عطار (غزلیات)/فریاد کز غم تو فریادرس ندارم
نسخهٔ تاریخ ۶ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۲۰ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکتها)
' | عطار (غزلیات) (فریاد کز غم تو فریادرس ندارم) از عطار |
' |
فریاد کز غم تو فریادرس ندارم | با که نفس برآرم چون همنفس ندارم | |
گفتم که در غم تو یاری کنندم آخر | چون یاریم کند کس چون هیچکس ندارم | |
ای دستگیر جانم دستم تو گیر ورنه | کس دست من نگیرد چون دست رس ندارم | |
گفتی به من رسی تو گر ذرهای است صبرت | کی در رسم به گردت کان ذره بس ندارم | |
چون در ره تو شیران از سیر بازماندند | تا کی دوم به آخر شیری ز پس ندارم | |
زهره ندارم ای جان گرد در تو گشتن | زیرا که در ره تو تاب عسس ندارم | |
در حبس کون بی تو پیوسته میتپم من | سیمرغ قاف قربم برگ قفس ندارم | |
عطار خاک راهت خواهد که سرمه سازد | بر فرق باد خاکم گر این هوس ندارم |