دیوان شمس/چند روی بی‌خبر آخر بنگر به بام

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۲۲ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (چند روی بی‌خبر آخر بنگر به بام)
از مولوی
'


چند روی بی‌خبر آخر بنگر به بام بام چه باشد بگو بر فلک سبزفام تا قمری همچو جان جلوه شود ناگهان صد مه و صد آفتاب چهره او را غلام از هوس عشق او چرخ زند نه فلک وز می او جان و دل نوش کند جام جام چون به تجلی بتافت جانب جان‌ها شتافت باده جان شد مباح خوردن و خفتن حرام گفت جهان سلیم چیست خبر ای نسیم گفت ندارم ز بیم جز نفسی والسلام