پیروز نخواهند شد. برای خمینی و همدستانش روشن بود که تنها با ترور و زور و تقلب در انتخابات، دروغ و ترساندن مردم می‌توانند قانون اساسی اسلامی را به مردم ایران بچپانند. برای اینان هم چنین روشن شده بود که مردم ایران، آنها را دشمنان خود می‌پندارند. بدین روی، خمینی و همدستانش برآن شدند که دشمنی برای مردم ایران بسازند و آنان را با آن دشمن مشغول دارند. این دشمن همان « آمریکای جهانخوار » بود. با پروپاگاندهای دروغ، سفارت امریکا اشغال شد و کارمندان سفارت به گروگان گرفته شدند. تاریخ اشغال سفارت امریکا برای یک ماه پیش از برقراری رفراندوم قانون اساسی جمهوری اسلامی نهاده شد.
  
با تأییدات خداوند متعال - چون همواره در پرتو توجهات خداوند لایزال، افکار و تدابیر و اعمال ما از بدو سلطنت مصروف تحکیم استقلال و حفظ شعائر دینی و ملی و حدود و ثغور مملکت ایران و انتظامات این کشور و فراهم داشتن وسایل آسایش و ترقیات اهالی ایران بوده، درود و سپاس خداوند را، که به ما توفیق عنایت فرموده و ترقیات قابل تقدیری در هر رشته نصیب ایران و ایرانیان کرده‌است. یکی از قویترین ارکان سلطنت مشروطه ایران وجود ولایتعهد است که خوشبختانه خداوند قادر متعال با عنایت خاص خود پسری به ما اعطا و نظر اساسی ما و عموم ملت ایران را که با کمال اشتیاق انتظار آن را داشتیم، تأمین فرمود. علیهذا به مقتضای وظایف خودمان در ابقای سلسله شاهنشاهی ایران و تضمین مفاخر تاریخی و تکمیل ترقیات کشور و ملت ایران و نظر به اصل سی‌وهفتم متمم قانون اساسی، اینک که مقام ولایتعهدی مملکت ایران به عهده لیاقت و شایستگی فطری و جبلی فرزند ارجمندمان والاحضرت شاهپور رضا پهلوی است، به موجب این فرمان مقرر می‌داریم که کلیه خاندان ما و علمای اعلام و هیأت‌های دولت و نمایندگان مجلسین سنا و شورای ملی و استانداران و فرمانداران استان‌ها و شهرستان‌ها و عموم فرماندهان نیروهای مسلح زمینی و هوایی و دریایی و ارتش و ژاندارمری و شهربانی کل کشور و تمام طبقات کشور و قاطبه ملت بزرگ ایران وظایف مقرره و احترامات لازمه را درباره والاحضرت شاهپور رضا پهلوی ولیعهد کشور ایران به جا آورند - کاخ مرمر به تاریخ ۱۴ آبان‌ ماه ۱۳۳۹
+
در روز ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸ سفارت امریکا در تهران از سوی گروهی که آموزش دقیق برای اشغال سفارت و گروگان‌گیری دیده بودند اشغال شد. در روز ۱۱ آذر ماه ۱۳۵۸ رفراندوم قانون اساسی جمهوری اسلامی برگزار شد یعنی یک روز پس از برگزاری تاسوعا و عاشورا روزهای نمایش و تبلیغات برای شرکت در همه‌پرسی در سراسر کشور.
  
۱۴ آبان ماه ۱۳۳۹ هیات مدیره بنگاه حمایت مادران و نوزادان از پیشگاه علیاحضرت فرح پهلوی درخواست کرد که نام زایشگاه بنگاه حمایت مادران و نوزادان به « زایشگاه فرح پهلوی » دگرگون شود و علیاحضرت این درخواست را پذیرفتند.
+
یورش به سفارت امریکا - ساعت ده و سی دقیقه روز یکشنبه ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸ یک گروه چهار صد تا چهار صد و پنجاه تنی که خود را « دانشجویان پیرو خط امام » می‌نامیدند در خیابان تخت جمشید به راه افتادند و عربده کشان با دادن شعارها خود را به جلوی در اصلی سفارت امریکا امریکا رساندند. ساعت ۱۱ یورش به سفارت آغاز شد، با دستگاه‌هایی که همراه خود داشتند، زنجیرهای جلوی در بزرگ را بُریدند و به درون سفارت یورش بردند، گروهی نیز از دیوارهای سفارت بالا رفتند و به درون باغ سفارت امریکا پریدند. بی درنگ گروهی از یورش بَرندگان دو پلاکارد پارچه‌ای را که پیشتر آماده کرده بودند را بر دیوار سفارت آویختند. بر روی این پلاکاردها نوشته شده بود: « ما دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، به منظور اعتراض به جنایات امریکا و پناه دادن شاه مخلوق سفارت امریکا را اشغال کرده‌ایم » و روی پلاکارد دیگر نوشته شده بود « خمینی می رزمد کارتر می‌لرزد ».  ساعت یک پس از نیمروز رادیو ایران اشغال سفارت امریکا در تهران را با اطلاعیه شماره یک اشغال کنندگان این سفارت به آگاهی مردم ایران رساند....'''[[اشغال سفارت امریکا و گروگانگیری نیرنگ سیاسی برای پیشگیری از فروپاشی انقلاب اسلامی ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸|از همه ایرانیان درخواست می‌کنیم که این نوشتار را کامل بخوانند و میان دیگر هم میهنان پخش نمایند تا همه ما بدانیم کشور ایران و مردم ایران نزدیک به چهل سال است که در دست فرقه تبهکاران، حکومت جهل و جنون دست و پا می زند]]'''
  
۱۴ آبان ماه ۱۳۳۹ ساعاتی پس از نیمروز دوشنبه چهاردهم آبان ماه علیاحضرت فرح به کاخ شاهنشاهی بازگشتند.  ساعت ۱۴ و سی دقیقه اعلیحضرت همایون شاهنشاه و علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران با ولیعهد ایران در آغوش، سوار بر خودرو شدند از زایشگاه تا کاخ شاهنشاهی هزاران تن از مردم ایران برای دیدار ولیعهد از ساعت‌ها پیش ایستاده بودند، گل‌ها بود که بر سر راه اعلیحضرت شاهنشاه و شهبانو فرح ریخته می‌شد. همه خیابان‌ها از سوی مردم آذین بسته شده بود. از چهارراه پهلوی تا چهار راه پاستور تا کاخ شاهنشاهی در خیابان پاستور « دروازه نور »  شکوه و خیره‌کننده‌ای به این خیابان بخشیده بود. خودروی اعلیحضرتین از این دروازه گذشت و وارد کاخ شاهنشاهی گردید.... '''[[والاحضرت رضا پهلوی ولیعهد ایران|زادروز اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی، رضا شاه دوم، پهلوی سوم را به علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی و اعلیحضرت همایون رضا پهلوی و خاندان شاهنشاهی ایران تهنیت می گوییم و برای معظم‌له و ملت ایران آرزوی بازگشت شاهنشاهی به ایران را داریم]]
 
'''
 
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ ‏۳ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۱۷:۱۸


AmericanEmbassyOccupation13Aban1358a9.jpg
AmericanEmbassyTehran1.jpg
AmericanEmbassyOccupation13Aban1358d.jpg
همه‌پرسی به اصطلاح قانون اساسی ۱۱ آذر ماه ۱۳۵۸
بسیج اسلامی آموزش بکار بردن کلاشینکف، یوزی و کالیبر ۴۵ و نارنجک علیه مردم ایران می‌بیند
ترور والاگهر شهریار شفیق پاریس ۱۶ آذر ماه ۱۳۵۸

اشغال سفارت امریکا و گروگانگیری نیرنگ سیاسی برای پیشگیری از فروپاشی انقلاب اسلامی ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸ - روز ۱۳ آبان ماه ۱۳۹۸ کوچی تازی، چهلمین سالگشت اشغال سفارت امریکا در تهران و گروگان گرفتن کارمندان سفارت برای چهار صد و چهل و چهار روز می‌باشد. برای همگان اشغال سفارت امریکا و گروگان گرفتن کارمندان آن سفارت در پیوند با بازپس دادن شاهنشاه به ایران جلوه داده شد. ولی پشت پرده حقیقت به گونه‌ای دیگر بود، و آن برگزاری همه‌پرسی برای به اصطلاح قانون اساسی جمهوری اسلامی بود که رژیم لرزان اسلامی را استوار سازد. در روز ۱۵ آذر ماه ۱۳۵۸ بی‌درنگ پس از برگزاری همه‌پرسی قانون اساسی بی سر و ته رژیم اسلامی مصوب مجلس خبرگان که هیچ شباهتی به قانون اساسی ندارد، چهار گام بنیادین برای استوار ساختن رژیم آخوندی برداشته شد. نخست خمینی دستور راه‌اندازی نیروهای بسیج را داد. راه‌اندازی نیروهای بسیج وابسته به سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در سراسر کشور برای دفاع از تهدیدها علیه جمهوری اسلامی از سوی مردم ایران برداشته شد. استراتژی مهم این بود که با فرستادن کماندوهای قتل، رهبران نیروهای مقاومت را به قتل برسانند و یا در خیابان‌ها، بسیجیان مسلح مردم ایران را به گلوله ببندند. والاگهر شهریار شفیق نخستین قربانی این استراتژی بود. رژیم تهدیدهای علیه رژیم ولایت فقیه را به چهار دسته بخش کرد ۱- تهدید نرم ۲- تهدید نیمه سخت (جنبش‌های مردم ایران بدون سلاح گرم برای براندازی) ۳- تهدیدهای اقتصادی/سیاسی از درون و بیرون از کشور و ۴- تهدید سخت (جنبش‌های مسلحانه مردم ایران برای براندازی رژیم آخوندی). اکنون پس از نزدیک به چهل سال بسیج یکی از مخوف‌ترین سازمان‌های نظامی مدافع رژیم اسلامی در ایران است. دومین گام پس از رفراندوم به اصطلاح قانون اساسی، گسترش سپاه پاسداران بازوی مسلح حزب جمهوری اسلامی و قلع و قمع ارتش ایران بود. گام سوم، لایحه پاکسازی و ایجاد محیط مساعد برای رشد نهادهای انقلاب اسلامی در وزارتخانه‌ها، دانشگاه‌ها ، بانک‌ها، و موسسات و کمپانی‌های دولتی که پیشتر به تصویب شورای انقلاب اسلامی رسیده بود، از سوی سازمان امور اداری و استخدامی کشور به همه سازمان‌ها و وزارتخانه‌ها فرستاده شد، همه میهن‌پرستان از همه سازمان‌ها بیرون انداخته شدند، بسیاری به زندان‌های مخوف رژیم اسلامی افکنده شدند و شمار بسیاری نیز اعدام شدند.

روز ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸ کوچی تازی سفارت امریکا در تهران به دست گروهی تروریست آموزش یافته اشغال شد. باید دانست که در روز ۱۴ آبان ماه سفارت بریتانیا در تهران اشغال شد و از دولت بریتانیا خواسته شد که نخست وزیر پیشین شاپور بختیار را به ایران بازگرداند ولی در شگفتی بسیار اشغالگران سفارت بریتانیا در شامگاه ۱۴ آبان ماه از سفارت بیرون رفتند. در روز ۱۶ آبان ماه ۱۳۵۸ در نامه‌ای که به سفارت آلمان فدرال نوشته شده بود، هشدار داده شده بود که اگر هموندان کنفدراسیون دانشجویی که در زندان‌های آلمان هستند آزاد نشوند، سفارت آلمان اشغال خواهد شد. باید گفت که برنامه اشغال سفارتخانه در تهران برای چندین سفارتخانه غربی ریخته شده بود و درخواست‌ها از هر سفارتخانه با دیگری متفاوت بود.

از روز ۲۲ بهمن ماه ۱۳۵۷ که اسلامیون قدرت را به دست گرفتند به اعدام و سرکوب مردم ایران پرداختند. واقعیت اشغال سفارت و گروگانگیری این بود که انقلاب اسلامی در حال پاشیده شدن بود و خمینی خواست همانند آتش زدن سینما رکس آبادان، رخدادی بوجود آورد تا جنگی که برای به دست آوردن قدرت در ایران به راه افتاده بود را از مردم ایران پنهان دارد.

رژیم اسلامی در دو استان آذربایجان و کردستان به بمباران و کشتار مردم ایران پرداخت. پس از اعدام صدها تن از سران مشروطه شاهنشاهی ایران، مردم از خواب بیدار شدند و دریافتند قول‌هایی که انقلابیون به آنها داده بودند دروغی بیش نبوده است، پاسداران انقلاب اسلامی به دلخواه دلاوران و مردم ایران را اعدام کردند، کمپانی‌ها، خانه‌ها و کارخانه‌های مردم را مصادره نمودند، به بانوان بی حجاب در خیابان‌ها یورش بردند، زنان و دختران زیبای ایران را پاسداران در خیابان‌ها دستگیر کردند و با خود بردند و به آنها تجاوز کردند و به قتل رساندند و سوزاندند.

جبهه ملی که در رویای حکومت بر ایران بود، تکان خورد و دریافت که علیه اسلامیون که روزی دست در دست یکدیگر نهادند تا شاهنشاهی پارلمانی ایران را سرنگون سازند، کاری نمی‌تواند بکند. در روز ۲۱ امرداد ماه ۲۵۳۸ شاهنشاهی جبهه ملی تظاهرات بزرگی علیه قانون نوین مطبوعات برای پدافند از آزادی مطبوعات و اعتراض به مصادره روزنامه آیندگان در دانشگاه تهران به راه انداخت. اسلامیون به این تظاهرات با به کار گرفتن چماق، چاقو، دشنه و سنگ یورش بردند و ساعت‌ها میان تظاهرکنندگان و اسلامیون جنگ درگرفت و از کنترل بیرون شد. بیش از ۲۷۰ تن به سختی زخمی شدند و به بیمارستان‌ها برده شدند.

خمینی دریافت که اکثریت مردم ایران برنامه‌های وی را برای برقراری ولایت فقیه نمی‌پذیرند. برای مردم ایران جمهوری اسلامی و ولایت فقیه که خمینی از آن می‌گفت آشکار نبود و نمی‌دانستند که خمینی از چه ایده‌ایی سخن می‌گوید. به هر روی مردم ایران یک دیکتاتوری دینی را نمی‌پذیرفتند.

در این آشفتگی و هرج و مرج در روز ۱۲ امرداد ماه ۱۳۵۸ انتخابات مجلس خبرگان انجام شد. در این به اصطلاح انتخابات، روش رژیم نوین در ایران آشکار شد. همه گروه‌ها به روش انتخابات اعتراض کردند. اصغر سنجابی رییس ایل سنجابی و برادر دکتر کریم سنجابی رهبر جبهه ملی و از یاران خمینی به ویژه در درازای انقلاب اسلامی، و وزیر خارجه پیشین، نامه بلندبالایی به نخست‌وزیر نوشت و به آگاهی رساند که کریم سنجابی کاندیدای کرمانشاهان بوده است ولی پوسترهای انتخاباتی وی را گروه‌هایی از دیوار کندند، از سوی فرمانداری کرمانشاهان پهرست کاندیداها به انتخاب فرمانداری چاپ شد و نام دکتر کریم سنجابی در پهرست کاندیداها آورده نشد. در قصر شیرین افرادی با اسلحه مردم را تهدید به رای دادن به کاندیداهای خاصی نمودند و ماموران و مسولان دولت هیچ گونه واکنشی نشان ندادند. حزب توده نیز اعتراض کرد که در انتخابات مجلس خبرگان موارد خلاف بسیاری دیده شده است و نام کاندیداهای حزب جمهوری اسلامی در حوزه‌ها نصب شده و ماموران از مردم خواستند که به این کاندیداهای حزب جمهوری اسلامی رای بدهند و به ویژه ورقه رای بیسوادها را مسولان حوزه با نام‌های کاندیداهای حزب جمهوری اسلامی پر کردند.

ستاد انتخاباتی حزب ملت ایران، سازمان چریک‌های فدایی خلق، گروه سیاسی پیمان گروه ائتلافی سازمان مجاهدین و بسیاری از گروه‌ها و حزب‌ها به روش انتخابات مجلس خبرگان اعتراض کردند. این انتخابات نشان داد که خمینی و همدستانش می‌دانستند که هیچگاه در یک رفراندوم آزاد برای تصویب قانون اساسی جمهوری اسلامی پیروز نخواهند شد. برای خمینی و همدستانش روشن بود که تنها با ترور و زور و تقلب در انتخابات، دروغ و ترساندن مردم می‌توانند قانون اساسی اسلامی را به مردم ایران بچپانند. برای اینان هم چنین روشن شده بود که مردم ایران، آنها را دشمنان خود می‌پندارند. بدین روی، خمینی و همدستانش برآن شدند که دشمنی برای مردم ایران بسازند و آنان را با آن دشمن مشغول دارند. این دشمن همان « آمریکای جهانخوار » بود. با پروپاگاندهای دروغ، سفارت امریکا اشغال شد و کارمندان سفارت به گروگان گرفته شدند. تاریخ اشغال سفارت امریکا برای یک ماه پیش از برقراری رفراندوم قانون اساسی جمهوری اسلامی نهاده شد.

در روز ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸ سفارت امریکا در تهران از سوی گروهی که آموزش دقیق برای اشغال سفارت و گروگان‌گیری دیده بودند اشغال شد. در روز ۱۱ آذر ماه ۱۳۵۸ رفراندوم قانون اساسی جمهوری اسلامی برگزار شد یعنی یک روز پس از برگزاری تاسوعا و عاشورا روزهای نمایش و تبلیغات برای شرکت در همه‌پرسی در سراسر کشور.

یورش به سفارت امریکا - ساعت ده و سی دقیقه روز یکشنبه ۱۳ آبان ماه ۱۳۵۸ یک گروه چهار صد تا چهار صد و پنجاه تنی که خود را « دانشجویان پیرو خط امام » می‌نامیدند در خیابان تخت جمشید به راه افتادند و عربده کشان با دادن شعارها خود را به جلوی در اصلی سفارت امریکا امریکا رساندند. ساعت ۱۱ یورش به سفارت آغاز شد، با دستگاه‌هایی که همراه خود داشتند، زنجیرهای جلوی در بزرگ را بُریدند و به درون سفارت یورش بردند، گروهی نیز از دیوارهای سفارت بالا رفتند و به درون باغ سفارت امریکا پریدند. بی درنگ گروهی از یورش بَرندگان دو پلاکارد پارچه‌ای را که پیشتر آماده کرده بودند را بر دیوار سفارت آویختند. بر روی این پلاکاردها نوشته شده بود: « ما دانشجویان مسلمان پیرو خط امام، به منظور اعتراض به جنایات امریکا و پناه دادن شاه مخلوق سفارت امریکا را اشغال کرده‌ایم » و روی پلاکارد دیگر نوشته شده بود « خمینی می رزمد کارتر می‌لرزد ». ساعت یک پس از نیمروز رادیو ایران اشغال سفارت امریکا در تهران را با اطلاعیه شماره یک اشغال کنندگان این سفارت به آگاهی مردم ایران رساند....از همه ایرانیان درخواست می‌کنیم که این نوشتار را کامل بخوانند و میان دیگر هم میهنان پخش نمایند تا همه ما بدانیم کشور ایران و مردم ایران نزدیک به چهل سال است که در دست فرقه تبهکاران، حکومت جهل و جنون دست و پا می زند