حافظ (غزلیات)/زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد
نسخهٔ تاریخ ۱۹ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۵:۲۶ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | حافظ (غزلیات) (زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد) از حافظ |
' |
زاهد خلوت نشین دوش به میخانه شد از سر پیمان برفت با سر پیمانه شد صوفی مجلس که دی جام و قدح میشکست باز به یک جرعه می عاقل و فرزانه شد شاهد عهد شباب آمده بودش به خواب باز به پیرانه سر عاشق و دیوانه شد مغبچهای میگذشت راه زن دین و دل در پی آن آشنا از همه بیگانه شد آتش رخسار گل خرمن بلبل بسوخت چهره خندان شمع آفت پروانه شد گریه شام و سحر شکر که ضایع نگشت قطره باران ما گوهر یک دانه شد نرگس ساقی بخواند آیت افسونگری حلقه اوراد ما مجلس افسانه شد منزل حافظ کنون بارگه پادشاست دل بر دلدار رفت جان بر جانانه شد