مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۱ دی ۱۳۲۷ نشست ۱۳۲
مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پانزدهم | تصمیمهای مجلس | قوانین برنامههای عمرانی کشور مصوب مجلس شورای ملی |
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پانزدهم |
روزنامه رسمی کشور شاهنشاهی ایران
شامل: متن قوانین - تصویبنامهها - صورت مفصل مذاکرات مجلس شورای ملی - سوالات - اخبار رسمی - فرامین - انتصابات - آییننامهها - بخشنامهها - آگهیهای رسمی
شماره تلفن: ۵۴۴۸ - ۸۸۹۴ - ۸۸۹۵ - ۸۸۹۶
مدیر سید محمد هاشمی
مشروح مذاکرات مجلس ملی، دوره۱۵
جلسه: ۱۳۲
صورت مشروح مذاکرات مجلس روز سهشنبه بیست و یکم دی ماه ۱۳۲۷
فهرست مطالب:
۱- قرائت صورت مجلس
۲- بیانات قبل از دستور آقایان صدرزاده -مهندس رضوی- دکتر اعتبار- دکتر راجی- مامقانی- سزاوار
۳- بقیه سؤال آقای حائریزاده از آقای نخست وزیر
۴- موقع و دستور جلسه بعد - ختم جلسه
مجلس یک ساعت و ده دقیقه قبل از ظهر به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل گردید
۱- قرائت صورت مجلس
صورت مجلس جلسه قبل را آقای صدرزاده منشی به شرح زیر قرائت نمودند
یک ساعت به ظهر روز یکشنبه نوزدهم دی ماه مجلس به ریاست آقای رضا حکمت تشکیل و صورت جلسه پیش قرائت شد
اسامی غائبین جلسهی گذشته که ضمن صورت مجلس خوانده شده است
غائبین با اجازه آقایان ملک مدنی- حسن اکبر- پالیزی- سلطانی- رحیمیان- اورنگ- دکتر معظمی- گرگانی- اقبال- فرامرزی- رضوی- قهرمان شریفزاده.
غائیبین بیاجازه آقایان محمد حسین قشقایی- بیات- آشتیانیزاده -تولیت- کامل ماکویی- اخوان- منصف- ابوالقاسم بهبهانی- امیر تیمور-قوامی- آصف ناصری- بهار- یمین اسفندیاری- حسن مکرم- حاج امین صفا امامی.
دیر آمدگان بیاجازه آقایان عامری- زنگنه- معتمد دماوندی- نراقی- محمدعلی مسعودی- سزاوار- ثابتی- دهقان- شهاب خسروانی- خوئیلر هراتی- نیک پی- صاحب دیوانی- باتمانقلیج
آقای مهندس رضوی راجع به موضوع برده فروشی و آقای دکتر اعتبار راجع به ختم جلسه به عنوان تنفس تذکری دادند و صورت مجلس تصویب شد.
آقای دکتر عبده اظهار داشتند مطالبی راجع به سازمان ملل که به نمایندگی ایران در آن عضویت داشتهاند به عرض مجلس میرسانند از این قرار که مجمع عمومی سازمان ملل به شش کمیسیون تقسیم میشود و دستور کار سازمان ملل دراین کمیسونها مورد شور قرار میگیرد و ایشان در کمیسیون ششم یعنی کمیسیون حقوقی به نمایندگی ایران حضور داشتهاند و معتقدند که هیئت نمایندگی ایران لااقل باید هفت نفر باشد و این که گفته شده است یک نفر کافی است چنین نیست همچنین اگر تصور کنیم که با وجود سازمان ملل امنیت مملکت ما محفوظ است اشتباه است ولی اگر به دول ضعیف ظلمی شود از کرسی بینالمللی که درسازمان دارند استفاده خواهند کرد چنانه مجمع عمومی هم در کارهای سیاسی موفقیت کامل پیدا نکرده ولی افکار عمومی جهانی به طور کلی در سرنوشت ملل مؤثر است و سازمان ملل در قسمت امور اجتماعی اعلامیه حقوق بشر را که که اکنون در شئون بینالمللی قرار داده شده است و در صلح عمومی دنیا مؤثر میباشد صادر کرد ولی در کشور ما تا وقتی که تفاوت طبقاتی تا این اندازه موجود باشد روح اجتماعی درملت ما به وجود نمیآید و اگر در این موضوع کاری نکنیم موجودیت ملت و مملکت ایران در خطر است سپس در باب مذاکرات آقای مهندس رضوی نسبت به خودشان توضیحاتی دادند و ارواق کارهایی که در مجمع عمومی سازمان ملل انجام دادهاند در اختیار آقایان قرار دادند و عطف به امور اجتماعی جهان گفتند که ملتها از لحاظ جغرافیایی و مصالح مشترک به اهم متحد هستند چنانکه بین افعانستان و ترکیه و ایران هم همکارهایی بوده ولی جنبهی رسمی نداشته است و علت عدم موفقیت ما در کارهای بینالمللی آن است که منزوی هستیم در
حالی که باید بین ما و همسایگانمان همکاری و تشریک مساعی بیشتری وجود داشته باشد.
در این موقع با موافقت آقای حائریزاده بودجه وزارت جنگ قبل از طرح سوال و بیان بقیه مطالب ایشان مطرح گردید و پیشنهاد آقای مهندس رضوی در کسر شش میلیون از بودجه وزارت جنگ تصویب نشد.
آقایان نبوی و مسعود ثابتی پیشنهاد نمودند که قسمت احتیاجات ارتش مورد رأی قرار گیرد و قسمت دوم با پیشنهادها به کمیسیون ارجاع شود و در اطراف آن آقای نبوی توضیحاتی دادند
آقای حائریزاده پیشنهاد نمودند ماده واحده از تبصره تفکیک شود
آقای وزیر جنگ توضیح دادند که دو ثلث اعتبار این لایحه مربوط به تعمیر کارخانهجات اسلحه سازی و موضوع خرید فشنگ را موافقند که به کمیسیون احاله شود و پیشنهاد آقای نبوی تصویب شد
آقای اردلان پیشنهاد کردند که مابهالتفاوت لایحه پیشنهادی با بودجه وزارت جنگ معلوم و تصویب شود
آقای وزیر دارایی گفتند مابهالتفاوت دویست و سی و چهار میلیون و پانصد هزار ریال است.
آقای مهندس رضوی پیشنهاد نمودند که سه میلیون تومان صرف تعمیر کارخانهجات اسلحهسازی شود و توضیحات مبسوطی نیز دادند
آقای کشاورز صدردر اطراف آن اظهارنظر نموده گفتند وزارت جنگ یک میلیون و نیم لیره اعتبار میخواهد و پیشنهاد آقای مهندس رضوی سه میلیون تومان است و قابل استفاده نخواهد بود به پیشنهاد آقای مهندس رضوی اخذ رأی به عمل آمد و تصویب نشد
آقای مهندس خسرو هدایت پیشنهاد کردند که وزارت جنگ مکلف است مایحتاج افراد را از کفش و لباس از محصول داخلی کشور تهیه کند و آقای وزیرجنگ این پیشنهاد را قبول کردند و به ماده اول و توضیحی که وزیر دارایی داد و پیشنهادی که وزیر جنگ قبول کرد با ورقه اخذ رأی به عمل آمد از ۸۸ نفر عده حاضر به اکثریت ۱۸ رأی تصویب گردید.
آقای وزیر جنگ با ابراز تشکر تقاضا نمودند کمیسیون زودتر برای مطالعه و تصویب بقیه لایحه تشکیل شود
آقای حائریزاده در تعقیب بیانات جلسه پیش گفتند دستگاه حکومت ما صورت و معنایی دارد که فقط صورت آن حکومت میکند و چنین حکومتی در هیچ جای عالم نیست.
۵۰ دقیقه بعد از ظهر چون عده برای مذاکره کافی نبود جلسه ختم و به روز سهشنبه محول و دستور بقیه سؤال آقای حائریزاده و طرح مربوط به مالیات بر درآمد مقرر گردید.
رئیس- نسبت به صورت مجلس جلسه پیش نظری نیست صورت مجلس بعداً تصویب میشود چون عده حالا کافی نیست چند نفر از آقایان یعنی دو سه نفر تقاضای نطق قبل از دستور کردهاند.
بعضی از نمایندگان- دستور دستور
صدرزاده- اجازه بفرمایید بنده پیش از ده دقیقه مزاحم آقایان نیستم تمنی میکنم موافقت بفرمایید آقایان پنج دقیقه بنده بیشتر عرض ندارم
رئیس- باید رأی گرفته شود و عده کافی نیست برای رأی آقای صدرزاده بفرمایید.
۲- بیانات قبل از دستور آقایان: صدرزاده، مهندس رضوی، دکتر اعتبار، دکتر راجی، مامقانی، سزاوار
صدرزاده- آخر آقایان یک تلگرافاتی از شهرستانها برای نمایندگان میرسد که ما باید به اطلاع مجلس برسانیم اقلاً مجال و فرصت باید به ما داده شود که این وظیفهمان را نسبت به حوزه انتخابیه خودمان به عرض مجلس شورای ملی برسانیم بنده میخواهم از این فرصتی که به بنده داده شده خاطر محترم نمایندگان مجلس و دولت را به چند موضوع متوجه سازم
یکی از آن موضوعات مسئله انجمن شهر تهران است و شاید بعضی آقایان تصور کنند که در میان این همه موضوعات مهم چرا در این وقت مسئله انجمن شهر تهران را به میان میکشم ولی اگر اندکی دقت و حوصله فرمایند به منظور اصلی و اساسی بنده پی خواهند برد ظاهراً چند سال است که پایتخت کشور ما انجمن شهر ندارد در صورتی که اصل مشروطیت و حکومت دموکراسی اقتضا دارد که مردم به وسیله نمایندگانی که انتخاب میکنند در کارها و مصالح و امور اجتماعی خود مداخله و نظر داشته باشند و من متحیرم که چرا دولتها از این که مردم را در امور منافع خود مداخله دهند تا این اندازه امساک میکنند وقتی که دولتها در پایتخت کشور از انجام یک چنین وظیفهای که تماس با حقوق یک میلیون سکنه پایتخت و میلیونها درآمد و هزینه دارد خودداری میکنند چگونه توقع داشته باشیم که همین دولتها مرم بخش و شهرستانهای کوچک و دور افتاده از مرکز را در امور خود مداخله دهند بنده بر روی همین نظر در دولت جناب آقای حکیمی سؤالی نمودم و در دولت جناب آقای هژیر این سوال را تکرار کردم و گفتم چرا مردم پایتخت را از این حق قانونی محروم داشتهاند ولی متأسفانه جوابی ندادند اینک به دولت جناب آقای ساعد یادآوری و عرض میکنم امروز همه مردم ایران نگران انتخابات آتیه مملکت هستند و از حالا در جراید کشور از این موضوع بحث و گفتگو میشود و همه مردم خیرخواه و آزادی طلب میخواهند که انتخابات پارلمانی به وجهی صحیح و آزاد و دور از هرگونه اعمال نفوذ و تهدید و تطمیع انجام پذیرد و از خود میپرسند که آیا دولت جناب آقای ساعد قادر بر انجام چنین مهمی هست یا نه من شخصاً به حسن نیست و درستی جناب آقای ساعد کمال اطمینان را دارم صحیح است ولی قدرت و توانایی خود را هم میتوانند به طور نمونه و امتحان در امر انتخابات انجمن شهر تهران در معرض افکار عمومی قرار دهند و به این وسیله مزید اطمینان ملت ایران را به سوی خود جلب نمایند.
موضوع دوم لوایح بهداری و فرهنگ بالاخره لایحه تأسیس دانشگاه در مرکز استانهای مهم کشور است که قانون آن را جناب آقای دکتر اقبال به مجلس تقدمی و چند ماه است که کمیسیون فرهنگ و بودجه گزارش آن را تهیه و به مجلس شورای ملی تقدیم کردهاند اینک از طبقه فرهنگی فارس تلگرافات متعددی رسیده و تصویب این لایحه را خواستار شدهاند یکی از جهاتی که مردم شهرستانها رو به مرکز آورده و شهرها از سکنه خالی میشود همین مسئله عدم تعمیم فرهنگ و نبودن وسائل تحصیلات عالیه در نقاط مختلفه کشور است که اکثر مردم شهرستانها به تبعیت فرزندان خود که برای ادامه تحصیل به تهران میآیند ناگزیرند که از شهر خود مهاجرت کرده به سختی زندگی پر خرج مرکز تن در دهند و چه بسا جوانان لایق و با قریحه که اصلاً امکان ادامه تحصیل پیدا نمیکنند و استعداد آنها ضایع و عاطل میماند و مخصوصا جناب آقای حکمت وزیر امور خارجه که افتخاراً سرپرستی محصلین فارس را در تهران به عهده گرفتهاند به این مطلب توجه کامل کردهاند به هر حال مجلس شورای ملی با تصویب این لایحه یک کمکی بزرگی به فرهنگ کشور خواهند فرمود و چون لوایح فرهنگی مورد توافق عموم نمایندگان محترم است ممکن است موافقت فرمایند که این لایحه و چند لایحه دیگر نظیر آن با تصویب کمیسیون فرهنگ به موقع اجرا گذارده شود امروز آذربایجان دارای دانشگاه است و ما هم کمال خوشوقتی را داریم ولی سایر نقاط کشور هم از جمله فارس که قرنها مهد علم و صنعت بوده و دانشمندان بزرگی که جنبه جهانی دارند و در آغوش پر مهر خود پرورانیده و نباید از این فیض محروم بمانند.
موضوع دیگر مسئله تریاک و الکل است که سه روز قبل تلگراف متعددی از شیراز و نقاط دیگر رسیده از جمله از ناحیه حضرت آیتالله آقای حاج سیدنورالدین مجتهد به توسط بنده و به عنوان مجلس و تلگراف دیگر به امضای دو هزار و پانصد مجلس و تلگراف دیگر به امضای دو هزار و پانصد نفر از اهالی محترم فارس است که برای استحضار عموم میدهم آقای مسعودی و آقای دکتر مصباحزاده که در روزنامه اطلاعات و کیهان درج فرمایند و نیز بیانیهای به امضای یک هزار و پانصد نفر از دکترها و مهندسین و سایر معاریف و دانشمندان طهران از هر طبقه رسیده است و نسبت به هر دو موضوع طرحی هم تنظیم که یکی درکمیسیون کشاورزی و دیگری در کمیسیون مبتکران است.
من از اعضای محترم این دو کمیسیون تمنی میکنم که هر چه زودتر گزارش خود را به مجلس تقدیم فرمایند سزاوار نیست که یک چنین طرحهای مهمی که افکار طبقه جوان و تحصیل کرده مملکت متوجه آن است به بیاعتنایی تلقی شود و یا از قبول درخواستهای مردم که با اصول و قواعد آئین مقدس ما تطبیق مینماید تهاون ورزیم و البته دولت جناب آقای ساعد هم از هم اکنون پیشبینیهای لازم را برای اجرای این منظور عمومی خواهند فرمود
یک موضوع دیگر مسئله قاچاقهایی است که در خرمشهر شده و در دولت جناب آقای هژیر مذاکره آن در مجلس به میان آمد و از آن گفتگوها شد و با اعزام آقای لطفی و تعقیب قضیه تا حدی افکار تسکین یافت و همه به انتظار نتیجهی رسیدگی بودند اخیراً شنیده میشود که برای از بین بردن دلائل ارتکاب با مأمور اعزامی مزاحمتهایی شده و حتی بعضی از پروندهها را ربودهاند من که سالیان دراز به مناسبت شغل وکالت با دادگستری سر و کار داشتهام این قضیه دوم را به مراتب مهمتر از اول میدانم اگر جرم اول تخلف یک نفر یا چند نفر از قانون است جرم دوم اخلال و تجری نسبت به دستگاه قضایی است که میبایست آن جرم و هزاران جرمهای دیگر
را کشف و تعقیب کند و من به اکمال بیصبری انتظار دارم که دولت جناب آقای ساعد تمام نیروی معنوی و قانونی خود را نسبت به تعقیب مرتکبین و تقویت دستگاه قضایی به کار برند و جریان قضایا را هم تا آنجا که ممکن است در مجلس بیان کند صحیح است احسنت استدعای دیگر بنده این است که جناب آقای مهندس رضوی همکار محترم بنده به مرخصی میروند و عازم کرمان هستند و میخواهند چند دقیقه از آقایان محترم تودیع بکنند و بیاناتی بکنند از آقایان استدعا میکنم که چند دقیقه هم به ایشان فرصت بدهند که مثل بنده عرایضشان را به طور اختصار بیان کنند.
رئیس- بسیار خوب آقا من پنج دقیقه به شما وقت میدهم
مهندس رضوی- پنج دقیقه آقا بنده صبح آمدم نوشتهام امروز هم نوبت آقای صدرزاده بود و آقای حاذقی و بنده حاذقی من میخواستم مخالفت با نطق قبل از دستور بکنم ولی چون نوبت جنابعالی است صرفنظر میکنم از جنابعالی خیلی تشکر میکنم و همچنین از جناب آقای صدرزاده و جناب آقای رئیس تشکر میکنم که اجازه فرمودند بنده فقط به طور مختصر چند دقیقهای عرایضی دارم چون اینجانب به اتفاق همکار محترم آقای دکتر بقایی با اجازه مجلس عازم بودیم که به عنوان مرخصی قانونی چند هفتهای در کرمان و حوزه انتخابی طبیعی یا غیر طبیعی خودمان بگذرانیم (حاذقی- انشاء الله طبیعی است) بنده خواستم ابتدا از حضور آقایان نمایندگان محترم نسبت به محبت و مرحمتهایی که در تمام این یک سال و نیم گذشته نسبت به ما فرمودهاند تشکر بکنم و بعد چند موضوع که به نظر خودم لازم است و لازم به تذکر بود و حتی یکی دو قسمت برای بنده وظیفه وجدانی ایجاد شده است با اجازه نمایندگان محترم در ظرف چند دقیقه توضیح عرض کنم موضوع اول مربوط است به آنچه راجع به فقر بیاندازه قسمتی از مردم که بنده عرض کردم برای توجه مطلب و توضیح امر نه برای جلب احساسات بلکه برای جلب نظر و کمک دولت از نظر قانون عرض کردم که مردم قسمتی از این مملکت در نتیجه فشار اقتصادی گاهی افراد خانواده خودشان را که به آنها البته محبت پدر و مادری دارند آنها را به دست افرادی میسپارند برای کار کردن و در حقیقت آنها را میفروشند اما هیچ ارتباطی با بردهفروشی به معنایی که در تاریخ صدساله اخیر دنیا مسطور است ندارد صحیح است و میخواهم حضور مبارک آقایان هم عرض کنم که دول بزرگ دنیا امروز دیگر به بهانههای بردهفروشی و جنگ تریاک و غیره به جان ممالک ضعیف نخواهند افتاد و خوشبختانه با وسائل علمی که دارند احتیاجی به این بهانهها ندارند امروز نفوذها جنبه اقتصادی پیدا کرده و هر کشوری که بتواند از استقلال و تمامیت خودش به نحو شایسته دفاع بکند و ایران هم یقین دارم در زمره این کشورها واقع خواهدشد هیچ کشور بزرگ و کوچک جهان نخواهد توانست در امور ما مداخله کنند (صحیح است) و از این حیث خواستم مخصوصاً رفع هرگونه سوء تفاهم بشود و معذلک چون یک نفر آموزگار از شیراز به من یک کاغذی نوشته و من اجازه ندارم که اسم او را بگویم ولی به همکاران محترم شیراز عرض میکنم بدانند که این آموزگار با نام و نشان به من مراجعه کرده و آدرس خریداری بچههای خودش را از من خواسته و نوشته است که من چون حقوقم از صد و پنجاه تومان کمتر است و بیش از چهار نفر اولاد و چند نفر بستگان دیگر هم دارم و باید به آنها نان بدهم و نان ندارم و لخت و گرسنه بودن بچههای خودم را نمیتوانم ببینم راضی هستم اگر مؤسسهای باشد و بخواهد این بچهها را به رایگان به آن مؤسسه واگذار میکنم و بعد البته نسبت به مؤسسات ایتام و اینها توضیحاتی داده که بنده میل ندارم به آنها اشارهای بکنم و مقصودم این است که آقایان توجه داشته باشند البته اگر آقایان میل داشته باشند این عرایضی که بنده عرض کردم به خدمت آقایان نوشته شده واسم وادرس ومحل آقامت انرا بنده دارم مقصود این است که شیراز یکی از پر ثروتترین و آبادترین ایالات ایران است از نظر استعداد و متأسفانه از نظر بیتوجهی دولت بدبختترین و بدترین و فلاکت زدهترین (صدرزاده- سالها است) همسایههای خود ما است که با کرمان همدرد است و از آقای صدرزاده هم تشکر میکنم و سایر آقایان نمایندگان فارس که منتهای توجه را به این امور دارند.
موضوع دیگر موضوع دادگستری است بنده چون بردهفروشی را به این صورت توجیه کرم و عرض کردم و موضوع آن را به صورتی که در کتابهای دروغی اروپا نوشته و روی آن جنگ کرده و همین طور جنگ تریاک درست کدرند و این طورها نیست باید عرض کنم که موضوع دادگستری ایران بزرگترین عامل رفاه یا بدبختی کشور است (صحیح است) کشور از قشون آباد نمیشود به عقیده بنده از فرهنگ هم به تنهایی آباد نمیشود (صحیح است) از بهداشت هم آباد نمیشود از غله و کارخانه و آبیاری هم آباد نمیشود کشور فقط از دادگستری و عدالت آباد میشود (صحیح است) اگر کشوری عدالت و دادگستری داشته باشد آن کشور به اکمال سهولت باقی عوامل استقلال و آبادی خودش را فراهم میکند (صحیح است) من کمال تأسف را دارم که باید گاهی یک مطالبی را عرض کنم که به نزدیکترین اشخاص زندگانی من تماس دارد بنده وقتی که شروع به انجام وظیفه وکالتی کردم ملاحظه کردم توجه به مطالب ملی با تعارفات شخصی وفق نمیدهد مثلاً ملاحظه بفرمایید الان وزارت دادگستری زیر نظر شخص رئیسالوزرا است هر چند در مورد وزارتخانه نسبت به مجلس برخلاف مقررات رفتار شده باشد یعنی نه آقای ساعد خودشان را به عنوان کفالت وزارت دادگستری به مجلس معرفی کرده و نه دوست عزیز من آقای دکتر اقبال را به نام تصدی وزارت کشور معرفی فرمودند ولی عملاً همه آقایان میدانند که از این حیث معرفی به حضور اعلیحضرت همایونی شده و هم هر دو آقایان مداخله میکنند آقای ساعد البته کارشان زیادتر است و مداخلهشان هم غیر مستقیم است ولی من چون حقیقت ایشان را وزیر دادگستری میدانم خطابم به ایشان است و از آقایان وزرا مخصوصاً آقای معاون نخست وزیر خواهش میکنم که یادداشت بفرمایند آقای بوذری هم ۳۰ سال است آقا با بنده دوست است وقتی بنده با ایشان دوست بودم که مولوی برسر داشت و از مدرسه الیانس با تحصیلات خوب خارج شده بود و اولی روزنامه فرانسه را هم در تهران منتشر میکردند ولی چه بکنم آقا وظیفه ملی با وظیفه دوستی وفق نمیدهد بنده اطلاع حاصل کردم که در دیوان کشور همان دیوانی که تمام این مملکت به عدالت بر روی آن دیوان پناهنده است یک کار بسیار غیر قانونی شده که نه تنها به قوانین عادی مملکت صدمه میزند بلکه قانون اساسی این مملکت را نقض میکند (دکتر اعتبار- به نوذری چه مربوط است وزیر دادگستری در دیوان کشور نفوذی ندارد) الان عرض میکنم در شعبه پنج دیوان کشور که همه اشخاص شریفی هستند و همه دیوان کشور را بنده عموماً اشخاص شریف میدانم آقای جوان رئیس شعبه هستند آقای محمد عاصم دادیار هستند آقایان صفینیا و دکتر قاضی مستشار هستند و همین طور آقای دکتر غیاثی خیال میکنم مستشارند که مریضند و فعلاً گاهی آقای عرفان یا دیگری حضور پیدا میکنند یکی از پروندههای این مملکت که در دیوان کیفر مطرح بوده و آن پرونده را دیوان کیفر به صورتی که لازمه قانونی آن بوده درآورده برای تمیز به این شعبه ارجاع شده است بنده اطلاع حاصل کردم که چند روز است شاید حالا ده روز است این پرونده در این شعبه تقریباً چند ماه است مطرح است روی این پرونده گزارشی هست گمان میکنم از آقای دکتر قاضی است روی این گزارش هیچ تصمیم گرفته نشده آقایان میدانند که به اصطلاح اروپاییها وقتی که عدلیه در کاری دخالت کرد هیچ قوهای نمیتواند دخالت کند و عدلیه یعنی آن محکمه صالحه عدلیه در اروپا میگویند «لاژوستیس اسبزی» این یک اصطلاح مخصوصی است یعنی مطلب رفت به محکمه صالحه مثلا اگر وزیر یا وکیلی یا هر امری که در اطرافش جنجالی پیدا شود پرونده در شهربانی درست میشود تحقیقات آگاهی میشود تحقیقات ژاندارمری میشود همهاش از روی قانون است البته و بعد مثلا محکمه ابتدایی فرض بفرمایید که «من پلیه» به این کار رسیدگی میکنند حتی کوچکتر دیگر از این تاریخ از رئیس جمهور گرفته تا کوچکترین ثبات هیچکس نمیتواند نسبت برای این محکمه مداخله بکند ومادام که محکمه رأیش را نداده این پرونده را از آن محکمه نمیتوانند خارج بکنند و اعضا محکمه را هیچ کس در هیچ جا نمیتوانند تغییر بدهد بنده البته قضیه را به خوبی یادم هست و خوب یادم هست که آن «ژوژدنستروکسیون» یک آدم ضعیفی بود اینجا هم بایستی یا نقض بکنند یا تأیید بکنند پس رأی میبایستی بدهند آقای بوذری معاون محترم این پرونده را از شعبهی دیوان کشور گرفته و فعلاً در میز خودشان نگاهداشتهاند این عین حقیقت است و طبق قانون هم اعلام جرم میکنم (یکی از نمایندگان- چه پروندهای هست) پرونده متعلق است به یکی دیگر از دوستان بنده دوستان ظاهری و غیره اجتماعی البته آقای حسین نفیسی چون بنده این جا شخصیت خودم راز دست دادهام بنده اینجا باید وظائف خودم را انجام بدهم بنده یک سؤالی هم دارم نسبت به آقای بوذری اعلام جرم میکنم نسبت به آقایان اعضا این شعبه و همچنین جناب آقای جهانشاهی و جناب آقای هیئت که کمال ارادت هم به هر به دو نفر آقایان دارم و همچنین کسانی که باید عادتاً مطلع شده باشند عجالتاً این دو نفر علاوه بر شعبه هستند بنده از این دو نفر آقایان هم تقاضا میکنم یا در اطلاعات امشب و فرداشب این
موضوع را با دلائل تکذیب بفرمایند و بنده البته در این صورت قانع میشوم با امضا مشترکشان و یا اگر میخواهند ساکت بماند جواب ملت ایران را در روزی که ملت ایران رسیدگی خواهد کرد بدهند (یکی از نمایندگان- از وزارت عدلیه بپرسید آقا) بنده از آقای ساعد پرسیدم بعد آقای بوذری را هم اعلام جرم کردم بعد از دیوان کشور که شاید از این آقایان که احترام و حیثیتشان ده برابر و صد برابر از بنده بیشتر است و خود بنده به اکمال میل اختیار جان و مال و خانوادهام را به هر یک از آقایان واگذار میکنم تقاضا کردم اگر صحت ندارد تکذیب بفرمایند (صدرزاده- جناب آقای مهندس رضوی برای رعایت اصول قضایی این طور پیشنهاد بفرمایید که آقایان قبلاً تشریف بیاورند توضیح بدهند زیرا قبل از روشن شدن مطلب اعلام جرم موضوعی ندارد و اعلام جرم را هم فعلاً مسترد بفرمایید) بسیار خوب طبق پیشنهاد آقای صدرزاده بنده اعلام جرم کتبی هم که تهیه کرده بودم نمیدهم و منتظر توضیح میشود (صدرزاده- آفرین احسنت) بنده برای این که معلوم شود که هیچ تبعیضی در اطلاعات خودم قائل نیستم ولی به دلائلی میخواستم یک موضوع دیگر را مسکوت بگذارم چون آقای دکتر اعتبار به بنده تذکر دادند که آقای بوذری چه ارتباطی دارد بنده ناچار هستم آقای دکتر اعتبار سالیان دراز است که پدر شما رئیس برمن بود وزیر من بود به طرز کار او از نظر حدت و استنباط علاقهمند هستم در سایر جنبههای شخصی با او البته همکاری نمیتوانم بکنم اما حالا چون فرمودید به شما عرض میکنم اطلاع ثانوی و جرم قانونی حقیقی را که ممکن است ظاهراً جرم نباشد ولی هر مرد با شرفی که الان خواهم گرفت یقین دارم خواهد لرزید در بروجرد مردی رئیس دادگستری است که از شریفترین قضات این مملکت است به نام عظیما (صحیح است) در بروجرد یک خانوادهای که علاقهمند هستند که فرزندشان را به مجلس بفرستند خانواده من هم در کرمان شاید این علاقه را دارند اگر چه پدر ندارم ولی برادر دارم پس تا این حد بنده حرفی ندارم آقایان خانوادههای ثقةالاسلامی و حاجی میرزا ابوالقاسم و بشیر معظم هر سه خانواده از متنفذین محل هستند هر سه خانواده طرفدار آقای اعتبارالدوله هستند این آقایان یک عملی میکنند که در سابقه مشروطیت ایران اصلاً نظیر ندارد آقا نجفی اصفهانی باید بیاید و از این آقایان درس بگیرید و دوباره به این دنیا برگردد این آقایان میبینند عظیما مرد درستکار به هیچ عنوانی در تبانیهای آنها وارد نمیشود میبینند آقای وزیر دادگستری ممکن نیست عظیما را احضار بکند (اسلامی- آقای مهندس رضوی ما چه بکنیم) شما وکیل ملت هستید آقا متأسفانه (اسلامی- وقت مجلس را نگیرید)(آزاد- بگذارید این صحبتها گفته بشود)(اسلامی- قسمتهای مهمتری هست سه ماه وقت داریم که کار کنیم) میآیند یک روضهخوانی ترتیب میدهند آقای مسعودی شما که بیست سال است به قلم خودتان در این مملکت نفوذ کردهاید و من باید تصدیق کنم که امروز یک نفوذ قلمی در ظرف بیست سال دارید و میتوانید در ظرف چند روز یک مطلبی آن طور را که شما میپسندید القا کنید توجه بفرمایید روضهخوانی تشکیل میدهند رئیس دادگستری رابآن روضه خوانی دعوت میکنند باتبانی از اومیپرسند آقای عظیما شما با همه سخت گیری میکنید میگوید نه من چرا سختگیری بکنم هرکس قانوناً تخلف بکند من تعقیب میکنم میگویند اگر از ارادتمندان حضرت آقای بروجردی در اینجا خلافی بکند چه میکنید میگوید که من یقین دارم که از ارادتمندان آقای آیتالله بروجردی کسی خلاف نمیکند ولی اگر خلاف بکند طبق قانون رفتار میکنم میگویند اگر از بستگان حضرت آیتالله خلافی بکند چه میکند میگوید من یقین دارم بستگان حضرت آیتالله خلافی نمیکنند ولی اگر خلافی بکنند من باید طبق قانون رفتار بکنم حالا اینها همه تبانی و این مجلس ساختگی است.
میگویند اگر خیلی نزدیک به حضرت آیتالله باشد چه میکنید میگویند والله قانون نمینویسد که نزدیک باشد یا دور باشد من هرچه وظیفهام باشد انجام میدهم میگویند اگر حضرت آیتالله بروجردی جرم بکند چه میکنی ببینید عظیمای بیچاره چه جواب میدهد میگوید آقای مجتهد سر محل پیش نماز گناه کبیره نمیکند و از گناه صغیره احتراز میکند پس کسی که مرجع تقلید شیعه است البته وجودش ذاتش فکرش مبری از جنایات و جرائم است من تصور نمیکنم که ایشان تخلفی بکنند اصرار میکنند این اعضا خانوادهها که حالا اگر اتفاق افتاده او همان جوابی را میدهد که بنده اینجا به نام ملت ایران میدهم میگوید اگر اتفاق افتاد و آن اتفاق را من میدانم که نمیافتد اگر اتفاق افتاد و ایشان جرمی طبق قانون بر ایشان محرز شد طبق قانون هم عمل میکنم مطلب تمام میشود به یکی از آقایان در تلگرافخانه از یک ساعت پیش جریان از میگفتند و فوراً به تهران تلگراف میکنند رئیس نظمیه و فرماندار که جوان خوبی است و او هم در این توطئه شرکت کرده او از نزدیکترین دوستان من است برادرش رفیقترین اشخاص به من است این را هم بدانید رفیقترین اشخاص به من برادر همان فرماندار است و فقط او هم دوست بنده است ولی آقا چه بکنم فقط شما این دستگاه را پرورش دادهاید آقایان محترم تلگراف میشود به تهران گوش بکنید رئیس نظمیه فوراً این آقا راپورتش میکند آقای وکیلی شما که دلسوخته دادگستری هستید گوش بدهید میگوید مردم میخواهند شما را بکشند شما به مقام آیتالله جسارت کردید این بیچاره چه بکند فقط از دوستی و پاکی خودش به خدا پناه میبرد میروند در خانهاش میگویند آقا امشب دستور است شما اگر نروید شما را بکشند میگوید من کاری نکردهام که مرا بکشند بگذارید مردم بروجرد مرا بکشند میگویند نه آقا ماشما را حفظ میکنیم گروهان میگذارند ژاندارم میگذارند آژان میگذارند این مرد پاکدامن را میخواهند در مقابل مردم بروجرد حفظ بکنند اینها همه تصنعی است اینها همه تظاهر است همه آنهایی هم که میکردند میدانستند تلگراف به تهران میشود قبل از آن که موضوع در آنجا خاتمه پیدا کند ثقةالاسلامی با آقای دکتر اعتبار به واسطه اختلافات انتخاباتی که با اشخاص دیگری دارند البته بنده کار به اختلاف انتخاباتشان ندارم امیدوارم که ملت بروجرد هم بداند که باید یکی رأی بدهد ولی با اقدامات قانونی و غیر قانونی یعنی نفوذ نامشروع که در دستگاه پوسیده این مملکت اعمال میکنند در این موقع عظیما را احضار میکنند با تلگراف و میگویند بیا آقا عظیما بعد از سه روز چه میکند میرود قم در قم کجا میرود میرود نزد آیتالله بروجردی مرجع تقلید شیعه و به ایشان عرض میکند میگوید آقا این است جریان من بلی آقا آیتالله بروجردی که الحمدالله از وزیر دادگستری دادگسترتر است مرجع تقلید شیعه میگوید من من شمای پاکدامن را به دست مردم بدهم که شما را تکه تکه کنند اگر من جرم کردم البته شما هم باید تعقیب کنید این حرف فرمایش بزرگی است از آیة الله بروجردی میفرماید به روای مرد پاکدامن برو و بدان که من آلت دست این مقاصد پلید نمیشوم این حرف را میگوید و مینویسد آیتالله بروجردی ولی وزیر دادگستری چه میکند عظیما را اینجا نگه میدارد و دیگری را به بروجرد میفرستد تا این خانوادهها در بروجرد بچایند. آقای بوذری دوستی من با شما ای آقای بوذری سی سال دوستی من با شما که تو گرسنه بودی در این مملکت و با این همه اصرار معاون وزارت دادگستری شدی؟ برای چه شدی؟ چرا معاونت قبول کردی باید برای حفظ حقوق مملکت باشد من به فضل او به سابقهی او به مهربانی بوذری به این که سی سال تمام سلام و علیک با او گواراترین سلام و علیک است توی این شهر من به او احترام میکنم ولی امروز دیگر او بوذری نیست امروز معاون وزارت دادگستری و در حقیقت جانشین وزیر دادگستری است بلی آقا این دو قسمت باز برای این که بدانند آقای دکتر اعتبار...
رئیس- آقای مهندس رضوی مختصر بفرمایید.
مهندس رضوی- ... چشم اطاعت میشود بنده باز یک چیز دیگر میگویم که بدانند بنده هیچ تبعیضی نمیکنم آقای موسوی و آقای دکتر راجی از دوستان قدیمی بنده هستند با آقای دکتر راجی سابقهی زیادی دارم و با آقای موسوی و آقای سلطانی و آقای بهبهانی هم ارادت پیدا کردیم ارادت مجلس ولی ببینید آقای بوذی به واسطهی فساد همین محیط چه میکند میاید یک نفر به نام آل محمد که فقط رتبهی پنج قضایی دارد و شیوع دارد که کاملاً مرد بدسابقه و غیر مطمئنی است او را مدعیالعموم استیناف استان شش میکند (موسوی- نیست همچو چیزی) در چه موقعی درموقعی که در آن حوزه شخصی مثل آقای فاضل کاشانی نشسته است مقصوم این است که من فرق نمیگذارم (دهقان- اینها ممکن است اشتباه باشد) تمام اینها حقایق است (دهقان- آخر آقای موسوی تکذیب میکنند) آقای موسوی هرچه بگویند من قبول میکنم ولی فقط در پشت تریبون.
رئیس- فرمایشاتتان تمام نشد آقای مهندس رضوی؟
مهندس رضوی- اجازه بفرمایید راجع به وزارت امور خارجه هم من یک وظیفه وجدانی دارم و آن این است که بنده در بین عرایضم نسبت سوء استفاده و چپاولگری به قنسولگری سوریه و استانبول و بیروت و قنسولگریهای دیگر دادم و نسبت به اشخاصی
که آنجا بودند دو مرتبه تأیید میکنم و تأیید میکنم و تأیید میکنم چون پرونده دارد، در محرمانه وزارت خارجه پرونده دارد در نظمیه فرانسه پرونده دارد البته بنده به آن کار ندارم اما نسبت به آن ۵ نفر از آقایانی که این جا بنده نگفتم که اینها هم با سوء استفاده کنندگان شریک مالی هستند گفتم آنها را تقویت میکنند ولی بعد از آن که مطالعه کردم این موضوع را دیدیم آن چه در کلیات گفته بودم راجع به بیرون و جریان حقیقت است اما آن چه درباره این اشخاص گفتم متاسفانه یک جوان تحصیل کرده که من به او تا کنون احترام داشتم ولی از آن روز احترامم به او سلب شده این نسبت را مغرضانه به من داده بود و من وظیفه وجدانیم بود که این را به شما عرض کنم در آن صورت سه نفر هستند که این سه نفر از نظر مالی در این مملکت پاکترین اشخاص هستند یکی آقای شاهرخی است که حتماً مرد پاکی است یکی دیگر آقای عبدالحسین مفتاح است که حتماً مرد پاکدامنی است و نفر سوم آقای دل پاک است که حتماً مرد پاکدامنی است فقط از نظر پاکدامنی مالی و مادی بنده تأیید میکنم نسبت به دو نفر دیگر آقایان نمیتوانم فعلاً نظری عرض کنم یعنی نسبت به آقای زنجانی مردم و نسبت به آقای پیرنظر ساکتم این طرز قضاوت من است و از این سه نفر اخیر یعنی آقایان شاهرخی. دل پاک و عبدالحسین مفتاح وجداناً من عذر میخواهم ولی قضاوت اصلی من همان بوده است که این آقایان به مناسبت سیر و روش خود از این اشخاص ناصالح تقویت میکردند اما شنیدم بعضی از آنها خودشان مبارزه میکردهاند با تا صالحین و این بیشتر بر شرمندگی من افزود (محمد ذوالفقاری - راجع به زنجانی هم تردید نفرمایید او هم مرد درستی است) فرمایش شما را من قبول دارم آقای زنجانی را هم به گفته آقای محمد خان ذوالفقاری قبول میکنم که از ایشان هم رفع سوء تفاهم بشود ولی اگر تحقیقی بشود و بعداً معلوم شود که مطالب من صحیح نیست خود من فردا میآیم و میگویم. وقت بنده تمام شد از مقام ریاست هم خیلی تشکر میکنم که به بنده اجازه صحبت دادند و مطالب بسیاری داشتم راجع به بنگاه آبیاری که این خیلی قابل توجه است و شاید برای کرمانیها هم نشان میداد که چطور دولت پولها را بیرون میریزد ولی به کرمان توجهی نمیکند ولی با چهار جمله عرایض خودم را خاتمه میدهم. اولاً با تشکر تمام از مجلس شورای ملی با اجازه آقایان به مرخصی به کرمان میروم و امیدوارم همان طوری که تواماً در مجلس بودیم کمال صحبت را فرمودید در غیاب بنده هم اگر این مطالب مطرح شد آقایان از روی وجدان هر طور که صلاح دانستند اقدام بکنند ثانیاً بنده اهل التماس نیستم. کرمانیها را هم گرسنه میدانم، یعنی ملت کرمان را اما آنها یک طبع خاصی دارند (یک نفر از نمایندگان - همه ایرانیها این طورند) همه ایرانیها این طورند این صحیح است و از دولت هم عقیده دارم که التماس معنی ندارد چون دولت را خادم مردم میدانم و البته حقوقی که شما به آنها میدهید البته این حقوقها فعلاً جزیی است حقوقی که شما به یک رئیس الوزراء میدهید در هیچ جای دنیا این قدر نمیدهند شما به یک رئیس الوزراء که خانه میدهید نه حقوق کافی میدهید نه وسیله تشریفات او را معین میکنید (یک نفر از نمایندگان - مدتش کوتاه است) مقصودم این است که این حقوقها را بنده کافی نمیدانم برای خدمتشان اما در مقابل یک مقام و قدرتی را میدهید که وقتی کسی قبول میکند قبول این قدرت و مسئولیت یعنی قبول خدمتگذاری مردم و گمان نمیکنم هیچ کدام از آقایان صبح زود در منزل خودشان تقاضا کنند که بروید و برای ما نان بخرید من که گمان نمیکنم که آقایان در خانهای که سرپرستی و ریاست داشته باشید تقاضا میکنید به همین جهت چون ریاست مملکت اساساً و سرپرستی زیر نظر اعلیحضرت همایونی بر ملت ایران است و ما هم نماینده ملت ایران هستیم پس ما در واقع تا اندازة همان طور که یک وقتی یکی از نمایندگان محترم فرمودند در مجلس در ابتدای دوره در واقع اگر ما خالق دولت نیستیم اقلاً میتوانیم بگوییم که ما آورنده و نگاهدارنده دولت هستیم بنابراین من التماس نمیکنم ولی به دولت اعلام میکنیم که استان کرمان در تمام دوره اعلیحضرت فقید از هرگونه توجهی به کلی محروم ماند و امروز این استان پراستعداد و تاریخی به شما تذکر میدهد آقا که اگر میخواهید به نام من یعنی به نام کرمان در دنیا حکومت کنید آخر باید به نام مملکت ایران حکومت کرد و ایران هم یعنی آذربایجان، یعنی کرمان، یعنی فارس، یعنی بروجرد، یعنی خوزستان، یعنی سایر نقاط، پس اگر میخواهید در نقشه جغرافیایی ایران نام کرمان را هم حقیقت داشته باشید باید بدانید که کرمان محتاج به توجه عاجل و قوی و فوری است آن هم نه با الفاظ، نه با تعارف و تشریفات آقایان من استدعا میکنم هیچ وقت احوال گرسنههای کرمان را با تلگراف و تعارف حقیقت نپرسید. اگر میخواهید به کرمان توجهی بفرمایید، این را به دولت تذکر میدهم یکی از وزرا را مأمور کنید که آقا بیا برو کرمان مطالعه بکن آن هم نه این که سه روز در کرمان بمان سلام کن، تعارف کن (صدر زاده - با هواپیما) بلی آن هم با هواپیما نه یک وزیری که اولاً بیابان گرد باشد مثل مرحوم داور و مثل اولاد داور مثل کسانی که از آن طبقه آمدهاند بیرون اگر وزیر مالیه را بفرستید که اصلاً همان جا حل میکند چون همه شکایتهای ما را هم وقتی به دولت میگوییم دولت میگوید بروید وزیر دارایی را راضی کنید اما من جناب آقای ساعد پنج جلسه انتقاد کردم در کار شما و روش شما و رای ناقابل خودم را به شما هم دادم و تمام ملت کرمان هم از راه رای به وکلای کرمان و مجلس و به خصوص رفتار وکلای کرمان نشان دادند که هیچ وقت تضعیف کننده دولت نیستند پس آقایان یکی از وزرا را مامور بفرمایید بروند کرمان من حرفی ندارم بگذارید این سرما هم بگذرد بعد بروند به کرمان و در آن جا بروند ببینند در هفته سه هفته در این کرمان در تمام استان کرمان بگردند و ببینند چه مخزنی چه جواهری و چه قسمتهای گرانبهایی در این کشور است که در روی ثروت حقیقی مردم آن جا به پستترین وجهی و کم شانترین ترتیبی از حیث مادی در آن جا زندگی میکنند و لس شئون معنوی و حیثیات ملی آنها محفوظ است و شما بدانید روزی که ایران در خطر باشد همراه و همپای تمام استانها همان گرسنگان کرمان به هر طرف که صلاح باشد همراه شما هستند.
رئیس - آقای دکتر اعتبار
جمعی از نمایندگان - دستور دستور
دکتر اعتبار - عرض شود که بنده از آقای مهندس رضوی هم تمنی میکنم تشریف داشته باشند این جا…
مهندس رضوی - بنده خیلی خسته هستم و هرچه بفرمایید من در صورت جلسه نگاه میکنم استدعا میکنم طوری بفرمایید که در صورت جلسه قید شود.
دکتر اعتبار - عرض شود که بنده از آقای مهندس رضوی گله مندم که وقتی یک موضوعی راجع به حوزه انتخابی من میشنوند بدون این که از خود من سوال بکنند که موضوع چه بوده میآیند این جا مطرح میکنند (صحیح است) و حالا بنده برای این که حقیقت این موضوع را که واقعاً آن طور که بوده است آقایان بشنوند اجازه میخواهم که به عرضشان برسانم، اولاً اطلاعات ایشان نسبت به بروجرد خیلی خیلی ناقص است و کسی هم که این اطلاعات را به ایشان داده او هم اطلاعاتش ناقص بوده است ایشان در بدو فرمایشاتشان فرمودند که در بروجرد سه فامیل هستند یکی فامیل ثقه الاسلامی، یکی فامیل بشیر معظم و یکی فامیل حاج میرزا ابوالقاسم که اینها هر سه از طرفداران بندهاند. عرض شود که اولیش صحیح است فامیل آقای ثقه الاسلامیوجود دارد و بسیار فامیل متنفذی هستند آن جا و از دوستان بنده هستند. فامیل بشیر معظم اصلاً نداریم و فامیل گودرزی هست آن جا (صحیح است) فامیل حاجی میرزا ابوالقاسم هم نداریم سلسله جلیله طباطبایی هست که ایشان هم جزء آن سلسله است این مربوط به اشتباهی بود که به ایشان اشتباه گفته بودند. اما این جریان عرض کنم این آقای حاجی میرزا ابوالقاسم که ایشان هم بودند در انتخابات گذشته بروجرد به شهادت آقای فولادوند که تشریف داشتند آنها از مخالفین سرسخت بنده بودند و نهایت مخالفت را با بنده داشتند (فولادوند - از آقای سلطانالعلماء سوال بفرمایید بنده اطلاعی ندارم) اما جریان رئیس دادگستری بروجرد عرض شود که در آن ایام رئیس دادگستری بروجرد توجه بفرمایید آقایان در بروجرد ما سالها است یک رئیس دادگستری داشتیم به نام آقای رشید گودرزی از فامیل گودرزی همان فامیلی که در انتخابات به ما رای دادند و به آقای سلطانالعلماء رای دادند و نهایت احترام را هم ما به آن فامیل داریم منتهی برای آن که ما تشخیص دادیم که یک رئیس دادگستری محلی در بروجرد صلاح نیست باشد جناب آقای سلطان العلماء و بنده اقدام کردیم که رئیس دادگستری آن جا عوض بشود و با وجود این که آقای گودرزی محظورات فامیلی خیلی زیادی داشت ایشان را از آن جا در زمان وزارت دادگستری آقای سروری بود که عوض کردیم و خود ما هم اقدام کردیم که یک شخص بینظری و صحیح و درستی یعنی آقای عظیما آن جا فرستاده شود و ما از ایشان کمال رضایت را داشته و داریم این را هم بنده و آقای سلطانالعلماء رفتیم و اقدام کردیم. بعد این چند روز روز چهارشنبه هفته قبل یعنی همان روزی که آقای حکیم الملک اتفاقاً وارد شدند و بنده
هم به دیدن ایشان رفته بودم از بروجرد با تلفن میخواهند با بنده صحبت کنند بنده نبودم دسترسی پیدا نمیکنند از رفقای ما آقای اعتبار پدر بنده را خبر میکنند که آقا در اینجا این اتفاق افتاده در یک مجلس روضهخوانی بوده است که در آنجا بحثی میشود بین آقای عظیما و آقای حاج میرزا ابوالقاسم و آن بحث منتج میشود به این که آقایان با همدیگر خیلی تند میشوند و چون بحث روی آقای بروجردی بوده است این است که وضع آقای عظیما در بروجرد خوب نیست اقدام بکنید که ایشان فعلاً از اینجا احضار شوند تا این نزاع خاتمه پیدا کند عرض کنم که حضرت آیتالله بورجردی که مورد تکریم و احترام تمام مسلمین هستند (صحیح است) در بروجرد یک جنبه مخصوصی دارند در تمام این مدتی که در مملکت آشوبهایی بوده است قحط و غلاهایی بوده است به حمدالله شهر بروجرد از برکت وجود ایشان همیشه مصون بوده است و به این جهت در بروجرد نفوذ ایشان و اسم ایشان یک معنی مخصوصی دارد این موضوع آقای اعتبار تلفن میکند به آقای بوذری که آقای بوذری یک چنین جریانی هست و به عقیده من مصلحت در این است که ایشان را از آنجا موقت احضار بکنید تا این موضوع حل بشود و آقای بوذری هم به عقیده بنده بسیار عمل خوبی کردند و فوری ایشان را احضار کردند و آمدند و خود آقای عظیما هم که بسیار مرد مسلمانی هستند رفته بودند قم حضرت آیتالله را ملاقات کرده بودند و رفع سوء تفاهم هم شده بود و کسی هم به جای ایشان فرستاده نشده و خود ایشان میبایستی برگردند به بروجرد و آن هم اشتباه بود که آقای مهندس رضوی فرمودند.
کسی به جای ایشان نرفته است به بروجرد عرض شود با این موضوعی که بنده عرض کردم خدمت آقایان آن عکسی که در نظر آقایان مجسم شده بود امیدوارم که به کلی عضو شده باشد بوذری کار خلاف قانونی نکرده است و بنده هم اعمال نفوذ غیر قانونی در این کار نکردهام مصلحت یک شهری و یک شخصی بوده است که این طور عمل بشود و این طور عمل هم شده و به عقیده من هیچ کار خلاف قانونی هم نبوده است.
عدهای از نمایندگان- دستور دستور
رئیس- خیلی از آقایان هم به همین ترتیب راجع به دادگستری و قسمتهای دیگر اجازه خواستهاند مانند آقای مامقانی آقای سزاوار آقای سلطانالعلما صحبت کنند پس امروز راختصاص میدهیم به آقایان بنده قبلاً هم گفته بودم که یک روز هم برای این قبیل مطالب اختصاص بدهیم حالا آقای سلطانالعلما بفرمایید
سلطانالعلما- آقای مهندس رضوی یک بیاناتی کردند که مربوط به حضرت آیتالله بود بنده از جنبه این که میخواستم از طرف حضرت آیتالله...
سزاوار- روی مبارک را هم این طرف بفرمایید
سلطانالعلما- بنده میخواهم این معنی را به آقایان عرض کنم که حضرت آیت الله به هیچوجه منالوجوه در امور دوائر دولتی و یا عدلیه دخالت ندارند (صحیح است) و این قضیه را هم در بروجرد مستند کرده بودند به این که در بروجرد نسبت به حضرت آقای آیت الله توهینی شده است در صورتی که بعداً بنده به وسیله تلفن اطلاعاتی که از بروجرد کسب کردم و تلگرافاتی که شده بود بیجهت بوده خود ایشان هم رفته بودند خدمت آقا و مطابق اطلاعی که امروز صبح بنده دارم ایشان فرموده بودند به هیچوجه نه نگرانم از این که تو بروی و نه میل دارم که تو نروی و امر با خود دولت است و البته بروی هم بهتر است این بیان ایشان است که بنده عرض میکنم و به هیچ وجهی هم حضرت آیت الله نه دخالتی در امور ادارات بروجرد دارند نه در امور انتخابات که جناب آقای دکتر اعتبار فرمودند به هیچوجه مربوط به حضرت آیتالله نفرمایند حضرت آیت الله از این چیزها مبری هستند
رئیس- آقای دکتر راجی
دکتر راجی- بنده هم دو دقیقه وقت مجلس را میگیرم خیلی آرزو میکردم آقایانی که میآیند اینجا راجع به اشخاص اظهاراتی میفرمایند قبلاً تحقیقاتی میفرمودند تا بعداً نمیآمدند تکذیب بکنند عرض کنم از قراری که بنده شنیدم افارد مقامات بالای دادگستری بین خودشان اختلافاتی است و این اختلافات هم شاید از این جا سرچشمه گرفته قسمتی که آقای مهندس رضوی فرمودند و اسم بنده و آقای موسوی و چند نفر از نمایندگان را بردند شاید آقایان بخواهند چنین استنباط بکنند که در انتصاب مأمورین دادگستری و با سایر ادارات بنده یا رفقای بنده دخالتی کرده باشیم بنده میخواستم صریحاً عرض کنم در انتصابات دولتی بنده یا رفقای بنده دخالتی نمیکنیم (صحیح است) عرض کنم که راجع به قاچاقی که درخرمشهر شده و این قاچاق مبلغش به میلیونها دلار و لیره میرسد (صحیح است) و اسنادی را به امضای بانکهای امریکا و انگلیس جعل کردهاند میخواهم این جا عراض کنم که اصلاً قاچاقچی هیچ وقت در ایران گرفته نمیشود و یک مشت لخت و برهنه را به اسم قاچاقچی میگیرند که چرا یک چیزی را از این ور به انور میبرند میگیرند به عنوان قاچاقچی مردم را بیهوده اذیت میکنند اگر میخواستند قاچاقچی را بگیرند قاچاقچی اصل و مرکزش در تهران است در مقامات عالی است و میشناسم که شاید در همین جا حاضر باشد عدهای از نمایندگان بگویید چون تحقیقاتم کامل نیست اسم نمیبرم که سوء تفاهم نشود وقتی تحقیقاتم روشن شد حتماً خواهم گفت عدهای از نمایندگان بفرمایید آقا بفرمایید اجازه بفرمایید یک دستهی معدودی در مرکز که اسمی آنها هم بربنده مسلم نیست یکی دو تا نماینده مجلس هم هست و اسمشان را خواهم گفت بعد از تحقیق دکتر طبا تقریبی بگویید تقریبی حرف نمیزنم که بعد بیایند تکذیب کنند آقای دکتر طبا به کمک یک دسته یهودی سوریه و عرب انبی در کلیه امور قاچاق شرکت کردند و مبالغ فوقالعاده زیادی را بردند دست دولت و عمال دولت و دادگستری به دامان آنها نمیرسد و یک عده لخت و بدبخت را گرفتهاند که شما قاچاقچی هستید و آنها را در زندان زیر شکنجه و فشار قرار دادهاند که شما قاچاقچی هستید استدعا میکنم به بنده اجازه بفرمایید میخواهم که جناب آقای نخست وزیر که وزیر دادگستری هم هستند راجع به این موضوع توضیح بدهند
یک نفر از نمایندگان- سؤال هم کردهاند.
رئیس- حالا دیگر اجازه بدهید که وارد دستور شویم آقای مامقانی جنابعالی راجع به چه موضوع میخواهید صحبت بفرمایید
مامقانی- راجع به دیوان کشور یک دو سه کلمه میخواهم عرض کنم
رئیس- دو سه نفر از آقایان به عنوان ماده ۱۰۹ صحبت کردند
مامقانی- عرض کنم بنده عقیدهام این است که در مجلس شورای ملی نباید یک طوری صحبت بشود که به شخصیات مردم مداخله بکنند یعنی البته اگر خلاف قانون تخلفاتی شده است مرجعش معلوم است (صحیح است) اگر کسی دزدی کرده به دیوان کیفر اگر تخلفات قانونی شده است مرجعش مجلس است اسم اشخاص در مجلس به عناوین مختلفه ذکر میشود بعداً هم میآیند میگویند که ما نفهمیدیم مسئله این طور نبود ولی حیثیت آن شخص از بین رفته است اصولاً نباید اشخاص را مورد حمله قرار داد اگر واقعاً دزدی کرد باید موارد را معین کرد و از ایشان شکایت کرد که این مورد است و بدیهی است باید تعقیب بشود نه آن که اینجا بیایند این حرفها را بزنند و بعد هم بیایند بگویند که ما اشتباه کردیم ولی او حیثیتش رفته است اما راجع به دیوان کشور بنده از جریان قضیه اطلاع ندارم ولی هیچوقت پرونده را یک وزیر نمیتواند از دیوان کشور بگیرد و بگوید تو حق رسیدگی نداری من عرض میکنم که این عملی نیست به دلیل این که نه معاون وزیر هم نمیتواند بگوید نه خیر شما دیوان کشور حق ندارید این پرونده را رسیدگی نمایید و بگیرد ضبط کند (سزاوار- ممکن نیست) دیوان کشور حقیقه قضات خیلی خوب دارد صحیح است که مقید در حفظ حقوق مردم هستند البته این قضیه هم مورد علاقه عموم آقایان است که باید حیثیت آنها محفوظ باشد سابقاً هم راجع به دیوان کشور یک صحبتهایی شد دیوان کشور محکمه نیست آقایان خیال میکنند که دیوان کشور محکمه است دیوان کشور فقط تخلفات محاکم را رسیدگی میکند ممکن است فرض بفرمایید یک شخص فاسدی را شهادت او را محکمه رسمی قبول کرده باشد دیوان کشور حق ندارد بگوید که این شخص فاسد است قانون به او حق نداده است به نظر محکمه در این قسمت مداخله بکند آن وقت میگویند که دیوان کشور چرا این را نقض کرد یا ابرام کرد این را باید فهمید که دیوان کشور فقط موارد قانونی را رسیدگی میکند و به نظر هیئت حاکمه مداخله نمیکند بنابراین هر وقت تخلفاتی دیدند خیال نکنند که قضات دیوان کشور تخلفاتی میکنند اگر با قوانین مملکت آشنا باشند میدانند که اینها در حدود وظائف خودشان تخلف نکردهاند (صحیح است) اگر قصوری هست در قوانین مملکت است او را رفع بکنید والّا قاضی چه تقصیری دارد؟
عدهای از نمایندگان- دستور دستور
سزاوار- بنده اجازه میخواهم
رئیس- دیگران هم همین طور اجازه میخواهند
سزاوار- ده دقیقه بنده بیشتر عرض ندارم اجازه میفرمایید؟
رئیس- بفرمایید اما خواهش میکنم مختصر باشد.
سزاوار- چون بنده وابسته به دادگستری هستم و علاقهمندم البته هر وقت نقصی در دادگستری باشد باید از طریق خودش اصلاح شود دیوان کشور آخرین مرحله نهایی رسیدگی قضایی است و توضیحی که جناب آقای مامقانی فرمودند که اگر در محاکم نقص قانون یا نقض قانون چیزی باشد دیوان کشور رسیدگی میکند در رأس دیوان کشور جناب آقای جهانشاهی و جناب آقای هئیت تشریف دارند که از مردمان شایسته این مملکت هستند (صحیح است) و همچنین همه قضات دیوان کشور از مردمانی هستند که غالبشان سوابق سی سال در دادگستری دارند (صحیح است) و اینها غالباً روی بوریا زندگی میکنند و با عزت نفس با حقوقشان زندگی میکند (صحیح است) و حتماً بنده هیچ وابستگی به آن پرونده به خصوص ندارم اما اگر کسی اعتراضی دارد باید از وزیر دادگستری سؤال بکند و اسم اشخاص را نمیبایستی ببرند (صحیح است) که آیا نسبت به این پرونده چه کردهاند یا میکنند زیرا آنها شایستگی و صلاحیت دارند و وقتی رأی دادند هیچ مقامی نمیتواند مداخله کند (صحیح است) حتی مقام اعلیحضرت همایونی جز آنچه را که قانون اساسی اجازه داده است یک درجه تخفیف در امور جزایی دیگر هیچ مقامی شایستگی و صلاحیت ندارد در کارهای دیوان کشور مداخله بکند (صحیح است) بنابراین به نظر بنده ما باید احترام دیوان کشور را نگاه داریم و هیچ وقت اعتراض به اشخاص نباید وارد کرد وزیر دادگستری مسئول این جریان است.
رئیس- پیشنهادی رسیده است قرائت میشود
(به شرح زیر قرائت شد)
مقام ریاست مجلس شورای ملی پیشنهاد میکنم طرح راجع به مالیاتها که به قید دو فوریت تقدیم شده در دستور مقدم باشد مسعودثابتی (صحیح است)
مسعود ثابتی- اجازه میفرمایید
رئیس- توضیحی ندارد اگر کسی مخالف باشد میتوانید صحبت کنید
کشاورز صدر- بنده مخالفم بنده پیشنهاد جلوتر دادم
رئیس- شما پیشنهادتان این است که بعد از سؤال آقای حائریزاده...
کشاورز صدر- بله بله ایشان که سؤالی نکردند همان پیشنهاد را تقاضا میکنم که مطرح بفرمایید
رئیس- شما پیشنهاد کردید بعد از ختم سوال آقای حائریزاده لایحه مالیات مطرح شود ایشان میگویند مقدم باشد
کشاورز صدر- بنده مخالفم
(معاون پارلمانی نخست وزیر آقای سید محمد طباطبایی در این موقع برای اظهار مطالبی پشت تریبون آمدند)
رئیس- آقای بدون اجازه نمیشود بیایید پشت تریبون قبلاً اجازه بگیرید
طباطبایی- از طرف دولت توضیحی داشتم میخواستم عرض کنم
رئیس- بفرمایید بنشینید تکلیف این پیشنهاد مطرح شود قبلاً اجازه بگیرید بعد تشریف بیاورید پشت تریبون آقای مسعود ثابتی بفرمایید در پیشنهادتان مختصراً توضیح بدهید
مسعود ثابتی- بنده عرضم این است که مهمترین وظیفه ما در نمایندگی تعیین تکلیف دولت و مردم است راجع به مالیات گفته شد اکثریت نیست پس از لحظهای اکثریت حاصل شد
رئیس- بفرمایید
مسعود ثابتی- منظور بنده این است که این مهمترین وظیفه ما است و آقایان نمایندگان هم اکثریتشان به این موضوع توجه دارند دلیل این توجه هم این است که الان در اینجا به طریق مختلف به عنوان تبصره ماده واحده بیشتر از هشتاد نفر از آقایان طرحی را امضاء کردهاند (کشاورز صدر- هیچ کس به کمیسیون قوانین دارایی اجازه نمیدهد) شما آقا بعد تشریف بیاورید و اظهاراتی که دارید بفرمایید و توجه بفرمایید که اصلاً چه پیشنهاد شده این لایحه که الان در اینجا است یک سال بیشتر در کمیسیون قوانین دارایی زحمت کشیده شده تنها کمیسیونی که بیش از پنجاه مرتبه در مجلس تشکیل شده همین کمیسیون بوده است دکتر راجی کمیسیون بودجه هم همین طور نشستهاند تمام مالیات دهندگان این مملکت اصناف مختلف آمدهاند اظهاراتشان را کردهاند و بالاخره این لایحه تنظیم شده است ولی متأسفانه چون مدتی است در دستور باقی مانده در کابینه سابق این لایحه تنظیم شده است ولی متأسفانه چون مدتی است در دستور باقی مانده در کابینه سابق این لایحه تمام شده بود و حالا آقای وزیر دارایی جدید که تشریف آوردهاند نظریاتی داشتهاند ما با احترام نظریات ایشان و همچنین سایر آقایان نمایندگان اگر نظریاتی داشته باشند طرحی که دادهایم باز یک ماه وقت تعیین شده است تا این که آقایان بیایند نظریاتی که دارند بدهند و با توجه به نظریات آقای وزیر دارایی تکلیف مردم روشن شود (صحیح است) بیش از این نمیشود مردم را بلاتکلیف گذاشت تمام مردم منتظرند که ببینند بالاخره چطور باید مالیات بدهند آقا من از خود این آقای وزیر دارایی پرسیدم گفتم بعضی میگویند این مالیات قانونی است بعضی میگویند قانونی نیست ایشان گفتند به نظر من مجوز قانونی میشود برایش پیدا کرد زیرا در یک جلسه آقای نبوی پیشنهاد کردید که ۵۰ تومان بقایای مالیاتی بخشیده باشد بنابراین مالیاتی باید وجود داشته باشد آیا مالیات یک مملکتی را میشود این طور مجوز برایش پیدا کرد بنابراین پینشهاد کردم این مقدم باشد (صحیح است)
رئیس- آقای حائریزاده مشغول صحبت بودند الان هم برای رأی اکثریت نیست من تصور میکنم همان طور که در دستور امروز هم معین شده است آقای حائریزاده صحبتهایشان را بکنند بعد هم موضوع مالیات مطرح شود بفرمایید آقای طباطبایی
طباطبایی (معاون پارلمان نخست وزیر)- بنده که آمدم اینجا مطلب مختصری بود که خواستم به عرض آقایان برسانم بهادری ولی باید از رئیس اجازه بگیرید و آشنا به مقررات و نظامنامه مجلس هم هستم گفته شد که جناب آقای نخست وزیر تشریف ندارند خواستم به عرض آقایان برسانم که ایشان کسالت دارند و بستری هستند قبلاً هم به عرض آقای رئیس رسید که اگر بنا شود آقای حائریزاده بخواهند سؤالشان را ادامه بدهند بنده از طرف آقای نخست وزیر جوابی که مقتضی است وتهیه شده به عرض مجلس خواهم رساند
اردلان- بسیار خوب
رئیس- به آقای حائریزاده گفته شده و ایشان هم قبول کردند که صحبت کنند شما که آشنا به مقررات هستید مطابق قانون اساسی چه وزیر چه وکیل باید اجازه بگیرند و بیایند پشت تریبون (صحیح است) شما که آشنا به نظامنامه هستید و چند دوره هم وکیل بودید باید مقررات را بیشتر رعایت کنید.
اردلان- موقعی هم که وکیل بودند بیاجازه صحبت میکردند
۳- بقیه سؤال آقای حائریزاده از آقای نخست وزیر
رئیس- آقای حائریزاده
حائریزاده- موضوع سؤال بنده هرچه تأخیر میشود یک مطالب و اسناد و اطلاعاتی میرسد که ممکن است طولانیتر بکند سوال را اگر در اول جلسه اجازه داده بودند تا حالا تمام شده بود ولی حالا که مدتی از ظهر هم ممکن است گذشته باشد و مجلس را نطقهای قبل از دستور خسته کرده است عرایض بنده شروع بشود حمل بر پرگویی نشود من بر سر هم اگر دقایق و ساعاتی که صحبت میکنم روی هم بگذاریم به ربع جلسه هم نخواهد رسید حالا چند جلسه به همین جور وقت را مشغول کردهایم یک یادداشتی به من رسیده بود راجع به محبس تهران که یک افسر شهربانی روز یکشنبه رفته است آنجا برای رسیدگی به کار محبوسین و علت حبس آنها به آنها توهین کرده است و عدهای هم از محبوسین سیاسی اعتصاب گرسنگی کردهاند این اطلاعاتی است که حالا به من رسیده است و یقین است که دولت توجه میکند (دهقان- کی رفته است) یکی از افسران شهربانی رفته است آنجا به جای رسیدگی به اوضاع محبس به آن اشخاصی هم که حبس بودهاند توهین کرده است (امیر تیمور- بلندتر بفرمایید) مجلس آرام باشد یواش یواش هم که من صحبت بکنم حضرتعالی استماع خواهید فرمود در جلسه سابق مختصری بنده راجع به یک بام و دو هوا بودن این مملکت صحبت کدرم مأمورین دولت ما بعضی تقریباً اولاد کنیزند بعضی اولاد بی بی در مسافرتی که بیست سال پیش به عنوان بازرسی من رفتم به خراسان و یک هیئتی بودیم برای بازرسی کلیه ادارات این هیئت اعزارم شده بود بنده هم از طرف وزیر دادگستری مأمور بودم عرض کردم که ادارات درش برای این تفتیش و بازرسی مفتوح بود و مانع و رادعی نبود فقط دو دستگاه بود که اجازه تحقیق و تفتیش و بازرسی به این هیئتی که مأمور بازرسی بود نمیدادند یکی اداره قشونی بود یکی آن اداره جاسوسی شهربانی که اشخاص را همین جوری میگرفتند حبس میکردند علتش را هم میپرسیدند میگفتند جنبه سیاسی دارد من فراموش نمیکنم یک شخص بود که اگر اسمش را فراموش نکرده باشم درویش علی میرزای نادری از شاهزادههای نادری بود این آمده بود به مشهد از حدود بجنورد آمده بود شکایت میکرد خیال میکنم میگفت مبلغ سی هزار تومان آن رئیس قشون وقت آنجا که جان محمد خان بوده است از او گرفته بوده است رشوه که چه عملی
را انجام بدهد نمیدانم این یک خانهای داشته پول نداشته و خانه نزدیک همان کوچهی دادگستری این را در عوض در محضر رسمی انتقال داده بود به یکی از اینها و این شاکی بود قضایای بجنورد که در آنجا شهرت داشت که عموهای همین آقای شادلو را با یک جمع دیگری گرفتند و اموالشان را غارت کردند گوسفندهایشان را بردند مشهد و فروختند صحبت بود در حدود ۶ میلیون و نیم غارت کردند ما خواستیم رسیدگی کنیم ببینیم اینها راست است دروغ است چیست گفتند اینها تحت نظر مستقیم شاه است شما حق رسیدگی ندارید من یک تلگرافی به داور که آن وقت وزیر دادگستری بود کردم البته رمز که هست آن تلگراف جوابی هم که او داده است هست جریان را گفتم که این است اوضاع ایشان هم جواب دادند که شما دخالت نکنید در کار قشونی اینها یک مملکت مستقلی است تقریباً توی شکم مملکت ایران این مملکت مستقل هنوز هم مثل این که هست (صدرزاده- انشاء الله) نیست به فرمایش جناب وزیر جنگ در مجلس (قشون خدمتگزار است یا آژان در شهرها یا ژاندارمری در بیابان مشغول خدمت است) من نیز تصدیق دارم ولی میگویم در فرهنگ باید کمک قشون باشد در دادگستری نیز باشد ولی نه به شکل امروز بلکه باید بودجه محاکمات قشون جزء دادگستری شود و بودجه فرهنگی جزء فرهنگ شود نفرات کمکی به ژاندارم و آژان ضمیمه ژاندارمری و شهربانی گردد حقیقتاً در ایران یک دستگاه حکومت کند تحت رهبری قوانین نه این که بعضی اولاد کنیز و معدودی اولاد عقدی باشند باید قشون مثل سایر تشکیلات مطیع دولت باشد یک نفر که کفیل استانداری بود با من گفت راجع به موضوعی از رئیس قشون توضیح خواستم جواب فحش شنیدم گفته شد شما حق ندارید توضیح بخواهید ما مستقیماً مسئو ل شاه میباشیم.
من با این طریق مخالفم و این قشون را قشون ملی نمیدانم این اشخاص را قابل تعقیب و مجازات میدانم
آن سبو بشکست و آن پیمانه ریخت باید قشون ملی باشد قشون مال مملکت است شاه مال مملکت مجلس مال مملکت است باید همه ماها انجام وظیفه نماییم و این مرم را از این بدبختی نجات دهیم ما همه از حاصل دسترنج این مردم حقوق میگیریم باید در مقابل حقوق خدمت کنیم ما مالک و صاحب اختیار این مردم نیستیم اگر این مملکت پانزده میلیون سهم شود فقط یک سهم من مالک هستم یک سهم شاه یک سهم حمال یک سهم زارع هر یک از ماها بیشتر موفق به خدمت جامعه شویم محترمتر و عزیزتر خواهیم بود (زنگ رئیس)
رئیس- این کدام یک از مواد دهگانهای بوده که سوال کردهاید سؤالهایی که کردهاید ده قسمت بوده کدام یکیش است اینها مربوط به سؤال نمیشود.
حائریزاده- اساس سؤال من سیاست داخلی ایران است و آنها را به عنوان شاهد عرض کردم و این مقدمه را باید برای توضیح عرض کنم
رئیس- آخر باید یکی یکی سؤال کنید تا جواب بدهند سؤال معلوم باشد جواب هم معلوم باشد اینجا دوازده فقره سؤال هست
حائریزاده- صحیح است. اینها شاهد سؤال من است اساس سؤال من دو سه ماه بیشتر نیست دولت چه کرده چه نمیکند اساس سؤال من این است که دولت با این اوضاع چه کرده است (در این موقع جلسه از اکثریت افتاد و پس از چند لحظه مجدداً اکثریت حاصل شد)
با ذکر این مطالب مجدد عرض میکنم که من علاقهمند به قشون و مقام سلطنت بوده و هستم و پرسش من از مقام جناب نخست وزیر با ارادتی که به ایشان دارم فقط دو کلمه بیشتر نیست و برای سوال بهتر است اولاً سوالی که رسماً فرستاده شده قرائت کنم اگر توضیحاتی لازم داشت در مقدمه عرض کنم بدبختانه از به دو مسئولیت این جانبان در پیشگاه ملت و قبول عضویت مجلس مقدس شورای ملی حوادثی ناگوار یکی پس از دیگری برای ملت ایران رخ داده که ممکن است فرد فرد آن حوادث از نظر نیکبینی چندان قابل اهمیت سیاسی نباشد ولی مجموع من حیثالمجموع این حوادث بر این جانبان مسلم شده است که در پشت این پرده تاریک ابهامآور نقشه خطرناک و شومی برای این ملت ستمکش طرحریزی شده و یا میشود اگر چه به عقیده این جانبان کسانی که به امید لقمه و نوایی این دام را برای ملت ایران گستردهاند خود در این دام افتاده و دوره قلدری و غارتگری به شکل بیست ساله گذشته تجدید نخواهد شد و چون ما علاقهمندیم که اصول عدالت و آزادی در تحت لوای قانون اساسی موجود و برقرار باشد و مملکت دچار انقلاب خطرناکی که منجر به تغییر رژیم بشود نگردد لذا از ریاست دولت توقع داریم اقداماتی که تا به حال شده راجع به وقایع ذیل به عرض مجلس شورای ملی برسانند.
۱- قضیه قتل مرموز و سیاسی محمد مسعود و اقدامات مسخره آمیزی که از طرف دستگاه شهربانی و پارکه تهران شده است
بدیهی است ارباب قلم خصوص محمد مسعود دشمنان زیادی دارند و ممکن است قتل محمد مسعود یک قتل عادی باشد ولی عملیات شهربانی و پارکه بدایت ایجاد سوء ظن در جامعه نمود زیرا که در تهران اگر دوستی محمد مسعود داشت برادران لنکرانی بودند آنها را متهم ساخته و پس از مدتی چون دلیلی نیافتند رها ساختند در صورتی که دلیل اتهام را فقط بودن اتومبیل و اسلحه نزد برادران لنکرانی قرار دادند در صورتی که امثال این اتومبیل و این اسلحه در دربار و قشون بیشتر بود و حملات اخیر محمد مسعود در روزنامه مرد امروز بیشتر متوجه آن مقامات بود و این عملیات شهربانی و پارکه بدایت بیشتر اذهان را مشوب ساخت وحدسیات دیگری زده شد مردم میگویند دو سرباز سبزواری یکی محمدقلی رحمانی و دیگری پرویز مرشد لوگروهان ۴ گردان یک هنگ دژبان که در عباس آباد روز ۱۶-۱-۲۷ و ۱۸-۱-۲۷ کشته شدند برای محو آثار جرم بوده حقیقت را خدا میداند
خود من دیدم در روز بعد از قتل محمد مسعود که جماعتی نعش مقتول را درب مجلس آورده بودند و با سربازها منازعه کرده و خون مجروح به درب مجلس ریخته بود آقای رئیس دژبان برای محو آثار در سرمای زمستان سربازها را مأمور شستن درب مجلس ساخته بود
بیش از این در این موضوع توضیح نمیدهم
(در این موقع مجلس از اکثریت افتاد)
۴- موقع و دستور جلسه بعد ختم جلسه
رئیس- آقایانی که بیرون هستند و نمیآیند اسامیشان صورت برداشته میشود و در جلسه آینده قرائت خواهد شد چون حالا اکثریت ندارد که بشود صورتی خواند یا عملی کرد به عقیده بنده بهتر است پانزده دقیقه تنفس داده شود و جلسه بعد صورت آقایانی که نیامدهاند اینجا قرائت میشود.
نیم ساعت بعد از ظهر جلسه به عنوان تنفس ختم و دیگر تشکیل نگردید
رئیس مجلس شورای ملی: رضا حکمت
اخبار مجلس
روز چهارشنبه ۱۵ دی ماه ۱۳۲۷ کمیسیون بودجه چهار بعد از ظهر به ریاست آقای بهبهانی تشکیل و با حضور آقای وزیر دارایی و عدهای از آقایان وزرا تبصرههای پیشنهادی لایحه ۴ دوازدهم و تبصرههای پیشنهادی آقایان نمایندگان در مجلس مطرح تبصره ۱۶ لایحه دولت با اصلاحی تصویب و نسبت به سایر پیشنهادات پس از مذاکراتی قرار شد جلسه بعد با حضور خود آقایان مطرح شود و ضمناً تبصرههای مزبور هم دستهبندی شده و آنهایی که مشابه است دفعةً مطرح گردد و جلسه بعد به روز یکشنبه بعد از ظهر موکول شد روز ۱۸ دی ماه ۳۲۷ ساعت ۵ بعد از ظهر کمیسیون بازرگانی و پیشه و هنر با حضور آقای مهندس نفیسی نماینده دولت و آقای مهندس هدایت نماینده مجلس به ریاست آقای دکتر امینی تشکیل و لایحه کار که در سو کمیسیون تصویب شده بود مطرح در اطراف ماده ۸ آن مذاکراتی شده رأی قطعی به جلسه بعد روز چهارشنبه قبل از ظهر موکول و ساعت شش و نیم جلسه ختم شد
روز یکشنبه ۱۹-۱۰-۲۷ چهار بعد از ظهر کمیسیون بودجه با حضور آقایان وزیر دارایی و راه به ریاست آقای میر سید علی بهبهانی در مجلس تشکیل و تبصرههای لایحه چهار دوازدهم مطرح گردید تبصرههای ۳و ۵ لایحه با اصلاحی تصویب و تبصرههای پیشنهادی آقایان هدایت راجع به تهیه مسکن برای کارگران و دکتر عبده و ضیاء ابراهیمی راجع به ترفیع قضات و آقای حاذقی راجع به رتبه استادی معلمین تصویب و ساعت ۷ بعد از ظهر جلسه ختم شد.