دیوان شمس/ای صوفیان عشق بدرید خرقهها
نسخهٔ تاریخ ۱۷ سپتامبر ۲۰۱۱، ساعت ۱۳:۵۹ توسط Bellavista1957 (گفتگو | مشارکتها) (clean up using AWB)
' | دیوان شمس (غزلیات) (ای صوفیان عشق بدرید خرقهها) از مولوی |
' |
ای صوفیان عشق بدرید خرقهها صد جامه ضرب کرد گل از لذت صبا کز یار دور ماند و گرفتار خار شد زین هر دو درد رست گل از امر ایتیا از غیب رو نمود صلایی زد و برفت کاین راه کوتهست گرت نیست پا روا من هم خموش کردم و رفتم عقیب گل از من سلام و خدمت ریحان و لاله را دل از سخن پر آمد و امکان گفت نیست ای جان صوفیان بگشا لب به ماجرا زان حالها بگو که هنوز آن نیامدهست چون خوی صوفیان نبود ذکر مامضی