عطار (غزلیات)/چه سازم که سوی تو راهی ندارم
نسخهٔ تاریخ ۶ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۲۵ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکتها)
' | عطار (غزلیات) (چه سازم که سوی تو راهی ندارم) از عطار |
' |
چه سازم که سوی تو راهی ندارم | کجایی که جز تو پناهی ندارم | |
چگونه کشم بار هجرت چو کوهی | که من طاقت برگ کاهی ندارم | |
وصال تو یکدم به دستم نیاید | که سرمایه و دستگاهی ندارم | |
مریز آب روی من آخر که من خود | به نزدیک کس آب و جاهی ندارم | |
مگردان ز من روی و با راهم آور | که جز عشق رویی و راهی ندارم | |
چرا دست آلایی آخر به خونم | که شاهی نیم من سپاهی ندارم | |
مکش ماه رویا من بی گنه را | که جز عشق رویت گناهی ندارم | |
مرا عفو کن زانکه نزدیک تو من | به جز عفو تو عذرخواهی ندارم | |
برویم نگه کن که بر درد عشقت | به جز اشک خونین گواهی ندارم | |
ز عطار و از شیوهی او بگشتم | که جز شیوهی چون تو ماهی ندارم |