پیام والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی به سومین سمینار منطقهای سازمان زنان شیراز ۲۹ خرداد ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی
سازمان شاهنشاهی خدمات اجتماعی | درگاه اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر | هفته حمایت از خانوادههای بیسرپرست ۱ تا ۶ تیر ماه |
پیام والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی به سومین سمینار منطقهای سازمان زنان شیراز ۲۹ خرداد ماه ۲۵۳۵ شاهنشاهی
سومین سمینار منطقهای سازمان زنان با پیام والاحضرت شاهدخت اشرف پهلوی گشایش یافت.
سومین سمینار منطقهای را که با عنوان زن و خانواده در شهر تاریخی شیراز تشکیل شده با کمال خوشوقتی افتتاح میکنم. امیدوارم این سمینار که از طرف سازمان زنان ایران به مناسبت آئین ملی بزرگداشت پنجاه سال شاهنشاهی پهلوی تشکیل شده، راهگشای حل مسائل زنان کشور در این کانون شخصیتساز باشد. خانواده اولین، مهمترین و کوچکترین واحد و نهاد اجتماعی است که گذشتهای به درازای زندگی انسان به روی زمین دارد. در چنین جامعه بستهای است که انسان خود و نزدیکترین کسان خود را میشناسد و میآموزد که چگونه باید داوری کرد. انسان در خانواده، همزیستی، احترام متقابل، احساس مسئولیت، همکاری و خویشتنداری را برای دوام بخشیدن به یک هدف مشترک که همان ماندگاری و پیشرفت است یاد میگیرد.
هرچه این جامعه کوچک در شناخت هدفهای خود میل به پیشرفت و تعالی موفقتر باشد، بازده آن، یعنی فرزندان، در اجتماعات بزرگتر موفق تر خواهند زیست. زن به عنوان ستون اصلی برپایی خانواده از دیرباز شناخته شده است و مردم دنیا به حساسیت مقام زن در خانواده پی بردهاند. بدون این رکن اصلی هیچ خانوادهای به استواری برپای نمیایستد و پایدار نمیماند. شیوه پدر سالاری، سالها زن را به صورت عضوی غیر فعال و غیر مؤثر در سرنوشت خانواده بدل ساخته بود. در چنین احوالی زن فقط میتوانست در خدمت خواستههای مرد خانواده و رفع نیازهای محدوده خانه باشد. مادر، کدبانو و همسر در گذشته مفهومی مجرد داشت و به کسی اطلاق میشد که همه توان خود را بکار میبرد که دیگر اعضای خانواده در رفاه بسر برند، بدون دخالت در امور بنیانی خانواده و بدون آگاهی از آنچه از محدوده خانه میگذرد. جریانهای فکری در قرن حاضر و دگرگونی همه پندارهای گذشته، رفته رفته مقام و موقع زن را در اجتماع روشن ساخت. جهانیان در آغاز این قرن به نقش راستین زن در ایجاد فضایی سازنده در اجتماع پی بردند و زنان خود در ثبات حقانیت خویش پای فشردند.
آنچه در کشور ما در طی پنجاه سال اخیر به دست اعلیحضرت رضاشاه کبیر پدرم و سپس به ابتکار برادر تاجدارم شاهنشاه آریامهر صورت گرفت، زن ایرانی را به سرعت از اندرونیها به گسترده فعال اجتماع و در میان جامعه متحول برد. زن ایرانی از آن پس با یک دست چرخ پیشرو جامعه را به گردش در میآورد و با دست دیگر به عنوان رکن اصلی خانواده فرزندانی در خور این زمان و شایسته این جامعه پرورش میدهد. لازمه رسیدن به دروازههای تمدن بزرگ که آرزوی قلبی هر ایرانی است، مشارکت فعالانه همگی هموطنان در سازندگی کشور است و در این راه آنچه از زنان انتظار میرود کوشش همه جانبه و هماهنگ در این فرصت مغتنم زمانی است. زن ایرانی به عظمت مسئولیت و حساسیت نقش خود در جامعه کوچک خانواده و جامعه بزرگ کشور پی برده است. پیوند خانوادگی که بر روی اصول صحیح و برابر بنا شده باشد میتواند ضامن ثبات روابط انسانی افراد خانواده با یکدیگر باشد. مسئولیت امور خانواده تنها بر دوش یکی از طرفین چه زن به عنوان عنصر فعال در محیط خانه و چه مرد به عنوان گرداننده امور آن در خارج نمیتواند در جامعه کنونی دوام یابد.
مبارزه با بیسوادی که امروز با جدیت قابل ستایش در سراسر کشور و با همکاری سازمان زنان ایران دنبال میشود، به خاطر رساندن زنان کشور به آن درجه از شناخت است که قادر باشند به نحوی آگاهانه خود سرنوشتساز خویش باشند. نتیجه این آگاهی در جامعه امروز، زنان ایران را در راه ایجاد محیطی فعال و ثمربخش در خانواده یاری میدهد. تفسیر لغت خانواده، تقسیم این نهاد به اجزاء تشکیل دهنده آن یعنی زن، مرد و فرزندان نیست. تمامی این اجزاء در خانواده مفهوم همکاری و مشارکت را به ذهن میرساند و در ایجاد چنین فضای متحولی، زن نقش اساسی را به عهده دارد. طبع زندگی امروز روش گذشته را در زمینه رفع احتیاجات خانواده مردود شناخته است. زنان امروز میتوانند و باید منبع قسمتی از درآمد خانواده باشند. کسب این درآمد از طرفی زنان را در جریان تلاش برای پیشبرد زندگی قرار میدهد و از طرف دیگر باعث تقویت بنیه اقتصادی خانواده میشود. زنان روستایی ما از دیرباز در خانه و جامعه خود وظایف بزرگی را در زمینههای اجتماعی و اقتصادی به دوش داشتهاند. آنان قرنها پا به پای مردان خانواده کارهای جاری ده را با صمیمیت و احساس مسئولیت انجام دادهاند و از سوی دیگر تعهد خود در قبال خانواده از یاد نبردهاند.
زنان با ساعتها کار در مزارع در کشتزارها نه تنها عامل اصل اقتصاد خانواده خود بودند، بلکه چرخش اقتصاد جوامع روستایی نیز به کوشش آنان انجام میپذیرفت. امروزه نیز نقش زنان در روستاها چندان تغییری نکرده است. زنان چون گذشته در مزارع کار میکنند و چه بسا که به تنهایی گردش امور اقتصادی خانواده را به عهده گرفتهاند، زیرا همسرانشان برای انجام کار به شهرها میروند. از طرف دیگر، تعداد زنانی که هر روز وارد بازار کار میشوند رو به افزایش است. بیشک این تغییر عمده در نقش زنان و نیاز خانواده به بازده اقتصادی کار خارج از منزل مقداری از حضور ظاهری زن در خانواده میکاهد اما از آنجا که زن آگاهیهایی در محیط فعال اجتماع کسب میکند نه تنها از سازندگی او در خانواده کم نمیشود، بلکه این تلاش با ارزش در سعادت خانواده تأثیر کلی دارد. اکنون نه زنان میتوانند بیگانه از دگرگونیهای اطراف خود عزلت گزین باشند و نه مردان میتوانند زیر عنوان نانآور، خانه را صرفاً آسایشگاه مطلق خود بپندارند. اجتماع کنونی برای زنان و مردان در خانواده وظایف مخصوص و محدود نمیشناسد و تنها شرط بقای خانواده را همکاری عناصر سازنده آن میدانند. حاصل اینکه، زن در خانواده امروز میدان عملی بس گسترده دارد و باید وظیفه خویش را باز شناسد و تمامی قدرت خود را بکار برد تا از سویی فرزندانی شایسته برای اجتماع بپرورد و از سوی دیگر، اجتماع متحول امروز را در راه رسیدن به هدفهای عالی خود یاری دهد.
سازمان زنان ایران با همفکری و مشارکت زنان کشور میکوشد مسائل و مشکلات زنان را در خانواده از میان بردارد و امیدواریم این سمینار با بررسی مسائلی که در این زمینه در دستور کار آن قرار دارد راه ما را برای رسیدن به یک چنین مقصدی کوتاهتر سازد. توفیق شرکت کنندگان در سمینار را خواستارم.