مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ دی (جدی) ۱۳۰۳ نشست ۱۰۵
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم |
مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۴ دی (جدی) ۱۳۰۳ نشست ۱۰۵
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ۵
جلسه: ۱۰۵
صورت مشروح مجلس یوم یکشنبه ۱۴ برج جدی ۱۳۰۳ مطابق هشتم جمادیالثانیه ۱۳۴۳
مجلس دو ساعت و ربع قبل از ظهر به ریاست آقای مؤتمنالملک تشکیل گردید.
(صورت مجلس یوم شنبه ۱۳ جدی را آقای اقبالالممالک قرائت نمودند)
رئیس ـ آقای شیخالاسلام(اجازه)
شیخالاسلام ـ بنده بعد از تصویب صورت جلسه عرضی دارم.
رئیس ـ آقای آقا شیخ جلال(اجازه)
آقا شیخ جلال ـ قبل از دستور عرضی دارم.
رئیس ـ آقای شیروانی.
شیروانی ـ عرضی ندارم.
رئیس ـ آقای یاسایی.
یاسایی ـ عرض بنده هم قبل از دستور است.
رئیس ـ نسبت به صورت مجلس مخالفی نیست.
(گفتند ـ خیر)
رئیس ـ آقای شیخالاسلام.(اجازه)
شیخالاسلام ـ تلگرافی از اهالی تویسرکان راجع به حریقی که در آنجا اتفاق افتاده است مخابره شده است و تقاضا کردهاند که در مجلس قرائت شود این است عین تلگراف که میخوانم بلکه توجهی در این باب بشود که آسایش آنها فراهم گردد.توسط نمایندگان محترم ولایات ثلاث ـ مقام منیع ریاست جلیله وزرای عظام. کپیه ریاست محترم مجلس مقدس شورای ملی وزارت داخله ـ وزارت مالیه ـ عدلیه ـ فوائد عامه ـ جراید ایران شفق سرخ ـ میهن لیله پنجم جمادیالثانیه ساعت سه حریق برخلاف انتظار به کلیه بازار و دکاکین تویسرکان مصادف عموم تجار و کسبه اهالی فلکزده از هستی ساقط طوری که وجوه نقد ـ اجناس، اسناد تمسکات قبالهجات قبوض مالیاتی چکهای تریاک امانات تجار همدان کرمانشاهان ملایر از هر جهت به این حریق عالمسوزنا بود که احدی از ما سوختگان بدبخت قادر تهیه نان یک شبه عیالات نیستیم برای استحضار خاطر آن ذوات مقدس به شرح عرض حال خود مبادرت عموماً استدعا مینماییم. امر شود یک نفر مفتش امین موثقی برای معاینه خسارات وارده و رسیدگی به حقایق قضیه جگرخراش سریعاً اعزام علاجی به درد بیدرمان خانمانسوز یک مشت اهالی بدبخت بفرمایند. زیرا این خسارت حریق که نتیجه حاصله سیصد ساله ـ ثروت و اعتبار و شرافت یک ولایت بود و تنها به ما اهالی تویسرکان وارد شد بلکه به تمام شهرهای همجوار متوجه است با کمال تحیر و بهت عموماً سرگردان در تلگرافخانه متحصن چنانچه علاج فوری نفرمایند تمام عیالات ما در این فصل زمستان از سرما و گرسنگی تلف خواهند شد. عموم ملت تویسرکان و اصناف و کسبه ـ میخواستم عرض کنم همان طور که تقاضا کردهاند خوب است از طرف مجلس مقدس به دولت تذکر داده شود که یک نفر مفتش امین برای برآورد خسارات وارده بر اهالی آنجا اعزام شود.
رئیس ـ آقای یاسایی.(اجازه)
یاسایی ـ مدتی وقت دوره چهارم مجلس صرف شور در قانون ممیزی شد و بالاخره گویا در آخر شور دوم مسکوت ماند و مسئله قانون ممیزی به جایی نرسید گرچه پریروز آقای تقیزاده فرمودند ما همه چیز را مهمترین میدانیم ولی اینجا به عقیده بنده مهمترین وظایف مجلس گذراندن قانون ممیزی است
(بعضی از نمایندگان صحیح است)
تمام شکایات اهالی ولایات که به مرکز میرسد ۹ عشرش راجع به مالیه است و مربوط به تشکیلات مالیه هم نیست راجع به طرز اخذ مالیات است و این شکایات مرتفع نمیشود جز این که قانون ممیزی زودتر از مجلس بگذرد و آقایان مستشاران مالیه آمریکایی در رأس مالیه مملکت هستند باید قانون ممیزی به تصویب برسد. زیرا در آتیه اطمینان نیست که به وسیله مأمورین دیگر این کار را انجام داد . . .
بعضی از نمایندگان ـ (به طور همهمه) این طور نیست.
یاسایی ـ این عقیده شخص من است ما اطمینان به مأمورین خودمان نداریم . . .
شیروانی ـ ایرانی از همه کس مطمئنتر است.
آقا سید یعقوب ـ چرا این قدر به ایرانی توهین میکنید.
یاسایی ـ به هر جهت خواستم به آقایان اعضای محترم کمیسیون قوانین مالیه تذکر بدهم که خوب است آقایان توجهی بفرمایند و زودتر راپورت قانون ممیزی را تهیه و تقدیم مجلس نمایند تا یک عده مردم ولایات راحت شوند الان در خیلی جاها یک دهات خرابه و ویرانه هست که مالیات چهل سال قبل را از آنها مطالبه میکنند در صورتی که انصافاً عشر آن چیزی که از آنها میگیرند آنها نباید مالیات بدهند این است که خواهش و تقاضا میکنم کمیسیون قوانین مالیه قانون ممیزی را بر سایر قوانین مقدم بدارد و راپورت آن را تقدیم مجلس نماید.
بعضی از نمایندگان ـ وارد دستور شویم.
رئیس ـ آقای داور مخبر کمیسیون هستند جواب میدهند بعد وارد دستور میشویم.
آقا سید یعقوب ـ باید از ایرانیها هم دفاع بنمایند.
داور ـ اگر آقایان اجازه بدهند بنده جواب آقای یاسائی را آن قدری که راجع به کمیسیون قوانین مالیه است عرض میکنم بعد اگر آقایان لازم میدانند حرارتی در سایر قسمتها به خرج بدهند مختارند مهمترین قانونی که وقت کمیسیون قوانین مالیه را اشغال کرده است قانون ممیزی است. کمیسیون مدتی در آن صحبت کرده و هنوز هم مشغول است و به همان دلیلی که این قانون یکی از مهمترین قوانین حساب میشود باید منتهی درجه وقت هم در تدوین آن به عمل آید کمیسیون جلسات متعددی وقت خودش را صرف این قانون کرده نماینده وزارت مالیه و مستشار مالیه هم حاضر بودهاند و تا به حال تمام نشده است اخیراً هم به واسطه کسالت نماینده مستشار حاضر نشده است و چند جلسه است که ما نتوانستهایم این کار را تمام کنیم و به طوری که اطلاع دادهاند کسالتشان رفع شده است. گمان میکنم در جلسات بعد حاضر شوند. ما هم اطلاعات خودمان را از وزارت مالیه خواستهایم و البته آقایان تصدیق میفرمایند که وقتی میخواهند قانون مالیاتی بنویسند باید فوقالعاده درش دقت شود و باید از روی احصائیهها و ارقام صحیحی باشد و به این مناسبت تا به حالا طول کشیده است. عرض بنده این بود که کمیسیون همان نظری را که همه آقایان دارند دارد و جلسات خودش را هم ادامه داده است. ولی موضوع چون فوقالعاده مهم است بنابراین ناچار شده است زیادتر صرف وقت نماید و امیدواریم عنقریب بگذرد و راپرت آن تقدیم شود.
رئیس ـ لایحه قانون عوارض بلدی مطرح است ـ در ماده اول مذاکرات شد و مذاکرات را آقایان کافی دانستند حالا باید پیشنهادات قرائت شود. پیشنهاد شاهزاده شیخالرئیس.
(این طور قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم. گندم و جو و آرد از عوارض بلدی معاف باشد.
رئیس ـ شاهزاده شیخالرئیس.(اجازه)
محمدهاشم میرزا شیخالرئیس ـ اولاً خیلی مایل بودم که آقایان مخالفین و موافقین که راجع به این قانون اظهاراتی فرمودند از روی تحقیق و ارقام صحیح میفرمودند که فرضاً پنج هزار تومان ـ یا فلان قدر عایدی دارد ولی متأسفانه همه از روی تخمین گفتند و نتوانستیم یک رقم قطعی پیدا کنیم. علی ای حال این قسمت را باید اشاره کنم که آقای مخبر و سایر آقایان اعتراض نکنند. یک مطالبی هست که عقیده سیاسی است و پانزده سال بیست سال یا بیست سال بعد نباید تغییر کند. این است که عرض میکنم هر کس با بودن هر دولت و در هر مجلس که باشد باید عقیده خودش را اظهار کند. و این اظهار عقیده مربوط به موافقت یا مخالفت با یک دولتی نیست. اگر یک کسی فرضاً پانزده سال عقیدهاش این باشد که مالیات از ارزاق عمومی نباید گرفت فرق نمیکند در هر موقع هر دولتی هم که باشد چه با آن دولت موافق و چه مخالف باید عقیده خودش را اظهار کند. چون در سایر نقاط دولتها از بین احزاب تشکیل میشوند ولی در مملکت ما یک مقتضیاتی پیش آمده است که افراد اکثریت عقایدشان مخالف است. ولی اصولاً عقیده مابهالاشتراک آنها حفظ دولت است حالا هم این عرایض من از نقطهنظر موافقت یا مخالفت با دولت نیست. بنده خیلی خوشوقتم که در این دوره عوارض بلدی به مجلس آمده است که قانونی برایش بگذرد. زیرا مدتها است ما میگفتیم خوب است این قوانین به مجلس بیاید و این که آقای مخبر فرمودند حالا که آمده است چرا در گذراندنش اهمال میکنید ـ عرض میکنم البته باید در اقسام عوارض درست صحبت بشود تا ببینیم کدام بهتر و کدام لازمتر است. علی ای حال چون بنده مخالفم که بر گندم و جو و آرد عوارض گذاشته شود این است که عرض میکنم. چون اینها ارزاق عمومی است و طرف احتیاج تمام افراد میباشد باید از عوارض بلدی معاف باشند و مخصوصاً ما میبینیم که دولت در ماه قریب صد هزار تومان برای ارزانی نان خرج اداره ارزاق میکند و در صورتی که این کار را برای آسایش مردم میکند. خوب است گندم و جو و آرد را از عوارض بلدی معاف بداریم. بقیه عرایض خودم را در موقع خودش به عرض میرسانم ولی این قسمت را خوب است یا آقای مخبر قبول کنند و اگر قبول نفرمودند تقاضا میکنم آقایان موافقت بفرمایند که گندم و جو از عوارض بلدی معاف باشند.
مخبر ـ بنده در تمام مذاکراتم نه در این موقع و نه در مواقع دیگر تصور نمیکنم به کسی گفته باشم شما که با دولت موافقید چرا با لایحه دولت مخالفت میکنید. یا این که از نقطهنظر مخالفت با دولت فلان اظهار را میکنید. بنده از لایحه و از نظر کمیسیون دفاع میکنم و هیچ وقت در ضمن مذاکرات خود اظهار نکردهام که فلان نظر مخالف یا موافق با دولت است راجع به مالیات بر ارزاق که فرمودند. گویا مختصر فرقی باشد بین مالیات عمومی بر ارزاق و یک عوارضی که از یک قسمت از ارزاق در موقع ورود به شهر گرفته میشود. در هر صورت همان طور که دیروز آقای آقا سید یعقوب هم فرمودند کم و بیش در همه جا معمول است. منتهی از بعضی چیزها میگیرند و از بعضی چیزها نمیگیرند و برای این است که بلدیههای محل یک مخارجی دارند و باید از یک محلهایی یک عایداتی داشته باشند اما راجع به قسمت گندم و جو و آرد دیروز یعنی در جلسه گذشته بنده عرض کردم وقتی که ما در این لایحه در کمیسیون دقت میکردیم دیدیم وزارت مالیه چون اداره ارزاق در دست خودش میباشد این قسمت را صورت نداده بودند و بالطبیعه عواید اداره ارزاق زیادتر میشد. ولی وقتی ما دقت کردیم دیدیم با گرفتن این عوارض در ارزاق عمومی تفاوتی پیدا نخواهد شد.ولی برای بلدیه یک مبلغ قابل ملاحظه خواهد بود و چون دیدیم از نقطهنظر ارزاق عمومی تفاوتی نمیکند و در هر حال اداره ارزاق گندم را به همان قیمتی که معین کرده است خواهد فروخت و اگر فرضاً باری دو قران هم بدهند در قیمت نان تفاوتی نمیکند و از آن طرف هفتاد هزار تومانی که از این راه عاید میشود صرف مخارج شهری و فقرا میشود به این جهت کمیسیون این قسمت را لازم دانست و قطع نظر از این که بنده خودم نمیتوانم حذف این قسمت را قبول کنم از طرف کمیسیون هم نمیتوانم بپذیرم دیگر بسته است به نظر آقایان نمایندگان.
رئیس ـ گویا اشتباه شده است باید به این اقلام یکیک رأی بگیریم و در هر یک از آنها آقایان پیشنهادی دارند در آن پیشنهاد رأی میگیریم اگر قابل توجه شد میرود به کمیسیون.قسمت اول نخود سفید و سیاه ـ لپه ـ باقلا ـ عدس ـ ماش ـ لوبیا ـ سنگنک ـ کاودانه و غیره ـ باری دو قران ـ کسی پیشنهادی دارد؟
پیشنهاد آقای محمدولی میرزا راجع به اینجا است؟
محمدولی میرزا ـ یک قسمتش راجع به اینجا است.
رئیس ـ با این ترتیب گمان نمیکنم بتوانیم رأی بگیریم قرائت میشود.
(به شرح ذیل قرائت شد)
بنده در ماده ۱ اصلاحات ذیل را پیشنهاد میدارم.
اجناس ذیل از تأدیه هرگونه عوارض معاف خواهند بود.
غله ـ سبزیجات خوردنی ـ حبوبات ـ صیفی و میوهجات ـ برنج گرده ـ مویز ـ شاه بلوط ـ بر اجناس ذیل علاوه بر اقلام پیشنهادی کمیسیون اخذ عوارض خواهد شد. آبلیمو و خرما ـ تنباکو و اقسام توتونهای داخله ـ به استثنای توتون چپق ـ توتونهای خارجه و سیگارهای پیچیده و سیگارهای برگی ـچای ـ کاکاو ـ قهوه ـ شوکولات. اقسام ماکولات که در قوطی و جعبهها از خارج وارد میشود.از کلیه منسوجات ابریشمی و عطریات
رئیس ـ پیشنهادی که راجع به قسمت اول دادهاید معافیت است توضیح میدهید؟
محمدولی میرزا ـ بنده توضیحات کافی دادهام محتاج به تکرار نیست همین قدر تقاضا میکنم چون پیشنهاد بنده منقسم به دو قسمت است. یک قسمت آن که معافیت از عوارض است. اگر در این قسمت رأی گرفته شود نظریه آقای شیخالرئیس ـ هم محفوظ خواهد ماند ـ و این قسمت را که بنده پیشنهاد کردهام از عوارض معاف باشد ـ برای جبران عواید آن قسمت بعد را که در پیشنهاد کمیسیون نیست پیشنهاد کردهام که یک عوارض به آنها تعلق بگیرد.
رئیس ـ عقیده کمیسیون چیست؟
مخبر ـ عقیده کمیسیون همان بود که عرض کردم. در قسمت ارزاق تفاوتی پیدا نخواهد شد ـ و مطمئن باشید اگر فرضاً باری دو قران از عدس گرفته شود. فلان فقیر که پنج سیر عدس میخواهد بخرد هیچ تفاوتی در قیمتش پیدا نمیشود ولی اگر از عوارض معاف باشد یک ضرری به بلدیه میخورد.
رئیس ـ رأی میگیریم به پیشنهاد آقای محمدولی میرزا یعنی در قسمت اول آن که معافیت از ادای عوارض است
آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد رأی میگیریم به قسمت اول پیشنهاد کمیسیون به باری دو قران آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد.قسمت دوم اقسام برنج باری سه قران. پیشنهاد آقای روحی قرائت میشود.
(به شرح ذیل خوانده شد)
مقام ریاست محترم مجلس شورای ملی ـ بنده پیشنهاد میکنم که مالیات بر ارزاق عمومی از قبیل برنج و نخود و گندم و غیره الغا شده و در مقابل بر اراضی مسکونی شهر طهران تا هزار و دویست زرع معاف و هر آنچه بیش ۱۲۰۰ زرع است از قرار زرعی یک شاهی در سال اقساطاً جهت مصارف بلدی مالیات گرفته شود.
رئیس ـ در قسمت اولی یعنی راجع به معافیت باید مذاکره بفرمایید.
روحی ـ مسترد میدارم.
رئیس ـ پس میگیرید؟
روحی ـ بلی.
حاج میرزا عبدالوهاب ـ در شور اول که نباید رأی گرفت.
رئیس ـ رأی میگیریم به قسمت دوم. اقسام برنج باری سه قران.
شیروانی ـ بنده پیشنهاد دارم.
رئیس ـ آقای شریعتزاده نسبت به قسمت اول پیشنهاد کردهاند باری سی شاهی گرفته شود.
بعضی از نمایندگان ـ رد شد.
رئیس ـ دو قران رد شد. آقای شریعتزاده.(اجازه)
شریعتزاده ـ بنده لازم میدانم قبلاً به عنوان تذکر این جمله را به عرض آقایان برسانم که در پیشنهاد شاهزاده محمدولی میرزا این طور پیشنهاد شده بود که اینها معاف شوند و بعد رأی به قابل توجه بودنش گرفته شد و رد شد. و مستفاد از این رأی این است که باید یک چیزی برقرار شود و بنابراین بنده حق دارم اظهار نگرانی کنم که چطور نسبت به اصل مالیات هم که رأی گرفته شد رد شد. ولی بالاخره خودم را قانع میکنم به این که نظر آقایان نمایندگان محترم این بوده است که این مقدار قابل تصویب نیست بدین لحاظ کمتر از این مقدار که سی شاهی باشد پیشنهاد کردم که با نظر نمایندگان محترم هم موافقت حاصل کند.و البته تصدیق خواهند فرمود با انتظاراتی که ما از مؤسسات بلدی داریم و میخواهیم این مؤسسات اداره شود باید تصدیق کنیم عایداتی هم برای مخارج این مؤسسات لازم است و بنابراین امیدوارم آقایان با پیشنهاد بنده موافقت بفرمایند.
رئیس ـ بنده گمان میکنم به اصلاحات باید قبلاً رأی گرفت بعد از این که از طرف کمیسیون پیشنهاد شده رأی گرفتیم مشکل میدانم به این مطلب بشود رأی گرفت
(بعضی از نمایندگان ـ صحیح است)
نسبت به برنج آقای شیروانی پیشنهاد کردهاند دو قران گرفته شود.آقای شیروانی(اجازه)
شیروانی ـ عرض کنم بنده معتقدم که اگر یکی یکی بخواهیم رأی بگیریم مال موقعی است که پیشنهادها و اصلاحات تمام خوانده شود و بعد نسبت به هریک جداگانه رأی بگیریم برای این که بنده در عین حال که به ارزاق عمومی مایل نیستم مالیات وضع شود و در یک قلمهای دیگر چنانچه ملاحظه میفرمایید یک مالیاتهای سنگینی را پیشنهاد کردهام معذلک نسبت به این ارقام نمیدانم چطور رأی بدهم زیرا الان مجلس رأی میدهد به حذف هفتاد هزار تومان مالیات آن وقت ما چگونه میتوانیم بلدیهمان را اداره کنیم؟ بنده عقیدهام این است که قبلاً در مقابل آن باید یک محلی را پیدا کرد که بتوانند از آن محل این کسر را جبران کنند و الّا اگر قبلاً محلی معین نشود بنده چون میبینم محل دیگر باقی نمیماند از این جهت مجبورم به سی شاهی رأی بدهم ولو این که عقیده ندارم. بنابراین معتقدم پیشنهادات قبلاً خوانده شود و هر کدام قابل توجه شد میرود به کمیسیون و در کمیسیون هم یک دقتهایی درش میشود. چون حالا که آقای مخبر به هیچ وجه حاضر نیستند پیشنهادی را قبول کنند که در کمیسیون تحت مطالعه و دقت گذاشته شود. این است که بنده عقیده دارم کلیه پیشنهادات قرائت شود و هر کدام قابل توجه شد برود به کمیسیون و کمیسیون مجدداً یک راپورت جدیدی تدوین نموده و به مجلس بیاورد و الّا اگر به این ترتیب نخواهیم رأی بدهیم ممکن است به یک قسمتهایش آقایان رأی ندهند. بعلاوه مالیات هم باید طوری باشد که بتوان به یک اشخاص تحمیل کرد و از آن طرف هم بلدیه نخواهد این است که بنده استدعا میکنم پیشنهاد بنده از اول تا آخرش خوانده شود و اگر قابل توجه شد برود به کمیسیون.
رئیس ـ این مطابق نظامنامه نیست ممکن بود قبلاً پیشنهاد کنید تا طبع و توزیع شود حالا اگر بنا شود تمام پیشنهادات خوانده شود تقریباً یک ساعت و نیم وقت مجلس صرف میشود.
(بعضی از نمایندگان ـ صحیح است)
یک پیشنهاد دیگری هم شده است راجع به برنج که پنج قران گرفته شود و باید قبلاً به او رأی بگیریم.
شیروانی ـ بنده هم این پیشنهاد را قبول میکنم.
رئیس ـ آقای آقا شیخ جلال.(اجازه)
آقا شیخ جلال ـ این پیشنهاد بنده روی همین اصلی است که آقای شیروانی اظهار نمودند.از یک طرف اداره کردن بلدیه است و از طرف دیگر معافیت ارزاق عمومی. در طهران برنج جزو ارزاق عمومی نیست و صد پنج از مردم برنج نمیخورند بنابراین بنده پیشنهاد کردم که از برای جبران معافیت ارزاق عمومی سه قران اضافه شود
رئیس ـ پیشنهاد دیگری از طرف آقای اخگر رسیده است که برنج گرده معاف و از سایر اقسام برنج باری پنج قران گرفته شود و این یکی مقدم است آقای اخگر (اجازه)
اخگر ـ بنده به موجب همان نظری که آقای آقا شیخ جلال توضیح دادند توضیح دیگری نمیدهم ولی چون برنج گرده مخصوصاً به مصرف فقرا میرسد از این جهت پیشنهاد کردم که معاف باشد و نسبت به سایر اقسام تعلق بگیرد
مخبر ـ باز بنده مجبورم با این پیشنهاد مخالفت بکنم و این مخالفت هم از نقطهنظر لجاجت نیست که بعضی از آقایان میفرمایند چرا مخبر قبول نمیکند.مخبر مجبور است همیشه نظر کمیسیون را ملاحظه کند. اگر ما بخواهیم داخل در این جزئیات شویم و اقسام برنج را از یکدیگر تفکیک کنیم و ببینیم کدام قسمتش را چه طبقه مصرف میکنند و کدام قسمتش را نمیکند این ترتیب زحمت فوقالعاده تولید میکند و برای تشخیص اقسام برنج بایستی مفتشینی و مأمورینی مثل دستگاه گمرک تهیه کنیم و این عملی نیست بنابراین بنده استدعا میکنم از آقایان که این قسمتها را در نظر بگیرند و تصدیق کنند و مطمئن باشند که هیچ تفاوتی هم در قیمت برای فقرا نخواهد کرد و آن اشخاصی که عادت داشتهاند اجناس را به یک قیمت معینی بفروشند به همان قیمت خواهند فروخت و هیچ فرقی نخواهد کرد. گمان میکنم آقایان با یک نظر توجه و سعی به این که کاری از مجلس بگذرد به این مسئله توجه نمیکنند و بنده از نقطهنظر شخص خودم این طور تصور میکنم که علت این که لوایح مالیاتهای مملکتی تا به حال به مجلس نیامده است برای این است که هر وقت یک لایحه مالیاتی به مجلس میآید آن قدر در اطرافش صحبت و مذاکره میشود که به کلی اصل موضوع از بین میرود و تولید یک نوع وحشتی هم میکند که دیگر این قبیل لوایح را به مجلس نیاورند و حالا با این همه اگر آقایان این پیشنهاد را میخواهند قبول کنند بکنند ولی کمیسیون قبول نمیکند.
آقا شیخ جلال ـ بنده مسترد میکنم
عمادالسلطنه ـ بنده مال آقای آقا شیخ جلال را قبول میکنم.
رئیس ـ پیشنهاد آقای اخگر مقدم است آقایانی که معافیت برنج گرده و باری پنج قران سایر اقسام برنج را تصویب میکنند قیام فرمایند
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ تصویب نشد پیشنهاد آقای آقا شیخ جلال را که آقای عمادالسلطنه کردند مفادش این است که از هر باری پنج قران گرفته شود بدون معافیت آقایانی که قابل توجهش میدانند قیام فرمایند:
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب برنج گرده باری سه قران صدری چهار قران
آقا سید یعقوب ـ اجازه میفرمایید توضیح بدهم
رئیس ـ بفرمایید
آقا سید یعقوب ـ آقایان تصدیق دارند که در رأی ندادن به حبوبات یک منقضی راجع به عواید بلدی شده و بنده یقین دارم که آقایان کاملاً متوجه به اصلاحات هستند و میل دارند که بلدیه از این بیشتر توسعه پیدا کند ولی آیا باید این نقصان را از یک محلی جبران کرد یا نه؟ آقایان پیشنهاد میفرمایند که یک مالیات دیگری وضع کنند ولی فعلاً بنده پیشنهاد کردم که از برنج گرده سه قران و از صدری چهار قران گرفته شود که بتوانیم بدینوسیله جبران آن کسر را بکنیم و گمان میکنم یک نسبت عادلانه هم باشد حالا بسته است به نظر آقایان
رئیس ـ رأی میگیریم به قابل توجه بودنش.آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)
حاج میرزا عبدالوهاب ـ همان ایرادی را که آقای داور نسبت به تمیز دادن اقسام برنج کردند در اینجا وارد است چه فرق میکند نسبت به برنج گرده یا سایر اقسام وقتی اختلاف داشت همان اشکالاتی را که آقای داور فرمودند وارد است.
آقا سید یعقوب ـ تمام را چهار قران پیشنهاد میکنم که ایراد آقا هم مرتفع شود.
رئیس ـ رأی میگیریم برنج باری چهار قران اعم از گرده و سایر اقسام آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایید.
(عده برخاستند)
رئیس ـ بلاتکلیف ماند.
احتشامالحکما ـ آقای سردار فاخر هم حالا برخاستند
رئیس ـ مجدداً رأی میگیریم آقایانی که پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(اکثر نمایندگان قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه شد قسمت دوم بره و بز و گوسفند زنده رأسی یک قران این قسمت پیشنهاد ندارد
تدین ـ بنده پیشنهادی تقدیم کردهام
(پیشنهاد مزبور به ترتیب ذیل خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم که جزء سوم به طریق ذیل تصویب شود: بره یک قران بز سی شاهی، گوسفند دو قران
رئیس ـ آقای تدین (اجازه)
تدین ـ بنده تصور میکنم آقایان توجه به آبادی و تنظیف و حفظالصحه و سایر لوازم بلدی دارند اما در موقع تهیه وسایل یک احساساتی ظاهر میشود که نتیجه آن احساسات این است که هیچ کدام از این مؤسسات نباشد. میفرمایند حبوبات معاف باشد برنج طور دیگر بشود آرد و جو و گندم از بین برود بالاخره چه خواهد ماند؟؟ یک شیر بی سر و دم و اشکم. آن وقت بلدیه منظم هم میخواهیم. کوچههای پاکیزه و چراغ برق هم میخواهیم در این قسمتها که آقایان احساسات رقیق اظهار میکنند بنده قطعاً عرض میکنم که هیچ تأثیری در ترقی یا تنزل قیمت ارزاق پیدا نخواهد شد.برای این که اگر این عوارض هم گرفته نشود صاحبان ارزاق دلایلی اقامه میکنند که این مسئله در جنب آن دلایل مستهلک است. مثلاً میپرسند چرا گندم خرواری بیست تومان است میگویند سایر اجناس را نگاه کنید چون آنها گران است به این جهت گندم هم خرواری بیست تومان است در موقع شور در کلیات که نشد بنده عرایضم را عرض کنم حالا میبینم در بره و بز و گوسفند هیچ فرقی نگذاشتهاند و بنده معتقدم که بین این سه باید فرق گذاشت زیرا اینها کوچک و بزرگ دارد و از حیث قیمت فرق میکند و بنده عرض میکنم همان طور که پیشنهاد کردهام و بره و بزغاله را اگر نمیخواهید معاف باشد یک قران و بز را چون بزرگتر است و زیادتر قیمت دارد سی شاهی و همچنین گوسفند را. آقایان ملاحظه کرده که غالباً گوسفندهای پروار هفت تومان هشت تومان قیمت دارد در این صورت اشخاصی که این مبلغ را میدهند اگر دو قران هم عوارض بدهند ضرری به آنها وارد نمیشود.
رئیس ـ عقیده کمیسیون چیست؟
مخبر ـ واگذار میکنم به رأی مجلس مخالفتی هم ندارم
رئیس ـ رأی گرفته میشود به قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانی که قابل توجهش میدانند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه شد. مرغ و تخممرغ باری دو قران. پیشنهاد آقای تدین قرائت میشود.
(به مضمون ذیل خوانده شد)
پیشنهاد میکنم که جزء چهارم به طریق ذیل تصویب شود: مرغ باری سه قران تخممرغ باری دو قران.
رئیس ـ پیشنهاد آقای شیروانی راجع به چیست؟
شیروانی ـ راجع به همین قسمت است
رئیس ـ تخممرغ و بوقلمون
شیروانی ـ بلی بوقلمون را فراموش کردهاند بنویسند.
رئیس ـ آقای تدین(اجازه)
تدین ـ بعضی از آقایان به نظرم میآید این طور تصور میکنند که مرغ باری نمیشود در صورتی که این طور نیست سبدهای بزرگی هست که در آنها ده پانزده تا مرغ و خروس میگذارند و میآورند شهر و مقصود از بار همانها است. و الّا دو دانه مرغی که بالای بار برنجی که از مازندران میآورند میگذارند این دیگر قابل نیست که چیزی از آن گرفته شود به علاوه بار مرغ قیمتش گرانتر است و بالاخره به فقرا هم وصلت نمیدهد و همین طور که بعضی از آقایان در جلسه سابق فرمودند تنباکوی شیرازی لوکس است بنده هم عقیدهام این است که مرغ هم لوکس است به این جهت پیشنهاد کردم که مرغ باری سه قران و تخممرغ دو قران باشد
رئیس ـ پیشنهاد آقای تهرانی مقدم است ایشان پیشنهاد کردهاند باری یک تومان باشد. آقای تهرانی (اجازه)
آقا شیخ محمدعلی تهرانی ـ این که بنده پیشنهاد کردم باری یک تومان باشد فلسفهاش این است که مرغ اختصاص دارد به اغنیا و تخممرغ را هم غالباً اغنیا میخورند نه فقرا و به علاوه یک بار تخممرغ دارای هزار و پانصد بلکه دو هزار تخممرغ است.
یک نفر از نمایندگان ـ این طور نیست پانصد تا است.
طهرانی ـ فرض کنید پانصد تا باشد وقتی که یک تومان را بر پانصد تا تخممرغ تقسیم بکنید دیگر چیز قابلی نمیشود.به علاوه فقرا در موقعی که ناخوش میشوند با زحمت زیاد دو تا تخممرغ میخورند. ولی اغنیا صبح که از خواب بلند میشوند چهار تا تخممرغ سرمیکشند این جهت ندارد.
(خنده نمایندگان)
مرغ هم همین طور است فقرا رنگ مرغ پخته را نمیبینند اگر بخواهند ببینند باید بروند درب دکانهای چلویی ببینند والّا خودشان مرغ و خروس نمیخورند و فقط اختصاص دارد به اغنیا یا متوسطین. بنابراین اگر یک تومان باشد ضرری به فقرا نمیزند و از آن طرف هم بلدیه اداره میشود.
مخبر ـ بنده تصور میکنم مبالغه نباید کرد و بالاخره اگر بنا باشد اشخاصی که مرغ میخورند نتوانند بخرند گردن آن رعیتی میافتد که این مرغ را میآورد به شهر و بنده عقیدهام این است همان طور که آقای تدین پیشنهاد کردهاند رأی گرفته شود و این پیشنهاد اساساً با نظری که کمیسیون دارد خیلی زیاد است
رئیس ـ آقایانی که پیشنهاد آقای تهرانی را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس ـ قابل توجه نشد آقای شیروانی پیشنهاد کردهاند مرغ باری پنج قران باشد.آقای شیروانی(اجازه)
شیروانی- توضیحی ندارند بنده نه مبالغه خواستم پیشنهاد کنم و نه این که مخارج بلدی را کم کنم و به علاوه بوقلمون را هم اضافه کردم
رئیس- عجالتا رأی میگیریم که مرغ و تخممرغ باری پنج قران باشد. آقایانی که موافقند قیام فرمایند
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد پیشنهاد آقای تدین را آقای مخبر قبول کردند؟
مخبر- بلی
رئیس- آقای ضیاءالواعظین پیشنهاد کردهاند مرغ و تخممرغ باری یک قران باشد
ضیاءالواعظین- مقصود بنده از این پیشنهاد این است که غالب مالیاتهایی که در ایران گرفته میشود عادلانه نیست و به این جهت همیشه بر فقرا تحمیل میشود در غالب این قسمتها که بنده رأی ندادم فقط از همین نقطهنظر بود و اگر در این یک ماه بنده که مثلاً نوشته بود مالیات بر مبلها که از آنها هم یک حقی میگرفتند آن وقت بنده قایل میشدم ولی بنده میبینم که در اول لایحه نوشته شده است مالیات بره و مرغ و گوسفند و بز و غیره در صورتی که اگر از چیزهایی که واقعاً از ضروریات زندگانی نباشد بنده مخالفش نیستم و در مملکت هر چه بیشتر عوارض برآنها وضع شود بهتر است ولی آقایان باید بدانند که مرغ و تخممرغ را آن پیرزنهای بدبخت در دهات برای زندگانی خود و بچهشان تهیه میکنند و با هزاران زحمت پنج تا مرغ تهیه کرده و برای فروش به شهر میآورد و با پول او میخواهد پنج ذرع پارچه بخرد و چون درواقع از او این مالیات گرفته میشود لذا بنده به جای دو قران یک قران پیشنهاد میکنم زیرا با این یک قران میتواند یک ذرع پارچه برای بچهاش تهیه نماید و تصور میکنم هر قدر بر این قسمتها کمتر تحصیل شود بر آبادی مملکت افزوده خواهد شد
رئیس- رأی میگیریم پیشنهاد آقای ضیاءالواعظین آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(معدودی قیام کردند)
رئیس- قابل توجه نشد پیشنهاد آقای مقومالملک چه چیز است؟
مقومالملک- بنده پیشنهاد کردهام که ازهر باری دو قران گرفته شود و ضمناً تعداد کردهام هر بار چقدر است
رئیس- این چیز دیگری است بعد رأی میگیریم آقای احتشامالحکماء پیشنهاد کردهاند که از هر دانه مرغ صد دینار گرفته شود آقای احتشامالحکماء (اجازه)
احتشامالحکماء- مرغ و خروس را چون در بار میگذارند و میآورند و معلوم نیست چقدر است اسباب زحمت میشود از این جهت بنده پیشنهاد کردم از هر مرغی صد دینار گرفته شود
رئیس- رأی میگیریم به این پیشنهاد آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(جمع کثیری قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه شد رأی میگیریم به تخممرغ باری دو قران آقایان که قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(عده زیادی برخاستند)
رئیس- قابل توجه شد. بوقلمون هم اضافه شده است. پیشنهاد آقای تدین
(به این ترتیب خوانده شد)
بنده پیشنهاد میکنم که از هر عدد بوقلمون که وارد شهر نمایند عددی پنج شاهی اخذ شود
رئیس- پیشنهاد شاهزاده محمدولی میرزا
محمدولی میرزا- بنده در یک قسمت با پیشنهاد اخیری که رأی گرفته و قابل توجه شد موافق بودم و رأی هم دادن از این جهت آن قسمت را استرداد میکنم و در قسمت راجع به بوقلمون هم با پیشنهاد آقای تدین موافقم
رئیس- (خطاب به آقای تدین) بفرمایید
تدین- محتاج به توضیح زیادی نیست هم بوقلمون و هم بوقلمون خور حالشان معلوم است.
رئیس- (خطاب به آقای شیروانی) پیشنهادی دارید؟
شیروانی- بلی پیشنهاد کردهام که از هر عدد بوقلمون دهشاهی گرفته شود.
رئیس- رأی میگیریم به دانهای دهشاهی
مخبر- بنده ده شاهی را قبول میکنم
رئیس- رأی میگیریم به بوقلمون دانه ده شاهی. این رأی قطعی است. آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند
(جمع کثیری قیام کردند)
رئیس- تصویب شد. اجازه میفرمایید تنفس داده شود؟ ضمناً باید این پیشنهادها را هم تنظیم کنند چون مغشوش است.
(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از دقیقهای مجدداً تشکیل گردید)
رئیس- پیشنهاد آقای اخگر. خروس قطعه یک شاهی
اخگر- بنده با پیشنهاد آقای احتشامالحکماء موافقم
رئیس- پیشنهاد شاهزاده محمدولی میرزا. غاز و مرغابی دانه سیصد دینار.
محمدولی میرزا- بنده با پیشنهاد آقای تدین موافقم
رئیس- پیشنهاد کمیسیون ماهی باری پنج قران. پیشنهاد آقای شیروانی باری یک تومان. آقای شیروانی (اجازه)
شیروانی- ماهی حالش معلوم است ماهیخور هم البته یک اشخاصی هستندکه میتوانندکه به جای پنجهزار باری یک تومان بدهند از این جهت باری یک تومان پیشنهاد کردم
رئیس- رأی میگیریم بقابل توجه بودن این پیشنهاد. آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(چند نفری قیام کردند)
رئیس- قابل توجه نشده رأی میگیریم پیشنهاد کمیسیون باری پنج قران آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اکثر نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شده. قسمت ششم خشکه بار از قبیل بادام- پسته- کشمش سبز و غیره. پیشنهاد آقای شریعتزاده.
(به شرح ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم قسمت شش ماده (۱) به ترتیب ذیل تجزیه و بر هر یک عوارضی که ذیلاً معین میشود بر قرار گردد. بادام. پسته. قیصی. فندق و کشمش سبزباری هشت قران مویز و سایر اقسام خشکه بار باری پنج قران
رئیس- پیشنهاد آقای مشیر معظم (به این مضمون قرائت شد) در قسمت ششم بنده پیشنهاد میکنم. بادام و پسته و کشمش سبز باری یک تومان و کشمش معمولی و مویز باری پنج قران
رئیس- این موافق است با پیشنهاد آقای هرمزی
هرمزی- بلی
رئیس- (خطاب به آقای مشیرمعظم) بفرمایید
مشیر معظم- توضیح مفصلی لازم نیست به جهت این که بادام و پسته و کشمش سبز طرف احتیاج عموم نیست و پسته یک من بیست و پنج قران و سه تومان است و به همان تناسب هم مالیاتش باید اضافه شود ولی کشمش معمولی و مویز طرف احتیاج عموم و برای فقرا و ضعفا است از این جهت بنده پیشنهاد کردم باری پنج قران اخذ شود
رئیس- آقایانی که این پیشنهاد را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(محدودی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد. آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- بنده یک اصلاح عبارتی دارم
رئیس- راجع به کلمه (و غیره)
آقا سید یعقوب- بلی
رئیس- هنوز موقعش نرسیده. آقای شریعتزاده (اجازه)
شریعتزاده- دلایل پیشنهاد بنده در ضمن توضیحات بعضی از نمایندگان محترم به عرض مجلس رسیده است و لازم است عرض کنم خشکه بارها تفاوت دارد و البته آنها که زیادتر قیمت دارند باید بیشتر از عهده عوارض بلدی برآیند به علاوه بعضی اقسام خشکه بار هم ذکر شود چنانچه بنده در قسمت دوم این پیشنهاد رعایت آن را کردهام و در ضمن اسم سایر ارقام خشکه بار را هم ذکر کردهام و دیگر توضیحی لازم نمیدانم
رئیس- رأی میگیریم به قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانی که تصویب میکنند قیام بفرمایند.
(چند نفری قیام نمودند)
رئیس- تصویب نشد. ضمناً پیشنهاد آقای هرمزی هم رد شد
هرمزی- بلی
رئیس- رأی گرفته میشود به پیشنهاد کمیسیون پیشنهاد شده است لفظ (و غیره) حذف شود. آقای سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- بنده میخواهم عرض کنم که اساساً در قانون نباید یک عبارت موهومی باشد زیرا اسباب زحمت برای دهندگان و گیرندگان مالیات خواهد شد و عقیده دارم که عبارات توضیح تصریح شود تا اسباب زحمت فراهم نشود
مخبر- بنده با این که کلمه (و غیره) برداشته شود مخالفتی ندارم چون کلمه (از قبیل) هست ولی اگر مقصود از حذف (غیره) این طور تعبیر بشود که فقط خشکهبار بر پسته و بادام و کشمش اطلاق شود آن وقت مخالف خواهم بود به جهت این که خشکه بار انواع دیگری را هم شامل است و چون ما نمیتوانستیم یک صورت پنجاه قلمی را در اینجا بنویسید از این جهت نوع جنس را در این جامعین کردیم که خشکهبار است و گفتیم از این قبیل حالا با این تعبیر اگر (و غیره) برداشته شود مخالفتی ندارم
تدین- بنده میخواهم پیشنهاد کنم که به جای کلمه (و غیره) نوشته شود: سایر اقسام خشکهبار این عبارت واضحتر است
رئیس- (خطاب به مخبر) چه فرمایید؟
مخبر- بنده تصور میکنم در صورتی که کلمه از قبیل هست لفظ (و غیره) را میتوان برداشت و محتاج به اضافه سایر اقسام نیست
رئیس- راجع به پیشنهاد آخری چه میفرمایید؟
مخبر- واگذار میکنم به رأی مجلس
زعیم- بنده یک پیشنهادی کردهام.
رئیس- این طور نمیشود رأی گرفت پیشنهاد معافیت کردهاید در واقع پیشنهاد حذف ولی اگر بخواهید توضیح بدهید ممکن است.
زعیم- وقتی که نمیشود رأی گرفت بنده چه توضیحی بدهم؟
رئیس- پیشنهاد کردهاید از مالیات معاف باشد و این پیشنهاد حذف است در ضمن رأی گرفتن به دست میآید پیشنهاد آقای زعیم قرائت میشود
(به شرح ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم که مطاق خشکهبار از عوارض معاف باشد
رئیس- توضیح بدهید ولی نمیشود رأی گرفت
زعیم- چون توضیح این مطلب در مسئله رأی خبر کمیسیون مدخلیت خواهد داشت این است که استدعا میکنیم در این توضیح که بنده عرض میکنم آقایان دقت فرمایند بنده هیچ داخل این قسمت نمیشوم که سنگ فقرا و ضعفا را به سینه بزنم و هیچ وقت معتقد نبودم که بر تجملات یا چیزهایی که تصور تجمل میرود مالیات سنگینی وضع کرد برای این که مفید به حال فقرا نمیبینم مثلاً برنج را ملاحظه بفرمایید اگر گران بشود در اثر تجارت است اگر حاصل برنج اتفاقاً یک سال خوب نباشد گران میشود همین طور در قسمت جو اگر برای مکاری گران باشد حمل و نقل گران میشود و به عقیده بنده اگر دو قران یا چهار قران بر روی حبوبات یا برنج یا از قبیل اینها افزوده شود تغییری در حال فقرا پیدا نخواهد شد و اگر هم گرفته نشود آنها را واجبالحج خواهد کرد ولی در قسمتی که گفته میشود راجع به بلدیه که باید عایدات داشته باشیم این را بنده در اول که مخالفت کردم عرض کردم نظر ما راجع به بلدیه و دولت نیست بلکه مخالف ما راجع به طرز وصول و این ترتیب مالیات گرفتن است که اسباب زحمت برای مردم و مأمورین وصول میشود و بالاخره چیزی هم عاید نمیشود این بود که پیشنهاد کردم مالیات مستقلات را جلو بیندازند راجع به خشکهبار هم که پیشنهاد کردم مطلقاً معاف باشد برای این است که خشکبار مالالتجاره است
یک نفر از نمایندگان- ماده دوم را بخوانید
زعیم- ماده دوم را هم خواندهام مینویسد آنچه بار که مقصدش طهران است این مالیات را باید بدهد ولی وقتی که مال جای دیگر باشد از این عوارض معاف است این را بنده خواندهام ولی آقایانی که در تجارت دست دارند مطلعند که بارهایی مثلاً از جنوب حمل میشود یکی از محلهای خشکهبار کاشان و یزد و اصفهان است که به طهران میآید و به طرف روسیه میرود. اینها به اسم تجار تهران حمل میشود بعد تاجر منتقل میکند به مکاری رشت و انزلی و تشخیص این موضوع که آیا این پسته یا بادام برای طهران است یا جایی دیگر خیلی مشکل به نظر میآید و هیچ وقت آن مکاری که دم دروازه میآورند نمیدانید برای کجا است. او فقط به آدرس یکی از تجار طهران که به وسیله او حمل شده است و این امانت مال او است میآورد و به علاوه مصرف خود خشکبار که پسته و بادام و این قبیل اجناس است در داخله طهران این قدرها زیاد نیست که یک مناقع کلی از این باری پنج قران تصور شود عاید بلدیه میشود ولی یک زحمت فوقالعاده برای آن تاجری که به اسم او این بار حمل شده خواهد داشت و چون نمیشود تشخیص داد که این باری که حمل میشود برای تهران است یا جای دیگر ار این جهت بنده پیشنهاد کردم که خشکهبار از عوارض بلدی معاف باشد منتهی در قسمتهای دیگر خود بنده هم پیشنهاد میکنم که چیزی اضافه شود تا جبران این معافیت خشکهبار را که عایدیش هم خیلی جزیی است بکند
رئیس- رأی گرفته میشود پیشنهاد کمیسیون خشکهبار از قبیل کشمکش و بادام و پسته باری پنج قران آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند
(اغلب قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد خربزه و به اصفهان و گلابی نطنز باری سه قران آقای آقا سید حسن کاشانی هم پیشنهادی کردهاند
(به این ترتیب قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم قسمت هشت از ماده اول که خربزه و به اصفهان و گلابی نطنز باشد که باید سه قران بدهد جزو مستثنات از سه قسمت تبصره جزو معافیات باشد.
رئیس- جایش اینجاست توضیح بدهید بعد در موقع رأی تکلیفش معلوم میشود
مخبر- بنده میخواهم تذکر بدهم که اینها یک چیزهایی هستند که تصور نمیکنم آن قدرها اهمیت داشته باشد لازم شود که معاف باشد آقا میرزا سیدحسن کاشانی مخالفت بنده برای این است که بدون دلیل این عوارض را به میوهجات بستهاند برای این که این جا نوشته است مال تهران معاف است به و خربزه اصفهان و گلابی نطنز هم جزو میوهجات هستند و علت ندارد میوهجات طهران معاف باشد ولی از اینها عوارض گرفته شود اگر باید عوارض اخذ شود از میوه جات طهران معاف البته باید گرفته شود
رئیس- پیشنهاد آقای مشیر معظم (به ترتیب ذیل قرائت شد) قسمت هفتم به ترتیب ذیل اصلاح شود خربزه و به اصفهان و گلابی نطنز شش قران
رئیس- بفرمایید
مشیرمعظم- آقایان همه میدانند خربزه اصفهان در طهران یک من هشت قران به فروش میرسد و کسی که یک من هفت هشت قران پول میدهد یک من صد دینار هم میتواند اضافه بدهد و همچنین به و گلابی نطنز
رئیس- رأی گرفته میشود به قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانی که تصویب کنند قیام فرمایند
(عد قلیلی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد. آقای آقا سید یعقوب پیشنهاد کردهاند پنج قران گرفته شود.
آقا سید یعقوب- توضیحش همین است که آقای مشیرمعظم دادند ولی فقط بنده خواستم عرض کنم که چون گلابی برای ناخوش هم لازم است و آقای امیر اعلم هم تجویز میکنند یک قران کمتر پیشنهاد کردم
رئیس- آقای تدین پیشنهاد کردهاند از خربزه اصفهان یک تومان از به و گلابی پنج قران اخذ شود
تدین- خربوزه اصفهان را بنده پیشنهاد کردم باری یک تومان و به و گلابی نطنز را باری پنج قران و چون خربزه را در اینجا گران میفروشد و کسی هم که اشتهای خربزه دارد پولش را دارد بنابراین از بار خربزه که بار شتریش پنجاه من و بار قاطریش سی و پنجمین و بار الاغیش بیست و پنج من یا بیشتر است اگر یک تومان تعلق بگیرد چندان اشکالی نخواهد داشت
رئیس- تفکیک میکنیم خربزه اصفهان باری یک تومان آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(چند نفری قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد به اصفهان و گلابی نطنز باری پنج قران ضیاءالواعظین- به اصفهان و گلابی نطنز را بنده پیشنهاد میکنم تفکیک شود.
رئیس- به اصفهان باری پنج قران آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(جمع کثیری برخاستند)
رئیس- قابل توجه شد گلابی نطنز باری پنج قران آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(اکثر قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه شد. رأی میگیریم به خربزه آقای آقا سید یعقوب پنج قران پیشنهاد کردهاند
آقا سید یعقوب- بلی
رئیس- توضیح هم میدهید
آقا سید یعقوب- توضیح عرض کردهام
رئیس- رأی میگیریم به خربزه باری پنج قران آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(اغلب قیام فرمودند)
رئیس- قابل توجه شد هشتم نفت باری سه قران دو پیشنهاد رسده است یکی از آقای اخگر و دیگری از آقای آقا شیخ جلال. آقای آقا شیخ جلال پیشنهاد میکنند معاف باشد. آقای اخگر هم یک قران پیشنهاد کردهاند (خطاب به آقا شیخ جلال) بفرمایید
آقا شیخ جلال- البته آقایان در نظر دارند که به توسط نفت و بنزین قوه الکتریسته زیاد میشود و بالاخره متوسطین و اغلب مردم از بنزین استفاده میکنند و نفت هم طرف احتیاج مردم است و به علاوه برای آن نظری هم که آقایان دارند که وسایل فلاحتی را راه بیندازند برای آن هم مفید است از این جهت باید به هر وسیله که باشد وسیله ارزانی نفت را فراهم نمود و چون این در واقع یک تحمیل مالیاتی است و ممکن است یک قدری اسباب گرانی نفت شود از این جهت بنده از دادن مالیات معاف باشد.
رئیس- آقای اخگر (اجازه)
اخگر- بنده در یک قسمت موافق با فرمایش آقای آقا شیخ جلال هستم ولی از طرفی هم بایستی ملاحظه کرد که عایدات بلدی نکس پیدا نکند و بنده که این پیشنهاد را کردم عقیده دارم در قسمت بنزین یک قدری اضافه شود ولی نفت یک چیزی است که مابهالاحتیاج عموم و در طهران به مصرف فقرا و ضعفا میرسد و آقایان اغنیاء با الکتریک رفع حوایج خودشان را میکنند و در صورتی که ۳ قران را برای نفت تصویب کنیم ممکن است نفت گران شده و از این جهت صدمه برای فقرا و ضعفا فراهم شود لهذا بنده با سه قران مخالف و یک قران پیشنهاد کردم.
مخبر- از این که نفت را تمام مردم احتیاج دارند حرفی نیست ولیکن تمام این اشیایی که ملاحظه میفرمایید همه طرف احتیاج مردم است ولی از این که ۳ قران هم یک قران بشود و دو قران از بین برود و یقین بدانید ابداً در تفاوت قیمت نفت پیدا نخواهد شد زیرا مؤسساتی که نفت میفروشد و قیمت آن را نگاه میدارند و به طوری که خودشان میخواهند بفروشند بنابراین اگر حالا شما رأی بدهید آن ۳ قرانی را که حالا میگیرند نگیرند. یقین دارم که تفاوتی در قیمت نفت پیدا نخواهد شد بنابراین خوب است یک ضروری هم به بلدیه نرسد.
رئیس- آقایانی که پیشنهاد آقای اخگر را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(جمع قلیلی قیام نمودند)
رئیس- تصویب نشد آقای آقا سید یعقوب پیشنهاد کردهاند
آقا سید یعقوب- بنده پس میگیرم زیرا تصور میکردم خدای نکرده آن پیشنهاد قبول شود.
رئیس- رأی میگیریم پیشنهاد کمیسیون نفت باری ۳ قران آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده کثیری قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد بنزین ۳ قران آقای آقا سید یعقوب پیشنهاد کردهاند هشت قران باشد. آقای طهرانی پانزده قران. آقای شیروانی دو تومان آقای تقیزاده یک قران آقای اخگر دو تومان پیشنهاد کردهاند اول نسبت به دو تومانی باید رأی گرفت. آقای شیروانی. (اجازه)
شیروانی- بنده نظر آقایانی که برای معافیت بنزین پیشنهاد فرمودهاند میدانم چیست که مقصود این است که کمک به حمل و نقل ایران بشود ولی خوب است ما اینجا یک حسابی هم بکنیم حمل و نقل عمومی عبارت است از کامیونها و اتومبیلهای بزرگ که در راه کار میکنند و عبارت است از اتومبیلهایی که در تهران است توی خیابانهای تهران کار میکند نیست. حمل و نقل عمومی کامیون است که از اصفهان به تهران میآید و از تهران به بوشهر میرود و ما باید ببینیم بنزین که بین راهها خرج میشود یا بنزینی که اینجا مصرف میشود چه نسبتی دارد بنده موقعی که لایحه نواقل از کمیسیون مالپه آمده بود تحقیق کردم در یک سال صد و هفت مرتبه کامیون آمده است در طهران و دویست و چقدر عایدات او شده است بنابراین کامیون هنوز این اندازهها نیست که بگوییم برای توسعه حمل ونقل نباید از بنزین مالیات گرفت ولی بنزینی که در تهران از هزار متجاوز شده و یک نفر سیاستمدار یا سیاست مآب از این خانه صبح با شام بیست تومان بنزین که مصرف میکنند یک قدری هم ممکن است برای خیابانهایی که خراب میکنند بدهند به علاوه ما این پولی را که میخواهیم از بنزین بگیریم برای بلدیه طهران میخواهیم ممکن است برای کامیون یک معافیتهایی قایل شوند و یک نکته دیگر هم که آقایان توجه نمیکنند بنده چون این اندازهها موافق نیستم با اتومبیلرانی در مقابل راه آهن از این نقطهنظر است که اگر در سال مضراتی که که از ورود بنزین و خروج پول در مقابل او به مملکت متوجه میشود با منافعی که ا ز ده تا کامیون عایدمان میشود وقتی مقایسه کنیم مضرات آن بیشتر است از منافعش شما یک قدری هم توجه کنید که واردات این مملکت جلوش گرفته شود و صادرات ما زیاد میشود ولی مقابلش واردات هم به واسطه آوردن بنزین زیاد خواهد شد. الان واردات مهم مملکت نفت و بنزین است و بنده خواستیم راجع معافیت نفت یک چیزی عرض کنم که نفت داخله هم معاف بشود. خوب است نکات تجارتی و اقتصادی را آقایان در نظر بگیرند آن وقت یک پیشنهادی بکنند که فلان چیز مثلاً معاف باشد بنابراین بنده این طور پیشنهاد کردم که چون مسئله بنزین متوجه یک عده از مساکین تهران است این مبلغ عوارض ورودی بدهند
مخبر- بنده متأسفانه هیچ موافق با پیشنهاد آقای شیروانی نیستم. اولًا خواستم تذکر بدهم به آقایان که عواید بلدی نباید صورت عواید گمرکی را به خود بگیرد. اینجا فقط از نقطهنظر پیدا کردن عایدات باید این قضیه را ملاحظه کرد و حل کرد و از نقطهنظر صادرات و واردات نباید این قضیه را در نظر گرفت بنابراین بنده بیشتر موافقت میکنم و کمیسیون هم موافقت دارد با اشخاصی که خیلی کم پیشنهاد میکنند برای این که عایداتش چندان زیاد نیست و ضروری هم متوجه نمیشود و در عوض تشویق هم میشود یعنی چون به عواید بلدیه راجع به کسر مالیات بنزین چندان ضرری وارد نمیشود گمان میکنم اگر کسر نشود این کسر باعث تشویق میشود و اساساً بنده این را بهتر میدانم. اما راجع به اضافه کردن تصور میکنم به دلایلی که اشاره کردم صلاح نیست و باید سعی کرد و تشویق نمود که بنزین وارد بشود و ایجا یک اشتباه بزرگی را باید از میان برداشت و باید سعی کرد واردات کم شود و برای ازدیاد صادرات یک راههایی هست که اول قدمش تهیه وسایل نقلیه جدید است و این را شما از نقطهنظر اصولی و اساسی باید بپذیرید.
شیروانی- راهآهن.
مخبر- بلی البته ما همه موافقیم با راهآهن بعد به تدریج هر وقت بخواهیم باید راهآهن بکشیم ولی حالا راهآهن نیست. اتومبیل است. کامیون است و اگر فرضاً یک اشخاصی هستند که دارایی دارند که میتوانند اتومبیل داشته باشند نباید گفت صرف تلفن میشود. بنده عرض میکنم از این راه بگذرید وام راه دیگر در آنها مالیات تحمیل کنید و اگر چنانچه حقیقتاً میخواهید جلوگیری از واردات کنید جلوی بنزین را چرا میگیرید جلوی جوراب ابریشم و چیزهای تجملی را بگیرید نه این که جلوی این قبیل چیزها مثل بنزین و غیره که برای کامیون و ماشینآلات لازم است بگیرید و بنده بالاخره از نقطهنظر تشویق با پیشنهادی که آقای تقیزاده فرمودهاند موافقم و همچنین با آقایانی که کسر عوارض را پیشنهاد کردهاند.
رئیس- رأی میگیریم پیشنهاد آقای شیروانی و اخگر یعنی دو تومان آقایانی که پیشنهاد ایشان را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای طهرانی پانزده قران. توضیحی هم دارید آقا شیخ محمدعلی طهرانی. رأی بگیرید.
رئیس- رأی میگیریم بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای طهرانی
طهرانی- پس میگیریم
رئیس- پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب هشت قران. آقایانی که هشت قران را قابل توجه میدانند قیام فرمایند
(عده کمی برخاستند)
رئیس- قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای تدین پنج قران.
تدین- اجازه میفرمایید توضیح عرض کنم.
رئیس- بفرمایید.
تدین- بنده که پنج قران پیشنهاد کردم از دو نقطهنظر بود یکی این که در پیشنهاد دولت که تقدیم مجلس شد در آنجا هم پنج قران نوشته بودند و جهت دویم این است در صورتی که نفت ۳ قران باشد البته مناسب است که بنزین پنج قران شود و این که آقای شیروانی فرمودند. برای اتومبیل و فقط اتومبیلهای کرایه را اختصاص دادند به کامیونها این طور نیست در این شهر ملاحظه میفرمایید که عده زیادی از اتومبیلهای فورد هست که کرایه میدهند و به علاوه وسیله نقلیه فرق نخواهد کرد کسی از لالهزار عبور کند به توپخانه یا از اینجا برود قزوین علی ایحال چون دولت هم پنج قران بوده بنده پنج قران پیشنهادکردم
رئیس- آقایانی که پنج قران را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد. پیشنهادی آقای تقیزاده یک قران توضیحی هم دارید بفرمایید؟
تقیزاده- بنده توضیح زیادی ندارم بدهم زیرا یک قسمت بزرگی را آقای مخبر کمیسیون توضیح دادند فقط مقصودم این است که راجع به مسئله کم کردن عوارض بنزین یک اشاره بکنم.اولاً چنانچه گفته شد این مسئله گمرکی نیست و با اضافه این مسئله ورود بنزین را محدود نمیکند. در صورتی که ما بایستی ترویج کنیم این نوع واردات مملکت را بلکه آرزو کنیم آن چیزی که وارد مملکت میشود بیشتر از این قبیلها باشد که وسیله تمدن و ترقی است و همان طور که باید سعی کرد برای جلوگیری از واردا ت همان طور باید دید که یک من بنزین صد من بار از من بار از ممکت خارج میکند و از این قبیل فایدهها دارد مثلاً همین کامیونها که در راهها تردد میکنند و مسافر میبرند و میآوردند چقدر استفاده از آنها میشود همچنین اتومبیلهای شخصی که مکرر گفته میشود بعضی اشخاص اتومبیل شخصی دارند مثل این که این یک عیبی است در صورتی که ما باید سعی کنیم که اتومبیل در مملکت زیاد شود اگر از اشخاصی که اتومبیل دارند میخواهید مالیات بگیرند که عواید ممکت زیاد شود بگیرید ولی مسئله بنزین دخلی به مطلب ندارد و این هم گفته شد روا نیست عوارض نفت بیشتر از بنزین باشد آن هم یک مطلب دیگری است. نفت فقط صرف روشنایی میشود ولی بنزین برای حرکت ماشینها و وسایل نقلیه از این خیابان و از این شهر به آن شهر مصرف میشود. به علاوه باید در نظر گرفت که در آینده خیلی چیزها خواهد بود که در خود این شهر از جایی به جایی باید نقل شود و اگر کارخانهجاتی پیدا شود باید بوسیله بنزین به کار بیفتد از این نقطهنظر بنده تصور میکنم خوب است این را محض تشویق و ترویج کمتر کنند.
مخبر- بنده چون از صبح تا به حال غالباً هر چه کم میشد قبول نکردم این است که برای جبران این پیشنهاد را قبول میکنم.
رئیس- چون آقای مخبر قبول کردند پیشنهاد کمیسیون میشود. آقای مقومالملک پیشنهاد کردهاند باری ۳ قران باید رأی بگیریم
مقومالملک- در صورتی که آقای مخبر یک قران قبول کردند بنده مسترد میدارم.
شیخالرئیس- بنده هم پس میگیرم.
روحی- بنده پیشنهاد آقای مقومالملک را قبول میکنم.
رئیس- رأی میگیریم بسه قران آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(بعضی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشده رأی میگیریم به یک قران.
یاسایی- بنده پیشنهاد خود کمیسیون را قبول میکنم.
رئیس- رأی میگیریم به قابل توجه بودن یک تومانی آقایانی که یک تومان را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد. رأی میگیریم به یک قران آقایانی که یک تومان را تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اکثر قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد مرکبات از هر قبیل باری ۳ قران
آقا سید یعقوب- بنده پیشنهادی دارم.
رئیس- دیگران هم پیشنهادی دارند. پیشنهاد آقای کاشانی. ایشان پیشنهاد کردهاند یک تومان باشد. آقای کاشانی بفرمایید.
کاشانی- بنده همین قدر عرض میکنم که عوارض باید تناسبی با هم داشته باشد وقتی که بنا باشد از گلابی نطنز بار پنج قران بگیرند ...
(خنده بین نمایندگان)
کاشانی- از این هم باید یک تومان بگیرند.
رئیس- رأی گرفته میشود به یک تومان آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(معدودی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای شیروانی ۶ قران.
شیروانی- بنده تصور میکنم وقتی که برای خربزه اصفهان این طور معین میکنند.
(خنده نمایندگان)
شیروانی- با وجود که در آن جا دانه یک شاهی است و از تجارت داخلی جلوگیری میکنند اقلاً این را که اختصاص دارد به طبقه مخصوص ۶ قران کنند.
مخبر- بعضی از آقایان اطلاع دارم ۵ قران پیشنهاد کردهاند اگر آقای شیروانی هم با ۵ قران موافقت کنند بنده میتوانم قبول کنم.
رئیس- رأی میگیریم به شش قران.
شیروانی- پنج قران را قبول کردم.
اعتبارالدوله- بنده هم پنج قران را قبول کردم.
رئیس- آقایان اخگر و وحیدالدوله و معتمدالسلطنه و مشیر معظم و هرمزی هم ۵ قران پیشنهاد کردهاند.
مخبر- بنده هم از طرف کمیسیون ۵ قران را قبول میکنم.
امیر حشمت- لیموشیرین خوب است از مرکبات مستثناء شود.
رئیس- آقای امیر اعلم هم پیشنهاد کردهاند لیموشیرین مستثناء شود.
امیر اعلم- چون فصل زمستان است سرما خوردگی زیاد است و یکی از تجویزاتی که اطبا میکنند لیمو شیرین است و گران خواهد شد و بنده پیشنهاد کردم مستثناء شود.
مخبر- بنده با این که این احساسات را خوب میدانم و البته خیلی خوب است که در میان وکلا یک ملتی این احساسات رقیق باشد ولی این جا این احساسات مورد ندارد. اولاً فقراتی را که آقایان به آنها اشاره میکنند آنها نمیتوانند بخرند و نمیدانند برای سرماخوردگی خوب است و آنهایی هم که میدانند و میتوانند برایشان اهمیت ندارد و گمان میکنم اگر آقای امیر اعلم در مسائل صحیه دقت بفرمایند یعنی ترتیبی بفرمایند که نسخهها خیلی گران نشود و برای دواخانهها ترتیبی بدهند، بهتر باشد.
رئیس- رأی گرفته میشود به قابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانی که قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد. آقای امیر حشمت پیشنهاد کردهاند لیمویشیرین یک قران باشد.
امیرحشمت- آقایان معلوم میشود بحمدالله از مریض داری اطلاع پیدا نکردهاند در صورتی که غالباً برای مرض لیموشیرین لازم میشود و اطباء تجویز میکنند چنانچه آقای امیراعلم هم که متخصص در این فن هستند فرمودند.
رئیس- آقایانی که یک قران را قابل توجه میدانند قیام فرمایند.
(عده معدودی قیام نمودند)
رئیس- قابل توجه نشد. رأی گرفته میشوند به ۵ قران بر حسب پیشنهاد کمیسیون آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند
(غالب نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. اجازه بفرمایید بقیه مذاکرات بماند برای روز سهشنبه
بعضی از نمایندگان- صحیح است.
رئیس- آقای سرکشیکزاده (اجازه)
سرکشیکزاده- بنده راجع به دستور جلسه آتیه عرض داشتم.
رئیس- بفرمایید.
سرکشیکزاده- مدتی است قرارداد پستی و تلگرافی با دولت روسیه طبع و توزیع شده است بنده تقاضا میکنم روز سهشنبه اول دستور آن باشد.
رئیس- قبل از این قانون؟
سرکشیکزاده- بعد از این قانون باشد.
رئیس- روز دوشنبه که گمان نمیکنم این قانون تمام شود.
سرکشیکزاده- بنده تمنا میکنم هر وقت این قانون تمام شد آن را جزء دستور بگذارند.
رئیس- روز پنجشنبه قانون انتخابات است.
سرکشیکزاده- اگر آقایان تصویب بفرمایند روز شنبه را اختصاص بدهند به این مسئله.
رئیس- پس این مسئله را روز سهشنبه پیشنهاد بفرمایید. آقای ضیاءالواعظین (اجازه)
ضیاءالواعظین- راجع به لایحه دفع آفات حیوانی که تقاضا شده بود که جزء دستور باشد گویا فراموش شده است تقاضا میکنم از دستور جلسه آتیه معین شود که ترتیبات مؤسسه پاستور مرتب شود.
رئیس- در درجه دوم بعد از این قانون؟
ضیاءالواعظین- بلی
رئیس- این هم همان حال قرارداد را پیدا میکند.آقای یاسایی- (اجازه)
یاسایی- بنده تقاضا میکنم پیشنهاد بنده راجع به اصلاح مواد ۶۶ و ۶۷ و ۷۱ قانون استخدام که جزء دستور هم بود در دستور معین شود.
رئیس- پس باید رأی گرفته شود. آقای معتمدالسلطنه. (اجازه)
معتمدالسلطنه- بنده در چند جلسه قبل تقاضا کردم خبر کمیسیون بودجه راجع به دکتر کوپن فرانسوی جزء دستور باشد و در دستور هم همین شد اگر در جلسه آتیه مجال باشد استدعا میکنم جزء دستور شود.
رئیس- حالا رأی میگیریم. آقای عراقی. (اجازه)
حاج آقا اسمعیل عراقی- چندی قبل سؤالاتی از وزیر مالیه کرده بودم تقاضا میکنم به وزیر مالیه اطلاع داده شود که برای جواب حاضر شوند چون دو ماه است از موقع سؤال گذشته.
رئیس- اطلاع داده میشود. آقای افشار. (اجازه)
آقا میرزا رضا خان افشار- بنده تقاضا میکنم لایحه معافیت شهر ارومیه و توابع از تأدیه مالیات مستقیم تا مدت سه سال جزء دستور جلسه آتیه شود.
رئیس- آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)
حاج میرزا عبدالوهاب- بنده عرضم راجع به سؤالاتی است که کردم و قریب دو ماه است برای جواب حاضر شدهاند. یکی هم راجع به آن شصت ذرع زمینی است که از بازار جزء مسجد شود تقاضا میکنم آن را هم لایحهاش را بیاورند که در دستور جلسه آتیه باشد.
رئیس- رأی میگیریم بعد از این لایحه عوارض بلدی قرارداد پستی و تلگرافی با دولت روسیه.
سرکشیکزاده- اجازه میفرمایید.
رئیس- میفرمایید.
سرکشیکزاده- بنده پیشنهاد میکنم روزهای شنبه اختصاص به این کار داده شود.
رئیس- خوب. رأی میگیریم به این پیشنهاد آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(عده قلیلی قیام نمودند)
رئیس- تصویب نشد. رأی میگیریم که لایحه دفع آفات حیوانی بعد از این لایحه عوارض بلدی جزء دستور شود. آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اکثر قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. رأی میگیریم به پیشنهاد آقای یاسایی راجع به قانون استخدام در درجه سوم که بعد از دفع آفات حیوانی جزء دستور شود. آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اکثر نمایندگان برخاستند)
رئیس- تصویب شد. در درجه چهارم لایحه راجع به دکتر کوپن
بعضی از نمایندگان- مال مسجد مقدم است.
رئیس- رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای حاج میرزا عبدالوهاب در درجه چهارم.
آقا سید یعقوب- اجزاه بفرمایید توضیح بدهند لایحه ایست دولت پیشنهاد کرده راجع به شصت زرع زمینی الحاق به مسجد شود در کمیسیون هم گذشته این را پیشنهاد کردهاند که جزء دستور باشد خواستم خاطر آقایان مستحضر شود.
رئیس- آقای داور (اجازه)
داور- بنده گمان میکنم این مسئله به جای خودش صحیح است ولی مجلس کاری دیگر هم دارد لایحه معافیت ماشینهای صنعتی از حقوق گمرکی را بنده تقاضا میکنم جزء دستور شود.
رئیس- رأی میگیریم باین پیشنهاد آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند.
(اغلب قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. در درجه پنجم پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب و حاج میرزا عبدالوهاب آقایانی که تصویب میکنند که جزء دستور باشد قیام فرمایند.
(غالب نمایندگان برخاستند)
رئیس- تصویب شد. جلسه آتیه روز سهشنبه. دستور هم لایحه عوارض بلدی. آقای تقیزاده. (اجازه)
تقیزاده- بنده یک کلمه عرض داشتم راجع به مسئله قرارداد پستی و تلگرافی که برای روز سهشنبه تصویب نشد آیا این که در مجلس تصویب نشد مقصود این بود که در درجه دوم و سوم نباشد یا این که خیر در صورتی که این عهدنامه جاری است مقصود این است که مجلس میآید بنابراین بنده تقاضا میکنم در درجه پنجم یا ششم هر وقت صلاح میدانند جزء دستور شود.
رئیس- بنده همچو خیال میکنم رأیی که داده شد برای این بود که روز مخصوص برای این کار معین نشود تا مسائل جزیی دیگری که هست آنها بگذرد بعد در سر فرصت به این مسئله مهم بپردازیم. در درجه بعد خواهد بود.
بعضی از نمایندگان- صحیح است. (مجلس یک ربع بعد از ظهر ختم شد) رئیس مجلس شورای ملی مؤتمنالملک
منشی علی اقبالالممالک
منشی معظمالسلطان