اوحدی مراغهای (منطق العشاق یا ده نامه)/همانا با منت یاری همین بود
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | اوحدی مراغهای (منطق العشاق یا ده نامه) (همانا با منت یاری همین بود) از اوحدی مراغهای |
' |
همانا با منت یاری همین بود | فغان و گریه و زاری همین بود | |
مرا گفتی که: یاری مهربانم | زهی! نامهربان، یاری همین بود؟ | |
به دام من در افتادی و حالی | برون جستی و پنداری همین بود | |
زدی لاف از وفاداری همیشه | چه میگویی؟وفاداری همین بود؟ | |
به مهرم یاد میکردی ازین پیش | کنون یادم نمیاری، همین بود؟ | |
تنم بیمار بود از غم همیشه | دوا کردی و بیماری همین بود؟ | |
به دلداری تو با من عهد کردی | کنون آن عهد و دلداری همین بود؟ |