مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۱ مهر ۱۳۰۶ نشست ۱۵۱
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری ششم | تصمیمهای مجلس | قوانین بنیان ایران نوین |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری ششم |
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره۶
جلسه: ۱۵۱
صورتمشروح مجلس سهشنبه ۱۱ مهر ماه ۱۳۰۶ مطابق ۷ ربیعالاول ۱۳۴۶
فهرست مندرجات:
۱-تصویب مرخصی آقازاده سبزواری، بهار، حاج آقا حسین زنجانی
۲- مذاکره نسبت به خبر کمیسیون بودجه راجع به حقوق ورثه امیر سیفالدین میرزا جهانبانی
۳-سؤال آقای شریعت زاده از آقای معاون وزارت فوائد عامه راجع به نفت مازندران و راه شوسه مازندران و جواب آقای معاون
۴- بقیه شور ثانی نسبت به قانون بلدی از ماده ۳۳ الی ماده ۳۷
۵- قانون اجازه پرداخت هشتاد هزار تومان شهریه به اولاد مرحوم امیر سیفالدین میرزا جهانبانی
(مجلس سه ساعت قبل از ظهر بریاست آقای پیرنیا تشکیل گردید) (صورت مجلس یکشنبه نهم مهر ماه را آقای دیوان بیگی قرائت نمودند)
رئیس – آقای آقا سید یعقوب.
آقا سید یعقوب – در آن ماده بیست و نه دو مسئله را بنده اظهار کردم مسئلة ثانی هم بیشتر توجه بمجلس
بود که عوائد را نوشته بود. چون در ماده این طور نوشته بود: اضافه کردن بر اصل مالیات. بنده اظهار کردم که همان عوائد مالیات مستغلات کفایت میکند و این مسئله که منظور نظر بنده بود. چون ذکر نشده خوب است در صورت مجلس ذکر شود.
رئیس – ذکر شده است. صورت مجلس دیگر ایرادی ندارد؟ (گفته شد خیر)
رئیس – صورت مجلس تصویب شد.
رئیس – خبرهای کمیسیون مرخصی قرائت میشود (بشرح ذیل خوانده شد) آقای آقازاده سبزواری نمایندة محترم سبزوار مطابق تصدیق تلگرافی که از دکتر افتخار زادة خراسانی مخابره کردند کمیسیون عذر غیبت ایشان را موجه دانسته و با مرخصی بیست روزة معزی الیه از دهم شهریور موافقت نموده تصویب مینمایند اینک راپورت آن تقدیم میشود.
رئیس – آقای دادگر.
دادگر – موافقم.
رئیس – آقای حاج میرزا مرتضی.
حاج میرزا مرتضی – بنده با مرخصی آقای آقازاده (نماینده محترم) مخالف نیستم با طرز رفتار کمیسیون عرایض مخالفم. عرض میکنم کمیسیون محترم عرایض مسئله نؤمن ببعض و نکفر‘ ببعض را مطمح نظر خودش قرار داده است در بعضی موارد بقدری سخت گیری مینمایند که با هیچ عذر موجهی و دلیل موجهی هم اجازه نمیدهند و در بعضی موارد با کمال سهولت و خوبی اجازه میدهند. بنده عقیدهام این است که کمیسیون محترم عرایض یک رویة ثابت را بایستی پیش بگیرد یا بتمام اشخاص اعم از اینکه عذر موجه داشته یا نداشته باشند بایستی اجازه نمیدادند یا به همة اشخاص اجازه میدادند و یا اینکه حقیقتاًعذر موجه را مدرک قرار میدادند و به اشخاصی که عذر موجه داشتند اجازه میدادند در همین مجلس بعضی اشخاص هستند که عذر موجه دارند. تصدیق دکتر هم دارند. با این حال اجازه نمیدهند و ببعضی اشخاص با همان دلیل عذر موجه و تصدیق دکتر اجازه میدهند بنده مخصوصاً میخواستم از آقایان استدعا کنم یک رویة را که نسبت به همه عمومی و یکسان باشد پیش بگیرند.
رئیس – رأی میگیریم.
زوار – اجازه میفرمائید از کمیسیون دفاع کنم.
رئیس – مخبر میخواهد دفاع کند.
نجومی (مخبر) – عرض کنم در موضوع مرخصیها بطور کلی چندی است همة آقایان ملاحظه میفرمایند که یک مرخصی هائی در کمیسیون قبل به آقایان داده شده آنهم مرخصیهای ممتد سه ماهه و دو ماهه کمیسیون ثانوی مواجه شد با مقداری از مرخصیهای قبل و مقداری مرخصی هائی که بعد تقاضا شد. البته نظر مجلس مؤثر است نظر کمیسیون یک چیز فرعی است البته هر طور کمیسیون نظرش میرسد میگوید ولی وقتیکه مجلس تصویب کرد صحیح است. مجلس یک مرخصی هائی را تصویب کرد بعد هم بطور کلی یکماه تعطیل شد وقتیکه مجلس مفتوح شد و شروع به کار کردند با اینکه همة آقایان یکماه مرخصی داشتند باز کمیسیون مواجه شد با یک تقاضاهای مرخصی دو ماهه و سه ماهه در صورتیکه مجلس یکماه هم تعطیل بوده است اگر ما میخواستیم این مرخصیها را تصویب کنیم با آن نظریکه قبلا مجلس نشان داد و روی موافقت نشان نداد و گفت این مرخصیها برای چیست البته باز هم موافقت نمیکرد پس عمل کمیسیون در سایة نظر مجلس است مجلس هر طور میل داشته باشد کمیسیون هم نظر مجلس را رعایت میکند و نظر خاصی با کسی ندارد اغلب هم هی نیمساعت از اول وقت و نیمساعت از آخر وقت اجازه میخواهند …
یکنفر از نمایندگان – همیشه اینطور بوده
مخبر – بلی همیشه اینطور بوده است ولی هیچوقت مجلس اعتراضی باین عمل نداشته و نظامنامه هم تکلیف قاطعی برای این کار معین نکرده میگوید عذر موجه. کمیسیون در این قسمت چند نظر را گرفته یکی اینکه اگر مریض باشند معافند با تصدیق طبیب. دوم اینکه اگر برای یکنفر اتفاق سوئی افتاد و عذر او موجه بود البته کمیسیون در یک چنین مواقعی عذر آقایان را میپذیرد ولی چون یکماه مرخصی را مجلس تصویب کرده بود کمیسیون از دادن اجازههای ممتد خودداری نمود. اما اینکه آقا میفرمایند کمیسیون تبعیض کرده اینطور نیست در این راپورت هم نوشته شد که چون ایشان مریض بودهاند و تصدیق دکتر هم آوردهاند باین جهت کمیسیون مرخصی ایشانرا تصویب کرده است و در خصوص مرخصی آقا چون تصدیق طبیب نبود تصویب نشد. حالا که خود آقا آمدهاند بطهران یک تصدیقی آوردهاند که من در آنموقع ناخوش بودهام و چون مجلس رد کرده بود دیگر کمیسیون نمیتوانست کاری بکند والا کمیسیون نظر حب و بغضی ندارد.
رئیس – رأی گرفته میشود بمرخصی آقای آقازاده سبزواری آقایانیکه تصویب میکنند قیام فرمایند. (اغلب قیام نمودند)
رئیس – تصویب شد (خبر راجع بمرخصی آقای بهار بشرح ذیل خوانده شد)
آقای ملک الشعراء بهار تقاضای پانزده روز مرخصی نمودند کمیسیون از ۲۲ تیر ماه تصویب و راپورت آن تقدیم میشود.
رئیس – آقای آقا سید یعقوب.
آقا سید یعقوب – بنده اصلا نفهمیدم کی بود و بقدری شلوغ کردند که معلوم نشد از کی تا کی است (مجددا بشرح فوق خوانده شد)
بهار – اجازه میفرمائید؟
رئیس – بفرمائید.
بهار – گویا اشتباهی شده است بنده بیست روز اجازه خواسته بودم شاید در کمیسیون محترم اشتباهی شده است استدعا میکنم بیست روز اجازه بفرمائید.
رئیس – دو راپورت است، آقایانیکه مرخصی پانزده روزه آقای بهار را تصویب میکنند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند)
رئیس – تصویب شد (خبر کمیسیون راجع به مرخصی پنج روزه آقای بهار بشرح ذیل خوانده شد) آقای بهار تقاضای پنجروز تمدید مرخصی نمودند کمیسیون بملاحظة مرخصیهای ممتد ایشان با تقاضای زبور موافقت نکرده اینک راپورت تقدیم میشود.
رئیس – آقای بهار.
بهار – عرض کنم میخواهم تفصیل این مرخصی را حضور آقایان عرض کنم و بعد البته اگر آقایان نظر کمیسیون را صلاح دانستند موافقت کنند والا موافقت با مرخصی بنده بفرمایند. اقایان مسبوقند که دوازده سال است بنده از طهران خارج نشده و بخراسان که زندگانی من آنجا است نرفته بودم در دهة اول محرم این طور قرار بود که بعد از عاشورا مجلس تعطیل باشد و بنده تصور نمیکردم که ماه صفر تعطیل بشود خیال میکردم که بعد از عاشورا بتعطیل رأی داده خواد شد لهذا قبل از عاشورا برای اینکه هم بزیارت آستانه مقدسه در آن ایام مشرف بشوم و هم در آن ایام که تعطیل مجلس داده میشد به کارهای شخصی خودم که چند سال بود نرسیده بودم رسیدگی کنم حرکت کردم و احتیاطاً اجازه پانزده روز مرخصی از مجلس خواستم که اگر احتیاطاص تعطیل نشود آن اجازه تقدیم شود بعد از آنکه وارد خراسان شدم معلوم شد مجلس تعطیل نشده و از پانزدهم محرم تا پنجم صفر مشغول
کار بودهاند و از پنجم صفر تعطیل شده است. غره صفر روز ختم تقاضای مرخصی پانزده روزة بنده بود دیدم اگر حرکت کنم بیایم طهران پنج روز بیشتر وقت نیست و باز دچار تعطیل دیگری خواهم شد و کارهای بنده هم آنجا ناتمام بود و چون این پنج روز فقط فاصلة بین پانزده مرخصی بنده و تعطیل یکماهه مجلس واقع شد و قابل اینکه بنده حرکت کنم بیایم طهران نبود باین جهت این پنجروز را تقاضا کردم عرض دیگری هم که دارم و غالب آقایان هم گرفتار آن هستند راجع به رویه ایست که کمیسیون عرایض در موضوع کسالت اقایان نمایندگان پیش گرفته است خود بنده چند روز قبل آقایان رفقائی که در جوارشان بودم میدانند مبتلی بزکام سختی شدم و در یکی از جلسات تب کرده بودم و یک روز در منزل افتاده بودم و نتوانستم شرفیاب شوم. مسئله زکام و گریپ هم یک چیزی نیست که طبیب بیاید سر وقت انسان و تصدیق طبیب شامل حال شود. خود شخص معالجه میکند و محتاج به طبیب نیست. بنده اجازه خواستم که چون ناخوش هستم از شرفیابی معذورم و از آمدن در جلسه علنی عذر میخواهم. کمیسیون عرایض نوشته است چون تصدیق طبیب نداشت مرخصی فلانکس رد شد و در اداره مباشرت هم آن یک روز که مریض بودم بموجب رد کمیسیون جزء جرائم شده است. خواستم خاطر کمیسیون محترم را متذکر شوم که نمایندگان مجلس شورای ملی شاگرد مکتبی نیستند که حتما اجازه نامة طبیب سرگذر را بیاورند تا اظهاراتشان مصدق واقع شود. اگر کمیسیون عرایض اظهار نمایندگان مجلس شورای ملی را کمتر از تصدیق یک طبیبی اهمیت میدهد خود داند ولی نمایندگان محترم خودشان واهمیتش زیادتر از این است که بقدر تصدیق طبیب هم به آنها وقعی گذاشته نشود. این است که بنده میخواهم از کمیسیون محترم استدعا کنم که این خیال را برگردانند و بعد از این رویه را تعقیب نکنند. اگر بنا شود که این اندازه به اهمیت نمایندگان سوء تلقی و سوء رفتار شود بالاخره این مسئله ضررش عاید همان کمیسیون هم خواهد شد که خودش هم جزء نمایندگان است این است که استدعا میکنم آقایان محترم آن یک روز را هم که رد شده است بر پنج روز اضافه بفرمایند و کمیسیون هم بعد از این مواظب اجازههای خودش باشد.
رئیس – رأی گرفته میشود به خبر کمیسیون آقایانی که مفاد این خبر را تصویب میکنند قیام فرمایند (معدودی برخاستند)
رئیس – تصویب نشد. رأی گرفته میشود به مرخصی پنجروزه آقای بهار. (یکنفر از نمایدگان – شش روزه)
آقایانیکه تصویب میکنند قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند)
رئیس – تصویب شد. (خبر مرخصی آقای حاج آقا حسین زنجانی بشرح آتی خوانده شد) نمایندة محترم آقای حاج آقا حسین زنجانی از ۱۲ شهریور تقاضای پانزده روز مرخصی نموده کمیسیون موافقت و راپرت آنرا تقدیم مینماید.
رئیس – آقای آقا سید یعقوب.
آقا سید یعقوب – بنده چون فحش خورم زیاد است و خیلی هم میخواهم فحش بخورم ناچارم از کمیسیون عرایض دفاع کنم. همین مجلس بود که کمیسیون عرایض را تحت فشار گذارده بود که چرا آنقدر حاتم بخشی میکنی. چرا اینقدر اجازه میدهی؟ بنده که در کمیسیون عرایض نیستم ولی نمیتوانم قضاوت منصفانه را از دست بدهم. حاضر هم هستم در روزنامهها و در نطقها و اشعار فحشم هم بدهید ولی آن چیزی را که خدا به من حکم کرده است که روی وجدان خودم و حقیقتی که میفهمم حرف میزنم. اینجا بنده و همین آقای بیات و همین آقای کازرونی همه مان حمله کردیم بکمیسیون عرایض که
شما تصمیم کردهاید مجلس را از اکثریت بیندازید. مطبوعات هم آنها را تحت حمله قرار دادند. که آقا این هم مجلس است که رئیس میآید می نشیند فریاد میزند اکثریت نیست! چه شدة؟ رفتهاند بیرون میکردند !! یک لوایح اساسی در بین مطرح شدن است آقایان پا میشوند سرپا. بعد از تنفس هم پیدا نمیشوند که یک کاری بکنند! بنده تمام فرمایشات آقای بهار را تصدیق میکنم ما همینطور از آسمان افتادهایم ولی یکقدری هم روی زمین زا نگاه کنیم. وکیل خیلی محترم و معزز خیلی با اهمیت است. اما اهمیت ما به خدمتگذاری و عمل کردن به وظیفه مان است الان آقای دادگر و آقای حاج میرزا محمد رضا بیان کردند که ما یک لوایحی داریم میخواهیم بگذرانیم اگر کمیسیون عرایض این را تحت تعقیب بیاورد و جلوگیری کند که کمتر مرخصی بگیرند و این ترتیب را کنار بگذاریم ما موفق میشویم والا غالب روزها خدا شاهد است این صورت مجلس است رئیس آمده اینجا نشسته است فریاد زده است که مجلس اکثریت ندارد. باز فایده نکرد. این است مسئله. چرا قضاوت نمیکنید؟ !
رئیس – آقایانیکه مرخصی پانزده روزة آقای حاج آقا حسین زنجانی را تصویب میکنند قیام فرمایند (عدة کثیری برخاستند)
رئیس – تصویب شد. قانون بلدیه از ماده سی و سه مطرح است.
اعتبار – پیشنهادی راجع بدستور شده است.
رئیس – پیشنهاد آقای بیات. (بشرح ذیل قرائت شد) بنده پیشنهاد میکنم که لایحه راجع بحقوق ورثه مرحوم امیر سیف الدین در درجه اول جزء دستور شود.
رئیس – آقای عراقی.
عراقی – موافقم.
رئیس – آقای عمادی.
عمادی – هیچ حسی در دنیا نوع را مؤخر بر فرد نمیکند لایحة بدلیه مال مملکت است افاده و فایدة فرد را بر امور نوع و مصالح مملکت مقدم داشتن غلط است. این را خواستم عرض کنم.
رئیس – آقای بیات.
بیات – عرض کنم که آقای عمادی اگر توجه بفرمایند لایحه بلدیه یک لایحة است که چندین جلسة مجلس را شاید بخودش مشغول بدارد و باز هم تمام نشود. امروز که در این لایحه مذاکره بشود باز بیست مادة دیگر باقی است نظر باینکه این لایحه یک لایحه نیست که در یکی دو جلسه ختم و تمام شود و چندین جلسة دیگر طول میکشد و از طرفی هم این لایحه سابقاً در مجلس مطرح مذاکره شده و مذاکراتی هم که بایستی بشود شده مراجعه به کمیسیون شد از کمیسون یک راپرتی آمده که فقط یک رأی لازم دارد و چون این لایحه بیش از چند دقیقه معطلی ندارد و زودتر هم باید تکلیف آنها معلوم شود این است که بنده پیشنهاد کردم که مطرح شود.
رئیس – رأی میگریم به پیشنهاد آقای بیات آقایانیکه تصویب میکنند قیام فرمایند (عدة زیادی برخاستند)
رئیس – تصویب شد (در اینموقع آقای رئیس از مجلس خارج و آقای بیات نایب رئیس بمقام ریاست جلوس نمودند)
نایب رئیس – خبر کمیسیون بودجه راجع بورثه امیر سیف الدین مطرح است و قرائت میشود. (خبر مزبور بشرح ذیل قرائت شد)
کمیسیون بودجه پیشنهاد آقای فیروزابادی نماینده محترم راجع به شهریه امیر سیف الدین میرزا جهانبانی که شهریه مزبور از تاریخ تصویب پرداخته شود مطرح نموده و در نتیجه کمیسیون موافقت نمود که ابتدای پرداخت این شهریه از ابتدای سال جاری
۱۳۰۶ بوده و بنابراین مواد راپرت سابق را از قرار ذیل اصلاح و برای تصویب تقدیم مینماید.
ماده اول – وزارت مالیه مجاز است از اول فرودین ماه ۱۳۰۶ ماهی هشتصد قران شهریه بچهار نفر اولاد مرحوم امیر سیف الدین میرزا جهانبانی بشرح ذیل از محل وظایف و شهریه و مستمریات بپردازد. نزهت ملک دختر آن مرحوم مادام که شوهر اختیار نکرده ۲۰۰ قران. عزت ملک دختر آن مرحوم مادام که شوهر اختیار نکرده ۲۰۰ قران. محمد حسن میرزا پسر آن مرحوم تا سن بیست سالگی ۲۰۰ قران. محمد ولی میرزا پسر آن مرحوم تا سن بیست سالگی ۲۰۰ قران.
ماده دوم – وزارت مالیه مامور است ۱۹۲۶۳ قران مستمری دیوانی مرحوم امیر سیف الدین میرزا را از اول ۱۳۰۶ از دفاتر حذف نماید.
نایب رئیس – آقای فیروزآبادی.
فیروزآبادی – بنده البته با آقای امیر سیف الدین جهانباتی چون در واقع رئیس امنیه این مملکت است …
یکنفر از نمایندگان – رئیس امنیه نیست.
فیروزآبادی – واینها هم چون برادر و خواهرهای ایشان هستند البته موافقم و با دوستی غایبانه که با ایشان دارم و موافقم. اما با وجود موافقتم هرگز نمیتوانم از وظیفه وکالتی خودم که حفظ حقوق موکلین خودم است صرف نظر کنیم اگر چه برای برادر و پدر خودم باشد. زیرا من وکیل شدهام اینجا آمدهام که حفظ حقوق مردم را بکنم از یکشاهی تا صد کرور لکن این را من نمیدانم بچه نظری است؟ اگر بجهت پریشانی است بحمد الله آنها بواسطة اخوی گرامیشان که رئیس امنیة کل مملکت هستند احتیاجی ندارند. اگر نظریات دیگری است نمیدانم اگر میگویند پول در این مملکت زیاد شده که باید این خرجها را بکنیم که نشده عنقریب بقرضهای دیگر مبتلا خواهیم شد. اگر پول زیاد شود ببعضی دون بعضی چه معنی دارد؟ میخواهند پول به فقیر بدهند باشخاصی بدهند که فقیرند و داخل هیچ کار نیستند. باشخاصی بدهند که پریشانند. والا هر کس با ما وکلا طرف خصوصی یا طرف نسبت و خویشی باشد لایحه و تقاضای او را در مجلس قبول کنیم اما در عوض این مملکت و این مردم با این سختی و این وضع زندگی کنند و ما بکلی صرف نظر کنیم بنده با این ترتیبات مخالفم. بنده سابقاً خیلی مخالف بودم که آقایان وکلا مثلا اجارة مرخصی بگیرند بروند طرف ولایتشان ولی حالا عقیدهام برگشته است و این شده که آقایان وکلا هر چند ماه یکمرتبه اجازه بگیرند بروند بیرون از حال موکلینشان اطلاع پیدا بکنند ببینند آنها چطور زندگی میکنند. از پریشانی اهل مملکت عبرت بگیرند آنوقت بیایند اینجا موافق صلاح حال مملکت و صلاح حال موکلینشان کار بکنند. بنده این عقیده را ندارم که وکلا هیچوقت از این مجلس بیرون نروند و از هیچ کجا اطلاع پیدا نکنند. و حالا هر وقت میبینیم که بعضی از وکلا میروند بیرون چنانکه این دوره بعضی رفتهاند و الحق برای مملکت وموکلینشان زحمت کشیدهاند تشکر میکنم و امیدوارم که بعد از این همه آقایان بروند از حال موکلینشان مطلع بشوند و برای آنها کار بکنند و برگردند باین نظریات بنده عقیده ندارم هر روز یک لایحه خرج یک مستمری یا شهریه بیاید در این مجلس و بی جهت قبول شود. شما ملاحظه کنید بنده آن دفعه که این لایحه مطرح شد مخالفت کردم بخرج نرفت بعد خواهش کردم از روزی که از مجلس میگذرد داده شود کمیسیون موافقت نکرد گفتند از نوزده ماه قبل بدهند این پول مفت را از نوزده ماه قبل هم بدهند! فرضاً که حالا میخواهند بدهند از امروز بدهند از نوزده ماه قبل یعنی چه! این
چه سابقه هائی است که مجلس میگذارد ؟! بنده معتقد باین قضایا نیستم.
نایب رئیس – آقای آقا سید یعقوب.
آقا سید یعقوب – عرضی ندارم.
شیروانی مخبر کمیسیون بودجه – عرض کنم بنده چند روز پیش در خارج این اطاق هم حضور خود آقای فیروزآبادی تصدیق میکردم که ایشان یک رویه ثابت منظمی دارند که با خرجهائی که بنظرشان زاید میآید مخالفت میکنند. این یک رویه ثابتی است هر وکیلی هم البته یک رتبه ثابتی داشته باشد حالا خواه آن رویه فرضاً در نظر سایرین خوب یا بد باشد. ولی یک رویة دیگری هست که خود آقای فیروزابادی هم البته موافقت نخواهند فرمود که وکلا هم شروع کنند و آن کنایات و تعرضات شخصی است و یک گوشه و کنایه هائی به خارج و داخل و افراد آزاد این مملکت زدن. اولا بنده نمیدانم کدام یک از آقایان وکلا با ورثة امیر سیف الدین قوم و خویشند که آقای فیروزآبادی گوشه زدند بقوم و خویش او. بنده که مخبر کمیسیون هستم ابدا این اشخاص را نمیشماسم جز اینکه یک توضیحاتی نمایندة دولت آمده است در کمیسیون داده است واکثریت کمیسیون را قانع کرده است که بنده هم اینجا دفاع میکنم و اما شاهزادة جهانبانی بیچاره در توی اداره اش نشسته کار میکند و ابدا از این قضایا اطلاع ندارد. رئیس امنیه مملکت هم نیست. رئیس امنیه این مملکت احمد آقا خان امیر لشگر است که آنجا دارد جنگ میکند. آقا او را رئیس امنیه کردند و نسبت دادند باینکه قوم و خویشهائی دارد که در تبدیل مستمری پدر او که مرده است و حالا میخواهند برای ورثه اش تبدیل بشهریه بکنند تاثیری دارند در هر صورت آقا خوب است اجازه بدهید که این رویه معمول نشود که در مجلس باشخاص تعرض بشود. آقا عقیده شان را آزاد هستند که در مخالفت با یک لایحة بفرمایند یک موافق هم دفاع بکند اکثریت هم قاطع همه قضایا است. امیر سیف الدین مطابق تحقیقاتی که از اغلب رجال این مملکت کردیم باین مملکت خدمات بزرگی کرده و ورثة او هم گرسنه هستند برادر هم مکلف نیست حتماً خرج خواهرش را بدهد برای اینکه او هم بیش از حد احتیاج خودش ندارد. و آقا حق ندارند به بنده بگویند که تو خرج فلان قوم خویش خودت را باید بدهی این حق را ندارند آقا! بعلاوه اینها یک مستمری دائمی سالیان دراز داشتند در اینجا ضبط میشود و یک شهریه قرار میدهند موقت یک مستمری دائم که پنجاه سال ممکنست ورثه امیرسیف الدین بگیرند این ضبط میشود و در مقابل یک شهریة موقتی بآنها داده میشود که دو یا سه سال طول میکشد تا اینکه ازدواجی یا یک مسئلة معاش برای آنها پیدا شود و اگر یک روزی ما دیدیم که این تبذیر را نباید بکنیم مجلس باز رأی میدهد و قطع میشود در هر صورت یک حق دائم آنها تبدیل بیک حق موقت میشود و یک خرج فوق العادة هم نیست. از متن بودجة مملکتی هم داده نمیشود. از اعتباراتی است که برای مستمریات تعیین شده ما تحقیق کردیم که خرج جدیدی نباشد. جزو اعتبار مستمریات محلی هست که این داده میشود. دیگر بسته است بنظر آقایان.
جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.
نایب رئیس – رأی میگیریم برای شور در مواد آقایانیکه تصویب میکنند قیام فرمایند. (عدة کثیری برخاستند)
نایب رئیس – تصویب شد. ماده اول (بشرح سابق خوانده شد)
نایب رئیس – آقای احتشامزاده.
احتشامزاده – موافقم.
نایب رئیس – آقای اعتبار.
اعتبار – موافقم.
نایب رئیس – آقای عراقی.
عراقی – موافقم.
نایب رئیس – آقای شریعت زاده.
شریعت زاده – بنده عرایضی را که بعنوان مخالفت عرض میکنم نتیجة هیچ دلایل خصوصی نیست. بنده این آقایان را هیچ نمیشناسم ولی موضوع شهریه و حقوق یکی از مسائلی است که مخصوصاً باید خیلی مورد مداقه واقع شود و محدود شود بدلایل خاصی که آن دلایل هر جا موجود شد از خزانة مملکت شهریه داده شود. و اگر آن دلایل وجود ندارد استثناء واقع شود. بنظر بنده اگر فقر و مسکنت بطور اطلاق دلیل پرداخت شهریه باید گفت که اکثریت اهالی این مملکت این حق را دارند. و بنابراین اختصاصاً شهریه دادن بیک اشخاص صحیح نیست. و اگر یک دلایل مخصوصی هست یعنی شخص متوفی خدماتی کرده است و بالاخره یک دلایل ملزمه ایست که مجلس شورای ملی باید توجه کند بهتر این است در لوایح پیشنهادی دولت این دلایل ذکر شود تا وقتیکه بنده میخواهم مداقه و مطالعه کنم بفهمم بیک جائی رسیدهام که استدلالا حق مخالفت دارم یا ندارم و چون این لایحه متضمن این معنی نیست بنده خودم اجازه دادم که مخالفت کنم و عرض کنم دلایلی که مقتضی است به موجب آن مجلس رأی به پرداخت یک شهریه بدهد در اینجا وجود ندارد. بنده معتقد هستم که اگر یک فردی از یک خانوادة وفات کند که از مجموع دلایل ثابت باشد که عدة هستند که اخلاقاً مکلف به حفظ آن خانواده هستند و توانائی آن را هم دارند البته در پرداخت شهریه بافراد آن خانواده این قدر اصرار نباید کرد. فرض بفرمائید اگر بنده از نظر زندگانی خانوادگی خودم دقت نظر بشود دو سه تا اخوی کوچک دارم که تمام موجبات مساعدت دولت با آنها فراهم است ولی خود بنده چون توانائی دارم اخلاقاً این حق را ندارم و نباید این تقاضا بشود پس در تمام خانوادهها این قسمت باید رعایت شود که اگر خانوادة عضو مهمی دارد که میتواند از چهار پنج نفر اعضاء خانوادة خودش نگاهداری کند دولت ملزم نیست که بآنها شهریه بدهد از این مرحله گذشته اگر یک کسی مطابق یک سوابقی و در نتیجه یک دلایلی یک حقوقی داشته است (یعنی مستمری) مجلس شورای ملی بموجب قانون وظایف تکلیف او را معین کرده است با قوانین مملکت بازی نمیشود کرد. سعادت مملکت در این است که قوانین که در نتیجه شور و مصلحت تدوین شده بطور کلی اجرا شود. مگر در مواردی که یک دلائلی موجود باشد برای استثناء کردن این آقا یعنی مرحوم جهانبانی یک مستمری داشته است و بعد از فوت ایشان با ورثه اش باید بموجب قانون وظایف رفتار بشود و هیچ دلیلی ندارد که با این وضعیات و احتیاجات شدیدی که مملکت برای اجراء اصلاحات دارد که هر پولش و هر تومانش مملکنست بجاهائی صرف شود که منافعی عاید مملکت بشود و با موجود بودن قانون مخصوصی برای تعیین تکلیف نسبت بمستمریات ما این لایحه را تصویب کنیم. این است که بنده مخالفم و مخالفت بنده هم جهاتش عرض شد ولی البته اگر آقایان یک دلایلی اقامه بکنند که در این مورد بخصوص جهات تصویب موجود است بنده مخالفت ندارم.
رئیس – آقای احتشام زاده.
احتشام زاده – بنده با تصدیق فرمایشات نماینده محترم عرض میکنم البته تصویب یک شهریه و حقوق از نقطة نظر فقر و مسکنت تنها در مورد خاص معنی ندارد. برای اینکه اشخاص فقیر و بی بضاعت زیادند اگر این نظر اتخاذ شود باید برای همه حقوق تصویب شود. اما در این مورد فقر و مسکنت تنها موجب نبوده است که این شهریه تصویب شود بلکه جهات دیگری داشته است که آن جهات را برای استحضار خاطر محترمشان عرض میکنم. مرحوم امیر سیف الدین میرزا جهانبانی یکی از رجال
خدمتگزار این مملکت بوده است و عمر خودش را صرف خدمات کرده است و پس از فوت آنمرحوم یکعده وراث صغیری داشته که بدون معاش میماندهاند و بالاخره یک مستمری به مبلغ هزار و نهصد و کسری تومان در سال آنمرحوم داشته که از نقطة نظر قدردانی از خدمات مرحوم جهانبانی از یکطرف و از طرف دیگر برای کمک در کار اعاشة این صغار دولت اینطور تصمیم اتخاذ کرد که مستمری آن مرحوم را تبدیل بیک شهریه بکنند که ماه به ماه عاید آنها بشود برای اینکه اگر یک پولی ماه به ماه عائد یک عده صغیری بشود آن وجه را میتوانند صرف اعاشه خودشان بکنند در صورتیکه اگر سال بسال پرداخته شود اینطور نیست که کافی برای مخارج یومیة آنها باشد. فرمودند قانون مستمری تکلیف کلی را معین کرده. البته بنده هم تصدیق میکنم که قانون وظایف تکلیف کلی برای اشخاصی که مستمری میگیرند معین کرده ولی اینجا از نظر خدمات مرحوم امیر سیف الدین میرزا جهانبانی لازم بوده است که یک تسهیلی در زندگانی وارث آن مرحوم بشود و آن تسهیل این است که هزار و نهصد و کسری که مستمری آن مرحوم است تبدیل به شهریه بشود که مرتباً ماه بماه عاید آنها بشود که بتوانند اعاشه کنند باین جهت و باین دلایل تبدیل مستمری مرحوم جهانبانی به شهریه مانع ندارد و اینقدرها هم تحمیل نیست. برای اینکه یک محلی و خرجی بوده است و این خرج از این صیغه بیک صیغة دیگری تبدیل شده است. جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.
نایب رئیس – کافی است؟
بعضی از نمایندگان – بلی کافی است.
نایب رئیس – رأی میگیریم آقایانیکه مادة اول را تصویب میکنند قیام فرمایند (اکثر قیام نمودند)
نایب رئیس – تصویب شد مادة دوم (بشرح گذشته خوانده شد)
نایب رئیس – آقای اعتبار.
اعتبار – موافقم.
نایب رئیس – آقای دهستانی.
دهستانی – موافقم.
نایب رئیس – آقای عراقی.
عراقی – موافقم.
نایب رئیس – آقای فیروزآبادی. فیروزآبادی – موافقم.
نایب رئیس – مخالفی نیست (گفته شد خیر)
نایب رئیس – رأی میگیریم بماده دوم آقایان موافقین قیام فرمایند (اکثر نمایندگان برخاستند)
نایب رئیس – تصویب شد. مذاکره در کلیات است آقای اعتبار.
اعتبار – موافقم.
نایب رئیس – مخالفی ندارد؟
فیروزآبادی – بنده پیشنهاد دارم.
نایب رئیس – موقع پیشنهاد گذشته است برای این که هر دو ماده تصویب شد و در کلیات نمیشود پیشنهاد داد.
فیروزآبادی – بنده در کلیات عرض دارم.
نایب رئیس – بفرمائید.
فیروزآبادی – عرض بنده همان است که قبلاً هم کردهام. پیشنهاد بنده این است که این را از حالا بدهند از نوزده ماه قبل لازم نیست. یعنی حالا که طرف را قابل ترحم میدانند و میگویند پریشان هستند خوب
است مجلس موافقت بکند که از حالا بدهند یعنی از اول مهر ماه هذه السنه نه از نوزده ماه قبل.
نایب رئیس – آقای عراقی.
عراقی – این پیشنهادی را که آقای فیروزآبادی فرمودند همه آقایان مسبوقند که این پیشنهاد را سابق هم کردند و باین جهت به کمیسیون رفت و کمیسیون هم تابع نظر خودش نیست دید مجلس با این پیشنهاد موافقت ندارد او هم نتواست موافقت کند مضافاً باینکه آقای فیروزآبادی یکطوری فرمودند در ابتدای مخالفت و حالا هم دنباله آن را میگیرند که فقیر خیلی داریم و خوب است برادرشان مخارج آنها را بدهد. ما هم حرفمان سر فقر و مسکنت نیست. ما میگوئیم خدمت باید پاداش داشته باشد خیانت هم پاداش داشته باشد. امیر سیف الدین میرزا که از اول عمرش باین مملکت خدمت کرده بود روزی که مرد پاداش او این است که ما داریم میدهیم امیر سیف الدین در راه فداکاری باین مملکت مرد و یک کسی در راه فداکاری مملکت مرده بدون اینکه خیانت از او سر بزند انصافاً خیال میکنم آقای فیروزابادی هم که وطن خواه هستند موافقت بفرمایند و این نوزده ماهه را هم صرف نظر بفرمایند که از اول ۱۳۰۵ داده شود به پاداش خدماتی که به وطن ایشان کرده.
نایب رئیس – اقای فیروزابادی پیشنهاد تجزیه فرمودهاند چه چیز را تجزه بکنیم؟
فیروزآبادی – از نوزده ماه قبل را یک رأی بگیرید از حالا ببعد را هم یکرأی.
نایب رئیس – اصلا بماده رای گرفته شده کلیات هم مذاکره شد فقط باید رأی با ورقه باین لایحه گرفته شود دیگر برای پیشنهاد موقعی نیست. رأی گرفته میشود باین لایحه با ورقه آقایانیکه موافقند ورقة سفید خواهند داد (اخذ و استخراج آراء بعمل آمده نتیجه بقرار ذیل حاصل شد) ورقه سفید علامت قبول ۶۲ – ورقه کبود علامت رد ۱
نایب رئیس – عده حضار ۹۱ نفر با ۶۲ رأی تصویب شد.
اسامی موافقین – آقایان: احتشام زاده – طباطبائی دیبا – یحیی خان زنگنه – عصر انقلاب – کلالی – جلائی – دولتشاهی – موقر – اعتبار – خواجوی – یاسائی – آقا سید حسین آقایان – نوبخت – دادگر – شیروانی – اسفندیاری – ملک مدنی – حقنویس – ملک ایرج پور تیمور – شیروانی – بدر – عراقی – نگهبان – حیدری – دهستانی – کی استوان – حاج شیخ عبدالرحمن – میرزا عبدالله خان وثوق – وزیری – روحی – محمد تقی خان اسعد – معظمی – عطاء الله خان پالیزی – مفتی – ساکینیان – ارباب کیخسرو شاهرخ – امیر اسد الله خان عامری – ابراهیمی - حشمتی – دکتر محمد خان مصدق – ذوالقدر – دکتر لقمان – حاج میرزا حبیب الله امین – آقازاده سبزواری – محمد ولی میرزا – میر ممتاز – دیوان بیگی – نصرت الله خان اسکندری – فهیمی – طاهری – سید کاظم افشار – افخمی – شیخ الاسلام ملایری – نجومی – سید محمد تقی طباطبائی – ایلخان محمود رضا – حاج میرزا مرتضی – اسکندر خان مقدم – سلطان محمد خان عامری – میرزا عبدالحسین. مخالف :اقای ثابت. نایب رئیس – آقای شریعت زاده سؤالی که از وزارت فوائد عامه کرده بودند آقای معاون برای جواب حاضر هستند. شریعت زاده – سؤال بنده راجع است به موضوع نفت مازندران. البته آقایان نمایندگان محترم باهمیت موضوع نفت در ایران و نتایجی که سعی و عمل در این خصوص عاید مملکت میکند توجه دارند باین مناسبت بنده راجع باین قسمت احتیاجی به عرض ندارم ولی البته آقایان مخصوصاً آقایانی که در دورة چهارم در
مجلس تشریف داشتند مسبوق هستند که شرکت بوشهری و شرکاء از دولت تقاضا کشف و استخراج معادن نفت مازندران بآن شرکت داده شود دولت وقت هم موافقت کرد و لایحة این امتیاز به مجلس داده شده بود و در مجلس طرح شده بود ولی طلوع موضوع امتیاز سینکلر و تقاضائی که آن کمپانی کرده بود راجع به معاوضه مازندران به گیلان باعث شد که این تبدیل هم از طرف دولت تصدیق و قرار شد امتیاز نفت گیلان به شرکت بوشهری داده شود ولی نظر بدلایلی که ذکر آن ضرور نیست موضوع سینکلر مسکوت عنه ماند و تا حالا هم نمیدانم چه شده. اخیراً از قراری که اطلاع پیدا کردم شرکت بوشهری تقاضای سابق خود را تجدید کرده است راجع به اعطای امتیاز استخراج نفت مازندران و اطلاعاتی که بنده پیدا کردهام شرکت سهامی تشکیل شده و عده زیادی هم حاضر شدهاند و سرمایة بدوی را دادهاند. نظر باینکه موضوع خیلی اهمیت دارد و مخصوصاً از نقطة نظر استعلاماتی که از طرف موکلین خود بنده شده است بنده میخواستم سؤال کنم که آیا دولت توجهی باین موضوع کرده و آیا تقاضای جدید شرکت بوشهری و شرکاء را مورد دقت قرار داده و یک اقدام عملی کرده است یا خیر؟ و اگر نکرده است در نظر دارد اقدامی بکند یا خیر؟ و اگر هم در نظر ندارد دلایلش چیست؟ این یک سؤال است سؤال دیگر راجع به راه شوسه مازندران است بجهت اینکه از مدتی بانطرف پلها ساخته نشده و از نقطة نظر فنی این راه آماده نشده خواستم ببینم وزارت فوائد عامه در این باب اقداماتی کرده است و این نواقص رفع شده یا خیر؟ و دیگر موضوع تکمیل این راه است که اگر تکمیل نشود نتیجه ندارد. چون نقطة نظر اساسی در این راه این بود که طهران بوسیلة راه شوسه با بحر خزر ارتباط داشته سریعتری پیدا کند. از قرار اطلاعی که رسیده است هنوز راه مشهدسر تمام نشده است و راه ازبار فروش به آمل هم که از نقطة نظر وضعیات طهران خیل اهمیت دارد شروع نشده. خواستم بفهمم که دولت در این باب چه نظری دارد و این نواقص کی رفع میشود و راه ازبار فروش آمل کی شروع و تا کی ممکن است تمام بشود؟
معاون وزارت فوائد عامه – راجع به سؤال اول آقای شریعت زاده در خصوص امتیاز نفت مازندران که آقای دشتی و جمعی از شرکائی که دارند تقاضا کردهاند گمان میکنم هر قسم معدنی که باشد دولت نخواهد احتکار کند. ولی آقایان تصدیق میفرمایند که در مجلس شورای ملی برای استخدام یکنفر متخصص امریکائی برای معادن نفت و این شخص مستر کلاو جدیداً وارد شده و میتوانم عرض کنم یکی از بهترین متخصصینی است که ممکن بوده است استخدام بشود و در دنیا معروف است و نظر این آدم این است که قبل از اینکه خودش برود و نفت مازندران را به بیند امتیازی عجالتاً بکسی داده نشود. و دیروز هم با او مذاکره میکردم میگفت ممکن است ما برویم آنجا و به بینیم واقعاً نفت نیست. اگر نیست چرا مجلس شورای ملی وقت خودش را تلف کند. یا دولت وقت خودش را تلف کند و یک امتیازی بدهد. یا شرکتی که میخواهد یک کاری را در مملکت بکند چرا وقت خودش را در یک نقطه صرف کند که بی فایده باشد پس حالا که دولت ضرر اینکار را متحمل شده و مرا استخدام کرده و آورده است اینجا بهتر این است که من بروم و معاینه کنم ببینم اولا در مازندران نفت هست یا نیست و اگر هم قابل تجارت هست یا نه. البته پس از آنکه معاینه کردم و دیدم آنوقت شرایطی را که باید معین شود معین و امتیاز میدهیم و گمان میکنم اینکار اینقدر مدتی هم طول ندارد و تا یکماه و نیم دیگر ایشان میروند کار خودشان را میکنند معاینه میکنند و ما بهتر میتوانیم بفهمیم که در کدام یک از این ایالات نفت زیادتر است و بهتر میتوانیم استفاده کنیم اما در
قسمت راه که آقای شریعت زاده سؤال فرمودند: در قسمت راه مازندران امسال خیلی سعی شده که نواقصی که در راه مازندران بوده مرتفع بشود. چنانکه پل پهلوی که یکی از بزرگترین پلها است روی رودخانه نمرود ساخته شده و البته آقایان که این چند روزه تشریف بردهاند میدانند که قابل عبور و مرور است در قسمت راجع به فیروزکوه هم که اهالی فیروزکوه شکایت داشتهاند که راه از خارج بوده است یک راهی جدیداً ساختهاند که راه از داخل شهر فیروزکوه عبور میکند. در سایر قسمتهای سخت و صعب العبور هم مشغولند چه اصلاح کردهاند و چه اصلاح خواهند کرد فقط قسمت از آنجا به جاجرود باقی مانده که آنرا هم یک قسمتش را درست کردهاند و امیدواریم یک اعتباری پیدا کنیم که بقیه اش را هم درست کنیم. اهالی مازندران هم شکایت ندارند و رضایت دارند در قسمت فیروزکوه بعلی آباد هم سنگ ریزی شده و بنده خودم هم رفتم که دیدم سنگ ریزیش هم خیلی خوب شده در موقع بارندگی زحمتی وارد نمیآورد. راه مشهد به بارفروش هم تا یکماه دیگر تمام میشود چون شروع کردهاند به سنگ فرش و سنگ فرشش هم تمام میشود و راه خوبی خواهد شد و یک راهی هم ساخته میشود از مشهد تا بندر جز از نقطه نظر راه آهن و این قسمت را هم اهمیت دادهایم که زودتر اتومبیل رو بشود و مبلغی هم خرج آن راه میشود ولی البته راه کاملی ساخته نخواهد شد. قسمت مشهدسر به آمل را هم که فرمودند وزارت فوائد عامه باین قسمت خیلی اهمیت میدهد و مخصوصاً آقای شقاقی که رفته بودن بآنجا و معاینه کرده بودند صد و بیست هزار تومان مخارج آنجا را برقرار کردهاند ولی ما اعتباری در بودجه برای این قسمت نداشتیم و البته اگر باز تا آخر سال از طرف مجلس شورای ملی یک اعتبار جدیدی داده شود ممکن است آن راه هم ساخته شود ولی در آن حدودی که در قسمت راههای مازندران مشغولیم و مبلغی که خرج کردهایم وقتی با سایر جاها مقایسه کنیم بیشتر از سایر جاها خرج شده اما البته بنده خودم هم تصدیق میکنم که راههای ایران راههای شوسة حسابی نیست. بنده مخصوصاً دیروز با مهندسینی که در فوائد عامه داریم مذاکره میکردم که چه باید بکنیم راجع براه سازی که این همه مردم و نمایندگان شکایت میکنند که راه خوب نیست ولی باز دیدیم این پولهائی که بطرق و شوارع داده میشود برای این مقصود کافی نیست. تقریبا هشت هزار کیلومتر راه است که باید ادارة طرق و شوارع آن را اداره کند. بنده مخصوصاً این کتابچه را این جا آوردهام که عرض کنم. یک راهی است بین میلان و للاک که در ایطالیا ساخته شده (و همین مدتی قبل که نمایندة ما شقاقی رفته بود برای شرکت در کنفرانس طرق و شوارع بجهت افتتاح این راه خودش دیده است) طول آن هشتاد و چهار کیلومتر است و یک قسمتی است از خاک ایطالیا. البته نمیشود گفت دولت ایطالیا مثل امریکا خیلی با ثروت است ولی خوب یکی از ممالک مهم اروپا است و برای این قسمت راه که تقریبا سیزده چهارده فرسخ است هشت میلیون تومان خرج کرده است و فقط دوازه متر عرض راه است. ملاحظه بفرمائید هشت میلیون پول وقتی در چهارده فرسخ راه خرج شود البته یک راه خوبی میشود. وقتی ما یک همچو راهی را میرویم در اروپا میبینیم و بر میگردیم می آئیم اینجا آنوقت میگوئیم راهها خراب است. بنده دیروز حساب کردم که از اینجا به قزوین اگر بخواهیم پست ترین راهی که امروز در اروپا لازم است بسازیم و دوازده ذرع سیزده ذرع هم عرض راه نباشد و پنج ذرع راه را بگیریم و بیست سانتی متر هم قطر سنگ ریزی آن باشد حد متوسطش پانزده قران خرج دارد پنجقران هم که برای جاده کوبی و سایر مخارج آن بگیریم ذرعی دو تومان میشود. همه چیزش هم که ساخته شده باشد و فقط بخواهیم سنگ ریزی کنیم ذرعی دو تومان خرج پیدا
میکند و برای صد و چهل و شش کیلومتر راه از اینجا تا قزوین ما باید سیصد هزار تومان خرج کنیم و این تازه یک راهی است که پست ترین راههائی است که در اروپا اصلا همچو راهی ساخته نمیشود و این کتابچه را بنده آورده بودم این جا آقایان به بینند راهی که در ایطالیا ساخته میشود از قرار ذرعی ده تومان پانزده تومان بیست تومان خرج بر میدارد و البته بقدر پولی که بوزارت فوائد عامه داده میشود باید از ادارة طرق و شوارع متوقع باشند. بنده تصدیق میکنم البته یک پولی که در تمام مملکت باید بمصرف برسد از این جا به بندرعباس از این جا به بوشهر از این جا به آخر خط مازندران ممکن است حیف و میل هم بشود اما آن قسمتی را که میفهمیم و ممکن است تصور شود همیشه مفتش فرستادهایم و اقدامات کرهایم و وزارت فوائد عامه همیشه نظارت خودش را داشته و سعی داشته است که با همین پول یک کارهائی بکند البته ملاحظه فرمودهاید الان در راه بندرعباس به کرمان دارند کار میکنند و همچنین از این جا به خط مازندران و در خط تبریز و همه جا مشغول کار هستند ولی فرض بفرمائید یک اشخاصی میآیند اینجا میگویند راه مراغه چرا خراب است راه مراغه را دولت ایران یک شاهی خرجش نکرده. آن کسیکه مینویسد راه مراغه چرا خراب است البته یک آدم مغرضی است مثل این است که بگویند کویر حوض سلطان چرا خراب است خوب کویر حوض سلطان را کسی نساخته یا در مراغه کسی خرج نکرده برای اینکه از راه دریاچة ارومیه یک راهی دارد که میآید بمراغه و دیگر احتیاجی نداشتهاند که راهی ساخته شود و آن هم صد و پنجاه هزار تومان خرج دارد. این قسمتها خارج از سؤال آقا بود ولی چون همه روزه قبل از دستور راجع به این قسمت مذاکرات میشود بنده هم موقع را مقتضی دیدم و مغتنم شمردم که در ضمن جواب آقا این قسمتها را هم عرض کنم.
نایب رئیس – آقای شیروانی.
آقا سید یعقوب – بنده اخطار دارم.
نایب رئیس – بفرمائید.
آقا سید یعقوب – ماده پنجاه و چهار میگوید در بدو و ختم مجلس باید سؤال بشود نه در وسط مجلس. حالا مختارید. این یکی و دیگر این که ناطق از موضوع باید خارج نشود. من هر دود را بعرض مجلس میرسانم آنوقت مختارید (ماده پنجاه و چهار نمایندگان میتوانند در بدو یا ختم مجلس از وزراء سؤالات نمایند)
نایب رئیس – در قسمت سؤالات همیشه آقایان نمایندگان تقاضا میکردند و قبل از اینکه وارد دستور بشوند سؤالاتی میشد حالا هم بعضی از آقایان سؤالاتی کرده بودند و آقای معاون هم حاضر شده بودند برای جواب. حالا چنانچه مجلس موافق نیست وارد دستور میشویم. آقای دادگر.
دادگر – عرض کنم این کلمة (میتوانند) اختیاری است و بالاخره نظائر و امثال هم دارد که در فاصلهها سؤال میشده است و دیگر اینکه از همه چیز بالاتر نزاکت است. ایشان همکار شما هستند آقای آقا سید یعقوب: راجع بیک موضوعی سؤال کردهاند حرف هم زدهاند حالا یکمرتبه در ضمن کار حرف ایشان را از بین ببرید خوب نیست و ممکن بود در موقع دیگر بطور خصوصی تذکر بدهید و استدعا میکنم اجازه بفرمایند آقای شریعت زاده حرفشان تمام شود.
نایب رئیس – بسته است بنظر مجلس چون سابقاً هم در بین دستور سؤال میشده. حالا چنانچه مجلس مخالف است بفرمایند وارد دستور شویم. اقای کازرونی.
کازرونی – بنده بر طبق این نظامنامه فرمایشات آقای آقا سید یعقوب را تصدیق میکنم لکن سابقه …
(همهمة نمایندگان)
کازرونی – اجازه بدهید. هیچ نمیشود گفت که سابقین ملتفت نظامنامه نبودهاند و اصلا این ادعا هیچ دلیلی برایش نیست و باید در مقابل ادعا دلیل باشد .. قانون این است اما سابقه از دورة چهارم و پنجم تا حالا که بنده خاطر دارم این است که در بین مذاکرات یعنی وقتی که مذاکرات نبوده سئوالات شده است علاوه بر این هیچ ضرر و نقص بجائی وارد نمیآورد و گمان نمیکنم مانعی داشته باشد.
نایب رئیس – عرض کنم چون عبارت نظامنامه (میتوانند) است و نفی هم ندارد که در وسط نمیشود مذاکره کرد از اینجهت اقایان اگر مخالفند باید پیشنهاد بکنند. آقای شریعت زاده.
شریعت زاده – بنده ضرور نمیدانم که راجع باین اخطار و استناد باین ماده دلائلی اظهار شود و شاید خود بنده هم موافق باشم که باید (میتوانند) تعبیر شود باینکه در بدو و ختم مجلس باید سؤال شود لیکن تصور میکنم در اینخصوص یک سابقه هائی هست بعلاوه یک سؤالی هم شده است و این مانع از این نیست که مجلس شورای ملی اجازه بدهد که این سؤال ختم شود و استدعا میکنم اجازه بفرمایند دو کلمه از این سؤال را که باقی مانده است تمام کنم.
جمعی از نمایندگان – بفرمائید.
نایب رئیس – بفرمائید.
شریعت زاده – آقای معاون راجع به اعطای امتیاز به شرکت ایرانی میفرمایند که متخصص داریم و فرستادهایم به مازندران بعد از ختم مطالعات او امتیاز داده خواهد شد بنده مانعت الجمع نمیدانم برای اینکه شرکت ایرانی که میخواهد رسیدگی کند البته بوسیلة متخصصین این کار را میکند و خود این مسئله یک کمکی است. بعلاوه تصور میکنم آنها بهتر به حفظ مصلحتهای خودشان اشنا هستند و نمیتوان گفت که چون دولت میخواهد یک متخصص بفرستد متخصص دیگر نظرش قابل این نیست که طرف توجه واقع شود. بنابراین تصور میکنم جوابی که ایشان دادند مانع از این قسمت نیست قسمت دیگر که راجع به راه فرمودند عرض میکنم مطابق اعلانی که کردهاند در این راه کامیون نمیتواند عبور کند و چند روز دیگر هم باران شروع میشود و همان وضعیت سابق در کار هست و بنظر بنده باید وزارت فوائد عامه تا هر حدی که پیش میرود طوری استحکام کار را در نظر بگیرد که در آتیه مجبور نشود یک وجوهی برای مرمت آن خرج کند که از بین نرود. این راجع به قسمت راه. قسمت دیگر که مربوط بساختمان راه بار فروش و آمل است عرض میکنم که بنظر بنده چنانکه همه آقایان نمایندگان هم مطلعند اهمیت این راه مخصوصاً از نقطه ارزاق طهران این است که به آمل مربوط و متصل بشود و دولت باید کمال توجه را داشته باشد و گمان نمیکنم اگر اعتبارات بمصرف صحیح رسیده باشد و محلی بخواهند مجلس شورای ملی مضایقه کند و استدعا میکنم که آقای معاون به هیئت دولت تذکر بدهند که زودتر اقداماتی در این باب بفرمایند.
آقا سید یعقوب – بنده باز در این جا اخطار دیگری دارم ماده پنجاه و پنج را بفرمائید قرائت کنند …
نایب رئیس – بله بطور اختصار باید مذاکره شود ولی چون دو سه سؤال بود از این جهت قدری طول کشید.
معاون وزارت فوائد عامه – سؤالی که آقای شریعت زاده راجع به نفت فرمودند بنده عرض کردم طولی نخواهد کشید و دولت نظریات خودش را با یک اطلاعات کاملی که بدرد آن کسی هم که میخواهد امتیاز بگیرد خواهد خورد در ظرف یکماه دیگر میدهد. یعنی میگوید که در اینجا نفت هست یا نیست و وقتی که این اطلاع را داد البته صاحب امتیاز بهتر میتواند برود مشغول کار بشود و مجلس شورای ملی
هم بهتر میتواند این امتیاز را بدهد. اما راجع به راه مازندران همانطوری که فرمودند ما خودمان متوجه این قسمت هستیم و و البته راه آمل خیلی مهم است و باید ساخته شود ولی اینکه فرمودند راهها را از اول طوری بسازند که در آتیه نواقص پیدا نکند این نمیشود برای اینکه ابتدا سعی میکنند که راه باز شود و قابل اتوبوس رانی بشود و البته بعد از آنکه راه باز شد اگر نواقصی هم داشته باشد رفع میکنند. این راه پارسال ساخته شده امسال هم پل پهلوی ساخته شده و هر دو را نمیتوانیم با هم بسازیم و حالا که پل نمرودی یعنی پل پهلوی تمام شد میتوانیم راه را اداره کنیم.
جمعی از نمایندگان – دستور.
نایب رئیس – قانون بلدی از ماده سی و سه مطرح است.
زوار – بنده یک پیشنهاد راجع بدستور کردهام (پیشنهاد مزبور بشرح ذیل خوانده شد) بنده پیشنهاد میکنم لایحه سیم کشی در درجه اول جزو دستور شود. زوار.
نایب رئیس – بفرمائید.
زوار – تقریباً بیست روز است قانون بلدی مطرح است و آن اندازة که در این باب بوده است کوشش شده. این لایحه سیم کشی یک مسئله ایست که برای ایالات و ولایات فوق العاده لازم است و اتصالا به آقایان نمایندگانی که محلشان تلگراف ندارند و اهالی محل فهمیدهاند که این لایحه سیم کشی تقدیم کمیسیون بودجه شده تلگراف میرسد و روی میز تحریرشان مقدار زیادی تلگراف است که از ولایات آمده است این است که استدعا میکنم اجازه بفرمایند این دو ماده که چند دقیقه بیشتر طول ندارد بکذرد بعد داخل در لایحه بلدیه بشویم. برای اینکه تقریباً نزدیک است هیئت رئیسه هم مدتش تمام شود و در ظرف این پنچ شش روز هم لایحه بلدیه تمام نخواهد شد و یکماه دیگر طول خواهد کشید باین جهت بنده از آقایان خواهش میکنم که موافقت بفرمایند و اجازه بدهند این مسئله سیم کشی زودتر بگذرد.
رئیس – آقای دادگر.
دادگر – موافقم.
رئیس – آقای رفیع.
حاج آقا رضا رفیع – موافقم.
رئیس – اقای کازرونی.
کازرونی – بنده البته با مسئلة سیم کشی هم کاملا موافقم و هم عقیده مند هستم که بعد از آنکه قانون بلدی گذشت هیچ قانونی نگذرد مگر این مسئلة سیم کشی زیرا طرف احتیاج مردم است لیکن این قانون بلدی در دست است و اینهم فوق العاده مهم است و واجب است که مملکت دارای یک بلدیههای قانونی بشود بنابراین بگذارند چند ماده دیگر مطرح شود و بگذرد انوقت بنده هم موافقت میکنم با پیشنهاد آقا.
نایب رئیس – رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای زوار آقایان موافقین قیام فرمایند. (عده قلیلی قیام نمودند)
نایب رئیس – تصویب نشد. لایحه بلدی از ماده ۳۳ مطرح است (بمضمون ذیل خوانده شد)
ماده ۳۳ – انجمن بلدی برای سرعت جریان و سهولت انجام وظائف کمیسیونهائی از بین اعضاء خود انتخاب و مسائل مربوطه را مراجعه مینماید که قبلا در کمیسیونها مداقه و رسیدگی شده راپورت کتبی آن توسط مخبر بانجمن تقدیم گردد در مواقع فوری که اکثریت اعضاء رأی بدهند ممکن است بدون ارجاع بکمیسیون در انجمن مطرح شور واقع شود مطالبی که در انجمن مطرح مذاکره واقع میگردد باید هیئت رئیسه نسخ متععده از آن ترتیب داده یک روز قبل از انعقاد جلسه بین وکلای بلدی توزیع نمایند.
تبصره – در موارد لازمه کمیسیونهای منتخبه میتوانند بوسیلة رئیس انجمن اشخاص خارج را برای مزید اطلاعات که موجب تسهیل و پیشرفت امور بلدی و منافع عمومی باشد در جلسات کمیسیون دعوت کنند و اشخاص مذکور حق رأی نخواهند داشت.
نایب رئیس – آقای دشتی.
دشتی – این ماده تقریباً فرع زائد بر اصل است. انجمن بلدی که حداقل آن شش نفر و حداکثر آن بیست و یکنفر است دیگر نمیتواند چندین کمیسیون داشته باشد کمیسیون غالباً از برای مجالس خیلی بزرگ است که اقلاً صد نفر هشتاد نفر عضو داشته باشد که نتوانند یک قضیة را زود درش بحث بکنند آن وقت میفرستند به کمیسیون. اما یک مجلسی که خودش شش هفت نفر است این دیگر نمیتواند کمیسیون داشته باشد و تصور میکنم تنظیم این ماده فقط از نقطه نظر تقلید از مجلس شورای ملی بوده است والا الزامی نداشتهاند علاوه بر این مخصوصاً ما در کمیسیون بودجه این را تجربه کردهایم مطالبی که میرود به سو کمیسیون و برمیگردد به کمیسیون عین همان مذاکرات و اتلاف وقتهائی که در سو کمیسیون شده در کمیسیون هم تجدید میشود. پس بنابراین لزومی ندارد که انجمن بلدیه را منقسم کنیم بچندین کمیسیون و اوراقی طبع بکنند و بالاخره رویهمرفته بیشتر وقت تلف کنند.
مخبر – بنده تصور نمیکنم اینماده ضرری داشته باشد زیرا در موقع شور اول بعضی از آقایان پیشنهاد کردند که هر ماهی انجمن بلدیه یک جلسه داشته باشد بعضی فرمودند سالی دو ماه متوالیاً جلسه داشته باشد و آن ماده چون هنوز مطرح نشده است و تکلیفش معلوم نیست کمیسیون قائل شده است هر ماه سه جلسه داشته باشد بعلاوه یک مؤسسة که جدیداً تأسیس میشود کارهایش خیلی زیاد است و مردم مأنوس نیستند معتاد نیستند وکلای بلدی آشنا نیستند باین که سرعت جریان بدهند بموضوعاتی که مطرح مذاکره میشود و برای اینکه چیزهائی که در انجمن بلدی مطرح میشود یک سو کمیسیونی داشته باشد در شهرهای بزرگ مثل طهران و مراکز ایالات گفتهاند لوایحی: که میآید بانجمن مثل مجلس شورای ملی برود بکمیسیون تا در آنجا کاملا دقت بشود بعد بیاید به انجمن تا آنکه زودتر و سهلتر بگذرد و اینهم که بعضی از آقایان فرمودند این ماده حکم نظامنامه را دارد و از وظایف داخلی است. عرض میکنم که البته خاطرشان هست بعضی از قوانین از مجلس گذشته که مواد آن موکول بنظامنامه شده که وزارتخانه باید تنظیم کند ولی هنوز تنظیم نشده و از این جهت یک اشکالاتی در عمل پیدا شده است. از جمله نظامنامة قانون استخدام کشوری است. بنابراین برای اینکه یک مسائلی که در این قانون تقریبا حکم نظامنامه را دارد در ضمن این قانون تنظیم شده باشد که آنها بهتر آشنا و نزدیک بعمل بشوند از این جهت این قید را کردهاند.
جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.
روحی – بنده مخالفم با کفایت مذاکرات.
نایب رئیس – بفرمائید.
روحی – عرض کنم تکلیف ماده بالاخره معلوم نشد و بنده نفهمیدم نظر مجلس به چیست. این ماده یک چیز زائدی است و بنده عقیده دارم که باید در نظامنامه قید کرد و این قدر هم احتیاج ندارد در اطرافش صحبت شود.
اقا سید یعقوب – بنده موافقم با کفایت مذاکرات.
روحی – اجازه میفرمائید؟ اگر آقایان مایلند بنده هم مخالفتم را پس میگیرم.
نایب رئیس – مخالفی نیست؟
جمعی از نمایندگان – خیر.
نایب رئیس – پیشنهادات قرائت میشود.
(بشرح ذیل خوانده شد)
پیشنهاد میکنم در مادة ۳۳ کلمة (میتواند) در سطر اول بعد از عبارت انجمن بلدی اضافه شود دکتر طاهری.
نایب رئیس – آقای دکتر طاهری.
دکتر طاهری – این اصلاحی که بنده پیشنهاد کردهام برای رفع اشتباه و اشکال آقای دشتی نماینده محترم بود و آن این است که انجمن مجبور نباشد که همیشه کمیسیونهائی از بین خود انتخاب نماید مگر در موقعی که لازم باشد و احتیاج داشته باشد و گمان میکنم آقای مخبر هم قبول بفرمایند.
مخبر – بنده قبول میکنم.
نایب رئیس – پیشنهاد آقای فیروزآبادی (باین ترتیب خوانده شد) بنده پیشنهاد میکنم که در ماده ۳۳ که در آخر ماده نوشته شده یک روز از انعقاد جلسه بین وکلای بلدی توزیع نمایند نوشته شود یک روز قبل از انعقاد جلسه بعد توزیع نمایند.
نایب رئیس – آقای فیروزآبادی.
فیروزآبادی – چون این جا مینویسند: (در مواقع فوری که اکثریت اعضاء رأی بدهند ممکن است بدون ارجاع بکمیسیون در انجمن مطرح شور واقع شود. مطالبی که در انجمن مطرح مذاکره واقع میگردد باید هیئت رئیس نسخ متعدده از آن ترتیب داده یک روز قبل از انعقاد جلسه بین وکلای بلدیه توزیع نمایند) این جا لازم است کلمة (بعد) هم باشد. مراد البته معلوم است اما اصلاح عبارتی است که خوب توضیح میکند مطلب را که مراد جلسة بعد است نه همان جلسه و اگر اضافه نشود عبارت صحیح نیست.
مخبر – منوط به رأی مجلس است.
نایب رئیس – رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای فیروزآبادی اقایان موافقین قیام فرمایند. (عدة مختصری قیام نمودند)
نایب رئیس – قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای کازرونی (بنحو ذیل خوانده شد) بنده پیشنهاد میکنم که بعد از تقدیم گردد اضافه شود که در انجمن مطرح شود.
نایب رئیس – بفرمائید.
کازرونی – این ماده موهم از این است که بعد از آنکه راپورتش را تقدیم کرد دیگر همان رأی است و بموقع اجرا میآید. موهم است مصرح نیست بدلیل اینکه بعدش مینویسد: در مواقع فوری که اکثریت اعضاء رأی بدهند ممکن است بدون ارجاع بکمیسیون در انجمن مطرح شود. این مثل این است که همچو سابقه داشته که ممکن نبوده و حالا این قید را اینجا آورده در صورتیکه البته اینطور است و لازم باین قید ابداً نبوده و با بودن این قید که ممکن است بدون ارجاع بکمیسیونهای منتخبه مطرح شور واقع نشود گویا در غیرش ممکن نیست این است که بنده قید کردهام که بعد از این که راپرتش را داد اضافه شود که مطرح شور واقع شود.
مخبر – بسته است به رأی مجلس.
نایب رئیس – رأی میگیریم به پیشنهاد اقای کازرونی اقایانیکه موافقند قیام فرمایند (عدة قلیلی قیام نمودند)
نایب رئیس – قابل توجه نشد (پیشنهاد دیگر آقای کازرونی بترتیب ذیل خوانده شد) بنده پیشنهاد میکنم که از (در مواقع فوری – تا واقع شود) حذف شود.
نایب رئیس – بفرمائید.
کازرونی – اینجا میل داشتم که آقای مخبر توجه بفرمایند و یک توضیحی بدهند. این جا میگوید: در مواقع فوری که اکثریت اعضاء رأی بدهند ممکن است بدون ارجاع
بکمیسیون در انجمن مطرح شور واقع شود. بنده سئوال میکنم که اگر چنانچه اکثریت اعضا رأی نداد ممکن نیست در انجمن مطرح شور واقع شود؟ و حال آنکه ممکن است و لازم نیست بکمیسیونهای منتخبه وارد شود مگر اینکه انجمن رأی بدهد و هر وقت انجمن رأی داد ارجاع میشود بکمیسیونهای منتخبه بنابراین عرض میکنم هیچ لزومی ندارد و این جمله زائد است و این اختیار برای انجمن هست این مسبوق به عدم امکان است.
مخبر – بسته برای مجلس.
نایب رئیس – رأی میگیریم به پیشنهاد اقای کازرونی آقایان موافقین قیام فرمایند (عدة قلیلی قیام نمودند)
نایب رئیس – قابل توجه نشد. پیشنهاد اقای دشتی (بمضمون ذیل خوانده شد) بنده پیشنهاد میکنم ماده ۳۳ اینطور نوشته شود: انجمن لدی الاقتضا میتواند یکی از مسائل را بکمیسیونی که از افراد خود انجمن تشکیل میدهد ارجاع نموده که در آن مطالعه نموده و نظریات اشخاص مطلع را جلب نموده راپورت خود را بانجمن تقدیم نماید.
نایب رئیس – آقای دشتی.
دشتی – بنده پیشنهادم خیلی توضیح ندارد اصولا همانطوری که عرض کردم انجمنهای بلدی کمیسیون لازم ندارند حالا فرضاً یک مسائلی پیدا شد که نمیتوانند در انجمن بلدی مطرح کنند و میخواهند بچند نفر ارجاع نمایند. این حق را بانجمن بدهند که بکمیسیون بفرستد و کمیسیون مطالعات خودش را بکند و از اشخاص بصیر و مطلع هم اطلاعاتی حاصل کند ولی این ترتیب اسباب زحمت است و این شکلی که بنده پیشنهاد کردهام بهتر و ساده تر است.
مخبر – با قبول کلمه (میتواند) تصور میکنم نظریة آقا هم تامین شده باشد.
نایب رئیس – رأی میگیریم به پیشنهاد آقای دشتی آقایان موافقین قیام فرمایند (عدة قلیلی قیام نمودند)
نایب رئیس – قابل توجه نشد. پیشنهاد آقای دکتر طاهری (باین نحو خوانده شد) اصلاح عبارتی ذیل را پیشنهاد میکنم در سطر دوم (مراجعه مینماید) تبدیل شود بمراجعه نماید.
مخبر – بنده قبول میکنم.
نایب رئیس – سه فقره پیشنهاد راجع به حذف رسیده است قرائت میشود (بشرح ذیل خوانده شد) بنده پیشنهاد میکنم که این ماده حذف شود روحی. بنده پیشنهاد میکنم ماده ۳۳ با تبصره حذف شود بهبهانی. بنده پیشنهاد میکنم ماده ۳۳ و تبصره آن حذف شود دشتی.
نایب رئیس – نظر باینکه این پیشنهادها مربوط بحذف است در موقع رأی گرفتن بماده اقایانی که موافقند با این پیشنهادها رأی نمیدهند …
بهبهانی – بنده توضیح دارم.
نایب رئیس – بفرمائید.
بهبهانی – بهمان صورت اولیه که این ماده نوشته شده بود کاملا جزء نظامنامه بود. ما نباید وقت مجلس را صرف نظامنامه بکنیم خصوص با پیشنهادی که آقای طاهری فرمودند که لفظ
(میتواند) را اضافه کنند و این لفظ الزام را هم از بین برد. این کار عادی نیست. یک مطلبی وارد میشود بانجمن. انجمن همینطور که میتواند تمام اعضایش بیک مطلبی رسیدگی کنند و رأی خودشان
را بدهند همینطور هم میتوانند بعضی از اعضاء را در آن باب دخالت بدهند که زودتر نظریات خود را بانجمن راپورت دهند و در هر صورت عرض میکنم که این امر قانونی نیست بلکه یک امر نظامنامه ایست و چنانکه ملاحظه میفرمائید این قسمت در نظامنامه مجلس هم نوشته شده و ما در اینجا امر نظامنامة را خلط میکنیم با قانون و قانون را از صورت قانونیت سلب میکنیم. این است که بنده و سایر آقایان پیشنهاد کردهایم که این چون امر نظامنامه ایست از این جهت باید حذف شود.
نایب رئیس – رأی میگیریم بمادة ۳۳ اقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند (اغلب نمایندگان قیام نمودند)
نایب رئیس – تصویب شد.
بعضی از نمایندگان – تنفس.
زوار – بنده مخالفم.
نایب رئیس – بفرمائید.
زوار – این تنفسها در کجا خفه شده است که هی میگوئیم تنفس، تنفس ؟! کاری نکردهایم که میخواهیم تنفس بدهیم فقط جمعی از اقایان قبل از دستور مذاکراتی کردهاند. هوای این جا که خیلی خوبست درها هم باز است اقا: کارتان را بکنید شما موظفید بکار کردن ملت از شما کار میخواهد.
نایب رئیس – رأی گرفته میشود به تنفس آقایان موافقین قیام فرمایند (اغلب قیام نمودند)
نایب رئیس – تصویب شد (در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل و بفاصلة نیمساعت مجدداً تشکیل گردید)
نایب رئیس – مادة ۳۴ مطرح است (بشرح آتی خوانده شد)
مادة ۳۴ – حاکم و معاون یا رئیس دفتر حکومت و مدیر اداری بلدیه حق حضور و مذاکره در جلسات انجمن و کمیسیونها دارند ولی حق رأی نخواهند داشت.
نایب رئیس – آقای کازرونی.
کازرونی – اینجا مینویسد: (حاکم و معاون یا رئیس دفتر حکومت) گمان میکنم کافی باشد که نوشته شود: حاکم یا نمایندة آن نماینده اعم است. ممکن است معاونش باشد یا رئیس دفتر باشد و گمان میکنم رئیس دفتر مورد نداشته باشد و نماینده اعم است.
نایب رئیس – اقای زوار.
زوار – مخالفم.
نایب رئیس – آقای اعتبار.
اعتبار – مخالفم. نایب رئیس – آقای احتشام زاده.
احتشام زاده – اگر بنویسیم نمایندة حکومت آنوقت ممکن است یکنفر عضو پست حکومتی را به نمایندگی بفرستند برای حضور در انجمن. در صورتیکه منظور از حضور نماینده حکومت این است که انجمن در مسائل محلی از اطلاعاتی که حاکم دارد استفاده نماید باین جهت نوشته شده است حاکم یا معاون او چون معاون قائم مقام حکومت است. یا رئیس دفتر و مقید کردیم که این دو نفر باشند که یک عضو پستی نباشد و عضو مهمی باشد که از جریانات اطلاع داشته باشد که حضورش در انجمن مؤثر باشد.
نایب رئیس – اقای زوار.
زوار – عرض کنم اینجا مینویسند: حاکم یا معاون یا رئیس دفتر حکومت و مدیر اداری بلدیه حق حضور و مذاکره در جلسات انجمن و کمیسیونها دارند ولی حق رأی نخواهند داشت. این یک مؤسسة ملی است بنده تصور میکنم دخالت دادن حکومت در امور ملی هیچ دلیل ندارد
اگر مقصود این است که حاکم میتواند داخل شود چون این مؤسسه یک مؤسسه ملی است حاکم هم مثل سایرین که مستمع آزاد هستند میتواند داخل شود و حرفهای انجمن را استماع کند والا در اینجا موجبی ندارد که حاکم بیک سمت رسمی برود و در آنجا دخالت کند باین جهت بنده مخالفم.
نایب رئیس – پیشنهاد اقای روحی قرائت میشود (باین مضمون قرائت شد) پیشنهاد میکنم که فقط حاکم در انجمن بلدی حق رأی داشته باشد.
نایب رئیس – آقای روحی.
روحی – بنده میبینم در این قانون بلدی تمام نظامات و مقرراتیکه برای مجلس شورای ملی معین شده تعیین شده است و حال آنکه باید فرقی داشته باشد مثلاً در مجلس معمول است که وزراء بیایند و حق دارند که در مجلس حاضر شوند و در مذاکرات شرکت کنند ولی حق رأی دادن ندارند عین همین مسئله را در مورد انجمنهای بلدی منظور کردهاند و گفتهاند که حاکم حق حضور دارد ولی حق رأی ندارد در صورتیکه عظمت مجلس غیر از انجمن بلدی است و بعقیدة بنده در انجمن بلدی باید بحاکم حق رأی داد والا معنی ندارد کسیکه مسؤلیت کاری را دارد حق رأی نداشته باشد و بنده با این نظر مخالفم که یک مشت اشخاصی را در ولایات مثل پشة خاکی بجان مردم بیندازند که خون مردم را بمکند و عقیدة بنده این است که در همه جا حکام رؤسای انجمن بلدی باشند اگر بنا باشد که حاکم حق رأی نداشته باشد رئیس انجمن بلدی که از طرف شهر معین میشود از این وضعیت استفاده میکند و این بر خلاف عدل و انصاف است.
نایب رئیس – آقای حاج شیخ بیات.
حاج شیخ بیات – من تعجب میکنم از آقای روحی که از یک طرف میفرمایند حکومتها باید حذف شود و از طرف دیگر میفرمایند باید حق رأی داشته باشند خوب اگر معتقدید که باید حکومت حذف شود چطور توقع دارید رأی بدهد رئیس انجمن که مسلماً حق رأی دارد صحبت سر این است حاکم که در مذاکرات شرکت میکند حق رأی دارد یا نه؟ و چون حاکم رسماً مأمور اجرا است از این جهت گفتهاند حق رأی ندارد.
نایب رئیس – اقای مخبر عقیدة کمیسیون چیست؟
مخبر – بنظر مجلس واگذار میکنم.
نایب رئیس – رأی گرفته میشود بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای روحی اقایانیکه تصویب میکنند قیام فرمایند (کسی قیام نکرد)
نایب رئیس – تصویب نشد. پیشنهاد آقای آقا سید یعقوب (بشرح ذیل قرائت شد) پیشنهاد میکنم کلمة با دعوت انجمن پیش از حق حضور اضافه شود.
نایب رئیس – آقای آقا سید یعقوب.
آقا سید یعقوب – خواستم آقای مخبر را توجه بدهم که خوبست قبل از عبارت حق حضور و مذاکره اضافه شود (با دعوت انجمن) وقتیکه ما عبارت با دعوت انجمن را اضافه کردیم رسمیت این مؤسسه خیلی زیادتر خواهد شد از این جهت بنده این پیشنهاد را کردم.
مخبر – این نظریرا که آقای آقا سید یعقوب نماینده محترم دارند مثل این است که اگر حاکم بخواهد در انجمن حاضر شود یا نمایندة بفرستد نتواند در صورتیکه او مأمور اجراست و این حق را دارد و چون ممکن است پیشنهادها و لوایحی را بانجمن بیاورد از این جهت باید حضورش آزاد باشد و محتاج بدعوت نباشد.
نایب رئیس – رأی میگیریم به پیشنهاد …
آقا سید یعقوب – بنده مسترد میدارم. درست گفت.
نایب رئیس – پیشنهاد آقای کازرونی. یک پیشنهادی هم در همین زمینه از آقای اعتبار رسیده است که هر دو قرائت میشود (بمضمون ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم مادة ۳۴ نوشته شود حاکم یا نمایندة حکومت کازرونی. بنده پیشنهاد میکنم بجای معاون یا رئیس دفتر نوشته شود یا نمایندة حکومت (اعتبار)
نایب رئیس – آقای اعتبار.
میرزا احمد خان اعتبار – عرض میکنم توضیحی را که آقای احتشام زاده دادهاند صحیح است در یک قسمت از ولایات حکام معاون ندارند و رئیس دفتر دارند ممکن است برای او هم بدائی حاصل شود که نتواند حاضر شود از این جهت بنده پیشنهاد کردم که حکومت حق داشته باشد از طرف خودش هر کس را که مفید می داند بانجمن معرفی کند و بآنجا بفرستد. و این بهتر است.
مخبر – منظور از این قید یک تشریفاتی است که کمیسیون در ضمن تنظیم این لایحه خواسته برای انجمن بلدی قائل شود در واقع این ماده یک احتراماتی برای انجمن قائل شده زیرا ممکن است حکومت یک کسی را که هیچ اطلاعاتی نداشته باشد بخواهد بانجمن بفرستد از این جهت کمیسیون این قید را کرد که حاکم یا خودش حاضر شود یا معاون و اقلا رئیس دفترش را بفرستد.
نایب رئیس – اقای کازرونی.
کازرونی – عرض میکنم آقایان میفرمایند شاید حکومت یکنفر آدم بیقدر را بانجمن فرستاده بنده نمی دانم که این شاید را چرا شامل رئیس دفتر نمی فرمائید شما چرا عکس قضیه را در نظر نمیگیرید و برای چه فقط مقید بکلمه هستید. ممکن است حاکم یکنفر آدم با قدرتر و مفیدتریرا بانجمن بفرستد در بسیاری از ولایات به طوری که آقای اعتبار فرمودند انجمن بلدیه هست حاکم هم هست ولی معاون ندارد نظیرش بندر لنگه و بندر عباس است که موقعیت انجمن بلدیه آنجا فوق العاده مهم است حکومت هم هست ولی معاون حکومت نیست. بنده عرض میکنم کلمة معاون اعم است از اینکه رئیس دفتر باشد یا معاون حکومت یا کس دیگری که مفید باشد هر کسی را که خود حاکم معرفی کند بهتر است.
نایب رئیس – اقای مخبر.
مخبر – بسته برأی مجلس است.
نایب رئیس – رأی گرفته میشود بقابل توجه بودن این پیشنهاد آقایانیکه قابل توجه میدانند قیام فرمایند. (معدودی قیام نمودند)
نایب رئیس – قابل توجه نشد. پیشنهادی از طرف آقای دشتی راجع بحذف ماده رسیده است قرائت میشود (بشرح ذیل قرائت شد)
بنده پیشنهاد میکنم که مادة ۳۴ حذف شود.
نایب رئیس – آقای دشتی.
دشتی – بنده عرض میکنم این ماده و چند مادة بعدش اصلاً باید در نظامنامه ذکر شود و بیخود وقت مجلس در اینجا تضییع میشود بقول یکی از آقایان نمایندگان خوب است در اینجا نوشته شود اعضاء بدون اجازة رئیس حق حرف زدن را نداشته باشند. این جور چیزها را نباید در این جا نوشت باید موکول بنظامنامه کرد. انجمنهای بلدیه را باید یک قدری استقلال داد تا بتوانند مطابق عقاید و نظریات خودشان عمل کنند حاکم را میخواهد بپذیرد مختار است معاون را میخواهد بپذیرد مختار است اینها یک مراتبی است که ما باید در نظامنامه ذکر کنیم. مثلا ماده بعد میگوید نوشتن صورت جلسه بعهده منشی
است اینها یک چیزهائی است که باید در نظامنامه ذکر شود از این جهت بنده این ماده را زائد میدانم و پیشنهاد حذف کردم.
نایب رئیس – در موقعی که رأی باصل ماده گرفته میشود اقایانیکه معتقد بحذفند رأی نخواهند داد رأی گرفته میشود بماده سی و چهارم. آقایانیکه تصویب میکنند قیام فرمایند. (عدة زیادی قیام نمودند)
نایب رئیس – تصویب شد. ماده سی و پنج مطرح است (بشرح ذیل خوانده شد)
مادة ۳۵ – صورت مذاکرات هر جلسه و تصمیمات انجمن در دفتر مخصوص ثبت و بامضای اعضاء حاضره و رئیس میرسد. نوشتن صورت مجلس و ثبت تصمیمات در دفتر مخصوص بعهدة منشی انجمن است.
نایب رئیس – آقای کازرونی.
کازرونی – همانطور که آقای دشتی هم اظهار کردند بنده هم عرض میکنم این مواد جزء نظامنامه است. صورت مجلس را منشی باید بنویسد یا در دفتر مخصوص باید ثبت شود و با مرکب مثلا نوشته شود یا با جوهر اینها قانون نیست. بعلاوه منشی که خودش صورت مجلس را نمینویسد باید یکنفر منشی علیحده بگیرند و بنویسند منتهی مسؤل این کار منشی است.
جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.
مخبر – برای اینکه در مواد بعد هم ممکن است در موقع مذاکره یک اشکالاتی تولید شود و شاید همچو بنظر آید که این مواد باید جزء نظامنامه باشد. گرچه صورت ظاهر مواد همینطور است ولی چون این مواد از تکالیف و وظایف اولیه انجمن پس از اینکه تشکیل شد باید بداند تکلیفش چیست و چکار باید بکند نظامنامه را انجمن باید بنویسد ولی پس از تشکیل باید بداند کی صورت مجلس را باید بنویسد ترتیبات و نظامات داخل آن چیست تا وقتی که تکالیف اولیه اش را نداند نمیتواند وارد عمل شده و بر طبق احتیاجات و نظریات خودش نظامنامه اش را تنظیم کند از اینجهت این مواد در ضمن قانون ذکر شد.
نایب رئیس – پیشنهادها قرائت میشود. پیشنهاد آقای بامداد (باین نحو قرائت شد) پیشنهاد میکنم قسمتی از مادة سی و پنج اینطور اصلاح شود: تصمیمات انجمن در دفتر مخصوصی ثبت و پس از تصویب اعضاء حاضره بامضاءرئیس میرسد.
نایب رئیس – اقای بامداد.
بامداد – عرض میکنم اینجا که نوشتهاند (در دفتر مخصوصی ثبت و بامضای اعضای حاضره و رئیس میرسد) این جمله لزومی ندارد زیرا ترتیبات مجلس و همه جا این طور است که صورت مذاکرات را مینویسند و قرائت میکنند بعد رئیس میگوید مخالفی دارد یا نه؟ اگر مخالفی نبود رئیس آنرا امضا میکند پس اینکار امضای اعضاء را لازم ندارد اولا این ماده جزو نظامنامه است و اصلاً باید در آنجا ذکر شود و بر فرض که آقای مخبر میخواهند در قانون باشد و اهمیت میدهند پس خوب است همان طور که در مجلس مرعی و در سایر جاها هم مراعات میشود که بعد از اینکه اعضاء موافقتشان را اظهار کردند و مخالفی نبود رئیس امضاء میکند اینجا هم همینطور باشد و همین کافی است.
مخبر – بنده تصور میکنم اگر نماینده محترم یک قدری دقت بفرمایند تصدیق خواهند فرمود که همین ترتیبی که در نظر گرفته شده خیلی خوب و بهتر است که تمام اعضاء آن را امضا کنند. و اگر غیر از این باشد ممکن است یک معایبی پیدا کند ولی وقتی که فلان عضو امضا کرد دیگر
اظهار عدم اطلاع از فلان کاری که شده نمیکند و از آن دفاع میکند.
نایب رئیس – رأی میگیریم بقابل توجه بودن پیشنهاد اقای بامداد اقایانیکه تصویب میکنند قیام فرمایند (کسی قیام نکرد)
نایب رئیس – رد شد.
پیشنهاد آقای کازرونی (اینطور خوانده شد) بنده پیشنهاد میکنم که در سطر چهارم در ماده سی و چهار بعد از کلمه میرسد نوشته شود مسئولیت.
نایب رئیس – ماده سی و چهارم تمام شده. درماده سی و پنج اگر توضیحی دارید بدهید.
کازرونی – پیشنهاد بنده هم در ماده سی و پنج است.
نایب رئیس – ماده سی و پنج سطر چهارم ندارد. در هر حال توضیح بدهید.
کازرونی – عرض میکنم یک نفر عضوی که افتخاراً وکالت انجمن بلدی را قبول کرده شما مسؤلیت نوشتجات و صورت مجلس را بعهده او واگذار میکنید این نمیشود اگر مقصود شما این است که مسئول نوشتن آن منشی باشد بنده هم موافقم. در هر حال ماده ابهام دارد از این جهت بنده پیشنهاد کردهام نوشته شود مسئولیت نوشتن صورت مجلس و ثبت تصمیمات در دفتر مخصوص به عهده منشی انجمن است یعنی مسئولیتش با اوست نه نوشتنش.
مخبر – بسته بنظر مجلس است. نایب رئیس – رأی گرفته میشود بع قابل توجه بودن پیشنهاد اقای کازرونی. آقایانیکه تصویب میکنند قیام فرمایند (چند نفری برخاستند)
نایب رئیس – رد شد. سه فقره پیشنهاد راجع بحذف رسیده قرائت میشود و بعد بماده رأی میگیریم. (بشرح ذیل قرائت شد) پیشنهاد میکنم مادة سی و پنج حذف شود حاج میرزا مرتضی. بنده پیشنهاد میکنم مادة سی و پنج حذف شود دشتی. بنده پیشنهاد میکنم ماده سی و پنج حذف شود زوار.
نایب رئیس – رأی میگیریم بماه در ضمن تکلیف پیشنهادها معلوم خواهد شد. آقایانیکه مادة سی و پنج را تصویب میکنند قیام فرمایند (عدة زیادی قیام کردند)
نایب رئیس – تصویب شد. مادة سی و شش قرائت میشود (باین کیفیت خوانده شد)
مادة ۳۶ – انجمن بلدی دو ماه بآخر هر سال بودجة سال آینده بلدیه را باید تصویب نماید.
نایب رئیس – اقای کازرونی.
کازرونی – عرضی ندارم.
نایب رئیس – آقای آقا سید یعقوب.
اقا سید یعقوب – نظر بنده مخالفت نیست ولی این دو ماهی که در اینجا تعیین شده عملی نیست چنانچه در مورد مجلس و غیره هم دیدهایم. در قانون اساسی مصرح است که در فلان وقت باید بودجه را بیاورند به مجلس و مجلس فلانقدر بآخر سال مانده باید بودجه سال نو را تصویب کند ولی این عملی نشده حالا اگر آقایان تصور میکنند عملی است و انجمن موفق خواهد شد بنده حرفی ندارم.
جمعی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.
نایب رئیس – رأی میگیریم بماده ۳۶ آقایان موافقین قیام فرمایند
(عدة زیادی برخاستند)
نایب رئیس- تصویب شد. ماده سی و هفتم قرائت میشود
(باین نهج خوانده شد) ماده ۳۷ – انجمن بلدی در هر ماده لاقل سه جلسه خواهد داشت و در صورت لزوم بطور فوق العاده نیز تشکیل میگردد.
نایب رئیس – آقای کازرونی.
کازرونی – بنده عقیدهام این است که هر ماه دو جلسه کافی است و جلسات فوق العاده را هم که در اینجا تعیین کرده است جلسات عادی و اجباری بعقیدة بنده در هر ماه دو دفعه کافی است. بعضی از نمایندگان – مذاکرات کافی است.
نایب رئیس – آقای فهیمی با کفایت مذاکرات مخالفید یا موافق.
فهیمی – مخالفم.
نایب رئیس – بفرمائید.
فهیمی – عرض میشود یکی از مواد مهم اینقانون همین تعیین جلسات انجمن است و باین صورتی که در اینجا نوشته شده است انجمن هیچ نتیجه نخواهد داشت …
امیر اسد الله خان عامری – راجع بکفایت مذاکرات باید مذاکره بفرمائید.
فهیمی – خواهش دارم جنابعالی اجازه بدهید این یک موضوعی است که در مادة بیست و چهارم هم که راجع بحقوق و موظف بودن یا نبودن اعضاء انجمن مذاکره میشد بنده این تقاضا را کردم که آن ماده مسکوت بماند تا این ماده سی و هفتم تصویب شود. بنده بطور کلی عرض میکنم چون با دلائلی که داریم میدانیم که تشکیل انجمن در ماهی سه مرتبه هیچ فائده ندارد. پس خوب است اجازه بدهید مذاکرات بشود اگر نظر بنده را تصدیق کردند که هیچ والا بصورت اولی بماند.
نایب رئیس – رأی گرفته میشود بکفایت مذاکرات آقایانیکه مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند. (عده زیادی برخاستند)
نایب رئیس – تصویب شد. رأی میگیریم بماده …
فهیمی – بنده پیشنهادی دارم.
بعضی از نمایندگان – وقتی که اعلان رأی داده شد دیگر پیشنهاد نمیشود داد.
نایب رئیس – پیشنهاد آقای بهبهانی قرائت میشود .(بشرح ذیل خوانده شد)
پیشنهاد مینمایم ماده سی و هفت به نحو ذیل اصلاح شود: انجمن بلدی جلسات خود را بقدر لزوم معین نموده ولدی الاقتضا فوق العاده نیز تشکیل خواهد شد.
نایب رئیس – آقای بهبهانی.
آقا میرزا سید احمد بهبهانی – تعیین این مسئله که جلسات انجمن هر ماه یا هر سال یا هر هفته یا چند روز یک دفعه باشد این به نظر بنده جزو نظامنامه است ولی حالا که میخواهند در این مسئله دخالت کنند تعیین کردن اینکه حتماً هفتة سه روز یا ماهی سه روز باشد این بنظر بنده خارج از متعارف است چون ما نمیدانیم که آنها چقدر کار دارند خود آقایان اعضاء انجمن باندازه کاری که دارند جلسات خواهند کرد میخواهد ماهی یک جلسه باشد یا شش ماه یک جلسه در هر حال این مسئله مربوط بکاری است که انجمن دارد. وخود او باید بنابر مقتضیات وکاری که دارد برای خودش جلسه معین کند. این مال جلسات عادی است. اما یک جلسات فوق العادة هم هست که علاوه بر آن مقدار معین تشکیل خواهد شد پس اگر بطوری که بنده پیشنهاد کردهام این ماده تنظیم شود به عقیده بنده بهتر است.
نایب رئیس – آقای دادگر.
دادگر – عرض کنم حضور مبارک اولاً یک چیزی را خدمت آقا سابقه میدهم امروز دهم مهر است ..
بعضی از نمایندگان – یازدهم است.
دادگر – بلی یازدهم مهر است و یک مقدار زیادی از این مواد
ارجاع شده است به کمیسیون و ما از آقای تقی زاده و آقای مدرس خواهش کردیم که در کمیسیون تشریف بیاورند برای اینکه جلب نظر ایشان را کرده باشیم و زودتر بمقصود برسیم و بنده قبل از اینکه جواب آقا را عرض کنم استدعا دارم آقا ارفاق و تأمل بفرمائید و بگذارید این ماده زودتر بگذرد. بسیار خوب فرضاً که یک مادة جایش در نظامنامه باشد و در اینجا هم بگذارند این یک مسئله اصولی نیست. یک چیزی فرضاً جایش در نظامنامه بوده حالا این جا نوشتهاند. این قدر اهمیت ندارد اما جواب آن فرمایشی کهآقای بهبهانی فرمودند این که ما در این جا نوشتهایم قدراقل سه جلسه باشد. برای این بود که ما همچو خیال میکردیم اعضاء انجمن حقوق دارند و باین ملاحظه کمیسیون حداقل و اکثری را در نظر گرفت که تناسب گم نشود ولی پس از آنکه مسئله حقوق داشتن اعضاء انجمن یک مسئله نظری شد برای این که کار زودتر بگذرد و عملی شود بهتر این است که در این برهه از زمان این ماده باین شکل بگذرد و بمناسبت این که انجمن در موقع افتتاحش کارش زیاد است مقتضی است که بهمین صورت بگذرد شاید یک مرتبة دیگر محتاج شدیم این قانون را تغییر بدهیم یا مدت را محذوف بگذرایم ولی حالا که اول کار و موقع تولد انجمن بلدی است و قطعاً محتاج باین است که جلسات زیاد تشکیل دهد بهتر است که باین شکل بگذرد.
نایب رئیس – آقای مخبر.
مخبر – موکول برذی مجلس است.
نایب رئیس – رأی میگیریم بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای بهبهانی اقایانیکه تصویب میکنند قیام فرمایند. (چند نفری برخاستند)
نایب رئیس – تصویب شد.
پیشنهاد آقای فهیمی (باین کیفیت خوانده شد) بنده پیشنهاد میکنم مادة سی و هفت بطریق ذیل نوشته شود:
مادة ۳۷ – انجمن در هر سالی در دورة اجلاسیه خواهد داشت و در هر مرتبه دو ماه بیشتر نخواهد بود.
نایب رئیس – آقای فهیمی.
فهیمی – انجمن بلدی یک هیئت شوری است و برای مذاکره در امور مردم است یک کارهای معینی هم دارد. اساساً انجمن باید یک مسائلی را تصویب کند و ادارة بلدیه مجری آن باشد اگر بنا باشد انجمن بلدی تا آخر سال مختارند بانعقاد جلسه باشد نه خودش کار خواهد کرد و نه خواهد گذاشت ادارة بلدیه کار کند انجمن باید در دوره داشته باشد یکی در وسط سال برای رسیدگی بحساب و مراجعه بامور سال گذشته و یکی در آخر سال برای در نظر گرفتن بودجه و مسائل سال بعد و در هر دفعه بیش از بیست روز سی روز هم نباید باشد در اینجا به مناسبت اینکه شاید یک کارهای زیادی داشته باشد دو ماه پیش بینی کردیم که در ظرف این مدت دو ماه انجمن تمام مسائل و کارهای مربوطه را پیش بینی کند و در نظر بعد بدهد باداره بلدیه که او اجرا کند و در فواصل جلسات انجمن ممکن است یک کمیسیون هائی معین کند برای جلسة بعد. اینکه نوشته شده است هرماهی سه جلسه. بنده عرض میکنم وقتی انجمن هر روزه در تمام سال جلسه داشته باشد هیچ کار نمیکند و وقتی هم که فواصل بین جلسات زیاد باشد بازکاری نخواهد کرد و باید وظائف و کارش محدود باشد انجمن باید یک اصولی را مرتب و منظم کند بعد اداره بلدیه که مأمور اجراست آن را اجرا کند. اگر این طور باشد بعقیدة بنده انجمن هیچ کاری نخواهد کرد و مثل سابق بزودی اسباب انحلال خودش را فراهم خواهد آورد و صورت خارجی پیدا نخواهد کرد.
مخبر – با این فرمایشاتی که آقا فرمودند برای وکلای
بلدیه همان یک رأی حق حیات باقی ماند. آنهم اگر داشته باشند زیرا از یک طرف میگوئیم ملزمند که هر طبقه و صنفی بدون حقوق عضو باشند و در مدت دو ماه کار و کاسبی و زندگانیشان را کنار بگذارند و در جلسات انجمن حاضر شوند و امور بلدی را اداره کنند راجه بوظائف انجمن بلدی یک چیزهائی است که اگر درست ملاحظه بفرمائید از حالا نمیشود پیش بینی کرد ممکن است مثلا حریقی واقع شود زلزله بشود و طوری بشود که مجبور شود انجمن تشکیل شود و اعانه جمع کند یا اقداماتی بکند ولی اگر چنانچه مقید باشد که دو ما بآخر سال مانده تشکیل شود تمام کارهای بلدیه مختل و معوق میماند و هیچ کاری هم عملی نخواهد شد.
نایب رئیس – رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای فهیمی آقایانیکه تصویب میکنند قیام فرمایند
(دو سه نفر قیام نمودند)
نایب رئیس – رد شد. پیشنهاد آقای شریعت زاده
(باین مضمون خوانده شد)
پیشنهاد میکنم عبارت ذیل بر آخر ماده سی و هفت اضافه شود: و در تمام مواردی که یک ربع از وکلای بلدی تشکیل جلسه را از رئیس انجمن تقاضا نمایند باید انجمن تشکیل شود.
نایب رئیس – آقای شریعت زاده.
شریعت زاده – در اینجا ذکر شده است که در مواقع فوق العاده زیاده از دو جلسه مککن است تشکیل شود بنده عقیده دارم که بالاخره رئیس انجمن باید یک مجوزی داشته باشد برای احضار سایر اعضاء که در جلسات حاضر شوند پس از مطالعه تصور میکنم بهتر این است اگر تمام اعضاء هم فرضاً حاضر نباشند وقتی که ربع اعضاء از رئیس تقاضا کردند انجمن تشکیل شود و تصور میکنم این مطلب در قانون بلدی پیش بینی نشده و خیلی لازم که اگر در یک موقعی حکومت یا مؤسسات دیگری کاری با انجمن داشته باشند و انجمن هم منعقد نباشد وقتی ربع اعضاء از رئیس تقاضا کنند رئیس ملزم باشد انجمنرا تشکیل دهد.
مخبر – بنده این پیشنهاد را قبول میکنم. خیلی خوب است.
نایب رئیس – پیشنهاد آقای کازرونی (بشرح ذیل قرائت شد) بنده پیشنهاد میکنم که ماده ۳۷ به کمیسیون برگردد.
نایب رئیس – آقای کازرونی.
کازرونی – بنده عقیدهام این است که اینماده رابطه قوی دارد با آن ماده داشتن یا نداشتن حقوق وکلاء بلدیه اگر در آن ماده همچو معین شد که وکلای بلدیه حق گرفتن حقوق دارند که جلساتشان نباید محدود باشد و اگر قرار شد که حقوق نداشته باشند در این صورت هم تصمیم دیگری باید گرفت. در هر حال چون علاقه با آن ماده دارد و تکلیف آن هنور معین نشده باینجهت بنده تقاضا کردم که اینماده برگردد بکمیسیون و در آنجا هر طور که آن ماده اصلاح شود با رعایت آن اصلاح اینماده را هم اصلاح و تنظیم کنند.
نایب رئیس – رأی گرفته میشود بقابل توجه بودن پیشنهاد آقای کازرونی آقایانیکه تصویب میکنند قیام فرمایند (کسی که قیام نکرد)
نایب رئیس – تصویب نشد. رأی گرفته میشود به ماده سی و هفتم با آن اصلاحی که آقای شریعت زاده کردند وآقای مخبر قبول نمودند آقایانیکه تصویب میکنند قیام فرمایند
(عده زیادی برخاستند)
نایب رئیس – تصویب شد
جمعی از نمایندگان – ختم جلسه.
نایب رئیس – آقایان با ختم جلسه موافقند.
اغلب نمایندگان – بلی.
رهنما معاون ریاست وزراء – در جلسه گذشته دو لایحه از طرف دولت بمجلس شورای ملی تقدیم شده بود که ارتباط و علاقه کاملی با اصلاح اوضاع اقتصادی و آسایش عامه مردم داشت و نسبت باین قبیل لوایح همیشه مجلس یک جذبیت فوق العاده نشان داده است در آنجا خود آقای رئیس الوزراء فوریت لایحه را تقاضا کردند زیرا این لوایح تقریباً مقدمه حل یک قسمت از مشکلاتی است که تمام شده و خاطر نمایندگان محترم مسبوق است. از این جهت اگر این لوایح در جلسه آتیه مطرح شود گمان میکنم خیلی مفید و بموقع است. خوب است آقایان نمایندگان محترم موافقت بفرمایند که همان تقاضائی که شده بود ولی رأی داده نشده بود حالا رأی گرفته شود و در جلسة آتیه مطرح شود یا این فورمول را اتخاذ فرمایند یا اینکه باید به کمیسیون مربوطه تذکر داده شود که راپورتش را برای جلسه آتیه حاضر کند و در آن جلسه مطرح شود در هر حال این تقاضای دولت است و آقای رئیس الوزراء تقاضای فوریت کردهاند و غفلت شده بود که در آن جلسه رأی بفوریت گرفته شود. پس اگر ممکن است رأی بفوریت گرفته شود والا به کمیسیونها باید تذکر داده شود که راپورتش را حاضر کنند و در جلسه آتیه مطرح شود.
نایب رئیس – مخالفی نیست؟
شیروانی – بنده مخالفم.
نایب رئیس – آقای دادگر.
دادگر – عرض میکنم که در قوانین تمام عبارات و اصطلاحاتی که وضع شده برای این وضع شده است که بدرد مملکت بخورد. تمام کلمات برای این است که کارهای مملکت زودتر بگذرد و تصویب شود خود بنده حرف آقای رهنما را اعتراف میکنم که مشروع بود. وقتی که یک قضیة جنبة سیاسی و اقتصادی دارد باید کوشش کنیم که یک فورمولی پیدا کنیم که کار را سهل و آسان نمائیم. و بالاخره ان ترتیباتی که غالباً اسباب تأخیر امور است گاهی هم ضرور است که سهل کرد. بنده در آن جلسه نبودم و اجازه گرفته بودم و ظاهراً در آن جلسه آقای رئیس الوزراء کلمة فوری را نگفته بودند ولی کلمه تسریع را گذاشته بودند و بنظر بنده کلمه تسریع میتواند جای فوری را بگیرد خاصه در موقعی که حسن نیتی هم در کار باشد و بنده خیال میکنم و پیش آقایان هم معهود است که امورات مملکتی را باید سهل و وسائل تسهیل کارها را فراهم کرد. در هر حال ممکن است این تعبیر بخصوص را در این مورد به پذیریم و رأی بدهیم که لوایح تقدیمی دولت در جلسة بعد مطرح شود.
نایب رئیس – لوایح به کمیسیونها مراجعه شده بنابراین امروز نمیتوانیم رأی بگیریم ولی ممکن است به کمیسیونها تذکر داده شود که برای جلسة آتیه راپرتش را حاضر نمایند.
مجلس چهل دقیقه از ظهر گذشته ختم شد.
قانون
اجازه پرداخت هشتاد تومان شهریه باولاد مرحوم امیر سیف الدین میرزا جهانبانی
مصوب ۱۱ مهر ماه ۱۳۰۶ شمسی.
ماده اول – وزارتمالیه مجاز است از اول فروردین ماه ۱۳۰۵ شمسی ماهی هشتصد قران شهریه بچهار نفر اولاد مرحوم امیر سیف الدین میرزا جهانبانی بشرح ذیل از محل وظایف و شهریه و مستمریات بپردازد. نزهت ملک دختر آنمرحوم مادام که شوهر اختیار نکرده :۲۰۰ قران،
عزت ملک دختر آنمرحوم مادام که شوهر اختیار نکرده: ۲۰۰ قران،
محمد حسین میرزا پسر آنمرحوم تا سن ۲۰ سالگی :۲۰۰ قران،
محمد ولی میرزا پسر آنمرحوم تا سن ۲۰ سالگی: ۲۰۰ قران،
جمع ۸۰۰ قران.
ماده دوم – وزراتمالیه مأمور است ۱۹۲۶۳ قران مستمری دیوانی مرحوم امیر سیف الدین میرزا را از اول فروردین ماه ۱۳۰۵ از دفاتر مربوطه حذف نماید.
اینقانون که مشتمل بر دو ماده است در جلسه یازدهم مهر ماه یکهزار و سیصد و شش شمسی بتصویب مجلس شورای ملی رسید.
حسین پیرنیا: رئیس مجلس شورای ملی.