مذاکرات مجلس شورای ملی ۲ اسفند (حوت) ۱۳۰۱ نشست ۲۳۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری چهارم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری چهارم |
جلسه ۲۳۰
صورت مشروح مجلس یوم چهارشنبه دوم حوت ۱۳۰۱ برابر چهارم شهر رجبالمرجب ۱۳۴۱
مجلس یک ساعت و نیم قبل از غروب به ریاست آقای مؤتمنالملک تشکیل گردید
صورت مجلس یوم یکشنبه ۲۹ دلو را آقای مستشارالسلطنه قرائت نمودند
رئیس- آقای شیخالاسلام اصفهانی (اجازه)
شیخالاسلام- بنده بعد از تصویب صورت مجلس چند کلمه عرض دارم. اجازه بنده محفوظ بماند.
رئیس- آقای حاج میرزا مرتضی (اجازه)
حاج میرزا مرتضی- بنده در دستور عرض دارم.
رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- بنده هم در دستور عرض دارم.
رئیس- آقای نجات (اجازه)
آقا میرزا محمد نجات- عرض بنده هم در دستور بود.
رئیس- رقعهای از طرف وزارت داخله راجع به انتخابات مازندران رسیده چون بعد از آنکه آقای نظامالدوله استعفا دادند به وزارت داخله اطلاع داده شده بود که اقدامات نموده و یک نفر دیگری را به جای ایشان انتخاب نمایند و حالیه وزارت داخله مینویسد که حاکم محل اظهار داشته است اگر بخواهیم شروع به انتخابات کنیم تا ختم انتخابات ۴ ماه طول میکشد و آنوقت هم آخر دوره تقنینیه است و فعلاً وزارت داخله از مجلس کسب تکلیف نموده که دولت چه باید بکند؟ یک رقعه دیگری هم نوشته بودند مضمون رقعه ثانی این بود که بین حاکم تهران و انجمن مرکزی انتخابات راجع به انتخابات حضرات ارامنه یک اشکالی پیش آمده است یعنی حاکم تهران نسبت به این انتخابات یک ایرادی دارد و از این جهت اعتبارنامهای که انجمن مرکزی داده بوده است حاکم تهران مهر نکرده است وزارت داخله از هیئت رئیسه کسب تکلیف نموده بود به ایشان جواب داده شد که هیئت رئیسه در این قبیل امور نمیتواند دخالت کند و وزارت داخله باید تکلیف خودش را از مدلول و مفاد قانون انتخابات استنباط نماید معذلک بطور غیر رسمی به ایشان تذکر داده که از قراری که قانون انتخابات میتوان استفاده کرد این است که حل این قبیل قضایا با خود انجمن نظارت است چون انجمن نظارت مسئول انتخابات است و قضاوت این قبیل امور هم باز با خود انجمن است.
(گفته شد صحیح است)
رئیس- آقای سردار فاخر (اجازه)
سردار فاخر- بنده میخواستم راجع به مراسله وزارت داخله عرض کنم که چون یک ماه بیشتر به انتخابات جدید باقی نمانده است در این صورت هیچ دلیل ندارد که حالا انتخابات را شروع کنند و یک مخارجی به خزانه دولت تحمیل نمایند و بنده عقیدهام این است که هر جایی که انتخاباتش باید تجدید شود بماند برای دوره پنجم ولی این نکته را هم میخواهم عرض کنم که چه جهت دارد اگر کسی از وکلای اطراف استعفا بدهد یا فوت نماید فوری حکم به تجدید انتخابات به جای آنها داده میشود ولی چند نفر از نمایندگان مرکز تقریباً از یکسال قبل استعفا دادهاند تا کنون به جای ایشان انتخاب نشده است و گفتهاند بماند برای دوره پنجم.
رئیس- آقای آصفالممالک (اجازه)
آصفالممالک- بنده هم در این موضوع میخواستم عرایضی کنم اگر مطرح است عرض کنم.
رئیس- فعلاً برای اطلاع آقایان این مطلب را عرض کردم و اگر لازم شد روز دیگر در این باب مذاکره میشود آقای سردار جنگ بواسطه کسالتی که به ایشان وارد شده است و مجبورند عملی یدی بکنند بیست روزه مرخصی خواستهاند و کمیسیون هم تصویب کرده باید رأی بگیریم. آقایانی که مرخصی ۲۰ روزه آقای سردار جنگ را از تاریخ تصویب قبول میکنند قیام بفرمایند.
(جمع کثیری از نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. آقای شیخالاسلام اصفهانی (اجازه)
شیخالاسلام- یک ماده واحده راجع به انتخابات ارجاع شد به کمیسیون مبتکرات و دیگر روی مجلس را ندید و حال آن که از طرف مقام ریاست محترم مجلس از اعضاء کمیسیون خواهش شد که دو روزه این طرح را به مجلس عودت بدهند. هفت روز بعد از آن بنده در مجلس سئوال کردم و از طرف اعضاء کمیسیون سئوال شد که تا دو روز دیگر تقدیم میکنم ۷ روز دیگر هم گذشت و خبری نشد و نظامنامه داخلی هم بیش از پانزده روز به کمیسیون مبتکرات مهلت نداده است که این قدر یک طرحی را در کمیسیون معطل نمایند و بنده کمال تأسف را دارم از اینکه هر وقتی تقاضا میشود که قانون انتخابات جزو دستور بشود مثل این میماند که یک ننگی شده باشد و صداهای مختلف از اطراف بلند میشود و حال آنکه اگر سقف و دیوارهای مجلس زبان میداشت امروز شهادت میداد که چه حملاتی از طرف آقایان به اعضاء کمیسیون تجدید نظر در قانون انتخابات شد. این است که از مقام محترم ریاست مجلس شورای ملی تمنا دارم که به هر طریقی که مقتضی و صحیح بدانند این ماده واحده را که چهل و دو نفر از نمایندگان امضاء کرده و پنج نفر دیگر هم طرفدار آن هستند در مجلس طرح نمایند چون تقاضای فوریت آنهم شده است. و بهتر این است که زودتر تکلیف این ماده واحده معین بشود یا ترمیم بشود شاید به این واسطه اختلافات در اطراف مشاوره در قانون انتخابات کم بشود و این اصلاحات اساسی که در این قانون پیش بینی شده است منظور نظر گردیده و تمام بشود.
رئیس- جواب سرکار را باید رئیس کمیسیون مبتکرات بدهند.
نجات- در آن روزی که آقای شیخالاسلام سئوال فرمودند کسی نگفت دو روز دیگر گفته شد عنقریب راپُرتش به مجلس تقدیم خواهد شد و الساعه هم عرض میکنم که امروز کمیسیون تشکیل میشود و برای فردا راپُرتش تقدیم خواهد شد.
حاج شیخ اسدالله- نظامنامه مدت معینی را قرار داده است.
رئیس- نظامنامه ۱۵ روز معین کرده است و در ظرف این مدت باید راپُرت بدهند. آقای حاج میرزا مرتضی (اجازه)
حاج میرزا مرتضی- چون راپُرت روشنایی عتبات مقدسه طبع و توزیع شده است بنده خواستم از آقایان تقاضا کنم که این لایحه را از اول دستور قرار بدهند و انشاءالله آقایان هم مخالفت نخواهند فرمود.
رئیس- باید رأی بگیریم ...
آقا سید یعقوب- بنده راجع به یک موضوعی عرض دارم که باید قبل از دستور به عرض مجلس برسانم.
رئیس- اول باید دستور معین بشود پس از آن بفرمائید.
رئیس- آقای دستغیب (اجازه)
دستغیب- عرضی ندارم.
رئیس- آقای حائریزاده (اجازه)
حائریزاده- بنده راجع به فرمایش آقای شیخالاسلام خواستم عرض کنم آن ماده واحده که به کمیسیون فرستاده شده اساسش تفسیر و معنای کلمه معروفیت محلی بوده است و امیدوار هستم که در شور ثانی کمیسیون تجدید یک تفسیری بنمایند که مرضی آقایان نمایندگان محترم باشد مورد اعتراض هم نباشد تا به این ماده واحده محتاج نباشیم چون مطلب چندان اهمیت ندارد و در کمیسیون ممکن است اصلاح بشود.
رئیس- آقای نجات (اجازه)
نجات- چون می دانم آقایان نمایندگان محترم میل شان برا این است که لوایحی که از طرف رئیس کل مالیه میآید زودتر بگذرد و در جلسه گذشته اگر چه من نبودم ولی از صورت مجلس همچو فهمیدم که تقاضا شده بود لایحه راجع به خزانه داری جزو دستور بشود بنابراین بنده هم تأیید میکنم که امروز لایحه خزانه داری جزو دستور بشود.
رئیس- لایحه اش هنوز طبع و توزیع نشده است.
نجات- چرا طبع و توزیع نشده است؟
رئیس- آن لایحه دولت است نه پیشنهادی کمیسیون ...
نجات- نه خیر خبر کمیسیون هم طبع شده است.
رئیس- آقای حاج میرزا علی محمد (اجازه)
حاج میرزا علی محمد- راجع به لایحه روشنائی که آقای حاج میرزا مرتضی فرمودند بنده موافق هستم ولی فقط در قسمت راجع به روشنائی. ولی اگر در مازاد آن داخل بشویم خیلی اشکال دارد و بهتر است همانطور که آقایان تجزیه کرده بودند فقط قسمت راجع به روشنائی جزو دستور بشود. لیکن سایر قسمتهایش خیلی اشکال دارد و باید بماند تا تجدید نظری در او بشود.
رئیس-راجع به لایحه روشنائی آقای آقا میرزا هاشم پیشنهاد کردهاند که جزو دستور بشود. آقایانی که تصویب مینمایند جزو دستور امروز باشد قیام بفرمایند.
(اکثر نمایندگان قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. آقای معتمدالسلطنه تقاضا کردهاند که قانون اپسیون امتداد راه آهن جزو دستور امروز بشود بفرمائید توضیح بدهید.
معتمدالسلطنه- در موضوعت قانون اپسیون امتداد راه آهن در سه جلسه بنده تقاضا کردم که جزو دستور بشود در دو جلسه عده برای رأی گرفتن کافی نبود و در یک جلسه هم متأسفانه رد شد و چون آن روزی که اخذ رأی گردید و رد شد آقای نجات یک فرمایشی فرمودند این بود که دیروز بنده مجدداً تقاضا کردم در مرتبه ثانی جزو دستور بشود و چون عده کافی نبود به جلسه امروز موکول شد حالا هم تقاضا میکنم یا در جلسه امروز بعد از تنفس یا برای جلسه فردا جزو دستور بشود زیرا در جلسه ۲۲ قوس شور در کلیات آن تمام شد و برای دخول در مواد هم رأی داده شده است.
(صحیح است)
رئیس- برای امروز پیشنهاد می فرمائید یا برای فردا؟
معتمدالسلطنه- برای فردا
رئیس- اگر برای فردا پیشنهاد می فرمائید فردا رأی بگیریم (صحیح است)
رئیس- آقای تدین (اجازه)
تدین- بنده خواستم از آقایان یک خواهشی بکنم که برای تعیین دستور یا اول مجلس را اختیار کنند یا آخر مجلس را زیرا آنچه بنده احساس میکنم مدتی از اول مجلس و مدتی از آخر مجلس صرف این کار میشود و وقت مجلس تلف میشود. به عقیده بنده همان دستوری که در جلسه معین شده است باید به موقع اجرا گذاشته شود و دیگر اینقدر صحبت کردن لازم ندارد.
(صحیح است)
آقا سید یعقوب- نوبت به بنده نرسید؟ بنده اجازه خواستم فرمودید وقتی که دستور معین شد بنده عرایضم را عرض کنم حالا اگر اجازه می فرمائید عرایضم را عرض کنم.
رئیس- بفرمائید
آقا سید یعقوب- یک تلگرافی از اصفهان به توسط آقای حاج امینالتجار نماینده محترم اصفهان به کمیسیون عرایض رسیده بود که ایشان تشریف آوردند در کمیسیون و به بنده فرمودند چون شما در این امر سابقه و اطلاع دارید به عرض مجلس برسانید قبل از اینکه آقایان وزراء به مجلس معرفی بشوند جماعتی از تجار شیراز در تلگرافخانه آمده بودند و نمایندگان فارس را به تلگرافخانه خواسته بودند (تلگراف هم فوری بود) و قبل از آنکه ما را به تلگرافخانه بخواهند علمای فارس و طبقات مختلفه در باب باج راه بوشهر تلگرافات متعددی کرده بودند و بنده محض استحضار خاطر آقایان و برای اینکه یک طریقی برای حل اینکار در نظر بگیرند و وضعیات این راه را به عرض مجلس می رسانم شاید یک تصمیمی در این باب اتخاذ فرمایند. وقتی که تجار فارس تماماً تحصن اختیار کردند و دست از کار کشیدند تجار اصفهان هم تلگراف کردند که اصلاح امور تجار فارس نشود ما هم ناچاریم از آنها تبعیت نموده و دست از کار میکشیم و چون مسلم است که کسی غیر از مجلس نمیتواند حل اشکال آنها را بکند این است که شرح قضیه را به عرض مجلس می رسانم در آن دوره که دولت انگلیس به زور و ظلم قشون خودش را در داخله ما سوق داد و بعد از آن خرابی هائی که برای مملکت ما فراهم کردند یک کوره راهی برای ما پیدا شد از بوشهر به برازجان که از آن جا اتومبیل و غیره آمد و شد می کردو شاید اگر راه را تعمیر بکنند کم کم امناء دولت و ملت موفق بشوند که راه آهن هم در آن جا ایجاد نمایند. خلاصه پس از آنکه انگلیسها از میان رفته کم کم بواسطه عدم مواظبت آن کوره راه هم رو به خرابی گذاشت. در موقع آمدن اعلیحضرت از طرف دولت وقت حکم شد آن راه را تعمیر کنند و پولی هم دادند و نمایندهای از طرف وزارت فواید عامه معین شد و رفت و راه را قدری اصلاح کرد. آقایانی که از آن راه رفتهاند می دانند که چه راه صعب و مشکلی است ولکن حالا قدری تعمیر شده است در موقعی که آقای وزیر جنگ در فارس بودند با نماینده وزارت فواید عامه و سایرین مذاکره کردند و گفتند که اگر این راه را به ترتیب سابق بگذاریم تماماً خراب میشود و این منافع هم از دست ما خواهد رفت و بهتر این است که این راه را دولت خودش در تحت نظر بگیرد پس از آن وزارت فواید عامه در آن جا تأسیس اداره کرد و از مکاریهایی که از این راه میآیند و میروند باج راه بگیرند. و از قرار معلوم پس از تأسیس این اداره به مکاریهایی که از بوشهر به فارس میآیند یا میروند یک تحمیلات فوق العاده میشود و آقایان نمایندگان فارس هم مستحضرند در آن شب که نمایندگان فارس را تجار به تلگرافخانه خواسته بودند آقای مدرس هم تشریف داشته (چون ایشان را هم خواسته بودند) معلوم شد که این فریاد و فغانها نه تنها از باج راه است بلکه یک تحمیلات دیگری هم به آنها میشود و سه قسم باج از آنها میگیرند. یکی باج راهی است که تازه معین کردهاند و یکی تحمیلی که خوانین آن جا قبل از آنکه اداره امنیه در آن جاها دائر بشود میکردند یعنی یک حقوق به عنوان تفنگچی می گرفته که حالا هم میگیرند یک قسمت دیگر هم که آقای کازرونی بخوبی مستحضر هستند مسئله کاروانسراهای بین راه است. کاروانسراهایی که در سر راه است صاحبان آنها کاه و جو و سایر چیزهائی که محتاج الی همکاری است میآورند و انبار میکنند بعد به قیمت خیلی گزاف اجباراً به آنها میفروشند و بالاخره یک تحمیل فوق العاده دیگری هم از این جهت به آنها میشود حالا ملاحظه بفرمائید مکاری که میخواهد از بوشهر به شیراز بیاید و از شیراز به اصفهان برود چقدر باید باج راه و حق کاروانسرا و حق تفنگچی بدهد؟ ببینید به آنها چه میگذرد و بواسطه همین قسم تعدیات یک سد بزرگی در جلوی تجارت بسته شده است و بقدری کار عابرین بدبخت سخت شده است که میگویند ما حاضریم که از راههای صعبالعبور برویم و از این راهی که دولت درست کرده است نرویم. ببینید چقدر به آنها تحمیل میشود که از راه صاف و شوسه بیزار شدهاند بالاخره بواسطه این فشارهای فوق العاده تجار فارس و اصفهان دست از کار کشیده و تحصن اختیار نمودهاند ما در آن شب به آنها جواب دادیم که هنوز هیئت دولت معین نشده است و حالا به عرض مجلس می رسانم که وضعیات راه فارس و مکاری به این طریق است و الحمدالله یک ماه است که هیئت دولت معین شده است ولی متأسفانه وزیر فواید عامه معین نشده است و آن بیچارهها همین قسم در تحت فشار هستند. این حال فارس این حال تجارت، این هم اکثریت. دیگر تکلیف با خودتان است.
رئیس- لایحه روشنائی مطرح است (آقای امیر ناصر به شرح ذیل قرائت نمودند)
ماده واحده- وزارت مالیه مجاز است مبلغ بیست و چهار هزار و ششصد و شصت و نه تومان و سه قران نقد و پانصد و سی و شش خروار و چهل و هشت من جو و سیصد و شصت و سه خروار و شصت دو من کاه و یکصد و چهل و چهار خروار و بیست و چهار من بوتر بلده استرآباد، شلتوک بابت مصارف روشنائی و تعزیه داری اماکن مقدسه و مغایر مختلفه را موافق پیشنهاد دولت در هذهالسنه ایت ئیل تأدیه و پرداخت نماید و آن قسمت از وجوهی که مخصوص عراق عرب است باید اساساً توسط مأمور سیاسی ایران در بغداد به متصدیان روشنائی داده خود و متصدیانی که تا بحال در تهران اخذ و دریافت می داشتهاند فقط در هذهالسنه مستثنی بوده و باید به آنها پرداخته شود. (فیروز)
رئیس- آقای پور رضا (اجازه)
پور رضا- بنده در این خصوص عرضی نداشتم راجع به شکایت آقایان تجار فارس عرض داشتم که فعلاً داخل در شور لایحه شدیم دیگر عرضی ندارم.
رئیس- آقای حاج شیخ اسدالله (اجازه)
حاج شیخ اسدالله- اساساً پیشنهادی که شد راجع به یک قسمت از این لایحه بود یعنی فقط در خصوص مصارف روشنائی بقاع متبرکه بود (گفته شد صحیح است) ولی ماده واحده که حالا مطرح شده است راجع به چهل هزار تومان مخارج متفرقه است که در ضمن یک قسمت هم راجع به روشنائی بقاع متبرکه است مجلس رأی نداد که تمام این اقلام مطرح بشود خوب است آقای مخبر تفکیک بفرمایند و معین نمایند که مبلغ راجع به روشنائی بقاع متبرکه چقدر است تا رأی داده شود واِلا با سایر اقلام تصور میکنم غالب آقایان مخالف باشند. چون معلوم نیست که محلهایش کجاست و یک صورت مشکلی است که نمیشود تصویب کرد.
نصرتالدوله (مخبر)- مجلس چنین رأیی نداد که آقای حاج شیخ اسدالله میفرمایند و بنده تقاضا کنم چون این صورت طبع شده است آقایان قدری تأمل فرموده و مطالعه نمایند ولی آن پیشنهادی که آقا میفرمایند مورد رأی واقع نشد و کمیسیون هم تقاضای آقایان را راجع به تفکیک نمیپذیرد و اگر میخواهید تفکیک بشود ممکن است خود جنابعالی یا یکی دیگر از نمایندگان محترم پیشنهاد راجع به تفکیک بنمایند.
رئیس- آقای آقا میرزا هاشم (اجازه)
آقا میرزا هاشم- بنده در موضوع تفکیک پیشنهادی تقدیم کردم و رأی هم گرفته شد.
رئیس- آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)
حاج میرزا عبدالوهاب- اگر تمام لایحه مطرح باشد بنده مخالف هستم ولی اگر فقط راجع به قسمت روشنائی باشد موافقم.
رئیس- پیشنهادی رسیده است قرائت میشود (آقای امیر ناصر به شرح ذیل قرائت نمودند) بنده تقاضا و پیشنهاد مینمایم که لایحه روشنائی تجزیه شده و آن قسمت که راجع به عتبات مقدسه است جزء دستور گذارده شود. (هاشم آشتیانی)
رئیس- آقای اقبالالسلطان (اجازه)
اقبالالسلطان- این پیشنهادی که از طرف دولت به مجلس تقدیم شده در کمیسیون در اطراف آن مذاکره گردیده و امروز به مجلس آمده است در هر صورت باید تکلیف آن معلوم شود به عقیده بنده تمام این لایحه باید مطرح بشود نهایت آنچه را که آقایان موافقید و صلاح می دانید رأی بدهید و با آنچه که مخالف هستید رأی نمیدهید هیچ دلیل ندارد که یک قسمتش را رأی بدهیم و یک قسمت دیگرش را بلاتکلیف باقی بگذاریم که آیا کی در مجلس مطرح بشود؟!! در هر حال باید تکلیف این لایحه معین شود و تمام آن باید مطرح بشود.
رئیس- آقای آقا میرزا هاشم آشتیانی (اجازه)
آشتیانی- عرض کنم چون تمام لایحه روشنائی خیلی مفصل و مشروح است و بایستی در اقلام آن دقت بشود ولی آن قسمتی که راجع به روشنائی اعتاب مقدسه است خیلی مختصر است و مخالفی هم ندارد و بعلاوه یک ماده آن قسمتی که راجع به روشنائی بقاع متبرکه جزو دستور گذاشته بشود و باقی بماند تا آقایان مطالعات لازمه را در آن خصوص بنمایند و پس از آن مطرح بشود.
رئیس- باید رأی بگیریم به پیشنهاد آقای آشتیانی. آقایانی که تصویب میکنند قیام نمایند.
(جمع کثیری قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. کدام قسمتش باید تفکیک بشود؟
نصرتالدوله- حالا که به این ترتیب رأی داده شد باید از نمره دوم الی نمره بیست و نهم که راجع به روشنائی اعتاب مقدسه است مطرح بشود.
رئیس- از دو تا بیست و نه نیست.
نصرتالدوله- اگر آقایان میل دارند ممکن است این قسمت در کمیسیون تجزیه شده و پس از تنفس در آن مذاکره بشود.
رئیس- ممکن است در خارج تفکیک بفرمائید.
نصرتالدوله- بلی، الآن در خارج تفکیک کنیم و برای بعد از تنفس مطرح شود.
رئیس- لایحه امتیاز معادن گوگرد و نمک در ماده اول مطرح است. آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- بنده موافقم.
رئیس- آقای اقبالالسلطان (اجازه)
اقبالالسلطان- مطابق اطلاعاتی که در خصوص نمک پیدا کردهام از بنادر جنوب کلیتاً سالی چهار هزار خروار نمک حمل به خارج میشود و تقریباً دو هزار خروار هم در همانجا به مصرف میرسد که جمعاً شش هزار خروار میشود و از این شش هزار خروار مطابق این پیشنهاد تقسیمی که نمودهاند هزار و پانصد خروار به دولت عاد میشود و شاید هزار و پانصد خروارش تقریباً دو هزار تومان قیمت داشته باشد برای دو هزار تومان که شاید از این محل عاید دولت شود بنده هیچ صلاح نمی دانم که معدن نمک جزایر و بنادر را تا مدت چهل سال به یکنفر واگذار کنیم و آن جماعتی که تا امروز از این محل استفاده میکردند محروم شوند و بالاخره وقتی که این معادن بطور انحصار به یک نفر داده شود البته آن مردمان فقیری که در صحراها و هوای گرم کار میکنند و از این محل اعاشه مینمایند آن بیچارهها دیگر نمیتوانند منافعی ببرند و اعاشه کنند لهذا بنده صلاح نمی دانم که این امتیاز داده شود.
رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- بنده اولاً از مقام ریاست تقاضا میکنم که این مسئله را حل بفرمایند و آن این است که پیشنهادهای ماده اول که طبع و توزیع شده است اگر در ماده اول مذاکرات کافی شده است دیگر سبب اینکه مذاکرات را تحدید میکنند چیست؟ و اگر مذاکرات کافی نشده است علت طبع پیشنهادها چیست؟ تقاضا میکنم این مسئله را حل بفرمائید آنوقت اگر لازم شد بنده جواب آقای اقبالالسلطان را عرض میکنم. چون آقای اقبالالسلطان دو مرتبه از سر گرفتهاند و بنده جواب عرض نمیکنم تا تکلیف را مقام ریاست تعیین بفرمایند.
رئیس- مذاکرات در ماده اول ختم نشده است.
آقا سید یعقوب- پس علت اینکه این پیشنهادها طبع و توزیع شده چیست؟
رئیس- به موجب نظامنامه پیشنهاداتی که فرستاده شده است به هیئت رئیسه و قرائت نشده باید طبع و توزیع نشود.
آقا سید یعقوب- دیگر پس از ختم مذاکرات پیشنهادها چاپ نمیشود.
جمعی از نمایندگان- منافاتی ندارد.
رئیس- پس معلوم میشود جنابعالی از نظامنامه داخلی ....
آقا سید یعقوب- خیلی خوب دیگر عرض ندارم. حالا جواب آقای اقبالالسلطان را عرض کنم. فرمایشاتی را که آقای اقبالالسلطان در ماده اول بیان کردند که من تحقیقات کردهام سالی شش هزار خروار نمک از این معادن به همه جهت حاصل میشود و سالی فلان مقدار عاید دولت میشود به حضرت والا عرض میکنم. دولت تاکنون از آنجاها استفاده نبرده است و بهیچوجه در راپُرتی که از کمیسیون فواید عامه داده شده و نه در آن لایحه عظیمالجثه که عواید مملکت را در آن جا نوشته بودند سابقاً به ما دادند ابداً چنین چیزی را ننوشته بودند حالا کمیسیون فواید عامه یک تحقیقات و اطلاعات کامل تری از وزارت فواید عامه تحصیل کرده است و با نماینده وزارت فواید عامه در کمیسیون اینطور صحبت نموده و این راپُرت را دادهاند آنچه بنده اطلاع دارم از این معادن تاکنون شاید به دولت چیزی عاید نمی شده است و اگر هم عاید می شده خیلی کم بوده است و این اول مدتی است که ما برداشتهایم و میخواهیم به عواید مملکت بیفزائیم و باز هم عرض میکنم که این شور اول است اگر هر یک از آقایان نمایندگان ایرادی دارند نظریات خودشان را پیشنهاد بفرمایند که به کمیسیون مراجعه شده و اصلاح شود و نیز عرض میکنم اطلاعات حضرت والا یک اطلاعات گمرکی است و بنده آن اطلاعات را ندارم اینقدر می دانم که این اقدام با فایده است که نسبت به فواید مملکت شده و بنابراین باید ملاحظه و رعایت منافع دولت را هم کرده و این لایحه را زودتر گذراند.
رئیس- آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)
حاج میرزا عبدالوهاب- یک قسمت از عرایض بنده را آقای اقبالالسلطان فرمودند و باز هم عرض میکنم که واگذاردن این امتیاز به حاج معینالتجار (چنانچه سابقاً هم عرض کردم) موجب احتکارات بعضی از آقایان نمایندگان جواب به بنده دادند که خیر به خارجه حمل نمیشود در صورتیکه به خارجه حمل میشود چرا در ماده بعد مینویسد که از دادن حقوق گمرکی معاف است پس اگر یک فایده هم از این امتیاز به دولت عاید شود از آن طرف حاج معینالتجار را از دادن حقوق گمرکی معاف کردهاند. مثل این میماند که از این دامن بریده و به دامن دیگری وصل کنند اگر اینطور است که ابداً فایده به دولت نمیرسد بنابراین بنده هیچ با این لایحه همراه نیستم.
رئیس- آقای میرزا علی کازرونی (اجازه)
آقا میرزا علی- بنده چون عضو کمیسیون فواید عامه هستم و شاهزاده مخبر هم تشریح مطلب را احاله به عرض بنده فرمودند لذا مجبورم از نقطه نظر کمیسیون بقدری که بدانم و بتوانم دفاع کنم. بعضی از آقایان فرمودند این نمک برای فقرا بماند بهتر است. من نمی دانم آقایان همچو تصور فرمودهاند که فقرا نمک را به جای قند و شکر استعمال میکنند یا اینکه تصور میفرمایند اگر دولت امتیاز نمک را داد مردم بواسطه بی نمکی در مضیقه میافتند اگر وطن و خانه من است که اینطور نیست. تمام بنادر جنوب مشتمل و محتوی بر نمک است و هیچوقت تمام شدنی نیست و کاملاً مطمئن باشید که من از شماها بهتر می دانم و به همه اطمینان میدهم که نه احتکار میشود و نه مردم از این حیث در مضیقه میافتند. بعضی از آقایان اظهار فرمودند که سالی یک مقدار معین نمک از آن جا استخراج شده و حمل به خارجه میشود. خیلی دوست داشتم که آقای اقبالالسلطان میفرمودند این مأخذ را از روی چه چیزی استنباط فرمودهاند. چون در آن جاها هیچوقت یک اداره گمرک مرتب و منظمی نبوده است که از صادرات نمک کاملاً اطلاع داشته باشد و بنده هر چه فکر میکنم نمی دانم منشاء تحصیل اطلاع ایشان از کجاست. بعضی از آقایان فرمودند چون نمک از ارزاق عمومی است نباید به خارجه حمل شود یعنی میفرمایند نمک را به جای گندم ما استعمال میکنیم. یا همچون به نظرشان رسیده است که اگر چنانچه زیادی از محل احتیاج داشته باشیم و معدن نمک هم طوری باشد که تمام شدنی نباشد چون ارزاق عمومی است باید آن را نگاهداریم و نفروشیم؟!! این ترتیب که عملی نیست یکی از آقایان سئوال کردند که آیا در این جزایر معدن اختصاصی هم هست بنده اگر چه اطلاع کامل ندارم ولی گمان نمیکنم که در این جزایر معدن اختصاصی باشد. بنده تا اندازهای که می دانم هر چه هست متعلق به دولت است بعضی از آقایان گفتند که صدی بیست و پنج کم است این مسئله خیلی قابل دقت است بنده عرض میکنم برای نفت چرا صدی شانزده قرار دادید ...
چند نفر از نمایندگان (بطور همهمه)- موضوع نفت غر از نمک است و اهمیتش خیلی زیادتر است.
آقا میرزا علی- آقایان التفات بفرمائید بنده در آن روز هم عرض کردم که نفت روح و جان ما است و باید در ازاء آن یک چیزی به ما بدهند که از جان بهتر باشد برای اینکه نفت ممکن است تمام بشود اما نمک اینطور نیست که تمام بشود در آن دو روز هم بنده عرض کردم صد شانزده از عایدات نفت که در این جا نوشته است مثل این است که به ما هیچ نمیدهند بعضی از آقایان خندیدند و به طور استهزاء فرمودند که ما میل داریم صدی صد بدهند یعنی اظهارات تو بی مورد است بنده عرض میکنم نفت که امروزه محل احتیاج تمام دنیا است و در همه جا هم یافت نمیشود ما میخواهیم نفت را صدی شانزده بدهیم در موضوع نمک آقایان میفرمایند صدی بیست و پنج کم است البته من مخالف نیستم که اگر صاحب امتیاز قبول کند صدی پنجاه بدهد بعلاوه آقایان سئوال میفرمایند از روی چه مأخذی صدی بیست و پنج قرار دادهاند بنده عرض میکنم فرضاً اگر صدی پنجاه یا صد شصت هم برای دولت معین شده بود و باز آقایان سئوال میکردند از روی چه مأخذ اینقدر معین شده است چه جواب میدادیم؟ بعضی از آقایان فرمودند ما ابتداء تشخیص بدهیم که نفع و ضرر گوگرد برای ما چقدر است بنده عرض میکنم همچو ادارهای دولت نداشته است که بتواند نفع و ضرر گوگرد و نمک را معین کند. و کمیسیون فواید عامه هم نتوانسته است برود آن جا و مقدار خرج و استخراج و مصرفش را تشخیص بدهد حالا اگر آقایان در مقدار صدی بیست و پنج مخالف هستند و او را کم می دانند شاید من هم مخالف نباشم ولی این ترتیبی که معین شده به نفع دولت است زیرا او از عایدات خالص باید صدی بیست بدهد و هر چه بیشتر استخراج کند به نفع دولت است و آنچه هم مخارج کند مربوط به دولت نیست در هر صورت اینکه بعضی از آقایان میفرمایند امتیاز ندهیم و نگاهداریم بهتر است باز هم عرض میکنم اگر در مبلغ و مقدار آقایان مخالف باشند عرض ندارم ولی اگر این معادن نمک آزاد باشد از طرف اهالی مسقط و جزیرهالعرب و مردمان ایرانی و غیر ایرانی از عرب و عجم با کشتیهای بادی میآیند و به خارجه حمل میکنند حالا بهتر این است که دولت امتیاز این معادن را به یک نفر ایرانی بدهد که هر کس از خارجه میآید نتواند در آن مداخله و تصرفاتی بکند یا امتیاز بدهد بهتر است البته اگر این امتیاز به یک نفر داده شود بهتر است و خوب نیست که این معادن را بی صاحب بگذارند و آقایان هم بدانند که این جزو ارزاق عمومی نیست و بواسطه دادن این امتیاز مردم از حیث ارزاق در مضیقه نمیافتند.
رئیس- آقای ارباب کیخسرو (اجازه)
ارباب کیخسرو- بنده اجازه نخواسته بودم.
رئیس- در بیست و هفتم دلو اجازه خواسته بودید.
ارباب کیخسرو- بلی اجازه خواسته بودم ولی حالا عرض ندارم.
رئیس- آقای نصرتالدوله (اجازه)
(گفته شد نیستند)
رئیس- آقای آقا میرزا سید حسن کاشی (اجازه)
آقا میرزا سید حسن- بنده میبینم در خصوص نمک مثل کاسه از آش گرمتر پیش آمده زیرا صاحب امتیاز هم گمان نمیکنم مایل به امتیاز نمک باشد، چون در لایحه دولت ابداً اسمی از نمک برده نشده ...
(جمعی گفتند چرا نوشته شده)
آقا میرزا سید حسن- بلی در پیشنهاد کمیسیون هم بردهاند. ولی معدن نمک یک چیزی است که فقرای هر محلی میروند در آن جا نمک استخراج کرده و اعاشه میکنند و محتاج الیه مردم است از این جهت نمیشود آن را تا چهل سال به یک نفر انحصار داد و دست جمعی را کوتاه کرد که نتوانند از آن جا استفاده کنند اگر وزارت فواید عامه خودش میتواند اداره کند و یک باجی از مردم بگیرد و همه آزاد باشند بسیار خوب است و اگر نمیتوانند از این جزئی منفعت باید صرفنظر کنند که فقراء در زحمت نباشند.
رئیس- آقای محمد ولی میرزا (اجازه)
محمد ولی میرزا- بنده تصور میکنم آقای آقا میرزا سید حسن اشتباه فرموده باشند چون در همان لایحه که از طرف دولت آمد نمک و گوگرد هر دو بود و همان پیشنهادی که از طرف دولت شده بود با یک اصلاحاتی به مجلس آمده است و بنده در ماده اول یک اصلاح عبارتی پیشنهادی کنم که بعد از کلمه (مدت چهل سال شمسی) لفظ (با شرایط ذیل) اضافه شود.
رئیس- آقای سدیدالملک (اجازه)
سدیدالملک- بنده اصلاً با مدت این لایحه مخالفم و چهل سال را خیلی زیاد می دانم و علاوه بر این صد بیست و پنج حقوق دولت کم است و اینکه بعضی از آقایان فرمودند که نمک خیلی زیاد است و مردم میبرند بنده عرض میکنم این جا در ماده هفتم نوشته است (که صاحب امتیاز باید نمک را برای مصارف داخلی به نرخ متوسطی که در سایر نقاط خلیج فارس معمول است به فروش برساند) و البته تصدیق می فرمائید که یک رعایایی هستند که برای مصارف خودشان آنچه نمک لازم دارند میباید ببرند و تاکنون هم حقی نمیدادند ولی حالا به موجب این لایحه همچو معلوم میشود که آنها هم باید پول بدهند و بنده با این ترتیب هم مخالف هستم و بر سکنه آن جا خسارت وارد میآید و باید این ماده حذف شود یکی دیگر اینکه در لایحه دولت فقط گاری و ریل راه آهن و سیم نقاله را هم نوشته است که از حقوق گمرکی معاف است ولی در ماده پیشنهادی کمیسیون هیچ اسمی از اینها نبردهاند. یکی دیگر اینکه در ماده یازدهم نوشته است (هرگاه در موضوع اجرای مواد این امتیازنامه بین دولت علیه و صاحب امتیاز اختلافی بروز نماید به حکمیت تسویه خواهد شد) معلوم نیست این حکمیت چطور است آیا هر دو طرف انتخاب حکم میکنند یا یک طرف؟ و آیا حکم ثالث هم میخواهد یا نمیخواهد؟ آنها را هیچ معین نکردهاند و بنده عقیدهام این است که چون در خصوص نمک هم یک اختلاف نظری بین آقایان حاصل شده است این لایحه برگردد به کمیسیون و رئیس- رأی میگیریم به کافی بودن مذاکرات. آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام نمایند.
(جمع کثیری قیام نمودند)
رئیس- تصویب شد. چند دقیقه تنفس میشود.
(در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و پس از نیم ساعت به ریاست آقای مدرس نایب رئیس تشکیل گردید)
نایب رئیس- ماده دوم لایحه نمک مطرح است. ماده دوم به شرح ذیل قرائت شد
از تاریخ امضای این قرارداد تا مدت یک سال باید صاحب امتیاز شروع به عملیات نماید و در صورت تخلف این امتیاز از درجه اعتبار ساقط خواهد بود مگر در صورت وجود موانعی که دولت آن را تصدیق نماید.
نایب رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- بنده موافقم.
نایب رئیس- آقای محمد ولی میرزا (اجازه)
محمد ولی میرزا- بنده در این ماده عرضی ندارم.
نایب رئیس- آقای سردار فاخر (اجازه)
سردار فاخر- بنده هم موافقم.
نایب رئیس- آقای دولتآبادی (اجازه)
دولتآبادی- بنده هم موافقم.
نایب رئیس- آقای حاج میرزا مرتضی (اجازه)
(گفته شد نیستند)
نایب رئیس- آقای کازرونی هم موافقند؟
کازرونی- بلی موافقم
نایب رئیس- آقای دستغیب در ماده دوم فرمایشی دارید؟
دستغیب- خیر
نایب رئیس- آقای اقبالالسلطان (اجازه)
اقبالالسلطان- بنده تصور میکنم این ماده دوم را بطور نمونه نوشتهاند واِلا معدنی که واضح و آشکار است و از آنهم بطور آسانی استخراج میشود دیگر عملیاتی لازم ندارد که در این ماده یک سال هم برای عملیات معین نمودهاند باید صاحب امتیاز پس از تصویب این امتیاز فوراً شروع به عملیات نماید. چون این معدن حاضری است که نمک استخراج میکنند و میفروشند و الآن هم مشغول هستند لهذا مدت ۱ سال برای عملیات قرار دادن فلسفه ندارد.
نایب رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- گویا شاهزاده اقبالالسلطان از ترتیب استخراج نمک اطلاع ندارند باید نمک را از معدن استخراج کنند و تا کنار دریا بیاورند و از آن جا به کشتی بگذارند و برای فروش ببرند. اینها تمام عملیاتی است پس عملیات چیست؟ توی بیابان که نمک ریخته شده است که حضرت والا میفرمایند (عملیات لازم ندارد) بعلاوه، این ماده مختص به نمک تنها نیست. گوگرد را هم شامل است و استخراج گوگرد هم عملیات لازم دارد و محتاج به تصفیه است. و آلات و ادوات لازم دارد که در ظرف صاحب امتیاز آلات و ادوات این کار از خارجه خواسته است. بعلاوه، دلیل مقنعی که ثابت میکند این کار عملیات لازم دارد این است که دولت تاکنون از این معادن استفاده نکرده است واِلا به قول حضرت والا اگر عملیات لازم نداشت البته دولت هم با کمال سهولت نمک آن جا را ضبط کرده میفروخت. پس مطابق این دلیل هم که باشد عملیات خیلی لازم دارد و عملیات هم یک وقتی و مدتی لازم دارد فوری که نمیشود.
نایب رئیس- آقای تدین (اجازه)
تدین- عرض میکنم شروع به عملیات پس از استخراج است یعنی اول باید استخراج کنند بعد از آن قسمتی را که میخواهند تصفیه بکنند و در مرحله سوم حمل به داخله یا سرحد برای فروش بکنند و بعلاوه این معادن نمک تماماً معادن ظاهری است و محتاج به اکتشاف نیست که یک معدنی برای صاحب امتیاز مهلت لازم باشد که صاحب امتیاز ببیند آیا در فلان نقطه معدن هست یا نیست. خیر، تمام اینها معادن ظاهری است و یک سال هم مدت معین کردن منطقی ندارد و باید از همان روزی که قرارداد دولت مبادله میکند صاحب امتیاز شروع به استخراج کند و راجع به معادن گوگرد هم مطابق اطلاعاتی که بنده دارم آنهم آشکار است و محتاج به کاوش و جستجو نیست بنابراین ما داعی نداریم که یک سال مدت معین کنیم و اما راجع به آن قسمتی که آقای آقا سید یعقوب فرمودند (که تابحال از این معادن یک شاهی به دولت عاید نشده است خیر، اینطور که می فرمائید نبوده است و مطابق حساب سال گذشته گمرک قریب ۲ هزار تومان عایدات گمرکی نمک است که از همین بنادر و جزایر به خارجه حمل شده است بنابراین چطور می فرمائید که عایدی نداشته است و بنده با مدت یک سال مهلت برای شروع به عملیات مخالف هستم.
نایب رئیس- آقای رئیسالتجار در ماده دوم فرمایشی دارید؟
رئیسالتجار- خیر
نایب رئیس- آقای گروسی (اجازه)
گروسی- بنده در ماده اول اجازه خواسته بودم که موقع گذشت.
نایب رئیس- پس دیگر در ماده دوم فرمایشی دارید؟
رئیسالتجار- مذاکرات در این ماده کافی نشد.
نایب رئیس- بگذارید ایشان هم فرمایش خودشان را بفرمایند.
رکنالملک- در ماده دوم به نظر بنده یک مختصر نقصی هم است. نوشته شده از تاریخ امضای قرارداد تا مدت یک سال صاحب امتیاز باید شروع به عملیات نماید و تصریح نشده است که در تمام این جزایر باید شروع به عملیات کند یا نه؟ این است که بنده تصور میکنم باید در تمام جزایر هم قید بشود.
یکی از نمایندگان- پیشنهاد نمائید.
نایب رئیس- بلی پیشنهاد کنید. آقای سردار فاخر (اجازه)
سردار فاخر- موافقم.
(جمعی از نمایندگان- مذاکرات کافی است)
نایب رئیس- در ماده دوم دیگر مخالفی نیست؟
(گفته شد خیر)
ماده سوم به شرح ذیل قرائت شد
صاحب امتیاز هیچ نوع شرکتی نمیتواند تأسیس نماید مگر این که قبلاً شرایط تأسیس آن شرکت را دولت تصدیق و امضاء نموده باشد و هیچ نوع انتقالی نمیتواند بدهد مگر با اجازه دولت.
تبصره- این امتیاز بهیچ نوع به اتباع خارجه منتقل نمیشود.
نایب رئیس- آقای زنجانی (اجازه)
زنجانی- بنده در این ماده برای این که انتقال به اتباع خارجه بهیچوجه داده نشود لازم میدانستم قید بشود که (اگر این امتیاز را به خارجه واگذار نمود امتیاز ملغی و از درجه اعتبار ساقط خواهد بود) بعلاوه، نسبت به شرکت و انتقالات داخله هم باید دولت شرایطش را تصدیق کند واِلا آنهم معتبر نیست.
یکی از نمایندگان- این مطلب هم در ماده نوشته شده است.
نایب رئیس- آقای مستشارالسلطنه (اجازه)
مستشارالسلطنه- این مطلب در این ماده کاملاً پیش بینی شده که نه تنها حق فروش ندارد بلکه اگر اجازه هم بدهد از درجه اعتبار ساقط است و گمان میکنم اگر در این دو ماده درست ملاحظه بفرمائید خواهید دید کلیه محظوراتی که احتمال می رفته کمیسیون پیش بینی کرده و نوشته شده هیچ نوع انتقالی نمیتواند بدهد مگر با اجازه دولت و هر اختیاری را از صاحب امتیاز سلب نموده است.
نایب رئیس- آقای ارباب کیخسرو (اجازه)
ارباب کیخسرو- خواستم از آقای مخبر سئوال کنم چه نظری بوده است در این جا که مانع شدهاند از این که صاحب امتیاز یعنی آن کسی که حالا امتیاز را میگیرد حق نداشته باشد در صورتی که در هیچیک از امتیازاتی که از مجلس گذشته در باب انتقال به ایرانی هیچ معنی نداشته است. بنده نمی دانم این چه نظری بوده است و حال آنکه بنده گمان میکنم هر قدر امتیازات توسعه داشته باشد و بیشتر بتواند کار کند نزدیک تر به صلاح و صرفه است ولی متأسفانه ما روز بروز امتیازات را محدودتر میکنیم و البته آقای مخبر جواب این مطلب را توضیح خواهد داد. معاون وزارت فواید عامه اغلب در این قبیل مواد قید میشود که باید وزارت فواید عامه مسبوق از انتقال باشد و البته اگر انتقال داده شود باید وزارت فواید عامه شرایطش را ببیند و اجازه انتقال بدهد.
نایب رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- بنده خواستم برای رفع اشتباه آقای ارباب تذکر بدهم چون دولت با صاحب امتیاز شریک است در صدی ۲۵ از منافع لذا نمیتواند شرکت و انتقال بغیر را قبول بکند این را ممکن است صاحب امتیاز برود و به شخص غیر معتبری انتقال بدهد پس چون دولت شریک است ناچار اگر صاحب امتیاز میخواهد به کس دیگر انتقال بدهد باید در تحت نظر دولت باشد این جواب آقای ارباب. اما جواب آقای زنجانی. جنابعالی گویا تبصره را نخواندهاید نظر حضرت عالی را تبصره تأمین کرده و نوشتهاند که این امتیاز بهیچوجه به اتباع خارجه منتقل نمیشود. پس تمام وجوهی را که حضرت عالی نظر بیاورید کمیسیون در تحت نظر آورده و ملاحظه کرده است حالا اگر چیزی به نظر حضرت عالی بفرمائید تا در کمیسیون دقت بشود.
نایب رئیس- آقای دستغیب (اجازه)
دستغیب- مخالفم.
نایب رئیس- بفرمائید.
حاج سید محمد باقر- به عقیده بنده جواب آقای آقا سید یعقوب رفع اشکال آقای زنجانی را نمیکند برای اینکه در قانون بایستی لفظ مبهم و دور از فهم نباشد و در هر جا که لفظ مبهم است باید تصریح شود و در این جا هم بالصراحه باید نوشته شود که اگر برخلاف رفتار کنند امتیاز ملغی است. هر چند از ظاهر عبارت هم فهمیده میشود باز در قانون باید بالصراحه نوشته شود که اگر فلان طور شد باید فلان ترتیب بشود و فلان قسم رفتار شود این است که اشکال آقای زنجانی وارد است.
نایب رئیس- مذاکرات کافی است؟
(گفته شد کافی است)
نایب رئیس- یک فقره پیشنهاد رسیده است قرائت میشود.
(پیشنهاد میکنیم ماده سیم جنین نوشته شود)
صاحب امتیاز حق ندارد که بهیچوجه ولو با واسطه این امتیاز را به اتباع خارجه نقل و تشریک و اجاره و رهن بدهد واِلا امتیاز ملغی خواهد شد و اگر شرکتی تأسیس کند یا هر نوع انتقالی به اتباع داخله بدهد باید شرایط آن تصدیق و امضاء دولت باشد. (ابراهیم زنجانی)
نایب رئیس- ماده چهارم قرائت میشود (اینطور قرائت شد)
ماده چهارم- صاحب امتیاز میتواند رأی استخراج معادن و تسویه مواد معدنی بقدر کفایت متخصصین فنی از خارجه اجیر نماید ولی عملیات معادن باید کلیتاً از اتباع ایران باشند.
نایب رئیس- آقای تدین (اجازه)
تدین- بنده تصور میکنم کلمه تسویه اشتباهاً نوشته شده و باید تصفیه باشد خوب است اصلاح شود.
مخبر- صحیح است باید تصفیه باشد.
نایب رئیس- آقای سدیدالملک (اجازه)
سدیدالملک- عرضی ندارم.
نایب رئیس- دیگر فرمایشی نیست؟
(گفته شد خیر)
نایب رئیس- ماده ۵ قرائت بشود (به شرح ذیل قرائت شد)
ماده ۵- صاحب امتیاز باید دفاتر مرتب از کلیه مصارف و عایدات داشته باشد که هر وقت مأموری از طرف وزارت فواید عامه برای رسیدگی به محاسبات و تعیین حقوق دولت مأمور میشود بطور سهولت بتواند مأموریت خودش را انجام دهد در صورت تخلف باید حقوق دولت را مطابق آنچه دولت پس از تفتیش مدلل نماید باید بپردازد.
نایب رئیس- شاهزاده محمد ولی میرزا (اجازه)
محمد ولی میرزا- بنده در این ماده ایرادی که دارم این جمله است که مینویسد هر وقت مأموری از طرف وزارت فواید عامه برای رسیدگی به محاسبات و تعیین حقوق دولت معین میشود. به عقیده بنده این جمله منافات دارد با لایحه پیشنهادی رئیس کل مالیه راجع به تشکیل خزانه داری که تقدیم مجلس شده و جزء دستور خواهد شد زیرا در ماده سومش مصرح است که این کار یکی از وظائف خزانه داری است از این جهت بنده پیشنهاد کردم که تبدیل شود به جمله (مأموری از طرف مالیه)
(یکی از نمایندگان- خیر آقا دولت نوشته شود بهتر است)
محمد ولی میرزا- البته اگر مأمور دولت هم نوشته شود بد نیست لکن چون مقصود تمرکز مالیات دولت است که همه در یک جا جمع شود و وزارت فواید عامه چنین وظیفه نخواهد داشت و بعلاوه یکی از مواد قانون خزانه داری این است که این قبیل امور از وظائف مخصوصه خزانه داری است لذا به عقیده بنده باید تبدیل شود (به مأمورین وزارت مالیه)
مخبر- یک قانونی که هنوز از مجلس نگذشته و در مجلس مطرح مذاکره نشده است نمیتوان این قانون را به آن ت کیه داد بلی اگر مأمور دولت نوشته شود عیبی ندارد ولیکن در ماده قانونی که فعلاً مطرح است نمیتوان متکی شد به قانونی که هنوز از مجلس نگذشته است.
نایب رئیس- شاهزاده نصرتالدوله (اجازه)
نصرتالدوله- شاهزاده محمد هاشم میرزای مخبر در این تحقیقی که فرمودند اشتباه کردند از برای اینکه موضوع بحث این نیست که به استناد قانونی که نگذشته این قانون اصلاح بشود بلکه مقصود این است که چون تمرکز مالیه در نظر است و وقتی یک قانونی که در مجلس شورای ملی مطرح خواهد شد به مسئله مصرح است و ممکن است در آتیه تصویب شود چرا ما امروز ملاحظه آنرا نکنیم که بعد مجبور به تصحیح آن بشوند و این یک نوع پیش بینی است و وجه جمع آنها با هم این است که مأمور دولت نوشته شود در این صورت اگر بعدها آن قانون از مجلس گذشت آنوقت ممکن است این مأمور از طرف خزانه داری معین شود و اگر نگذشت و خواستند مأمور وزارت فواید عامه را بفرستد باز اشکالی ندارد و در هر صورت هر دو مأمور دولت هستند.
مخبر- متأسفانه حضرت والا عرض بنده را گوش ندادند. بنده در جلوی همه عرض کردم اگر مأمور دولت نوشته شود صحیح است ولی این ترتیب هم که نوشته شده هیچ منافاتی با تمرکز ندارد زیرا تمام وزارتخانهها ممکن است صاحب جمع دولت واقع شوند خواه توسط وزارت فواید عامه خواه توسط وزارت پست و تلگراف همینقدر که عایدات به خزانه دولت رسید کافی است و هیچ فرقی ندارد و بالاخره مقصود ایشان اعتراضی بر بنده بود ولی اعتراض شان وارد نیست.
نایب رئیس- مذاکرات کافی است؟ (گفته شد کافی است) (چند فقره پیشنهاد به ترتیب ذیل خوانده شد)
۱- پیشنهاد میکنم ماده ۵ به طریق ذیل اصلاح شود: صاحب امتیاز باید دفاتر مرتب از کلیه مصارف و عواید داشته باشد که هر وقت مأمورین وزارت مالیه (خزانه داری) برای رسیدگی به محاسبات و تعیین حقوق دولت الی آخر. (محمد ولی)
۲- پیشنهاد مینمایم به جای مأمور وزارت فواید عامه مأمور دولت نوشته شود. (مستشارالسلطنه)
۳- راجع به ماده ۵ پیشنهاد میکنم که به جای جمله (وزارت فواید عامه) کلمه (دولت) نوشته شود. (تدین)
نایب رئیس- ماده ۶ (به شرح آتی خوانده شد)
حقوق دولت از معادن گوگرد صدی ۱۶ از معادن نمک صدی ۲۴ از عواید خالص خواهد بود و صاحب امتیاز باید همه ساله حساب سال قبل را تا اول برج سرطان با دولت تفریغ نموده مفاصا دریافت دارد.
تبصره- مراد از عایدات خالص کلیه عایدات پس از وضع مخارج اداری و مصارف استخراج و حمل خواهد بود.
نایب رئیس- آقای تدین (اجازه)
تدین- بنده با این قسمت حقی که برای دولت معین شده یعنی صدی ۱۶ از گوگرد مخالفم. خیلی عجب است همین قدر که یک دفعه یک صدی ۱۶ از عایدات نفت جنوب مطابق یک قراردادی معین شد رفته رفته میبینیم که این صدی ۱۶ مأخذ شده که در تمام قراردادها و امتیازها خواه طرف داخله باشد خواه خارجه همینقدر قرار داده میشود و هر کس امتیاز میخواهد صدی ۱۶ پیشنهاد میکند بر فرض اینکه آن قسمتها را هم بتوان قبول کرد خیلی فرق است مابین صدی شانزدهی که از عایدات گوگردی باشد به علت اینکه وقتی بخواهند یک معدن نفت را استخراج کنند صد هزار تومان شاید سرمایه لازم دارد ولی استخراج نمک و گوگرد چندان زحمت و خرجی ندارد که ما بیائیم و بگوئیم صدی ۱۶ از عایدات خالص مال دولت و صدی ۸۴ متعلق به صاحب امتیاز باشد و بعلاوه قیمت نفت چیز دیگر است و صدی ۱۶ از عایدات نفت ربطی به صدی ۱۶ از عایدات نمک ندارد. بنابراین بنده این میزان را خیلی کم می دانم و البته باید زیاد بشود. اگر چه بنده با اساس این امتیاز مخالفم و در ماده اول هم اجازه خواسته بودم ولی وقت به بنده نرسید بنده اصولاً مخالفم که امتیاز و انحصار معادن نمک در آن حدود به شخص واحدی داده شود و بنابراین با این قسمت که حق دولت صد ۲۵ باشد به طریق اولی مخالفم و در آن قسمت هم عرض کردم نمیتوانم خود را راضی کنم که امتیاز استخراج نمک را بدهیم به یک شخص و یک عده اهالی بدبخت آن حوالی را محروم از استخراج کنیم زیرا مطابق اظهارات آقای کازرونی اغلب اراضی آن جا نمکزار است و به همین دلیل انحصارش غلط است به جهت اینکه وقتی تمام اراضی دارای نمک باشد و ما همه را انحصار بدهیم به یک نفر دیگر چیزی برای سکنه آن جا و صاحبان اراضی باقی نمیماند. بعلاوه، ما از سابق تجربه کردیم و در نظر داریم البته آقایان هم بخاطر دارند که قانون انحصار نمک با یک شوق و شعف و حرارت فوق العاده تصویب شد و انحصار نمک را هم به دولت داده بودند ولی رفته رفته مفاسدش معلوم شد و مجبور شدند که باز با یک حرارت و جدیت فوق العاده آن را لغو و نسخ کنند. با این سابقه و تجربه دیگر بنده معتقد نیستم که باز بیائیم و معادن نمک جزایری را که یک عده سکنه بیچاره دارد انحصار بدهیم به یک شخص در حالتی که معلوم نیست پس فردا نمکش را به چه قیمت به همان سکنه بیچاره فقیر خواهد فروخت و از نو تظلمات و شکایات شروع خواهد شد و تولید اشکال خواهد کرد وانگهی در مدت ۴۰ سال که این امتیاز را به این شخص دادهاند به عقیده بنده هیچ عملی نیست و بنده عقیده دارم که نمک آن جا باید آزاد باشد و هر کس هر قدر میخواهد استخراج نماید منتهی اگر خواست به خارج حمل کند گمرک معمولی را که منی یک شاهی یا دو شاهی است (درست یادم نیست) بدهد و دولت هم به همان عواید و عوارض گمرکی اکتفا نماید.
نایب رئیس- آقای حاج میرزا مرتضی (اجازه)
حاج میرزا مرتضی- مخالفم.
نایب رئیس- آقای اقبالالسلطان (اجازه)
اقبالالسلطان- بنده هم مخالفم.
نایب رئیس- آقای حاج میرزا عبدالوهاب (اجازه)
حاج میرزا عبدالوهاب- بنده هم مخالفم.
نایب رئیس- آقای دولتآبادی (اجازه)
حاج میرزا علی محمد- مخالفم.
نایب رئیس- آقای سدیدالملک (اجازه)
سدیدالملک- بنده هم با صدی ۱۶ مخالفم.
نایب رئیس- آقای کازرونی (اجازه)
آقا میرزا علی کازرونی- عرضی ندارم.
نایب رئیس- آقای رئیسالتجار (اجازه)
رئیسالتجار- بنده هم عرضی ندارم.
نایب رئیس- آقای دستغیب (اجازه)
دستغیب- مخالفم.
نایب رئیس- آقای آقا سید یعقوب (اجازه)
آقا سید یعقوب- راجع به مسئله صد شانزده بنده مکرر عرض کردم که شور اول است و هر چه پیشنهاد بشود میرود به کمیسیون و نماینده وزارت فواید عامه با آن شخص که میخواهد اعتبار بگیرد صحبت میکند و پیشنهاد آقایان را به طرف اطلاع داده مطرح مذاکره قرار میدهد و بالاخره یک کم و زیادی خواهند نمود اما راجع به مسئله انحصار که آقای تدین بیان فرمودند اولاً بنده یک جواب نقضی به ایشان عرض میکنم بعد یک جواب حلی اما جواب نقض: آیا این مسئله انحصار منحصر است به همین جزایر یا در قزوین و زنجان و همدان و سایر جاها هم است؟ البته در تمام جاها است منتهی در بعضی لفظ اجازه نوشتهاند و برای بعضی لفظ امتیاز. اگر غرض از امتیاز انحصار است اجاره هم انحصار است در آذربایجان نسبت به نمک گرگر به طوری که آقای حاج مخبرالسلطنه اطلاع دارند و در زنجان بطوریکه آقای عمیدالسلطنه میفرمودند دولت خودش در آنجاها اقدام به استخراج کرده است و در سایر ایالات هم معادن را اجاره میدهند و بالاخره چه فرق میکند که امتیاز باشد یا اجاره همیشه همینطور بوده و هیچ اشکالی هم پیدا نشده است چطور شد که حالا محل اشکال خواهد گردید؟ هر طور آنجا را جواب میدهید این جا هم بدهید و اما جواب حلی: نسبت به آن چیزی که همیشه طرف توجه شما است که یک مشت فقرا از نمک محروم میشوند و نمیتوانند استفاده بکنند و به قیمت گران باید بخرند، بنده عرض میکنم اینطور نیست واِلا در ماده بعد معین میکند که صاحب امتیاز باید نمک را برای مصارف داخلی به قیمت متوسط سایر نقاط خلیج فارس بدهد و ثانیاً این مسئله در دست ما است. هر طور بخواهیم و به هر قیمت که میل داشته باشیم تصویب میکنیم شما بفرمائید به فلان قیمت معین نمک را به اهالی آنجا بدهد بنده هم میگویم به سکنه آن جا برای ارتزاق خودشان مفت بدهد. لکن ما خودمان میبینیم که هر روز در این مجلس لایحه خرج است که پی در پی میآید و میرود به کمیسیون بودجه و آقایان اعضاء کمیسیون هم اینقدر سخاوت دارند که هیچیک را رد نمیکنند و تمام را رأی میدهند حالا از آقایان سئوال میکنم که آیا ما باید در مقابل این مخارجی که برای دولت میتراشیم یک عوایدی هم برای او در نظر بگیریم یا خیر؟ البته نمایندگان مجلس شورای ملی مختارند که دولت را مقید کنند نسبت به اهالی آن جا کمال همراهی را بکند بلکه بگویند که نمک آنها باید مفت داده شود اما شما ملاحظه عواید دولت و حق عمومی را هم بنمائید. کمیسیون فواید عامه ملاحظه خود را در این قسمت باقصی الغایه نموده و بعد از تحقیق زیاد با رعایت عواید دولت این ترتیب را قرار داده است حالا شما میخواهید همانطور که در خرج حاتم بخشی میکنید در این عواید هم حاتم بخشی کنید مختارید ولی ما در کمیسیون با تحقیق و تدقیق کامل این لایحه را تحت نظر گذاردیم و مراعات مردم هم در نظرمان بوده است و با این نظریات این پیشنهاد را تقدیم کردیم.
نایب رئیس- آقای حاج میرزا مرتضی (اجازه)
حاجی میرزا مرتضی- تصور میکنم آقای آقا سید یعقوب اشتباه بزرگی کردهاند (صحیح است) اولاً آن قسمتی که آقای تدین راجع به مردم فرمودند مقصودشان این بود که اهالی آن جا برای اعاشه و زندگی خودشان از این اراضی و جزایر استفاده میکنند یعنی از این نمک میبرند و میفروشند کسب میکنند. ثانیاً آقای آقا سید یعقوب شرح مفصلی راجع به عواید دولت بیان کردند و فرمودند باید در مقابل این خرجهای زیاد یک عوایدی هم برای دولت در نظر گرفت بلی اگر یک عایدی کلی از این جا برای دولت بود بنده هم رأی میدادم که شاید از این خشکه چالهها یک چیزی به دولت برسد و اقلاً قدری جای خرجهای گزاف را بگیرد. لیکن متأسفانه اینطور نیست به عقیده بنده عواید دولت از راه گمرک خیلی بیش از اینها بود و شاید چندین برابر این صدی بیست و پنج عایدی داشت و فایده میبرد. حالا بگوئیم که دولت گمرک نگیرد و مخارج اخراج و حمل و تصفیه را هم متحمل شود و آنوقت اجاره صدی بیست و پنج از نمک ببرد صدی شانزده از گوگرد به عقیده بنده اینها به قدر نصف عوایدی که از راه گمرک به دولت میرسد نمیشود و در صورتیکه دولت خودش منافع نبرد هیچ دلیل که ما بیائیم و یک نفر را بر صد یا دویست هزار نفر که از آن جا نمک استخراج میکردند ترجیح بدهیم. عقیده بنده این است که با دولت همان گمرکی را که سابق می گرفته بگیرد و استخراج نمک را آزاد بگذارد که مردم همانطور که رفتار میکردند نمک را از آن جا استخراج کنند و هر چه به خارجه حمل کردند با همان گمرک را یا یک گمرک زیادتری از آنها بگیرد و یا صد هفتاد و پنج از عایدات خالصش را دولت ببرد و صد بیست و پنج متعلق به صاحب امتیاز باشد واِلا با ا ین ماده کاملاً مخالف هستم.
معاون وزارت فواید عامه- در این قسمت از مذاکرات یک نقطه نظری است که گویا آقایان چندان به آن نکته توجه نیم فرمایند. در موضوع این جزایر و بنادر علت این پیشنهادی که از طرف دولت تقدیم مجلس شورای ملی شده همان فرمان صادره است.
(همهمه از طرف نمایندگان – فرمان یعنی چه)
که این جزایر و بنادر به موجب آن فرمان به آقای حاج معینالتجار واگذار شده است بعد از اینکه یک اختلافاتی در موضوع این جزایر چه نسبت به خاک قرمز و چه به سایر معادن حاصل گردید دولت با صاحب امتیاز داخل مذاکره شد و او را حاضر کرد به این ترتیبی که به مجلس پیشنهاد شده است معادن این جزایر و بنادر را در تحت یک مواد معینی تا یک مدتی به او واگذار کنند که در واقع آن فرمان از بین برود به این مناسبت در هیئت وزراء این مطلب مطرح و مورد دقت واقع گردید و بالاخره یک موادی در موضوع خاک قرمز جزایر مرتب شده بود که آن را علیحده پیشنهاد کردند و در موضوع نمک و گوگرد هم معتقد شدند که به این شکل قرارداد مبادله شود و به تصویب هیئت دولت وقت هم رسیده است این بود که عین آن امتیازنامه را دولت به مجلس تقدیم کرد و در کمیسیون تحت مداقه گذاردند و با اینکه مدت امتیاز پنجاه سال بود و عایدات دولت هم کمتر بود معذالک در کمیسیون مدت را ده سال کمتر و عایدات دولت را زیادتر امتیاز هم عجالتاً در این خصوص یک اصراری ندارد که حتماً یک چیزی به موجب این امتیاز به او واگذار شود او یک اختلافاتی با دولت دارد و به این شکل بپذیرد ولی اگر تصویب نشود مجدداً آن اختلاف بین دولت و صاحب امتیاز تولید میشود که یا به حکمیت و یا به محاکم قضائی یا به شکل هیئت منصفه باید این مسئله قطع شود.
مخبر- عرض میکنم که ...
(بعضی از نمایندگان- در موافق نمیتوانند متوالیاً صحبت کنند)
مخبر- اخطارنامه با رئیس است با افراد نیست. بنده هم مخالف هستم. اول گوش بدهید اگر موافق بودم آنوقت اعتراض کنید. البته آقای معاون وزارت فواید عامه حق دارند از مد نظر دولت دفاع کنند و در مقدمه لایحه هم که نوشته بودند اشاره به این مطالب شده بود ولی کمیسیون بهیچوجه تثبیت آن فرمان را در نظر نگرفته است همینقدر نظر به یک مصالحی و به مناسبت مفادست او در مقابل یک مسائلی مراعاتهایی به حاج معینالتجار شده و به این نظر کمیسیون او را ترجیح داده است. بلی آن نظری را هم که آقای معاون فرمودند و اینکه آن فرمان در سنه ۱۳۲۷ مطرح شده است تمام در نظر کمیسیون بود البته حاج معینالتجار یک دعاوی داشته است که دولت مطابق قرارهائی که با او گذارده رفتار نکرده است و به این نظر دولت صلاح دانسته اشکالات رفع شود ولی ربطی به این موضوع ندارد.
نایب رئیس- مذاکرات کافی است؟
(جمعی گفتند کافی است)
نایب رئیس- رأی میگیریم به کفایت مذاکرات. آقایانی که مذاکرات را کافی می دانند قیام بفرمایند.
(اکثر قیام نمودند)
نایب رئیس- معلوم میشود کافی است. پیشنهادات قرائت میشود. (به تفصیل ذیل قرائت شد)
۱- پیشنهاد میکنم که به جای صدی شانزده صدی پنجاه نوشته شود. (سید محمد تدین)
۲- بنده پیشنهاد میکنم در ماده ششم کلمه شانزده مبدل به بیست و پنج و کلمه بیست و پنج مبدل به سی شود. (عمادالملک)
۳- پیشنهاد میکنم ماده ششم امتیاز نمک و گوگرد چنین نوشته شود:
صاحب امتیاز باید در حمل هر سال حساب سال گذشته خود را با دولت تصفیه کرده پس از وضع مخارج اداره و عملیات استخراج و فروش معدن نصف باقی خالص عایدات را به دولت بپردازد و اگر برای مستخرجات مطلق معادن بخصوص گوگرد و نمک مالیاتی وضع شد به این عم تعلق خواهد گرفت و آخر ماده هفتم حذف شود. (ابراهیم زنجانی)
۴- بنده پیشنهاد میکنم حقوق دولت از عایدات خالص نمک و گوگرد صدی هفتاد و پنج باشد. (حاج میرزا مرتضی)
۵- بنده پیشنهاد مینمایم از عواید خالص معدن گوگرد حقوق دولت صدی شصت پرداخته شود. (سدیدالملک)
نایب رئیس- ماده هفتم قرائت میشود.
تدین- بنده راجع به دستور عرض دارم اجازه خواستم.
نایب رئیس- بفرمائید.
تدین- قبل از تنفس بر حسب پیشنهادی که بعضی از آقایان کردند راجع به مصارف روشنائی عتبات مقدسه اینطور قرار شد که آن قسمت راجع به روشنائی را در خارج پاکنویس کنند و بعد از تنفس مطرح شود اگر چنانچه آقای مخبر آن قسمت را تهیه کردهاند و آقایان موافق هستند بنده پیشنهاد میکنم که مابقی این لایحه نمک و گوگرد را بگذاریم برای بعد و لایحه روشنایی را مطرح کنیم.
نصرتالدوله (مخبر کمیسیون بودجه)- لایحه اش حاضر است تقدیم کردم.
نایب رئیس- مخالفی نیست؟
(گفته شد خیر)
(آقای امیر ناصر لایحه روشنائی را به شرح ذیل قرائت نمودند)
مصارف روشنائی اماکن مشرّفه و بقاع مقدسه واقعه در عراق عرب
قلم ۱۲ صرف روشنائی نجف اشرف به تولیت اولاد آقا سید موسی ۱۰۰ تومان
قلم ۱۳ صرف روشنائی چهل چراغ حرم مطهر نجف اشرف از بابت مالیات اصناف بدون تعیین اسم متولی ۲۲۵،۶۰ تومان
قلم ۱۴ صرف روشنائی نجف اشرف و سایر اماکن مشرّفه به تولیت شیخ جعفر آقا و شیخ احمد ولد آن شیخ تقی شماع ۹۱۰ تومان
قلم ۱۵ صرف روشنائی حرم مطهر حضرت سیدالشهداء علیهالسلام به تولیت آقا سید کاظم ۱۲۰ تومان
قلم ۱۶ صرف روشنایی یک دستگاه چهلچراغ ۲۴ لاله دولتی تقدیمی به آستان مقدس حضرت سیدالشهداء (ع) به تولیت آسید حسین ۲۳۶ تومان
قلم ۱۷ صرف روشنائی صحن مطهر حضرت سیدالشهداء علیهالسلام ۴۸۵،۸ تومان
قلم ۱۸ صرف روشنائی صحن مطهر حضرت سیدالشهداء علیهالسلام و طفلان مسلم ۳۳۲،۵ تومان
قلم ۱۹ صرف روشنائی حرم طفلان مسلم ۱۲۰ تومان
قلم ۲۰ صرف روشنائی چهلچراغ حرم مطهر و لنطر ایوان کاظمین (ع) به تولیت آقا شیخ علی کلیددار ۴۴۵،۶ تومان
قلم ۲۱ صرف روشنائی کاظمین (ع) به تولیت حاجی سید عبدالحسین ۱۵۰ تومان
قلم ۲۲ صرف روشنائی چهلچراغ حرم مطهر عسکرین علیهالسلام به تولیت حاج میرزا محمد علی ذوالریاستین و میرزا محمود اولاد مشارالیه ۲۵۰،۵۰ تومان
قلم ۲۲ صرف روشنائی صحن مطهّر حضرت ابوالفضلالعباس علیهالسلام به تولیت آقا شیخ علی ولد آقا شیخ موسی اعتمادالشریعه ۱۷۴،۴۰ تومان
قلم ۲۴ صرف روشنائی حرم مطهّر حضرت ابوالفضل علیهالسلام به تولیت آقا سید هاشم ۱۲۰ تومان
قلم ۲۵ صرف روشنائی حرم مطهّر حضرت ابوالفضل علیهالسلام به تولیت ولدان آقا شیخ هادی ۸۰ تومان
قلم ۲۶ صرف سقّاخانه صحن مطهّر حضرت ابوالفضل علیهالسلام ۱۶ تومان
قلم ۲۷ صرف روشنائی حرم مسلم ابن عقیل وهانی ابن غروه به تولیت شیخ حسین شیخ محسن ۸۰ تومان
قلم ۲۸ صرف روشنائی بقعه حضرت سید محمد واقعه در سامره به تولیت شیخ محمد ۱۶۰ تومان
قلم ۲۹ صرف روشنائی عتبات عالیات در وجه آقا سید ضیاء در بابت حقالتولیه ۲۵ تومان
از بابت ناهار سرکار فیض و صرف روشنائی حضرت معصومه علیهالسلام و غیره و
قلم ۳۰ صرف روشنائی چهلچراغ همایونی تقدیمی به حرم مطهر حضرت معصومه علیهالسلام ۱۵۰ تومان
قلم ۱۱۹ صرف مقبره مرحوم مظفرالدین شاه به تولیت آقا سید حسن ۱۲۰۰ تومان
اخراجات ناهار سرکار فیض آثار نقد ۱۰۰۰ تومان
جمع کل نقد ۶۴۸۱،۴ تومان
اخراجات ناهار سرکار فیض آثار جنس جو پنجاه خروار
مخبر- این صورت مطابق صورت جزوی که به عقر آقایان رسید (چنانچه ملاحظه فرمودید) راجع به روشنائی مقابر و اعتاب مقدسه است ولی سه قلم هم اضافه بر آن اقلام در این جا افزوده شده که به عرض آقایان میرسد اگر تصویب می فرمائید این قسمت هم ضمیمه مخارج روشنائی گردیده تصویب شود. یعنی این سه قلم را هم ضمیمه نموده و رأی بدهید و اگر تصویب نفرمودید و خواستید این قلم هم بماند تا در مابقی کتابچه مذاکره شود آنهم بسته به رأی آقایان است. این سه قلم یکی راجع به مخارج نهار خراسان است که گفته شد یکی دیگر راجع به چهلچراغ حضرت معصومه است و فقره سوم راجع به خرج مقبره مرحوم مظفرالدین شاه است که در نجف اشرف واقع است تولیتش هم با یکی از خدّام آستانه است بالاخره این سه قلم هم بر سایر اقلام روشنائی اعتاب مقدسه اضافه شده است حالا اگر آقایان این سه قلم اخیر را نمیخواهند جزو این صورت شود آن اقلام را قرائت می فرمائید و رأی میدهید و اگر هم تصویب می فرمائید که یک مرتبه تمام را رأی خواهند اما راجع به جنس گویا راجع به مصرف نهار حضرت رضا پنج خروار نوشته شده در صورتی که گندم و جو هر یک پنجاه خروار است استدعا میکنم این را هم اصلاح بفرمائید.
نایب رئیس- اولاً در سایر فقراتی که به تجزیه آنها رأی داده شده یک یک باید قیام و قعود رأی گرفت و بعد در مجموع با ورقه و ثانیاً آن سه قلمی که رأی داده نشده است بعد از اینکه به قسمت اول رأی داده شد آنوقت اگر میل ندارند قیمت اخیر مجزا میشود.
حاج میرزا مرتضی- مقبره مرحوم میرزا هم در عتبات است.
نایب رئیس- ظاهر در عتبات آنها نیست که برای تجزیه که داده شد فقط راجع به عتبات مقدسه بود حالا اگر میخواهید در سایر قسمتها هم رأی بدهید رأی علیحده لازم دارد اگر اجازه می فرمائید فعلاً داخل در اقلام شویم بعد رأی کلی بگیریم. آقای منتصرالملک (اجازه)
منتصرالملک- بنده خیلی موافق هستم که از آنچه راجع به اعتاب مقدسه است همانطور که قبلاً هم مذاکره شد رأی گرفته شود به جهت اینکه یک عده از آقایان متولیان اعتاب مقدسه مدتی است در تهران آمده و از برای این جزئی وجوه معطل هستند و به عقیده بنده هیچیک از آقایان مخالفت ندارند که آن سه قلم را هم اگر خواسته باشند ضمیمه شود بلکه اگر بیست تای دیگر هم باشد رأی میدهیم ولی نظر به اینکه در روز شنبه ۲۱ دلو که آن لایحه اولیه مطرح مذاکره بود آقای اقبالالسلطان منشی کمیسیون که به جای مخبر دفاع میکردند راجع به آن قسمتی که در راپُرت نوشته شده بود که (این مصارف روشنائی و تعزیه داری اعتاب مقدسه در تحت نظر و مراقبت مأمور سیاسی دولت باشد) اظهار کردند که اعضای کمیسیون این نظر را داشته به این واسطه شاید برای آقای حاج میرزا مرتضی و بعضی از آقایان نمایندگان سوء تفاهمی تولید شده باشد این بود که بنده لازم دانستم رفع آن سوء تفاهم را بنمایم. خدمات مرحوم آخوند اعلی الله مقامه بر همه کس واضح و هویدا است و همچنین مراتب علم و زهد و تقوی و دیانت آیت الله زاده آقای آقا میرزا مهدی بهیچوجه محل تردید نیست زیرا بنده سالهای دراز در اعتاب مقدسه بودهام و اطلاعات کامل دارم و مقصود هیچیک از اعضاء کمیسیون هم که این مسئله را در نظر گرفته این نبود که خدای نخواسته یک شبهه در امانت ایشان میرود بنده علاوه بر مراتب دیانت و امانت و خدمات ذی قیمت و علاقمندی مفرطی که ایشان به حکومت ملی و مشروطه ایران دارند میخواهم گوشزد آقایان بنمایم که خود آقای آقا میرزا مهدی کاملاً موافق هستند که ترتیبات مملکت ایران در تحت یک انتظامات بهتر از این در آید و اینکه در راپُرت قید کردند و در تحت نظر نماینده ایران در بین النهرین باشد چون بنده سالها در عتبات عالیات بودم و از وضعیات آن جا اطلاع دارم گمانم این است که به این ترتیب و چه بهتر و زودتر به آقایان متولیها برسد که آقای آیت الله زاده و سایر متولیان محترم که بنده همه را میشناسم و مردمان درستی هستند اینقدر دچار زحمت و عسرت برای صد یا صد و پنجاه تومان نشوند. مثلاً آقازاده مرحوم حاج میرزا حسین نوری که متصدی روضه خوانی در صحن مطهّر حضرت سیدالشهداء است و بایستی در یک موقع معینی روضه خوانی کنند (یعنی در ده روز عاشورا) مدتهای مدیدی معطل میشود و پول نمیرسد ما میخواستیم مأمور دولت ایران جدیت بکند و از دولت بخواهد که این پول را به موقع برسانند تا به مصرف برسد نه اینکه خدای نخواسته یک سوء نظری داشته باشیم و راجع به اعتاب مقدسه داخلی هم موافق هستیم و البته تمام آقایان رأی خواهند داد.
(از طرف نمایندگان- صحیح است)
نایب رئیس- اگر چه بنده که این جا نشستهام نباید زیاد صحبت بکنم ولی لابدم این چند کلمه را عرض کنم. بنده همچون میفهمم که آقایان خیال میکنند این یک پولی است که دولت از خزانه اش به آن جا میدهد و حال آنکه اینطور نیست این جو و کاه و غیره یک محلهایی دارد و از موقوفاتی که دولت اداره می کرده می داده است و سابقه را هم نباید از دست داد و اینکه آقای منتصرالملک فرمودند (چون مرحوم آخوند خدمت کرده است فلان طور باید باشد) چنین نیست اینها سابقههایی است که از قدیم معمول بوده که فلان چیز به فلان مصرف برسد.
منتصرالملک- بنده منکر سابقه نشدم.
نایب رئیس- غالباً اینطور است ولکن تصدیق میکنم که نظارت مأمور سیاسی ایران هم خیلی خوب است ولکن همین شبهه باید از آقایان رفع شود و باید بدانند که این اقلام یک محلهایی داشته است. موقوفات داشته و تمام مجانی و انتقاتی نیست و بنده در این مسئله تبعیت مجلس را میکنم لکن دادن مالالاجاره املاک تصویب مجلس نمیخواهد چه مجلس تصویب کند چه نکند باید داده شود. آقای شیخالرئیس (اجازه)
شیخالرئیس- راجع به اینکه می فرمائید سه قلم را اضافه کنند بنده عرض میکنم مقصود از لفظ استثناء این نبود که فقط آن قسمتهایی که راجع به روشنائی اعتاب مقدسه عراق عرب است تصویب شود و بقیه بکلی بماند یک قسمت دیگری هم راجع به حضرت رضا است و گویا آقایان فراموش کردهاند که اینها تمام رأی لازم دارد. اینکه این قسمت را جلو انداختهاند برای این بود که زودتر بگذرد واِلا البته مابقی را بعد رأی خواهند داد ولی این قسمت چون اغلبش موقوفه روشنائی بود آقایان محترم رأی دادند آن چیزهایی که منضم به مصارف اعتاب مقدسه است داده شود و گمان میکنم این ۳ قلم هم ملحق به آن رأی است و بایستی در این ۳ قلم هم رأی بدهیم.
نایب رئیس- اگر مذاکرات کافی است وارد در اقلام شوم.
(اظهاری نشد)
همینطور که مرتب است در یکی یکی به قیام و قعود رأی میگیریم در تام اقلام با ورقه. آقای آشتیانی (اجازه)
آقا میرزا هاشم آشتیانی- بنده تصور میکنم بعد از آنکه همه آقایان موافقت میفرمایند لازم نیست تجزیه شود کسی هم تقاضای تجزیه نکرده تمام این قلم را بخوانید و بعد با ورقه رأی گرفته شود.
مخبر- ماده که برای رأی دادن لازم بود بنده تقدیم کردم و در خدمت آقای رئیس هست اگر آقایان موافقت بفرمایند باید نسبت به آن ماده جمع کل اقلام تصویب شده است رأی بدهند حالا برای اینکه اگر یک اختلافاتی هست رفع بشود بنده پیشنهاد میکنم آقای نایب رئیس اول به آن جمع اقلام اولی که متعلق به اعتاب مقدسه عراق عرب است و جمع آن ۴۱۳۱ تومان و ۴ قران است به قیام و قعود رأی بگیرند بعد نسبت به آن ۲ قلم ثانی که ۲۳۵۰ تومان است به قیام و قعود رأی بدهند آنوقت به جمع کل این ۳ قلم با ورقه رأی گرفته شود.
نایب رئیس- ترتیب نظامنامه این است که به کل واحد به قیام و قعود رأی گرفته شود بعد به مجموع با ورقه.
مخبر- کسی تقاضای تجزیه نکرده است یک ماده واحده است که پیشنهاد شده اگر کسی تقاضای تجزیه نکند باید قلم به قلم رأی گرفته شود و خود بنده تقاضای تجزیه نسبت به آن ۳ قلم کردم. (ماده واحده به شرح ذیل قرائت شد)
ماده واحده- به وزارت اعتبار داده میشود که مطابق صورت ضمیمه مبلغ ۶۴۸۱،۴ نقد و مقدار یک صد خروار غله از بابت هذهالسنه ایت ئیل ۱۳۰۱ مطابق معمول سنواتی با نظارت قونسول ژنرال ایران در قسمتی که راجع به اعتاب مقدسه عراق عرب است به استثناء آنچه که متولیان آن در تهران حاضرند و در هذهالسلنه نظارت نسبت به آنها لازم نیست. (فیروز)
مخبر- بنده تقاضا کردم که به دو قلم تجزیه شود اول ۴۱۳۱،۴ تومان و ثانی ۲۳۵۰ تومان به عبارت آخری ۲ قسمت دارد یکی راجع به اعتاب عالیات عراق عرب است که صورت آن را خدمتتان دادهام و جمعش ۴۱۳۱،۴ تومان است در این قسمت به قیام و قعود باید رأی گرفت همچنین در ثانی به ۲۳۵۰ تومان نقد و ۵۰ خروار گندم و ۵۰ خروار جو و در مرتبه ثالث یک رأی کلی با ورقه اخذ شود.
آقا سید فاضل- بنده سئوالی دارم میخواهم بدانم تکلیف در موقع رأی چیست؟ (از طرف نمایندگان- مذاکرات کافی است)
نایب رئیس- بفرمائید.
آقا سید فاضل- روشنائی اعتاب عالیات عنوان شده است (هیاهو و همهمه)
آقا سید فاضل- بنده خیال کردم اجازه دادید
نایب رئیس- آقایانی که با این جزء از ماده واحده موافقند که ۴ هزار و صد و یک تومان و چهار قران در مورد ۱۸ قلم صرف شود قیام فرمایند. (اکثر نمایندگان قیام نمودند)
نایب رئیس- تصویب شد. در مورد ۳ قلم دیگر که ۷ هزار و سیصد و پنجاه تومان نقد و ۵۰ خروار گندم و ۵۰ خروار جو میباشد.
حاج سید اسدالله- بنده عرضی دارم.
نایب رئیس- بفرمائید.
حاج شیخ اسدالله- در موضوع مصارف روشنائی عتبات عالیات عراق عرب رأی داده شد و تصویب شد و اگر بخواهیم وارد در سایر اقلام بشویم باز خیلی اقلام هست. تا این جا برای مصارف روشنائی بقعه مرحوم مظفرالدین شاه رأی بدهیم ولی راجع به مصارف مقبره مرحوم حاج شیخ مرتضی قلم رد بکشیم؟
همچنین از این اقلام خیلی هست مثلاً راجع به نهار حضرت رضا که معلوم نیست چه ترتیب میشود آقایان آن را با یک حرارتی تلقی میکنند و مخصوصاً آقای شیخ الرئیس به این مطلب علاقه زیاد دارند ولی بنده علاقه دارم پولی که دولت میدهد به مصرف خیر برسد و علاقمند نیستیم که آستانه مقدسه رضوی که سالی یک کرور عایدی دارد باز هزار تومان هم بابت نهار از خزانه دولت به آن جا بدهیم و معلوم نباشد کی میخورد بنده به این قسمت علاقه ندارم و آزادانه هم میگویم حالا آقای معتمدالسلطنه علاقه دارند آزادند و بنده عقیدهام این است که باید موقوفات آن جا درست اداره بشود که حضرت رضا را مقروض نکند و دولت ایران هم نباید یک دینار به آن جا بدهد زیرا اگر عایدات حضرت رضا را حیف و میل نکنند و نخورند مخارج آن آستانه را کفایت میکند و بنده هم خجالت نمیکشم و میگویم نباید یک شاهی به آن جا داد و نباید گذاشت که هرج و مرج و بهل بشو باشد. آنوقت آقای معتمدالسلطنه به عنوان دیانت بر بنده حمله میکنند.
بنده با این ۳ قلم مخالفم و چون کمیسیون باید در سایر اقلام دقت نماید به عقیده بنده باید در این ۳ قلم هم دقت کند و یک اقلامی است که باید رد شود چون شهریههایی است که به اسم روشنائی به مجلس پیشنهاد شده است و این ۳ قلم هم باید باقی باشد تا در ثانی نسبت به آنها تصمیمی اتخاذ شود.
مخبر- میخواهم یک توضیحی به آقای حاج شیخ اسدالله عرض کنم اگر چه نظریه ایشان دعوت به رد این اقلام نبود بلکه دعوت به این بود که این ۳ قلم در ضمن این صورت تجزیه شده نباشد و جزو اقلام دیگری باشد بنده این جا باید ۲ توضیح خدمت ایشان عرض کنم یکی این که میفرمایند کمیسیون باید وارد در اقلام شود البته کمیسیون بودجه جدید برای سال آتیه چون مدتش هم بیشتر است وارد در اقلام خواهد شد اما کمیسیون بودجه قدیم راجع به سال جاری که فعلاً نزدیک است به آخر برسد بهیچوجه داخل اقلام نخواهد شد و هر ترتیبی که بخواهید نسبت به این قسمت بنمائید باید خودتان در مجلس بکنید باید در مجلس صورت بدهید کمیسیون بودجه برای اینکه از روی دقت و اطلاع نتوانست از برای قسمتهای امساله این اقلام تصمیمی اتخاذ کند به این ملاحظه داخل اقلام نخواهد شد. مگر اینکه در صورت تقدیم شده از طرف دولت یک اختلافاتی باشد در آن صورت کمیسیون آنها را اصلاح خواهد کرد ولی وارد در اقلام نخواهد شد. یک مطلب دیگری که بنده میخواستم به آقای حاج شیخ اسدالله تذکر بدهم یک قسمتش را هم باید آقای شیخالرئیس توضیح بدهند ولی راجع به یک قسمت دیگر بنده عرض میکنم یکی از عللی که این اقلام سه گانه ضمیمه شده این بود در موقعی که یک قسمت از مصارف روشنائی بقاع متبرکه عراق عرب را در مجلس شورای ملی جلو میاندازد بنده سزاوار نمیدانستم مصارف روشنائی مقبره مرحوم مظفرالدین شاه (که تنها مقبره پادشاه ایران است که در خارجه واقع شده) آن پادشاهی که فرمان مشروطیت ایران را صادر کرد و از اثر موافقت و حسن نیت او بوده است که این مملکت مشروطه شده است آن را به تأخیر بیندازند ولو برای ۲ روز هم باشد.
نایب رئیس- مذاکرات در اقلام ۳ گانه کافی است؟ (جمعی گفتند کافی است)
نایب رئیس- رأی میگیریم به کافی بودن مذاکرات. آقایانی که تصویب میکنند قیام بفرمایند. (اغلب نمایندگان قیام نمودند)
نایب رئیس- معلوم میشود کافی است. آقای حاج میرزا اسدالله خان پیشنهاد کردهاند هزار تومانی که به جهت نهار است استثناء شود.
مخبر- پیشنهاد حذف نمیشود کرد.
حاج میرزا اسدالله خان- بنده مطابق نظامنامه تقاضا کردم که این ۳ قلم از هم تجزیه شود و برای رفع سوء تفاهم هم عرض میکنم که بنده مخالف با این هزار تومان نیستم و تقاضا کردم تجزیه شود.
نایب رئیس- آقای حاج میرزا اسدالله خان تقاضا کردند که این ۳ قلم یکان یکان رأی گرفته شود. آقایانی که با قلم اول موافقند که هزار تومان نقد و ۵۰ خروار گندم و ۵۰ خروار جو باشد و به عقیده بنده رأی نمیخواهد زیر اینها مالالاجاره موقوفات است.
حائریزاده- اگر وقف است چرا در مجلس مطرح شده است؟
نایب رئیس- شما باید فرمایش را بفرمائید و بنده هم باید این عرض را بکنم که هزار تومان نقد و ۵۰ خروار گندم و ۵۰ خروار جو و مالالاجاره است و ربطی به خزانه دولت ندارد رأی میگیریم آقایانی که تصویب میکنند قیام بفرمایند (اغلب نمایندگان قیام نمودند)
نایب رئیس- تصویب شد. قلم دوم صرف روشنائی چهلچراغ همایونی تقدیمی به حرم مطهّر حضرت معصومه صد و پنجاه تومان. آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند. (جمع کثیری قیام نمودند)
نایب رئیس- تصویب شد. قلم سوم صرف روشنائی مقبره مرحوم مظفرالدین شاه در نجف اشرف به تولیت آقا سید حسن کلیددار هزار و دویست تومان. آقایانی که موافقند قیام نمایند. (جمعی از نمایندگان قیام نمودند)
نایب رئیس- تصویب شد. رأی میگیریم به ماده واحده که مشتمل بر ۲ فقره است. آقایانی که موافقند ورقه سفید خواهند داد.
سردار فاخر- اجازه می فرمائید؟
نایب رئیس- در بین رأی نمیشود صحبت کرد و برخلاف نظامنامه است.
سردار فاخر- هنوز کسی رأی نداده است. (در این موقع اخذ و استخراج آراء به عمل آمده و نتیجه به طریق ذیل حاصل گردید)
ورقه سفید علامت قبول ۵۹
نایب رئیس- به اکثریت ۵۹ رأی از ۷۲ نفر حضار تصویب شد. شاهزاده محمد ولی میرزا راجع به پنبه طومانیانس از آقای وزیر مالیه سئوالی داشتند.
محمد ولی میرزا- چند ماه قبل از این توسط مقام ریاست سئوالی از وزیر مالیه کردم راجع به رفع توقیف از مالالتجاره طومانیانسها در بنادر بحر خزر. در چند ماه قبل که بنده عضو کمیسیون ارومیه بودم راجع به وجه اعانه که جمع شده بود شنیدم که پنجاه هزار تومان از این وجه اعانه به تجارتخانه طومانیانسها تحویل داده شده و در آنوقت با رئیس دولت مذاکره کردیم که این وجه اعانه چطور میشود و تکلیف آن چیست؟
پس از مذاکرات زیاد اظهار شد که عجالتاً مقدور و میسر نیست که از تجارتخانه طومانیانس وجهی وصول کنیم الا اینکه طومانیانس یک مقداری مالالتجاره در بنادر بحر خزر دارد که تحت توقیف دولت است و مخصوصاً برای مالالتجاره مشتریهای زیادی در نظر داشت که هر وقت روزش رسید وجه اعانه ارومیه از آن پرداخته شود.
بعد از چندی شنیده شد که رفع توقیف از آن مالالتجارهها شده است این بود که بنده در آن موقع از وزارت مالیه سئوال کردم که این مسئله صحت دارد یا نه؟ و اگر صحبت ندارد تکذیب کند.
بعلاوه، خود دولت هم بالغ بر سیصد هزار تومان از آن تجارتخانه طلبکار است ولی قسمت عمده عرض بنده راجع به وجه اعانه ارومیه است.
تکلیف اهالی ارومیه چیست و در چنین موقعی که خود دولت به تصویب مجلس شورای ملی باید به اهالی آن جا کمک بکند نباید وجه اعانه که از بلاد دوردست ایران یک تومان و دو تومان جمع شده از بین برود این بود که بنده سئوال کردم و از آقای وزیر تقاضا میکنم راجع به برطرف شدن توقیف مالالتجاره و وجه اعانه اهالی ارومیه بطور واضح و صریح جواب بفرمائید تا اسباب اطمینان اهالی حاصل شود.
وزیر مالیه- عرض میکنم که قضیه تجارتخانه طومانیانس و مسئله توقیف پنبه که در ضمن آن بوده است یک مسئله خیلی مفصلی است و تصور نمیکنم لازم باشد که تمام جزئیات آن را به عرض آقایان برسانم و به طور خلاصه عرض میکنم در موقع جنگ بینالمللی برای تجارتخانه طومانیانس پاره مشکلات رخ داد و مردم و دولت از آن تجارتخانه مطالباتی داشتند در آن موقع از طرف دولت اقدام شد و یک مقداری مالالتجاره طومانیانس در بنادر بحر خزر توقیف گردید از آن جمله مقداری پنبه که در بندر خزر و سایر بنادر مازندران موجود بود و چون حکم صادر شده بود که این پنبه در توقیف بماند البته یک حکمی هم باید صادر شود که از توقیف خارج گردد و در این قضایا صحبت زیادی شد و کمیسیونی در وزارت مالیه از نمایندگان وزارتخانههای مختلفه وزارت داخله و خارجه و عدلیه و جنگ و تجارت تشکیل شد که به حسابهای تجارتخانه طومانیانس رسیدگی کرده و نتیجه را به دولت پیشنهاد کند ولی عجالتاً آن پنبه در حال توقیف باقی است و هنوز از توقیف خارج نشده است ولی همان طور که محمد ولی میرزا اشاره کردند مسئله ارومیه نظر دولت را کاملاً متوجه ساخته است که هر چه زودتر یک فکر اساسی برای اهالی آن جا بنماید و علاوه بر مبلغ معینی که برای وجه اعانه جمع شده است یک استقراضی هم برای اهالی آن جا بنماید و در تحت یک اصولی که مرتباً به مصارف صحیحه خودش برسد به آنها بدهد قبلاً هم ریاست کل مالیه به وزارت مالیه پیشنهاد کرده است و عجالتاً یک استقراض تقاضا خواهد شد و چون اصولاً دولت تصمیم نگرفته است که پنبه را از توقیف خارج بنماید تصور میکنم که یک قدری مشکل باشد که برای این پنجاه هزار تومان این کار را بنماید ولی اطمینان میدهم که خیلی زود بتوانیم نتیجه عملیات کمیسیونی را که برای این کار تشکیل شده است به عرض مجلس برسانم و مخصوصاً طوری شود که دولت و اشخاص هم که از تجارتخانه مطالبات داشتند به حقوق خودشان برسند و اینکه اشاره فرمودند دولت سیصد هزار تومان از تجارتخانه طلب کار است بنده عرض میکنم دولت بیش از اینها طلب دارد و اگر راجع به اعانه ارومیه از طرف وزارت مالیه یک اقداماتی شود مجلس شورای ملی از کمک خودشان مضایقه نفرمایند تا تکلیف تجارتخانه طومانیانس طوری حل شود که هم تجارتخانه بتواند طلب طلبکارهای خود را اعم از دولت و افراد بپردازد و هم بتواند داخل کار شود.
محمد ولی میرزا- چون انجام کار تجارتخانه طومانیانس ممکن است خیلی طول بکشد و این وجه اعانه هم جزء مطالبات نیست بنده از آقای وزیر مالیه تقاضا دارم که معادل این وجه اعانه از پنبه به فروش برسد و وجه اعانه اهالی را برسانند و موکول به اختتام عملیات کمیسیون ننمایند.
وزیر مالیه- اعانه ارومیه قهراً داخل این مسئله شده است و چون کمیسیونی برای این کار تشکیل شده است که تجارتخانه را رسیدگی نماید البته تصدیق می فرمائید که بطور جزء نمیتوان در یک چنین کار مهمی داخل شد بعلاوه عرض کردم وزارت مالیه در نظر دارد یک مبلغی پیشنهاد نماید که قرض کنند و به آنها بدهند تا یک قراری راجع به پنبه و اساس کار داده شود واِلا اگر مجلس تصویب میکند ما این کار را بکنیم.
نصرتالدوله- اجازه نمیخواهد.
نایب رئیس- آقای کازرونی در موضوع بانک ایران از آقای وزیر مالیه سئوالی دارند.
آقا میرزا علی- بنده چون قبلاً اطلاع ندادهام معهذا اگر آقای وزیر مالیه حاضر هستند سئوال بکنم و اگر حاضر نیستند بفرستم بعد جواب عرض کنم.
نایب رئیس- آقای وزیر چه میفرمایند؟
وزیر مالیه- خوب است بفرستند بعد جواب عرض کنم.
نایب رئیس- آقای آقا میرزا ابراهیم قمی در موضوع سد جاجرود سئوالی دارند.
آقا میرزا ابراهیم قمی- بنده هم اطلاع ندادهام
نایب رئیس- آقای شیخالرئیس (اجازه)
شیخالرئیس- اولاً راجع به اینکه در مجلس راجع به انتخابات مازندران مذاکره شد عرض میکنم البته خاطر آقایان نمایندگان مسبوق است که ترتیب این بود هر وقت در مطلبی که جزو دستور بود همه حرف میزدند ولی اگر مطلب مخصوصی بود در اول یا در آخر جلسه از آقای رئیس یا نایب رئیس اجازه میگرفتند و حرف میزدند لهذا بنده هم حالا اجازه خواستم که راجع به این مطلب عرایضی بکنم ولی از دو سه ماه به این طرف این مطلب مراعات نمیشود یک نفر دو نفر که در یک موضوعی صحبت کردند آقایان دیگر چون میبینند یا بر خلاف نظامنامه است یا خسته میشوند مذاکرات را ختم میکنند و این سابقه خوبی نیست و باید مواد نظامنامه کاملاً مراعات بشود اگر مطلب مخصوصی باشد که باید اول یا آخر جلسه اجازه خواست و حرف زد و اگر در جزو دستور باشد که مفصلاً صحبت میکنند خلاصه راجع به انتخابات مازندران بعضی از آقایان دست راست فرمودند که چون سه چهار ماه به آخر سال بیشتر باقی نمانده است انتخاب وکیل لازم نیست به این جهت عرض میکنم که اساس مشروطیت جزاً و کلاً تعطیل بردار نیست و مطابق قانون وقتی که یک نفر وزیر معزول شد یا سلب صلاحیت از او شد یا استعفا داد باید به جای او انتخاب شود و باید فوراً در حوزه انتخابیه او شروع به انتخابات بشود و انجمن نظار را تشکیل بدهند و به انتخابات خاتمه بدهند و اگر چنانچه مردم خودشان رأی ندادند نظامنامه تکلیف دیگر معین کرده است که آقایان بهتر می دانند واِلا این سابقه خوبی نیست که در مجلس گذاشته شود. چون هر قسمتی از مملکت حق دخالت در امور سیاسی دارد و این حق تأمین نمیشود مگر به بواسطه نماینده و حالا نمیشود این مطلب را سابقه قرار داد که چون نمایندگان تهران یک سال انتخابات شان عقب افتاده است جاهای دیگر هم که انتخابات شان عقب افتاده است انتخاب نشوند ...
شیخالاسلام- حضرت والا ۳ ساعت از شب میرود
شیخالرئیس- شانزده ساعت برود مادامی که مجلس منعقد است باید مذاکره بشود هر وقت میل ندارید تشریف ببرید. قسمت دیگر راجع به این است که در موقع مذاکره راجع به لایحه روشنائی اختلاف نظری پیدا شده و گمان میکنم اگر تفسیر نشود برای آقایان تولید سوء تفاهم شود این است که عرض میکنم مقصود آقای حاج شیخ اسدالله و سایر آقایانی که راجع به ناهار حضرت رضا رأی ندادهاند مخالفت نبود مقصودشان تقدم و تأخر بعضی اقلام بود و نیز توضیح میدهم که راجع به این یک قلم بنده خودم در خراسان بودم و ماهی پانصد تومان در ماه رجب و شعبان و رمضان خرج میشود و تمام اعیان و اشراف و طبقات مختلفه مخصوصاً زوار از برای روضه دعوت میشوند و این پول هر ساله به این مصرف میرسد به این جهت ما علاقمندیم که این خیرات و میراث هر سال باقی و پایدار بماند.
اما علت اینکه جمعی از آقایان محترم پیشنهاد فرمودند که آن قسمت راجع به اعتاب مقدسه امروز مطرح شود مرادشان این نبوده است که سایر قسمتهای راجع به مقابر علماء و غیره در مجلس مطرح نشود یا رد شود البته مابقی دیگر هر یک در جای خود لازم است مثلاً راجع به روضه خوانی است یا مصارف خیریه است. آب کردن آب انبارها و حفظ مقابر علماء و فضلا است مثل مرحوم میرزای شیرازی یا مرحوم حاج شیخ مرتضی و حاج ملا هادی سبزواری از اینها همیشه ملت قدردانی خواهد کرد و البته احساسات ما در این موضوعات بیشتر از سایر دُوَل بوده است به همین دلیل است که بعضی از اولادشان را از ارث محروم کرده و برای این قبیل مصارف تخصیص دادهاند معین است وقتی برای یک سرباز گمنامی که در یک نقطه یک مملکتی پیدا میشود اینطور قدردانی کنند برای این اشخاصی که اسمشان در این جا ذکر شده به طریق اولی بایستی قدردانی کرد به این جهت بود که بنده پیشنهاد کردم بقیه اش جزو دستور فردا شود زیرا مقصود ما این نیست که اینها قطع شوند. خیر، باید یکی یکی مطرح شود.
وزیر مالیه- بنده راجع به دستور فردا عرض دارم. چندی است وزارت مالیه لایحه تشکیل خزانه داری را به مجلس تقدیم کرده است چون وزارت مالیه به این مسئله خیلی اهمیت میدهد استدعا میکنم فردا جزو دستور باشد.
نایب رئیس- چون عده برای رأی گرفتن و مذاکره کافی نیست اگر آقایان موافق باشند جزء دستور شود.
حائریزاده- تعیین دستور با رئیس است.
نایب رئیس- اولاً دستور بقیه لایحه روشنایی، ثانیاً لایحه حق اولویت راه آهن ...
معتمدالدوله- بنده عرض دارم
نایب رئیس- دیگر چه فرمایشی دارید؟ لایحه حق اولویت راه آهن که جزو دستور شد. ثالثاً راپُرت کمیسیون بودجه راجع به بعضی جزئیات، رابعاً قانون انتخابات، خامساً قانون خزانه داری که فوریت آن تقاضا شده است. حالا باید رأی گرفته شود. (گفتند رأی داده شد)
نایب رئیس- آقای ارباب کیخسرو (اجازه)
ارباب کیخسرو- تقاضای آقای وزیر مالیه منافاتی ندارد ممکن است جزو دستور گذاشته شود و فردا راجع به فوریت آن رأی بگیریم.
نایب رئیس- فردا باید مذاکره کنیم.
(مجلس تقریباً سه ساعت از شب گذشته ختم شد)
رئیس مجلس - مؤتمنالملک