امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات)/ترکی و خوب روی کسی کاینچنین بود
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | امیر خسرو دهلوی (انتخاب از غزلیات) (ترکی و خوب روی کسی کاینچنین بود) از امیر خسرو دهلوی |
' |
ترکی و خوب روی کسی کاینچنین بود | نبود عجب اگر دل او آهنین بود | |
او پرده بر گرفت بگویید باد را | تا خانمان گل همه زیر و زبر کند | |
خونابه میخورم ز غم و گریه می کنم | آری شراب گوهر هرکس برون دهد | |
خواهم هزار جان زخدا تا کنم نثار | در هر قدم که سرو سمن بوی من زند | |
به منزلی که گذشتی ز آب دیدهام ای جان | هزار لالهی خونین ز خاک راه براید | |
ز تند باد جگرها مرا درونه بلرزد | گلی که بر سر آن سرو سرفراز براید | |
بیاد آن قدو قامت سرشک لعلدو چشمم | بهر زمین که بریزد درخت ناز برآید | |
ز بهر دیدن هندستان زلف تو هر شب | بیا ببین که زسیلاب چشمم آب درآید | |
دهند پند که بازآ من آن مجال ندارم | که هر که رفت به کویت به خانه باز نیاید |