دیوان شمس/ساقی زان می که میچریدند
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
' | دیوان شمس (غزلیات) (ساقی زان می که میچریدند) از مولوی |
' |
ساقی زان می که میچریدند بفزای که یارکان رسیدند مهمان بفزود می بیفزا زان خنب که اولیا چشیدند زان می که ز بوش جمله ابدال در خلق پدید و ناپدیدند ای ساقی خوب شکرلله کان روی نکوت را بدیدند ای آتش رخت سوز عشاق در عشق تو رختها کشیدند ای پرده فروکشیده بنگر کز عشق چه پردهها دریدند