اوحدی مراغه‌ای (منطق العشاق یا ده نامه)/همان سنگین دل نامهربانم

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۵:۱۱ توسط Farhad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' اوحدی مراغه‌ای (منطق العشاق یا ده نامه) (همان سنگین دل نامهربانم)
از اوحدی مراغه‌ای
'


همان سنگین دل نامهربانم که در شوخی به عالم داستانم
دل من مهر او جوید که خواهم لبم احوال او گوید که دانم
اگر خواهم که جان به خشم توان زود و گر خواهم که دل دزدم توانم
ترا با من چه کار؟ ار دل فریبم ترا از من چه سود؟ ار مهربانم
دل و جان گر بمن بخشند شاید که دل را چون تن و تن را چو جانم
مرا بد مهر می‌خوانی و اینم مرا دلسوز می‌دانی و آنم
اگر جان می‌نهی در آستینم و گر سر میزنی بر آستانم