دیوان شمس/ای آنک پیش حسنت حوری قدم دو آید
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (ای آنک پیش حسنت حوری قدم دو آید) از مولوی |
' |
ای آنک پیش حسنت حوری قدم دو آید | در خانه خیالت شاید که غم درآید | |
ای آنک هر وجودی ز آغاز از تو خیزد | شاید که با وجودت در ما عدم درآید | |
ای غم تو جمع میشو کاینک سپاه شادی | تا کیقباد شادان با صد علم درآید | |
ای دل مباش غمگین کاینک ز شاه شیرین | آن چنگ پرنوای خالی شکم درآید | |
آن ساقی الهی آید ز بزم شاهی | وان مطرب معانی اکنون به دم درآید | |
ای غم چه خیره رویی آخر مرا نگویی | اندر درم درافتی چون او درم درآید | |
آخر شوم مسلم از آتش تو ای غم | زان کس که جان فزایی او را سلم درآید |