دیوان شمس/صد بار بگفتمت نگهدار
نسخهٔ تاریخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۴۷ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | دیوان شمس (غزلیات) (صد بار بگفتمت نگهدار) از مولوی |
' |
صد بار بگفتمت نگهدار در خشم و ستیزه پا میفشار بر چنگ وفا و مهربانی گر زخمه زنی بزن به هنجار دانی تو یقین و چون ندانی کز زخمه سخت بسکلد یار میبخش و مخسب کاین نه نیکوست ما خفته خراب و فتنه بیدار میگویم و میکنم نصیحت من خشک دماغ و گفت و تکرار میخندد بر نصیحت من آن چشم خمار یار خمار میگوید چشم او به تسخر خوش میگویی بگو دگربار از تو بترم اگر ننوشم پوشیده نصیحت تو طرار استیزه گرست و لاابالیست کی عشوه خورد حریف خون خوار خامش کن و از دیش مترسان کز باغ خداست این سمن زار خاموش که بیبهار سبزست بیسبلت مهر جان و آذار