حافظ (غزلیات)/اگر آن طایر قدسی ز درم بازآید
نسخهٔ تاریخ ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۲۶ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | حافظ (غزلیات) (اگر آن طایر قدسی ز درم بازآید) از حافظ |
' |
اگر آن طایر قدسی ز درم بازآید عمر بگذشته به پیرانه سرم بازآید دارم امید بر این اشک چو باران که دگر برق دولت که برفت از نظرم بازآید آن که تاج سر من خاک کف پایش بود از خدا میطلبم تا به سرم بازآید خواهم اندر عقبش رفت به یاران عزیز شخصم ار بازنیاید خبرم بازآید گر نثار قدم یار گرامی نکنم گوهر جان به چه کار دگرم بازآید کوس نودولتی از بام سعادت بزنم گر ببینم که مه نوسفرم بازآید مانعش غلغل چنگ است و شکرخواب صبوح ور نه گر بشنود آه سحرم بازآید آرزومند رخ شاه چو ماهم حافظ همتی تا به سلامت ز درم بازآید