دیوان شمس/بگردان ساقیا آن جام دیگر

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۵۲ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکت‌ها) (clean up using AWB)
(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخه جدیدتر← (تفاوت)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
' دیوان شمس (غزلیات) (بگردان ساقیا آن جام دیگر)
از مولوی
'


بگردان ساقیا آن جام دیگر بده جان مرا آرام دیگر به جان تو که امروزم ببینی که صبرم نیست تا ایام دیگر اگر یک ذره رحمت هست بر من مکن تأخیر تا هنگام دیگر خلاصم ده خلاصم ده خلاصی که سخت افتاده‌ام در دام دیگر اگر امروز در بر من ببندی درافتم هر دمی از بام دیگر مرا در دست اندیشه بمسپار که اندیشه‌ست خون آشام دیگر می خام ار نگردانی تو ساقی مرا زحمت دهد صد خام دیگر بگیر این دلق اگر چه وام دارم گرو کن زود بستان وام دیگر بنه نامم غلام دردنوشان نمی‌خواهم خدایا نام دیگر