دیوان شمس/بر آن بودم که فرهنگی بجویم

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۲:۵۴ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (بر آن بودم که فرهنگی بجویم)
از مولوی
'


بر آن بودم که فرهنگی بجویم که آن مه رو نهد رویی برویم بگفتم یک سخن دارم به خاطر به پیش آ تا به گوش تو بگویم که خوابی دیده‌ام من دوش ای جان ز تو خواهم که تعبیرش بجویم ندارم محرم این خواب جز تو تو بشنو ای شه ستارخویم بجنبانید سر را و بخندید سری را که بداند مو به مویم که یعنی حیله با من می سکالی که من آیینه هر رنگ و بویم مثال لعبتی ام در کف او که نقش سوزن زردوز اویم نباشد بی‌حیات آن نقش کو کرد کمین نقشش منم درهای و هویم