تفاوت میان نسخه‌های «مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ خرداد (جوزا) ۱۳۰۳ نشست ۲۸»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ابرابزار)
خط ۱: خط ۱:
 
{{سرصفحه پروژه
 
{{سرصفحه پروژه
 
| عنوان = [[تصمیم‌های مجلس]]
 
| عنوان = [[تصمیم‌های مجلس]]
[[مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم]]
+
[[مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم]]
 
| قسمت =
 
| قسمت =
 
| قبلی = [[مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم]]
 
| قبلی = [[مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم]]
خط ۸: خط ۸:
  
 
[[پرونده:Moz 5 28.pdf|thumb|left|مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ خرداد (جوزا) ۱۳۰۳ نشست ۲۸]]
 
[[پرونده:Moz 5 28.pdf|thumb|left|مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ خرداد (جوزا) ۱۳۰۳ نشست ۲۸]]
 
  
 
'''مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ خرداد (جوزا) ۱۳۰۳ نشست ۲۸'''
 
'''مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ خرداد (جوزا) ۱۳۰۳ نشست ۲۸'''
خط ۱۴: خط ۱۳:
 
Page 1 – 6 missing
 
Page 1 – 6 missing
  
ولیکن آن قسمتش را که باید اقدام کرد راجع بآنجاهائی است که شهر نیست و بلدیه ندارد ولی مخصوصاًبلدیه شهر طهران که یک اقداماتی کرده و معلوم نیست ترتیبات آن چه میشود همین صد و خوردهای دیوانه که جمع کردهاند معلوم نیست کجا باید بروند و این مساکین چه باید بکنند این است که اگر یک مدتی فرجه بدهند که در آن مدت بروند یک کارهائی بکنند و در کمیسیون مطالعاتی بعمل آید که با یک نظر دقتی انکار بگذرد بهتر است و بنده کاملا موافقم ولی با این شکل که این مسئله آمده است بمجلس فوری تصویب شود این یک قدری تولید اشکال میکند اینستکه بنده ( و خبردارم یکعده دیگر از آقایان من جمله آقای سردار معظم پیشنهاد کرده ایم ) که این طرح بر گردد بکمیسیون ودر آنجا مطالعه شود .
+
ولیکن آن قسمتش را که باید اقدام کرد راجع بآنجاهائی است که شهر نیست و بلدیه ندارد ولی مخصوصاًبلدیه شهر طهران که یک اقداماتی کرده و معلوم نیست ترتیبات آن چه می‌شود همین صد و خوردهای دیوانه که جمع کردهاند معلوم نیست کجا باید بروند و این مساکین چه باید بکنند این است که اگر یک مدتی فرجه بدهند که در آن مدت بروند یک کارهائی بکنند و در کمیسیون مطالعاتی بعمل آید که با یک نظر دقتی انکار بگذرد بهتر است و بنده کاملا موافقم ولی با این شکل که این مسئله آمده است بمجلس فوری تصویب شود این یک قدری تولید اشکال می‌کند اینستکه بنده (و خبردارم یکعده دیگر از آقایان من جمله آقای سردار معظم پیشنهاد کرده‌ایم) که این طرح بر گردد بکمیسیون ودر آنجا مطالعه شود.
  
'''نایب رئیس''' ـ آقای عمادالسلطنه ( اجازه )  
+
'''نایب رئیس''' ـ آقای عمادالسلطنه (اجازه)
  
'''عمادالسلطنه''' ـ بنده خیال میکردم که اصل موضوعی که آقای تدین و دیگران فرمودند راجع بمسئله نواقل بود و کم کم دارد یک مسائل دیگری داخلش می شود همانطور که آقایان پیشنهاد کرده اند بنده راجع بمسئله نواقل و آن پولهای بی قانونی که درراهها از مردم گرفته میشود کاملا مخالفم ولی راجع ببعضی مالیتهای غیر قانونی چون در جمع و خرج مملکت دخالت دارد آن را باید مجلس غمض عین بکند .  
+
'''عمادالسلطنه''' ـ بنده خیال می‌کردم که اصل موضوعی که آقای تدین و دیگران فرمودند راجع بمسئله نواقل بود و کم کم دارد یک مسائل دیگری داخلش می‌شود همانطور که آقایان پیشنهاد کرده‌اند بنده راجع بمسئله نواقل و آن پولهای بی قانونی که درراهها از مردم گرفته می‌شود کاملا مخالفم ولی راجع ببعضی مالیتهای غیر قانونی چون در جمع و خرج مملکت دخالت دارد آن را باید مجلس غمض عین بکند.
  
'''مدرس''' ـ غمض عین همان تصدیق است .  
+
'''مدرس''' ـ غمض عین همان تصدیق است.
  
'''عمادالسلطنه''' ـ بنده عقیده خود را می گویم اما اینکه بعضی از آقایان میفرمایند چه میشود اگر آن مالیات نواقل گرفته نشود . بنده عرض میکنم هیچ طور نمیشود بنده برای اینکه خوب احتیاط کرده باشم آلان رفتم پائین در کمیسیون بودجه صورت جزئی را که وزارت مالیه داده است مطالعه کردم ابداً بهیچ وجه من الوجوه از بابت نواقل ایالات و ولایات و طرق که از مردم گرفته میشود یک دینار در جمع دولت نیامده است اگر آمده است یکنفر از آقایان بگوید در اینصورت اگر ما امروز نواقل را موقوف کردیم چه لطمه وارد میشود ؟
+
'''عمادالسلطنه''' ـ بنده عقیده خود را می‌گویم اما اینکه بعضی از آقایان می‌فرمایند چه می‌شود اگر آن مالیات نواقل گرفته نشود. بنده عرض می‌کنم هیچ طور نمی‌شود بنده برای اینکه خوب احتیاط کرده باشم آلان رفتم پائین در کمیسیون بودجه صورت جزئی را که وزارت مالیه داده است مطالعه کردم ابداً بهیچ وجه من الوجوه از بابت نواقل ایالات و ولایات و طرق که از مردم گرفته می‌شود یک دینار در جمع دولت نیامده است اگر آمده است یکنفر از آقایان بگوید در اینصورت اگر ما امروز نواقل را موقوف کردیم چه لطمه وارد می‌شود؟
یک شتر از قزوین حرکت کرده از راه بیابان عبور میکند بر میخورد بدلیجان محلات وآن وقت نواقل وآن باج کذائی را از او میگیرند باز از بیابان بی آب علف عبور میکند ده آباده ده فرسخی زیر کاشان نواقل ازش میگیرند انجا چرا از او نواقل میگیرند ؟ برای این میگیرند که شهر کاشان را تنظبف بکنند ؟ به آن شتردار بدبختی که از قزوبن عبور میکند و آنجا میرود با یک کرایه مختصر باو باید تحمیل بشود ؟ در شهر ها هم آنطور تنظیفات که باید بشود که نمیشود برای اینکه این پولهائی که گرفته میشود غالباً بمصارف حقوقهای اشخاص میرسد ولی حالا برای اینکه جمع بین نظر هر دو دسته آقایان بشود بنده این طور پیشنهاد کردم و الان هم تقدیم میکنم که کلیه نواقلی که در قصبات و در راهها بطور غیر قانونی از مردم گرفته میشود اینها امروز ملغی بشود ولی راجع ببلدیه تهران از حالا تا یک ماه دیگر مجلس شورای ملی بدولت مهلت بدهد که دولت لوایح قانونی را که لازم میداند برای این کار بمجلس بدهد وقتی که از مجلس گذشت بموقع اجرا بگذارند این جمع بین نظر همه آقایان میشود و الا گمان نمیکنم که هیچ وقت مجلس شورای ملی قبول بکند و هیچوقت مجلس شورایملی قانونی وضع کند که در راهها از عابرین بدون جهت در صورتیکه از شهر عبور نکنند نواقل گرفته شود هیچوقت گمان نمیکنم مجلس شورای ملی یک همچو قانونی وضع کند که در دلیجان یا در اسد آباد یا در فلان ده از مردم نواقل گرفته شود این را امروز مجلس شورای ملی بدولت تذر بدهد که اعلان بکنند در نقاطی که شهر نیست و در قصبات آن را نگیرند و (در شهرها ۰ در شهر ها هم اینجا یک قدری اشکال پیدا میکنند وبنده عقیده ام اینستکه اینجا قید بکنند و بگویند ) در شهرهائیکه نظمیه دار بگیرند تا اشتباه نشود والا آنوقت کازرون را هم شهر میگیرند و قمشه را هم شهر میگیرند جای و ( بقول آقای سالار لشکر ) اسد آباد را هم شهر میگیرند .  
+
یک شتر از قزوین حرکت کرده از راه بیابان عبور می‌کند بر می‌خورد بدلیجان محلات وآن وقت نواقل وآن باج کذائی را از او می‌گیرند باز از بیابان بی آب علف عبور می‌کند ده آباده ده فرسخی زیر کاشان نواقل ازش می‌گیرند انجا چرا از او نواقل می‌گیرند؟ برای این می‌گیرند که شهر کاشان را تنظبف بکنند؟ به آن شتردار بدبختی که از قزوبن عبور می‌کند و آنجا می‌رود با یک کرایه مختصر باو باید تحمیل بشود؟ در شهر‌ها هم آنطور تنظیفات که باید بشود که نمی‌شود برای اینکه این پولهائی که گرفته می‌شود غالباً بمصارف حقوقهای اشخاص می‌رسد ولی حالا برای اینکه جمع بین نظر هر دو دسته آقایان بشود بنده این طور پیشنهاد کردم و الان هم تقدیم می‌کنم که کلیه نواقلی که در قصبات و در راهها بطور غیر قانونی از مردم گرفته می‌شود اینها امروز ملغی بشود ولی راجع ببلدیه تهران از حالا تا یک ماه دیگر مجلس شورای ملی بدولت مهلت بدهد که دولت لوایح قانونی را که لازم میداند برای این کار بمجلس بدهد وقتی که از مجلس گذشت بموقع اجرا بگذارند این جمع بین نظر همه آقایان می‌شود و الا گمان نمی‌کنم که هیچ وقت مجلس شورای ملی قبول بکند و هیچوقت مجلس شورایملی قانونی وضع کند که در راهها از عابرین بدون جهت در صورتیکه از شهر عبور نکنند نواقل گرفته شود هیچوقت گمان نمی‌کنم مجلس شورای ملی یک همچو قانونی وضع کند که در دلیجان یا در اسد آباد یا در فلان ده از مردم نواقل گرفته شود این را امروز مجلس شورای ملی بدولت تذر بدهد که اعلان بکنند در نقاطی که شهر نیست و در قصبات آن را نگیرند و (در شهرها ۰ در شهر‌ها هم اینجا یک قدری اشکال پیدا می‌کنند وبنده عقیده‌ام اینستکه اینجا قید بکنند و بگویند) در شهرهائیکه نظمیه دار بگیرند تا اشتباه نشود والا آنوقت کازرون را هم شهر می‌گیرند و قمشه را هم شهر می‌گیرند جای و (بقول آقای سالار لشکر) اسد آباد را هم شهر می‌گیرند.
  
'''نایب رئیس''' ـ اقای س کشیک زاده مخالفند ؟
+
'''نایب رئیس''' ـ اقای س کشیک زاده مخالفند؟
  
'''سر کشیک زاده''' ـ موافقم .  
+
'''سر کشیک زاده''' ـ موافقم.
  
'''نایب رئیس''' – آقای اقای حاج میرزا عبد الوهاب چطور ؟
+
'''نایب رئیس''' – آقای اقای حاج میرزا عبد الوهاب چطور؟
  
'''حاج میرزا عبدالوهاب''' ـ بنده موافق با آقایانم .  
+
'''حاج میرزا عبدالوهاب''' ـ بنده موافق با آقایانم.
  
 
'''نایب رئیس''' ـ آقای مدرس .(اجازه)
 
'''نایب رئیس''' ـ آقای مدرس .(اجازه)
  
'''مدرس''' ـ بنده هم موافقم با بیاناتیکه فرمودند .
+
'''مدرس''' ـ بنده هم موافقم با بیاناتیکه فرمودند.
  
'''نایب رئیس''' ـ آقای مشار اعظم موافقند ؟
+
'''نایب رئیس''' ـ آقای مشار اعظم موافقند؟
  
'''مشار اعظم''' ـ مخالفم اعتراضاتی که در ابن باب میشود البته آنچه که در حدود قانون است که قابل ایراد نیست و آقای تدبن در در این موضوع توضیحاتی کافی دادند و یک مقدار از قانون را هم بیان فرمودند همه هم تصدیق کردند و البته هیچکس نمیتواند با آن مخالفت بکند.
+
'''مشار اعظم''' ـ مخالفم اعتراضاتی که در ابن باب می‌شود البته آنچه که در حدود قانون است که قابل ایراد نیست و آقای تدبن در در این موضوع توضیحاتی کافی دادند و یک مقدار از قانون را هم بیان فرمودند همه هم تصدیق کردند و البته هیچکس نمی‌تواند با آن مخالفت بکند.
مطالبی را که قانون تصریح کرده است باید البته موافقت کرد اگر چیزی در قانون نباشد و مجلس تصویب نکرده باشد دولت حق ندارد عمل کند فقط در این مورد بعضی مطالب هست که قابل توجه است و آن اینستکه اگر ما بخواهیم آنرا بفوریت بر هم بزنیم ببینیم مشکلاتی ایجاد خواهد شد یا نخواهد شد ؟ این مسئله در نظر آقایان نمایندگان باید از همه بیشتر قابل توجه باشد برای اینکه اگر آقایان نمایندگان بخواهند بقانون بچسبند و متوجه بمشکلات امر نباشند ممکن است از فشار و تضقیقاتی که بدولت وارد میآورند مشکلات فوق العاده پیدا شود که بعد خودشان در حلش عاجز بمانند آقای تدین ایراد کردند که در فلان جا….  
+
مطالبی را که قانون تصریح کرده است باید البته موافقت کرد اگر چیزی در قانون نباشد و مجلس تصویب نکرده باشد دولت حق ندارد عمل کند فقط در این مورد بعضی مطالب هست که قابل توجه است و آن اینستکه اگر ما بخواهیم آنرا بفوریت بر هم بزنیم ببینیم مشکلاتی ایجاد خواهد شد یا نخواهد شد؟ این مسئله در نظر آقایان نمایندگان باید از همه بیشتر قابل توجه باشد برای اینکه اگر آقایان نمایندگان بخواهند بقانون بچسبند و متوجه بمشکلات امر نباشند ممکن است از فشار و تضقیقاتی که بدولت وارد می‌آورند مشکلات فوق العاده پیدا شود که بعد خودشان در حلش عاجز بمانند آقای تدین ایراد کردند که در فلان جا….
بعضی ایراداتی کردند که بنده ناچارم جوابش را یکی یکی غرض کنم ) گفتند از فلان نقطه راه را سد میکنند و از عبور و مرور رعایا جلو گیری میکنند و این بر خلاف قانون است .  
+
بعضی ایراداتی کردند که بنده ناچارم جوابش را یکی یکی غرض کنم) گفتند از فلان نقطه راه را سد می‌کنند و از عبور و مرور رعایا جلو گیری می‌کنند و این بر خلاف قانون است.
در حالیکه ابداً خلاف نیست و ناچارند اگر بخواهند این مالیاتها را بگیرند یک اصول و ترتیبی دارد که باید رعایت آن اصول را بکنند بنابراین در آنجا که میخواهند بگیرند پیش آنها را باید البته چوب هم بکشند که هر کسی بخواهد برود باید مالیات بدهد .
+
در حالیکه ابداً خلاف نیست و ناچارند اگر بخواهند این مالیاتها را بگیرند یک اصول و ترتیبی دارد که باید رعایت آن اصول را بکنند بنابراین در آنجا که می‌خواهند بگیرند پیش آنها را باید البته چوب هم بکشند که هر کسی بخواهد برود باید مالیات بدهد.
بعد برود این هیچ ایراد ندارد بعلاوه ایشان مبالغات میفر مودند و میگفتند که ر هر کس که بار بدوشش هست مالیات نواقل میگیرند و حال اینکه تا حالا ما ندیده‌ایم از خار کش که پشته خار بدوش می برد مالیات بگیرند اگر یک وقتی هم یک مأموری مرتکب این عمل شده باشد یک درذی کرده و درذی ربطی باین ندارد که بخواهند قانون را باین ترتیب اصلاح بکنند .
+
بعد برود این هیچ ایراد ندارد بعلاوه ایشان مبالغات میفر مودند و می‌گفتند که ر هر کس که بار بدوشش هست مالیات نواقل می‌گیرند و حال اینکه تا حالا ما ندیده‌ایم از خار کش که پشته خار بدوش می‌برد مالیات بگیرند اگر یک وقتی هم یک مأموری مرتکب این عمل شده باشد یک درذی کرده و درذی ربطی باین ندارد که بخواهند قانون را باین ترتیب اصلاح بکنند.
فرمودند در گیلان موقعیکه اقای سردار معظم حکومت داشتند از آدم مالیات می گرفتند و خودشان هم ملتفت شدند که خلاف قانون بوده است و بعد هم ایشان رفعش را کردند این ربطی ندارد که اظهار بشود که این مالیات ها عنوان نواقل گرفته این مطالب اساساً تصدیق نخواهند شد و نباید هم تصدیق بشود برای انکه یک اموری بوده است اتفاقی و اتفاقی را هم نباید ترتیب اثر داده و این کار هم در موقع خودش جبران شده ربطی به این قضیه ندارد ولی اساساً مطلبی که خیلی باید درش دقت کرد یکی همین است که باید بدانیم که عایدات نواقل آیا جزو عایدات مملکتی میرود یا نمیرود ؟
+
فرمودند در گیلان موقعیکه اقای سردار معظم حکومت داشتند از آدم مالیات می‌گرفتند و خودشان هم ملتفت شدند که خلاف قانون بوده است و بعد هم ایشان رفعش را کردند این ربطی ندارد که اظهار بشود که این مالیات‌ها عنوان نواقل گرفته این مطالب اساساً تصدیق نخواهند شد و نباید هم تصدیق بشود برای انکه یک اموری بوده است اتفاقی و اتفاقی را هم نباید ترتیب اثر داده و این کار هم در موقع خودش جبران شده ربطی به این قضیه ندارد ولی اساساً مطلبی که خیلی باید درش دقت کرد یکی همین است که باید بدانیم که عایدات نواقل آیا جزو عایدات مملکتی می‌رود یا نمی‌رود؟
اگر جزو عایدات مملکتی برود طبیعی است که در جمع و خرج بودجه مملکتی دخیل است و مجلس شورای ملی مسئول میباشد و خود نمایندگان محترم باید این کار را اصلاح کنند و البته نباید بدون مشاوره و فکر در این باب یک حکمی صادر و نسخ و الغاء یک مالیت هائی را کرد که سبب برهم زدن عایدات مملکت بشود بنده چون در کمیسیون بودجه نیستم نمی توانم در این موضوع اظهار اطلاعات کافی بکنم آقابانی که در کمیسیون بودجه هستند باین مسئله توجه دارند .  
+
اگر جزو عایدات مملکتی برود طبیعی است که در جمع و خرج بودجه مملکتی دخیل است و مجلس شورای ملی مسئول می‌باشد و خود نمایندگان محترم باید این کار را اصلاح کنند و البته نباید بدون مشاوره و فکر در این باب یک حکمی صادر و نسخ و الغاء یک مالیت هائی را کرد که سبب برهم زدن عایدات مملکت بشود بنده چون در کمیسیون بودجه نیستم نمی‌توانم در این موضوع اظهار اطلاعات کافی بکنم آقابانی که در کمیسیون بودجه هستند باین مسئله توجه دارند.
آقای عماد السلطنه فرمودند تحقیق کردم جزو عایدات مملکتی نیست بر فرض این هم که جزو عایدات مملکتی نباشد ما باز باید بیک نکته دیگر توجه کنیم و آن اینست که از این ترتیب حالا اعضائی که آنرا اداره میکنند ارتزاق میکنند و حقوق میگیرندشما این قضیه را یک مرتبه بخواهید از بین ببرند اگر خلاف قانون نباشد لااقل یک ظلمی کرده اید و این ظلم غبر قابل تحمل است برای یکعده اشخاص کثیری پانصد نفر هزار نفر بلکه هزار پانصد نفری که از این کار و از این راه نان میخورند شما آنها را یکمرتبه از نان خوردن بیندازید این را نمیشود تصدیق کرد بهمین جهت من میخواهم نظر آقایان نمایندگان محترم را متوجه کنم باین قضیه که کمال اهمیت را دارد و اگر در این باب باید اقدامی کرد باید رعایت قانون و انصاف و یا یک ترتیبات عاقلانه باشد بدونمطالعه و مشورت یک مالیاتی را نسخ کنیم و یم تر تیباتی را بدهیم این عاقلانه نیست آنسنهء که قانون نواقل را وضع کرده بودند هزار و سیصد و بیست و هشت بوده و از آن سنه تا بحال تقریباً دوازده سال میگذرد در این دازده سال که مجلس شورای ملی بوده است و نمایندگان هر دوره مطالعه با مورد داشته اند همه این مالیاتها بر قرار بوده است و میگرفته اند و توجه باینکار نکرده اند در آن مواقع در صورتیکه مقتضی بود در آن موقع توجهی میکردند و اصلاح میکردند حالا توجه نکرده اند و این مالیاتها یکصورت ثابت دائمی پیدا کرده و همانطور که عرض کردم این مالیاتها محل ارتزاق جمع کثیری از مردم است و آن را نباید قطع کرد نه اینست که با این موضوع بکلی مخالفت کنم و نمیگویم هم پیشنهادی که آقای تدین کرده اند تصویب نشود البته این پیشنهاد باید اجرا هم بشود ولی بدواً لازم است نظر اعضاء کمیسیون بودجه را باین موضوع جلب کرد و بعد هم بهر کمیسیون که نمایندگان صلاح بدانند رجوع بکنند خود آن کمیسیون یا نماینده دولت در این باب شور و مشورت کافی بکند و اجرا بکنند و باید بدانند که مادر اینجا برای مشورت آمده ایم و اگر میخواهیم از برای مواد قانونی بفکر خودمان یک کارهائی بکنیم که نمیشود ما باید در انجا مشورت بکنیم مصالح مملکت را در نظر بگیریم و مطابق قانون ان مشکلات را اگر باشد رفع کنبم بیش از این لازم نیست عرض کنم .  
+
آقای عماد السلطنه فرمودند تحقیق کردم جزو عایدات مملکتی نیست بر فرض این هم که جزو عایدات مملکتی نباشد ما باز باید بیک نکته دیگر توجه کنیم و آن اینست که از این ترتیب حالا اعضائی که آنرا اداره می‌کنند ارتزاق می‌کنند و حقوق میگیرندشما این قضیه را یک مرتبه بخواهید از بین ببرند اگر خلاف قانون نباشد لااقل یک ظلمی کرده‌اید و این ظلم غبر قابل تحمل است برای یکعده اشخاص کثیری پانصد نفر هزار نفر بلکه هزار پانصد نفری که از این کار و از این راه نان می‌خورند شما آنها را یکمرتبه از نان خوردن بیندازید این را نمی‌شود تصدیق کرد بهمین جهت من می‌خواهم نظر آقایان نمایندگان محترم را متوجه کنم باین قضیه که کمال اهمیت را دارد و اگر در این باب باید اقدامی کرد باید رعایت قانون و انصاف و یا یک ترتیبات عاقلانه باشد بدونمطالعه و مشورت یک مالیاتی را نسخ کنیم و یم تر تیباتی را بدهیم این عاقلانه نیست آنسنهٔ که قانون نواقل را وضع کرده بودند هزار و سیصد و بیست و هشت بوده و از آن سنه تا بحال تقریباً دوازده سال می‌گذرد در این دازده سال که مجلس شورای ملی بوده است و نمایندگان هر دوره مطالعه با مورد داشته‌اند همه این مالیاتها بر قرار بوده است و میگرفته‌اند و توجه باینکار نکرده‌اند در آن مواقع در صورتیکه مقتضی بود در آن موقع توجهی می‌کردند و اصلاح می‌کردند حالا توجه نکرده‌اند و این مالیاتها یکصورت ثابت دائمی پیدا کرده و همانطور که عرض کردم این مالیاتها محل ارتزاق جمع کثیری از مردم است و آن را نباید قطع کرد نه اینست که با این موضوع بکلی مخالفت کنم و نمی‌گویم هم پیشنهادی که آقای تدین کرده‌اند تصویب نشود البته این پیشنهاد باید اجرا هم بشود ولی بدواً لازم است نظر اعضاء کمیسیون بودجه را باین موضوع جلب کرد و بعد هم بهر کمیسیون که نمایندگان صلاح بدانند رجوع بکنند خود آن کمیسیون یا نماینده دولت در این باب شور و مشورت کافی بکند و اجرا بکنند و باید بدانند که مادر اینجا برای مشورت آمده‌ایم و اگر می‌خواهیم از برای مواد قانونی بفکر خودمان یک کارهائی بکنیم که نمی‌شود ما باید در انجا مشورت بکنیم مصالح مملکت را در نظر بگیریم و مطابق قانون ان مشکلات را اگر باشد رفع کنبم بیش از این لازم نیست عرض کنم.
  
(بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است )
+
(بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است)
  
( جمعی دیگر ـ کافی نیست)  
+
(جمعی دیگر ـ کافی نیست)
  
'''نایب رئیس''' ـ مذاکرات کافی است ؟
+
'''نایب رئیس''' ـ مذاکرات کافی است؟
  
(جمعی گفتند کافی است و برخی اظهار نمودند کافی نیست )
+
(جمعی گفتند کافی است و برخی اظهار نمودند کافی نیست)
  
'''نایب رئیس''' ـ رأی میگیریم بکفایت مذاکرات
+
'''نایب رئیس''' ـ رأی می‌گیریم بکفایت مذاکرات
  
( پارهء از نمایندگان ـ مذاکرات در چه چیز )
+
(پارهٔ از نمایندگان ـ مذاکرات در چه چیز)
  
'''نایب رئیس''' ـ در این مطلبی که مطرح بود . بعد از آن پیشنهادهائی که تقدیم شده است قرائت میشود .  
+
'''نایب رئیس''' ـ در این مطلبی که مطرح بود. بعد از آن پیشنهادهائی که تقدیم شده است قرائت می‌شود.
  
آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند .  
+
آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند.
  
( عده قلیل برخاستند )
+
(عده قلیل برخاستند)
  
'''نایب رئیس''' ـ تصویب نشد .  
+
'''نایب رئیس''' ـ تصویب نشد.
  
آقای سر کشیکزاده(اجازه )
+
آقای سر کشیکزاده (اجازه)
  
(بعضی از نمایندگان ـ آقا بماند برای جلسه بعد  
+
(بعضی از نمایندگان ـ آقا بماند برای جلسه بعد
  
'''عمادالسلطنه''' ـ بنده پیشنهاد میکنم جلسه ختم شود
+
'''عمادالسلطنه''' ـ بنده پیشنهاد می‌کنم جلسه ختم شود
  
'''نایب رئیس ـ''' هر کس پیشنهاد دارد بدهد .  
+
'''نایب رئیس ـ''' هر کس پیشنهاد دارد بدهد.
  
'''سردار معظم''' ـ بنده مخالفم با ختم جلسه .
+
'''سردار معظم''' ـ بنده مخالفم با ختم جلسه.
  
'''نایب رئیس''' ـ هنور پیشنهاد نشده است آقای سر کشیک زاده حق نطق دارند  
+
'''نایب رئیس''' ـ هنور پیشنهاد نشده است آقای سر کشیک زاده حق نطق دارند
  
'''عماد السلطنه''' ـ بنده پیشنهاد داده ام
+
'''عماد السلطنه''' ـ بنده پیشنهاد داده‌ام
  
'''نصرت الدوله''' ـ پس پیشنهاد ختم جلسه را بخوانند بعد ایشان حرف بزنند .
+
'''نصرت الدوله''' ـ پس پیشنهاد ختم جلسه را بخوانند بعد ایشان حرف بزنند.
  
(پیشنهاد آقای عماد السلطنه بشرح زیر قرائت شد )  
+
(پیشنهاد آقای عماد السلطنه بشرح زیر قرائت شد)
  
پیشنهاد میکنم جلسه ختم شود  
+
پیشنهاد می‌کنم جلسه ختم شود
  
( عماد السلطنه )  
+
(عماد السلطنه)
  
( بعضی گفتند صحیح است )
+
(بعضی گفتند صحیح است)
  
'''سردار معظم''' ـ خوب است آقای سر کشیک زاده صبر کنند این موضوع حل بشود .  
+
'''سردار معظم''' ـ خوب است آقای سر کشیک زاده صبر کنند این موضوع حل بشود.
  
'''سر کشیک زاده''' ـ (خطاب بنایب رئیس ) اجازه بنده محفوظ است  
+
'''سر کشیک زاده''' ـ (خطاب بنایب رئیس) اجازه بنده محفوظ است
  
'''سردارمعظم''' ـ بنده با این پیشنهاد مخالفم . اولا در هر مطلبی نمیشود با بلند گفتن ( مذاکرات کافی است ) یا ما ( موافقیم ) مطلب را حل شده و صحبت را کافی تصور کرد بر فرض یک دو نفر مخالف باشند باید دلایل خود را بگویند  
+
'''سردارمعظم''' ـ بنده با این پیشنهاد مخالفم. اولا در هر مطلبی نمی‌شود با بلند گفتن (مذاکرات کافی است) یا ما (موافقیم) مطلب را حل شده و صحبت را کافی تصور کرد بر فرض یک دو نفر مخالف باشند باید دلایل خود را بگویند
  
'''عماد السلطنه''' ـ آقا اجازه بدهید بنده توضیح بدهم  
+
'''عماد السلطنه''' ـ آقا اجازه بدهید بنده توضیح بدهم
  
'''سردار معظم''' ـ بلی . ! آقا توضیحشان را بفرمایند مقدم است  
+
'''سردار معظم''' ـ بلی. ! آقا توضیحشان را بفرمایند مقدم است
  
'''عماد السلطنه''' ـ همین دلیلی که آقای سردار فرمودند دلیل من بود خواستم آقایان بدون اینکه مطالعه در این کار بکنند رأی ندهند من هم میخواستم آقایان در اطراف قضیه فکر بکنند آن وقت یک رأی فهمیده بدهند .
+
'''عماد السلطنه''' ـ همین دلیلی که آقای سردار فرمودند دلیل من بود خواستم آقایان بدون اینکه مطالعه در این کار بکنند رأی ندهند من هم می‌خواستم آقایان در اطراف قضیه فکر بکنند آن وقت یک رأی فهمیده بدهند.
  
'''نایب رئیس''' ـ آقای سردار معظم( اجازه )
+
'''نایب رئیس''' ـ آقای سردار معظم (اجازه)
  
'''سردار معظم''' ـ بنده تصور نمیکردم آقای عماد السلطنه در ضمن یک پیشنهاد که باید توضیح بدهند تذکر بدهند که همان علتی که باعث مخالفت من بود اسباب آن خواهد شد که تصور بکنند آقایان نمایندگان نفهمیده رأی بدهند در صورتیکه این مطلب بقدری سهل و ساده است که هیچ محتاج به این مذاکرات نبود .
+
'''سردار معظم''' ـ بنده تصور نمی‌کردم آقای عماد السلطنه در ضمن یک پیشنهاد که باید توضیح بدهند تذکر بدهند که همان علتی که باعث مخالفت من بود اسباب آن خواهد شد که تصور بکنند آقایان نمایندگان نفهمیده رأی بدهند در صورتیکه این مطلب بقدری سهل و ساده است که هیچ محتاج به این مذاکرات نبود.
چرا بواسطه اختلاف در عقیده نمایندگان از انتقال در این جلسه بجلسه دیگر که شاید نبم ساعت بیشتر از ظهر نگذشته باشد باید این حرف زده شود .
+
چرا بواسطه اختلاف در عقیده نمایندگان از انتقال در این جلسه بجلسه دیگر که شاید نبم ساعت بیشتر از ظهر نگذشته باشد باید این حرف زده شود.
اما من که مخالف هستم باختم جلسه برای این است که در ضمن مذاکرات حرفهائی زده شد که بهر قیمتی هست باید بعقیده من واو بقیمت گرسنگی خودمان هم باشد یک قدری جلسه را ادامه داده و این حرفها را خاتمه دهیم .  
+
اما من که مخالف هستم باختم جلسه برای این است که در ضمن مذاکرات حرفهائی زده شد که بهر قیمتی هست باید بعقیده من واو بقیمت گرسنگی خودمان هم باشد یک قدری جلسه را ادامه داده و این حرفها را خاتمه دهیم.
در اینجا در مجلس گفته شد بلدیه بر خلاف قانون است . حقاً این چه حرفی است وقتی که …..  
+
در اینجا در مجلس گفته شد بلدیه بر خلاف قانون است. حقاً این چه حرفی است وقتی که …..
  
بعضی از نمایندگان ـ (بطور همهمه آقا خارج از موضوع است )
+
بعضی از نمایندگان ـ (بطور همهمه آقا خارج از موضوع است)
  
'''نایب رئیس''' ـ آقا مذاکره راجع بختم جلسه است .
+
'''نایب رئیس''' ـ آقا مذاکره راجع بختم جلسه است.
  
'''سردار معظم''' ـ چشم آقا ! اجازه بفرمائید همچنین راجع به عوارض که بر خلاف قانون گرفته میشود یک سلسله اظهارات شد و بعقیده بنده نمیشود این مطالب را خنثی گذاشت و نظر باینکه نیم ساعت از ظهر گذشته است ) .
+
'''سردار معظم''' ـ چشم آقا! اجازه بفرمائید همچنین راجع به عوارض که بر خلاف قانون گرفته می‌شود یک سلسله اظهارات شد و بعقیده بنده نمی‌شود این مطالب را خنثی گذاشت و نظر باینکه نیم ساعت از ظهر گذشته است).
  
'''سلطان العلماء''' ـ فقط بیست دقیقه گذشته است .  
+
'''سلطان العلماء''' ـ فقط بیست دقیقه گذشته است.
  
'''سردار معظم''' ـ باید ادامه به مذاکرات داد و تکلیف این مطلب را باید معین کرد و تا وقتی که این مطلب معین نشده بنده عقیده به ختم جلسه ندارم . منتهی اگر آقایان عقیده دارند که جلسه الان ختم بشود بنده پیشنهاد میکنم بهمان ترتیبی که برای اعتبار نامه آقای شیخ الرئیس پیشنهاد شد برای این مطلب هم رفتار شود یعنی چهار ساعت تنفس بدهند و بعد جلسه بشود و الا معنی ندارد . ما دو ساعت به ظهر مانده جلسه میکنیم و عوض عصرها که دامنه اش زیاد تر است صبحا جلسه میکنیم جلسه چهار ساعت به ظهر را دو ساعت به ظهر تشکیل میدهیم یکساعت یکساعت و نیم کار میکنیم بعد از آن تنفس میشود بالاخره نزدیک ظهر در میرود باید جلسه ختم کنیم .
+
'''سردار معظم''' ـ باید ادامه به مذاکرات داد و تکلیف این مطلب را باید معین کرد و تا وقتی که این مطلب معین نشده بنده عقیده به ختم جلسه ندارم. منتهی اگر آقایان عقیده دارند که جلسه الان ختم بشود بنده پیشنهاد می‌کنم بهمان ترتیبی که برای اعتبار نامه آقای شیخ الرئیس پیشنهاد شد برای این مطلب هم رفتار شود یعنی چهار ساعت تنفس بدهند و بعد جلسه بشود و الا معنی ندارد. ما دو ساعت به ظهر مانده جلسه می‌کنیم و عوض عصرها که دامنه اش زیاد تر است صبحا جلسه می‌کنیم جلسه چهار ساعت به ظهر را دو ساعت به ظهر تشکیل می‌دهیم یکساعت یکساعت و نیم کار می‌کنیم بعد از آن تنفس می‌شود بالاخره نزدیک ظهر در می‌رود باید جلسه ختم کنیم.
در این مجلس باین برای یک همچو مسائل مهم که مطرح است تا یک ساعت بعد از ظهر نشست و مسئله را ختم کرد نمی خواهید چهار ساعت تنفس بدهید و عصر جلسه را تشکیل بکنید و مذاکرات را آقایان ادامه بدهند .
+
در این مجلس باین برای یک همچو مسائل مهم که مطرح است تا یک ساعت بعد از ظهر نشست و مسئله را ختم کرد نمی‌خواهید چهار ساعت تنفس بدهید و عصر جلسه را تشکیل بکنید و مذاکرات را آقایان ادامه بدهند.
  
'''نایب رئیس''' ـ آقای تدین موافقید با پیشنهاد ؟
+
'''نایب رئیس''' ـ آقای تدین موافقید با پیشنهاد؟
  
'''تدین''' بنده مخالفم  
+
'''تدین''' بنده مخالفم
  
'''نایب رئیس''' ـ آقای دستغیب چطور ؟
+
'''نایب رئیس''' ـ آقای دستغیب چطور؟
  
'''دست غیب ـ''' بنده موافقم . ظاهر مطلب همانطور که آقای سردار معظم فرمودند بنظر خیلی ساده میآید ولیکن انطور نیست باین بی اهمیتی نیست ( سردار معظم ـ بنده نگفتم بی اهمیت است ) بایستی یک قدری مطالعه کرد در اطرافش و فقط این جلسه بیفتد به جلسه بعد گمان نمیکنم هیچ انقلابی در عوالم امکانیه پیدا شود که مطلب بیفتد به جلسه بعد و یکقدری اعمال نظر و مطالعه و تبدیل آراء بشود و بعد تصمیمی گرفته شود اما اینکه فرمودند من یادی می آید در همان جلسه فرمودند قضیه اعتبار نامه شاهزاده شخ الرئیس مطرح ود همین مذاکرات پیش آمد آخر رسید کار مجلس بجائی که ناچار مجلس پیشنهاد تنفس داد چهار ساعت . چرا ؟ بواسطه خاطر اینکه دو ساعت از ظهر میگذرد همه آقایان موافق می شوند یک مرتبه با ختم جلسه می بینند ختم جلسه رد شده آنوقت پیشنهاد تنفس میدهند تنفس هم چهار ساعت که هیچ سابقه ندارد میشود . وقتی که برگشتند و جلسه شد نمیدانند این جزء همان جلسه است یا جلسه علیحده آنوقت اداره مباشرات ناچار میشود که برای خاطر جرائم از هیئت رئیسه سؤال کند که این نیمه جلسه صحیح است یا اینکه جلسه علیحده است . این مشکلات را خود مجلس برای خودش تهیه میکنند در صورتیکه ما می بینیم هشت نه ساعت علاوه می شود و این هشت نه ساعت یا دوازده ساعت آنقدر اهمیت ندارد که مجلس بماند برای شنبه یا یکشنبه فاصله جمعه است وشنبه آقایان هم در اطراف این قضیه برای مشکلاتی که ممکن است در این مسئله مبادا دچار بشود یک اطلاعاتی بکنند . هر قضیه در عالم با مطالعه بهتر است که رأی بدهند تا بدون مطالعه این است بنده پیشنهاد جلسه ختم شود و صبح یکشنبه تشکیل شود .
+
'''دست غیب ـ''' بنده موافقم. ظاهر مطلب همانطور که آقای سردار معظم فرمودند بنظر خیلی ساده می‌آید ولیکن انطور نیست باین بی اهمیتی نیست (سردار معظم ـ بنده نگفتم بی اهمیت است) بایستی یک قدری مطالعه کرد در اطرافش و فقط این جلسه بیفتد به جلسه بعد گمان نمی‌کنم هیچ انقلابی در عوالم امکانیه پیدا شود که مطلب بیفتد به جلسه بعد و یکقدری اعمال نظر و مطالعه و تبدیل آراء بشود و بعد تصمیمی گرفته شود اما اینکه فرمودند من یادی می‌آید در همان جلسه فرمودند قضیه اعتبار نامه شاهزاده شخ الرئیس مطرح ود همین مذاکرات پیش آمد آخر رسید کار مجلس بجائی که ناچار مجلس پیشنهاد تنفس داد چهار ساعت. چرا؟ بواسطه خاطر اینکه دو ساعت از ظهر می‌گذرد همه آقایان موافق می‌شوند یک مرتبه با ختم جلسه می‌بینند ختم جلسه رد شده آنوقت پیشنهاد تنفس می‌دهند تنفس هم چهار ساعت که هیچ سابقه ندارد می‌شود. وقتی که برگشتند و جلسه شد نمیدانند این جزء همان جلسه است یا جلسه علیحده آنوقت اداره مباشرات ناچار می‌شود که برای خاطر جرائم از هیئت رئیسه سؤال کند که این نیمه جلسه صحیح است یا اینکه جلسه علیحده است. این مشکلات را خود مجلس برای خودش تهیه می‌کنند در صورتیکه ما می‌بینیم هشت نه ساعت علاوه می‌شود و این هشت نه ساعت یا دوازده ساعت آنقدر اهمیت ندارد که مجلس بماند برای شنبه یا یکشنبه فاصله جمعه است وشنبه آقایان هم در اطراف این قضیه برای مشکلاتی که ممکن است در این مسئله مبادا دچار بشود یک اطلاعاتی بکنند. هر قضیه در عالم با مطالعه بهتر است که رأی بدهند تا بدون مطالعه این است بنده پیشنهاد جلسه ختم شود و صبح یکشنبه تشکیل شود.
  
( جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است )  
+
(جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است)
  
'''نایب رئیس''' ـ آقای تدین .(اجازه )  
+
'''نایب رئیس''' ـ آقای تدین .(اجازه)
  
'''تدین''' ـ یک دلیلی آقایان اقامه میکنند و آن عبارت از این است که در اطراف این موضوع فکر بشود تا یک رأی جامع الاطرفی داده شود . بنده این دلیل را قبول ندارم برای اینکه دوازده روز قبل این پیشنهاد شد ارجاع به شعب هم شد در هر یکی از شعب مدتی در آن بحث شد و تمام آقایانی که در شعب بودند از زمینه مستحضرند مگر آنکه بعضی آقایان نبودند بنابراین ما نباید قائل شویم که چند جلسه دیگر عقب بیفتد برای اینکه میخواهم فکر کنیم . اینطور نیست این موضوع فکر ندارد محتاج برای هم نیست . این مسئله مثل این میماند که ما بیائیم رأی بدهیم که آیا الان روز است یا شب است انوقت یک کسی بیاید مخالف بشود که خیر الان روز نیست و شب است بدلیل اینکه اینجا تاریک تر از بیرون است و باید برویم بیرون ببینیم آفتاب بلند شده است یا نشده است ابر است جلوش یا نیست ! مسئله مسلم است که خلاف قانون را نباید هیچکس مرتکب بشود قانون مالیات نواقل که از مجلس گذشته است کاملا بر اثر خود باقی است و باید بموقع اجرا گذاشته شود و آنچه اضافه بر قانون نواقل از مردم میگیرند نباید بگیرند آنوقت یک حرفهائی بزنند که این مالیات چه چیز است دارالمجانین بهم خواهد خورد . این حرفها یعنی چه ؟ بنده عرض میکنم این تحمیلات فوق العاده خودش دار المجانین ایجاد میکند . . . . . .
+
'''تدین''' ـ یک دلیلی آقایان اقامه می‌کنند و آن عبارت از این است که در اطراف این موضوع فکر بشود تا یک رأی جامع الاطرفی داده شود. بنده این دلیل را قبول ندارم برای اینکه دوازده روز قبل این پیشنهاد شد ارجاع به شعب هم شد در هر یکی از شعب مدتی در آن بحث شد و تمام آقایانی که در شعب بودند از زمینه مستحضرند مگر آنکه بعضی آقایان نبودند بنابراین ما نباید قائل شویم که چند جلسه دیگر عقب بیفتد برای اینکه می‌خواهم فکر کنیم. اینطور نیست این موضوع فکر ندارد محتاج برای هم نیست. این مسئله مثل این می‌ماند که ما بیائیم رأی بدهیم که آیا الان روز است یا شب است انوقت یک کسی بیاید مخالف بشود که خیر الان روز نیست و شب است بدلیل اینکه اینجا تاریک تر از بیرون است و باید برویم بیرون ببینیم آفتاب بلند شده است یا نشده است ابر است جلوش یا نیست! مسئله مسلم است که خلاف قانون را نباید هیچکس مرتکب بشود قانون مالیات نواقل که از مجلس گذشته است کاملا بر اثر خود باقی است و باید بموقع اجرا گذاشته شود و آنچه اضافه بر قانون نواقل از مردم می‌گیرند نباید بگیرند آنوقت یک حرفهائی بزنند که این مالیات چه چیز است دارالمجانین بهم خواهد خورد. این حرفها یعنی چه؟ بنده عرض می‌کنم این تحمیلات فوق العاده خودش دار المجانین ایجاد می‌کند . . . . . .
  
( بعضی از نمایندگان ـ صحیح است )
+
(بعضی از نمایندگان ـ صحیح است)
  
این تحمیلات فوق العاده و این فشارها گدا درست میکند برای مملکت . . . (صحیح است ) آقایان باید بدانند که منشاء هر انقلاب بزرگی که در دنیا شده است تحمیلات عظیم بوده است بنابراین بنده نمیدانم که آقایان میخواهند چه فکری بکنند هر پیشنهادی که در این موضوع بکنید مستلزم این است که ضمناًدر طی یک مجاری قانونی تصدیق بکنید یک خلاف قانون را این رأی نمیخواهد تذکریست بایذ بدولت نوشته شود .  
+
این تحمیلات فوق العاده و این فشارها گدا درست می‌کند برای مملکت . . . (صحیح است) آقایان باید بدانند که منشاء هر انقلاب بزرگی که در دنیا شده است تحمیلات عظیم بوده است بنابراین بنده نمیدانم که آقایان می‌خواهند چه فکری بکنند هر پیشنهادی که در این موضوع بکنید مستلزم این است که ضمناًدر طی یک مجاری قانونی تصدیق بکنید یک خلاف قانون را این رأی نمی‌خواهد تذکریست بایذ بدولت نوشته شود.
مالیات قانون بلدی که از مجلس گذشته است در آنجاهائی که که مشمول این قانونست باید اجرا شود اضافات وزاید را هم از مردم نگیرند . میگویند لازم نیست ؟ انجمن بلدی درست بکنید .
+
مالیات قانون بلدی که از مجلس گذشته است در آنجاهائی که که مشمول این قانونست باید اجرا شود اضافات وزاید را هم از مردم نگیرند. می‌گویند لازم نیست؟ انجمن بلدی درست بکنید.
دولت حق ندارد در امور شهر دخالت بکند مردم خودشان باید امور بلدی را اداره بکنند مثل یک خانواده که امور خانوادگی خودش را باید اداره کند اشخاص خارجی نباید مداخله بکنند . انجمن بلدی درست بشود و از مجاری قانونی خودش کار بگذرد ما هم باید تصدیق کنیم و این دیگر بحث ندارد بنده اصراری ندارم وظیفه ام این بود تذکر بدهم بآقایان و در عین اینکه این قضیه را آقایان هم تصدیق میکنند ختم جلسه باز بسته است برای اکثریت . رأی دادن بسته است با اکثریت اما راه حل ندارد .  
+
دولت حق ندارد در امور شهر دخالت بکند مردم خودشان باید امور بلدی را اداره بکنند مثل یک خانواده که امور خانوادگی خودش را باید اداره کند اشخاص خارجی نباید مداخله بکنند. انجمن بلدی درست بشود و از مجاری قانونی خودش کار بگذرد ما هم باید تصدیق کنیم و این دیگر بحث ندارد بنده اصراری ندارم وظیفه‌ام این بود تذکر بدهم بآقایان و در عین اینکه این قضیه را آقایان هم تصدیق می‌کنند ختم جلسه باز بسته است برای اکثریت. رأی دادن بسته است با اکثریت اما راه حل ندارد.
این هیچ فرق ندارد با اینکه یکعده بروند سر راهها و گردنه ها بنشینند و از مردم پول بگیرند .  
+
این هیچ فرق ندارد با اینکه یکعده بروند سر راهها و گردنه‌ها بنشینند و از مردم پول بگیرند.
آنوقت دارالمجانین از میان خواهد رفت ! نه دار المجانین از میان نخواهد رفت همان مالیات قانونی که از مردم گرفته میشود کافی است اگر هم کم است انجمن بلدی باید پیشنهاد کند بنده و رفقای من رأی خواهیم داد .
+
آنوقت دارالمجانین از میان خواهد رفت! نه دار المجانین از میان نخواهد رفت همان مالیات قانونی که از مردم گرفته می‌شود کافی است اگر هم کم است انجمن بلدی باید پیشنهاد کند بنده و رفقای من رأی خواهیم داد.
بنده دیگر عرضی نخواهم کرد ما از این رلها خیلی داشته ایم هر قضیه را که خواستیم بزودی نتیجه گرفته نشود آنرا میاندازیم بکمیسیون چاهویل .
+
بنده دیگر عرضی نخواهم کرد ما از این رلها خیلی داشته‌ایم هر قضیه را که خواستیم بزودی نتیجه گرفته نشود آنرا می‌اندازیم بکمیسیون چاهویل.
  
(جمعی گفتند مذاکرات کافی است )  
+
(جمعی گفتند مذاکرات کافی است)
  
'''نایب رئیس''' ـ رأی میگیریم در پیشنهاد ختم جلسه .  
+
'''نایب رئیس''' ـ رأی می‌گیریم در پیشنهاد ختم جلسه.
  
آقایانیکه موفق هستند قیام فرمایند .
+
آقایانیکه موفق هستند قیام فرمایند.
  
(جمعی قیام نمودند )  
+
(جمعی قیام نمودند)
  
'''نایب رئیس''' ـ تصویب شد یک پیشنهادی آقای سردار معظم کرده اند نمایندگان بطور همهمه ـ  
+
'''نایب رئیس''' ـ تصویب شد یک پیشنهادی آقای سردار معظم کرده‌اند نمایندگان بطور همهمه ـ
  
آقا موضوع ندارد گذشت .
+
آقا موضوع ندارد گذشت.
  
'''نایب رئیس''' ـ پیشنهاد راجع به تعیین جلسه بعد است  
+
'''نایب رئیس''' ـ پیشنهاد راجع به تعیین جلسه بعد است
  
( بشرح ذیل قرائت شد )
+
(بشرح ذیل قرائت شد)
  
بنده پیشنهاد میکنم که جلسه عصری منعقد شود .
+
بنده پیشنهاد می‌کنم که جلسه عصری منعقد شود.
  
( همهمه بین نمایندگان )  
+
(همهمه بین نمایندگان)
  
'''سردار معظم''' ـ اقا رأی بگیرید  
+
'''سردار معظم''' ـ اقا رأی بگیرید
  
 
'''سردار فاخر''' – بنده مخالفم
 
'''سردار فاخر''' – بنده مخالفم
خط ۱۷۱: خط ۱۷۰:
 
'''نایب رئیس''' ـ بفرمائید
 
'''نایب رئیس''' ـ بفرمائید
  
'''سردارفاخر'''ـ این موضوع لا یحه ولو اینکه دوروز همبماند آنقدر مهم نیست که ما بخواهیم یک جلسه فوق العاده منعقد بکنیم برای اینکه یک مسائل مهم دیگری هست و یک کمیسیونهائی هست که واجب است مثل کمیسیون بودجه که عصر خواهد بود و یک مسائل مهمی است که در آنجا باید ختم شود من گمان میکنم که صبح یکشنبه آقایان بیایند و این مسئله را حل کنند بعلاوه اختلاف نظری بین آقایان تولید شده است که این جلسه ختم نشود بهتر است تا اینکه جلسه عصر بشود
+
'''سردارفاخر'''ـ این موضوع لا یحه ولو اینکه دوروز همبماند آنقدر مهم نیست که ما بخواهیم یک جلسه فوق العاده منعقد بکنیم برای اینکه یک مسائل مهم دیگری هست و یک کمیسیونهائی هست که واجب است مثل کمیسیون بودجه که عصر خواهد بود و یک مسائل مهمی است که در آنجا باید ختم شود من گمان می‌کنم که صبح یکشنبه آقایان بیایند و این مسئله را حل کنند بعلاوه اختلاف نظری بین آقایان تولید شده است که این جلسه ختم نشود بهتر است تا اینکه جلسه عصر بشود
  
'''نایب رئیس''' ـ برای تذکر عرض میکنم که روز یک شنبه مصادف با وفاتست . . .
+
'''نایب رئیس''' ـ برای تذکر عرض می‌کنم که روز یک شنبه مصادف با وفاتست . . .
  
بعضی از نمایندگان ( با همهمه )  
+
بعضی از نمایندگان (با همهمه)
  
ـ آقا مولود است .  
+
ـ آقا مولود است.
  
'''نایب رئیس''' ـ آقای سردار معظم ( اجازه )  
+
'''نایب رئیس''' ـ آقای سردار معظم (اجازه)
  
'''سردار معظم''' ـ بنده اگر چه میدانم پیشنهاد بنده چون تقاضای جاسه فوق العاده و یک کار فوق العاده است رد خواهد شد قبلا هم میدانم معذلک وظیفه خود را این میدانم که بگویم .  
+
'''سردار معظم''' ـ بنده اگر چه میدانم پیشنهاد بنده چون تقاضای جاسه فوق العاده و یک کار فوق العاده است رد خواهد شد قبلا هم میدانم معذلک وظیفه خود را این میدانم که بگویم.
آقای سردار فاخر میگویند مطلب فوریت و اهمیت ندارد و کمیسیون بودجه اهمیتش بیشتر است بنده نهایت تأسف را دارم که با ایشان موافق نیستم و به همین ملاحظه است که من اهمیت و فوریت این مطلب را بر تعیین کردن سی و شش تومان حقوق از برای فلان ثبات وزارت داخله یا خارجه مقدم میدارم و میگویم جلسه کمیسیون بودجه باید موقوف شود و امروز منعقد نشود علی الخصوص که یکشنبه هم تعطیل داریم و جلسه میماند برای روز سه شنبه ولی بنده با اینکه میدانم پیشنهاد من ممکن است رد شود چون با این مذاکرات امروز مجلس معتقد نیستم و برای مملکت از نقطه نظرهائی مضر میدانم اینستکه پیشنهاد کردم همین امروز تکلیف این مسئله معین شود
+
آقای سردار فاخر می‌گویند مطلب فوریت و اهمیت ندارد و کمیسیون بودجه اهمیتش بیشتر است بنده نهایت تأسف را دارم که با ایشان موافق نیستم و به همین ملاحظه است که من اهمیت و فوریت این مطلب را بر تعیین کردن سی و شش تومان حقوق از برای فلان ثبات وزارت داخله یا خارجه مقدم می‌دارم و می‌گویم جلسه کمیسیون بودجه باید موقوف شود و امروز منعقد نشود علی الخصوص که یکشنبه هم تعطیل داریم و جلسه می‌ماند برای روز سه شنبه ولی بنده با اینکه میدانم پیشنهاد من ممکن است رد شود چون با این مذاکرات امروز مجلس معتقد نیستم و برای مملکت از نقطه نظرهائی مضر میدانم اینستکه پیشنهاد کردم همین امروز تکلیف این مسئله معین شود
  
'''نایب رئیس''' ـ رأی میگیریم پیشنهاد آقای سردار معظم آقایانیکه موافقند قیام نمایند .
+
'''نایب رئیس''' ـ رأی می‌گیریم پیشنهاد آقای سردار معظم آقایانیکه موافقند قیام نمایند.
  
(عده قلیلی قیام نمودند )  
+
(عده قلیلی قیام نمودند)
  
'''نایب رئیس''' ـ ردشد .
+
'''نایب رئیس''' ـ ردشد.
  
پیشنهاد دیکری رسیده است قرائت میشود
+
پیشنهاد دیکری رسیده است قرائت می‌شود
  
(بشرح ذیل خوانده شد )  
+
(بشرح ذیل خوانده شد)
  
بنده پیشنهاد میکنم صبح شنبه جلسه تشکیل شود .
+
بنده پیشنهاد می‌کنم صبح شنبه جلسه تشکیل شود.
  
'''سردار فاخر سردار فاخر''' ـ چون مذاکره شد که روز یکشنبه مصادف با وفاتست . .  
+
'''سردار فاخر سردار فاخر''' ـ چون مذاکره شد که روز یکشنبه مصادف با وفاتست . .
  
.نمایندگان بطور همهمه ـ
+
. نمایندگان بطور همهمه ـ
  
آقا عید است .  
+
آقا عید است.
  
 
'''سردار فاخر''' ـ آنجا آقای نایب رئیس اینطور فرمودند . .
 
'''سردار فاخر''' ـ آنجا آقای نایب رئیس اینطور فرمودند . .
  
'''دست غیب''' ـ شما خودتان باید بهتر بدانید .  
+
'''دست غیب''' ـ شما خودتان باید بهتر بدانید.
  
'''سردار فاخر''' ـ چون در این قسم امور آقای دست غیب بیشتر تخصص دارند  
+
'''سردار فاخر''' ـ چون در این قسم امور آقای دست غیب بیشتر تخصص دارند
  
'''دست غیب''' ـ این وظیفه هر شیعه است  
+
'''دست غیب''' ـ این وظیفه هر شیعه است
  
'''سردار فاخر'''ـ خیلی خوب .  
+
'''سردار فاخر'''ـ خیلی خوب.
  
چون مصادف با عید است و مجلس تعطیل است بنده پیشنهاد میکنم که حالا که جلسه ختم میشود این مسئله اینقدر عقب نیفتد بنابراین ممکن است صبح شنبه جلسه بشود و آقایان هم گمان میکنم موافق باشند
+
چون مصادف با عید است و مجلس تعطیل است بنده پیشنهاد می‌کنم که حالا که جلسه ختم می‌شود این مسئله اینقدر عقب نیفتد بنابراین ممکن است صبح شنبه جلسه بشود و آقایان هم گمان می‌کنم موافق باشند
  
'''نایب رئیس''' ـ رأی میگیریم به پیشنهاد آقای سردار فاخر  
+
'''نایب رئیس''' ـ رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای سردار فاخر
  
آقایانیکه تصویب میفرمایند قیام نمایند
+
آقایانیکه تصویب می‌فرمایند قیام نمایند
  
(عده قلیلی بر خاستند )  
+
(عده قلیلی بر خاستند)
  
'''نایب رئیس''' ـ جلسه آتیه روز سه شنبه خواهد بود چهار ساعت به ظهر دستور اولا تحلیف بعد مذاکره در این پیشنهاد و سایر مطالبی که بشعب رجوع شده است  
+
'''نایب رئیس''' ـ جلسه آتیه روز سه شنبه خواهد بود چهار ساعت به ظهر دستور اولا تحلیف بعد مذاکره در این پیشنهاد و سایر مطالبی که بشعب رجوع شده است
  
(جلسه سه ربع ساعت بعداز ظهر ختم شد )
+
(جلسه سه ربع ساعت بعداز ظهر ختم شد)
  
 
'''رئیس مجلس شورای ملی  ـ مؤتمن الملک'''
 
'''رئیس مجلس شورای ملی  ـ مؤتمن الملک'''
 
 
  
 
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم - ۲۲ بهمن ۱۳۰۲ تا ۲۱ بهمن ۱۳۰۴]]
 
[[رده:مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم - ۲۲ بهمن ۱۳۰۲ تا ۲۱ بهمن ۱۳۰۴]]

نسخهٔ ‏۳۰ اکتبر ۲۰۱۳، ساعت ۱۹:۴۱

مجلس شورای ملی مجموعه قوانین دوره قانونگذاری پنجم تصمیم‌های مجلس

مجلس شورای ملی مذاکرات دوره قانونگذاری پنجم

قوانین بنیان ایران نوین مصوب مجلس شورای ملی
نمایندگان مجلس شورای ملی دوره قانونگذاری پنجم
مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ خرداد (جوزا) ۱۳۰۳ نشست ۲۸

مذاکرات مجلس شورای ملی ۲۷ خرداد (جوزا) ۱۳۰۳ نشست ۲۸

Page 1 – 6 missing

ولیکن آن قسمتش را که باید اقدام کرد راجع بآنجاهائی است که شهر نیست و بلدیه ندارد ولی مخصوصاًبلدیه شهر طهران که یک اقداماتی کرده و معلوم نیست ترتیبات آن چه می‌شود همین صد و خوردهای دیوانه که جمع کردهاند معلوم نیست کجا باید بروند و این مساکین چه باید بکنند این است که اگر یک مدتی فرجه بدهند که در آن مدت بروند یک کارهائی بکنند و در کمیسیون مطالعاتی بعمل آید که با یک نظر دقتی انکار بگذرد بهتر است و بنده کاملا موافقم ولی با این شکل که این مسئله آمده است بمجلس فوری تصویب شود این یک قدری تولید اشکال می‌کند اینستکه بنده (و خبردارم یکعده دیگر از آقایان من جمله آقای سردار معظم پیشنهاد کرده‌ایم) که این طرح بر گردد بکمیسیون ودر آنجا مطالعه شود.

نایب رئیس ـ آقای عمادالسلطنه (اجازه)

عمادالسلطنه ـ بنده خیال می‌کردم که اصل موضوعی که آقای تدین و دیگران فرمودند راجع بمسئله نواقل بود و کم کم دارد یک مسائل دیگری داخلش می‌شود همانطور که آقایان پیشنهاد کرده‌اند بنده راجع بمسئله نواقل و آن پولهای بی قانونی که درراهها از مردم گرفته می‌شود کاملا مخالفم ولی راجع ببعضی مالیتهای غیر قانونی چون در جمع و خرج مملکت دخالت دارد آن را باید مجلس غمض عین بکند.

مدرس ـ غمض عین همان تصدیق است.

عمادالسلطنه ـ بنده عقیده خود را می‌گویم اما اینکه بعضی از آقایان می‌فرمایند چه می‌شود اگر آن مالیات نواقل گرفته نشود. بنده عرض می‌کنم هیچ طور نمی‌شود بنده برای اینکه خوب احتیاط کرده باشم آلان رفتم پائین در کمیسیون بودجه صورت جزئی را که وزارت مالیه داده است مطالعه کردم ابداً بهیچ وجه من الوجوه از بابت نواقل ایالات و ولایات و طرق که از مردم گرفته می‌شود یک دینار در جمع دولت نیامده است اگر آمده است یکنفر از آقایان بگوید در اینصورت اگر ما امروز نواقل را موقوف کردیم چه لطمه وارد می‌شود؟ یک شتر از قزوین حرکت کرده از راه بیابان عبور می‌کند بر می‌خورد بدلیجان محلات وآن وقت نواقل وآن باج کذائی را از او می‌گیرند باز از بیابان بی آب علف عبور می‌کند ده آباده ده فرسخی زیر کاشان نواقل ازش می‌گیرند انجا چرا از او نواقل می‌گیرند؟ برای این می‌گیرند که شهر کاشان را تنظبف بکنند؟ به آن شتردار بدبختی که از قزوبن عبور می‌کند و آنجا می‌رود با یک کرایه مختصر باو باید تحمیل بشود؟ در شهر‌ها هم آنطور تنظیفات که باید بشود که نمی‌شود برای اینکه این پولهائی که گرفته می‌شود غالباً بمصارف حقوقهای اشخاص می‌رسد ولی حالا برای اینکه جمع بین نظر هر دو دسته آقایان بشود بنده این طور پیشنهاد کردم و الان هم تقدیم می‌کنم که کلیه نواقلی که در قصبات و در راهها بطور غیر قانونی از مردم گرفته می‌شود اینها امروز ملغی بشود ولی راجع ببلدیه تهران از حالا تا یک ماه دیگر مجلس شورای ملی بدولت مهلت بدهد که دولت لوایح قانونی را که لازم میداند برای این کار بمجلس بدهد وقتی که از مجلس گذشت بموقع اجرا بگذارند این جمع بین نظر همه آقایان می‌شود و الا گمان نمی‌کنم که هیچ وقت مجلس شورای ملی قبول بکند و هیچوقت مجلس شورایملی قانونی وضع کند که در راهها از عابرین بدون جهت در صورتیکه از شهر عبور نکنند نواقل گرفته شود هیچوقت گمان نمی‌کنم مجلس شورای ملی یک همچو قانونی وضع کند که در دلیجان یا در اسد آباد یا در فلان ده از مردم نواقل گرفته شود این را امروز مجلس شورای ملی بدولت تذر بدهد که اعلان بکنند در نقاطی که شهر نیست و در قصبات آن را نگیرند و (در شهرها ۰ در شهر‌ها هم اینجا یک قدری اشکال پیدا می‌کنند وبنده عقیده‌ام اینستکه اینجا قید بکنند و بگویند) در شهرهائیکه نظمیه دار بگیرند تا اشتباه نشود والا آنوقت کازرون را هم شهر می‌گیرند و قمشه را هم شهر می‌گیرند جای و (بقول آقای سالار لشکر) اسد آباد را هم شهر می‌گیرند.

نایب رئیس ـ اقای س کشیک زاده مخالفند؟

سر کشیک زاده ـ موافقم.

نایب رئیس – آقای اقای حاج میرزا عبد الوهاب چطور؟

حاج میرزا عبدالوهاب ـ بنده موافق با آقایانم.

نایب رئیس ـ آقای مدرس .(اجازه)

مدرس ـ بنده هم موافقم با بیاناتیکه فرمودند.

نایب رئیس ـ آقای مشار اعظم موافقند؟

مشار اعظم ـ مخالفم اعتراضاتی که در ابن باب می‌شود البته آنچه که در حدود قانون است که قابل ایراد نیست و آقای تدبن در در این موضوع توضیحاتی کافی دادند و یک مقدار از قانون را هم بیان فرمودند همه هم تصدیق کردند و البته هیچکس نمی‌تواند با آن مخالفت بکند. مطالبی را که قانون تصریح کرده است باید البته موافقت کرد اگر چیزی در قانون نباشد و مجلس تصویب نکرده باشد دولت حق ندارد عمل کند فقط در این مورد بعضی مطالب هست که قابل توجه است و آن اینستکه اگر ما بخواهیم آنرا بفوریت بر هم بزنیم ببینیم مشکلاتی ایجاد خواهد شد یا نخواهد شد؟ این مسئله در نظر آقایان نمایندگان باید از همه بیشتر قابل توجه باشد برای اینکه اگر آقایان نمایندگان بخواهند بقانون بچسبند و متوجه بمشکلات امر نباشند ممکن است از فشار و تضقیقاتی که بدولت وارد می‌آورند مشکلات فوق العاده پیدا شود که بعد خودشان در حلش عاجز بمانند آقای تدین ایراد کردند که در فلان جا…. بعضی ایراداتی کردند که بنده ناچارم جوابش را یکی یکی غرض کنم) گفتند از فلان نقطه راه را سد می‌کنند و از عبور و مرور رعایا جلو گیری می‌کنند و این بر خلاف قانون است. در حالیکه ابداً خلاف نیست و ناچارند اگر بخواهند این مالیاتها را بگیرند یک اصول و ترتیبی دارد که باید رعایت آن اصول را بکنند بنابراین در آنجا که می‌خواهند بگیرند پیش آنها را باید البته چوب هم بکشند که هر کسی بخواهد برود باید مالیات بدهد. بعد برود این هیچ ایراد ندارد بعلاوه ایشان مبالغات میفر مودند و می‌گفتند که ر هر کس که بار بدوشش هست مالیات نواقل می‌گیرند و حال اینکه تا حالا ما ندیده‌ایم از خار کش که پشته خار بدوش می‌برد مالیات بگیرند اگر یک وقتی هم یک مأموری مرتکب این عمل شده باشد یک درذی کرده و درذی ربطی باین ندارد که بخواهند قانون را باین ترتیب اصلاح بکنند. فرمودند در گیلان موقعیکه اقای سردار معظم حکومت داشتند از آدم مالیات می‌گرفتند و خودشان هم ملتفت شدند که خلاف قانون بوده است و بعد هم ایشان رفعش را کردند این ربطی ندارد که اظهار بشود که این مالیات‌ها عنوان نواقل گرفته این مطالب اساساً تصدیق نخواهند شد و نباید هم تصدیق بشود برای انکه یک اموری بوده است اتفاقی و اتفاقی را هم نباید ترتیب اثر داده و این کار هم در موقع خودش جبران شده ربطی به این قضیه ندارد ولی اساساً مطلبی که خیلی باید درش دقت کرد یکی همین است که باید بدانیم که عایدات نواقل آیا جزو عایدات مملکتی می‌رود یا نمی‌رود؟ اگر جزو عایدات مملکتی برود طبیعی است که در جمع و خرج بودجه مملکتی دخیل است و مجلس شورای ملی مسئول می‌باشد و خود نمایندگان محترم باید این کار را اصلاح کنند و البته نباید بدون مشاوره و فکر در این باب یک حکمی صادر و نسخ و الغاء یک مالیت هائی را کرد که سبب برهم زدن عایدات مملکت بشود بنده چون در کمیسیون بودجه نیستم نمی‌توانم در این موضوع اظهار اطلاعات کافی بکنم آقابانی که در کمیسیون بودجه هستند باین مسئله توجه دارند. آقای عماد السلطنه فرمودند تحقیق کردم جزو عایدات مملکتی نیست بر فرض این هم که جزو عایدات مملکتی نباشد ما باز باید بیک نکته دیگر توجه کنیم و آن اینست که از این ترتیب حالا اعضائی که آنرا اداره می‌کنند ارتزاق می‌کنند و حقوق میگیرندشما این قضیه را یک مرتبه بخواهید از بین ببرند اگر خلاف قانون نباشد لااقل یک ظلمی کرده‌اید و این ظلم غبر قابل تحمل است برای یکعده اشخاص کثیری پانصد نفر هزار نفر بلکه هزار پانصد نفری که از این کار و از این راه نان می‌خورند شما آنها را یکمرتبه از نان خوردن بیندازید این را نمی‌شود تصدیق کرد بهمین جهت من می‌خواهم نظر آقایان نمایندگان محترم را متوجه کنم باین قضیه که کمال اهمیت را دارد و اگر در این باب باید اقدامی کرد باید رعایت قانون و انصاف و یا یک ترتیبات عاقلانه باشد بدونمطالعه و مشورت یک مالیاتی را نسخ کنیم و یم تر تیباتی را بدهیم این عاقلانه نیست آنسنهٔ که قانون نواقل را وضع کرده بودند هزار و سیصد و بیست و هشت بوده و از آن سنه تا بحال تقریباً دوازده سال می‌گذرد در این دازده سال که مجلس شورای ملی بوده است و نمایندگان هر دوره مطالعه با مورد داشته‌اند همه این مالیاتها بر قرار بوده است و میگرفته‌اند و توجه باینکار نکرده‌اند در آن مواقع در صورتیکه مقتضی بود در آن موقع توجهی می‌کردند و اصلاح می‌کردند حالا توجه نکرده‌اند و این مالیاتها یکصورت ثابت دائمی پیدا کرده و همانطور که عرض کردم این مالیاتها محل ارتزاق جمع کثیری از مردم است و آن را نباید قطع کرد نه اینست که با این موضوع بکلی مخالفت کنم و نمی‌گویم هم پیشنهادی که آقای تدین کرده‌اند تصویب نشود البته این پیشنهاد باید اجرا هم بشود ولی بدواً لازم است نظر اعضاء کمیسیون بودجه را باین موضوع جلب کرد و بعد هم بهر کمیسیون که نمایندگان صلاح بدانند رجوع بکنند خود آن کمیسیون یا نماینده دولت در این باب شور و مشورت کافی بکند و اجرا بکنند و باید بدانند که مادر اینجا برای مشورت آمده‌ایم و اگر می‌خواهیم از برای مواد قانونی بفکر خودمان یک کارهائی بکنیم که نمی‌شود ما باید در انجا مشورت بکنیم مصالح مملکت را در نظر بگیریم و مطابق قانون ان مشکلات را اگر باشد رفع کنبم بیش از این لازم نیست عرض کنم.

(بعضی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است)

(جمعی دیگر ـ کافی نیست)

نایب رئیس ـ مذاکرات کافی است؟

(جمعی گفتند کافی است و برخی اظهار نمودند کافی نیست)

نایب رئیس ـ رأی می‌گیریم بکفایت مذاکرات

(پارهٔ از نمایندگان ـ مذاکرات در چه چیز)

نایب رئیس ـ در این مطلبی که مطرح بود. بعد از آن پیشنهادهائی که تقدیم شده است قرائت می‌شود.

آقایانی که مذاکرات را کافی میدانند قیام فرمایند.

(عده قلیل برخاستند)

نایب رئیس ـ تصویب نشد.

آقای سر کشیکزاده (اجازه)

(بعضی از نمایندگان ـ آقا بماند برای جلسه بعد

عمادالسلطنه ـ بنده پیشنهاد می‌کنم جلسه ختم شود

نایب رئیس ـ هر کس پیشنهاد دارد بدهد.

سردار معظم ـ بنده مخالفم با ختم جلسه.

نایب رئیس ـ هنور پیشنهاد نشده است آقای سر کشیک زاده حق نطق دارند

عماد السلطنه ـ بنده پیشنهاد داده‌ام

نصرت الدوله ـ پس پیشنهاد ختم جلسه را بخوانند بعد ایشان حرف بزنند.

(پیشنهاد آقای عماد السلطنه بشرح زیر قرائت شد)

پیشنهاد می‌کنم جلسه ختم شود

(عماد السلطنه)

(بعضی گفتند صحیح است)

سردار معظم ـ خوب است آقای سر کشیک زاده صبر کنند این موضوع حل بشود.

سر کشیک زاده ـ (خطاب بنایب رئیس) اجازه بنده محفوظ است

سردارمعظم ـ بنده با این پیشنهاد مخالفم. اولا در هر مطلبی نمی‌شود با بلند گفتن (مذاکرات کافی است) یا ما (موافقیم) مطلب را حل شده و صحبت را کافی تصور کرد بر فرض یک دو نفر مخالف باشند باید دلایل خود را بگویند

عماد السلطنه ـ آقا اجازه بدهید بنده توضیح بدهم

سردار معظم ـ بلی. ! آقا توضیحشان را بفرمایند مقدم است

عماد السلطنه ـ همین دلیلی که آقای سردار فرمودند دلیل من بود خواستم آقایان بدون اینکه مطالعه در این کار بکنند رأی ندهند من هم می‌خواستم آقایان در اطراف قضیه فکر بکنند آن وقت یک رأی فهمیده بدهند.

نایب رئیس ـ آقای سردار معظم (اجازه)

سردار معظم ـ بنده تصور نمی‌کردم آقای عماد السلطنه در ضمن یک پیشنهاد که باید توضیح بدهند تذکر بدهند که همان علتی که باعث مخالفت من بود اسباب آن خواهد شد که تصور بکنند آقایان نمایندگان نفهمیده رأی بدهند در صورتیکه این مطلب بقدری سهل و ساده است که هیچ محتاج به این مذاکرات نبود. چرا بواسطه اختلاف در عقیده نمایندگان از انتقال در این جلسه بجلسه دیگر که شاید نبم ساعت بیشتر از ظهر نگذشته باشد باید این حرف زده شود. اما من که مخالف هستم باختم جلسه برای این است که در ضمن مذاکرات حرفهائی زده شد که بهر قیمتی هست باید بعقیده من واو بقیمت گرسنگی خودمان هم باشد یک قدری جلسه را ادامه داده و این حرفها را خاتمه دهیم. در اینجا در مجلس گفته شد بلدیه بر خلاف قانون است. حقاً این چه حرفی است وقتی که …..

بعضی از نمایندگان ـ (بطور همهمه آقا خارج از موضوع است)

نایب رئیس ـ آقا مذاکره راجع بختم جلسه است.

سردار معظم ـ چشم آقا! اجازه بفرمائید همچنین راجع به عوارض که بر خلاف قانون گرفته می‌شود یک سلسله اظهارات شد و بعقیده بنده نمی‌شود این مطالب را خنثی گذاشت و نظر باینکه نیم ساعت از ظهر گذشته است).

سلطان العلماء ـ فقط بیست دقیقه گذشته است.

سردار معظم ـ باید ادامه به مذاکرات داد و تکلیف این مطلب را باید معین کرد و تا وقتی که این مطلب معین نشده بنده عقیده به ختم جلسه ندارم. منتهی اگر آقایان عقیده دارند که جلسه الان ختم بشود بنده پیشنهاد می‌کنم بهمان ترتیبی که برای اعتبار نامه آقای شیخ الرئیس پیشنهاد شد برای این مطلب هم رفتار شود یعنی چهار ساعت تنفس بدهند و بعد جلسه بشود و الا معنی ندارد. ما دو ساعت به ظهر مانده جلسه می‌کنیم و عوض عصرها که دامنه اش زیاد تر است صبحا جلسه می‌کنیم جلسه چهار ساعت به ظهر را دو ساعت به ظهر تشکیل می‌دهیم یکساعت یکساعت و نیم کار می‌کنیم بعد از آن تنفس می‌شود بالاخره نزدیک ظهر در می‌رود باید جلسه ختم کنیم. در این مجلس باین برای یک همچو مسائل مهم که مطرح است تا یک ساعت بعد از ظهر نشست و مسئله را ختم کرد نمی‌خواهید چهار ساعت تنفس بدهید و عصر جلسه را تشکیل بکنید و مذاکرات را آقایان ادامه بدهند.

نایب رئیس ـ آقای تدین موافقید با پیشنهاد؟

تدین بنده مخالفم

نایب رئیس ـ آقای دستغیب چطور؟

دست غیب ـ بنده موافقم. ظاهر مطلب همانطور که آقای سردار معظم فرمودند بنظر خیلی ساده می‌آید ولیکن انطور نیست باین بی اهمیتی نیست (سردار معظم ـ بنده نگفتم بی اهمیت است) بایستی یک قدری مطالعه کرد در اطرافش و فقط این جلسه بیفتد به جلسه بعد گمان نمی‌کنم هیچ انقلابی در عوالم امکانیه پیدا شود که مطلب بیفتد به جلسه بعد و یکقدری اعمال نظر و مطالعه و تبدیل آراء بشود و بعد تصمیمی گرفته شود اما اینکه فرمودند من یادی می‌آید در همان جلسه فرمودند قضیه اعتبار نامه شاهزاده شخ الرئیس مطرح ود همین مذاکرات پیش آمد آخر رسید کار مجلس بجائی که ناچار مجلس پیشنهاد تنفس داد چهار ساعت. چرا؟ بواسطه خاطر اینکه دو ساعت از ظهر می‌گذرد همه آقایان موافق می‌شوند یک مرتبه با ختم جلسه می‌بینند ختم جلسه رد شده آنوقت پیشنهاد تنفس می‌دهند تنفس هم چهار ساعت که هیچ سابقه ندارد می‌شود. وقتی که برگشتند و جلسه شد نمیدانند این جزء همان جلسه است یا جلسه علیحده آنوقت اداره مباشرات ناچار می‌شود که برای خاطر جرائم از هیئت رئیسه سؤال کند که این نیمه جلسه صحیح است یا اینکه جلسه علیحده است. این مشکلات را خود مجلس برای خودش تهیه می‌کنند در صورتیکه ما می‌بینیم هشت نه ساعت علاوه می‌شود و این هشت نه ساعت یا دوازده ساعت آنقدر اهمیت ندارد که مجلس بماند برای شنبه یا یکشنبه فاصله جمعه است وشنبه آقایان هم در اطراف این قضیه برای مشکلاتی که ممکن است در این مسئله مبادا دچار بشود یک اطلاعاتی بکنند. هر قضیه در عالم با مطالعه بهتر است که رأی بدهند تا بدون مطالعه این است بنده پیشنهاد جلسه ختم شود و صبح یکشنبه تشکیل شود.

(جمعی از نمایندگان ـ مذاکرات کافی است)

نایب رئیس ـ آقای تدین .(اجازه)

تدین ـ یک دلیلی آقایان اقامه می‌کنند و آن عبارت از این است که در اطراف این موضوع فکر بشود تا یک رأی جامع الاطرفی داده شود. بنده این دلیل را قبول ندارم برای اینکه دوازده روز قبل این پیشنهاد شد ارجاع به شعب هم شد در هر یکی از شعب مدتی در آن بحث شد و تمام آقایانی که در شعب بودند از زمینه مستحضرند مگر آنکه بعضی آقایان نبودند بنابراین ما نباید قائل شویم که چند جلسه دیگر عقب بیفتد برای اینکه می‌خواهم فکر کنیم. اینطور نیست این موضوع فکر ندارد محتاج برای هم نیست. این مسئله مثل این می‌ماند که ما بیائیم رأی بدهیم که آیا الان روز است یا شب است انوقت یک کسی بیاید مخالف بشود که خیر الان روز نیست و شب است بدلیل اینکه اینجا تاریک تر از بیرون است و باید برویم بیرون ببینیم آفتاب بلند شده است یا نشده است ابر است جلوش یا نیست! مسئله مسلم است که خلاف قانون را نباید هیچکس مرتکب بشود قانون مالیات نواقل که از مجلس گذشته است کاملا بر اثر خود باقی است و باید بموقع اجرا گذاشته شود و آنچه اضافه بر قانون نواقل از مردم می‌گیرند نباید بگیرند آنوقت یک حرفهائی بزنند که این مالیات چه چیز است دارالمجانین بهم خواهد خورد. این حرفها یعنی چه؟ بنده عرض می‌کنم این تحمیلات فوق العاده خودش دار المجانین ایجاد می‌کند . . . . . .

(بعضی از نمایندگان ـ صحیح است)

این تحمیلات فوق العاده و این فشارها گدا درست می‌کند برای مملکت . . . (صحیح است) آقایان باید بدانند که منشاء هر انقلاب بزرگی که در دنیا شده است تحمیلات عظیم بوده است بنابراین بنده نمیدانم که آقایان می‌خواهند چه فکری بکنند هر پیشنهادی که در این موضوع بکنید مستلزم این است که ضمناًدر طی یک مجاری قانونی تصدیق بکنید یک خلاف قانون را این رأی نمی‌خواهد تذکریست بایذ بدولت نوشته شود. مالیات قانون بلدی که از مجلس گذشته است در آنجاهائی که که مشمول این قانونست باید اجرا شود اضافات وزاید را هم از مردم نگیرند. می‌گویند لازم نیست؟ انجمن بلدی درست بکنید. دولت حق ندارد در امور شهر دخالت بکند مردم خودشان باید امور بلدی را اداره بکنند مثل یک خانواده که امور خانوادگی خودش را باید اداره کند اشخاص خارجی نباید مداخله بکنند. انجمن بلدی درست بشود و از مجاری قانونی خودش کار بگذرد ما هم باید تصدیق کنیم و این دیگر بحث ندارد بنده اصراری ندارم وظیفه‌ام این بود تذکر بدهم بآقایان و در عین اینکه این قضیه را آقایان هم تصدیق می‌کنند ختم جلسه باز بسته است برای اکثریت. رأی دادن بسته است با اکثریت اما راه حل ندارد. این هیچ فرق ندارد با اینکه یکعده بروند سر راهها و گردنه‌ها بنشینند و از مردم پول بگیرند. آنوقت دارالمجانین از میان خواهد رفت! نه دار المجانین از میان نخواهد رفت همان مالیات قانونی که از مردم گرفته می‌شود کافی است اگر هم کم است انجمن بلدی باید پیشنهاد کند بنده و رفقای من رأی خواهیم داد. بنده دیگر عرضی نخواهم کرد ما از این رلها خیلی داشته‌ایم هر قضیه را که خواستیم بزودی نتیجه گرفته نشود آنرا می‌اندازیم بکمیسیون چاهویل.

(جمعی گفتند مذاکرات کافی است)

نایب رئیس ـ رأی می‌گیریم در پیشنهاد ختم جلسه.

آقایانیکه موفق هستند قیام فرمایند.

(جمعی قیام نمودند)

نایب رئیس ـ تصویب شد یک پیشنهادی آقای سردار معظم کرده‌اند نمایندگان بطور همهمه ـ

آقا موضوع ندارد گذشت.

نایب رئیس ـ پیشنهاد راجع به تعیین جلسه بعد است

(بشرح ذیل قرائت شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم که جلسه عصری منعقد شود.

(همهمه بین نمایندگان)

سردار معظم ـ اقا رأی بگیرید

سردار فاخر – بنده مخالفم

نایب رئیس ـ بفرمائید

سردارفاخرـ این موضوع لا یحه ولو اینکه دوروز همبماند آنقدر مهم نیست که ما بخواهیم یک جلسه فوق العاده منعقد بکنیم برای اینکه یک مسائل مهم دیگری هست و یک کمیسیونهائی هست که واجب است مثل کمیسیون بودجه که عصر خواهد بود و یک مسائل مهمی است که در آنجا باید ختم شود من گمان می‌کنم که صبح یکشنبه آقایان بیایند و این مسئله را حل کنند بعلاوه اختلاف نظری بین آقایان تولید شده است که این جلسه ختم نشود بهتر است تا اینکه جلسه عصر بشود

نایب رئیس ـ برای تذکر عرض می‌کنم که روز یک شنبه مصادف با وفاتست . . .

بعضی از نمایندگان (با همهمه)

ـ آقا مولود است.

نایب رئیس ـ آقای سردار معظم (اجازه)

سردار معظم ـ بنده اگر چه میدانم پیشنهاد بنده چون تقاضای جاسه فوق العاده و یک کار فوق العاده است رد خواهد شد قبلا هم میدانم معذلک وظیفه خود را این میدانم که بگویم. آقای سردار فاخر می‌گویند مطلب فوریت و اهمیت ندارد و کمیسیون بودجه اهمیتش بیشتر است بنده نهایت تأسف را دارم که با ایشان موافق نیستم و به همین ملاحظه است که من اهمیت و فوریت این مطلب را بر تعیین کردن سی و شش تومان حقوق از برای فلان ثبات وزارت داخله یا خارجه مقدم می‌دارم و می‌گویم جلسه کمیسیون بودجه باید موقوف شود و امروز منعقد نشود علی الخصوص که یکشنبه هم تعطیل داریم و جلسه می‌ماند برای روز سه شنبه ولی بنده با اینکه میدانم پیشنهاد من ممکن است رد شود چون با این مذاکرات امروز مجلس معتقد نیستم و برای مملکت از نقطه نظرهائی مضر میدانم اینستکه پیشنهاد کردم همین امروز تکلیف این مسئله معین شود

نایب رئیس ـ رأی می‌گیریم پیشنهاد آقای سردار معظم آقایانیکه موافقند قیام نمایند.

(عده قلیلی قیام نمودند)

نایب رئیس ـ ردشد.

پیشنهاد دیکری رسیده است قرائت می‌شود

(بشرح ذیل خوانده شد)

بنده پیشنهاد می‌کنم صبح شنبه جلسه تشکیل شود.

سردار فاخر سردار فاخر ـ چون مذاکره شد که روز یکشنبه مصادف با وفاتست . .

. نمایندگان بطور همهمه ـ

آقا عید است.

سردار فاخر ـ آنجا آقای نایب رئیس اینطور فرمودند . .

دست غیب ـ شما خودتان باید بهتر بدانید.

سردار فاخر ـ چون در این قسم امور آقای دست غیب بیشتر تخصص دارند

دست غیب ـ این وظیفه هر شیعه است

سردار فاخرـ خیلی خوب.

چون مصادف با عید است و مجلس تعطیل است بنده پیشنهاد می‌کنم که حالا که جلسه ختم می‌شود این مسئله اینقدر عقب نیفتد بنابراین ممکن است صبح شنبه جلسه بشود و آقایان هم گمان می‌کنم موافق باشند

نایب رئیس ـ رأی می‌گیریم به پیشنهاد آقای سردار فاخر

آقایانیکه تصویب می‌فرمایند قیام نمایند

(عده قلیلی بر خاستند)

نایب رئیس ـ جلسه آتیه روز سه شنبه خواهد بود چهار ساعت به ظهر دستور اولا تحلیف بعد مذاکره در این پیشنهاد و سایر مطالبی که بشعب رجوع شده است

(جلسه سه ربع ساعت بعداز ظهر ختم شد)

رئیس مجلس شورای ملی ـ مؤتمن الملک