الگو:نوشتار برگزیده

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو


مصاحبه لوموند با خمینی برگردان به انگلیسی

مصاحبه لوسین ژرژ خبرنگار روزنامه لوموند با روح‌الله خمینی در نجف ۴ اردیبهشت ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی - شاه شما را متهم می‌کند که مخالف تمدن و گذشته‌گرا هستید؛ جواب شما به این مطلب چیست؟

جواب: این خود شاه است که عین مخالفت با تمدن است و گذشته گراست. مدت پانزده سال است که من در اعلامیه‌ها و بیانیه‌هایم خطاب به مردم ایران مُصراً خواستار رشد و توسعه اقتصادى و اجتماعى مملکتم بوده‌ام. اما شاه سیاست امپریالیستها را اجرا مى کند و کوشش دارد که ایران را در وضع عقب ماندگى و واپسگرایى نگاه دارد. رژیم شاه رژیمى دیکتاتورى است. در این رژیم، آزادیهاى فردى پایمال و انتخابات واقعى و مطبوعات و احزاب از میان برده شده‌اند. نمایندگان را شاه با نقض قانون اساسى تحمیل مى کند. انعقاد مجامع سیاسى- مذهبى ممنوع است. استقلال قضایى و آزادى فرهنگى به هیچ وجه وجود ندارد. شاه قواى سه گانه را غصب کرده است و یک حزب واحد ایجاد نموده است. از این بدتر، پیوستن به این حزب را اجبارى کرده است و از متخلفان انتقام مى گیرد.

کشاورزى ما که تولیدش حتى تا ۲۳ سال پیش اضافه بر احتیاجات داخلى مان بود و ما صادرکننده این ما زاد بودیم، فعلًا از میان رفته است. مطابق ارقامى که نخست وزیر شاه در دو سال پیش به دست داده است، ایران ۹۳ درصد از مواد غذایى مصرفى خود را وارد مى کند. و این است نتیجه به اصطلاح اصلاحات ارضى شاه!

دانشگاه هاى ما نیمى از سال بسته است و طلاب و دانشجویان ما هر سال چندین بار مضروب و مجروح مى گردند و به زندان افکنده مى شوند. شاه اقتصاد ما را از میان برده و درآمد حاصل از نفت را که ثروت آینده مردم ماست تبذیر مى کند و آن را براى خرید اسلحه هایى به کار مى برد که جنبه تجملى و قیمت هاى سرسام آور دارد و این امر به استقلال ایران صدمه مى زند. من مخالف شاه هستم؛ درست به دلیل آنکه سیاست وى که وابسته به قدرت هاى خارجى است، پیشرفت مردم را در معرض خطر قرار مى دهد. هنگامى که شاه ادعا مى کند که ایران را به مرز «تمدن بزرگ» مى رساند، دروغ مى گوید و این مطلب را بهانه قرار داده است تا ریشه استقلال مملکت را قطع کند و خون مردم را جارى سازد. کارگران، کشاورزان، دانشجویان، کسبه و زنان و مردان علیه قدرت ارتجاعى و گذشته گرایى وى مبارزه مى کنند. به دلیل این واقعیتهاى غیر قابل بحث است که شاه کوشش مى کند موضع مخالف ما را در قبال رژیمش وارونه جلوه دهد و ما را مخالف تمدن و گذشته گرا قلمداد کند. اگر ما موفق به سرنگون کردن رژیم او شویم، او براى کارهایى که بر ضد پیشرفت و ترقى اقتصادى و فرهنگى مردم کرده است محاکمه خواهد شد؛ و آن روز تمامى عالم از جنایات وى آگاه خواهند گردید.

شاه شما را مخالف با تمدن قلمداد مى کند؛ شما نیز همین اتهام را به شاه برمى گردانید و این مطلب لزوماً قانع کننده نیست. لطفاً ممکن است موضع و موقع خود را راجع به سه موضوع اصلى ایران بیان بفرمایید: اصلاحات ارضى، صنعتى کردن مملکت، و زنان

هدف از اصلاحات ارضى شاه، خصوصاً این بود که بازارى براى کشورهاى خارجى، خصوصاً امریکا، ایجاد کند. اما اصلاحات ارضى اى که ما خواستارش هستیم، کشاورز را از محصول کارش بهره مند خواهد ساخت و مالکانى را که بر خلاف قوانین اسلامى عمل کرده‌اند مجازات خواهد کرد. زمینهایى که گرفته‌اند، به مالکان قدیمى اش برگردانیده خواهد شد؟ مسلماً نه، درست همین مالکان در طول سالها درآمدهایى را روى هم انباشته بودند، بى آنکه مقررات اسلام را در خصوص توزیع آنها اجرا نمایند. بدین ترتیب ثروتى را که حق جامعه بوده و باید به جامعه برسد در نزد خود نگه داشته و بر خلاف قوانین اسلامى عمل کرده‌اند و ثروتمند شده‌اند. بنا بر این اگر ما به قدرت و حکومت برسیم، ثروتهایى که این مالکان به ناحق متصرف شده‌اند، ضبط خواهیم کرد و بر اساس حق و انصاف، مجدداً میان محتاجان توزیع خواهیم کرد....

درباره لفظ «مارکسیسم اسلامى» که رژیم مرتباً استعمال مى کند چه فکر مى کنید؟ آیا با دستجات چپ افراطى روابط سازمانى دارید؟

این شاه است که اصطلاح مذکور را به کار برده است و اطرافیانش از او تبعیت کرده‌اند. این مفهوم مفهومى نادرست و حاوى تناقض است و براى از اعتبار انداختن و از بین بردن مبارزه مردم مسلمان ما بر ضد رژیم شاه است. مفهوم اسلامى که بر اساس توحید و وحدانیت خداوند بنا شده است با ماتریالیسم در تضاد است. اصطلاح «مارکسیسم اسلامى» یک اصطلاح خلاف حقیقت است. به عبارت دیگر، شاه و دستگاه تبلیغاتى اش از اتحاد «ارتجاع سیاه» و «خرابکارى سرخ» نیز هدفى را که گفتیم تعقیب مى کند؛ بدین معنا که وى مى خواهد مردم مسلمان را وحشتزده سازد و بذر ابهام را در آنها بپراکند، تا مخالفتشان را نسبت به رژیم که جامع و غیر قابل بحث و انکار است از میان ببرد. هیچ گاه میان مردم مسلمانى که بر ضد شاه در حال مبارزه‌اند و عناصر مارکسیست افراطى یا غیر افراطى اتحاد وجود نداشته است. من همواره در اعلامیه هاى خود خاطرنشان ساخته‌ام که مردم مسلمان بایستى در مبارزه خود همگون و متجانس باقى بمانند و از هر نوع همکارى سازمانى با عناصر کمونیست بر حذر باشند. بدین ترتیب با اتحاد بین تمام مسلمانان است که ما با شاه مبارزه مى کنیم و خواهیم کرد؛ و به همین دلیل است که شاه سعى دارد مبانى مبارزه اى ما را وارونه جلوه دهد.

با توجه به فقد روابط سازمانى، آیا یک اتحاد تاکتیکى را با مارکسیست‌ها براى سرنگون کردن شاه در نظر دارید؟ و روش و طرز رفتار شما با آنان پس از موفقیت اجتماعى تان چگونه خواهد بود؟

نه، ما حتى براى سرنگون کردن شاه با مارکسیستها همکارى نخواهیم کرد. من همواره به هواداران خود گفته‌ام که این کار را نکنند. ما با طرز تلقى آنان مخالفیم. ما مى دانیم آنها از پشت به ما خنجر زده‌اند و اگر روزى به قدرت برسند، رژیمى دیکتاتورى برقرار خواهند کرد و این مخالف روح اسلام است. اما در جامعه اى که ما به فکر استقرار آن هستیم، مارکسیستها در بیان مطالب خود آزاد خواهند بود؛ زیرا ما اطمینان داریم که اسلام دربردارنده پاسخ به نیازهاى مردم است. ایمان و اعتقاد ما قادر است که با ایدئولوژى آنها مقابله کند. در فلسفه اسلامى از همان ابتدا مسأله کسانى مطرح شده است که وجود خدا را انکار مى کرده‌اند. ما هیچ گاه آزادى آنها را سلب نکرده و به آنها لطمه وارد نیاورده‌ایم. هر کس آزاد است که اظهار عقیده کند و براى توطئه کردن آزاد نیست. ... مصاحبه خبرنگار روزنامه لوموند را با روح‌الله خمینی در نجف ۴ اردیبهشت ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی بخوانید و میان ایرانیان پخش کنید تا بدانند چه بر سرشان آمده‌است و چگونه