عطار (غزلیات)/دم مزن گر همدمی می‌بایدت

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۶ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۷:۳۳ توسط Rostamfarokhzad (گفتگو | مشارکت‌ها)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' عطار (غزلیات) (دم مزن گر همدمی می‌بایدت)
از عطار
'


دم مزن گر همدمی می‌بایدت خسته شو گر مرهمی می‌بایدت
تا در اثباتی تو بس نامحرمی محو شو گر محرمی می‌بایدت
همچو غواصان دم اندر سینه کش گر چو دریا همدمی می‌بایدت
از عبادت غم کشی و صد شفیع پیشوای هر غمی می‌بایدت
اشک لایق‌تر شفیع تو از آنک هر عبادت را نمی می‌بایدت
تنگدل ماندی، که دل یک قطره خونست عالمی در عالمی می‌بایدت
تا که این یک قطره صد دریا شود صبر صد عالم همی می‌بایدت
هر دو عالم گر نباشد گو مباش در حضور او دمی می‌بایدت
در غم هر دم که نبود در حضور تا قیامت ماتمی می‌بایدت
در حضورش عهد کردی ای فرید عهد خود مستحکمی می‌بایدت