مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ دی (جدی) ۱۳۰۳ نشست ۱۱۳

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۴ ژوئیهٔ ۲۰۱۳، ساعت ۰۵:۰۰ توسط Bijan (گفتگو | مشارکت‌ها)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ دی (جدی) ۱۳۰۳ نشست ۱۱۳

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۸ دی (جدی) ۱۳۰۳ نشست ۱۱۳

جلسه ۱۳۳ صورت مشروح مجلس یوم یکشنبه بیست وهشتم جدی هزار وسیصد ودوم شهر جمادی الثانیه هزارسیصدو چهل وسه مجلس دو ساعت قبل از ظهر بریاست آقای سهام السلطان نایب رئیس تشکیل گردید . (صورت مجلس یوم شنبه بیست وهفتم را آقای میرزا جواد خان قرائت نمودند)


نایب رئیس – آقای سلطان العلماء (اجازه) سلطان العلماء – قبل از دستور عرض دارم . نایب رئیس ـ آقای رئیس التجار . (اجازه) رئیس التجار- بنده هم قبل از دستور عرض دارم . نایب رئیس ـ آقای دولت آبادی . (اجازه) دولت آبادی – بعداز تصویب صورت جلسه عرض دارم . نایب رئیس ـ آقای آقا سید یعقوب (اجازه) آقا سید یعقوب – قبل از دستور عرض دارم . نایب رئیس ـ آقای طهرانی . (اجازه)


طهرانی ـ بنده قبل از دستور سؤالاتی از آقای وزیر فوائد عامه دارم . نایب رئیس ـ صورت جلسه تصویب شد . وزیر فوا عد عامه اولا دو فقره لایحه است راجع باستخدام دو فقره مهندس یکی مهندس متخصص برای حنگلها ویکی مهندس متخصص معادن که از آلمان باید استخدام شوند اشخاصش هم تعیین شده تقدیم مجلس شورای ملی میشود وتمنا دارم زودتر اقدام در تصویب آن بفرمایند که موقع آن نگذرد . یکی دیگر سؤالی آقای طهرانی از دولت کرده بودند و مخصوصاً تأکید هم شده بود که برای جواب ایشان حضور پیدا نماید ممکن است سؤالشان را بفرمایند تا جواب داده شود . نایب رئیس ـ لوایح بکمیسیونهای مربوطه ارسال شود . آقای طهرانی . (اجازه)


آقا شیخ محمد علی طهرانی – البته آفایان مخصوصاً آقای وزیر تجارت و فوائد عامه خوب میدانند تجارتی که مملت ما با خارجه دارد ودر مرحله اولی اتفاق افتاده است واول صادره مملکت ما است قالی است . هیچ چیز از مملکت ما بقدر قالی خارج نمیسود و عمده پولی که از خارج وارد مملکت میشود پو لی است که در ازاء قالی داده میشود و در موضوع قالی قانون آنطور که باید وشاید بواسطه این که وزارت تجار ت و فوائد عامه توسعه که باید داشته باشند ندارد گمان مکنم مأمورین خارجه کما ینبغی راپورت تجار ت قالی را اعم از آمریکا و اروپا نداده باشند گاهگاهی در روزنامه ها یک اشاراتی می شود .


مخصوصاً در روزنامه ایران در شماره هزارو هفتصد و شش به امضای میرزا علی خان وکیلی تبریزی که یکی از تجار معتبر و از علماء تجار امروزه است شرح مبسوطی مینویسد که بنده خلاصه آن را نوشته ام و عرض می کنم و بعد سؤالی که متوجه باو است عرض خواهم کر د. حاصل مضمونی که ایشان می نویسند این است که از شصت سال قبل صنعت قالی از ایران به تبت و از آنجا بچین رفته و در بیست ویک سال قبل قالی چین در شهر سنت لوئی به نمایشگاه برده و از آن روز بر مشتری های قالی چین افزوده شده تا در اواسط جنگ بین المللی که موانعی از برای تجارت ایران بود برای چین موقعی بدست آمده و در بازارهای خارجه خاصه آمریکا بفروش رساندند و سابق بر این تجارت قالی منحصر بایران بود واز تجارت های خاصه ایران وامروز در شهر پکن پایتخت چین زیاده از چهارصد کارخانه موجود است واز روی اطلاعات واصله کارخانجات چین شکل منظمی بخود داده و فرشی که در ایران بدست می آید در شش

کثرت کارخانجات و کارگر در چهل روز در چین بدست میآید . شش ماه زحمت کارگران ایران و قالی باف های ایران معادل چهل روز چین است و وسایل تجارت از حیث حمل ونقل آسان تر و باین جهت اغلب کمپانی های آمریکا تجارت خود را در چین مرگزیت می دهند و هنوز در ایران در تحت اصول اداری یک کارخانه مهم منظم که بتواند سفارشات خارجه را تحصیل کند نیست وبموجب احصائیه گمرکی از ۹۲۸۶۰۰۰ فرش صادره ایران پنج میلیون آن در آمریکا مصرف شده و تجارت قالی پس از نفت یعنی از صادرات ایران (که نفت هم مال ما نیست ومال کمپانی انگلیس است ) بعد از نفت اولین تجارت ایران است بعد از آنکه این خلاصه را عرض کردم خواستم متوجه کنم وزارت محترم تجارت را با بنکه آیا وزارت تجارت فکر عاجلی برای تکثیر تجارت قالی فرمودند ؟ وآیا اقدامی شده است که ما در آتیه بتوانیم در مقابل چینی ها که شروع به ترویج این تجارت کرده اند مقاومت کنیم که باعث نکث این تجارت در آمریکا نشود ؟ وآیا ما می توانیم در این تجارت مثل چینی ها آمریکایی ها را بخودمان جلب کنیم یا خیر این یک سؤال .


سؤال دیگرم ما راجع بهمین قالی است وعلت سؤال من یک مقاله است که در روزنامه شفق سرخ در نمره دویست و هشتاد و یک از بعضی از تجار ایرانی که در اروپا زندگی میکنند و یک علاقمندی بتجارت ایران دارند . یک مقاله نوشته اند که خلاصه آن مقاله را بنده میخوانم وسؤالم تکمیل می کنم آن قسمتی که از روزنامه مربوط بسؤال بنده است این است و مخصوصاً موضوع تجارت قالی را مورد ملاحظه قرار داده است که غالب دول اروپایی ورود آن را یا غدقن نموده ویا گمرک آن را بدرجه زیاد کرده اند که قابل تحمل نیست ومأمورین دولت ایران ابداً در صدد جبران آن بر نیامدند برای اینکه غالب دول مزبور با ایران تجارت دارند و مال التجاره آنها بایران وارد میشود و قبل از جنگ مشاهداتی در خصوص تجارت مابین آنها بوده است .


بعد از جنگ غالب دول مزبور تعرفه گمرکی خود را تغییر داده و نسبت ببعضی از صادرات ایران مانند قالی تعرفه گزافی نموده اند و بجای اینکه مأمورین ایران مقیم خارجه ملتفت نکته شده وبدولت خود راپورت دهند دولت در این گونه موارد معامله بالمقابله نماید صادرات آنها آزادانه کمافی السابق وارد ایران می شود و نتیجه اش این شده است که مال التجاره قالی در ممالک فرانسه- آلمان- ایتالی- مجارستان- رومانی- بکلی شکست خورده است . مخصوصاً از همه سنگین تر دولت آلمان است یک قسمت مهم و قابل توجه واردات مملکت ما عبارت از مال التجاره آن است بعد از آنکه هر کیلو گرمی ۱۲ مارک طلا وضع کرده است .


بازار از ورود قالی منع نموده . این موضوع سؤال بنده است که آیا همانطور که در نمره (۲۸۱) روزنامه شفق سرخ یکی از تجار مقیم اروپا نوشته صحیح است یا خیر و در صورتی صحت دارد و آن مال التجاره را باین که صد سال دویست سال عمر می کند و ضایع نمی شود بعنوان لوکس پذیرفته اندو مالیات گزاف و گمرک گزاف را وضع کرده اند آیا دولت ایران مخصوصاً وزارت محترم تجارت در نظر دارند معامله متقابله بنمایند وآیا در نظر دارند چیزهایی که وارد این مملکت می شود و حقسقتاُ رهم لوکس هست از قبیل پارچه های ابریشمی و اقسام عطریات و انواع عروسک ها که اینها وارد میکنند با آنها معامله متقابله بکنند ؟ یعنی یک گمرکات خاصی برای این اشیاء لوکس وضع کنند و همان طور که آنها قالی مارا جزء اشیا لوکس حساب کرده اند اشیاء لوکس آنها هم که وارد این مملکت می شود گمرک مخصوصی بگیرند یا خیر؟ سؤال بنده یکی راجع بموضوع اولی بود که عرض کردم یکی هم راجع باین موضوع


وزیر فوائد عامه – آقای طهرانی یک مطلب خیلی مهمی را طرح و بیان کردند و حقیقتاً باید جالب توجه همه آقایان واقع شود . زیرا اهمیت قالی و تجارت قالی بر کسی پوشیده نیست اینکه فرمودید راپورت بما نمی رسد این طور نیست . ماها هم خودمان از این قضایا اطلاع داریم و راپورت هم بما نمی رسد و همینطور است که فرمودند . مدتی است قالی چینی و تنها قالی چینی هم نیست . قالی های عثمانی هم هست که باقالی های ایران رقابت می کند و با نهایت تأسف باید این حقیقت را اعتراف کرد ولی فقط این اعتراف کافی نیست و این مطلب هم بدولت نیست


زیرا با وجود شرایطی که برای رقابت وآزادی تجارت لازم است یگانه علاجی که برای جلوگیری از این قضایا هست جدیت فوق العاده و زحمت کشیدن تجار قالی است وتا زمانی که خود آنها جدیت نکنند ممکن نیست تجارت قالی ایران موفق شود دربازار دنیا مقام از دست رفته خودش را بدست بیاورد ویکی از عللی که سکته بزرگ بتجارت قالی میزند استعمال رنگ جوهری است که متأسفانه در این باب اغلب تجار قالی یک منطق صورت ظاهر صحیح اظهار می کنند ولی اجازه بدهید که عرض کنم معنی درستی ندارد در حقیقت با عدم استعمال رنگ جوهری مخالفت می کنند و آن منطقی که از طرف آنها گفته می شود این است که میگویند شما چه کار دارید (مخصوصاً چند نفر از تجار قالی با خود من این بیان را کردند) گفتند ما آجر و سنگ می بریم با روپا وبرای شما طلا وارد می کنیم . این منطقی است که صورت ظاهر بهرکس میگویند خیلی صحیح است


این درظاهر حرف خوبی است که خوب هر چه می خواهند ببرند ودر عوض پول بیاورند ولی اقدام نفع شخصی را ممکن است تأمین کند اما مسلم است برای جنس ضرردارد و مسلما رپوتاسیون را تأمین نمی کند و سکته می زند وتا بحال قوانینی هم وضع شده است هیچ کافی نیست زیرا در عوض اینکه یک مالیات خیلی سنگینی برای فرش جوهری برقرار شودفقط در موقع حمل باید صد دوازده بدهند و تصدیق می فرمایند که صدی دوازده کافی نیست که جلوگیری می کند از حمل فرش جوهری و اگر ایران بخواهد حقیقتاً از نقطه نظر تجارت قالی ایران در بازار دنیا اقدام کند


باید طوری سخت گیری کند که صدی دویست و سیصد مالیات وگمرک بر قالی های جوهری بگذارد تا ارزش نداشته وکسی دنبال این مقصود نرود و مجبور شوند رنگ ثابت استعمال کنند تا نام از دست رفته قالی دربازار دنیا دومرتبه بدست آید پس در این قسمت خود تجار قالی فروش باید جدیت کنند واگر از طرف دولت مالیات های گزافی برای جلوگیری از استعمال رنگ جوهر پیشنهاد شود تشبثات وتوسلاتی نکنند که حقیقتاً در مقابل منفعت شخصی ضرر نوع حاصل نشده باشدعلل دیگر مسابقه هم این هست که بدبختانه از قدرت من و شما خارج است چین چهارصد میلیون جمعیت دارد و در چین مزد ارزان است و هر کارگری در روز هشت یا نه شاهی اجرت میگیردچینی جدیت دارد ومثل کارگران ما مسامحه و مطامحه و طفره از کار ندارد . خودتان فرمودید همان کاری را که در ایران در ظرف شش ماه می کنند و در چین در ظرف چهل روز می کنند.


پس معلوم می شود بهمان تناسب شش ماه و چهل روز کارگر چینی و کارگر ایرانی با هم فرق دارند . بعلاوه یکی از مسائل فوق العاده مؤثر برای رقابت بودن و نبودن راه است در چین اغلب مؤسسات قالی بافی یا درکنار رودخانه های عمده است که قابل کشتی رانی است یا در کنار دریا است و تصدیق بفرمایید که این مسئله فوق العاده مؤثر است زیرا قالی را که بوسیله شتر فرضاً از کرمان بار کنند و بخواهند بامریکا ببرند تا به دزد آب برسد تا اینکه در کنار دریا باشد و به توسط کشتی فوراً حمل کنند همان قدر که کرایه باشتر از کرمان تا دزد آب داده شد همانقدر برروی قالی ها خواهد افتاد و اگر هم امروز یک اندازه تحارت قالی در امریکا باقی مانده متأسفانه باید گفت بواسطه تاسیس بعضی ادارات امریکایی است که در داخل ایران خود آنها اداره میکنند که اگر هم آنها نبودند عرض می کردم همین قدر هم از تجارت قالی ایران در امریکا باقی نمیماند . بنده حقایق را عرض میکنم برای اینکه خودم طرفدار این هستم که باید دردها را خیلی واضح و صریح گفت تا اینکه افکار عامه متوجه آن دردها بشود ودر صدد چاره برآیند والا بنده هم می توانستم بگویم اقدامات کافیه شده و انشاءالله قالی ما هم درترقی است ولی این دروغ است و بنده نمی خواهم وارد در این خط شوم و مخصوصاً حقایق را بگویم برای اینکه تمام علاقمندان بترقی و تجارت قالی ایران بدانند این مسئله کوچکی نیست و فوق العاده جدیت کنند که حقیقتاً از یک سلسله مسائلی که عرض کردم جلوگیری شود و تجار قالی فروش باید بیشتر دقت کنند قالی هایی که در کارخانه های آنها بافته می شود مرغوب تر باشد و کارگرها را بکار وادارند و موجبات راحتی و حفظ الصحه آنها را فراهم کنند یعنی محلی را که کارگر باید کار کند طوری باشد که کارگر براحتی در آن بتواند کار کند و متأسفانه تا امروز در ایران بهیچوجه این اقدامات نشده است اگرچه این مطلبی که می خواهم عرض کنم چندان مربوط بسؤال نیست ولی یک مطلبی است که قدری افکار تجارقالی فروش را روشن می کند . آن وقتی که من خودم در کرمان بودم در صدد برآمدم که کارخانه های قالی بافی کرمان را اصلاح کنم .


گفتم پنجره باز کنند طرف جنوب و کارخانه ها را از گودی خارج کنند که لااقل سطح کارخانه ها مساوی سطح زمین باشد و نشیمن گاه عملجات یک قدری بلندتر باشد که بطور راحت بنشینند و کار کنند وخواستیم یک اقداماتی که البته وظیفه هرکس است وباید بکند کرده باشیم ولی یک عده مخالفت کردند و یقین دارم هیچیک از نمایندگان تصور بخواهند فرمود که کی مخالفت کرد . خود شاگردها بدستور استادهای خودشان بیست وپنج روز در تلگراف خانه بر ضد این اقدام من متحصن بودند و البته این رویه و اصل مسابقه نیست


Page 3 missing

ویکفقره دیگر هم بیست روز که مجموعش هفتاد روز می شود . از کمیسیون یک خبر تقدیم مجلس شد و مجلس مطابق خبر کمیسیون رأی داد و بیست روزش تصویب شد وباقی ماند پنجاه روز اگر چه خبرش را کمیسیون نوشته بود ولی در مجلس قرائت و محل مذاکره واقع نشد تا اینکه آقا خودشان تشریف آوردند وتوضیحاتی دادند که کمیسیون را قانع کردند و چون راپرت هنوز بکجلس نیامده بود و وقت تجدیدنظر درش باقی بود این بود که کمیسیون تجدیدنظر کرد وراپرتش هم اینست که حالا بمجلس آمده است و آقایان اشتباه کرده اند (جمعی از نمایندگان اظهار نمودند مذاکرات کافی است رأی بگیرید)مدرس – اینطور که توضیح دادند بنده هم مخالفتی ندارم اگر در مجلس رأی داده نشده نایب رئیس – چون بعضی از آقایان بیرون تشریف برده اند و نمیآیند چند دقیقه تنفس داده شود… آقا سید یعقوب – خبر کنید بیایند .


نجات – این چه ترتیبی است نایب رئیس – عجالتاً چند دقیقه تنفس داده می شود (در این موقع جلسه برای تنفس تعطیل وپس از سه ربع ساعت مجدداً تشکیل گردید) نایب رئیس – آقای دولت آبادی (اجازه)


حاج میرزا یحیی دولت آبادی – بنده خواستم خاطر محترم آقایان را متوجه کنم بماده ۱۱ نظامنامه راجع به دستور مجلس و باینکه در آخر هر جلسه باید دستور جلسه آتیه را معین کرد وبنابراین استدعا میکنم در آخر دستور جلسه آتیه را تعیین بفرمایند زیرا معلوم نیست در این جلسه دستور چه چیز است واین ترتیب هم باحترام مجلس برمیخورد و هم آقایان وکلاء بلاتکلیف می مانند . نایب رئیس – جلسه گذشته عده کافی نبود که دستور معین شود آقای حاجی ملک التجار- (اجازه)


حاج ملک التجار – راجع باستجازه آقای قائم مقام الملک از نقطه نظر اینکه کمیسیون کاملا ادای تکلیف کرده است هیچ محل گفت وگو وایرادی نیست ولی بنده با اینکه آقای کازرونی بیانات کافی فرمودند معذلک برای تأیید مذاکرات ایشان لازم است توضیحاتی بدهم آقای قائم مقام الملک وآقای دبیر اعظم یک مسافرتی برایشان پیش آمد وحرکت کردند وکمیسیون تصورش این بود که بدون اجازه حرکت کرده اند این بود که آن بیست روز اول را که نوشتجات آقایان بعداز حرکتشان رسید


کمیسیون تصویب نکرد وآن بیست روز را غایب بدون اجازه تصور کرد ولی بعد معلوم شد که آقای رئیس اجازه مرحمت کرده بودند باین معنی که بآقای رئیس مراجعه کرده بودند و تحصیل اجازه نموده بودند ولی حضرت ریاست پناهی دیر بکمیسیون عرایض اطلاع داده بودند . این بود که کمیسیون هم آقایان را غائب بی اجازه نوشته بود وبعد تلگرافی هم از شیراز وهم از محمره رسید که آقایان قائم مقام الملک و دبیر اعظم پنجاه روز یعنی سی روز از شیراز وبیست روز از محمره مجدداً استجازه کرده بودند وتمدید مدت مرخصی را تقاضا نموده بودند این بود که راپورت اول که بیست روز باشد آمد بمجلس ودر مجلس هم بر راپورت کمیسیون رأی گرفته و تصویب شد و اگر چه در آن پنجاه روز مرخصی کمیسیون رأی منفی داد


ولیکن چون در مجلس قرائت نشده بود و هردو آقایان هم اعتراض باین قضیه داشتند و اظهار نمودند که ماهم در موقع حرکت وهم در بین راه استجازه نموده ایم ویک دلایلی اقامه کردند که عقیده سابق کمیسیون را متزلزل کرد باین ملاحظه بنده با حضرت ریاست پناهی مذاکره نمودم و ایشان هم اشکالاتی دراین باب تصور نمیکردند این جهت کمیسیون رأی داد که این پنجاه روز آخر هم غائب با اجازه منظور شوند . در واقع آن بیست روز اول را هم نمی شود غائب بی اجازه تصور کرد زیرا که اینجا قبلا از حضرت ریاست پناهی استجازه کرده بودند وبعد تشریف برده بودند ولی چون آن راپرت آمد درمجلس و مجلس هم اینطور رأی داد البته در این موضوع نمی شود حرف زد واینهم از نقطه نظر اقتصاد نیست که آقای قائم الملک اصرار دارند که این راپرت در مجلی شورایملی طرح شود و رأی بگیرند وشاید خود ایشان در ماه مبلغی زیاد بایک اشخاصی مساعدت میکنند


ولی از نقطه نظر حفظ حیثیات و احترامات مجلس البته مقید هستند که ایشان را غائب بی اجازه نخوانند وتصور نمی کنم کمیسیون هم برخلاف وظیفه رفتار کرده باشد این است که در آن بیست روز اول رأی گرفته شده است و فقط در این پنجاه روز اخیر باید رأی گرفته شود دیگر بسته است بنظر آقایان نایب رئیس – رأی گرفته میشود به این راپرت . آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند . (اغلب قیام نمودند)


نایب رئیس – تصویب شد . لایحه اوزان و مقادیر برحسب رای مجلس جزو دستور است اگر مخالفی نیست مطرح شود . آقا سید یعقوب – بنده مخالفم نایب رئیس – بفرمایید آقا سید یعقوب – لایحه اوزان و مقادیر همین طور که میفرمایید جزو دستور بود ولی در درجه پنجم ودو سه لایحه دیگر قبل از این جزء دستور بود یکنفر از نمایندگان – اینطور نیست .


آقا سید یعقوب – بلی اینطور است یکی لایحه راجع بقانون مالیات تصاعدی بود که قریب چهل نفر از آقایان پیشنهاد کردند واین مسئله فوق العاده اهمیت دارد زیرا مجلس شورایملی کارش عبارتست از وضع و نسخ مالیات و این یک مالیاتی است که فوق العاده از نقطه نظر مملکت اهمیت دارد وتقاضا کردند که کمیسیون درظرف ده روز نظریات خودش را تنظیم نموده وبمجلس بیاورد بنده دیروز در آخر جلسه گرفتار بودم و مرخص شدم و همانطوریکه آقای تدین و بعضی از آقایان نمایندگان دیگر آن پیشنهاد را تقدیم مقام ریاست کرده بودند که در این موضوع صحبت شود بنده چون یکی از پیشنهاد کنندگان هستم این است که تقاضا میکنم این مسئله امروز جزء دستور شود که تکلیفش نفیاً واثباتاً معلوم شود وبعد اگر وقت داشتیم راجع بلایحه اوزان ومقادیر صحبت میکنیم وبنده تقاضا میکنم از آقای مخبر که خود ایشان تقاضا کنند که این مسئله جزء دستور گذاشته شود ومساعدتی با قوت واقتدار از مجلس بفرمایند که یک مسئله که طرح شده جریان خودش را طی بنماید و تکلیفش معلوم شود منتهی پیشنهاد ها میرود بکمیسیون ودر شور ثانی اصلاح میشود وهمانطوری که آقای مشاراعظم فرمودند نظامنامه اش را هم ممکن است منضم کنند ما هم کاملا موافق هستیم بنابراین استدعا میکنم این لایحه جزء دستور امروز گذاشته شود که رأی قطعی درش داده شود و بعد اگر لایحه اوزان و مقادیر یا لایحه دیگری باشد ما هم موافقیم


نایب رئیس – (خطاب بآقای رهنما سرکار پیشنهاد کرده اید که در موضوع آن پیشنهاد مذاکره شود؟ رهنما – بنده عرض میکنم اگر این موضوع زیاد درش بحث شود دامنه اش تا ظهر کشیده میشود وشاید هم نتیجه گرفته نشود . جمعی از آقایان پیشنهاد کرده اند که در ظرف ده روز کمیسیون راپرت خودش را بدهد عده از آقایان اظهار کرده اند که نمیشود کمیسیون را ملزم کرد بالاخره این قضیه باید خاتمه پیدا کند که مجلس حالت طبیعی خودش را پیدا کند .


آقایان بعضی عقیده شان این است که کمیسیون را نباید ملزم کرد ولی اشخاصی که این پیشنهاد را کرده اند نظرشان ابن است که اگر در ظرف ده روز کمیسیون راپورت خودش را تقدیم مجلس نکرد همین لایحه مطرح شود واگر در اطرافش نظریاتی هست پیشنهاد شود و برود کمیسیون که این لایحه معطل نماند و در حقیقت مقصودشان این است که تا ده روز بکمیسیون وقت داده شود که دراین لایحه تجدید نظر نماید واگر پس از ده روز راپرت جدیدی تهیه نکرد همان راپورت کمیسیون اول که در این کمیسیون هم تصویب شده و دولت پیشنهاد کرده مجدداً مطرح شود و در حقیقت مقصود این است که بدون تجدید نظر کمیسیون فعلی لایحه در مجلس مطرح نشود که باعث معطلی باشد


نایب رئیس – رأی میگیریم به پیش نهاد آقای آسید یعقوب . آقایانی که تصویب میکنند این لایحه مقدم بر لایحه اوزان ومقادیر باشد قیام فرمایند . (عده ای قیام نمودند) نایب رئیس – تصویب نشد لایحه اوزان و مقادیر مطرح است . سرکشیکزاده – بنده پیشنهادی دارم . نایب رئیس – در چه موضوع است ؟ . سرکشیکزاده – راجع بهمین مالیات تصاعدی است که تا ده روز دیگر جزء دستور شود . نایب رئیس – بسیار خوب . بعد درش رأی میگیریم فعلا لایحه اوزان و مقادیر مطرح است . آقای هرمزی.( اجازه)


هرمزی – عرضی ندارم . نایب رئیس – ماده اول قرائت میشود و (بشرح ذیل خوانده شد) ماده اول – اوزان و مقیاسهای رسمی مملکت ایران از تاریخ نشر این قانون مطابق اصول مطری بوده واز روی مطر و کیلوگرم اولیتر کمیسیون بین المللی متر تنظیم یافته و واحد اساس آنها از قرار ذیل خواهد بود :


ذرع – مساوی بیک متر- درم –مساوی بیک گرام . رطل- مساوی بیک متر- اضعاف واجزای این مقیاسها نیز که در جدول نمره ۱ منضم باینقانون مصرح است رسمی ولازم الرعایه میباشد . اخگر – آقای اخگر (اجازه) اخگر – عرضی ندارم . نایب رئیس ـ آقای دست غیب (اجازه)


دست غیب – عرضی ندارم . نایب رئیس – دراین ماده مخالفی نیست ؟ یاسایی – بنده مخالفم . نایب رئیس – بفرمایید . یاسایی – مخالفت بنده با این راپرت از این نظر است که یک موافقی درشور اول داشت وتصور میشد که این نواقص در شور ثانی اصلاح خواهد شد وراپرت ثانی جامع خواهد بود . اولا بنده با کلمه (اوزان) که در اینجا ذکر شده مخالفم وآنرا غلط میدانم . یا باید گفت (موازین و مقادیر) یا اصلا لفظ اوزان را حذف کرد و فقط گفت: لایحه مقادیر . مجلس شورای ملی باید علاقمند باشد که اصول وطرز ادبیات فارسی را حفظ کنند . قوانینی را که وضع می کنیم و بدست جامعه میدهیم باید اولا غلط نباشد بعلاوه دارای اصطلاحات ادبی و معمولی باشد حالا خواه عربی خواه فارسی در هرحال اصطلاحات باید مستعمل باشد نه برخلاف استعمال . بعقیده بنده اوزان و مقیاسها غلط است وباید گفت :


میزان ها مقیاسها یا موازین و مقادیر . یا اقلا بگوییم لایحه مقادیر و این خیلی بهتر و واضح تر خواهد بود . دوم راجع به ذرع و رطل . بعقیده بنده مادام که لغت فارسی داریم نباید برویم لغت خارجه را استعمال کنیم . اگر هم خودمان لغت نداشتیم خوبست لغت عربی را استعمال کنیم و حتی الامکان از لغات دیگران اغراض و اجتناب کنیم . اگر نه خودمان لغت داشتیم ونه عربی بود آنوقت از زبانهای دیگران یک لغتی بگیریم و استعمال کنیم . در اینجا ما لغت فارسی داریم و در قسمت های جنوبی ایران همه جا ذرع را گز میگویند و بعقیده بنده اگر بجای کلمه ذرع گز گذارده شود خیلی بهتر و مناسب تر است .


واینهم یک لفظ قدیمی است در این صورت لزومی ندارد که ما ذرع بگوییم همینطور لفظ درم هم فارسی است و شاید مخفف درهم باشد و در قدیم هم استعمال میکردند . در آنجا اطلاق میشد بریک وزن معمولی با این حال لزومی ندارد که ما هم این را قبول کنیم خوبست لفظ (پیمانه) را که لغت فارسی است و در اغلب جاها هم مصطلح و معمول است بجای رطل بگذاریم و اگر بنا باشد ما یک قانونی وضع کنیم خوب است همین لفظ پیمانه را که لغت فارسی و خیلی مصطلح هم هست و خواجه حافظ هم میگوید قبول کنیم دیگر از اعتراضات بنده راجع باین است که در مقابل کلیه مقیاس هایی که در جدول قید شده باید مقیاس های قدیم هم ذکر شود تا درموقع مقایسه جامعه دچار اشکال و اشتباه نشود . فردا که میخواهند مقایسه کنند سالیان دراز طول دارد تا جامعه سیستم متریک را بفهمد مخصوصاً اهل قراء و قصبات که مدتها دچار اشکال خواهند بود و باید رعایت حال آنها را هم کرد و بنظر بنده در مقابل هر مقیاسی باید قید شود که مثلا فلان مقیاس مساوی با کدام مقیاس سابق است تا رفع اشکال بشود دیگر اینکه برای مقیاس وزن نوشته شده است واحد مقیاس وزن درم یک گرم است اجزائش را هم معین کرده اند :


نخود . ارزن . خردل این عیبی ندارد ولی برای اصناف ده درم نوشته اند واسمی برای ده درم پیدا نکرده اند چه ضرر داشت که ده درم مثقال را معین میکردند ؟ برای صد درم هم که سیر را معین نموده اند ولی برای ده هزار درم وصد هزار درم هم اسمی معین نکرده اند. خوب بود برای ده هزار درم من را و برای صد هزارم خروار را معین میکردند و اینها هم یک اصطاحات معمولی است و ضرری نداشت که برای ده درم مثقال و برای ده هزار درم من که تقریباً نزدیک هم هست ممن شاه وبرای صدهزار درم هم خروار معین میشد واین اشکالی هم ندارد. دیگر از چیزهایی که در اینجا قید شده وبنظر بنده خوب نیست اجزاء مقیاس طول است . در اینجا ده یک ذرع موسوم شده است بگره وصد ویک ذرع به بهر و بالاخره هزار یک ذرع به مو.


این اسامی هرچند اشکالی ندارد ولی در جایی که برای ذرع لازم میشود بگوییم ذرع مربع آنوقت نسبت بمو چندان خوش آمد و مطبوع نیست وموی مربع چیز غریبی می شود . بعقیده بنده باید یک کلمه دیگری پیدا کرد و بجای مو استعمال کرد . زیرا موی مربع اینقدرها لغت خوبی نیست . البته در وضع قانون جنبه فصاحت و بلاغت راهم نیارد از دست داد واستعمال کلماتی که تنافر دارد خوب نیست دیگر از چیزهایی که بنده در نظر دارم و سابق بر این هم در نظر داشتم این است که واحد مقیاس نقد آیا قرانست یا تومان ؟


بجدول حسابها که گاهگاهی نگاه می کنیم واحد پول را گاهی قران وگاهی تومان می گیرند . وقتی که عدد صحیح را قران میگیرند اعشارش دینار است و وقتی که عدد صحیح را تومان میگیرند اعشارش قران خواهد بود و باین ترتیب غالباً در محاسبات دچار اشکال میشویم . بعقیده بنده واحد نقد را چنانچه مصطلح هم هست باید تومان گرفت زیرا همیشه گفته می شود . فلان ثبات سی ودو تومان حقوق دارد نه سیصدوبیست قران ، یا فلان وکیل دویست تومان حقوق دارد نه دو هزار قران یا فلان وزیر هفتصدوپنجاه تومان مواجب دارد نه هفتهزار وپانصدو قران بهرحال جامعه اینطور اصطلاح دارد پس اگر واحد مقیاس پول را تومان بگیریم ضرری ندارد ودر این صورت دیگر هیچ محتاج نخواهیم شد که ممیز را عقب وجلو ببریم ودر محاسبات دچار اشکال شویم . این بود نظریات بنده وپیشنهادهایی هم در این باب تقدیم کرده ام


نایب رئیس ـ آقای ضیاء الواعظین (اجازه) ضیاء الواعظین – درقسمت های اخیر فرمایشات آقای یاسایی بنده عرضی ندارم و منوط برای مجلس مقدس است ولی در قسمت اول راجع به اوزان و موازین شرحی که فرمودند بنده چون عضو کمیسیون فواید عامه بودم لازم است عرض کنم که این موضوع هم درکمیسیون فواید عامه مطرح و مذاکره شد و خود بنده هم یک دقت ها و مراجعاتی کردم .اتفاقاً این اسمی که اتخاذ شده است در لغت بیشتر متناسب بامعنی است . وزن مصدر است .


هذاوزان ذاک همانطور که فرمودند وزن یعنی سنگینی وجمعش هم اوزان است ولی موازین که بمعنی مفروش میزان است وبمعنی آلتی است که چیزی را با آن وزن میکنند . ما از این لایحه وقانون نظری بترازو وآلتی که با او چیزی را وزن میکنند نداریم . بلکه نظر ما بسنگ است . ترازو هر چه میخواهد باشد نظر ومقصود ما از این لایحه سنگ است . همان سنگی که در شیراز بصد مثقالش یک من گفته می شود ،در جای دیگر به هزار مثقالش یک من گفته می شود . در کازرون یک طور است ودر تهران یا در جای دیگر یک نوع .مقصود مقننین از وضع این قانون توحید وزن و سنگ است وسعی میکند تا در تمام مملکت وزن را بیک شکل واحد درآورد که در آذربایجان یا ساوجبلاغ یا جای دسگر همه جا یک شکل باشد در اینصورت بنده تصور میکنم این لفظی که در لایحه در نظر گرفته شده است بهتر با اصل معنی تناسب دارد تا‌ آنکه مقصود جنابعالی است


یاسایی – بنده توضیح دارم نایب رئیس –اگر توضیح نظامنامه ایست بفرمایید یاسایی – بلی توضیح نظامنامه ایست . آقای ضیاءالواعظین مقصود بنده را طور دیگر ملتفت شدند غرض بنده این بود که میزان ،لغت عربی است یعنی آن چیزیکه شما چیز دیگری را بوسیله او میسنجید بهمین دلیل که میگویید واحد قیاس . بهمین دلیل بعقیده بنده اوزان غلط است نایب رئیس – آقای طهرانی (اجازه)


آقا شیخ محمد علی طهرانی – بنده مخالف با عقیده آقای یاسایی هستم نایب رئیس ـ با ماده موافقید یا مخالف. آقا شیخ محمد علی طهرانی – با ماده موافقم نایب رئیس – آقای وکیل الملک (اجازه) وکیل الملک – موافقم نایب رئیس – آقای آقا سید یعقوب (اجازه) آقا سید یعقوب – موافقم نایب رئیس – آقای کازرونی (اجازه) کازرونی – عرضی ندارم نایب رئیس – پس مخالفی نیست ؟ بعضی از نمایندگان – خیر نایب رئیس – پیشنهادهایی که رسیده قرائت میشود پیشنهاد آقای یاسایی (بشرح آتی قرائت شد) بنده پبشنهاد میکنم کلمه اوزان تبدیل بموازین شود …یا لفظ اوزان حذف


گردد. نایب رئیس – عقیده آقای مخبر چیست ؟ مخبر – لازم است عرض کنم که در اینجا دو قسمت است . یکی موضوع مذاکره در الفاظ وعبارات است . ویکی اصل قضیه است . اما در اصل قضیه خاطر نمایندگان محترم مسبوق است که وقتی یک لایحه تصویب میشود باید طوری باشد تا در خارج هم بتواند جریان پیدا کند واین اصل همیشه منظور نظر ما بود . اما قضایای لفظی البته بسته بنظر مجلس است که عربی باشد یا فارسی هر طور رأی دادند و در مجلس قابل توجه شد البته میرود بکمیسیون ودر هر حال بنده شخصاً این پیشنهاد آقای یاسایی را نمیتوانم قبول کنم وبنظر مجلس واگذار میکنم نایب رئیس – رأی میگیریم بپیشنهاد آقای یاسایی صدرالاسلام –بکدام پیشنهاد نایب رئیس – بتبدیل کلمه اوزان بموازین . مجدداً قرائت می شود تادرست معلوم شود . (مجدداً بشرح سابق خوانده شد) نایب رئیس – آقای دست غیب (اجازه)


دست غیب – پیشنهاد بطور تردید نمیشود کرد . باید قبلا یکی از این دو شق را قبول کنند و بعد پیشنهاد نمایند یاسایی – بنده پیشنهاد میکنم که لفظ اوزان حذف شود نایب رئیس – بحذف که نمیشود رای گرفت پیشنهادتان را تجدید کنید تا رأی گرفته شود (پیشنهاد دیگر آقای یاسایی بشرح ذیل قرائت شد) بنده پیشنهاد میکنم در ماده اول ذرع به گز و لفظ رطل به پیمانه تبدیل شود . نایب رئیس – توضیح بدهید یاسایی – توضیحی ندارم . همان بود که عرض شد . نایب رئیس – عقیده آقای مخبر چیست ؟ مخبر – بنظر مجلس واگذار میکنم نایب رئیس – رأی میگریم باین پیشنهاد . آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند . (جمعی قیام نمودند)


نایب رئیس – تصویب شد . خطاب بآقای آقاسید یعقوب . پیشنهاد سرکار هم درضمن این پیشنهاد تصویب شد . پیشنهاد شاهزاده شیخ الرئیس (بشرح ذیل قرائت شد) بنده پیش نهاد می کنم –لایحه وزن و مقدار مقیاس نوشته شود نایب رئیس – آقای شیخ الرئیس (اجازه)‌ محمد هاشم میرزا شیخ الرئیس – اگر خواسته باشید لغاتی که الان معمول است حفظ کرده باشید بعقیده بنده بهتر این است که اصلا جمع لفظ میزان یا وزن لازم نیست وبرای اینکه از عبارات معمولی هم خارج نشده باشیم خوبست نوشته شود لایحه وزن ومقیاس ومقدار . واینطور بهتر است . نایب رئیس –رأی میگیریم به پیشنهاد شاهزاده شیخ الرئیس آقایان موافقین قیام فرمایند (چند نفری قیام کردند)


نایب رئیس – تصویب نشد پیشنهاد آقای یاسایی (اینطور قرائت شد) بنده پیشنهاد میکنم درجدول (۱) واحد مقیاس نقد (تومان) نوشته شود . وزیر فوائد عامه – بعقیده بنده واحد مقیاس پول هرچه کوچکتر باشد بهتر است واز این جهت تومان زیاد است وبنده عقیده داشتم که قران را معین نکنند و اگر ریال را استعمال کنند بهتر است در هرحال تومان زیاد است .مخبر- عرض میکنم در مسئله واحد پول که پیشنهاد کرده اند اگر آقا موافقت بفرمایند که این مسئله مراجعه شود به وزارت مالیه وبا نظر وزارت فوائد عامه ومالیه اینکار معین شود بهتر است زیرا اگر حالا ما بیاییم یک مرتبه این پیشنهاد را قبول کنیم وبعد وزارت مالیه وفوائد عامه نظر دیگری داشته باشند این خوب نیست در هرصورت اینکار با نظر آنها دقت واصلاح شود بهتر است نایب رئیس –رأی میگریم به پیشنهاد آقای یاسائی .آقایانی که موافقند قیام فرمایند (معدودی قیام کردند) نایب رئیس – تصویب نشد . پیشنهاد دیگر آقای یاسائی . (باین مضمون خوانده شد) :


بنده پیشنهاد میکنم در جدول(۱) دربرابر مقیاس های جدیده موازین و مقادیر قدیمه هم توضیح داده شود که مقایسه برای هر کس آسان شود . یاسائی نایب رئیس – آقای یاسائی (اجازه) یاسائی – اگر چه بنده توضیحات خودم را کاملا عرض کرده ام ولی مجدداً عرض میکنم که باید در برابر متری که حالا قبول میکنیم ومثلا اسمش را گز میگذاریم بفهمیم که این متر معادل با چه اندازه از ذرع قدیم است والا درحساب اشتباه میشود متر گویا چهارده گره ودو خمس گره است پس این قید را باید بکنیم که ذرع جدید معادل با ۱۴ گره دو خمس گره قدیم است . برای اینکه الان یک معاملاتی شده وسند بدست اشخاص داده شده است فرضا بنده هزار ذرع پارچه از یک کسی میخواهم .


وقتی می خواهم مطالبه کنم با طرفین نمیدانم بموجب اصول جدیده چقدر باید مطالبه کنم این مقایسه اسباب اشتباه می شود لذا این توضیح بعقیده بنده لازم است . مخبر- عرض می کنم در این قسمت مانعی ندارد. ولی دراینجا اساس مسئله و اساس مشکلاتی که در اوزان ومقادیر پیدا شده است ناشی از این است که درهر جائی یک اصطلاحات مخصوصی دارد شما حالا آمده اید سطر را معین کردید وگفتید فلان میلیونیم دور کره یا درم را آمدید فلان مقدار آب با فلان درجه حرارت معین کردید حالا می خواهید تطبیق کنید اولا باید فهمید که این تطبیق را با چه باید کرد بایستی که در طهران معمول است ؟ آقا این تطبیق را مجلس شورای ملی باید بکند یا دولت ؟


بعقیده بنده این کار را دولت باید بکند که وقتی سنک ها را درست می کند در مقابل آن اسامی اوزان معموله ر ا بگذارد . ولی حالا شما آمدید مال طهران را معین کردید آن وقت در خراسان وآذربایجان اسباب زحمت خواهد شد و اشکال پیدا خواهد کرد نایب رئیس – رأی می گیریم بپیش نهاد آقای یاسائی . آقایانی که موافقند قیام فرمایند (چند نفری قیام کردند) نایب رئیس – تصویب نشد پیش نهاد آقای عمادالسلطنه (اینطور قرائت شد)‌ بنده پیش نهاد می کنم – لایحه سنجش وپیمانش نوشته شود . عمادالسلطنه نایب رئیس – آقای عمادالسلطنه (اجازه)


عمادالسلطنه- چون آقایان توجهی که لغات فارسی قدیمی خودمان معمول شود واین دو کلمه مخصوصاً در پیش زارعین ودهاقین خیلی معمول ومتداول است باین جهت بنده پیشنهاد کردم که لایحه سنجش و پیمایش نوشته شود ونزدیک بفهم عوام هم هست مخبر- چون بنده می بینم اکثریت مجلس با این پیش نهاد موافق است و غالباً آقایان اعضاء کمیسیون هم می فرمایند صحیح است لذا بنده هم قبول می کنم نایب رئیس – پیش نهاد آقای اخگر قرائت میشود . اخگر – پیشنهاد بنده دیگر مورد ندارد . چون قبول کردند (پیش نهاد دیگری از طرف آقای یاسائی بمضمون ذیل قرائت شد)بنده پیشنهاد می کنم . نوشته شود فقط(لایحه مقیاس ها) نایب رئیس – باز همین پیشنهاد را تعقیب می کنید؟ یاسائی – چون قبول کرده اند دیگر عرضی ندارم . (پیشنهاد دیگر آقای یاسائی باین ترتیب خوانده شد)


بنده پیشنهاد میکنم . درجدول (۱) در برابر ده درم مثقال نوشته شود : وایضاً ده هزار درم بمن نامیده شود و صد هزار درم بخروار مرسوم گردد . یاسائی نایب رئیس – آقای یاسائی (اجازه) یاسائی – در این جدول نوشته شده است درم مساویست با یک گرم ولی اضعاف درم را صحیح ننوشته اند وفقط نوشته اند ده درم و بنظر بنده اگر بجای ده درم مثقال را که یک کلمه معمول و متداولی است می گذاردند خیلی بهتر ومناسب تر بود وبرای ده هزار درم هم من را معین کنیم و بجای صد هزار درم هم خروار را معلوم نماییم که همه هم آشنا باین اصطلاحات هستند و خیلی هم معمول و متداول است واگر ما بجای این کلمات اصطلاحات خودمانی را بگذاریم خیلی مناسبتر خواهد بود.


مخبر- در این قسمت البته اگر آقایان نمابندگان محترم یک کلمه پیدا کنند در مقابل ده درم که اسباب اشکال نشود بهتر است والبته باید قبول کرد ولی علت اینکه ما مثقال را بجای ده درم نگذاشته ایم برای رفع همان اشتباهی است که توضیح داده ام زیرا مثقال الان پنج گرم است ودر دواخانه هم همینطور استعمال میشود واگر حالا بیاییم یگوییم ده گرم یک مثقال باشد اسباب اشکال میشود پس بنابراین خوبست مجلس شورای ملی یک کلمه پیدا کند که نزدیک به مقصود باشدخواه مستعمل خواه کلمه جدید باشد البته بهتر است ومخصوصاً اگر یک کلمه جدیدی پیدا کنیم خیلی بهتر از مثقال خواهد بود چون کمتر اشکال دارد . نایب رئیس – رأی میگیریم به پیشنهاد آقای یاسائی آقایان موافق قیام فرمایند (عده ای قیام نمودند) نایب رئیس – تصویب نشد پیشنهاد شاهزاده شیخ الرئیس (باین مضمون خوانده شد :)


بنده پیشنهاد میکنم – وزارت تجارت نظامنامه ترتیب داده وهریک از اینها را با اوزان و مقدار و مقیاس های ولایات تطبیق کند . محمد هاشم میرزا شاهزاده شیخ الرئیس – بنده اشکال بعضی از آقایان راکه می فرمایند باعث سرگردانی اشخاص خواهد شد وارد می دانم واساسا یکی از چیزهایی را که ما را واداشته است که این مقیاسها را معین کنیم برای رفع اشکالاتی است که از نقطه نظر اختلاف اوزان ولایات حاصل می شود واز آن طرف این اوزانی که حالا معین می شود باید طوری باشد که درهمه جا مردم بدانند و با اوزاق قدیمه درست تطبیق کند تا اسباب زحمت نشود وبنده از این نقطه نظر بود که پیش نهاد کردم نظامنامه مفصلی دراین باب جهت تطبیق تهیه شود .نایب رئیس – آقای آقا سید یعقوب (اجازه)


آقاسید یعقوب – بنده خیلی تعجب دارم از حضرت والا شاهزاده شیخ الرئیس مقام وضع قانون ومقام عمل دوتا است ما فعلا می نویسیم برای اینکه اصلاحاتی دراوزان و مقادیر مملکت بشود و البته بعد از آنکه قانون گذشت در مقام عمل یک نظامنامه تدوین خواهد شد مطابق آن نظامنامه عمل شود فعلا موقع وضع قانون است وباید اوزان ومقادیر مختلفه ایران را درتحت یک میزان واحدی بیاوریم وپس از این که درتحت میزان واحدی در بیاوریم واز مجلس گذشت معلوم است دولت درمقام عمل نظامنامه تهیه می کند که درتمام نقاط ایران اوزان بیک صورت واحد درآید والبته تصدیق می فرمایید که درظرف یک سال و دو سال هم این قانون درتمام مملکت جریان پیدا نمی کند بلکه بیست سال و بیست وپنج سال وقت لازم است تا درتمام مملکت این قانون جاری شود


شیخ الرئیس – ایشان کاملا با بنده موافق بودند نایب رئیس – رأی می گیریم بپیش نهاد شاهزاده شیخ الرئیس آقایانی که موافقند قیام فرمایند (عده قلیلی برخاستند)نایب رئیس – رد شد پیش نهاد آقای اخگر (بشرح آتی قرائت شد) بنده پیشنهاد می کنم سه سنگ یکمن و صد من یک خروار معین شود. نایب رئیس – آقای اخگر (اجازه)


اخگر –دراینجا اینطوری که تعیین شده یک سیر تقریبا بیست مثقال است بجهت این ده گرم تقریبا دو مثقال وکسری است وصد درم بیست مثقال وکسری است وسنگ دراین صورت تقریبا دویست مثقال وکسری است اگر سه سنگ یک من حساب کنیم معادل خواهد شد با من معمولی ویک قدری رفع اشکال از مردمانی که عادت کرده اند بمن معمولی خواهد شد ودر واقع سه سنگ مساوی است با سه کیلو گرم و این در همه جا معمول است که سه سنگ می شود یک من وصد من می شود خروار واین یک وزنی است که برای اکثر جاها معین شده وبنظر بنده چنانچه اینطور نوشته شود بهتر است .نایب رئیس – آقای شیروانی (اجازه)


شیروانی – آقا گویا فلسفه این قانون را ملتفت نشده اند این قانون برای ترتیب اوزان ومقادیر است که روی اعشار باشد شما باز اینجا کسور متعارفی جزئش می کنید ما می خواهیم از این ترتیب خلاص شویم وترتیب اعشاری شود وقتی که بگوییم سه سنگ کسور متعارفی میشود واین مثل ترتیب قدیم می شود وما باز دچار یک من و یک چارک وچند سیر می شویم واین موضوع برای این است که اعشاری باشد .


نایب رئیس – رأی می گیریم بپیش نهاد آقای اخگر آقایانی که موافقند قیام فرمایند . (عده کمی برخاستند) نایب رئیس – تصویب نشد . چون در این ماده یک پیش نهاد قابل توجه شده برمی گردد بکمیسیون ماده دوم مطرح است . (شرح ذیل قرائت شد) ماده دوم – کلیه اوزان ومقیاس ها باید دارای علامت مخصوص دولتی باشد نایب رئیس – آقای یاسائی (اجازه)


یاسائی – گویا اشتباهی درپیش نهاد آقای عماد السلطنه شده است چون پیشنهاد شده بود سنجش وپیمایش نوشته شود پیمایش آن معنی را ندارد پیمایش یعنی پیمودن راه است واسم مصدر است وفارسی است مقصود شما پیمانه کردن است واینجا اشتباه شده است واسم مصدرش هم پیمایش نیست وغلط است ونباید یک غلطی را ما تصویب کنیم نایب رئیس – آقای هرمزی (اجازه) هرمزی – عرضی ندارم . نایب رئیس – آقای اخگر (اجازه)


اخگر – بنده هم عرضی ندارم نایب رئیس – آقای دست غیب (اجازه) دست غیب – عرضی ندارم نایب رئیس – دیگر مخالفی ندارد ؟ (گفتند خیر) نایب رئیس – رأی می گیریم بماده دوم – آقایانی که تصویب می کنند قیام فرمایند . (اکثر نمایندگان قیام نمودند) نایب رئیس – تصویب شد ماده سه (بشرح ذیل خوانده شد)


ماده سوم- هرکسی حق دارد اوزان ومقیاس هایی بر طبق این قانون تهیه نماید ولی قبل از آنکه آنها را بمعرض فروش در آورد یا برای تجارت وکسب بکار برد باید آن اوزان ومقیاس ها را بتصدیق دولت رسانیده و علامت رسمی در روی آن نقش شود . نایب رئیس – آقای هرمزی (اجازه) هرمزی – عرضی ندارم نایب رئیس – آقای اخگر (اجازه) اخگر- عرضی ندارم نایب رئیس – آقای دست غیب (اجازه) دست غیب – بنده هم عرضی ندارم نایب رئیس – آقای طهرانی (اجازه)


آقای شیخ محمدعلی طهرانی – اینجا اوزان و مقادیر اسمش تبدیل شد بکلمه فارسی وحالا که رأی گرفته شد باوزان و مقادیر رای گرفته شد ودراین ماده هم همینطور است لهذا بنده تذکر می دهم که لفظ اوزان ومقادیر باید همان پیمایش و سنجش نوشته شود نایب رئیس – آقای ضیاء الواعظین (اجازه) ضیاءالواعظین – بنده تصور میکنم در این جا که اصل اسم قانون را سنجش و پیمایش اتخاذ کردیم لازم نمیآید که در تمام موادش این کلمه را عنوان کنیم زیرا ممکن است در بعضی جاها دچار اشکال بشود . ما برای ترویج زبان فارسی وتوسعه آن سعی کردیم که اسامی فارسی بشود . حالا اگر بخواهیم در تمام این مواد این اسم را داخل کنیم ممکن است دچار اشکالات شویم .


نایب رئیس – آقای آقاسید سعقوب (اجازه) آقاسید یعقوب – بنده موافقم . نایب رئیس – آقای ارباب کیخسرو ارباب کیخسرو- موافقم . نایب رئیس – آقای حائری زاده (اجازه) حائری زاده – بنده موافقم نایب رئیس – آقای آقامیرزا شهاب مخالفید ؟


آقامیرزا شهاب – بلی . نایب رئیس – بفرمایید .

آقا میرزا شهاب الدین – بنده در این ماده مخالفم ودر ماده قبل هم که رأی داده شد مخالف بودم وگمان میکنم یک قدری در عبارت ناتمامی باشد و آن این است که اوزان ومقیاس یک چیزی نیست که وجود خارجی داشته باشد و معنی هم کرده اند سنجش و پیمایش پس نمی تواند یک نفر در خارج اوزان ومقیاس هایی تهیه نماید واگر ما اجازه بدهیم که اوزان و مقیاس تهیه نماید . یعنی بر خلاف اینکه ما گفتیم ده گرم چقدر است وپانزده گرم چقدر باشد آنها میتوانند اوزانی بر خلاف آنچه که ما گفته ایم تهیه نمایند . مثلا ما گفته ایم گرم باید مطابق درم باشد آنها گفتند گرم مطابق سیر باشد . مقصود این است که وزنه هایی تهیه کنند نه اوزان و مقیاس هایی تهیه کنند وگمان میکنم درماده قبل هم که رأی دادیم اوزان و مقیاس دارای علامت مخصوص باشد . باید نوشته شود وزنه ها دارای علامت مخصوص باشند . برای اینکه اوزان اسم معنی است و وجود خارجی ندارد که دارای علامت دولتی باشد و همچنین بنده نمیتوانم اسم معنی در خارج پیدا کنم واز این جهت بنده مخالفم با این ماده .


نایب رئیس – آقای وکیل الملک (اجازه) وکیل الملک – عرضی ندارم نایب رئیس – آقای آقاسیدیعقوب (اجازه)

آقاسید یعقوب – بنده عرض میکنم ما حالا وارد شده ایم در لغت سازی وداخل شده ایم در فاعل و مفعول واینها گمان میکنم در موقع وضع قانون ما نباید داخل در صیغه سازی شویم . این یک عبارتی است که در قانون نوشته اند واین کلمه لفظ مصدر است می خواهیم بگوییم اوزان ومقیاس اگر این لفظ را گفتیم که اگر کسی اوزان و مقیاس ساخت باید علامتی رویش بگذارد چه اشکالی دارد که حالا آقای آقامیرزا شهاب میفرمایند این اسم آلت است واسم آلت چه باید باشد وچه باشد گمان می کنم در موقع قانونگذاری نباید داخل در این قضایا شد (گفتند مذاکرات کافی است) نایب رئیس – بپیش نهاد آقای سلطان العلماء قرائت میشود (بمضمون ذیل خوانده شد) بنده پیشنهاد میکنم در ماده سه تصریح شود که این علامت از طرف دولت مجانی


است . نایب رئیس – آقای سلطان العلماء – (اجازه) سلطان العلماء – بنده چون این لایحه جزو دستور نبود لایحه را ندیده بودم حالا که خوانده شد معلوم شد هم دولت وهم مردم میتوانند این اوزان را معین کنند ودر صورتی که مردم معین کردند دولت باید یک علامتی روی آن بگذارد و بنده پیشنهاد کردم که این علامت را که دولت میگذارد مجانی باشد . نایب رئیس – آقای آقاسید یعقوب (اجازه)


آقا سید یعقوب – بنده خیلی جسارت میکنم با این پیشنهاد مخالف هستم بقدری ما در این مجلس واقعاً مقام خواجه تاشانی پیدا کرده ایم که بهر چیزی که نفع دولت است فورا پیشنهاد می کنم مجانی باشد دولت مجانی مملکت را نمی تواند اداره کند . نایب رئیس – عقیده آقای مخبر چیست ؟ مخبر- بنظر مجلس واگذار میکنم نایب رئیس – رأی میگیریم به پیشنهاد آقای سلطان العلماء آقایانی که موافقند قیام فرمایند .(عده قلیلی قیام نمودند) نایب رئیس – تصویب نشد . پیشنهاد آقای وکیل الملک (بشرح ذیل قرائت شد)


پیشنهاد میکنم بجای جمله (بتصدیق دولت رسانیده ) نوشته شود (در مرکز بتصدیق وزارت فوائد عامه و در ولایات بتصدیق بلدیه محل رسانیده) نایب رئیس – آقای وکیل الملک (اجازه)

وکیل الملک – در اینجا این ماده ناقص است زیرا نوشته است اوزان باید بتصدیق دولت باشد و این برای دولت ممکن نمی شود یعنی دولت نمیتواند تهیه کند وبتمام ایالات و ولایات و دهات ایران بفرستد و ممکن است اهالی ایالات و ولایات یک اوزانی برای خودشان معین کنند وچنانچه حاضر کردند . اگر دولت در آنجا نباشد چه باید بکنند و اگر بخواهند بمرکز بفرستند این اسباب زحمت مردم است بنابراین بنده اینطور پیشنهاد کردم که نوشته شود در مرکز اوزانی که تهیه میشود بتصدیق وزارت فوائد عامه ودر ولایات بتصدیق بلدیه های محل برسانند واینکه در ولایات اداره فوائد عامه را پیشنهاد نکردم برای این است که در تمام ایالات و ولایات شعبه وزارت فوائد عامه نیست که مردم اوزان و مقادیری که تهیه می کنند بتصدیق اداره فوائد عامه آنجا برسانند .


از این جهت اینطور پیشنهاد کردم . وزیر فوائد عامه – اینکه اینجا نوشته شده است دولت برای این است که در مرکز وزارت تجارت متصدی این کار باشد ولی در ولایاتی که این وزارت خانه شعبه نداشته باشد ممکن است بمالیه یا حکومت واگذار کنند . بنابراین بهمین ترتیبی که نوشته شده است بهتر است و مقید نکنیم بهتر است و چیزی که در این ماده ناقص است این است که این ماده جزاء ندارد که اگر کسی تخلف کرد جزای او چیست و باید این مسئله معلوم شود وگویا بعضی از آقایان نمایندگان هم پیشنهاد کرده اند که جزا معین شود .یکنفر از نمایندگان- در ماده پنج جزاء معین شده


وزیر فوائد عامه – ماده ۵ راجع به مجازات اشخاصی است که بوسیله آلات تقلبی وزن و کیل کنند . بنابراین این ماده ۳ هم باید یک جزائی داشته باشد . نایب رئیس – رأی میگیریم به پیشنهاد آقای وکیل الملک آقایانی که تصویب میکنند قیام فرمایند . (عده کمی برخاستند) نایب رئیس – تصویب نشد . پیشنهاد آقای داور (بمضمون ذیل قرائت شد) بنده پیشنهاد میکنم برماده سه اضافه شود اوزان ومقیاس هایی که علامت دولتی نداشته باشند ضبط شده و بعلاوه متخلف به حکم محکمه از سه روز تا یک ماه حبس خواهد شد نایب رئیس – آقای داور (اجازه)


داور – بنده گمان میکنم این مجازات لازم باشد زیرا وقتی که مقنن وضع قانون میکند باید فکر کند که اگر کسی تخلف کرد چه باید بشود . چون ما می خواهیم این لایحه اوزان و مقادیر اجراء شود و باید این مجازلت در این ماده قید شود وبعقیده بنده مجارات زیادی هم نیست . نایب رئیس – شاهزاده شیخ الرئیس (اجازه)


شیخ الرئیس – علی ای حال برای مرتکب باید جزا قائل شد که هرکس قبل از آنکه آنها را بمعرض فروش در آورد بتصدیق دولت برساند اگر نرساند باید یک مجازاتی برای او قائل شد ولی اگر خواست برای خودش یک کیل یا وزنی درست کند که این چه عیب دارد ؟ که او را حبس کنند!! و راجع بدرست کردن سنگ اگر بخواهیم جزا قائل شویم ممکن است یک نفر برای انبار خودش بخواهد سنگ درست کند ووزن بکند و بفروش هم نمی رساند . در این صورت نباید برای او جزا و حبس معین کرد .


وزیر فوائد عامه – بنده این پیشنهاد آقای داور را قبول میکنم برای اینکه خودم عرض کردم ماده سه چون جزا ندارد ناقص است . اما اعتراضی که شاهزاده شیخ الرئیس فرمودند راجع بقسمت اول ماده نیست و مثل این است که یک کسی اگر گفت من برای رعایای خودم میخواهم پول قلب تهیه کنم مجازات نداشته باشد ! ولی این جزا راجع بقسمت ثانی ماده است : ولی قبل از آنکه آنها را بمعرض فروش در آورد یا برای کسب و تجارت بکار برد باید آن اوزان ومقیاس هارا بتصدیق دولت برساند و علامت رسمی روی آن نقش شود حالا اگربتصدیق دولت نرسانید جزایش چیست ؟


بنابراین بعقیده بنده باید جزائی معین شود وآقای داور هم که پیش نهاد که پیش نهاد کرده اند از سه روز تا سی روز حبس شوند بعقیده بنده لازم است و باید این جزا در اینجا قید شود . مخبر- بنده قبول میکنم نایب رئیس – پس این پیشنهاد ضمیمه ماده می شود ( آقای آقاسید یعقوب (اجازه) )


آقاسید یعقوب – بنده میخواستم عرض کنم که با پیش نهاد آقای داور در اصل مجازات موافقم لیکن در کمیت و کیفیت مجازات آن بنده حرف دارم واز آقای مخبر تقاضا کردم که این ماده را برگردانند بکمیسیون . چون دولت قبول کرد وآقای مخبر هم قبول کردند و در مجلس این رأی داده می شود . بنابراین تقاضا میکنم که این ماده برگردد بکمیسیون و کمیسیون وارد شود در کمیت و کیفیت این مجازات که در کیفیتش مزاکره شود بعد بمجلس پیشنهاد کنند .


مخبر- بالاخره برمی گردد بکمیسیون برای این که در آن دقت بشود ولی مقصودم این است که یک مجازاتی در این ماده باشد بنابراین برمی گردد بکمیسیون ودر پیشنهاد آقای داور دقت می شود و پس از آنکه این قسمت اضافه مجدداً بمجلس میآید . نایب رئیس – دو فقره پیش نهاد دیگر هم رسیده است قرائت میشود و تکلیفش معلوم میشود . (بشرح ذیل قرائت شد)


پیش نهاد آقای مساوات – بنده پیشنهاد می کنم عبارت ذیل این ماده اینطور نوشته شود بتصدیق بلدیه و در محل هایی که بلدیه نیست بتصدیق دولت رسانیده و علامت رسمی روی آن نقش میشود


پیشنهاد آقای حاج میرزا عبدالوهاب – بنده پیشنهاد می کنم تبصره ذیل بماده ۳ اضافه شود . تبصره – دولت مکلف است اوزان و مقادیری که تهیه میکند هرچه تمام شد بعلاوه یک ده یک بمردم بفروشد . پیشنهاد شاهزاده محمد ولی میرزا – بنده پیشنهاد می کنم پس از سه سال جزا درباره متخلف اجرا شود و آنهم جزای نقدی باشد . نایب رئیس – ماده چون برمی گردد به کمیسیون پیش نهاد ها هم می رود به کمیسیون سه فقره پیش نهاد راجع بختم جلسه رسیده است اگر اجازه می دهید جلسه را ختم کنیم.


بعضی از نمایندگان – صحیح است . نایب رئیس – جلسه آتیه روز سه شنبه سه ساعت قبل از ظهر دستور بقیه مذاکره در لایحه اوزان و مقادیر . آقای عراقی (اجازه)


حاج آقا اسماعیل عراقی – بنده چند فقره سؤال کرده ام از دولت وقریب چهار ماده است که برای جواب حاضر نشده است استدعا میکنم بدولت تذکر داده شود که برای جواب سؤال بنده و سایر آقایان ( مخصوصاً از وزیر مالیه سؤال شده است ) حاضر شوند که ما هم نزد موکلین خودمان خجل نباشیم . زیرا هرچه سؤال می کنم دولت ابداً اعتنا نمی کند استدعا میکنم تذکر داده شود که برای جواب سؤالات حاضر نشوند . نایب رئیس – آقای دست غیب (اجازه)


دست غیب – در مرتبه دوم خواستم عرض کنم که لایحه پوست بره یعنی الغاء قانون صدور پوست بره جزء دستور شود . نایب رئیس – چون عده برای رأی گیری کافی نیست می ماند برای جلسه دیگر .

(مجلس یک ساعت بعد از ظهر ختم شد )

نایب رئیس مجلس شورای ملی – سهام السلطان بیات

منشی – علی اقبال الممالک .

منشی – معظم السلطان