مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ بهمن ۱۳۲۷ نشست ۱۳۷

از مشروطه
نسخهٔ تاریخ ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۴۴ توسط Bellavista (گفتگو | مشارکت‌ها) (اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح سجاوندی، اصلاح ارقام)
پرش به ناوبری پرش به جستجو
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پانزدهم

قوانین برنامه‌های عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۵ بهمن ۱۳۲۷ نشست ۱۳۷

روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران

شامل: متن قوانین - تصویب‌نامه‌ها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آیین‌نامه‌ها - بخش‌نامه‌ها - آگهی‌های رسمی

شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶

سال چهارم

شماره

مدیر سید محمد هاشمی

شنبه ماه ۱۳۲۷

دوره پانزدهم قانونگذاری

شماره مسلسل

مذاکرات مجلس شورای ملی

جلسه ۱۳۷

صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سه شنبه پنجم بهمن ماه ۱۳۲۷

مجلس یکساعت وپنج دقیقه قبل از ظهر بریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید

- قرائت صورت مجلس

قرائت صورت مجلس صورت

مجلس جلسه قبل را آقای فولادوند منشی بشرح زیر قرائت نمودند چهل دقیقه بظهر روز یکشنبه سوم بهمن مجلس بریاست آقای رضا حکمت تشکیل و صورت جلسه پیش قرائت گردید

اسامی غائبین جلسه جلسه گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده‌است

غائبین بااجازه - آقایان: آشتیانی زاده - حسن اکبر – عامری – اورنگ - دکتر معظمی - علی اقبال - عبدالرحمن فرامرزی حسین وکیل – صاحبدویوانی - باتمانقلیچ

غائبین بی اجازه - آقایان: بیات - دکتر بقائی – تولیت - سلطانی - اخوان - منصف - ابوالقاسم بهبهانی - ابوالحسن رضوی آصف ناصری - بهار - یمین اسفندیاری - قهرمان

دیرآمدگان با اجازه - آقایان: دکتر طبا - دکتر آشتیانی - مسعود ثابتی

دیر آمدگان بی اجازه - آقایان: دکتر اعتبار - نراقی - آقاخان - محمد علی مسعودی – خسرو هدایت - امیر تیمور - شهاب خسروانی – دکتر مصباح زاده - دکتر امینی - مشایخی - علی وکیلی - گلبادی

آقای مکی در تعقیب بیانات جلسه پیش راجع به امیر کبیر تقاضا نمودند که از طرف دولت وسائل یادبود رسمی فراهم شود و یکی از خیابانهای بزرگ پایتخت نیز بنام امیر کبیر اختصاص یابد.

آقای حائری زاده نامه‌ئی که راجع به انقضاء مدت امتیاز بانک شاهی وسیله ایشان بمجلس شورای ملی نگاشته شده بود تقدیم داشتند.

آقای عباس اسکندری راجع به پیش آمد روز شنبه در محوطه مجلس نسبت بآقای مهندس رضوی اظهار تاسف نمودند و از اقدامات ریاست مجلس در تعقیب مرتکب سپاسگزاری کردند سپس دنباله بیانات جلسه پیش بموضوع جنگ ۱۹۱۴ اشاره نموده گفتند پیشامد آن برای ملت ایران اسباب خوشوقتی بود که حکومت تزارها فروریخت و انقلاب اکتبر قیودی که بدست و پای ملت ایران پیچیده بود از بین برد همچنین پیش آمد جنگ اخیر موجب شد که مشروطیت تعطیل شده بعد از کودتا تجدید شود و بعد با اشاره بنظامنامه جدید و تحدید مدت نطق نمایندگان گفتند چنین تشخیص داده شده‌است که بساط امروز ما مانع منافع دیگران است و بدینوسیله ممکن است عملا قانونگذاری تعطیل شود در اینجا آقای اسکندری بسیاست عمومی دولت اشاره کرده گفتند دولتهائی بوجود میایند که امتحان خود را مکرر داده‌اند و در طی چهل سال آزموده‌ایم که تغییر لباس و صندلی و اسم تشکیلات ناقص مملکت را اصلاح نکرده و هیچیک از برنامه ی دولتها صورت عمل بخود نگرفته‌است و ضمن تشریح سیاست عمومی دولت بساختمانهای مجلل و گرانقیمت بانک ملی و پیشنهاد نشر دویست میلیون اسکناس بدون تصمیم و توافق قبل دولت همچنین بنای کاخ دادگستری که ارکان اساسی آن ناقص است و عدالتی در آن نیست اشاره و اظهار عقیده نمودند که موقعیت جغرافیائی ما حکم می‌کند برای اصلاح وضع مملکت سیاست موازنه را با احترام متقابل رعایت کنیم چه گفته‌اند میانه رو که گذرگاه عاقبت تنگ است و در این کشمکش جهانی و وضع آشفته دنیا با رعایت استقلال سیاسی و اقتصادی کشور و حسن تفاهم کامل با نخست وزیر فعلی اتحاد جماهیر شوروی قضایای معوقه بین دو کشور حل وعقد شود و بین اصول سرمایه داری و رژیم شوروی ما وضعیت خود را حفظ کنیم سپس در موضوع نفت بکتاب جنگ مخفی برای نفت و قتل ماژور ایمبری در ایران و کشمکش‌های گوناگون دیگر در سایر نقاط اشاره نموده گفتند بهر صورت ما باید قیمت واقعی نفت خودمان را دریافت کنیم و دراین مورد محض استناد بمواد قرارداد نفت از اینکه موارد نقض و ابطال آن را نشان دهند بنطق آقای تقی زاده در جلسه پنجشنبه دهم آذر ۱۳۱۲ اشاره و قسمتی از آن را قرائت نموده گفتند امتیاز قدیم لغو شد ولی امتیاز جدیدی وجود ندارد زیرا مجلسی که باید آن را تصویب کند در آنموقع تعطیل بود آقای دکتر طبا با تقدیم پیشنهاد تنفس از پیش آمد روز قبل نسبت بآقای مهندس رضوی اظهار تاسف نمودند و آقای رئیس بیان داشتند که این حادثه باعث تاثر عموم نمایندگان محترم بوده و بمحض وصول گزارش سرهنگ برخوردار توقیف شده و امروز با پرونده امر بدادستانی تسلیم گردیده‌است که تعقیب و مجازات شود آقای عباس اسکندری در تشریح موارد نقض قرارداد و تضییع حقوق ایران بمندرجات لندن نیوز اشاره نموده گفتند چون نوشته‌اند سه میلیون لیره برای انجام این قرار داد داده‌اند خود دلیل مخدوش بودن آنست بالاخص که بیک دولت خارجی در ایران نمی‌توان امتیازداد ملت ایران راضی نیست آقای نخست وزیر هم راضی نباشند سپس با اشاره بمواد ۱۱ و ۲۱ و۲۲ و۲۶ و ۱۵ و ۱۶ و۱۷ شرحی ایراد نموده در قسمت کارگران نیز گفتند آنها هم مانند حیوانات در لانه هائی مسکن کرده‌اند بعد روصف احوال فرماسونها و تشکیلات وعملیات آنها در هند و ایران وارد صحبت شدند یکساعت بعد از ظهر مجلس خاتمه یافت و بصبح روز سه شنبه موکول گردید

رئیس - نسبت بصورت مجلس نظری نیست اظهاری نشد بعدا تصویب می‌شود

قرائت نامه تقدیمی آقای حائری زاده بامضای عده زیادی از افراد راجع بانقضای مدت امتیاز بانک شاهی

۲- قرائت نامه تقدیمی آقای حائری زاده بامضای عده زیادی از افراد راجع بانقضای مدت امتیاز بانک شاهی

رئیس - برطبق ماده ۱۰۴ آقای حائری زاده یک مطلبی را باطلاع مجلس می‌خواهند برسانند نامه ایست برطبق ماده ۱۰۴ فقط قرائت می‌شود برای اطلاع آقایان بشرح زیر قرائت گردید:

سی ام اذر ماه ۱۳۲۷ ساحت مقدس مجلس شورایملی
شصت سال قبل زمانی که ظلمت استبداد سراسرکشور ما را فراگرفته و پدران ما درتعیین سرنوشت خود و کشور خود کمترین سهمی نداشتند هنگامیکه ملل استعمارطلب بیگانه میهن عزیز ما را میدان تاخت و تاز سیاستهای شوم و زیان آور خود قرار داده هرروز بنوعی و به بهانه‌ای در امور داخلی ما مداخله می‌نمودند و زمامداران نالایق و فاسد ما با پیروی از سیاست تسلیم و مدارا در میدان سیاست بین المللی هر روز از سنگری بسنگر دیگر عقب نشینی می‌کردند وبالاخره موقعیکه پادشاهی عیاش و فاسد و بی اعتنا بمصالح ملک و ملت در ایران حکومت می‌کرد امتیازی برای مدت شصت سال بیکی از اتباع انگلستان بنام بارون ژولیوس دورویتر داده شده که حتی بتصدیق نویسندگان انگلستان بدان وسیله سند رقیت و بردگی ایرانیان بامضاء رسید از این امتیاز بانک شاهنشاهی بوجود آمد و این موسسه بیگانه برای مدت چهل و دو سال برخلاف هر اصل و منطق مالی و اقتصادی انحصار صدور اسکناس را در این کشور در دست داشت تا اینکه بالاخره این حق در سال ۱۳۰۹ با پرداخت دویست هزار لیره انگلیسی از ان منتزع و ببانک ملی ایران واگذار شد فجایعی که این بانک در مدت شصت سال در این کشور مرتکب شده منافع سرشاری که این موسسه بیگانه در این مدت از کشور فقیر ما خارج ساخته دخالتهائی که این بنگاه صرافی در امور اقتصادی سیاسی و اجتماعی ما نموده و زیانهائی که این عامل اجرای سیاست خارجی بکاخ آزادی و استقلال ملت ایران وارد آورده هر یک داستانی دارد که کم و بیش بر افراد روشنفکر و میهن پرست ایران اشکار و مبرهن می‌باشد پس از شصت سال عمل در ایران اکنون عمر این امتیاز شوم بسر آمده و این بانک باید طبق مواد امتیازنامه کلیه موسسات خود ر ابرچیده و استقلال پولی و اقتصادی را که مدت شصت سال از ملت ایران سلب نموده بار دیگر بملت ایران باز گرداند امروز بیش از هر روز وجود این بانک استقلال پولی و اقتصادی ما را مورد تهدید قرار می‌دهد بطوریکه با وجود این موسسه خارجی در ایران استقلال پولی ومال معنی ندارد وجود بانک شاهنشاهی درمیدان اقتصادیات ایران با اختیارات کنونی به پادگان نظامی خارجی می‌ماند که هر آن می‌تواند استقلال اقتصادی ما را از درون کشور مورد تهدید قرار دهدباوجود بانک شاهنشاهی درایران بانک ملی ایران نمی‌تواند بربازار پول وسرمایه ایران تسلط داشته برنامه‌های اصلاحی عمرانی واقتصادی را بنحو اتم و اکمل بمورد اجراءگذارد بانک شاهنشاهی مدعی است که اکنون که عمر امتیاز ان بسر آمده می‌تواند مانند موسسات بازرگانی بیگانه در مملکت ما بفعالیت‌های خودادامه داده ومانند بنگاههای خارجی تابع قوانین کلی کشور باشد درصورتیکه بانک خود بهتر از هرکس میداند که هیچ کشوری بانکها با موسسات عادی بازرگانی در یک ردیف قرار نگرفته و در کشورهای آزاد و مستقل بانکهای بیگانه تابع قوانینی می‌باشند که فعالیت آنها را فوق العاده محدود می‌سازد در مملکتی که افراد آن خواهان استقلال پولی و اقتصادی می‌باشند هرگز ببانکهای بیگانه اجازه داده نمی‌شود که در شهرهای مختلف آن کشور شعبات جداگانه بوجود آورده به قبول سپرده از اشخاص اعطای وام ببازرگانان وصنعتگران و دخول در معاملات ارزی پرداخته و بدینوسیله تسلط بانک مرکزی را بر بازار پول و سرمایه ان مملکت ضعیف و بلااثر گردانند در انگلستان در امریکا در فرانسه و بالاخره درهیچ کشور آزارد و مستقلی بانکهای بیگانه نمی‌توانند بااختیارات کنونی بانک شاهنشاهی بعمل پردازند تاکنون ملت ایران بعلت اعطای امتیاز شصت ساله دردوره تاریک استبداد محکوم به تحمل مداخلات نامشورع این بانک درامور داخلی اقتصادی وبازرگانی مملکت خودبود لیکن اکنونکه عمر این امتیاز بسر آمده هیچ دلیل اقتصادی و منطقی وجود ندارد که ما در برابر اقدامات و تهدیدات این بانک خاموش نشسته وبرخلاف کلیه کشورهای آزاد و مستقل دنیا باین بانک بیگانه آزادی عمل دهیم وظیفه بانک شاهنشاهی باید فقط و فقط تسهیل امور بازرگانی مابین ایران و انگلستان باشد و بس این بانک باید از قبول سپرده بطور کلی اعطای وام داشتن شعبات در شهرهای ایران و خرید و فروش ارزهای خارجی مانند کلیه کشورهای دنیا محروم گردد بعقیده ما چون بانک ملی ایران برخلاف بانک‌های مرکزی امریکا و انگلستان هنوز در مراحل صباوت بسر می‌برد و نیازمند تقویت می‌باشد باید بطور کلی از عمل بانکهای بیگانه در ایران جلوگیری نموده در هر کشوری برای حفظ صنایع و موسسات ملی و قوانین مخصوصی وضع و مورد اجرا گذارده می‌شود عوارض سنگین گمرکی و گاه منع ورود کالاهای بیگانه وسائل لازم جهة وصول باین هدف مقدس ملی می‌باشند دلیل ندارد که بانکها که در اقتصاد مملکت عهده دار مهم ترین و حساسترین نقشها می‌باشند از این روش کلی مستثنی باشند آقایان نمایندگان امروز که عمر امتیاز بانک شاهنشاهی بسرآمده و ملت ایران فرصت مناسبی جهة بدست‌آوردن استقلال پولی و اقتصادی خود بدست آورده‌است ما بنام ملت ایران توجه شما را به مسئولیت و وظیفه‌ای که بعهده دارید معطوف داشته و انتظار داریم که برای حفظ استقلال پولی و اقتصادی ایران بتصویب قانون لازم جهة محدود ساختن عملیات بانکهای بیگانه در ایران بپردازید امروز روز عمل و کوشش شما است کاری نکنید که نام شما در تاریخ ایران بخیانت بی ارادگی و عدم توجه بمصالح ملک و ملت ثبت شود ما از نقطه نظر لزوم تقویت بانک ملی ایران معتقدیم م که بانکهای بیگانه باید در ایران طبق قانون معین و مشخصی عمل نمایند و با آنها باید بهمان طریقی عمل شود که کشورهای دیگر با بانکهای بیگانه رفتار می‌نمایند یعنی این بانکها باید حداقل از قبول سپرده اعطای وام در ایران افتتاح شعبات در شهرهای کشور خرید و فروش ارزهای خارجی محروم گردند.

فولادوند - بامضای جمع زیادی دهقان چند تایش را بخوانید (فولادوند - یکی نیست صد تا بیشتر است امضاء آقای نریمان یک امضاء اول هست که من نمی‌توانم بخوانم دانشپور- دکتر محمود کیهان - دکتر جزائری - هدی - کامکار - مهندس رفعتی

رئیس - خوب امضای خیلی زایدی است یک عده از آقایان تقاضای نطق قبل از دستور کرده‌اند بعضی از نمایندگان دستور دستور دهقان بسیار جالب توجه‌است

رئیس - موافق هستند آقایان جمعی از نمایندگان یر آقا دستور دستور بسیار خوب آقای عباس اسکندری بفرمایید

بقیه استیضاح آقای عباس اسکندری

۳ - بقیه استیضاح آقای عباس اسکندری

عباس اسکندری - بنده قبل از شروع بدنباله استیضاح خودم لازم میدانم بدون اینکه اسمی یک اشخاصی راببرم که از من تقدیر و تشویق نموده‌اند از همه انها سپاسگذاری کنم ولی البته در قسمت جناب آقای دکتر مصدق مجبور هستم که بعرض مجلس شورای ملی برسانم و تشویقی که از بنده کردند از ایشان تشکر بکنم ایشان ببنده اینطور فرمودند که در موضوع ائین نامه من مشروطیت ایران را از خطر نجات دادم و همچنین با اظهار علاقه فرمودند این موضوعی که با این فداکاری تعقیب می‌شود بستگی بحیات ملت ایران دارد نمایندگان صحیح است و بنده هم امیدوار هستم مردم نه نسبت بمن بلکه باید نسبت به آقای دکتر مصدق قدردانی و تشویق بکنند و ایشان امروز پیشوای آزادی این مملکت اند و منهم آنچه که می‌گویم در حساب این استاد است مکی بهمین مناسبت ایشان در خانه شان نشسته‌اند و خانه نشینند در مجلس چهاردهم آنچه که ایشان از دستشان برآمد مجاهده کردند (مکی - صحیح است) و خدمات ایشان منظور ملت ایران هست و بنده هم خوشنودم که این سنگر بالاخره یک پاسبان دارد و من امیدوارم هستم که همه نمایندگان پاسبان سنگر آزادی و حقوق ملت ایران باشند (مکی -انشاء الله) درعین حال منازع کسالتی که آقای نخست وزیر دارند می‌بینم که به آقایان وزراتشان هم سرایت کرده‌است و جاهای آنها هم خالی است خیلی اظهار تاسف می‌کنم نگرانی بنده اینست که اگر امروز گفتار من تمام نشد یکدفعه می‌بینید که همه آقایان ناخوش می‌شوند و بنده میل دارم که امروز استیضاح را تمام بکنم چون به بد آقایان راضی نیستم و میل دارم اقلا این چند نفر صحیح و سالم بمانند (خنده نمایندگان) وضعیت بنده آقایان نمایندگان مثل همه آنهائی است که علاقه و میل دارند اگر از دستشان برآید یک خدمتی بکنند با یک مختصر تفاوت و این تفاوت را در این دوبیتی که مربوط بسخن پرداز شیرین شیرازی ما حافظ و جلال الدین رومی است عرض می‌کنم و این مختصر تفاوت را دارد در یکی از عزل‌های حافظ که البته توی خانه همه هست و همه دیده‌اند حافظ می‌گوید که الا یاایها الساقی ادر کاساوناولها که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها یعنی وارد شد بآن مرحله ی عشقی که داشت یعنی عشق وحدت یا هر چه شما تفسیر کنید ولی بعد دید عشق کار مشگل است عقب رفت ولی جلال الدین رومی می‌گوید عشق از اول سرکش و خونی بود تاگریزد هر که بیرونی بود بنده میدانم نتیجه آنچه که می‌گویم باعلم بتمام آن عواقبی که دارد تعقیب می‌کنم این را و مشکلی هم برایم نیست و عقب هم نمی‌روم زندگی برای همین خوبست که آدم وظیفه خودش را انجا م بدهد مذاکراتی که در جلسه قبل ما کردیم دلائل بر رد قرارداد تمدیدی و تحمیلی بود از نظر حقوقی و بعد دلائلی راکه در خود قرار داد بود ذکر می‌کردم بمناسبتی مجبور شدم که تذکر بدهم تشکیلات وسیعی را که امپراطوری انگلستان در دنیا دارد و یکی از آنها هم برای کارهائی که در خاورمیانه و مخصوصا ایران داشته‌است و بکار انداخته در یک قرن اخیر بلکه یک قرن ونیم اخیر صحبت می‌کردم واورا جمع بفراماسون بود البته دلایلی که برای رد قرار داد درداخل قرارداد است بواسطه توضیح این مقال معوق ومتوقف مانده که بعدا باطلاع آقایان خواهم رساند تندنویسی مجلس هم بایستی دقت بکند که تاریخها ومطالبی که گفته می‌شود آنها را اشتباه نکند از برای اینکه یک وقتی صحبت عادی می‌کنیم این صحبت معمول اگر اشتباه بشود اهمیت ندارد اما یک صحبتهائی که ارتباط تاریخی دارد وقتی که اشتباه شد هم برای مجلس شورای ملی خوب نیست هم برای گوینده گفته می‌شود که یک چیزی همینطوری بی مطالعه گفته اینطور گفتم که درتاریخ ۱۷۲۷ اداره کشور گشائی انگلستان بنام فراماسیون در پشت سر کمپانی هند شرقی وارد هندوستان شد در ۱۷۲۷ در کلکته و اکرا ۲۷ لژ و در بمبئی هشت لژ در ۱۷۲۸ ودر ۱۷۵۲ درمدرس ۲۰ لژ تاسیس گردید قدم اولی را که این برادر ان طریقت درقرون وسطی پیش می‌گرفتند برای این بود که واقعا بمردم کمک بکنند امادراین زمام خواستند درطبقات عالیه هندوستان درپیش راجه‌ها مهاراجه‌ها بنام فراماسون اقدامات سیاسی را موفق شوند وآنها را بنوع دوستی تشویق کردند در نتیجه در ۱۷۵۲ آن آخرین قسمتی را که توانستند انجام دادند و از پشت سر این مردمان خیر و نیکوکار سایه مهیب وشیطان مستعمراتی انگلستان پدیدار شد و هندوستان برای یک قرن ونیم متجاوز در چنگال آنها بود که خوشبختانه روزگار جدید یک آثار و اماراتی نشان می‌دهد که شاید دست از گریبان آنها بردارند در ۱۸۰۰ همین کمپانی کمپانی فراماسون و کمپانی هند این دو تا را باید همه جا با هم متزادف بدانیم و یک معنی دارد اینها بایران آمدند در تهران و در اصفهان سه لژ تشکیل دادند چنانکه گفتیم ایران بواسطه موقعیت جغرافیانی و وضعیتی که دربار آن زمان داشت زیاد زمین حاصلخیزی نبود محصولی نگرفت در زمان سلطنت ناصرالدین شاه یکقدری وسیعتر شد باز جلوگیری شد تا اینکه منتهی شد به ۱۹۰۴ قبل از مشروطیت ایران در این اوان ودر مشروطیت ایران توسعه زیادی پیدا کردقبلا باید بفهمیم که فراماسون چه چیز است اینها یک اصولی را تبعیبت می‌کنند وباهم بستگی وصداقت وتعهدی دارند که مطالبی که هست از هم پنهان نکنند ودر هرکجای دنیا هستند تبعیت بکنند از رئیس خودشان مطابق علائمی که دارند هر کس و اهل هر کشوری باشند فرق نمی‌کند در هر کشوری هم که آنها هم وارد شدند انها از متنفذین درباریها رجال کشور راعضویت دادند چون کار داشتند (مکی - حقوق هم می‌گیرند) اینها سه درجه دارند شاگرد یکی رفیق ویکی استاد استاد غالبا می‌تواند پیشوا و رهبر باشد و یکدرجاتی هم پیدا می‌کند و بالاخره مرشد بزرگ موسوم به روشنائی لومیر است تشریفاتشان را کاری نداریم و زیاد مفصل است بچه طریق میایند چه جور قسم می‌خورند که وفادار باشند و بد نکنند و مطیع رئیس و اصول خود باشند و آنچه از شهر پاک بقول خودشان میگویند مدینه طیبه از آنجا بآنها الهام می‌شود و آنچه دستور از آنجا بهشان داده بشود مکلفند که اجرا بکنند شما ایرانی هستید شماهندی هستید شما هرچه که هستید مجبور هستید ان مردمی که دراسترالیا درهندستان درفرانسه هستند وجزو فراماسیون می‌باشند او را نزدیکتر بدانید از هموطن خودتان و اگر بشما از بالاتر دستور دادند مجبورید دستور او را اطاعت بکنید اگر چه مخالف با قوانین شما باشد اگر آنهائیکه هستند و من می‌گویم تکذیب کردند قبول می‌کنم که بگویند ما تعهداتیکه داریم اجبار نداریم که اجراءبکنیم آقایان نمایندگان وطن آنها فراماسون است و تبعیت انها از فراماسون است هیچ چیز دیگر درمقابل آنها رادع و مانع نیست هرچه هست آنست فراماسونی که بایران آمد همانطور که در زمان قدرت انگلستان مستقیما از لندن باینجا مراجعه نمیشدوهندوستان همیشه د راین کار دخالت می‌کرد و کتابی که اسناد دولتی انگلیس را منتشر کرده و بنده دارم بشما نشان می‌دهم معلوم می‌دارد که همیشه وزیر خارجه انگلیس مراجعه می‌کند بنایب السلطنه هند که در این موضوع شما چه میگویید اوهم جواب می‌دهد و نظر موافق و مخالف خود را می‌گوید و همیشه مامورینی که در هندوستان بوده‌اند مستقیما نظر می‌دهند فراماسونی هم که درایران آمد این فراماسون شعبه هند بود و مستقیم نبود (رحیمیان - ممکن است چند نفر از فراماسونهای ایران را اسم ببرید] (مکی - وزرای سابق واسبق آقایان نمایندگان) اصولا من با افکار و عقاید مردم کاری ندارم بعقیده من هر کسی آزاد است هر قسم فکری بخواهد بکند ما در قرنی زندگی نمی‌کنیم که عقاید و افکار مردم را بخواهیم سانسور بکنمی اعمال مردم مورد تعقیب ما است (یکی از نمایندگان - صحیح است) والا هر کسی هر فکری دارد می‌تواند فکر خودش را پیروی بکند و ما هم طبق منشور ملل متفق طرفدار این عقیده هستیم مردم آزادند و بهر قبله ئی می‌خواهند نماز بخوانند ولی اعمال آنها موردنظر ماست بنده عقیده شخصی ام اینست که کسانیکه در کشور ایران بستگی و تعهدی با هر دولت خارجی و با هر مردمی مطابق این اصول داشته باشند آنها نباید متصدی امور شوند عده ئی از نمایندگان صحیح است آنها در ایران در برابر لژ بزرگ انگلستان و در برابر لژهای سن ژان اسکاتلند زانو می‌زنند و هرچه آنها بگویند عمل می‌کنند و اداره‌ای که در مقام خودش درکشور خودش مورد تمجید وتحسین جهانیان است یعنی اینتلیجنت سرویس انگلستان اداره کننده لژهای انگلستان است من مکرر گفته‌ام که ما راجع بمملکت خودمان صحبت می‌کنیم مردمی که انگلیسی هستند مردمی که برای بقاء و عظمت کشور خودشان سعی می‌کنند و زحمت می‌کشند انها مورد تمجید منند ومن همیشه ارزودارم که دراین شکور هم مردمی باشند که بتوانند همان نوع خدمات را برای کشور خودشان بکنند (حاذقی - خوشبختانه ما افراد وطن پرست زیاد داریم که برای وطن شان خدمت می‌کنند) بنده چون میل دارم که سعی بکنم امروز استیضاح راتمام بکنم ونمیخواهم که بجملات معترضه جواب بدهم ولی این نکته را باید فهمید در صورتیکه ما اینقدر مردم وطن پرست داریم اینقدر مردم خوب داریم همه هم حسن نیت دارند پس می‌خواهیم ببینیم وضع مردم کشور ما چرا باین بدیست می‌خواهم ببینم مسولش کیست (عده‌ای از نمایندگان - صحیح است صحیح است) حالا خواهید فرمود که خدا خواست اداره کننده‌ها آنها هستند ادمهای خوب هم که هستند همه هم که وطن پرستند خوب پس چرا اینطور است مملکت (مکی - مملکت هم که امن وامان است توی مجلس وکیل را می‌زنند مملکت امن وامانست راحت بخوابید مردم تهران یکجائی که مصون از تعرض است وکیل را می‌زنند) مرشد فراماسون برای آقای حکیم الملک است وآقای نجم الملک هم که اخیرا برتبه استادی رسیده‌اند ایشان هم هستند و تمام کسانی که با ایشان کار کنند و با هم همکاری می‌کنند اسامی همه را میدانم محتاج بذکر نیست مگر اینکه خودشان بردارند در روزنامه اعلان کنند که بنده نیستم جزو فراماسون و تشکیلاتی ندارم و یا با آن مخالفت دارم اگر اینکار را کردند خوب این بحث جداگانه‌است و بنده انوقت با دلائلی که دارم بعرض آقایان میرسانم و اگر اینکار را نکردند با این دلائل کتبی که من دارم آئین نامه و نظامنامه فراماسونها بنده بملت ایران توصیه می‌کنم از تمام آنها احتراز بکنند (اکثر نمایندگان - صحیح است) من می‌شناسم اشخاص دیگری را که از نظر رعایت ادب میل ندارم حتی اسمشان را ببرم از برای این که میگویند که غرض‌رانی می‌کند نه وقتی که بنده در ایران نبودم اطلاع پیداکردم و در روزنامه‌های قاهره خواندم که متفقین در ایران یعنی مداخله در امور ایران آقای حکیمی که آن موقع نخست وزیر بودند ایشان قبول می‌کنند و همین آقای نجم الملک وزیر خارجه بود و داخل مذاکره شدند و اگر مصدق‌السلطنه نبود در آنموقع و یکعده مردم ازادیخواه در آن زمان نبودند یکدفعه دیگر بطور مار سیاسی این مملکت نوار سیاه بسته بودند (حاذق – باین طور نبود آقا ایشان جرو مردم وطن پرست این کشور است) (امامی - مرد باشرفی است باید خودشان تکذیب بکنند) آقای امامی که جزء فراماسون هستند یا نیستند اگر هستند تابع این مقرراتند و اگر نیستند اعلان بکنند در فراماسون کسی که این انگشت چپش را برمیگرداند وعلامت می‌دهد رئیس اوست و بایستی تبعیت بکنند از اونگویید نیستند مرا وادار نکنید که از ادب خارج شوم (امامی اهری - شما نسبت می‌دهید دلائل راهم باید اقامه کنید) دلائل را الان می‌گویم ایا موضوع نظارت بین المتفقین را در حکومت ایشان کسی هست بتواند تکذیب کند

رئیس - این موضوع طبق ماده ۱۱۰ از موضوع خارج است

دهقان - وقتی که شما یک کسی را متهم می‌کنید دلائلش راهم بگویید باید ماهم بشناسیم والا همینطور رجال مملکت را بدنام کردن که مصلحت نیست بگویید (خنده ممتد نمایندگان) دلائلش را هم بگویید من علاقه باین موضوع دارم

رئیس - ساکت باشید آقایان مخبرین جراید مواظب باشند که نظم مجلس را رعایت بکنند آقای اسکندری خواهش می‌کنم ماده ۱۱۰ همانطور که ذکر شده ناطق نباید از موضوع خارج شود اینرا رعایت بکنید این بیانات اصولا مربوط بکار نفت نیست

اسکندری - بنده باید بگویم که چرا این قرارداد مردود است باید بگویم که چرا اینطور قراردادها بسته می‌شود باید بگویم متصدیان اموری که این کار را کردند چرا کردند اینها جزء دلائل است حالا آقایان میل دارید که گفته بشود یا میل ندارید مختارید بدون دلیل همینطوری که قبول نمی‌کنید می بینید این اشخاصی که در اینجا هستند لجاج می‌کنند وای باینکه من دلیلش را نگویم ازاین روشنتر چیست که ۱۲۰۰ میلیون تومان دارائی این مملکت را همینطور یکسره در سال می‌دهند به بیگانگان و این مردم گرسنه وبرهنه را آقا آخرین لباس و شلوارشان را ازشان می‌گیرید باسم مالیات این را می‌بینید و حرف نمی‌زنید اما در برابر وقتی که من می‌گویم شما میگویید دلیل بیاورید چه دلیلی بالاتر ازاین اعمال که می‌بینید دلیل می‌خواهید ائین نامه و نظامنامه فراماسون است در صفحه ۷۶۸ دائرةالمعارف فرانسه جلد هشتم در کتابخانه مجلس بفرستید بیاورید بشما نشان بدهم دلیل همین آئین نامه‌است آنوقت دگر این جا اشخاصی خستند بحرف خودشان قبول دارم نجم الملک بگوید نیستم جزو فراماسیون (فولادوند - نجم الملک از رجال باشرف است) هرکس درزمان تصدی وزارت خارجه اش یا متفقین وارد مذاکره شد برای نظارت بین المتفقین در ایران قدم برداشت وطن پرست نیست بعقیده بنده آدم درستی نیست میگویید پاکدامن است می‌گویم شما هم که میگویید درست نیستید (مکی - صحیح است) همین کارهاست که کار این مملکت را به اینجا رسانیده کسی که راجع بنظارت خارجی در ایران داخل مذاکره شده درست نیست شما مرا مجبور می‌کنید که بگویم این روزها یک میلیون لیره خرج کرده‌اند حالا خواهید گفت این مبلغ زیاد است برای این مردم نه زیاد نیست باید فهمید که در طول مدت ۴۵ سال چقدر می‌خواهند استفاده ببرند در سال چندین میلیون لیره دارائی این مملکت را می‌برند آنوقت می‌بینید که یک میلیون لیره برای چهل و پنج سال الان دارد مصرف می‌شود و میگویند بهر نفری ۲۰۰ هزار تومان می‌دهند ملتفت می‌شوید آنوقت معلوم می‌شود که زیاد نیست این یک میلیون لیره برای بنده و سرکار و دیگران ممکنست زیاد باشد ولی صد نفر را حساب کنید و باین صد نفر وقتی یک دویست هزار تومان بدهند می‌شود ۲۰ میلیون تومان و این ۲۰ میلیون تومان را حساب کنید کمتر از یک میلیون لیره می‌شود این را تقسیم می‌کنند و دارائی این مملکت را می‌برند بنده بشما تصریح می‌کنم که اینکار را دارند می‌کنند (فولادوند -موضوع استیضاح را بفرمایید) شما که با حوصله بودید آقا بنده راجع بمعایب و علل و بطلان قرارداد تحمیلی تمدیدی سال ۱۹۳۳ دلائلی اینجا باطلاع مجلس شورای ملی رسانیدم و دلیل قاطع بر فساد این قرارداد دارم و از جناب آقای تقی زاده خواهش می‌کنم پیشنهاد طرحی را که چند نفر از نمایندگان در این مجلس امضاءکرده‌اند برای اینکه این قرار داد وجود خارجی ندارد امضا بکنند آقای مکی کجا رفت خواهش می‌کنم آن طرح را ببرید خدمت آقای تقی زاده امضا بفرمایند و اگر امضا نمی‌کنند من تصدیق کتبی ایشان را دارم و میل ندارم بدون اجازه ایشان بخوانم اگر امضا نمی‌کنند بنده مجبور هستم آن را بخوانم که ایشان خودشان تصدیق کرده‌اند که این قرارداد فاسد است و بضرر کشور ایرانست (امامی اهری - این معنی دارد) بلی آقاجان معنی دارد بسیار معنی دارد آقا حیثیت و زندگی این مملکت را من نخواهم گذاشت از بین برود بسیار معنی دارد جواب اینست که یا امضا می‌کنند و یا امضا نمی‌کنند اگر امضا نکردند من سند را اینجا می‌خوانم شما خیال می‌کنید که من از اینجا صحیح و سالم و زنده پایین نخواهم آمد که بگذارم هرکس هر کاری دلش خواست بکند این طور نیست من بشما گفتم عشق از اول سرکش وخونی بود تا گریزد هرکه بیرونی بود این قرارداد قرارداد نیست (نمایندگان - صحیح است) (آزاد - این قرار داد لغواست) بنده همینطور بنشینم این را نگاه بکنم بنده ناخوش هستم که امروز با ۷ عشر تب اینجا آمدم و حالا هم مریض هستم نه آقای ساعد (دکتر اقبال - آقای ساعد مریض است) آقایان استیضاح را بگذارید تا آقای ساعد بیاید این قائم مقام‌الملک اینجا حاضر است سردار سپه رئیس الوزراء مقتدر را در ۱۷ محرم مدرس استیضاح کرد و وقتی خواست صحبت بکند او را ه افتاد و خواست برود با وزرایش برئیس مجلس گفتند آقای رئیس الوزراء می‌خواهد برود رئیس مجلس گفت رئیس الوزرائیکه جواب استبضاح را نمی‌دهد معلوم است که استعفا کرده و همانجا نشست ناخوشی هم حرف شد این آقای ممقانی هم ۲۶ درجه فشار خون دارد (دکتر اقبال - آقا ایشان تب دارند بستری هستند) البته آقا اینطور کارها تب می‌آورد میدانم تب می‌آورد (خنده ممتد نمایندگان) (باتمانقلیچ - شما حرفهای حسابی دارید اماسعی کنید ناحسابیش نکنید) آقایان نمایندگان مدت ۱۵ سال بدون اینکه تماس مستقیم با آقای تقی زاده داشته باشم مرید ایشان بودم و شبها خواب می‌دیدم که این شخص آمده‌است و من هم پشت سر اوجهاد می‌کنم شوخی نمی‌کنم جهاد بمعنای امروز یعنی دوندگی می‌کردم من هنوز اعلانهایش رادارم که برله او منتشر کرده‌ام من با پول خودم در موقعی که برای انتخابات مجلس زد و خورد شد و اوضاع هم طوری بود که بکسی اجازه نمی‌دادند ۶۰ تومان پول دادم به روزنامه ایران که این اعلان را چاپ بکند که پنج نفر برای این مملکت انتخاب بشوند و یکی ازاین اشخاص آقای تقی زاده بود و اگر موضوع این قرارداد نبود برای تمام آنچیزهائی که من مکرر گفته‌ام محملی قائل می‌شدم در این قسمت هم دو راه دارد چون در فساد این قرار داد هیچ صحبتی نیست یا بایستی مجبور باشند که در این صورت در مقام اختیار باید فورا بگویند که مجبور بودم آقا همان طور که درصحرای کربلا حر برگشت و گفت من تا اینجا با این سعد آمدم ودیگر نمی‌آیم (خنده ممتد نمایندگان) و آمد و رفت و ایستاد و کشته شد و بسیار مرد خوبی هم در تاریخ شد این از نوع زد و خوردها از ۱۳۰۰ سال قبل تا حالا شده‌است بدبختی این است که روی گندم ری و حکومت ری بوده قضایای آنجا هم راجع به همین سرزمین ری بود حالا هم راجع به نفت ری است بنده آقا دلم می‌خواهد که ایشان باور بکنند دلم می‌خواهد که این قلب شکسته من را ایشان ترمیم بکنند بیایند و دنبال ما را بگیرند همین عملی را که ما می‌کنیم بکنند من قول بشما می‌دهم تا هستیم از ایشان تبعیت کنیم برای اینکه من غرضی با کسی ندارم برعلیه کسی حرف نمی‌زنم فقط باید ایشان اگر مجبور بودند بگویند که این راهی که رفته‌اند غلط بود اگر غلط است عمل نکنند برای خودش اگر نیست فساد او بر من مسلم است ومن با اجازه خود ایشان که خود ایشان اینکار را فاسد میدانند من بعرض مجلس شورای ملی میرسانم حالا می‌گذارم تا آخر صحبت من و البته ایشان هم تجدید نظر بکنند بنده بسیار دلم می‌خواهد مردم در این مملکت کم هستند ما احتیاج به رجال داریم من میل ندارم کسی که در سنین کمال عمرش است من نسبت باو اسائه ادب بکنم و نه خارج از رویه صحبت بکنم خدمتی را که هیچکس نمی‌تواند بکند باید ایشان بیایند و بگویند که این قرارداد باطل است و غلط است و من هم پشت سر او و همه مجلس پشت سر او می‌رویم و با او همکاری می‌کنیم اما این حرف معنی ندارد و غیر از این راه دیگری ندارد این مملکت است با مملکت نمی‌شود شوخی کرد یکی از دلائل رد این قرارداد و الغای او قضیه ایست که اخیرا در بیرمانی اتفاق افتاد که دولت ما برطبق همین سندی که واقع شده‌است می‌تواند اتخاذ سند بکند و عمل بکند بیرمانی دو سال است که از زیر سلطه انگلستان اسما خارج شده و انشاء الله رسما خارج شده‌است زمامداران بیرمانی تمام منابع و تمام معادن را یکمرتبه ناسیونالیزه کردند ملی کردند ۱۵۰۰ میلیون لیره بیشتر دارائی انگلستان و اتباع انگلستان در بیرمانی است یکی از وکلای مجلس عوام، بیک تورن از وزیر خارجه سوال می‌کند مطابق اطلاعی که ما داریم دارائی اتباع انگلیس را در آنجا ملی کرده‌اند شما چه اقدامی کرده‌اید که این خسارت متوجه آنها نشود می‌گوید بلی ما اطلاع داریم در انجاهائی که ملی شده‌است بعضی جاها صد در صد و بعضی جاها اکثریت سهام هم متعلق باتباع انگلیسی است ولی ما نمی‌توانیم در امور داخلی کشورهای دیگر مداخله کنیم دولتی است تصمیم گرفته که این صنایع را ملی کند ما فقط می‌توانیم خسارت بطلبیم متاسفانه با اینکه روزهای اول حاضر بودند خسارت بدهند ولی حالا در موضوع خسارت هم حرف دارند ولی حالا در موضوع خسارت هم حرف دارند ولی حالا ما اقدام می‌کنیم این متن نطقی است که او کرده‌است و این جوابی است که او داده‌است حالا شما مردمی که اینجا نشسته‌اید بالاتر ازاین که خود وزیر خارجه می‌گوید معطل چه هستید آقایان معطل چه هستند درست فکر کنید عقب چه می‌گردید دست تان عقب کی دراز است اینک متن مذاکره مجلس انگلستان مستر بیک تورن پس از مراجعه به صحبت بوین راجع باصول دمکراسی و سوسیالیزم از وزیر خارجه سوال کرد آیا مستر بوین اطلاع دارد که در بیرمانی دولت فعلی آنجا می‌خواهد اصول سوسیالیزم را رواج دهد و کارخانجات و صنایع و شرکت‌های انگلیسی و آن قسمتی که انگلیسها در آن سهام دارند چه خواهد شد و سرنوشت آن چیست مستربوین جواب داد آنها کاملا تصمیم دارند که کارخانجات و صنایع را ملی کنند و با پرداخت خسارت صاحبان سهام موافقت کرده‌اند و در تمام بیانات خود این موضوع را همیشه گفته‌اند و سیاستی را که می‌خواهند تعقیب نمایند اعلام نموده‌اند و موسسات را هم تصرف نموده‌اند ولی در موضوع پرداخت خسارات اخیرا چنین مستفاد می‌شود که می‌خواهند آن را هم تغییر دهند من خیال می‌کنم که این مجلس هیچوقت نخواهد خواست که با دولت بیرمانی داخل مذاکره شویم و طبق مقررات منشور ملل متفق مواد خام در هر کشور متعلق بخودش می‌باشد در صورتیکه خسارات را بطریق صحیح و عادلانه بپردازند ما موافقت داریم ما مداخله در امور داخلی کشور دیگری نداریم این نطق بوین است در مجلس انگلستان می‌خواهم ببینم که دیگر جای عذری و مفری برای نمایندگان ما هست دولت ایران بلافاصله بایستی صنعت نفت را ملی کند و البته خساراتی هم اگر دولت انگلیس و کمپانی نفت جنوب دارد در این موضوع داخل مذاکره بشوند و حل بکنند من میدانم که هر کسی خانه‌ای دارد قرضی دارد زندگی دارد اینها را تمام من می‌فهمم ولی باید برای خاطر کشور از همه آنها بگذرد دو موضوعی را که از اول مجلس گفتم و تعقیب کردم و حالا هم تعقیب می‌کنم یکی موضوع بحرین بود و یکی موضوع نفت جنوب من تقریبا آنچه داشتم یعنی آنچه که دارائی من و بچه‌های من هست او را دو تا پانصد هزار تومان تعیین کردم جایزه برای کسانی که این قدم را بردارند و آن قسمت را بایران بازگشت بدهند و این ننگ را هم از سر ملت ایران بردارند (باتمانقلیج - چکش را مرقوم بفرمایید)

و برای این قسمت هم سند رسمی تهیه کرده‌ام آقای دکتر مصدق السلطنه و آقای بهاءالملک ام مرد نامی و آقای سیدابوالقاسم کاشانی هم وکالت تام الاختیار دارند کسانی که طبق ورقه منتشره در روزنامه‌ها این کار را می‌کنند بآنها این پول را بدهند من عقیده‌ام این است که این آقایان اگر تصور می‌کنند مورد تعقیب می‌شوند مورد بی‌مهری می‌شوند دچار زندگی بد می‌شوند این را تامین می‌کنم در حدودی که من می‌توانم بیش ازاین نمی‌توانم این کار را من کردم باکمال میل هم می‌کنم برای نیکنامی خودمان اینقدر دیگر راه کج و کوله نروید (باتمانقلیج - سندش کجاست) اینجا که بشما می‌گویم دیگر هیچ جائی بالاتر از این نیست این سند است که داده شده‌است هیچ جائی بالاتر از این نیست که در مجلس شورای ملی می‌گویم این سه نفر هم وکالت تام الاختیار دارند که آن کسی که این کار را می‌کند باو بدهند بیشتر از این نداشتم میدانم چیزی نیست در برابر مخارجی که دیگران می‌کنند ولی من همین را داشتم و اما اگر دولت انگلستان بخواهد در این حقوق حقه ما ایستادگی کند من بنطقی که مستر چرچیل در ادینبورگ در موقعی که مصدر کارنبود و چمبرلن رئیس حزب محافظه کار حکومت را در دست داشت بنطق خود او