دیوان شمس/عشرتی هست در این گوشه غنیمت دارید
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (عشرتی هست در این گوشه غنیمت دارید) از مولوی |
' |
عشرتی هست در این گوشه غنیمت دارید | دولتی هست حریفان سر دولت خارید | |
چو شکر یک دل و آغشته این شیر شوید | که ظریفید و لطیفید و نکومقدارید | |
دانه چیدن چه مروت بود آخر مکنید | که امیران دو صد خرمن و صد انبارید | |
با چنین لاله رخان روح چرا نفزایید | در چنین معصرهای غوره چرا افشارید | |
دست در دامن همچون گل و ریحانش زنید | نه که پرورده و بسرشته آن گلزارید | |
رنگ دیدیت بسی جان و حیاتیش نبود | مه خوبان مرا از چه چنین پندارید | |
چون ره خانه ندانید که زاده وصلید | چون سره و قلب ندانید کز این بازارید | |
فخر مصرید چو یوسف هله تعبیر کنید | چو لب نوش وفا جمله شکر میکارید | |
ملکانید و ملک زاده ز آغاز و سرشت | گر چه امروز گدایانه چنین میزارید | |
ساقیان باده به کف گوش شما میپیچند | گرد خمخانه برآیید اگر خمارید | |
همه صیاد هنر گشته پی بیعیبی | همه عیبید چو در مجلس جان هشیارید | |
شمس تبریز درآمد به عیان عذر نماند | دیده روح طلب را به رخش بسپارید |