تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح سجاوندی، اصلاح ارقام)
 
(۷۹۷ نسخهٔ میانی ویرایش شده توسط ۲ کاربر نشان داده نشد)
خط ۱: خط ۱:
 
<!-- در اینجا نوشتاری برگزیده از میان درونمایه وبگاه مشروطه می‌آید. -->
 
<!-- در اینجا نوشتاری برگزیده از میان درونمایه وبگاه مشروطه می‌آید. -->
 
<onlyinclude>
 
<onlyinclude>
*[[پرونده:ShahanShahSpeech8Esfand1341WomenRights.ogv|thumb|left|240px|سخنان شاهنشاه در گردهم‌آبی بیش از پانزده هزار از بانوان ایرانی در برابر کاخ مرمر ۸ اسفند ماه ۱۳۴۱]]
+
*
 +
[[پرونده:ShahanshahAryamehrSpeechRoozKargar11Ordibehesht1353d.jpg|thumb|left|200px|چهار هزار تن از کارگران در باریابی روز جهانی کارگر ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۳]]
 +
[[پرونده:ShahanshahAryamehrSpeechRoozKargar11Ordibehesht1353b1.jpg|thumb|left|160px|سخنان اعلیحضرت همایون آریامهر شاهنشاه ایران در باریابی کارگران روز جهانی کارگر ۱۱ اردیبهشت ۲۵۳۳ شاهنشاهی]]
 +
'''[[بیانات محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در باریابی چهارهزار تن نمایندگان کارگران و اتحادیه و سندیکاهای کارگری روز جهانی کارگر ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۳]]
  
'''[[اصلاح قانون انتخابات ایران به منظور دادن حق رای به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان]]''' - اعلیحضرت همایون محمد رضا شاه پهلوی شاهنشاه آریامهر در روز ۸ اسفند ماه ۱۳۴۱ پس از پیروزی رفراندوم [[انقلاب شاه و مردم]]، در سخنرانی که در گشایش کنفرانس اقتصادی تهران کردند، با تکیه بر دو اصل از قانون اساسی مشروطه و متمم آن به زنان ایران حق انتخاب شدن و انتخاب کردن در دو مجلس سنا و مجلس شورای ملی و حقوق برابر سیاسی و اجتماعی با مردان را دادند. شاهنشاه فرمودند:
+
(در کاخ سعدآباد)
  
::... قانون اساسی ما صحبت از آزادی افراد می‌کرد، صحبت از مساوی بودن در مقابل قانون می‌کرد، و خیلی مواد دیگر؛ ولی در عمل وضع چه بود؟ در عمل هفتاد و پنج درصد جمعیت ما که از زارعین یا رعایای آن موقع تشکیل می‌شد از آزادی حقیقی برخوردار نبودند. مثلاً در موقع انتخابات و دادن رأی آن‌ها را مسلماً مالک محل یا کدخدای محل یا متنفذ محل ریسه می‌کرد و احیاناً اگر هم نمی‌کرد به اسم آن‌ها هر رأی که دلشان می‌خواست در سندوق‌های انتخاباتی می‌ریختند. این وضع هفتاد و پنج درصد جمعیت مملکت بود. نصف دیگر جمعیت مملکت را که البته نصف آن هفتاد و پنج درصد که رعایا بودند جزء همین هم حساب می‌شود زن‌های مملکت تشکیل می‌دادند. این‌ها نه فقط از حق رأی دادن محروم بودند، بلکه اصولاً جزو محجورین و دیوانگان و این قبیل اشخاص بشمار می‌آمدند. اضافه بر این‌ها چون تعداد بی‌سواد در مملکت هنوز متأسفانه زیاد بود افراد اصلاً نه به وظایف خودشان آشنا بودند نه به منافع خودشان. … موضوع دیگری که برای تأمین اجتماعی مترقی، اجتماع با افتخار این مملکت باید مورد توجه قرار بگیرد، حقوق نصف جمعیت این مملکت است که این طور برخلاف قانون اساسی و برخلاف شرع مقدس اسلام جزو دیوانگان و محجورترین حساب می‌شود. قانون اساسی را برایتان می‌خوانم. در مقدمه‌اش می‌گوید: «امر به تأسیس شورای ملی فرمودیم و نظر بدان اصل اصیل که هر یک از افراد اهالی مملکت در تصویب و نظارت امور عموم محق و سهیم اند…» دیگر بقیه اش را نمی‌خوانم، چون موضوع مهم نیست، و ضمناً در تشکیل مجلس طبق اصل دوم مجلس شورای ملی نماینده قاطبه اهالی مملکت ایران است که در امور معاش و سیاسی وطن خود مشارکت دارند. این آخرین ننگ اجتماعی ایران را انشاءالله در انتخابات آتیه ما برطرف خواهیم کرد و قاطبه اهالی این مملکت و هر یک از افراد این مملکت در سرنوشت خودشان و در انتخابات ایران شرکت خواهند کرد.
+
کارگران شریف ایران
  
تصمیم به گردهم‌آیی در برابر کاخ مرمر و سپاسگزاری از پیشگاه شاهانه، بی درنگ پس از پخش بیانات شاهنشاه در کنفرانس اقتصادی تهران از رادیو درباره آزادی بانوان ایران از سوی جمعیت‌های زنان ایران گرفته شد. تلفن‌ها به سدا درآمد و بانوان به یکدیگر تهنیت گفتند و گردهم‌آیی در کاخ مرمر را به آگاهی یکدیگر رساندند.  
+
برای اولین بار بنا شد که اجتماع بزرگی از کارگران به نمایندگی از طرف دیگران در یک نقطه جمع شوند تا با دیدن آن‌ها و تماس نزدیک با آن‌ها پیام خود را هر چه مستقیم تر بوسیله شما به سایر همکاران و هم مسلکان تان ابلاغ کنیم. در چنین روزی کارگران استثمار شده ممالک صنعتی، زیر بار تحمل رنج‌های غیر انسانی نرفتند و سینه‌های خود را سپر کردند و به خون آغشته نمودند تا اینکه کارفرمایان بی خبر از عدالت‌های اجتماعی و بی خبر از دنیا را آگاه کنند که ادامه آن رویه غیر انسانی دیگر ممکن نیست. از آن روز به بعد زحمتکشان و کارگران دنیا این روز را گرامی می‌دارند و جشن می‌گیرند و ما نیز با وجود اینکه کاری که در دیگر نقاط با چنین اصطکاک وحشتناکی انجام گرفت و باعث از بین رفتن جنبه‌های غیر انسانی روابط کارگر و کارفرما شد و بتدریج منجر به افزایش دستمزد کارگران و آنگاه عرضه سهام کارخانجات در بورس‌ها شد، با این حال امروز من و شما روزی را گرامی می‌داریم که بدون خونریزی نتایجی را که ذکر خواهم کرد به دست آوردیم و پیش خود مفتخریم که درایت ایرانی، کاری را که دیگران با خونریزی کردند و طی ده‌ها سال به دست آوردند ما بیشتر از آن را فقط در عرض ده الی یازده سال به دست آوردیم. بواسطه نزدیکی که هم با شما و هم با سایر طبقات ملت ایران، از جمله زارعین کشور و سایر زحمتکشان این مملکت حس می‌کردم، همانطور که اطلاع دارید انقلاب شاه و مردم در ۶ بهمن ماه سال ۱۳۴۱ به صحه ملت ایران که بزرگترین تأییدات می‌باشد درآمد و به مرحله اجراء گذاشته شد. در این مدت اضافه بر شناخت اصالت ذاتی و شرافت ذاتی کارگر ایرانی و خاتمه دادن به دوره بهره برداری انسان از انسان، همانطوری که به بهره برداری مالک از زارع خاتمه داده شد، در مورد شما نیز عمل شد.
  
پانزده هزار تن از بانوان ایران که با فرمان شاهنشاه از زمره دیوانگان بیرون آمدند و حق به دست آوردن مقام‌های عالی کشور و شرکت در انتخابات دو مجلس شورای ملی و مجلس سنا را بدست آوردند، پس از سخنرانی شاهنشاه در کنفرانس اقتصادی ایران که در آن حق انتخاب شدن و حق انتخاب کردن را به زنان ایرانی دادند، به کاخ مرمر رفتند و با شور و هیجان بی مانندی ابراز سپاسگزاری کردند. شاهنشاه به بانوان ایران فرمودند:
+
مظاهر این کار چیست؟ اول شرکت در سود کارخانه‌ها که سال به سال روی تجربه بیشتر به هدفی که باید بطور قاطع و نظارت شده برسیم نزدیکتر می‌شویم که از آنجمله سهیم شدن کارگران در بیست درصد سود کارخانه‌ها و کارگاه‌ها است که در این راه فکر می‌کنم امروز نسبت به روز اول تفاوت بسیاری را می‌توان دید. این سود البته در بعضی کارخانه‌ها یا کارگاه‌ها بیشتر است و در بعضی دیگر کمتر، ولی متوسطش در حدود تقریباً سه ماه دستمزد می‌شود و همانطور که تذکر داده‌ام در عمل باید سعی بکنیم حقیقتاً بیست درصد سود به دست بیاید. حال بهترین راه اینکار چیست، این مطلبی است که سندیکاهای کارگری شما با کمک وزارت کار که وظیفه‌اش پشتیبانی از شماست، در مطالعه جزئیات هر کارخانه باید این نتیجه را به دست بیاورند. البته سالم‌ترین طریق برای نیل به این مقصود افزایش تولید است، برای اینکه با تولید بیشتر نه فقط درآمد شما بالاتر می‌رود، بلکه اقتصاد مملکت نیز سالم تر و قوی تر و پر رونق تر می‌شود، ولی تنها به این اکتفا نباید بکنیم. شرکت در سود کارخانه‌ها، یعنی حاصل کار شما فقط عاید کارفرما یا سرمایه دار نمی‌شود، بلکه حاصل کار شما به همان نسبت عاید خود شما نیز می‌شود و بعلاوه این امر انگیزه‌ای است برای کار، اما با عرضه کردن سهام کارخانجات و خرید آن از طرف شما، نه فقط از کار و دسترنج خود منتفع می‌شوید، بلکه در مالکیت کارخانه نیز سهیم می‌شوید و مالکیت در کارخانه هم در واقع یک نوع شرکت در مالکیت مملکت است. نه تنها بخاطر اینکه اسم تان ایرانی است، بلکه سازمان و جامعه ما به شما حق یک نوع مالکیت در ثروت‌های این مملکت را می‌دهد. شما در جامعه‌ای زندگی می‌کنید که نه فقط بیست درصد از سود سهام آن را برای شما داده است، بلکه تمام این‌ها در یک نظام اجتماع آزاد انجام شده است. شما امروز می‌توانید انتخاب کنید که در کجا و در چه نقطه و به چه کاری مشغول باشید و چگونه زندگی بکنید. از این رو این آزادی فردی را باید گرامی بدارید. برای اینکه انسان موقعی قدر آزادی را می‌داند که آن را متأسفانه از دست بدهد و این چیزی است که به خواست خداوند هیچوقت در این مملکت پیش نخواهد آمد. اشتراک هر چه بیشتر افراد ایران در ثروت‌های ملی، شکل‌های گوناگون و جنبه‌های گوناگون به خود گرفته است، به عنوان مثال در نقاطی که بیشتر کارخانه‌های قند دولتی را به شرکت‌های تعاونی زراعی واگذار کرده‌ایم، زارع ایرانی امروز می‌تواند مالک کارخانه باشد، ولی همان زارع ایرانی که مالک آن کارخانه قند است چهل و نه درصد سهم خودش را اگر شما کارگران مایل باشید به شما واگذار خواهد کرد. کما اینکه از چهل و نه درصد سهامی که کارخانه‌ها عرضه می‌کنند، اگر در عرض پنج سال تمام چهل و نه درصد را شما کارگران و کارمندان آن کارخانه یا کارگاه نخرید، من میل دارم اولین اشخاصی که بقیه سهام را خریداری می‌کنند زارعین آزاد و زحمتکش این مملکت باشند. اضافه بر این تصمیم داریم که کارخانه‌های دولتی را با حفظ یک درصد سهام که نماینده حق مدیریت است، مابقی سهام آن‌ها را به همه ملت ایران عرضه کنیم، یعنی هیچکس از یک مقدار معین سهم بیشتر فروخته نشود، زیرا هر چه بیشتر افراد این کشور قادر به ابتیاع و خرید سهام باشند و سهامداران کارخانه‌ها تا اقصی نقاط این کشور حتی تا دورافتاده‌ترین دهات و مناطق کوهستانی گسترش یابند و طبقات زحمتکش مملکت با داشتن این سهام احساس مالکیت دستجمعی کنند در این صورت کارخانه‌ها و کارگاه‌های تولیدی که ثروت و پشتوانه اقتصاد کشور هستند، از وضع و موقعیت شکوفایی برخوردار خواهند شد. اضافه بر چند مطلبی که ذکر شد، مطالب دیگری در گزارش وزیر کار درباره تشویق سندیکاها برای مهارت کارگران وجود داشت، مهارت کارگرانی که امروز و فردا باید خود را برای اداره کردن صنایع پیشرفته و پیچیده ایران آماده کنند. این مهارت‌ها را چه در خارج و چه در داخل کشور حتماً باید به دست بیاورند تا وقتی شما پای جدیدترین ماشین آلات می‌ایستید با مهارتی که خواهید داشت محصول کارتان قابل رقابت با پیشرفته‌ترین کشورهای دنیا باشد و آن موقعی است که مزد شما مساوی با مزد آن‌ها خواهد بود به اضافه بیست درصد سود و شرکت در سهام کارخانه، به اضافه سودی که از داشتن سهام کارخانه به دست شما خواهد رسید، ولی زندگی شما کارگران و ملت ایران فقط منحصر به این جنبه‌های مادی که مساوی با پیشرفته‌ترین ممالک دنیاست نیست، بلکه جنبه معنوی زندگی شما و قدم‌هایی که به سوی تمدن بزرگ برمی‌داریم نیز شایان اهمیت است. یکی از آن‌ها تحصیل رایگان تا سطح دانشگاه‌های ایران می‌باشد که هنوز به خاطر آنکه آنقدر بزرگ است درست هضم نشده و در اطرافش صحبت نشده است.
  
از ساعت دو پس از نیمروز دسته دسته دوشیزگان و بانوان در برابر مجلس سنا گردآمدند. در دست بیشتر آنان آرنگ‌هایی نشانگر سپاس از شاهنشاه بود. جمعیت هر دَم انبوه‌تر می‌شد. نزدیک به ساعت سه و نیم پس از نیمروز، جمعیت به ۵۰۰۰ تن رسید و سپس بانوان به سوی کاخ مرمر به راه افتادند. فرهنگیان، دانشجویان و دانش آموزان به انبوه بانوان پیوستند. در این زمان شمار بانوان به ۱۵٬۰۰۰ تن رسیده بود، مامورین انتظامی و نگهبانان کاخ، راه بانوان به کاخ را بسته بودند، ولی بانوان با دادن آرنگ‌ها به در کاخ مرمر نزدیک و نزدیکتر می‌شدند. بلندگویی آورده شد و از بانوان درخواست شد که آرام باشند و شعار ندهند. در این هنگام بانو تربیت پشت میکروفون رفت و گفت: امروز یکی از روزهای تاریخی کشور ما است که سدها سال زنان ایران آرزوی آن را داشتند. این پیروزی در سایه اعلیحضرت همایونی به دست آمد و عاقبت زنجیرهای اسارت زنان پاره شد. ما امروز در یک کشور آزاد زندگی می‌کنیم، از امروز ما زنان مسئولیت خطیری را به عهده گرفته‌ایم و باید سعی بیشتر کنیم که ترقی و تعالی نصیب ملت ما شود. سخنان بانو تربیت با ابراز شور و شادمانی بانوان به پایان رسید.
+
دیگری پیش بینی تمدن آینده کشور در محیطی مناسب است و از جمله این پیش بینی‌ها یکی خرید تمام زمین‌های محدوده شهرهای ایران است که جمعیت آن‌ها از بیست الی بیست و پنج هزار نفر به بالا است تا برای شما در آن جا بیمارستان درست کنند، فضای سبز درست کنند، زمین ورزش درست کنند، خانه‌های بسیار و ساختمان‌های بهداشتی درست بکنند، خلاصه در راهی قدم بردارند که آینده را همیشه برای شما گشوده نگاه خواهد داشت. اصول سیاست ما در قسمت خانه‌سازی و مالکیت خانه بر دو اصل است، یکی خانه‌های سازمانی، دیگری خانه‌های شخصی. فلسفه من در این مورد مبتنی بر این است که هر کسی، هر کارگاهی، هر کارخانه‌ای که کارگری را استخدام می‌کند، موقعی که به او نشان می‌دهد که کار تو این است، این ماشینت، این مقررات کارِت، در همان موقع باید بگوید این هم مسکنت. این هم محل ورزشت، این هم محل تفریح و استراحتت. اگر لازم باشد در آینده برای اینکه زودتر به این نتیجه برسیم و از طرف دیگر فشار زیادی به مؤسسات اقتصادی مان وارد نیاوریم، دولت با شرایط خیلی سهل، هم برای فعالیت‌های ساختمانی وام خواهد داد، هم برای کسانی که بخواهند سهم کارخانه‌های دولتی را بخرند وام‌هایی خواهد پرداخت تا آن‌ها سهام کارخانه مورد نظر را بخرند و برای چند سالی با احساس مالکیت سهم که به نام آن‌ها ثبت خواهد شد، به غیر از مدت استهلاک قیمت سهم، در واقع بعد از چند سال بطور مجانی این سهام به دست آن‌ها خواهد رسید، ولی هر کارگر روزی بازنشسته می‌شود، در آن روز که او خانه سازمانی را تخلیه می‌کند تا به یک کارگر جوانتر، به کسی که تازه وارد فعالیت شده سپرده شود، خود او کجا برود؟ طبیعی است که به خانه شخصی خودش، به خانه شخصی که با کمک بانک رفاه با شرایط خوب و سهل ساخته می‌شود خواهد رفت. این‌ها مزایایی است که شما به دست آورده‌اید، و علت آن محیط مناسبی است که اجتماعی ایران بر اساس برقراری آرمان‌های بزرگ ملی از آن برخوردار شده است. شعارهایی که داده می‌شود همیشه جنبه ملی خود را محفوظ می‌دارد و هیچوقت توخالی نیست، زیرا تجربه آن را به ثوبت رسانده است. این وضع و این ثبات و آرامش را شما کارگران و کشاورزان ایران و سایر طبقات زحمتکش این مملکت فراهم کرده‌اید. در واقع موفقیت‌هایی که به دست آورده‌اید بر اثر خوبی و پاکی و وطن پرستی خودتان است.
 
 
'''شاهنشاه در میان جمعیت'''
 
 
 
نزدیک به ساعت چهار و پنج دقیقه پس از نیمروز شاهنشاه که خودروی سپید رنگی را رانندگی می‌کردند، خواستند وارد کاخ مرمر شوند ولی با انبوه بانوان روبرو شدند. جمعیت ردیف ماموران را شکافت و با ابراز شور و شادمانی شاهنشاه را در میان گرفتند.
 
 
 
شاهنشاه کوتاه زمانی به ابراز شور و هیجان بانوان پاسخ دادند و سپس پیاده وارد کاخ مرمر شدند و درهای کاخ بسته شد. پس از چند دقیقه با پافشاری بانوان، پذیرفته شد که بانوان وارد پهنه کاخ مرمر شوند. بیش از ۱۵٬۰۰۰ تن وارد کاخ مرمر شدند و در کنار استخر در برابر ساختمان کاخ ایستادند. در درازای این زمان آرنگ‌های «جاوید شاه» و «زنده باد پادشاهی که زنجیرهای اسارت بانوان را از هم گُسست» کاخ مرمر و خیابان‌های پیرامون کاخ را می‌لرزاند. نزدیک به ساعت چهار و سی و پنج دقیقه شاهنشاه در اشکوب دوم کاخ پدیدار شدند، در این هنگام ابراز شور و هیجان جمعیت از دیدن شاهنشاه به اوج رسید. آنگاه شاهنشاه سخنرانی ایراد فرمودند:
 
 
 
:::همه اطلاع دارید که در زمان پدر من زن‌های ایران از توی پرده‌ی به اصطلاح حجاب، ولی به عقیده من از پرده غفلت و نیستی خارج شدند و در زندگی محدود اجتماعی، یعنی به خصوص در قسمت فرهنگ و بهداشت و بعضی مشاغل دیگر وارد شدند و از آن موقع تا به حال، دیدیم که چطور با عقیده و ایمان راسخی وظایف خود را انجام دادند و حتی دیدیم که در هر کاری که به آنها رجوع شده بود با کمال وظیفه‌شناسی و قناعت، کار خود را به وجه خوبی انجام دادند و در حدودی که برای آنها امکان بود به جامعه ایرانی خدمت کردند؛ ولی غیر از این قبیل کارها در اجتماع ایران و در تعیین سرنوشت خود و مملکتشان متأسفانه برخلاف دیگر زن‌های دنیای متمدن و مترقی ارزشی نداشتند، و حتی آنها را در زمره افراد محجور و یا دیوانگان و غیره از حق طبیعی و اولیه‌ی اظهار نظر در امور معاشی و زندگی خانه خود که مملکت ایران است محروم می‌بودند.
 
:::از چندی پیش در این مملکت، ما دست به چنان انقلاب همه جانبه‌ای که بکلی اجتماع کهن ایران را دگرگون ساخت و یک مرتبه ما را از یک عقب‌افتادگی وحشتناکی با سرعت عجیبی در صفوف اولیه اجتماع قرن بیستم پرتاب کرد، این انقلاب که باعث تحسین و اعجاب و حیرت دنیا واقع شده است تکمیل نمی‌شد، اگر ما نصف جمعیت مملکت را باز در حال خموشی، وحشت و عقب ماندگی نگاه می‌داشتیم، افراد این مملکت را که نصف آن را شما تشکیل می‌دهید و به خصوص نسل‌های آینده را که شما مادران باید در آغوش خود تربیت بکنید اینها نه از لحاظ روحی و نه از لحاظ تربیتی آماده درک این انقلاب بزرگ ملی ما نمی‌شدند اگر خود شما از حقوق اولیه بشری امروز دنیا و تمدن امروزی ما محروم می‌شدید.[غریو جاوید شاه]
 
:::این است که امروز این قدم دیگر نیز برداشته شد و آخرین به اصطلاح ننگ اجتماعی ما که آن هم محرومیت نصف جمعیت مملکت را دربرداشت از بین بردیم، آخرین زنجیر را پاره کردیم [غریو جاوید شاه] و تمام افراد این مملکت، از این پس در امور اجتماعی خود شرکت خواهند کرد و دست به دست هم، دوش به دوش هم برای اعتلا و سربلندی، ترقی، آسایش، سعادت و خوشبختی این جامعه و این مملکت خواهند کوشید. مطمئن هستم که شما نسوان این مملکت به قدری به این موضوع اهمیت می‌گذارید و به قدری به این وظیفه بزرگی که از امروز بر دوش شما نهاده شده‌است، وارد هستید، واقف هستید که وظایف ملی خود و وظایف اجتماعی خود را بهتر از هر کسی درک نموده و انجام خواهید داد، در زندگی خود دنبال کارهای بی قاعده‌ای که بعضی از نسوان در بعضی از نقاط جهان می‌پردازند نخواهید رفت و در سادگی، در متانت، در تعمق، در تعقل، در کار، در فرهنگ، در خدمات اجتماعی و بالاتر از همه در تربیت اطفال یا برادران یا خواهران خود چنان خواهید کوشید که این جنبش عظیمی که در شما بوجود خواهد آمد نتایج آن حتی برای خوش‌بین‌ترین افراد غیرمنتظره باشد و نشان خواهید داد که زن ایرانی که همیشه در تاریخ ایران ولو مقید بود، ولو در قید و بند بود، ولی احساسات او، قلب او، روح او چنان از عالی‌ترین احساسات همیشه آمیخته بود که شما امروز زبانزد خاص و عام چه در داخل مملکت و چه در خارج از مملکت خواهید بود که زن ایرانی شایستگی هر نوع آزادی و هر نوع امکانات پیشرفت اجتماعی و علمی را دارد، و این افتخار را برای زن ایرانی ابدی خواهید نمود [غریو جاوید شاه] و از میان شما افراد برجسته نیکوکار چه در قسمت علم، هنر و صنعت و غیره برخواهد خاست و در واقع عظمت این ملت را نسبت به سابق به خواست خداوند مضاعف خواهیدکرد.[غریو جاوید شاه]
 
با به پایان رسیدن سخنان شاهنشاه بانوان با غریو زنده باد شاهنشاه از اعلیحضرت سپاسگزاری کردند.
 
 
 
سپس بانو نیره سعیدی از سوی همه بانوان و دوشیزگان در پیشگاه شاهنشاه سپاسگزاری آنان را به آگاهی شاهانه رساند و افزود: در این چند سال ما خود ناظر بوده‌ایم که چگونه شاهنشاه ما تحولات و ترقیات گوناگونی در این کشور پدیدآورده‌اند ولی در تاریخ ما زنان امسال از همه سال‌ها بزرگتر بود. امروز منشور آزادی ما زنان یعنی نیمی از اهالی این کشور صادر شدو برای ما زنان امکانات تازه‌ای پیش آمد تا با مردان و برادران خود در راه سعادت کشور خویش همگام شویم. ما باید فرزندانی تربیت کنیم که خون حق شناسی در رگ‌های بدنشان در گردش باشد و لایق خدمت به این آب و خاک گردند.
 
 
 
ساعت پنج و ده دقیقه شاهنشاه در میان ابراز شور و هیجان و غریوهای جاوید شاه بانوان، از کاخ مرمر بیرون رفتند. بانوان نیز به آرامی از در باختری کاخ مرمر با تهنیت گفتن به یگدیگر بیرون رفتند.
 
 
 
'''اصلاح قانون انتخابات ایران''' در چهارچوب [[انقلاب شاه و مردم]] در اصل پنجم منشور انقلاب برای دادن حق رای به زنان و رسیدن به حقوق برابر سیاسی با مردان انجام پذیرفت. دست آوردهای این اصل دستیابی بانوان به حقوق برابر سیاسی و اجتماعی با مردان بود. حق انتخاب کردن وانتخاب شدن زنان در انتخابات انجمن‌های استان و شهرستان و حق انتخاب شدن و انتخاب کردن در انتخابات مجلس شورای ملی و مجلس سنا به زنان ایران بر پایه این اصل و قوانین تصویب شده پس از آن داده شد.
 
 
 
'''قانون شرکت بانوان در انتخابات''' دربرگیرنده یک ماده می‌باشد که در نشست روز ۳۱ فروردین ماه ۱۳۴۳ به تصویب مجلس سنا رسید و در تاریخ ۱۰ اردیبهشت ماه ۱۳۴۳ از مجلس شورای ملی به ریاست مهندس عبدالله ریاضی گذشت.
 
 
 
با تصویب این قانون زنان به مجلس شورای ملی و سنا راه یافتند و در انتخابات کشور از دو مجلس شورای ملی و سنا تا در انتخابات درسطح ده شرکت جستند زنان به مقاماتی چون سفارت، وزارت، نمایندگی مجلس، قضاوت، استادی دانشگاه‌ها، وکالت دادگستری، شهرداری، مدیریت شرکت‌ها و مقامات حساس دیگر رسیدند. زنان در نیروهای مسلح شاهنشاهی استخدام شدند و در لباس و مقام افسری به ایران خدمت کردند. با این قانون خانم دکتر فرخ رو پارسا پزشک کودکان و کنشگر در امور زنان و امور سیاسی نخستین وزیر زن ایران، پست وزارت آموزش و پرورش را به فرمان پادشاه ایران بر عهده گرفت… '''[[اصلاح قانون انتخابات ایران به منظور دادن حق رای به زنان و حقوق برابر سیاسی با مردان|اصل پنجم منشور انقلاب شاه و ملت را بخوانیم - در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی زنان اسلامیست، توده‌ای، چریک فدایی و دیگر کمونیست‌ها و مائوئیست‌ها و گروهک‌های کوچک و بزرگ تروریست راست و چپ پیشگام شدند و چادر سیاه بر سر کردند و حقوقی را که دو پادشاه پهلوی به آنها داده بودند دو دستی پیشکش خمینی کردند و بدینسان بانوان و دختران ایران خود را در جایگاه غنیمت جنگی نهادند. سی و هشت سال است که اگر حجاب درست نباشد یا اگر حتی درست باشد، زنان و دختران ایران بازداشت می‌شوند و گروه گروه پاسدار به آنها تجاوز می‌کنند و به مقام انسانیت می رسند همانگونه که خمینی در بهشت زهرا به مردم ایران قول داد - پاینده ایران]]'''
 
  
 +
با ترسیم این دورنمای جالب با این مطلب به سخنان خود خاتمه می‌دهم که سعی کنید هر روز در حرفه‌ای که دارید خود را ماهرتر و فنی تر نمایید تا در پناه خداوند  به تمام آرزوهای شخصی و ملی خودتان برسید.
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۹ آوریل ۲۰۲۴، ساعت ۲۰:۵۶


چهار هزار تن از کارگران در باریابی روز جهانی کارگر ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۳
سخنان اعلیحضرت همایون آریامهر شاهنشاه ایران در باریابی کارگران روز جهانی کارگر ۱۱ اردیبهشت ۲۵۳۳ شاهنشاهی

بیانات محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در باریابی چهارهزار تن نمایندگان کارگران و اتحادیه و سندیکاهای کارگری روز جهانی کارگر ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۳

(در کاخ سعدآباد)

کارگران شریف ایران

برای اولین بار بنا شد که اجتماع بزرگی از کارگران به نمایندگی از طرف دیگران در یک نقطه جمع شوند تا با دیدن آن‌ها و تماس نزدیک با آن‌ها پیام خود را هر چه مستقیم تر بوسیله شما به سایر همکاران و هم مسلکان تان ابلاغ کنیم. در چنین روزی کارگران استثمار شده ممالک صنعتی، زیر بار تحمل رنج‌های غیر انسانی نرفتند و سینه‌های خود را سپر کردند و به خون آغشته نمودند تا اینکه کارفرمایان بی خبر از عدالت‌های اجتماعی و بی خبر از دنیا را آگاه کنند که ادامه آن رویه غیر انسانی دیگر ممکن نیست. از آن روز به بعد زحمتکشان و کارگران دنیا این روز را گرامی می‌دارند و جشن می‌گیرند و ما نیز با وجود اینکه کاری که در دیگر نقاط با چنین اصطکاک وحشتناکی انجام گرفت و باعث از بین رفتن جنبه‌های غیر انسانی روابط کارگر و کارفرما شد و بتدریج منجر به افزایش دستمزد کارگران و آنگاه عرضه سهام کارخانجات در بورس‌ها شد، با این حال امروز من و شما روزی را گرامی می‌داریم که بدون خونریزی نتایجی را که ذکر خواهم کرد به دست آوردیم و پیش خود مفتخریم که درایت ایرانی، کاری را که دیگران با خونریزی کردند و طی ده‌ها سال به دست آوردند ما بیشتر از آن را فقط در عرض ده الی یازده سال به دست آوردیم. بواسطه نزدیکی که هم با شما و هم با سایر طبقات ملت ایران، از جمله زارعین کشور و سایر زحمتکشان این مملکت حس می‌کردم، همانطور که اطلاع دارید انقلاب شاه و مردم در ۶ بهمن ماه سال ۱۳۴۱ به صحه ملت ایران که بزرگترین تأییدات می‌باشد درآمد و به مرحله اجراء گذاشته شد. در این مدت اضافه بر شناخت اصالت ذاتی و شرافت ذاتی کارگر ایرانی و خاتمه دادن به دوره بهره برداری انسان از انسان، همانطوری که به بهره برداری مالک از زارع خاتمه داده شد، در مورد شما نیز عمل شد.

مظاهر این کار چیست؟ اول شرکت در سود کارخانه‌ها که سال به سال روی تجربه بیشتر به هدفی که باید بطور قاطع و نظارت شده برسیم نزدیکتر می‌شویم که از آنجمله سهیم شدن کارگران در بیست درصد سود کارخانه‌ها و کارگاه‌ها است که در این راه فکر می‌کنم امروز نسبت به روز اول تفاوت بسیاری را می‌توان دید. این سود البته در بعضی کارخانه‌ها یا کارگاه‌ها بیشتر است و در بعضی دیگر کمتر، ولی متوسطش در حدود تقریباً سه ماه دستمزد می‌شود و همانطور که تذکر داده‌ام در عمل باید سعی بکنیم حقیقتاً بیست درصد سود به دست بیاید. حال بهترین راه اینکار چیست، این مطلبی است که سندیکاهای کارگری شما با کمک وزارت کار که وظیفه‌اش پشتیبانی از شماست، در مطالعه جزئیات هر کارخانه باید این نتیجه را به دست بیاورند. البته سالم‌ترین طریق برای نیل به این مقصود افزایش تولید است، برای اینکه با تولید بیشتر نه فقط درآمد شما بالاتر می‌رود، بلکه اقتصاد مملکت نیز سالم تر و قوی تر و پر رونق تر می‌شود، ولی تنها به این اکتفا نباید بکنیم. شرکت در سود کارخانه‌ها، یعنی حاصل کار شما فقط عاید کارفرما یا سرمایه دار نمی‌شود، بلکه حاصل کار شما به همان نسبت عاید خود شما نیز می‌شود و بعلاوه این امر انگیزه‌ای است برای کار، اما با عرضه کردن سهام کارخانجات و خرید آن از طرف شما، نه فقط از کار و دسترنج خود منتفع می‌شوید، بلکه در مالکیت کارخانه نیز سهیم می‌شوید و مالکیت در کارخانه هم در واقع یک نوع شرکت در مالکیت مملکت است. نه تنها بخاطر اینکه اسم تان ایرانی است، بلکه سازمان و جامعه ما به شما حق یک نوع مالکیت در ثروت‌های این مملکت را می‌دهد. شما در جامعه‌ای زندگی می‌کنید که نه فقط بیست درصد از سود سهام آن را برای شما داده است، بلکه تمام این‌ها در یک نظام اجتماع آزاد انجام شده است. شما امروز می‌توانید انتخاب کنید که در کجا و در چه نقطه و به چه کاری مشغول باشید و چگونه زندگی بکنید. از این رو این آزادی فردی را باید گرامی بدارید. برای اینکه انسان موقعی قدر آزادی را می‌داند که آن را متأسفانه از دست بدهد و این چیزی است که به خواست خداوند هیچوقت در این مملکت پیش نخواهد آمد. اشتراک هر چه بیشتر افراد ایران در ثروت‌های ملی، شکل‌های گوناگون و جنبه‌های گوناگون به خود گرفته است، به عنوان مثال در نقاطی که بیشتر کارخانه‌های قند دولتی را به شرکت‌های تعاونی زراعی واگذار کرده‌ایم، زارع ایرانی امروز می‌تواند مالک کارخانه باشد، ولی همان زارع ایرانی که مالک آن کارخانه قند است چهل و نه درصد سهم خودش را اگر شما کارگران مایل باشید به شما واگذار خواهد کرد. کما اینکه از چهل و نه درصد سهامی که کارخانه‌ها عرضه می‌کنند، اگر در عرض پنج سال تمام چهل و نه درصد را شما کارگران و کارمندان آن کارخانه یا کارگاه نخرید، من میل دارم اولین اشخاصی که بقیه سهام را خریداری می‌کنند زارعین آزاد و زحمتکش این مملکت باشند. اضافه بر این تصمیم داریم که کارخانه‌های دولتی را با حفظ یک درصد سهام که نماینده حق مدیریت است، مابقی سهام آن‌ها را به همه ملت ایران عرضه کنیم، یعنی هیچکس از یک مقدار معین سهم بیشتر فروخته نشود، زیرا هر چه بیشتر افراد این کشور قادر به ابتیاع و خرید سهام باشند و سهامداران کارخانه‌ها تا اقصی نقاط این کشور حتی تا دورافتاده‌ترین دهات و مناطق کوهستانی گسترش یابند و طبقات زحمتکش مملکت با داشتن این سهام احساس مالکیت دستجمعی کنند در این صورت کارخانه‌ها و کارگاه‌های تولیدی که ثروت و پشتوانه اقتصاد کشور هستند، از وضع و موقعیت شکوفایی برخوردار خواهند شد. اضافه بر چند مطلبی که ذکر شد، مطالب دیگری در گزارش وزیر کار درباره تشویق سندیکاها برای مهارت کارگران وجود داشت، مهارت کارگرانی که امروز و فردا باید خود را برای اداره کردن صنایع پیشرفته و پیچیده ایران آماده کنند. این مهارت‌ها را چه در خارج و چه در داخل کشور حتماً باید به دست بیاورند تا وقتی شما پای جدیدترین ماشین آلات می‌ایستید با مهارتی که خواهید داشت محصول کارتان قابل رقابت با پیشرفته‌ترین کشورهای دنیا باشد و آن موقعی است که مزد شما مساوی با مزد آن‌ها خواهد بود به اضافه بیست درصد سود و شرکت در سهام کارخانه، به اضافه سودی که از داشتن سهام کارخانه به دست شما خواهد رسید، ولی زندگی شما کارگران و ملت ایران فقط منحصر به این جنبه‌های مادی که مساوی با پیشرفته‌ترین ممالک دنیاست نیست، بلکه جنبه معنوی زندگی شما و قدم‌هایی که به سوی تمدن بزرگ برمی‌داریم نیز شایان اهمیت است. یکی از آن‌ها تحصیل رایگان تا سطح دانشگاه‌های ایران می‌باشد که هنوز به خاطر آنکه آنقدر بزرگ است درست هضم نشده و در اطرافش صحبت نشده است.

دیگری پیش بینی تمدن آینده کشور در محیطی مناسب است و از جمله این پیش بینی‌ها یکی خرید تمام زمین‌های محدوده شهرهای ایران است که جمعیت آن‌ها از بیست الی بیست و پنج هزار نفر به بالا است تا برای شما در آن جا بیمارستان درست کنند، فضای سبز درست کنند، زمین ورزش درست کنند، خانه‌های بسیار و ساختمان‌های بهداشتی درست بکنند، خلاصه در راهی قدم بردارند که آینده را همیشه برای شما گشوده نگاه خواهد داشت. اصول سیاست ما در قسمت خانه‌سازی و مالکیت خانه بر دو اصل است، یکی خانه‌های سازمانی، دیگری خانه‌های شخصی. فلسفه من در این مورد مبتنی بر این است که هر کسی، هر کارگاهی، هر کارخانه‌ای که کارگری را استخدام می‌کند، موقعی که به او نشان می‌دهد که کار تو این است، این ماشینت، این مقررات کارِت، در همان موقع باید بگوید این هم مسکنت. این هم محل ورزشت، این هم محل تفریح و استراحتت. اگر لازم باشد در آینده برای اینکه زودتر به این نتیجه برسیم و از طرف دیگر فشار زیادی به مؤسسات اقتصادی مان وارد نیاوریم، دولت با شرایط خیلی سهل، هم برای فعالیت‌های ساختمانی وام خواهد داد، هم برای کسانی که بخواهند سهم کارخانه‌های دولتی را بخرند وام‌هایی خواهد پرداخت تا آن‌ها سهام کارخانه مورد نظر را بخرند و برای چند سالی با احساس مالکیت سهم که به نام آن‌ها ثبت خواهد شد، به غیر از مدت استهلاک قیمت سهم، در واقع بعد از چند سال بطور مجانی این سهام به دست آن‌ها خواهد رسید، ولی هر کارگر روزی بازنشسته می‌شود، در آن روز که او خانه سازمانی را تخلیه می‌کند تا به یک کارگر جوانتر، به کسی که تازه وارد فعالیت شده سپرده شود، خود او کجا برود؟ طبیعی است که به خانه شخصی خودش، به خانه شخصی که با کمک بانک رفاه با شرایط خوب و سهل ساخته می‌شود خواهد رفت. این‌ها مزایایی است که شما به دست آورده‌اید، و علت آن محیط مناسبی است که اجتماعی ایران بر اساس برقراری آرمان‌های بزرگ ملی از آن برخوردار شده است. شعارهایی که داده می‌شود همیشه جنبه ملی خود را محفوظ می‌دارد و هیچوقت توخالی نیست، زیرا تجربه آن را به ثوبت رسانده است. این وضع و این ثبات و آرامش را شما کارگران و کشاورزان ایران و سایر طبقات زحمتکش این مملکت فراهم کرده‌اید. در واقع موفقیت‌هایی که به دست آورده‌اید بر اثر خوبی و پاکی و وطن پرستی خودتان است.

با ترسیم این دورنمای جالب با این مطلب به سخنان خود خاتمه می‌دهم که سعی کنید هر روز در حرفه‌ای که دارید خود را ماهرتر و فنی تر نمایید تا در پناه خداوند به تمام آرزوهای شخصی و ملی خودتان برسید.