مذاکرات مجلس شورای ملی ۱۶ آذر ۱۳۲۹ نشست ۹۰
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری شانزدهم | تصمیمهای مجلس | تصمیمهای مجلس شورای ملی درباره نفت و گاز |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره شانزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل متن قوانین – تصویبنامهها – صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی – مذاکرات مجلس سنا
اخبار رسمی – فرامین – انتصابات – آییننامهها – بخشنامهها - آگهیهای رسمی و قانونی سوالات
سال ششم – شماره ۱۶۹۹
۲شنبه ۲۸ آذر ماه ۱۳۲۹
دوره شانزدهم مجلس شورای ملی
شماره مسلسل ۹۰
مذاکرات مجلس شورای ملی
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره ۱۶
جلسه: ۹۰
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز پنجشنبه شانزدهم آذر ماه ۱۳۲۹
فهرست مطالب:
۱- قرائت اسامی غائبین و طرح صورت مجلس جلسه قبل
۲- بیانات قبل از دستور- آقایان: اسلامی- صالح- صدری- دکتر سیدامامی- غلامرضا فولادوند-
۳- اعلام تصویب صورت مجلس
۴- طرح لایحه اجازه استخدام ۱۵ نفر استاد خارجی جهت دانشکدههای پزشکی شهرستانها
۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
مجلس ساعت ۱۰ صبح به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید.
۱- قرائت غائبین و طرح صورت مجلس جلسه قبل
رئیس- صورت غائبین جلسه قبل قرائت میشود
(به شرح زیر قرا ئت شد)
غائبین با اجاره آقایان: محمدعلی مسعودی. محمدعلی نصرتیان. فقیهزاده. دکتر طاهری. معینزاده. شادلو. طباطبایی. جمال امامی سلطانی. پیراسته.
غائبین بیاجازه آقایان: محمود محمودی. حسین خاکباز. دولتآبادی. برومند. تولیت حسن اکبر تیمورتاش. ابتهاج. اقبال. آشتیانیزاده. حبیب پناهی. ثقهالاسلامی. دکتر شایگان.
دیرآمدگان بااجازه آقایان: اسلامی یک ساعت. مکرم یک ساعت. فرامرزی یک ساعت و ۳۰ دقیقه.
رئیس- آقای بهادری نسبت به صورت مجلس اعتراضی دارید؟
بهادری- آقای ثقهالاسلامی را جزو غائبین بیاجازه محسوب داشتهاند در صورتی که بنده به مقام ریاست عرض کردم که از مرخصی استفاده میکنند.
رئیس- اصلاح میشود نسبت به صورت مجلس دیگر نظری نیست.
آزاد- آقای دکتر شایگان مرخصی هستند.
رئیس- به ایشان اجازه داده شده. آقای حائریزاده.
حائریزاده- در صورت جلسه یک اشتباهات مختصری هست که بنده یاداشت کردم مثلاً منتفع را منتفی نوشته و چند کلمه دیگر که اصلاح کردهام و میدهم به اداره تندنویسی.
رئیس- بسیار خوب، آقای صدرزاده.
صدرزاده- عرض کنم که در صفحه سوم آنجایی که راجع به کارگران مطالبی گفتم دادم که آقای نخست وزیر هم کمال مساعدت را به این کار کردهاند به جای اسم ایشان اسم دیگری نوشته شده است و در آخر توضیحاتم قسمتی که راجع به بوشهر تذکر دادم در صورت مذاکرات حذف شده اینها را اصلاح کردهام ومیدهم به اداره تندنویسی.
رئیس- بسیار خوب دیگر مطالبی راجع به صورت جلسه نیست؟ (گفته شده خیر) صورت مجلس تصویب میشود. خاطر آقایان مسبوق است که در جلسه پیش قرار شد این جلسه بودجه مطرح شود (صحیح است در موقع طرح بودجه ۵ ساعت باید دوام داشته باشد بنابراین اگر حالا که ساعت ۱۰ است شروع کنیم تا ساعت ۳ بعد از ظهر آقایان تشریف داشته باشند یک تنفسی هم داده میشود یا این که ممکن است ختم بشود و مجدداً بعد از ظهر تشکیل شود بنده میخواهم تذکر بدهم که جلسات ما زود تشکیل نمیشود. آ قایان زود تشریف نمیآورند و برای طرح بوجه لازم است که تشکیل جلسات در ساعت ۸ صبح شروع شود و نیم ساعت هم ضربالاجل داده شود تا در هشتمین جلسه تشکیل گردد و با تنفسی که داده یک ساعت و نیم بعد از ظهر ختم شود و چون هنوز بودجه مطرح نشده اجازه بفرمایید نطق قبل از دستور به عمل بیاید.
وزیر فرهنگ (دکتر جزایری)- میخواستم استدعا کنم که اجازه بفرمایید امروز استخدام ۱۵ نفر استادان خارجی برای دانشکده پزشکی شهرستانها مطرح شود چون در کمیته فرهنگ و خارجه هم تصویب شده است و بودجهاش در کمیسیون بودجه ضمن بودجه فر هنگ تصویب شده است.
ابوالقاسم امینی- مسلم شده که خود دولت نمیخواهد بودجهاش مطرح شود چون هر وقت اسم بودجه میآید طرح یک لایحهای را تقاضا میکند.
رئیس این یک نقصی دارد به کمیسیون خارجه رفته ولی هنوز گزارش آن نرسیده.
وزیر فرهنگ: کمسیون خارجه و فر هنگ تصویب کردهاند و بودجهاش هم جزو بودجه وزرات فرهنگ در کمسیون بودجه تصویب شده و فوریتش هم در مجلس تصویب شده است.
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: اسلامی- صالح- صدری- دکتر سیدامامی و غلامرضا فولادوند.
رئیس- نطق قبل از دستور شروع میشود. آقای اسلامی.
عباس اسلامی- از نظر اهمیت حیاتی که مسئله نفت در سرنوشت ملت ایرا ن دارد بنده در چند جلسه قبل عرض کرده بودم که اگر تمام اوقات باقی مانده دوره شانزدهم صرف احیای حقوق از دست رفته ملت ایران از شرکت نفت بشود ملت ایران چیزی کم نکرده است (صحیح است) امروز هم بنده با اعتقاد و اطمینان کاملتر و بیشتری باز هم نظر جلسات قبل را تکرار میکنم متأسفانه تا کنون مجلس شورای ملی نتوانست که تصمیم نهایی خودش را اعلام کند اگر چه کمسیون مخصوص در یک قسمت اظهار نظر کرد ولی بنده نمیدام که برگزیدگان دوره شانزدهم که از این نظر مهمترین مسئولیت خطیر را بر عهده دارند چه تصمیمی در جلسه علنی اتخاذ خواهند کرد که تلویحاً قرارداد تحمیلی ۱۹۳۳ و تمدید مدت تنفیذ نشود برای این که ملت ایران به هیچوجه حاضر نیست که آن قرارداد و آن تمدید مدت مجدداً تحمیل شود (صحیح است) و بنده به یقین میتوانم بگویم که اگر هر یک از نمایند گان مجلس قبول این تحمیل را بکند مورد غضب ملت ایران قرار گرفته ودیر یا زود انتقام خونین و ننگین برای آنها و نسلهای آنها در تاریخ ایران خواهد بود بنده در اطراف این موضوع دیگر بحث نمیکنم و از آقایان محترم خواهش میکنم از حالا خودشان را مجهز کنند (نریمان- ما مجهزیم) و برای این مسئله مهم تنها رد قرارداد گس گلشاییان تأمین منافع ملت ایران را نخواهد کرد (صحیح است) موضوع دیگر راجع به برنامه ننگین هفت ساله است (حاذقی- مگر این قرارداد نفت است که ننگین میفرمایید) (پیراسته- سازمان ممکن است بد باشد اما برنامه چرا) نه برنامه هم اجرا نشده حالا دلیل میآورم اولاً این برنامه یک مرکزی شده برای کارچاقکنی و سوءاستفادههای کلان در شرکتهایی که وابسته به آن هستند و بند و بست بازی (صاحبجمع- صحیح است) الان بنده اینجا قانون برنامه و آن اجازهای را که سابقاً در دوره پانزدهم خودم از اشخاصی بودم که در تصویب آن زیاد کوشش میکردم به خیال این که برای مردم شهرستانها کار و کوشش و فعالیت فراهم خواهد شد در اینجا آوردند و تصویب شد که درست تشکیلات و سازمان و عملیات فعلی برنامه برخلاف آن قانون است یعنی آنچه که قانون میخواست غیر آن میکنند (قبادیان- دکتر نخعی خوب کار میکند) بنده با آقای دکتر نخعی کار ندارم او یک نفر است الان شما ملاحظه بفرمایید برنامه قرار بود برای برق شهرستانها کارخانهجات شهرستانها فلاحت و زراعت شهرستانها اقدامات اساسی بکند کجا شده کدام شهرستان درست شده است؟ آقان بفرمایید خواهند گفت که فلان کارخانه که بعد از تأسیس برنامه خریداری شده میگویند ما کردیم ما خریدیم و در فلان جا نصب کردیم این جوابی است که فوراً به من خواهند داد الان این جواب را پیشبینی میکنم عرض کنم که آقایان نمایندگان این مسائل را خیلی سرسری تلقی میکنند و حال آن که اولین وظیفه هر نماینده مجلس رسیدگی به دخل و خرج مملکت است که که یکی برنامه هفت ساله است متأسفانه آقایان هیچ توجهی ندارند با کمال تأسف باید عرض کنم که آن کمیسیونی هم که انتخاب میشود امسال هم اکثر آقایان که سال گذشته در آن کمیسیون بودهاند انتخاب شدهاند و با حضور آنها و با وجود آنها خرابکاری میشود و چندین- میلیون تومان پول مملکت از بین رفته است (کشاورزصدر- غیر از آنها هم انتخاب شدهاند) البته بنده اطلاعات کافی دارم از بعضی معاملات مضحک و سرسامآور و در عین حال تأسفانگیز برای ملت ایران و بنده به هیچوجه منالوجوه حاضر نیستم که این آقایانی که انتخاب شدهاند به کارشان ادامه بدهند و آنها بایستی برای حفظ مصالح ملت ایران بیایند و استعفا کنند و اصلاً برنامه را منحل کنند برای این که برنامه این پولی را که خرج میکنند اختیار ندارند، کی اجازه داده (حاذقی- باید اصلاح شود) آقای حاج حاذقی اجازه بفرمایید چشم هم بزنید صد و پنجاه میلیون تومان هم امسال خورده خواهد شد اولاً برای مخارج پارسال از مجلس قانونی گذشت آقایان این موضوع خیلی مهم است توجه نفرمایید ولی امسال معلوم نیست که دولت ا ین مخارجی که میکند طبق چه مجوزی است کی مجلس اجازه داده جناب آقای دکتر جزایری (دکتر جزایری- بله آقا جان) اگر وزیر دارایی و این دولت از این تاریخ جلوی خرج برنامه را نگیرید و اجازه پرداخت بدهند بر علیه این دولت اعلام جرم میکنم و استیضاح خواهم کرد اول بر علیه وزیر دارایی، شما که تنها از هیئت دولت در مجلس تشریف دارید دولت را مطلع بفرمایید به این دلیل ملاحظه بفرمایید آقایان طبق این قانون ما سال گذشته اجازه دادیم که خرج کنند قانون هم مدتش منقضی شده، ماده واحده مصوب ۱۳ تیر ماه ۱۳۲۸ به دولت اجازه داده میشود عملیاتی را که سازمان برنامه در ظرف یک سال از تاریخ تصویب این قانون مفید به تدریج قابل اجرا میداند در حدود اعتبارات قانونی مصوب برای سالهای ۱۳۲۷ و ۱۳۲۸ تصویب نموده و اجازه اجرای آن را به سازمان بدهد و در پایان سال گزارش عملیات را به ضمیمه برنامه عملی سالهای بعد که به توسط سازمانها تهیه شده به کمسیون برنامه برای تصویب بفرستد، ما این اختیار را دادیم و امسال این مخارجی را که میکنند بدون اجازه مجلس است. (صفوی- اجازه کلی در ضمن قانون برنامه دارند) الان وقت نیست، فرصت نیست که بنده تمام مواد قانونی را برای شما بخوانم در هیچ قانونی اجازه داده نشده است جز سال ۲۷ و ۲۸، این همان قانون برنامه است (صفوی- قانون برنامه را بخوانید) آقا متأسفانه وقت نیست که بنده بخوانم به علاوه طبق این قانونی که هست یعنی آن گزارش شماره یک کمسیون که درمجلس یک جا تصویب شد اساساً قرار نبود که این کارخانهجات و بانک صنعتی ضمیمه برنامه شود این قانون در اینجا تکلیف برنامه را معلوم کرده که برنامه باید چه بکند تمام این عملیات برخلاف نص صریح قانون است بنده مجدداً تصریح میکنم که اگر دولت بخواهد خرج بکند باید لایحه بیاورد و اجازه بگیرد بدون اجازه نباید خرج کند آقای وزیر فرهنگ خواهش میکنم به دولت بفرمایید (وزیر فرهنگ- یادداشت کردم) یک موضوع دیگری که جناب قائم مقام رفیع فرمودند عرض کنم تلگرافهایی از چایکاران شمال رسیده خدمت ایشان چون بنده هم اسمنویسی کرده بودم امر فرمودند که بنده اینجا قرائت کنم و در دو کلمه عرض میکنم چون وقت نیست و در موقع طرح بودجه یا موارد دیگر البته مطالب مفصلی در اطراف این موضوع گفته خواهد شد فقط بنده این نکته را عرض میکنم و از آقای وزیر فرهنگ هم تقاضا میکنم توجه بفرمایید چون از دولت کسی وجود ندارد (محمدعلی مسعودی- آقای اسلامی یک دستهبندی هم برای گرفتن چایها کردند این را هم بفرمایید) چایکاران شمال طبق این تلگرافاتی که به جناب آقای رفیع کردهاند و به سایر آقایان نمایندگان از دسیسه و بند و بستی که یک عده از وارد کنندگان کالای چای کردند که عملیات آنها هم به ضرر مملکت هم نابودی چایکاران شمال است شکایت کردهاند بنده چند کلمه از این تلگراف را میخوانم و توجه دولت را به این قسمت جلب میکنم که بایستی هر چه زودتر نسبت به این موضوع توجه بفرمایید. مجلس مقدس شورای ملی- کپیه جناب آقای قائم مقام رفیع- چایکاران گیلان که در طی- سالیان متمادی با صرف دو هزار میلیون تومان نقدی و تحمل عمری زحمت و صدمه موفق شدهاند بیش از ۹ هزار هکتار مزارع چای در شمال کشور تهیه نمایند و از این راه بزرگترین خدمت را به اقتصادیات میهن عزیز انجام دهند متأسفانه همواره این عده کثیر در مقابل افکار پلید سودپرستان و تجار وارد کننده چای واقع شده چون خیلی مفصل است و به امضای چهارصد نفر از محترمین گیلان است برای این که وقت مجلس شورای ملی را نگیرم قرائت نمیکنم ولی تقدیم میکنم به مجلس شورای ملی یک موضوع دیگر که بنده بعد از ذکر آن به عرایضم خاتمه میدهم موضوع حقوق قضات دادگستری است که به عقیده بنده تقدیم لایحه البته قدم بسیار مفیدی بود ولی باز هم کم است بایستی که حقوق قضات کشور که شاید جمعاً هشتصد نفر نباشند و به هیچوجه هم تأثیر زیادی در بودجه کل مملکت ندارد از این مبلغ هم بالاتر برود و البته این لایحه طوری است که قضاتی که رتبههایشان کمتر و به آنها کمتر توجه شده این را بایستی توجه بفرمایید و همچنین نسبت به قضات دادگاههای اختصاصی هم باید شرط مشمول این قانون باشند (صحیح است) چون در این لایحه نوشته شده نسبت به آنها بایستی با اجازه وزیر دادگستری باشد این عمل بنده خیال میکنم که چیز زایدی است و به سایر مستخدمین هم بایستی توجهی بشود.
رئیس- آقای اسلامی وقت شما تمام شده است.
اسلامی- بنده دیگر عرضم تمام شد.
کشاورزصدر- آقای رئیس آقای اسلامی دو دقیقه وقت خودشان را به بنده دادند که یک توضیحی عرض کنم.
رئیس- آقای اسلامی از وقتشان باقی نمانده نوبت آقای اللهیار صالح است.
اللهیارصالح- با این که خود بنده کسالت دارم و دو نفر از افراد فامیلم الان در بیمارستان بستری هستند و در همین ساعت پسرم تحت عمل جراحی است ناچار برای دفاع از یکی از خدمتگزاران صدیق کشور لازم دانستم که امروز صبح زودتر بیایم اینجا و اسمنویسی کنم برای این که رفع شبهه بشود و خدمات یک صاحب منصب لایق، درست و وطنپرست که شاید کمتر نظیر داشته باشد به جای این که در مقابل خدمات او قدردانی نمایند نسبت به او حمله و تعرض نشود و آن راجع است به آقای عبداللهخان شیرخانی فرماندار کاشان، دیشب در روزنامه کیهان ملاحظه کردم که جناب آقای دکتر ملکزاده در مجلس سنا ضمن بیاناتی که فرمودند نسبت به فرماندار کاشان شدیداً تعرض نموده و از وزارت کشور تقاضای احضار و تعقیب او را کردهاند امروز صبح قبل از این که به مجلس بیایم به جناب آقای دکتر ملکزاده تلفن کردم و از ایشان پرسیدم معلوم شد آقای دکتر ملکزاده به هیچوجه این شخص را نمیشناسد و صرفاً روی اظهارات بعضی اشخاص که آنها منظورشان فرار از پرداخت عوارض شهرداری است که آقای شیرخانی از روزی که به کارشان رفته سرپرستی شهرداری هم به او محول شده است اقدام و اصرار برای وصول عوارض نموده فقط از این جهت ناراضی هستند و چون به من نمیتوانستند منظور خودشان را بگویند زیرا از حقیقت نظر آنها مطلع بودم ا لغاء شبهه نزد آقای دکتر مهدیخان ملکزاده سناتور محترم کردند و موضوع را مربوط کردهاند به انتخابات شهرداری در کاشان و البته این طور جلوه داده شده است به ایشان که آقای فرماندار در انتخابات شهرداری آنجا دخالت میکنند و حال آن که قضیه و حقیقت امر کاملاً برعکس این است موضوع انتخابات شهرداری در کاشان دو سه دفعه در جلسه سنا مورد گفتگو واقع شده چه در جلسات خصوصی و چه در یکی دو جلسات علنی ولی عین حقیقت امر تا به حال از نظر آ قایان مکتوم مانده این طور جلوه خواستند بدهند که نما یندگان کاشان مایل نیستند که انتخابات شهرداری موکول شود به بعد از تصویب طرحی که در مجلس سنا به تصویب رسیده است و جزو دستور مجلس شورای ملی هم هست به طور خلاصه عرض میکنم قبل از این که آقای اردلان به سمت وزارت کشور منصوب شدند آ قای نخست وزیر تصمیم گرفتند در کلیه نقاطی که انجمن شهر تشکیل نشده انتخاب انجمن شهر شروع شود بنده و همکار محترم خودم جناب آقای شیبانی که اینجا تشریف ندارند از وزیر کشور تقاضا کردیم که چون این طرح در جریان تصویب است منتظرباشیم تا تصمیم مجلس شورای ملی هم معلوم شود آن وقت در کاشان و سایر نقاط شروع به انتخابات بفرمایند (عدهای از نمایندگان-صحیح است باید این طور بکنند) به شهادت اولیای وزارت کشور این تقاضای ما مورد قبول واقع نشد (نریمان- البته) و گفتند که چون ممکن است تصویب قانون در مجلس شورای ملی به طول بیانجامد در شهرها کار در دست خود مردم باید باشد حال که انجمنهای ولایتی به عقب افتاده است این کار انجام شود و البته ظاهر این امر هم صحیح بود (یک نفر از نمایندگان- باطنش را هم بفرمایید) باطنش را خدا میداند خلاصه به تقاضای ما و به تقاضای همین فرماندار توجه نکردند و دستور اکید صادر شد که انتخابات در کاشان شروع بشود. هیئت نظار تشکیل شد و هیئت نظار آگهی اخذ رأی دادند در این ضمن جناب آقای اردلان به وزارت کشور منصوب شدند و جزو اولین کارهای ایشان این بود که دستور دادند از ادامه کار انتخابات خودداری شود آقای فرماندار عین این دستور را به هیئت نظارت ابلاغ کرد ولی آنها قبول نکردند استناد آنها به قانون استقلال شهرداری بود که در آنجا تصریح شده که در هر نقطه که انتخابات شروع شد دیگر نمیشود به هیچ عنوان جلوی آن را گرفت خلاصه یک روزی برای اخذ رأی معین شده بود که آن روز هم رأی گرفتند در هفت مرحله از ده مرحله شهر کاشان انتخابات انجام شد بعد راجع به این سه مرحلهای که بعضی اختلافات پیدا شده بود و نتوانستند کار خودشان را ادامه بدهند مجدداً تأکید شد به فرماندار کاشان و او هم بنا به وظیفه خودش مطلب را به استحضار انجمن رساند و انجمن تلگراف مستقیمی به وزارت کشور کرد و اظهار نمود وزارت کشور هم یک نفر بازرس به کاشان فرستاد که در امر انتخابات آنجا نظارت بکند بنده منکر این نمیشوم که در کاشان هم مثل هر نقطهای که انتخابات شروع میشود اختلافات هست ممکن نیست در یک شهرستانی انتخابات شروع بشود و اختلافات نباشد ولی هیچ یک از این کاندیدهای که بر علیه همدیگر فعالیت میکنند از شخص فرماندار به هیچوجه شکایتی نداشته که این که اگر شکایتی بود به بنده که وکیل کاشان هستم بایستی مراجعه میشد فرماندار موقعی انتخاب شد که مجلس شورای ملی تعطیل بود و بنده در کاشان بودم و این شخص را هم نمیشناختم او خودش را معرفی کرد و در این دو سه ماهی که مشغول کار هم هست الحق نشان داده که یکی از اشخاص مسلمان واقعی، وطنپرست و فعال است صبح زود از منزل بیرون میآید و شروع میکند به فعالیت برای نظافت شهر برای وصول عوارض و انصاف نیست که چنین شخصی را در حینی که یک نقشههای اصلاحی دارد ندانسته و نشناخته به او تعرض بکنند احضار او را نخواهند این است که بنده از وزارت کشور تقاضا دارم برای این که جلوگیری از این یأس فعلی بشود و خدمتگزاران کشور قدری تشویق بشوند به جای این که به این صحبتها ترتیب اثر داده شود صحیح که عرض کردم حقیقت امر این است که هیچ منشأیی غیر از پافشاریهای آقای عبداللهخان شیرخانی برای اخذ عوارض شهر از اشخاصی که در این شهر سالها خون مردم را در شیشه کردهاند و حاضر برای پرداخت عوارض نیستند و او میخواهد بگیرد نداشته و بایستی این شخص کاملاً مورد تشویق قرار بگیرد و باقی وقتم را تقدیم میکنم به آقای صدری
رئیس- آقای صدری.
صدری- بنده موضوعی را که خواستم به عرض آ قایان نمایندگان محترم برسانم مربوط به سقوط دو هواپیمایی است که هفته گذشته در ایران اتفاق افتاده، برخلاف شایعاتی که در روزنامهها انتشار پیدا کرده است هیچ کدام از این سوانح مربوط به خطای خلبانان هواپیماها نبوده است بنده انتظار دارم که دولت در این قسمت دقیقاً رسیدگی بکند و مسئولین امر را معرفی کند چه اگر این هواپیمای مسافربری که در ساوه سقوط کرده اگر ۲۰ نفر مسافر داشت امروز دولت چه کسی را مسئول معرفی میکرد و به چه نحوی این ضایعه را جبران میکرد البته اگر دولت دقیقاً رسیدگی نکرد بنده اینجا مسئول را معرفی خواهم کرد و آن چه که لازم است خواهم گفت (اردلان- دادگستری باید تعقیب بکند) اجازه بفرمایید البته مشغول رسیدگی هستند (آزاد- رئیس عدلیه خودش جزو این شرکت است) موضوع دیگر در خصوص ۴۰۰ خانهای است که اینجا چند مرتبه روی آن صحبت شده نمایندگان این آقایان نامهای به بنده نوشتهاند که بنده عیناً تقدیم مقام ریاست میکنم که نسبت به آن اقدام بفرمایند، به طوری که آنها اظهار میکنند خانههایی که بین ۱۲ تا ۲۰ هزار تومان برای دولت تمام شده به اشخاص بین ۲۵ الی ۴۵ هزار تومان واگذار کردهاند مطالبه پولش را میکنند البته این خانهها برای این ساخته شده بود که به یک عده بیبضاعت داده شود اشخاص بیبضاعت دیگر نمیتوانند بیایند صدی دوازده ربع بدهند و پولهایی که شهرداری بایستی برای زمین باغچهبندی و لولهکشی آن قسمت بپردازد از آنها بگیرند این است که بنده تقاضا میکنم رسیدگی شود، موضوع سوم راجع به برق تهران است البته ما دلمان خوش است که برق داریم و همیشه هم میگوییم که هزینه زندگی باید بیاید پایین ولی بنده نمیدانم یک وسیلهای که امروز تمام افراد از آن استفاده میکنند چه طور باید قیمتش این قدر زیاد باشد بین کیلوواتی ۵ الی ۷ ریال پول میدهند اگر کسی حد متوسط ۳۰۰ تومان حقوق داشته باشد در ماه ۲۰۰ کیلووات مصرف برق داشته باشد ۱۲۰ تومان باید پول به اداره برق بدهد (یک نفر از نمایندگان- چرا ۲۰۰ کیلووات؟) مصرف میکند بخاری برقی، چراغ و امثال اینها دارد جریمه میگریند، مالیات شب از شما میگیرند مالیات روز میگیرند اینها باید رسیدگی شود ولی الان که راجع به برق دارم صحبت میکنم باید عرض کنم که برق شهرستان تبریز، حالا آقا در تهران برق هست و کیلوواتی ۷ ریال است ولی در شهرستان تبریز وقتی که در هیچ کجای ایران برق نداشت در آنجا شبانهروزی بود و امروز تمام شهرستانها در خاموشی است، درست است که از طرف مقامات دولتی در آنجا هم اقدامات مکفی شده است که این نقیصه بر طرف شود ولی آنچه که اطلاع دارم از طرف دولت هیچگونه عمل مثبتی نشده است و هیچگونه کمکی نکردهاند، قرار بود سازمان برنامه کمک کند به این شرکتهایی که بنا است تشکیل بشوند نه شرکتها تشکیل شده است و نه این که کمکی شده است و همین طور مانده است بنده انتظار دارم که در این باره هم دولت توجهی مبذول بدارد.
شوشتری- طیبالله آقای صدری.
دکتر سیدامامی- بنده میخواهم راجع به چند موضوع صحبت کنم اولاً راجع به منع مشروبات.
الکلی است که تلگرافات زیادی از اهالی مرکز و شهرستانها رسیده عدهای از نمایندگان طبقات مختلف و خیرخواه هم هفته قبل به هیئترئیسه مراجعه کردند مقام ریاست هم مخصوصاً تأکید فرمودند این موضوع در کمیسیون بهداری مطرح شود به این جهت طرحی که در دوره گذشته برای منع الکل از طرف عدهای از نمایندگان محترم تهیه شده بود مورد مطالعه کمیسیون قرار گرفت و آقایان اعضاء کمیسیون که اغلب پزشک و اهل فن هستند و از مضرات الکل و صدماتی که مشروب به جسم و روان دارد اطلاع کافی دارند بیاناتی فرمودند و قرار شد طرح مزبور را با موضوع کشت و منع استعمال تریاک که نسل ما را فنا و نابود مینماید (صحیح است) هر چه زودتر تکمیل نمایند تا به مجلس تقدیم داریم.
ولی باید گفته شود ما در این کشور قوانین خوب و زیادی داریم ولی متأسفانه از طرف دولتهای وقت به طور کامل و صحیح آن را اجرا نمیکنند راجع به همین الکل در تاریخ ۷ تیر ۱۳۲۸ کمیسیون قوانین دادگستری ماده ۲۷۵ قانون کیفر عمومی برای محدود نمودن استعمال الکل و تریاک اصلاح نموده است که بسیار خوب است ولی آن طور که باید و شاید اجرا نمیشود هنوز در این شهر شیرهکشخانههای زیادی است که بسته نشدهاند هنوز پیالهفروشی رواج است (صحیح است) بنده برای استحضار آقایان نمایندگان محترم مواد آن قانون اصلاحی را میخوانم ...
(به شرح زیر قرائت شد)
ماده واحده، ماده ۲۷۵ قانون کیفر عمومی به طریق زیر اصلاح میشود.
۱- هر کس علناً استعمال تریاک یا شیره تریاک یا مرفین یا هروئین یا بنک و یا چرس بنماید و یا متجاهراً مشروبات الکلی استعمال کند به حبس تأدیبی از سه ماه تا شش ماه محکوم خواهد شد.
۲- دایر کردن شیرهکشخانه و پیالهفروشی برای استعمال مشروبات الکلی و دایر کردن محل برای استعمال بنک و چرس ممنوع است و مرتکب به شش ماه تا ۳ سال حبس تأدیبی محکوم میشود.
۳- کلیه ادوات و آلات و اثاثیه مربوط به تریاککشی و شیرهکشی و قمار و مرفین و هروئین و بنک و چرس و کوکائین که در اماکن عمومی موجود باشد از طرف ضابطین دادگستری توقیف و دادگاه مکلف است ضمن حکم خود دستور از بین بردن اشیاء مزبور ولدیالاقتضاء ضبط آنها را بدهد.
۴- اشخاصی که در قمارخانه و یا پیالهفروشی یا در اماکنی که برای استعمال شیره یا تریاک یا مرفین یا هروئین یا کوکائین یا بنک یا چرس دایر گردیده قبول خدمتی کرده یا در دایر کردن آنها به نحوی از انحا شرکت یا کمک نمایند از قبیل پرداخت هزینه قسمتی یا کرایه دادن اثاثیه معاون مجرم محسوب خواهند شد.
۵- هر گاه معلوم شود یکی از ضابطین دادگستری و سایر مأمورین صلاحیتدار از وجود امکان نامبرده یا اشخاص مذکور در بند چهارم مطلع بوده و مراتب را به دادسرا اطلاع ندهند به حبس تأدیبی از سه ماه تا یک سال محکوم میشوند.
پس ملاحظه میفرمایید یک همچو قانونی هست ولی اجرا نمیکنند، هزار جور وسیله هست برای این که استعمال الکل را کم کنند ولی اجرا نمیکنند مثلاً تا موقعی که این لایحه نگذشته میتانند ساعت کافهها و رستورانها را محدود کنند در همه جای دنیا، من نمیخواهم وقت مجلس را بگیرم عرض میکنم که خیلی از جنایات و قتلها حتی تصادفات این اتومبیلیها در نتیجه سمیت این الکل است (شوشتری- صدی ۹۰ برای این الکل است) و این الکل نسل و اخلاق ما را به کلی از بین میبرد.
موضوع دیگر که میخواهم نظر هیئت دولت را جلب نمایم و به نظر بنده خیلی مهم است موضوع قالی است که یکی از ارقام مهم صادرات کشور را تشکیل میدهد و لطمه شدیدی به صنعت فروش امروز وارد شده است که از یک طرف صادرات ما کم شده است از طرف دیگر کارخانجات قالیبافی بسته میشوند که عدهای بیکار و بدبخت میشوند بنده که اخیراً به خیلی از کشورهای اروپا مسافرت کردم و بعضی از آقایان نمایندگان محترم هم آ جا تشریف داشتند آقای امینی هم تشریف داشتند، از طرف تجار از ما دعوت کردند در همه جا دیدم بازرگانان ایرانی شکایت دارند که فرش ایرانی را در آنجاها به عنوان این که متاع لوکس است یا اجازه ورود نمیدهند و یا گمرک و عوارض زیادی دریافت میدارند چنان که در فرانسه برای فرش ایرانی مطابق قیمتی که میگذارند صدی هشتاد گمرک میگیرند و با عوارض دیگر این فرش تا ۱۴۰ خرج برمیدارد و در انگلستان فرش ایرانی را اجازه ورود نمیدهند بنده میخواهم بدانم آیا بیشتر این اجناسی را که از آن کشورها میآورند مانند عطر، پودر، اسباببازی و مشروبات الکلی و غیره آیا لوکس هستند بنده از جناب آقای وزیر خارجه و جناب آقای دکتر دفتری که شخص بسیار فعال و پاکی هستند تقاضا دارم تبلیغات کافی برای شناساندن فرش به خارجه بنمایند و به آنها که این همه اجناس مافوق لوکس برای ما میفرستند بفهمانند این فرش که برای هر منزل لازم است و از مبل واجبتر است و هر چه کهنه شود بر خوبی و قیمت آن افزوده میگردد نمیتواند لوکس باشد و اگر از ما فرش نمیخرند اقلاً معامله تهاتری بنمایند بنده چون خوشوقت هستم از این تهاتر و آن ممالکی که فرش ما را قبول نمیکنند اساساً نباید از آن ممالک جنس وارد کنیم، آخر موضوع ندارد ما اسباببازی وارد کنیم به عنوان این که لوکس است از ورود آن به مملکت خودشان جلوگیری کنند آقا باید دولت تبلیغات کافی بنماید مأمورین وزارتخانه که در خارجه نشستهاند برای چه نشستهاند این همه نمایندگان اقتصادی که در خارج داریم همه آنها برای این است که فقط آنجا باشند و حقوق بدهیم (شوشتری- خوب میرقصند) و من خیلی خوشوقت هستم که با آلمان و فرانسه معاملات تجارتی روی پایاپای دارد قرار میگیرد.
موضوع سوم راجع به بهداری مجلس است که در جلسه گذشته صحبت شد خواستم به عرض آقایان محترم برسانم که از طرف هیئت رئیسه چندی قبل بنده را مأمور نمودند به وضع آنجا بررسی نمایم و اینجانب بازرسی کامل نموده و گزارشی هم از نواقص آنجا تهیه و تقدیم مقام ریاست داشتهام چون پزشک آنجا به مسافرت رفته است لازم است یک نفر پزشک در آنجا باشد که از ساعت ۸ صبح تا یک ساعت بعدازظهر مشغول معاینه و درمان بیماران باشد و امیدوارم بهداری مجلس با این گزارش اصلاح بشود و بقیه وقت خود را میدهم به آقای غلامرضا فولادوند.
رئیس- آقای غلامرضا فولادوند
فولادوند- بنده خیلی مختصر عرض میکنم یک موضوعی را راجع به حوزه شاهرود میخواستم به عرض نمایندگان محترم برسانم و از حضور آقای وزیر فرهنگ هم که نماینده دولت هستند استفاده میکنم و آن راجع است به وضعیت شاهرود- شاهرود یک شهرستان فقیری است که تمام صحرای لمیزرع بیآب و علف آنجا را فراگرفته است (اردلان- مثل همه جای ایران) البته غرب بهتر است آذربایجان بهتر است، گیلان بهتر است، بله شبیه به کرمان و یزد است (صفوی- جنوب ایران هم همین طور است) این عوایدش جزیی غله است و یک مقدار هم برگه زردآلو که اکثراً سرما این سردرختی را هم از بین میبرد فقط در این شهرستان یک کارخانه بود و آن هم کارخانه ذوب مس در عباسآباد بیست فرسخی آن طرف شاهرود تأسیس این کارخانه دو نتیجه داشت یکی این که عباسآباد یک کویری است و همیشه آنجا دزدگاه بوده برای این که مردم یک اعاشهآی بکنند این کارخانه را اعلیحضرت و اگر هم ضرری میداد مردم و دولت یک منافع دیگری میبردند متأسفانه این کارخانه که قریب ۵۰ نفر کارگر داشت و کارگران آنجا که هزار عائله دارند یک سال است به نام همین کمبودی دخل و خرج تعطیل شده ولی تمام بودجه پرسنلی به جای خودش باقی مانده کارگرهای دفتری را فرستادند به وزارت پست و تلگراف کارگرهای عمله و معدنچی و غیره را گفتند بروند در اداره راه آنجا در نتیجه کار نمیکنند زاید هستند حقوق هم میگیرند بنده به آقای دکتر نخعی که به ایشان هم عقیده دارم عرض کردم که آقا شما دو کار کنید یا این که این کارخانه را دایر کنید شما که دارید پول این کارخانه را میدهید یا این که یک معدن ذغالسنگی بین شاهرود و گرگان هست و آقای شوشتری هم اطلاع دارند اکثر مهندسین برنامه هم آمدهاند دیدهاند اظهار کردهاند که برای دولت بسیار نافع است و حتی از بهترین معادن ایران است این کارخانه را دایر کنند که اهالی فقیر شاهرود هم یک محل عوایدی بتوانند پیدا کنند (صحیح است) به این جهت است که عرض میکنم متأسفانه این اداره برنامه به این عرض و طول یک مدافعی در مجلس ندارد (شوشتری- چون عمقش زیاد است) بنده عرضم این است که راجع به برنامه به طوری که ملاحظه میفرمایید عدهای از نمایندگان مجلس در ضمن نطقهای خود علیه این مؤسسه مذاکراتی را از روی راوا یا ناروا یا عدم اطلاع یا اطلاع میکنند چون کسی در مجلس نیست که پاسخ صحیح آن از طرف این مؤسسه بدهد سه نتیجه بد از این رویه به دست میآید یکی دلسردی و تأثر از برای یک عده مأمور درستکاری
که درآن مؤسسه کار میکنند پیدا میشود چون در هر مؤسسهای یک عدهای نادرست هست و یک عدهای هم مأمورین خوب هست وقتی اینها فحش میخورند متأثر میشوند (اسلامی- پس این پولها چه شد؟) همین را میخواهم عرض کنم دوم مشوب شدن ذهن اهالی کشور و نفرت مردم از این دستگاه دولت که دویست میلیون پول ما را از بین بردهاند سوم این که مأمورین بد کار هم وقتی دیدند حال به این منوال است (شوشتری- آنهاهم تأسی میکنند) بلی شروع میکنند هر چه کردهاند و بیشتر ادامه خواهند داد بنا به مراتب و از نظر این که بودجه مصرفی این مؤسسه از چندین وزراتخانه بیشتر است و به همین جهت در مجلس هم نیز کمیسیون مخصوص مثل سایر وزارتخانهها برای این سازمان برنامه اختصاص داده است بنده عقیده دارم که به مدیر عامل برنامه اجازه داده شود که بتواند در مجلس حاضر شده نظریات اساسی خیرخواهانه نمایندگان را اصغاء نموده در مواقع لازم توضیحات ضروری را بدهد (اسلامی- برخلاف قانون اساسی است وزیر دارایی مسئول است) بنده میگویم حالا میل دارید که آقای مدیر برنامه نباید ولی اظهارات ... (همهمه نمایندگان)
رئیس- آقایان در ضمن صحبت یکدیگر حرف نزنید بگذارید صحبتشان را بکنند.
غلامرضا فولادوند- اظهارات ما در رادیو گفته میشود در تمام جراید منعکس میشود و تمام مردم اول به این مجلس چون میگویند ما این سازمانها را به وجود میآوریم دوم به دولت سوم به ادارت برنامه بدبین میشوند مردم متأثر میشوند که با شلاق از آنها مالیات میگیرند و بنده نماینده مجلس میگویم که دو میلیون را بردند به آب ریختند نمیگویم که نکردهاند شاید هم کردهاند، من قاضی بودهام عرض میکنم که رسیدگی بکنم و در اینجا اظهار بکنیم، یک جماعتی مردم درستکاری را ما انتخاب کردیم که بروند در اداره برنامه آنجا یک نظارتی بکنند ولی متأسفانه تا به حال گزارشی ندادهاند و نمیدانیم چه کردهاند این عرض بنده بود و عرض دیگرم این است که همین سازمان برنامه یکی از بودجههایش این بود که در صد شهرستان مهمانخانه بسازد در بعضی از شهرستانها شروع کرده است از جمله شهرستانهای شاهرود را هم در نظر گرفته که چون سر راه مشهد است و اگر از طرف هندوستان یا پاکستان، اهالی ایران برای زیارت به مشهد میروند این مسافرین در شاهرود در قهوهخانههای آنجا بدبخت و حیران میشوند عرض میکنم این شهر که در وسط راه خراسان است مهمانخانهای را که برای آنجا در نظر گرفتهاند بسازند که به مردم آنجا هم کمک بشود (احسنت)
۳- اعلام تصویب صورت مجلس
رئیس- چون عده کافی است تصویب صورت مجلس اعلام میشود:
۴- طرح لایحه اجازه استخدام ۱۵ نفر استاد خارجی جهت دانشکدههای پزشکی شهرستانها.
رئیس- وارد دستور میشویم، آقای وزیر فرهنگ یک لایحهای داده بودند که فوریتش هم تصویب شده بود راجع به استخدام این همه خارجی حالا اگر آقایان موافقند همان لایحه مطرح میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
مجلس شورای ملی
به طوری که استحضار دارند در سال گذشته به موجب قانون تأسیس دانشگاه در شهرستانها مصوب مجلس شورای ملی دانشکده پزشکی در مشهد و شیراز تأسیس گردید در سال جاری نیز دانشکده پزشکی در اصفهان تأسیس شد ولی متأسفانه در ضمن عمل وزارت فرهنگ از لحاظ معلمین واجد شرایط برای دانشکدههای مزبور در مضیقه شدید قرار گرفت به طوری که در سال جاری با این وضع تأسیس کلاسهای دوم دانشکدههای شیراز و مشهد متعسر است و از طرفی چون برای تحکیم بنیاد دانشکدههای نوبنیاد احتیاج شدید به معلمین عالی مقام میباشد لذا از تجربهای از استخدام چند نفر استاد خارجی که برای تدریس در دانشگاه تبریز دارد طبق قسمت اخیر تبصره ۱ قانون تأسیس دانشگاه در شهرستانهای وزارت فرهنگ در نظر گرفت برای تدریس در دانشگاههای شیراز و مشهد و اصفهان ۱۵ نفر معلم خارجی استخدام نماید بنابر طرح قانونی آن را ذیل یک ماده و ۳ تبصره تقدیم و با قید یک فوریت تقاضای تصویب آن را دارد ماده واحد وزارت فرهنگ اجازه داده میشود برای تدریس در دانشکدههای پزشکی شهرستانهای مشهد شیراز اصفهان ۱۵ نفر استاد متخصص که صلاحیت آنان از هر حیث محرز باشد از خارجه برای مدت ۳ سال استخدام نماید.
تبصره ۱- حداکثر حقوق هر یک از معلمین مزبور نباید از سی هزار ریال که نصف آن به ارز قابل پرداخت است تجاوز نماید.
تبصره ۲- وزارت فرهنگ مجاز است سایر شرایط استخدام معلمین مزبور را طبق قانون استخدام اتباع خارجه مصوب ۳ عقرب ۱۳۰۱ و سایر قوانین مربوطه تعیین و قرارداد آنان را امضا نماید.
تبصره ۳- هزینه سفر معلمین و خانواده آنها از محل صرفهجویی شش ماه اول سال جاری حقوق آنان قابل پرداخت خواهد بود. این قانون از تاریخ تصویب قابل اجرا است نخست وزیر رزمآرا وزیر دارایی فروهر وزیر فرهنگ دکتر جزایری.
رئیس- آقای اردلان.
اردلان- این لایحه که اکنون جزو دستور است چون یک لایحه مالی است بنده قبلاً تأثر و تأسف و اندوه قبلی خودم را از این که بودجه کل کشور مطرح نشد به عرض ملت ایران میرسانم (صحیح است) مهمترین وظیفه ما این است که بودجه کل کشور را مطرح کنیم من به دولت هم اعتراض میکنم که چرا امروز وزیر مالیه نباید اینجا بنشیند در حالی که میدانست امروز بودجه کل کشور در دستور است (صحیح است) این مطلبی که جناب آقای وزیر فرهنگ تقاضا نمودهاند یک جزئی از بودجه کل کشور بود اگر ما بودجه کل کشور را مطرح کرده بودیم به این هم میرسیدیم به سایر کارها هم میرسیدیم بودجه کل کشور وقتی مطرح میشد نمایندگان ملت میتوانند آنچه ضرورت برای حوائج مملکت دارد و به طور تقدیم و تأخر طبق عوایدی که برای مملکت تهیه میشود به مصرف برسانند امروز ما میبینیم قسمت، قسمت لقمه لقمه لوایحی میآید به مجلس در صورتی که شاید یک مسائل مهمتر دیگری باشد که ما وقتی که بودجه مطرح شد آنان را مقدم بشماریم هم اکنون نطقهای قبل از دستور هم رفقای محترم فرمودند جناب آقای صدری جناب آقای فولادوند فرمودند اگر یک دستگاه قضایی منظمی ما داشتیم که بودجه آنجا را بودجه کل کشور تأمین کرده بودیم سانحه هوایی هم اگر رخ میداد فوراً دادگستری دخالت میکرد چه فرق میکند که یک کسی زیر اتومبیل در جادهای برود و یا یک هواپیمایی سقوط کند بالاخره دادگاه باید دخالت کند و مسئولین امر را تعقیب کند ولی ما که بودجه کل کشور نداریم اگر نقصی در بودجه دادگستری داشتیم فوراً میتوانستیم اقدام کنیم و رفع کنیم موضوع سازمان برنامه همکار محترم آقای فولادوند مطرح فرمودند بودجه کل کشور بود ما در آن نظر ایشان را تأمین میکردیم وقتی در کمیسیون برنامه که دوره گذشته من افتخار عضویت را داشتم من پیشنهاد کردم که مدیر عامل سازمان برنامه باید معاون وزارت دارایی باشد معاون نخست وزیر باشد و در مقابل مجلس مسئولیت داشته باشد (صحیح است) رئیس دولت مرحوم هژیر مخالفت کرد و نظرش را هم پیش برد و من نتوانستم در مجلس نظر خودم را اعمال کنم و امروز باز بر میخوریم به این که دو میلیارد ریال در برنامه سال گذشته خرج شده است و کسی هم در مقابل آن مسئول نیست این برای این است که بودجه کل کشور داده نمیشود تکه تکه نمیشود معلوم کرد همین موضوع پیشنهاد آقای وزیر فرهنگ بنده اعتماد زیادی به آقای وزیر فرهنگ دارم و این اعتماد هم گمان میکنم فقط از من نباشد سایر آقایان محترم هم همین اعتماد را دارند اما راجع به این پیشنهادی که جناب آقای وزیر فرهنگ فرمودند اولاً بودجه کل کشور را کمیسیون بودجه گزارش آن را به مجلس تقدیم کرده جمع کل بودجه وزارت کشور را در سال ۱۳۲۹ یک میلیارد و صد و هشتاد میلیون و ششصد و شصت و سه هزار و صد و بیست و نه ریال معین کرده که مرکب از ۶ قلم میباشد اینجا یک بودجه تفضیلی وزارت فرهنگ آورده به مجلس که جمع آن میبینیم ۹۲۰/ ۰۰۰/ ۸۴۲ ریال است بنابراین مبلغ کلی که گزارش کمیسیون بودجه به مجلس داده کمتر است بنده نفهمیدم استدعا میکنم بنده را روشن بفرمایید (وزیر فرهنگ- دانشگاه و سایر قسمتها جدا است) در بودجهای که به مجلس تقدیم شده است نوشته است وزرات فرهنگ و دانشگاه، اینجا هم یک صورتی بنده میبینم به هر حال بنده خیال میکردم که جناب آقای وزیر فرهنگ این تفاوتی که در آن بودجه ریز با این بودجه کل هست از آن تفاوت امروز میخواهند لایحه خودشان را بگذرانند که این اعتبار اضافی است (وزیر فرهنگ- نه قربان اضافی نیست) اولاً لایحه هنوز از کمیسیون بودجه نیامده است یعنی جناب آقای دکتر معظمی که در کمیسیون بودجه تشریف دارند توجه میفرمایند که همه این اعتبارات در بودجه کل کشور گنجانده شود، ما یک عوایدی داریم و یک مخارجی امروز.
این لایحهای که آمده است چون این قسمت در بودجه کل کشور نیست من نمیدانم از چه محلی تأمین میشود (دکتر معظمی- از محل بودجه دانشگاه ولایات) این گزارشی که دست بنده است آقای نخست وزیر آقای وزیر دارایی و آقای وزیر فرهنگ امضا فرمودهاند.
ولی به هیچوجه کمیسیون بودجه در این باب گزارش نداده است و تا وقتی که کمیسیون هنوز گزارش نداده است مدرک عرض بنده این است من که عیب نمیدانم این مدرک استنادی است که در مجلس هست و بالاخره اگر بودجه کل کشور را تصویب فرموده بودید برای من که یک وکیل هستم از یک طرف درآمد سنجیده میرود و از طرفی دیگر هزینه و من با کمال میل رأی میدادم چون منظور ما توازن بودجه است ولی هر روز یک لایحه اضافی بیاوریم و یک قوانین مالیاتی جدیدی وضع کنیم این بنیه مالی این مملکت که ما میبینیم گمان میکنیم بسیار مشکل باشد انشاءالله مگر این که ما از عواید نفت میتوانیم این مخارج را تأمین کنیم و الا خود کمیسیون بودجه باید در نظر بگیرد که یک هزینه زاید را بزند و این مخارجی را که بعداً پیشنهاد میکنند برای آنها تأمین کنند این نظریاتی بود که بنده به طور کلی عرض کردم ولی در خود متن این لایحه یک نظریاتی دارم که جناب آقای وزیر محترم فرهنگ توجه بفرمایند عرض میکنم و آن این است هر وقت در مجلس شورای ملی یک لایحه مبنی بر استخدام خارجی مطرح میشود بنده همیشه دو منظور دارم اگر این دو منظور من تأمین شد با آن دو لایحه مخالفتی ندارم و اگر تأمین نشد مخالفت خواهم کرد و حالا این دو نظر خود را عرض میکنم
نظر اول بنده این است که آیا به جای این اشخاص که ما میخواهیم رأی بدهیم که از خارجه استخدام بکنند در ایران اشخاصی هستند که جای آنهارا بگیرند یا نه؟ (دکتر طبا- هستند البته) من چون به جناب آقای وزیر فرهنگ اعتماد کامل دارم اگر ایشان برخیزند و بیایند پشت تریبون و بفرمایند که ما ایرانی نداریم که جای آنها بگذاریم بنده قانع میشوم چون ایشان را مسئول میدانم و ایشان هم نمیآیند در مجلس خلاف حقیقتی بگویند ولی اگر ایرانی داریم جای آنها بگذاریم نظر بنده این است که از وجود ایرانی استفاده کنیم حالا این موضوع را البته جناب آقای وزیر محترم فرهنگ در جواب بنده خواهند گفت و اما ممکن است که مثلاً ما ایرانی داشته باشیم و از حیث بودجه بیشتر حقوق بخواهند ممکن است وزیر فرهنگ در لایحه این نظر را تأمین کند ولی اگر صرفاً ما ایرانی نداریم آن وقت اقدام به استخدام یک خارجی بکنیم و تا حدی که ممکن است احتیاج خودمان را از ایرانیها برطرف کنیم به عقیده بنده مبادرت به استخدام خارجی نباید بکنیم این نظر اول بنده بود که البته جوابش را انتظار دارم اما نظر دوم هر وقت که ما محتاج میشویم یک خارجی را برای یکی از قسمتهای مملکت خودمان برای اداره کردنش استخدام کنیم به نظر بنده باید همان روز فکر بکنیم که چه وقتی، چند سال دیگر یک نفر ایرانی را میتوانیم جای او بگذاریم و این حاجت خودمان را از خارجی رفع بکنیم و متأسفانه در این لایحه این پیشبینی نشده برای مثال عرض میکنم در بیست و هفت، بیست و هشت سال پیش برای مؤسسه پاستور ما لازم داشتیم یک نفر دکتر از خارج بیاوریم من هم اگر آن موقع وکیل بودم با کمال میل رأی میدادم چون نداشتیم ولی اگر همان روز که آن لایحه خارجی را تصویب میکردیم فکر میکردیم که بالاخره یک روزی هم ما باید یک نفر ایرانی جای آن بگذاریم پیشبینی میکردیم و یک اشخاصی را میفرستادیم و مقدماتی را که خارجیها میدانند اینها هم فرا میگرفتند حالا که ۳۰ سال از آن تاریخ گذشته بالاخره رئیس مؤسسه پاستور ما یک نفر ایرانی بود ولی چون این فکر را نکردیم هر سال آمدیم لایحه استخدام این خارجی را تمدید کردیم و هنوز که ۳۰ سال است از تأسیس این مؤسسه میگذرد رئیس این مؤسسه یک نفر خارجی است (یک نفر از نمایندگان- خارجی است که زحمت هم کشیده است) بنده قبول دارم این خارجیها مردم خیلی شرافتمند هستند و زحمت هم میکشند ولی از نظر یک نفر نماینده ایران علاقه دارم که یک ایرانی باشد (احسنت صحیح است) این است که وقتی امروز آقای وزیر فرهنگ آمدند گفتند که ما پانزده نفر ایرانی نداریم پانزده نفر خارجی میگذاریم، بسیار خوب آقای وزیر فرهنگ چه وقت ما بینیاز خواهیم شد از وجود آنها، این مربوط به این است که همین امروز جنابعالی در فکر باشید یک لایحهای بیاورید که ترتیبی داده بشود بعد از پنج سال، ده سال دیگر ما بتوانیم ایرانی جایگزین آنها بکنیم و الا این که نمیشود تا قیام قیامت ما احتیاج به خارجی داشته باشیم و خارجیها را استخدام بکنیم همان طور که در مؤسسه پاستور هست یک اطبای بسیار متخصص در این کشور که در علم میکروبشناسی تخصص دارند من نمیفهمم که چه طور ممکن نیست که ما به جای رئیس مؤسسه پاستور یک نفر ایرانی بگذاریم یعنی در این فکر نیستیم و این دو نظر بنده را باید جناب آقای وزیر فرهنگ تأمین بفرمایند اول این که ما ایرانی داریم یا نداریم دوم این که اگر نداریم خارجیها را استخدام کردیم چه وقتی ما میتوانیم ایرانی را به جای آن خارجی جایگزین بکنیم استدعا میکنم همین عرایض بنده را جواب بفرمایید بنده قانع میشوم.
رئیس- آقای حاذقی.
حاذقی- وقتی یک کار مثبتی در این مملکت انجام میشود و مردم کشور از یک کار مفیدی بهرهمند میشوند من بسیار خوشوقت میشوم و وجدان من راضی میشود در مملکتی که متأسفانه عوامل انجام کار بسیار کم است و به عکس وسایل تخریب کارها که هیچ کار مفیدی به نفع ملت و مملکتی انجام بشود زیاد است آن وقت متوجه میشویم که در یک چنین اوضاع و احوالی گاهی یک قدمهای مفیدی به نفع مردم برداشته میشود این لایحهای که حالا مطرح است یکی از لوایح بسیار مفیدی است که دولت حاضر به مجلس تقدیم کرده است و نتایج آن هم مستقیماً عاید ملت و مردم میشود و هیچگونه نگرانی از تصویب او برای مجلس شورای ملی و آقایان نمایندگان محترم که نیست سهل است بلکه همه خرسند میشوند که در استانهای مملکت وسایل و موجبات آماده کردن یک عده طبیب یک عده پزشک مجرب و تحصیل کرده برای معالجه امراض مردم تربیت شود موضوع تأسیس دانشکدههای پزشکی که در مشهد و تبریز و شیراز و اصفهان از سالهای دراز مورد علاقه نمایندگان محترم مجلس بوده و من به نوبه خودم از همه آقایان محترم و همکاران تشکر میکنم که در هر مرحلهای نسبت به کار ولایات همکاری فرمودند و کمکهایی کردهاند و یک قدمهایی برداشته است این دانشکدهها تأسیس شده است و خواه نا خواه باید وسایل و موجبات حسن اداره آنجا و حسن تربیت دانشجویان آنجا و این که دانشجویان بتوانند عملاً در آزمایشگاهها و زیر دست استادان تجربه دیده و تخصص داشته خودشان تربیت بشوند و تتبع پیدا بکنند همکار محترم آقای اردلان که من همیشه به منطق و استدلال ایشان خوشم میآید که ایشان همیشه بدون غرض حرف میزنند میخواهم عرض کنم که راجع به احساساتی که ما همیشه به افراد ایرانی داریم خیلی ستوده و پسندیده و مخصوصاً از نظر احساسات ملی قابل تقدیس است ولی آقایان محترم بایستی این نکته را در نظر داشته باشند که امروز در همه جای دنیا معمول است که برای کارهای تخصصی از افراد کشورهای دیگر استمداد میکند (دکتر طبا- اگر نداشته باشیم) اجازه بفرمایید در هیچ مملکتی نیست در حال حاضر حتی آن کشورهای درجه اول مثل آمریکا و انگلستان که از افراد غیر از مملکت خودشان استمداد علمی و فنی نکنند چنان که تعریف میکنند در حال حاضر در آمریکا هزارها معلم، پروفسور، استاد و متخصص فنی اروپایی هست که در دانشگاهها و آزمایشگاهها و مؤسسات علمی و فنی آمریکا کار میکنند و مورد احترام هستند و همین طور در هر کشوری که آقایان ملاحظه بفرمایند این موضوع استمداد از اشخاص علمی و فنی معمول است مکرر این موضوع از طرف اشخاص مسئول آقایان وزرا تذکر داده شده است از طرف آقایان وزرا و وکلا که ما از لحاظ طبیب و پزشک در مضیقه هستیم عده پزشکان ما نسبت به جمعیت کشور ناچیز است (صحیح است) در حدود ۱۸۰۰ طبیب دیپلمه و مجاز داریم که ۱۲۰۰ نفر آنها در تهران ودر حدود ششصد، هفتصد تای آنها در استانها وشهرستانها هستند این عده نسبت به ۱۸ میلیون جمعیت ایران بسیار غیر قابل مقایسه است بنابراین هر چه ما بتوانیم از افراد طبیب و دکتر و پزشک و جراح و امثال اینها از خارج بیاوریم به ایران خاصه برای استادی در دانشکده طب یک عمل بسیار پسندیده است آقای اردلان فرمودند که آیا ما در ایران داریم یا نداریم اگر داشتیم و از حیث طبیب در مضیقه نبودیم هیچ مانعی نبود که از آقایان دکترهای ایرانی استفاده بکنیم ولی چندین بار وزارت فرهنگ آگهی داده است و در این قسمت منتظر نشسته است و حتی این کلاسهای طب مشهد و شیراز و اصفهان که سال دوم است و دایر است و برای تبریز هم که سال سوم است تا پنج نفر از خارج استخدام نکردند کار آنجا رو به راه نشده است بنابراین این موضوع کمال ضرورت را دارد و بنده حتی خواستم عرض کنم نه تنها برای دانشکدهها بلکه برای ادارهها بهداری و در مانگاههای وزارت بهداری الان طبیب نیست و همه آقایانی که نمایندگان شهرستانها هستنند متوجه هستند که حوزههای آنها از نظر دکتر بهداری محل چند طبیب منظور شده است و همین چند روزه که من به وزارت بهداری رفتم گفتند که ما برای شهرستانها حاضر شدیم چند طبیب دیپلمه استخدام کنیم. و بعد از سه ماه که آگهی شده یک نفر طبیب حاضر شده است و گفته که من فقط به آبادان میروم هر چه ما
گفتیم آنجا طبیب دارد به نقاط دیگر بروید حاضر نمیشود و میگوید که چون در آبادان مزایا زیاد است من آنجا میروم و به جاهای دیگر نمیروم و برای درمانگاههای سازمان خدمات اجتماعی چنان که آقایان اطلاع دارند بالاخره مجبور شدند اطبا را از اتریش و آلمان استخدام کردند و الان موجب خرسندی و مسرت حوزه آن درمانگاهها است من میخواستم عرض کنم که باید حقایق را گفت و اعتراف کرد (دکتر جلالی- وضع رتبه این اطبا را باید در ایران اصلاح کرد) سال گذشته من در خدمت آقای نجمالملک و آقای سروری سفری کردیم به فارس یکی از درمانگاهها را رفتیم دیدیم یک طبیب آلمانی آمده است آنجا در یک قسمتی دور از شهر و آبادی یک محلی را دایر کرده بودند وقتی که رفتیم آنجا دیدیم هیچ گونه وسایل آسایش و راحتی آنجا نیست خیال کردیم وقتی که از آن طبیب بپرسیم وضع شما چطور است شروع میکنید به شکایت ولی وقتی که از او پرسیدیم وضع شما چطور است گفت بسیار خوب، پرسیدیم از کار خودتان راضی هستید گفتند بسیار راضی هستیم که در اینجا دارو و وسایل درمان مرضی را در اختیار ما گذاشتهاند و من و خانوادهام در اینجا مشغول انجام خدمت هستیم و تحصیل هم که کردیم برای همین منظور بوده است که در یک گوشهای مشغول خدمت به مردم شویم، بعد از سه ماه که برگشتیم دیدیم که در آنجا باغچهبندی کردهاند گلکاری کرده است به یک صورت مرتبی آن وضع درمانگاه را درآورده است این را که عرض کردم برای این است که همین انتظار را از هموطنان عزیز خودمان داریم که وقتی کار ولایات را به عهده میگیرند خیال نکنند که کار در شهرستانها برخلاف شئون آنه است امروز مردم دنیا برای فداکاری به مملکتشان عادت کردهاند و تمام همشأن برای آسایش شخص خودشان نیست بلکه برای خدمت به مملکت خودشان است پس بنابراین نماینده محترم آقای اردلان که نسبت به این لایحه اظهارنظر فرمودند باید مطمئن باشند که ما از این جهت یک کار بسیار صحیحی میکنیم و احتیاج داریم برای این که وقتی این اطبا بیایند برادران و فرزندان ما را خوب تربیت کنند و بعداً از آنها استفاده میشود هم استفاده علمی و هم استفاده معنوی یک توضیحات مختصری هم جناب آقای رضوی نماینده محترم دارند که چون اسمشان را ثبت نمودهاند میفرمایند و امیدوارم که آقایان نمایندگان محترم با کمال حسن اطمینان این لایحه را که از لوایح مفیده است تصویب بفرمایند که مردم این چهار استان از این لایحه استفاده بکنند.
رئیس- پیشنهاد کفایت مذاکرات رسیده است قرائت میشود.
(پیشنهاد آقای نبوی به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم بعد از نطق آقای حاذقی رأی به کفایت مذاکرات گرفته شود.
رئیس- آقای نبوی.
نبوی- اگر گفته شده است که برای تدریس در دانشکدهها استادان از خارج استخدام شوند از این جهت نیست که نسبت به استادان داخلی یا اطباء داخلی یک نگرانی هست استادان اطباء داخلی بسیار خوب عمل کردهاند و مورد تکریم و احترام ملت ایران هستند و روی سر و چشم ما جا دارند (صحیح است) و الان هم زحمت میکشند ولی متأسفانه عده آنها کم است و الان در ولایات بسیاری از مریضخانهها احتیاج به طبیب هست و طبیب نیست که به آنجاها فرستاده بشود همان طور که همکار محترم آقای حاذقی فرمودند این دانشکدهها الان دایر شده و مدتی است که مشغول کار شده است و چون استاد داخلی نبودهاند که به آن محلهای تدریس بروند وزارت فرهنگ ناچار شده است که از خارج استخدام بکند اگر ما در تصویب این لایحه تأخیر کنیم و این کار به طول بیانجامد یک سال تحصیلی میگذرد و محصلینی که در دانشکدهها هستند وقتشان تضییع خواهد شد از این جهت چون آقایان در اصل موضوع هم به قدر کافی مذاکره فرمودند من استدعا میکنم که موافقت بفرمایند رأی گرفته شود البته اگر اصلاحی آقایان دارند در ضمن پیشنهادات خواهند داد (صحیح است).
رئیس- آقای رضوی
رضوی- نظر بنده از مخالفتی که کردم این بود همین فرمایشاتی که آقای نبوی فرمودند عرض کنم زیرا سوءتفاهمی اینجا شده بود که طرفدار مستخدمین خارجی هستند شاید احساساتشان نسبت به اساتید ایرانی کم است و آنها را شایسته احترام و درخور معلمی نمیدانند اگر در شهرستانها میبودید میدانستید که دچار چه زحمت و سختی هستیم و از نظر نبودن استاد و معلم غالباً با وجود دانشکده اشخاصی که میخواهند فرزندانشان را برای تحصیلات عالی بفرستند یا بایستی به تهران بفرستند و یا به خارج بفرستند (صحیح است) و این لایحه استخدام که امروز اینجا آمده موجب خواهد شد انشاءالله که مبلغ هنگفتی از سرمایه ایرانی برای تحصیل در ممالک بیگانه صرف نشود و مخالفتی هم که بنده کردم برای این بود که توضیح بدهم و بنده مخالفت خودم را استرداد کردم.
بعضی از نمایندگان- مخالفی نیست رأی رأی
رئیس- باید رأی گرفته شود.
دکتر طبا- مخالف صحبت نکرده
قاسم فولادوند- جناب آقای رئیس هر دو آقایان موافق صحبت کردند.
رئیس- به هر حال پیشنهاد کفایت مذاکرات شده است و بایستی رأی گرفته شود.
رضوی شیرازی- آقای فولادوند شما مخالف هستید؟
قاسم فولادوند- بلی بنده مخالفم.
رئیس- باید رأی گرفته شود و عده کافی نیست مکرر گفته شده خود آقایان نمایندگان باید مواظب آییننامه باشند (صحیح است) وقتی که میخواهند رأی بگیرند ده نفر دنبال آقایان نرود امروز ساعت ده جلسه تشکیل شده و به این صورت بوده است رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای نبوی آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (اکثر برخاستند) تصویب شد. پیشنهادها قرائت میشود.
(پیشنهاد آقای کشاورزصدر به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم برای دانشکده غرب هم در سال ۱۳۳۰ استادانی که ضرورت دارد استخدام شود.
رئیس- آقای کشاورزصدر این پیشنهاد وارد نیست.
کشاورزصدر- الان بنده توضیح عرض میکنم اگر نظر آقایان باشد وقتی فوریت لایحه مطرح بود جناب آقای وزیر فرهنگ هم تشریف داشتند و در اینجا گفتوگو شد بنده و جناب آقای مخبر فرهمند و آقایان نمایندگان غرب از ایشان خواهش کردیم که چون در غرب متجاوز از چهارمیلیون جمعیت است و در آنجا هم مثل آذربایجان و خراسان و فارس یک دانشگاهی برقرار بشود و گفتیم از این دانشگاه هم دانشکده طب و دانشکده کشاورزی میخواهیم جناب آقای وزیر فرهنگ هم آنجا وعده فرمودند که ترتیب این کار را بدهند بنده پیشنهاد کردم که در سال ۱۳۳۰ در آنجا یک زمینی را هم گفتند اعتبارش را پیشبینی کردهایم که در همدان خریداری شود برای ۱۳۳۰ آقای وزیر فرهنگ این پیشنهاد را بپذیرند که برای آنجا معلمین را از حالا فکر بکنند در سال ۱۳۳۰ استخدام شوند بنده برای امسال عرض نکردم تقاضای بنده این است که استادانی را که در ایران ندارند و برای دانشکده میخواهند برای دانشکده پزشکی غرب هم موافقت بفرمایند به این پیشنهاد رأی گرفته شود که در ۱۳۳۰ از حالا مطالعه کنند و استادانی که لازم است استخدام بشوند (سنندجی- محلش کجا باشد) بنده در غرب پیشنهاد کردم همدان یا کرمانشاه خود نمایندگان غرب مینشینند و توافق میکنند استدعای بنده در اصل موضوع است که موافقت بفرمایند و امیدوارم که عموم آقایان این مساعدت و کمک را بفرمایند و از این اظهار لطف دریغ نفرمایند زیرا غرب خیلی عقبافتاده است و ما بر سر همدان یا کرمانشاه و کردستان حرفی نداریم موضوع برای غرب است (قبادیان- کرمانشاه مرکز استان است) و پیشنهاد هم مال غرب است.
رئیس- آقای وزیر فرهنگ
وزیر فرهنگ- بنده از جناب آقای کشاورزصدر خواهش میکنم که پیشنهادشان را پس بگیرند برای این که نظر ایشان در عمل تأمین شده است و همان طور که خدمت آقایان عرض کردم و استدعا کردم اگر انشاءالله محلی در غرب تهیه شد و وسایل لابراتوار و وسایل کارشان را فراهم کردیم معلمین هم استخدام خواهند شد بنده در یک ماه قبل هم در موقع تصویب بودجه این وعده را دادم به جناب آقای مخبر فرهمند و جنابعالی و سایر آقایان هم در تماس هستم محلش را هم تأمین میکنم استدعا میکنم که این پیشنهاد را پس بگیرند عرض کنم این لایحهای که حضورتان تقدیم شده است احتیاطاً در کمیسیون فرهنگ و خارجه هم مذاکره شده و تصویب شد و بعد اصلاحاتی شده بنده تصور میکنم با توجهی که آقایان به راه افتادن کار شهرستانها دارند استدعا میکنم که توجه بفرمایند شاید این لایحه زودتر تصویب بشود برای این که معلمین آنجا هم حاضر هستند حرکت کنند.
رئیس- پیشنهاد دیگر قرائت میشود معلوم شد که در غرب محلی برای دانشکدههای مزبور فعلاً وجود ندارد بعد از آن که تشکیل شد استادش را هم استخدام میکنند.
(پیشنهاد آقای صدرزاده به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میکنم که در تبصره اول بعد از عبارت
سیهزار ریال کلمه ماهیانه و در تبصره سوم بعد از جمله خانواده آنها بینالهلالین جمله زن و اطفال صغیر و بعد از عبارت سال جاری جمله دانشکدههای مزبور اضافه شود.
وزیر فرهنگ- آقای صدرزاده بنده قبول میکنم.
صدرزاده- اولاً بنده میخواستم از حضور محترم آقایان استدعا کنم تا وقتی که در جلسه مشاهده میفرمایند که آقایان نمایندگان حضور ندارند از پیشنهاداتی که موجب اطاله میشود و باعث تضییع وقت میشود صرفنظر بفرمایند بلکه با همیت آقایان این قانون تصویب شود قبلاً در کمیسیون فرهنگ مذاکره شد و سه اصلاح عبارتی شد که در ضمن پیشنهاد بنده درج شده یکی اینجا نوشته شده که نباید بیش از سههزار ریال داده شود اینجا کلمه ماهیانه اضافه و نوشته شده است و دیگر نوشته شده است هزینه سفر آنان و خانواده آنان، این کلمه خانواده کلی بود در اینجا محصور شد به زن و اطفال صغیر و از آن طرف هم که از محل صرفهجویی بوده اضافه شد از محل صرفهجویی بودجه دانشکدههای مزبور این در حقیقت یک اصلاح عبارتی است که برای تکمیل قانون لازم بود و جناب آقای وزیر فرهنگ هم با این اصلاح موافقت فرمودند و آقایان هم موافقت بفرمایند.
وزیر فرهنگ- یک چیز دیگر هم باید آنجا اضافه بفرمایند و آن موضوعی است که در کمیسیون خارجه مذاکره شد ملیتشان باید روشن شود ملیتی که موافقت فرمودند در کمیسیون خارجه عبارت است از اتریش و آلمان و فرانسه و سوئیس و بلژیک این طور در کمیسیون خارجه موافقت شد.
صدرزاده- بسیار خوب بنده در پیشنهاد خودم این را هم اضافه میکنم.
رئیس- باید رأی گرفته شود آقای وزیر فرهنگ هم قبول کردند این پیشنهاد را.
وزیر فرهنگ- قبول کردم.
رئیس- قانون استخدام اتباع خارجه هم مصوب ۲۳ عقرب است اینجا اشتباه شده و نوشته شده است سوم عقرب و این اطفال صغیر را هم اطفال کوچک بنویسید بهتر است.
(عده برای رأی کافی نبود و پس از چند لحظه کافی شد)
رئیس- رأی گرفته میشود پیشنهاد اصلاحی آقای صدرزاده که آقای وزیر فرهنگ هم قبول کردند آقایانی که موافقند قیام کنند (اکثر برخاستند) تصویب شد. آقایان اگر میخواهند این کار بگذرد چند دقیقه بیرون تشریف نبرید (صحیح است) پیشنهاد دیگر قرائت میشود:
(پیشنهاد آقای فرهودی به شرح زیر قرائت شد)
تبصره- تأسیس دانشکده پزشکی در اهواز جزو برنامه ۱۳۳۰ وزارت فرهنگ خواهد بود.
رئیس- این پیشنهاد وارد نیست میتوانید توضیح بدهید ولی رأی گرفته نمیشود.
فرهودی- عرض کنم روزی که قانون تأسیس دانشکدههای شهرستانها در اینجا مطرح شد و نقاطی اسم برده شده به خاطر دارم که آقای دکتر راجی چون آن موقع بنده شرف حضور در این مجلس نداشتم ولی در روزنامه خواندم که آقای دکتر راجی راجع به اهواز پیشنهادی دادند و وزیر وقت هم موافقت کرد و از آن تاریخ تا به حال وزارت فرهنگ اقدامی برای تأسیس دانشکده پزشکی در اهواز نکرده در صورتی که به نظر بنده از دو جهت ضرورت دارد یکی این است که نظریه آب و هوای مخصوصی که خوزستان دارد مردم غیر خوزستانی که عادت به آب و هوای آنجا ندارند خیلی برایشان مشکل است که مأموریت پزشکی را در آنجاها قبول بکنند مگر با خرجهای گزاف و شرایط سنگین که غالباً برای دولت مقدور نیست که آن شرایط را قبول بکند به علاوه امراضی در خوزستان است که حق این است که مطالعات محلی در ضمن تحصیل هم در آنجا بشود مثل داستان تراخم در دزفول و شوشتر و مالاریای مخصوصی که در ناحیه شوش و دشت میشان هست و امراض خاصی که در نقاط معینی هست اینها اقتضا دارد که اطبایی که در آنجا کار کنند در همان محیط تعلیم و تربیت شوند و آشنایی نزدیک به این امراض عمومی پیدا بکنند و به علاوه در اکثر نقاطی که ذکر شده است که دانشکده پزشکی تأسیس بشود مریضخانه به اندازه کافی نیست برای اجرای تمرین و استاژولی یک خوشبختی هست که در خوزستان مخصوصاً در آبادان و مسجدسلیمان مریضخانههای مجهز و کافی با لابراتوارهای منظم وجود دارد به طوری که شاگردان دانشکده پزشکی اهواز به خوبی میتوانند از آن بیمارستانها و از آن لابراتوارها و حتی از اساتیدی که در آنجا هستند از آنها برای سرویسهای جراحی استفاده بکنند (کشاورزصدر- ما با نفت مخالفیم از نفتیها چیزی نمیخواهیم) گمان میکنم که اگر دانشکده پزشکی در اهواز تأسیس بشود هم از حیث استاد و هم از حیث بیمارستان و محل آزمایش و هم از حیث لابراتوار و وسایل فنی رفع حاجتش بشود و حاجت به تفصیلاتی مثل سایر دانشکدهها نباشد و جناب آقای وزیر فرهنگ خودشان اهل خوزستان هستند و به این وضعیت آشنایی کامل دارند خواهش میکنم که در ضمن بیانشان وعدهای بدهند که این قسمت را عملی میکنند بنده پیشنهادم را پس میگیرم.
وزیر فرهنگ- اجازه بفرمایید بنده یک توضیح مختصری عرض کنم.
رئیس- بفرمایید.
وزیر فرهنگ- این دانشکدههایی که در شهرستانها تأسیس شده است در مقدمه تأسیس یک آموزشگاه عالی بهداشت بودند که عجالتاً در خراسان و اصفهان و شیراز باقی است جزء برنامه وزارت فرهنگ برای سالهای آتیه انتقال این دانشکده به خوزستان و کرمان همان طوری که جناب آقای ناظرزاده الان به بنده تذکر فرمودند در نظر هست تأسیس دانشکده در صورتی که وسایلش فراهم بشود اقدام بشود ولی ملاحظه بفرمایید الان این سه چهار دانشکدهاش که در شهرستانها ایجاد شده برای لابراتوارش برای معلمینش خود آقایان که اینجا حضور دارند اعتراض میکنند بنده استدعا میکنم که اجازه بفرمایند که ما با در نظر گرفتن وسایل و بودجه کارمان سعی کنیم که اولاً آموزشگاهها قطعاً منتقل به شهرستانهای خوزستان و کرمان بشود و برای غرب نیز یک فکری شده که انشاءالله سال آتیه در غرب یک مدرسه کشاورزی تأسیس بشود و خواهش میکنم که آقای فرهودی پیشنهادشان را پس بگیرند.
عدهای از نمایندگان- پس گرفتند.
فرهودی- پس میگیرم.
رئیس- پس گرفتند پیشنهاد آقای اسلامی قرائت میشود:
(پیشنهاد به شرح زیر قرائت شد)
از نظر صرفهجویی معلمین از اتباع آلمان و آلمانی استخدام شوند.
رئیس- این پیشنهاد موردی ندارد دولت خودش پنج جا را ذکر کرده و در نظر گرفته کمیسیون خارجه هم تصویب کرد.
اسلامی- پینشهاد بنده مهم است و توضیح لازم دارد اجازه بفرمایید توضیح بدهم.
رئیس- همین جور وقت را میگذرانید.
اسلامی- توضیح لازم دارد عرض کنم چون وضع زندگی مردم آلمان خیلی بد است با یک حقوق مختصری میتوانند اینها را استخدام کنند از این جهت بنده این پیشنهاد را کردم که از نظر صرفهجویی این کار را بکنند و اگر مجلس مصلحت نمیداند بنده حرفی ندارم ولی مطلبی که خواستم عرض کنم راجع به برنامه بود که دومیلیارد تومان از بین رفته و هیچ کاری نکردند آن آدمهای درستی که آنجا هستند برگردند بروند به وزارتخانههای دیگر بنده پیشنهادم را پس گرفتم.
رئیس- پیشنهاد آقای امینی قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی
پیشنهاد میکنم که فعلاً فقط نه نفر استاد متخصص به جای ۱۵ نفر استخدام شوند.
رئیس- آقای امینی نفرمایید.
ابوالقاسم امینی- بنده معتقدم که هر کاری در این مملکت باید اول به صورت آزمایش عمل بشود تا بعد ببینیم چه نتیجهای میگیریم والا نگرانم از این که این تعداد ۵ نفر برای هر دانشگاه زیاد باشد برای این که اولاً کرسی استادی اینها معلوم نیست چه هست و بعد هم برای این که فشاری به بودجه نباشد سه نفر استخدام بکنند مآلاً وقتی که احتیاج داشتند به عده بیشتری وقتی که بودجه گنجایش بیشتری داشت تعداد او را بیشتر کنند فقط پیشنهاد بنده این بود که عوض ۵ نفر بشود ۳ نفر برای هر دانشگاهی که جمعاً ۹ نفر بشود.
رئیس- آقای وزیر فرهنگ بفرمایید.
وزیر فرهنگ- بنده تصور میکنم که جناب آقای امینی توجهی به احتیاج دانشکدهها نفرمودند این صورت ۵ نفر را با نظر استادان و مخصوصاً بعضی از آقایان استادان دانشکده پزشکی تهران که آقای دکتر نعمتالهی در رأی آنها هستند به نظر آنها رسیده ملاحظه بفرمایید صحبت از عدد ۳ و ۵ و ۹ نیست بلکه احتیاج به ۵ کرسی است سال گذشته برای دانشکده پزشکی تبریز اجازه دادند که ۵ نفر استاد استخدام بشود بیش از ۴ نفر نشد و این که اسم
چند مملکت برده شده برای این است که شاید بشود این استادان را پیدا کرد و تصور میفرمایید که ۱۵ نفر استاد خارجی حاضر باشند از اروپا بیایند در تهران؟ (دکتر راجی- عده زیادتری حاضرند که بیایند) بنابراین با در نظر گرفتن احتیاجاتی که در هر محل بود این ۱۵ نفر پیشنهاد شده و با نظر خود آقایان استادان تهران بوده است (ابوالقاسم امینی- توضیحات شما بنده را قانع نکرد چون میفرمایید پس میگیرم)
رئیس- پیشنهاد آقای دکتر طاهری قرائت میشود:
(به شرح زیر قرائت شد)
پیشنهاد میشود در لایحه استخدام معلمین ملیت آنها معلوم گردد دکتر طاهری
رئیس- این در کمیسیون خارجه معلوم میشود (عدهای از نمایندگان- پس گرفتند آقا)
پیشنهاد آقای دکتر راجی قرائت میشود:
(به شرح زیر قرائت شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد مینمایم که کلیه حقوق و مزایای استادان و مربیانی که از این به بعد استخدام میشوند به ریال باشد دکتر راجی
رئیس- آقای دکتر راجی بفرمایید.
دکتر راجی- عرض کنم که سال گذشته بنده از طرف سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی رفتم به آلمان و اطریش و عده زیادی از اطبا و پزشکان حاضر بودند که با مبالغ مختصری استخدام بشوند و قرارداد آنها را بنده شخصاً تنظیم کردم و اینها همهشان حاضر بودند بدون گرفتن ارز استخدام شوند و به ایران بیایند و بنده خیلی متأسفم که اخیراً شنیدهام که به یکی دو نفر از این اجانب امتیازاتی داده شده که از ارز استفاده بکنند به نرخ دولت بنده یقین دارم که در تمام اطریش و آلمان و حتی در فرانسه اشخاصی هستند که حاضر خواهند بود که با همین حقوق ریالی بیایند به ایران و خدمت بکنند ما اگر ارز زیادی داریم بهتر است این ارز را برای کارهای تولیدی و یا وارد کردن ماشینآلات کشاورزی و یا اعزام محصل به خارج مصرف کنیم یک پیشنهاد دیگری هم کردهام که اگر اجازه میفرمایند توضیح آنها را نیز بدهم.
رئیس- بماند به موقع خودش آقای وزیر فر هنگ بفرمایید.
وزیر فرهنگ- عرض کنم که سال گذشته آقای دکتر راجی تشریف بردند و یک عده طبیب خوب هم برای ایران آوردند ولی خودشان تصدیق میفرمایند که طبیب یک درمانگاه غیر از استادی یک کرسی است و این چیزی هم که در این لایحه پیشیبنی شده است حداکثر آن است اگر ما بتوانیم طبیبی استخدام بکنیم و ارزی هم ندهیم با کمال میل انجام میدهیم بنده هم مثل آقای دکتر راجی و سایر کارکنان دولت میل دارم که صرفهجویی در نظر گرفته شود ولی تصدیق بفرمایید که غالب پزشکانی که آقای دکتر راجی آوردهاند برای درمانگاهها مفیدند و غالب آنها لیاقت استادی دانشگاه را ندارند بنابراین من خواهش میکنم یک سهولت بیشتری قائل بشوید بعضی از آنها خانواده دارند زندگی دارند گرفتارند اگر سهولت بیشتری قائل بشوید قطعاً استادان بهتری میتوان استخدام نمود
دکتر راجی- اجاز میفرمایید یک توضیح اضافی دارم عرض کنم و آن این است که یک نفر
رئیس- توضیح شما اضافی است ولی بفرمایید.
دکتر راجی- یک نفر در دانشکده وین استاد کرسی میکروبشناسی بود و حاضر بود که با ماهی هزار تومان استخدام بشود و یک دینار هم ارز نمیخواستند و داده نمیشد این را هم برای جواب ایشان عرض میکنم.
صدرزاده- اجازه میفرمایید بنده عرض دارم.
رئیس بفرمایید.
صدرزاده- عرض کنم موضوعی را که اینجا فرمودهاند که نصف حقوق به ارز قابل پرداخت باشد و نصف حقوق به ریال این تقریباً مشابه با تمام استخدامهای خارجی بوده (دکتر راجی- همه آنها غلط بوده) اجازه بفرمایید یک استاد خارجی را جناب آقای دکتر راجی که از خارج دعوت میکنید لابد علاقهای هم در موطن خود دارد تنها گذران او در اینجا نیست البته یک مقدار ارز هم باید به او بدهید تا گذرانش بشود و آقای وزیر فرهنگ هم توضیح دادند که اگر امکانپذیر شود که استادانی استخدام بکنند که تمام حقوق آنها به ریال داده شود آن مرجع خواهد بود استدعا میکنم حضرتعالی به این توضیح قناعت بفرمایید و پیشنهاد خودتان را پس بگیرید.
دکتر سیدامامی- پیشنهاد آقای دکتر راجی کاملاً صحیح است.
رئیس- رأی گرفته میشود به پیشنهاد آقای دکتر راجی آقایانی که موافقند قیام بفرمایند (عده کمتری قیام نمودند)
رئیس- تصویب نشد پیشنهاد آقای کشاورزصدر قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
وزارت فرهنگ، مکلف است از اصل اعتباری که در بودجه ۱۳۳۰ برای تأسیسات فرهنگی پیشبینی میشود دانشکده پزشکی و کشاورزی در غرب تأسیس نماید کشاورزصدر
رئیس- این وارد نیست و بنده هم رأی نمیگیرم اولاً پیشنهاد خرج است هر چیزی را که نمیشود پیشنهاد کرد.
کشاورزصدر- بگذارید بنده توضیح بدهم.
رئیس- وارد نیست پیشنهاد دیگر قرائت میشود.
کشاورزصدر- پس چرا اجازه دادید به آقای فرهودی که بیایند توضیح بدهند؟
رئیس- آن را هم رأی نگرفتیم پیشنهاد آقای دکتر بقایی قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ریاست معظم مجلس شورای ملی پیشنهاد میکنم تبصره ذیل به ماده واحده بالا افزوده شود استادان مزبور در درجه اول بایستی از اطریش استخدام بشوند دکتر بقایی کرمانی
رئیس- این هم وارد نیست برای این که کمیسیون خارجه تشخیص داده از پنج ملت استخدام شوند.
وزیر فرهنگ- اجازه میفرمایید.
رئیس- بفرمایید.
وزیر فرهنگ- البته اگر ما بتوانیم همه را از اطریش استخدام بکنیم میکنیم و آنجا مقدم است ولی اگر از آنجا تکمیل نشد ناچاریم برویم سر وقت مملکت دیگر
رئیس- پیشنهاد آقای ملکمدنی قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی پیشنهاد مینمایم برای تمام استانها به تدریج دانشکده پزشگی و کشاورزی باید تشکیل و همه ساله در بودجه هزینه آن را پیشبینی نمایند ملکمدنی
رئیس- آقای وزیر فرهنگ قبول خواهند کرد این هم وارد نیست.
ملکمدنی- بنده یک تذکری میخواستم بدهم عرض کنم میخواستم این پیشنهاد را بدهم که تذکری داده باشم استدعا میکنم آقایان توجهی بفرمایند این دستگاه وزارت فرهنگ دستگاهی است که همه ما با آن کار داریم و دستگاهی است که شاید خوب هم هست از نظر آقای وزیر فرهنگ ولی متأسفانه این معلمینی که تعیین میکند به ولایات نمیروند و اطاعت نمیکنند خود آقای دکتر جزایری حاضرند مردم تلگراف کردهاند که کلاس ۵ دبیرستان تأسیس شده دبیر تعیین کردهاند آقای دبیر از تهران نمیآید بیرون حکم دادهاند ایستاده در باغ وزارت فرهنگ گردنکلفتی میکند و نمیرود بنده میخواهم عرض کنم که این مردم ولایات گناه که نکردهاند خودشان هم حاضرند و تصدیق میفرمایند بنده که این عرض را میکنم برای این است که این آقایان اطبایی که بنده همیشه از آنها طرفداری میکنم و خودشان هم میدانند مقام استادی هم دارند آقا اینها را چرا نمیفرستید که بروند و در این دانشکدهها تدریس بکنند همین را میخواهم عرض کنم که گرفتاری ما در این مملکت طوری شده که تمام مردم میخواهند در تهران بنشینند و به جایی نروند و در اینجا مشغول قدم زدن باشند و تمام عوارض و مالیات را ولایات باید بدهد غیر از این است که عرض میکنم؟ (عدهای از نمایندگان- صحیح است) ما وکلای ولایات هستیم مردم شهرستانها از همه چیز باید محروم باشند و تمام مزایای این کشور منحصر به تهران شده بنده اعتقادم این است که ما وکلای ولایات اساساً وظیفه خودمان را انجام نمیدهیم اگر نگذاریم که اینها در تهران استخدام بشوند و جلوگیری کنیم که در تهران نمانند وزرا آنها را مجبور میکنند که بروند به ولایات آقا ۳۰ سال از دوران تحصیل و تعلیم و تربیت گذشته دسته دسته دانشجو فرستادیم رفتهاند به اروپا
و استاد برگشتهاند آقا اینها بروند به ولایات، همین سه نقطهای که میخواهید دانشکده تشکیل بدهید بروند آنجا تدریس کنند این حقوق اضافهای که به استاد خارجی میدهید به اینها بدهید بنده میخواستم این را عرض کرده باشم و پیشنهادم را مسترد میکنم اگر یک فکری نکنید پس فردا اینها میآیند اینجا و بار به دوش دولت میشوند.
رئیس- پیشنهادی رسیده از آقایان دکتر راجی دکتر کاسمی دکترعلوی ودکتر جلالی که قرائت میشود.
(به شرح زیر قرائت شد)
ریاست محترم مجلس شورای ملی
بنده پیشنهاد میکنم که تبصره ذیل اضافه شود پزشکان مزبور حق داشتن مطب ندارند دکتر کاسمی دکتر راجی دکتر علوی دکتر جلالی
رئیس- آقای دکتر کاسمی بفرمایید.
دکتر کاسمی- استدعا میکنم که به این پیشنهادی که بنده کردهام مخصوصاً آقایان نمایندگان شیراز و مشهد و اصفهان توجه بفرمایند در قسمت آوردن پزشکان خارجی همان طوری که آقایان میدانند سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی مقدم به این کار بوده و الان ما در حدود ۳۵ یا ۳۶ نفر پزشک خارجی در استخدام داریم (ملکمدنی- کافی نیست) در عمل ملاحظه خواهید فرمود وقتی که این طور پزشکانی میآیند چون مأموریت آموزشی دارند و وقتی که مأموریت آموزشی دارند علاوه بر تدریسی که در دانشکده میکنند باید اوقات آنها صرف مطالعه برای درسی که در دانشکده میدهند بشود این موضوع اهمیت فوقالعاده دارد برای این که شما طبیب برای معالجه که نمیآورید شما استاد میآورید برای تدریس این دو کار با هم فوقالعاده فرق دارد استاد ابرلین رئیس دانشکده پزشکی که آمده بود اینجا و استاد دانشکده پزشکی و رئیس دانشکده پزشکی بود به قدری مراجعه به ایشان زیاد بود که اگر میخواست مطب شخصی داشته باشد اصلاً به تدریس و اداره دانشکده پزشکی نمیرسید اطبای سازمان را ما ممنوع از طبابت نکردیم اینها در بیمارستان که هستند حق دارند طبابت بکنند یعنی بیماران آن شهر میتوانند به ایشان مراجعه بکنند ولی اگر در قراردادشان قید نشود که اینها مطب شخصی نباید داشته باشند بیشتر اوقات اینها صرف مطب شخصی خواهد شد تمام اطبای شهر محض این که با اینها حسن رابطه پیدا بکنند اینها را برای مشاوره دعوت خواهند کرد و وضعیت طوری خواهد شد که بنده قول میدهم که خود آقایان و کلای محل بیایند و تقاضا بکنند که اینها مطب شخصی نباید داشته باشند (قاسم فولادوند- آقا ولایات احتیاج دارند) اجازه بفرمایید بنده که نمیگویم که طبابت نکند بنده میگویم طبابت بکنند در بیمارستان که هست و مشغول تدریس دانشجویان است بیماران میتوانند بهشان مراجعه بکنند ولی داشتن مطب در شهر نداشته باشند برای این که داشتن مطب در شهر به اکثرت مراجعه اینها وقت درس نخواهند داشت این عرض را بنده اینجا میکنم حال خود آقایان میدانند ولی بعد به این نکته توجه میکنیم و آقای وزیر فرهنگ هم که بنده با ایشان صحبت کردم موافقت کردند که در قراردادشان این نکته قید بشود و خود آقای وزیر فرهنگ هم این را قبول کردند و در صورتی که آقای وزیر فرهنگ قبول میفرمایند که این نکته در قراردادشان قید بشود بنده پیشنهاد خودم را پس میگیرم و الا رأی گرفته میشود.
وزیر فرهنگ- روی این موضوع مذاکرات زیادی شده است (عدهای از نمایندگان- مخالفیم مخالفیم)
رئیس- آقایان شما در مجلس شخصی خودتان هم باشید این طور مذاکره میفرمایید شما نمیگذارید حرف بزنند اجازه بدهید صحبت کنند بفرمایید.
وزیر فرهنگ- راجع به این موضوع مذاکرات زیادی شده در قراردادهایی که تنظیم است و به آقای دکتر عزیزی و آقای دکتر مهران در اروپا نوشته شده این نکته قید شده است ولی من استدعا میکنم آقایان در مجلس این را قید نفرمایند برای این که اگر استاد عالیمقامی حاضر نشد که با این شرط استخدام بشود ما میتوانیم او را استخدام بکنیم اجازه بفرمایید این شخصیتهایی که میآیند اگر مردمی هستند که طبابتشان لازم است مینویسیم و اگر لازم نیست که قید بشود (صحیح است)
بعضی از نمایندگان- پس گرفتند.
دکتر بقایی- بنده یک اصلاحی کردهام اگر اجازه بفرمایید توضیح بدهم.
رئیس- آقای نورالدین امامی مخالفید؟
نورالدین امامی- مخالفم.
رئیس- بفرمایید.
نورالدین امامی- آقای دکتر کاسمی استدعا میکنم توجه بفرمایید.
بعضی از نمایندگان- پس گرفتند.
نورالدین امامی- اجازه بفرمایید اول ما باید فکر کنیم (بعضی از نمایندگان- پس گرفتند) اگر پس گرفتند من عرضی ندارم (دکتر کاسمی- پس گرفتم)
صدرزاده- پیشنهادی شبیه به این پیشنهاد آقای دکتر بقایی دادهاند.
رئیس- قرائت بفرمایید.
(پیشنهاد آقای دکتر بقایی به شرح زیر قرائت شد)
پزشکان استخدامی فقط در صورتی حق داشتن مطب شخصی خواهند داشت که در بیمارستانها از وجود آنها استفاده نشود،
دکتر بقایی.
یکی از نمایندگان- اتفاقاً پیشنهاد بسیار به جایی است.
رئیس- آقای دکتر بقایی بفرمایید.
دکتر بقایی- پیشنهاد آقای دکتر کاسمی از یک طرف پیشنهاد بسیار مفیدی بود برای این که این اشخاص ممکن بود بعضیهایشان وقتشان را صرف مطب شخصی بکنند ولی از طرفی هم نمیشد اهالی یک شهر را از معلومات و فضل یک طبیب دانشمندی که از فرسنگها راه آمده محروم کرد با توضیحی که جناب آقای وزیر فرهنگ فرمودند راجع به این که از وجود آنها در بیمارستانها استفاده خواهد شد این قانع کننده بود ولی کافی نیست برای این که ممکن است با در نظر گرفتن این موضوع معذلک مطب شخصی داشته باشند یا این که در بیمارستانها از وجودشان استفاده نشود و حق داشتن مطب شخصی هم نداشته باشد به این جهت بنده پیشنهاد کردم که اگر از وجود آنها در بیمارستانها استفاده بشود مطب شخصی نداشته باشند و اگر استفاده نمیشود حق داشتن مطب شخصی داشته باشند با این ترتیب هم منظور آقایان عملی میشود و هم در قرارداد یک قید زنندهای نخواهد بود برای این که همان طوری که آقای دکتر جزایری فرمودند اگر بنویسیم که اینها حق داشتن مطب ندارند برای بعضیها سنگین است که یک حقی را از خودشان سلب بکنند ولی چون نوشته میشود که در بیمارستانها از وجودشان استفاده میشود با این ترتیب این حق را ازشان سلب کردهایم بدون این که به اصطلاح صورت زنندهای داشته باشد.
رئیس- آقای دکتر کاسمی پیشنهادشان را پس گرفتند شما اگر میخواهید باید پیشنهادتان را به طور مستقل بدهید.
دکتر بقایی- به طور مستقل مینویسم.
رئیس- پیشنهاد آقای دکتر بقایی را مجدداً قرائت کنید.
(پیشنهاد آقای دکتر بقایی مجدداً به شرح سابق قرائت شد)
رئیس- آقای وزیر فرهنگ بفرمایید.
وزیر فرهنگ- بنده تابع نظر مجلس هستم هر طور مجلس قبول کند موافق هستم.
رئیس- آقای رضوی بفرمایید.
رضویشیرازی- عرض کنم اگر آقایان محترم تحقیق فرموده بودند این موادی که این آقایان اساتید خارجی بنا هست برای تدریس آن استخدام بشوند چه موادی است تصدیق میفرمودند که در هر شهری و هر شهرستانی باید ضرورت باشد و ضرورت داشته باشد که یک همچو طبیبی برای رسیدگی به حال مردم وجود داشته باشد این آقایان استادان که استاد طب عمومی یا گوش و حلق و بینی. یا یک قسمتهای عادی نیستند یک قسمتهایی را باید بیایند تدریس بکنند که غالباً اساتیدش در کشور کم است در دانشکدهها هم لازم است که در آن مواد درس بدهند به این مناسبت خوب اگر بنا شد یک شهرستانی یک استانی محروم از استفاده کردن از یک دکتری بشود و اگر بنا شد یک مریضی پیدا شد لازم است حمل کرد او را به ممالک دور حالا تصادف کرد به موجب این قانون یک طبیب خوب و مجربی که خود وزارت فرهنگ و وزارت بهداری و سایر مقاماتی که صلاحیت دارند تصدیق کردند که او مردی است که از عهده معالجه و مداوای این قبیل امراض برمیآید به نظر بنده گناهی ندارد که یک چنین اطبایی را ما اجازه بدهیم که به این قبیل بیمارها رسیدگی بکنند (دکتر بقایی- در بیمارستانها رسیدگی میکنند) به هر صورت اینها را به طور کلی محروم و ممنوع از معالجه کردن مصلحت نیست و تصدیق میفرمایید هنوز در شهرستانهای عمده ما به اندازه کافی طبیب معالج نداریم
(صحیح است) طوری نیست که طبیب به اندازهای باشد که اگر بنا باشد یک مطبی باز شد آن وقت این عرصه را تنگ بکند از روی این مقدمه است که در هر حال اگر ما مردم را محروم بکنیم از معالجه به هر طوری باشد مردم خودشان را به او خواهند رسانید از یک طرف هم فکر میکنیم به این که اصلاً قید این جمله در قانون به خودی خود صورت خوبی نداشته باشد یعنی یک شخص خارجی که میآید به کشور ما که کیفیت درسش و تعلیماتش جالب است محروم کردن مردم را از او صورت خوبی ندارد حالا اگر بنا بشود که واقعاً برای آنها یک محلی در بیمارستانها با قید این که یک پست حساسی در رشته خودش برای آنها گذاشته بشود اشکالی ندارد ولی در بیمارستانها حساب دست ما است غالباً فقط سردستی کاری بهشان میدهند و یک پستی به این آقای طبیب میدهند که کلیه مخالف رشته تخصصی او است و این مرد وجودش در آنجا کان لم یکن است اگر بنا شد یک راهی باشد که در آن رشتهای که تخصص دارد در بیمارستانها بشود استفاده کرد خیلی خوب است البته مقصود استفاده مردم است ولی اگر بنا بشود این جور نباشد باز هم فلج کردن کار است این است که بنده تصور میکنم اگر قانون را به همان بازی و آزادی خودش بگذاریم و کار را به جریان عادی قرار بدهیم بهتر از این باشد که یک قید و بندی برای این دستهای که تشریف میآورند برای این که در مملکت ما چند سالی تدریس بکنند قائل بشویم البته الیالابد نخواهد بود چند سالی تدریس میکنند و انشاءالله امیدواریم در ظرف این چند سال اینها خودشان یک عده اطبایی تربیت کرده باشند که بعد از چند سال نیازی به وجود آنها نباشد و اساساً بر مطب و غیر مطب موردی نباشد که بحث بکنیم.
رئیس- آقای وزیر بهداری بفرمایید.
وزیر بهداری- بنده جسارتاً داخل این مبحث میشوم برای این که لایحه مربوط به وزارت فرهنگ است و مربوط به وزارت بهداری نیست ولی از نقطهنظر این که کار مربوط به فن بنده است مربوط به دانشکده پزشکی و موضوع تدریس است اگر اجازه بفرمایید بنده یک توضیحی عرض کنم و آن وقت هر جور نظر آقایان باشد تصویب بفرمایند تدریس در دانشکده پزشکی بر دو نوع است اول تدریس علوم باز یعنی علوم اساسی یعنی تشریح یعنی فیزیولوژی یعنی علم معرفتالاعضا یعنی نسجشناس یعنی شیمی بوتانیک گیاهشناسی، جانورشناسی اینها یک ترتیبی دارد که در تمام دنیا به عنوان فولتایم استخدام میشوند فولتایم یک لغتی است که در تمام زبانها استعمال شده یعنی یک حقوق کافی به آنها میدهند که تدریس بکنند یعنی کسی که معلم تشریح است یا معلم فیزیولوژی است وظیفهاش این است اضافه بر آنچه که تدریس میکند در ساعت فراغت وسایلی تهیه بکند تجربههایی به دست بیاورد آزمایشهایی به عمل بیاورد که به محصلین نشان بدهد اگر این شخص بخواهد صرفاً علوم اساسی دانشکده را مخلوط با طبابت بکند هیچوقت تدریس در دانشکده مبنا و اساس صحیحی نخواهد داشت مثلاً مرحوم دکتر حبیبی که معلم پاتولوژی مدرسه طب بود از صبح زود تا غروب در مدرسه بود کارش چه بود؟ درس میداد و در ضمن هم صبح وسایل تهیه میکرد که عصر محصلین بیایند ببینند معلم تشریح از ساعت ۲ بعد از ظهر تا ۶ بعد از ظهر درس میدهد از صبح تا ظهر با فراغ بال در سالن تشریح مینشیند و یک وسایلی یک نمونههایی خودش شخصاً تشریح میکند که به محصلین نشان بدهد معلم فیزیولوژی وظیفهاش این است که اضافه بر تدریس شخصاً بنشیند کوشش و تجسس بکند و اثر داروها را ببیند و عین آن آزمایشها را به شاگردان نشان بدهد در ترکیه که بنده بودم معلم فیزیولوژی نسجشناسی ومعلم تشریح حتی در موقعی که تدریس میکردند یک اطاقی تهیه کرده بودند که آ نجا هم میخوابیدند و فکر این که طبابت بکنند نبودند این یک دسته از طبیبها هستند که اصول طب را تدریس میکنند تیتر طب را درس میدهند یک دسته معلمین هستند که استاد بالینی هستند یعنی چه؟ یعنی امراض داخلی درس میدهند جراحی درس میدهند گوش و حلق و بینی درس میدهند اینها یک معلمینی هستند که اصول کارشان روی تعلیمات بالینی و سریری است و عمل میکنند و روی مریض به محصل کار یاد میدهند مطلبی که در لایحه جناب آقای وزیر فرهنگ امروز بیشتر مطرح است به طوری که بنده اطلاع دارم برای ولایات شما معلیمنی استخدام میکنند که جزو دسته اول هستند یعنی اطبایی هستند که در مملکت خودشان هم طبابت نمیکنند و به آقایان باید عرض کنم اگر هم بخواهند طبابت بکنند اساساً طبابت را فراموش کردهاند نسخهنویسی هم بلد نیستند یک معلم فیزیولوژی وقتی که روز میرود آن رشته را برای خودش انتخاب میکند او از طبابت دست کشیده است او رفته است نشسته است پشت میکروسکوپ نشسته است تشریح او طوری است که میخواهد در کار خودش تخصص بیشتری پیدا بکند او اساساً به فکر طبابت نیست اصلاً کارش طبابت نیست یعنی اگر شما یک مریض معمولی را ببرید پیش او نمیتواند عمل کند درس را خوانده ولی عمل نکرده است و اگر شما یک چنین شخصی را نشان دادید من پشت این تریبون قسم میخورم که نمیتواند تشخیص بدهد، چرا؟ برای این که عمل نکرده او رفته است عقب یک کار دیگری بنابراین خوب نیست در مجلس شورای ملی یک لایحهای بیاید و برای معلم فیزیولوژی و معلم تشریح بیاییم بگوییم که اینها حق طبابت هم دارند این درست نیست اصلاً میخندند به ما معلم نسجشناسی که باید پشه را بگذارد زیر میکروسکوپ یا خون خرگوش را بگیرد امتحان کند بهش بگویند برو طبابت بکن آقا این که طبابت بلد نیست اصلاً طبابت نمیکند هیچ جای دنیا طبابت نمیکند بنابراین پیشنهاد آقای دکتر بقایی درست است به این منظور که اگر معلمی را استخدام کردید که استاد در رشته بالینی بودند از آن معلمین باید در ولایات استفاده بکنیم چرا؟ برای این که بنده به نام وزیر بهداری حضورتان عرض میکنم که در ولایات طبیب کم است و آنچه ممکن است باید از آن اطبا استفاده کرد اما از چه اطبایی؟ از اطبای دستهُ دوم اطبای بالینی اطبایی که در اصول پزشکی کار ندارند بنده جسارت میکنم این توضیحات را میدهم برای این که آقایان روشن بشوند بنابراین اجازه بفرمایید که در رشته دوم اگر اشخاصی بودند آن هم به این ترتیب باشند همان طوری که آقای دکتر بقایی فرمودند در بیمارستانها اگر از وجود آنها استفاده بشود حق داشتن مطب شخصی نداشته باشند شما اگر طبیب خارجی را استخدام کردید فرض بفرمایید متخصص گوش و حلق و بینی و جراحی بود ولی توی این دسته که استخدام میکنید نیست این دسته برای شیمی و فیزیولوژی و اینها که عرض کردم بایسیک ساینس یعنی سیانسهای باز انتخاب میشوند و اگر اشخاص را انتخاب فرمودید اینها باید در بیمارستانهای شما کار کنند یعنی فقرا را معالجه بکنند یعنی وقتی دولت آنها را استخدام کرده است به این منظور بوده است که بیایند فقرا و بیچارهها را معالجه بکنند اگر هم به او اجازه بدهید که خیر تو برو محکمه خصوصی داشته باش طوری میشود که مریضهای خارج میآیند به مریضخانه دولتی یعنی اشخاصی که متمول هستند میتوانند پرداخت بکنند مریضخانه خصوصی که نخواهد بود مگر این که این شخص برود و یک مریضخانه خصوصی باز بکند و از کار دولتی باز بماند برای این که اگر برود مریضخانه خصوصی باز بکند و مریضهای خصوصی را آنجا معالجه بکنند فرصتی برای این که به تدریس خودش برسد نخواهد داشت و اگر اجازه بدهد که مریض خصوصی را بیاورند آنجا عمل کنند بدبخت بیچارهای که به شما مالیات میدهد او هر وقت که مریض شد نمیتواند در مریضخانه عمومی عمل بکند تختخواب را یک مریض دیگری اشغال میکند و یک حقالعمل به آقای طبیب خارجی خواهد داد و در نتیجه آن منظور غائی آقایان نمایندگان محترم مجلس شورای ملی که رسیدگی به ضعفا و بدبختان ولایات است از بین خواهد رفت پس بنابراین مطلب را تفکیک بفرمایید یکی معلمین اساسی اصول پزشکی که اصولاً طبابت هم خودشان نمیکنند و عرض کردم بلد هم نیستند یکی هم معلمین بالینی معلمینی که دروس اولیه و اساسی دانشکده پزشکی را تدریس میکنند حق طبابت به هیچوجه ندارند زیرا که بلد نیستند و باید هم بنشیند در مریضخانه کارشان را بکنند و معلمین بالینی هم اگر در مریضخانهها از ایشان استفاده بکنند و بتوانند عمل بکنند وقتی که در مریضخانه کار کردند دیگر رسیدگی به کار خارج خودشان را نخواهند داشت بنده معذرت میخواهم تصور میکنم که این توضیحات لازم بود برای این که آقایان روشن بشوند.
قاسم فولادوند- اجازه نمیدهیم منعشان هم نمیکنیم.
رئیس- آقای وزیر فرهنگ بفرمایید.
وزیرفرهنگ- عرض کنم تذکری را که جناب آقای دکتر صالح دادند از نظر شایستگی و صلاحیت خودشان بسیار به جا و صحیح بود ولی تمام این تذکرات را هم خود وزارت فرهنگ متوجه است همان طوری که قبلاً هم عرض کردم این موضوع در وزارت فرهنگ پیشبینی شده بود استدعای من از آقایان این بود که دست وزارت فر هنگ را با یک رأی در مجلس نبندند (صحیح است) اجازه بفرمایید در جایی که لازم است در قراردادشان قید میکنیم و در جایی که میبینیم ایجاد محظور میشود البته قید نکنیم و به این ترتیب منظور ما عملیتر خواهد بود
صدرزاده- با رعایت نظر جناب آقای وزیر بهداری
دکتر بقایی- ممکن است بنویسید در بیمارستانها یا آزمایشگاهها از وجود آنها استفاده میشود این توضیح کافی نیست برای این که در عمل برخلاف آن انجام میشود میگویند قانون که نبوده
بعضی از نمایندگان- پیشنهاد را یک مرتبه دیگر قرائت کنید
(این طور خوانده شد)
پزشکانی که طبق این ماده واحده استخدام میشوند فقط در صورتی که از وجود آنها در بیمارستانها استفاده نشود.
دکتر بقایی- یا آزمایشگاهها که نظر جناب آقای دکتر صالح هم تأمین شده باشد.
رئیس- اکثریت برای گرفتن رأی نیست.
دکتر کیان- بنده یک توضیحی دارم.
رئیس- بفرمایید.
دکتر کیان- اساساً یک سوء تعبیری پیش آمده اگر مطلق بگذارید پیشنهاد را قابل قبول است این که بنویسید اگر در بیمارستانها کار نکنند و یا در آزمایشگاهها حق کار ندارند صورتی ندارد چون طبق توضیحات آقای دکتر صالح اینها اساساً طبیب نخواهند بود که در بیمارستانها یا آزمایشگاهها کار بکنند بنابراین مطلق بگذارید نه آن طبقه و نه این طبقه.
نورالدین امامی- آقای رئیس بنده پیشنهاد میکنم که اصلاً طبیب استخدام نشود با این همه پیشنهادها که میشود دیگر طبیب نمیآید چهار دست و پایش را میبندند این طبیب بیچاره چه کار بکند.
۵- تعیین موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
رئیس- باید رأی گرفت به این پیشنهاد عده کافی نیست کسی هم بیرون نیست به این ترتیب نمیدانم آقایان در موقع طرح بودجه چطور پنج ساعت خواهند نشست این وضع کار نشد (قاسمفولادوند- مقررات را اجرا بفرمایید) مگر باید چوب و فلک به کار برد همه اجازه میگیرند و میروند. جلسه را ختم میکنیم جلسه آینده روز یکشنبه تشکیل جلسه ساعت ۸ و ربع.
(مجلس ۲۵ دقیقه بعد از ظهر ختم شد)
رئیس مجلس شورای ملی- رضا حکمت