تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
 
(۵۴۱ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
<!-- در اینجا نوشتاری برگزیده از میان درونمایه وبگاه مشروطه می‌آید. -->
+
<!-- در اینجا نوشتاری برگزیده از میان درونمایه وبگاه مشروطه می‌آید. -->
 
<onlyinclude>
 
<onlyinclude>
 
*
 
*
[[پرونده:ShahanshahSpeech23Esfand1346ZobehAhan.ogv|thumb|left|240px|شاهنشاه کارخانه ذوب آهن آریامهر را بنیادمی‌کنند ۲۳ اسفند ۱۳۴۶ ]]
+
[[پرونده:ShahanshahAryamehrSpeechRoozKargar11Ordibehesht1353d.jpg|thumb|left|200px|چهار هزار تن از کارگران در باریابی روز جهانی کارگر ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۳]]
[[پرونده:ZohbeAhanAryamehrPlate1346.jpg|thumb|left|190px|لوحه بنیادگذاری ذوب آهن آریامهر]]
+
[[پرونده:ShahanshahAryamehrSpeechRoozKargar11Ordibehesht1353b1.jpg|thumb|left|160px|سخنان اعلیحضرت همایون آریامهر شاهنشاه ایران در باریابی کارگران روز جهانی کارگر ۱۱ اردیبهشت ۲۵۳۳ شاهنشاهی]]
[[پرونده:ShahanshahZobehAhanFoundation1346.jpg|thumb|left|190px|شاهنشاه لوحه یادبود کارخانه ذوب آهن را در دل خاک می‌نهند]]
+
'''[[بیانات محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در باریابی چهارهزار تن نمایندگان کارگران و اتحادیه و سندیکاهای کارگری روز جهانی کارگر ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۳]]
[[پرونده:ShahanshahShahbanouZobehAhan1346.jpg|thumb|left|190px|شاهنشاه و شهبانو با ریختن سکه‌های طلا پروانه بتون ریزی کوره بلند ذوب آهن را می دهند]]
 
  
'''[[ذوب آهن آریامهر]]''' - در روز ۲۳ اسفند ماه ۱۳۴۶ اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران با دست‌های خود نخستین لوحه زرین بنیادگزاری کارخانه ذوب آهن را در درون جعبه‌ای در دل زمین جای دادند. بر روی لوحه زرین چنین نقش بسته بود:
+
(در کاخ سعدآباد)
 
به یاری ایزد توانا
 
  
ما محمدرضا پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران
+
کارگران شریف ایران
  
نخستین کارخانه ذوب آهن ایران را به نام آریامهر بنیاد نهادیم
+
برای اولین بار بنا شد که اجتماع بزرگی از کارگران به نمایندگی از طرف دیگران در یک نقطه جمع شوند تا با دیدن آن‌ها و تماس نزدیک با آن‌ها پیام خود را هر چه مستقیم تر بوسیله شما به سایر همکاران و هم مسلکان تان ابلاغ کنیم. در چنین روزی کارگران استثمار شده ممالک صنعتی، زیر بار تحمل رنج‌های غیر انسانی نرفتند و سینه‌های خود را سپر کردند و به خون آغشته نمودند تا اینکه کارفرمایان بی خبر از عدالت‌های اجتماعی و بی خبر از دنیا را آگاه کنند که ادامه آن رویه غیر انسانی دیگر ممکن نیست. از آن روز به بعد زحمتکشان و کارگران دنیا این روز را گرامی می‌دارند و جشن می‌گیرند و ما نیز با وجود اینکه کاری که در دیگر نقاط با چنین اصطکاک وحشتناکی انجام گرفت و باعث از بین رفتن جنبه‌های غیر انسانی روابط کارگر و کارفرما شد و بتدریج منجر به افزایش دستمزد کارگران و آنگاه عرضه سهام کارخانجات در بورس‌ها شد، با این حال امروز من و شما روزی را گرامی می‌داریم که بدون خونریزی نتایجی را که ذکر خواهم کرد به دست آوردیم و پیش خود مفتخریم که درایت ایرانی، کاری را که دیگران با خونریزی کردند و طی ده‌ها سال به دست آوردند ما بیشتر از آن را فقط در عرض ده الی یازده سال به دست آوردیم. بواسطه نزدیکی که هم با شما و هم با سایر طبقات ملت ایران، از جمله زارعین کشور و سایر زحمتکشان این مملکت حس می‌کردم، همانطور که اطلاع دارید انقلاب شاه و مردم در ۶ بهمن ماه سال ۱۳۴۱ به صحه ملت ایران که بزرگترین تأییدات می‌باشد درآمد و به مرحله اجراء گذاشته شد. در این مدت اضافه بر شناخت اصالت ذاتی و شرافت ذاتی کارگر ایرانی و خاتمه دادن به دوره بهره برداری انسان از انسان، همانطوری که به بهره برداری مالک از زارع خاتمه داده شد، در مورد شما نیز عمل شد.
  
یکهزار و سیصد و چهل و شش خورشیدی
+
مظاهر این کار چیست؟ اول شرکت در سود کارخانه‌ها که سال به سال روی تجربه بیشتر به هدفی که باید بطور قاطع و نظارت شده برسیم نزدیکتر می‌شویم که از آنجمله سهیم شدن کارگران در بیست درصد سود کارخانه‌ها و کارگاه‌ها است که در این راه فکر می‌کنم امروز نسبت به روز اول تفاوت بسیاری را می‌توان دید. این سود البته در بعضی کارخانه‌ها یا کارگاه‌ها بیشتر است و در بعضی دیگر کمتر، ولی متوسطش در حدود تقریباً سه ماه دستمزد می‌شود و همانطور که تذکر داده‌ام در عمل باید سعی بکنیم حقیقتاً بیست درصد سود به دست بیاید. حال بهترین راه اینکار چیست، این مطلبی است که سندیکاهای کارگری شما با کمک وزارت کار که وظیفه‌اش پشتیبانی از شماست، در مطالعه جزئیات هر کارخانه باید این نتیجه را به دست بیاورند. البته سالم‌ترین طریق برای نیل به این مقصود افزایش تولید است، برای اینکه با تولید بیشتر نه فقط درآمد شما بالاتر می‌رود، بلکه اقتصاد مملکت نیز سالم تر و قوی تر و پر رونق تر می‌شود، ولی تنها به این اکتفا نباید بکنیم. شرکت در سود کارخانه‌ها، یعنی حاصل کار شما فقط عاید کارفرما یا سرمایه دار نمی‌شود، بلکه حاصل کار شما به همان نسبت عاید خود شما نیز می‌شود و بعلاوه این امر انگیزه‌ای است برای کار، اما با عرضه کردن سهام کارخانجات و خرید آن از طرف شما، نه فقط از کار و دسترنج خود منتفع می‌شوید، بلکه در مالکیت کارخانه نیز سهیم می‌شوید و مالکیت در کارخانه هم در واقع یک نوع شرکت در مالکیت مملکت است. نه تنها بخاطر اینکه اسم تان ایرانی است، بلکه سازمان و جامعه ما به شما حق یک نوع مالکیت در ثروت‌های این مملکت را می‌دهد. شما در جامعه‌ای زندگی می‌کنید که نه فقط بیست درصد از سود سهام آن را برای شما داده است، بلکه تمام این‌ها در یک نظام اجتماع آزاد انجام شده است. شما امروز می‌توانید انتخاب کنید که در کجا و در چه نقطه و به چه کاری مشغول باشید و چگونه زندگی بکنید. از این رو این آزادی فردی را باید گرامی بدارید. برای اینکه انسان موقعی قدر آزادی را می‌داند که آن را متأسفانه از دست بدهد و این چیزی است که به خواست خداوند هیچوقت در این مملکت پیش نخواهد آمد. اشتراک هر چه بیشتر افراد ایران در ثروت‌های ملی، شکل‌های گوناگون و جنبه‌های گوناگون به خود گرفته است، به عنوان مثال در نقاطی که بیشتر کارخانه‌های قند دولتی را به شرکت‌های تعاونی زراعی واگذار کرده‌ایم، زارع ایرانی امروز می‌تواند مالک کارخانه باشد، ولی همان زارع ایرانی که مالک آن کارخانه قند است چهل و نه درصد سهم خودش را اگر شما کارگران مایل باشید به شما واگذار خواهد کرد. کما اینکه از چهل و نه درصد سهامی که کارخانه‌ها عرضه می‌کنند، اگر در عرض پنج سال تمام چهل و نه درصد را شما کارگران و کارمندان آن کارخانه یا کارگاه نخرید، من میل دارم اولین اشخاصی که بقیه سهام را خریداری می‌کنند زارعین آزاد و زحمتکش این مملکت باشند. اضافه بر این تصمیم داریم که کارخانه‌های دولتی را با حفظ یک درصد سهام که نماینده حق مدیریت است، مابقی سهام آن‌ها را به همه ملت ایران عرضه کنیم، یعنی هیچکس از یک مقدار معین سهم بیشتر فروخته نشود، زیرا هر چه بیشتر افراد این کشور قادر به ابتیاع و خرید سهام باشند و سهامداران کارخانه‌ها تا اقصی نقاط این کشور حتی تا دورافتاده‌ترین دهات و مناطق کوهستانی گسترش یابند و طبقات زحمتکش مملکت با داشتن این سهام احساس مالکیت دستجمعی کنند در این صورت کارخانه‌ها و کارگاه‌های تولیدی که ثروت و پشتوانه اقتصاد کشور هستند، از وضع و موقعیت شکوفایی برخوردار خواهند شد. اضافه بر چند مطلبی که ذکر شد، مطالب دیگری در گزارش وزیر کار درباره تشویق سندیکاها برای مهارت کارگران وجود داشت، مهارت کارگرانی که امروز و فردا باید خود را برای اداره کردن صنایع پیشرفته و پیچیده ایران آماده کنند. این مهارت‌ها را چه در خارج و چه در داخل کشور حتماً باید به دست بیاورند تا وقتی شما پای جدیدترین ماشین آلات می‌ایستید با مهارتی که خواهید داشت محصول کارتان قابل رقابت با پیشرفته‌ترین کشورهای دنیا باشد و آن موقعی است که مزد شما مساوی با مزد آن‌ها خواهد بود به اضافه بیست درصد سود و شرکت در سهام کارخانه، به اضافه سودی که از داشتن سهام کارخانه به دست شما خواهد رسید، ولی زندگی شما کارگران و ملت ایران فقط منحصر به این جنبه‌های مادی که مساوی با پیشرفته‌ترین ممالک دنیاست نیست، بلکه جنبه معنوی زندگی شما و قدم‌هایی که به سوی تمدن بزرگ برمی‌داریم نیز شایان اهمیت است. یکی از آن‌ها تحصیل رایگان تا سطح دانشگاه‌های ایران می‌باشد که هنوز به خاطر آنکه آنقدر بزرگ است درست هضم نشده و در اطرافش صحبت نشده است.
  
داشتن کارخانه ذوب آهن یکی از آرزوهای اعلیحضرت رضا شاه بزرگ بود زیرا که کارخانه ذوب آهن نخستین و بنیادی‌ترین گام در جهت گسترش پای‌ساخت‌های کشور ایران بود. از کشور ایران در درازای ۱۳۰ سال سلطنت بیگانه مغول قاجار بر کشور ایران، تنها ویرانه‌ای با بیمارهای گوناگون و مردمی بیسواد بر جای مانده بود. بیشتر مردم ایران کشاورزانی بودند که بر روی زمین‌هایی کار می‌کردند که خانواده قاجار مغول آن زمین‌های کشاورزی ایران را میان خود تقسیم کرده بودند و خود را مالکان بزرگ می‌نامیدند. این فئودال‌های قاجاری مالک زمین و جان رعیت‌ها یا برزگران ایرانی بودند. در چنین کشوری رضا شاه بزرگ نخستین شاهنشاه ایرانی، پس از حمله تازی با رای مردم ایران و تصویب مجلس شورای ملی، شاهنشاه ایران شد. همین مجلس شورای ملی، نمایندگان ملت ایران، سرانجام سلسله منفور مغول قاجار را منقرض کردند و پادشاهی را به رضا شاه پهلوی دادند و بنیاد ایران نوین آغاز گردید.
+
دیگری پیش بینی تمدن آینده کشور در محیطی مناسب است و از جمله این پیش بینی‌ها یکی خرید تمام زمین‌های محدوده شهرهای ایران است که جمعیت آن‌ها از بیست الی بیست و پنج هزار نفر به بالا است تا برای شما در آن جا بیمارستان درست کنند، فضای سبز درست کنند، زمین ورزش درست کنند، خانه‌های بسیار و ساختمان‌های بهداشتی درست بکنند، خلاصه در راهی قدم بردارند که آینده را همیشه برای شما گشوده نگاه خواهد داشت. اصول سیاست ما در قسمت خانه‌سازی و مالکیت خانه بر دو اصل است، یکی خانه‌های سازمانی، دیگری خانه‌های شخصی. فلسفه من در این مورد مبتنی بر این است که هر کسی، هر کارگاهی، هر کارخانه‌ای که کارگری را استخدام می‌کند، موقعی که به او نشان می‌دهد که کار تو این است، این ماشینت، این مقررات کارِت، در همان موقع باید بگوید این هم مسکنت. این هم محل ورزشت، این هم محل تفریح و استراحتت. اگر لازم باشد در آینده برای اینکه زودتر به این نتیجه برسیم و از طرف دیگر فشار زیادی به مؤسسات اقتصادی مان وارد نیاوریم، دولت با شرایط خیلی سهل، هم برای فعالیت‌های ساختمانی وام خواهد داد، هم برای کسانی که بخواهند سهم کارخانه‌های دولتی را بخرند وام‌هایی خواهد پرداخت تا آن‌ها سهام کارخانه مورد نظر را بخرند و برای چند سالی با احساس مالکیت سهم که به نام آن‌ها ثبت خواهد شد، به غیر از مدت استهلاک قیمت سهم، در واقع بعد از چند سال بطور مجانی این سهام به دست آن‌ها خواهد رسید، ولی هر کارگر روزی بازنشسته می‌شود، در آن روز که او خانه سازمانی را تخلیه می‌کند تا به یک کارگر جوانتر، به کسی که تازه وارد فعالیت شده سپرده شود، خود او کجا برود؟ طبیعی است که به خانه شخصی خودش، به خانه شخصی که با کمک بانک رفاه با شرایط خوب و سهل ساخته می‌شود خواهد رفت. این‌ها مزایایی است که شما به دست آورده‌اید، و علت آن محیط مناسبی است که اجتماعی ایران بر اساس برقراری آرمان‌های بزرگ ملی از آن برخوردار شده است. شعارهایی که داده می‌شود همیشه جنبه ملی خود را محفوظ می‌دارد و هیچوقت توخالی نیست، زیرا تجربه آن را به ثوبت رسانده است. این وضع و این ثبات و آرامش را شما کارگران و کشاورزان ایران و سایر طبقات زحمتکش این مملکت فراهم کرده‌اید. در واقع موفقیت‌هایی که به دست آورده‌اید بر اثر خوبی و پاکی و وطن پرستی خودتان است.
 
 
۳ دی ماه ۱۳۰۶ قانون کوتاه کردن زمان مناقصه ابزار و ساختمان ذوب آهن  از مجلس شورای ملی گذشت. در روز ۱۱ دی ماه از سوی دولت آگهی مناقصه ذوب آهن در ایران چاپ شد. ۱۴ دی ماه از سوی وزارت خارجه آگهی مناقصه کارخانه ذوب آهن ایران در روزنامه‌های برجسته آلمان، فرانسه و انگلستان به چاپ رسید. پیش از این پروژه ذوب آهن و بنیاد کارخانه ذوب آهن در شمال کشور برای ساختن ریل راه‌آهن برنامه ریزی شده بود. این کار با تصویب ساختمان راه آهن میان خرمشهر و بندر خورموسی (بندر شاهپور) از سوی مجلس شورای ملی آغاز شد. از بودجه ۴،۵ میلیون تومانی که برای این کار ویژه شده بود، کارشناسان آلمانی استخدام شدند تا درباره ساخت و راه اندازی کارخانه  ذوب آهن در ایران بررسی‌های نیازین را انجام دهد. سرانجام پروژه ذوب آهن به پایان سال ۱۳۰۷ فراافکنده شد.
 
 
 
۲۱ آبان ماه ۱۳۱۶ نخستین قرارداد برای ساختن کارخانه ذوب آهن ایران در کرج با کمپانی دماگ - کروپ آلمان ، پس از سال‌ها بررسی و ارزیابی، موافقت نامه‌ای میان دولت شاهنشاهی ایران و کنسرسیوم آلمانی (دماگ - کروپ) برای ساختن دو کوره با تولید روزانه ۱۵۰ تن، کارخانه فولاد، یک دستگاه نورد، ... ، ریخته‌گری، ابزار آهن ورزیده یا آهن نرم چکش خورده، خرد کننده ذغال سنگ، یک نیروگاه، و صنعت‌های وابسته چون آهک، امونیا و بنزول، قیر، چدن بسته شد. و قرار بر این شد که در درازای سه سال ساختن کارخانه ذوب آهن پایان یابد و ۱۲۰۰ کارگر به استخدام کارخانه درآیند. کار از روی برنامه پیش می‌رفت، تا اینکه در سال ۱۳۲۰ هنگامی ارتش شوروی و انگلستان ایران را بمباران کردند و کشور را ایران به اشغال نظامی این دو کشور استعماری در آمد، هنوز کارخانه ذوب آهن ناتمام بود. این بدان معنا بود که همه پروژه کارخانه ذوب آهن به خطر افتاد، زیرا که پیوندها با آلمان بریده شد، که به نابودی پروژه انجامید. بخشی از ماشین‌های کارخانه ذوب آهن در کشتی‌هایی به سوی بندرهای کشور ایران در راه بودند که از سوی ارتش متفقین مصادره شد و بخشی دیگر در کشور آلمان ماند و زنگ زد و از میان رفت.
 
 
 
در روز ۳ شهریور ماه ۱۳۲۰ ارتش دو کشور استعمارگر شوروی و انگلستان شهرهای بی پدافند ایران را در شمال و جنوب ایران بمباران کردند و بسیاری از مردم ایران را کشتند و ویرانی های بسیار به بار آوردند و خاک ایران را اشغال کردند. استالین پافشاری کرد که رضا شاه بزرگ باید از ایران بیرون رود وگرنه شاهنشاهی را از ایران برخواهد انداخت. رضا شاه بزرگ در روز ۲۵ شهریور ماه ۱۳۲۰ کناره‌گیری خود را دستیه کرد و ولیعهد جوان ایران محمدرضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران شد.  
 
 
 
۳۱ خرداد ماه ۱۳۴۴ اعلحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی و علیاحضرت شهبانو به دعوت هیات رییسه شورای عالی اتحاد جماهیر شوروی به مسکو پرواز کردند عباس آرام وزیر امور خارجه ایران و سفیر شوروی در تهران زمینه‌های سفر شاهنشاه آریامهر را به شوروی و گفتگوها برای بنیاد نهادن کارخانه ذوب آهن در ایران در برابر صادر کردن گاز به شوروی را فراهم ساخته بودند.  در فرودگاه مسکو آناستاس ایوانوویچ میکویان صدر هیات رییسه اتحاد جماهیر شوروی، الکسی کاسیگین، برژنف و دیگر بزرگان شوروی برای پیشباز شاهنشاه ایران و شهبانو در فرودگاه مسکو چشم به راه ورود اعلیحضرتین بودند.
 
۱۳ مهر ماه ۱۳۴۴ موافقت‌نامه ایران و شوروی درباره بنیاد کارخانه ذوب‌آهن و کارخانه‌های ماشین‌سازی و لوله‌کشی گاز و صادرات گاز نفت ایران به شوروی دستینه شد.
 
 
 
در روز ۲۳ اسفند ماه ۱۳۴۶ شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی برای بنیاد کارخانه ذوب آهن آریامهر ساعت ۹ بامداد به اسپهان وارد شدند و مورد پیشباز استاندار و سران و بزرگان قرارگرفتند. پس از اجرای آیین احترام نظامی و گزارش نظامی فرمانده توپخانه، مهندس همایونفر استاندار اسپهان گزارشی به پیشگاه اعلیحضرتین داد. نزدیک به ساعت ۹ و ۴۵ دقیقه شاهنشاه و شهبانو با هلیکوپتر از فرودگاه اسپهان پرواز کردند و در پهنه کارخانه در ۴۵ کیلومتری جاده اسپهان - شهر کرد در "ریزلنجان" فرود آمدند و مورد پیشباز نخست وزیر امیرعباس هویدا، مهندس ریاضی رییس مجلس شورای ملی، شریف امامی رییس مجلس سنا، وزیران، ژنرال‌های ارتش، نمایندگان دو مجلس و شماری از سران و بزرگان کشوری و لشکری و هزاران تن از اهالی ریزلنجان قرارگرفتند.
 
 
 
نخست اعلیحضرتین از نمایشگاهی که در پهنه کارخانه برپاشده بود بازدید کردند. سپس اعلیحضرت همایون شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت شهبانو به جای برنشاندن لوحه بنیادگذاری کارخانه ذوب آهن رفتند. دکتر عالیخانی وزیر اقتصاد و دکتر شیبانی مدیر عامل شرکت ملی ذوب آهن ایران گزارش‌هایی پیش از برنشاندن لوحه زرین کارخانه دادند. نخست دکتر عالیخانی وزیر اقتصاد در گزارش خود گفت: با پیدایش این واحد غول آسا نه تنها به نحو بی‌سابقه‌ای بر قدرت صنعتی و فنی کشور افزوده می‌شود، بلکه چهره مناطق مرکزی ایران دگرگونی فاحشی می‌یابد. به خاطر این طرح برنامه‌های زیرسازی عظیمی به صورت ساختمان سد شاه عباس کبیر - راه آهن اسپهان به یزد و کرمان - گسترش شبکه برق و غیره در سراسر این منطقه در دست اجراست. سپس مدیر عامل شرکت ذوب آهن ایران دکتر شیبانی نیز گزارشی به پیشگاه اعلیحضرتین داد و با گفتن رقم‌هایی، بزرگی این پروژه را یادآورشد : پهنه درونی کارخانه ۷۰۰ هکتار - حجم عملیات خاکریزی و خاک برداری بیش از ۱۴ میلیون متر مکعب - ساختمان‌های فلزی و آرماتور و فلزات گوناگون ۱۴۵۰۰۰ تن - ماشین آلات کارگذاشته بیش از ۸۰۰۰۰ تن - لوله کشی درون کارخانه ۱۴۳۰ کیلومتر - سیم کشی و کابل کشی درون کارخانه ۳۸۰۰ کیلومتر می‌باشد. با به راه افتادن کارخانه ذوب آهن بیش از ۲۴۰۰۰ تن به کار گماشته خواهند شد که از بیش از ۲۵۰۰ تن دانش‌آموختگان دانشگاه‌ها و ۱۶۰۰۰ تن تکنیسین و کارگر زبده و بیش از ۵۰۰۰ تن کارگار ساده خواهند بود.  
 
 
 
پس از شنیدن گزارش‌ها شاهنشاه با دست‌های خود نخستین لوحه زرین بنیادگذاری کارخانه ذوب آهن را در درون جعبه‌ای در دل زمین جای دادند و در جایگاه ویژه برنشاندند. بر روی لوحه زرین چنین نقش بسته بود:
 
 
 
به یاری ایزد توانا
 
 
 
ما محمدرضا پهلوی آریامهر شاهنشاه ایران
 
 
 
نخستین کارخانه ذوب آهن ایران را به نام آریامهر بنیاد نهادیم
 
 
 
یکهزار و سیصد و چهل و شش خورشیدی
 
 
 
سرانجام شاهنشاه یکی از آرمان‌های ملی و آرزوهای دیرین هر ایرانی را جامه عمل پوشاندند. در این روز بزرگترین گام برای صنعتی کردن کشور برداشته شد که سرافرازی و سربلندی هر ایرانی را دربردارد. آنگاه شاهنشاه آریامهر پروانه بتون‌ریزی در جای بنای کوره بزرگ ذوب آهن را دادند. در این زمان اشک از چشمان باشندگان سرازیر شد. شاهنشاه و شهبانو با ریختن سکه‌های زر و سیم در جای کوره بلند ذوب آهن بیاناتی ایراد فرمودند:
 
 
 
امروز برای ملت ایران روز مبارک و میمونی است، زیرا یکی از آرزوهای دیرین ملی، به خواست خداوند متعال برآورده شده است. استقلال ما در صنایع توام است با استقلال ما در سیاست. ما مشغول پی ریزی پایه‌های استقلال صنعتی کشور هستیم و ذوب آهن که رشته وسیعی از صنایع فلزی است، استقلال ما را تا درجه زیادی تامین می‌کند. صنایع پتروشیمی، ماشین سازی و آلومینیوم نیز به مقدار وسیعی وسایل پیشرفت و ترقی این مملکت را فراهم خواهد کرد. مژده دیگری که باید به ملت ایران بدهیم وجود معادن مس است که به مقدار قابل توجه و مننابهی در ایران موجود است.
 
  
 +
با ترسیم این دورنمای جالب با این مطلب به سخنان خود خاتمه می‌دهم که سعی کنید هر روز در حرفه‌ای که دارید خود را ماهرتر و فنی تر نمایید تا در پناه خداوند  به تمام آرزوهای شخصی و ملی خودتان برسید.
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۵۶


چهار هزار تن از کارگران در باریابی روز جهانی کارگر ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۳
سخنان اعلیحضرت همایون آریامهر شاهنشاه ایران در باریابی کارگران روز جهانی کارگر ۱۱ اردیبهشت ۲۵۳۳ شاهنشاهی

بیانات محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در باریابی چهارهزار تن نمایندگان کارگران و اتحادیه و سندیکاهای کارگری روز جهانی کارگر ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۳

(در کاخ سعدآباد)

کارگران شریف ایران

برای اولین بار بنا شد که اجتماع بزرگی از کارگران به نمایندگی از طرف دیگران در یک نقطه جمع شوند تا با دیدن آن‌ها و تماس نزدیک با آن‌ها پیام خود را هر چه مستقیم تر بوسیله شما به سایر همکاران و هم مسلکان تان ابلاغ کنیم. در چنین روزی کارگران استثمار شده ممالک صنعتی، زیر بار تحمل رنج‌های غیر انسانی نرفتند و سینه‌های خود را سپر کردند و به خون آغشته نمودند تا اینکه کارفرمایان بی خبر از عدالت‌های اجتماعی و بی خبر از دنیا را آگاه کنند که ادامه آن رویه غیر انسانی دیگر ممکن نیست. از آن روز به بعد زحمتکشان و کارگران دنیا این روز را گرامی می‌دارند و جشن می‌گیرند و ما نیز با وجود اینکه کاری که در دیگر نقاط با چنین اصطکاک وحشتناکی انجام گرفت و باعث از بین رفتن جنبه‌های غیر انسانی روابط کارگر و کارفرما شد و بتدریج منجر به افزایش دستمزد کارگران و آنگاه عرضه سهام کارخانجات در بورس‌ها شد، با این حال امروز من و شما روزی را گرامی می‌داریم که بدون خونریزی نتایجی را که ذکر خواهم کرد به دست آوردیم و پیش خود مفتخریم که درایت ایرانی، کاری را که دیگران با خونریزی کردند و طی ده‌ها سال به دست آوردند ما بیشتر از آن را فقط در عرض ده الی یازده سال به دست آوردیم. بواسطه نزدیکی که هم با شما و هم با سایر طبقات ملت ایران، از جمله زارعین کشور و سایر زحمتکشان این مملکت حس می‌کردم، همانطور که اطلاع دارید انقلاب شاه و مردم در ۶ بهمن ماه سال ۱۳۴۱ به صحه ملت ایران که بزرگترین تأییدات می‌باشد درآمد و به مرحله اجراء گذاشته شد. در این مدت اضافه بر شناخت اصالت ذاتی و شرافت ذاتی کارگر ایرانی و خاتمه دادن به دوره بهره برداری انسان از انسان، همانطوری که به بهره برداری مالک از زارع خاتمه داده شد، در مورد شما نیز عمل شد.

مظاهر این کار چیست؟ اول شرکت در سود کارخانه‌ها که سال به سال روی تجربه بیشتر به هدفی که باید بطور قاطع و نظارت شده برسیم نزدیکتر می‌شویم که از آنجمله سهیم شدن کارگران در بیست درصد سود کارخانه‌ها و کارگاه‌ها است که در این راه فکر می‌کنم امروز نسبت به روز اول تفاوت بسیاری را می‌توان دید. این سود البته در بعضی کارخانه‌ها یا کارگاه‌ها بیشتر است و در بعضی دیگر کمتر، ولی متوسطش در حدود تقریباً سه ماه دستمزد می‌شود و همانطور که تذکر داده‌ام در عمل باید سعی بکنیم حقیقتاً بیست درصد سود به دست بیاید. حال بهترین راه اینکار چیست، این مطلبی است که سندیکاهای کارگری شما با کمک وزارت کار که وظیفه‌اش پشتیبانی از شماست، در مطالعه جزئیات هر کارخانه باید این نتیجه را به دست بیاورند. البته سالم‌ترین طریق برای نیل به این مقصود افزایش تولید است، برای اینکه با تولید بیشتر نه فقط درآمد شما بالاتر می‌رود، بلکه اقتصاد مملکت نیز سالم تر و قوی تر و پر رونق تر می‌شود، ولی تنها به این اکتفا نباید بکنیم. شرکت در سود کارخانه‌ها، یعنی حاصل کار شما فقط عاید کارفرما یا سرمایه دار نمی‌شود، بلکه حاصل کار شما به همان نسبت عاید خود شما نیز می‌شود و بعلاوه این امر انگیزه‌ای است برای کار، اما با عرضه کردن سهام کارخانجات و خرید آن از طرف شما، نه فقط از کار و دسترنج خود منتفع می‌شوید، بلکه در مالکیت کارخانه نیز سهیم می‌شوید و مالکیت در کارخانه هم در واقع یک نوع شرکت در مالکیت مملکت است. نه تنها بخاطر اینکه اسم تان ایرانی است، بلکه سازمان و جامعه ما به شما حق یک نوع مالکیت در ثروت‌های این مملکت را می‌دهد. شما در جامعه‌ای زندگی می‌کنید که نه فقط بیست درصد از سود سهام آن را برای شما داده است، بلکه تمام این‌ها در یک نظام اجتماع آزاد انجام شده است. شما امروز می‌توانید انتخاب کنید که در کجا و در چه نقطه و به چه کاری مشغول باشید و چگونه زندگی بکنید. از این رو این آزادی فردی را باید گرامی بدارید. برای اینکه انسان موقعی قدر آزادی را می‌داند که آن را متأسفانه از دست بدهد و این چیزی است که به خواست خداوند هیچوقت در این مملکت پیش نخواهد آمد. اشتراک هر چه بیشتر افراد ایران در ثروت‌های ملی، شکل‌های گوناگون و جنبه‌های گوناگون به خود گرفته است، به عنوان مثال در نقاطی که بیشتر کارخانه‌های قند دولتی را به شرکت‌های تعاونی زراعی واگذار کرده‌ایم، زارع ایرانی امروز می‌تواند مالک کارخانه باشد، ولی همان زارع ایرانی که مالک آن کارخانه قند است چهل و نه درصد سهم خودش را اگر شما کارگران مایل باشید به شما واگذار خواهد کرد. کما اینکه از چهل و نه درصد سهامی که کارخانه‌ها عرضه می‌کنند، اگر در عرض پنج سال تمام چهل و نه درصد را شما کارگران و کارمندان آن کارخانه یا کارگاه نخرید، من میل دارم اولین اشخاصی که بقیه سهام را خریداری می‌کنند زارعین آزاد و زحمتکش این مملکت باشند. اضافه بر این تصمیم داریم که کارخانه‌های دولتی را با حفظ یک درصد سهام که نماینده حق مدیریت است، مابقی سهام آن‌ها را به همه ملت ایران عرضه کنیم، یعنی هیچکس از یک مقدار معین سهم بیشتر فروخته نشود، زیرا هر چه بیشتر افراد این کشور قادر به ابتیاع و خرید سهام باشند و سهامداران کارخانه‌ها تا اقصی نقاط این کشور حتی تا دورافتاده‌ترین دهات و مناطق کوهستانی گسترش یابند و طبقات زحمتکش مملکت با داشتن این سهام احساس مالکیت دستجمعی کنند در این صورت کارخانه‌ها و کارگاه‌های تولیدی که ثروت و پشتوانه اقتصاد کشور هستند، از وضع و موقعیت شکوفایی برخوردار خواهند شد. اضافه بر چند مطلبی که ذکر شد، مطالب دیگری در گزارش وزیر کار درباره تشویق سندیکاها برای مهارت کارگران وجود داشت، مهارت کارگرانی که امروز و فردا باید خود را برای اداره کردن صنایع پیشرفته و پیچیده ایران آماده کنند. این مهارت‌ها را چه در خارج و چه در داخل کشور حتماً باید به دست بیاورند تا وقتی شما پای جدیدترین ماشین آلات می‌ایستید با مهارتی که خواهید داشت محصول کارتان قابل رقابت با پیشرفته‌ترین کشورهای دنیا باشد و آن موقعی است که مزد شما مساوی با مزد آن‌ها خواهد بود به اضافه بیست درصد سود و شرکت در سهام کارخانه، به اضافه سودی که از داشتن سهام کارخانه به دست شما خواهد رسید، ولی زندگی شما کارگران و ملت ایران فقط منحصر به این جنبه‌های مادی که مساوی با پیشرفته‌ترین ممالک دنیاست نیست، بلکه جنبه معنوی زندگی شما و قدم‌هایی که به سوی تمدن بزرگ برمی‌داریم نیز شایان اهمیت است. یکی از آن‌ها تحصیل رایگان تا سطح دانشگاه‌های ایران می‌باشد که هنوز به خاطر آنکه آنقدر بزرگ است درست هضم نشده و در اطرافش صحبت نشده است.

دیگری پیش بینی تمدن آینده کشور در محیطی مناسب است و از جمله این پیش بینی‌ها یکی خرید تمام زمین‌های محدوده شهرهای ایران است که جمعیت آن‌ها از بیست الی بیست و پنج هزار نفر به بالا است تا برای شما در آن جا بیمارستان درست کنند، فضای سبز درست کنند، زمین ورزش درست کنند، خانه‌های بسیار و ساختمان‌های بهداشتی درست بکنند، خلاصه در راهی قدم بردارند که آینده را همیشه برای شما گشوده نگاه خواهد داشت. اصول سیاست ما در قسمت خانه‌سازی و مالکیت خانه بر دو اصل است، یکی خانه‌های سازمانی، دیگری خانه‌های شخصی. فلسفه من در این مورد مبتنی بر این است که هر کسی، هر کارگاهی، هر کارخانه‌ای که کارگری را استخدام می‌کند، موقعی که به او نشان می‌دهد که کار تو این است، این ماشینت، این مقررات کارِت، در همان موقع باید بگوید این هم مسکنت. این هم محل ورزشت، این هم محل تفریح و استراحتت. اگر لازم باشد در آینده برای اینکه زودتر به این نتیجه برسیم و از طرف دیگر فشار زیادی به مؤسسات اقتصادی مان وارد نیاوریم، دولت با شرایط خیلی سهل، هم برای فعالیت‌های ساختمانی وام خواهد داد، هم برای کسانی که بخواهند سهم کارخانه‌های دولتی را بخرند وام‌هایی خواهد پرداخت تا آن‌ها سهام کارخانه مورد نظر را بخرند و برای چند سالی با احساس مالکیت سهم که به نام آن‌ها ثبت خواهد شد، به غیر از مدت استهلاک قیمت سهم، در واقع بعد از چند سال بطور مجانی این سهام به دست آن‌ها خواهد رسید، ولی هر کارگر روزی بازنشسته می‌شود، در آن روز که او خانه سازمانی را تخلیه می‌کند تا به یک کارگر جوانتر، به کسی که تازه وارد فعالیت شده سپرده شود، خود او کجا برود؟ طبیعی است که به خانه شخصی خودش، به خانه شخصی که با کمک بانک رفاه با شرایط خوب و سهل ساخته می‌شود خواهد رفت. این‌ها مزایایی است که شما به دست آورده‌اید، و علت آن محیط مناسبی است که اجتماعی ایران بر اساس برقراری آرمان‌های بزرگ ملی از آن برخوردار شده است. شعارهایی که داده می‌شود همیشه جنبه ملی خود را محفوظ می‌دارد و هیچوقت توخالی نیست، زیرا تجربه آن را به ثوبت رسانده است. این وضع و این ثبات و آرامش را شما کارگران و کشاورزان ایران و سایر طبقات زحمتکش این مملکت فراهم کرده‌اید. در واقع موفقیت‌هایی که به دست آورده‌اید بر اثر خوبی و پاکی و وطن پرستی خودتان است.

با ترسیم این دورنمای جالب با این مطلب به سخنان خود خاتمه می‌دهم که سعی کنید هر روز در حرفه‌ای که دارید خود را ماهرتر و فنی تر نمایید تا در پناه خداوند به تمام آرزوهای شخصی و ملی خودتان برسید.