تفاوت میان نسخههای «دیوان شمس/مکن ای دوست نشاید که بخوانند و نیایی»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|مکن ای دوست نشاید که بخوانند و نیایی|و اگر نیز بیایی بروی زود نپایی}} | {{ب|مکن ای دوست نشاید که بخوانند و نیایی|و اگر نیز بیایی بروی زود نپایی}} | ||
{{ب|هله ای دیده و نورم گه آن شد که بشورم|پی موسی تو طورم شدی از طور کجایی}} | {{ب|هله ای دیده و نورم گه آن شد که بشورم|پی موسی تو طورم شدی از طور کجایی}} |
نسخهٔ کنونی تا ۹ ژوئیهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۴:۱۳
' | دیوان شمس (غزلیات) (مکن ای دوست نشاید که بخوانند و نیایی) از مولوی |
' |
مکن ای دوست نشاید که بخوانند و نیایی | و اگر نیز بیایی بروی زود نپایی | |
هله ای دیده و نورم گه آن شد که بشورم | پی موسی تو طورم شدی از طور کجایی | |
اگرم خصم بخندد و گرم شحنه ببندد | تو اگر نیز به قاصد به غضب دست بخایی | |
به تو سوگند بخوردم که از این شیوه نگردم | بکنم شور و بگردم به خدا و به خدایی | |
بکن ای دوست چراغی که به از اختر و چرخی | بکن ای دوست طبیبی که به هر درد دوایی | |
دل ویران من اندر غلط ار جغد درآید | بزند عکس تو بر وی کند آن جغد همایی | |
هله یک قوم بگریند و یکی قوم بخندند | ره عشق تو ببندند به استیزه نمایی | |
اگر از خشم بجنگی وگر از خصم بلنگی | و اگر شیر و پلنگی تو هم از حلقه مایی | |
به بد و نیک زمانه نجهد عشق ز خانه | نبود عشق فسانه که سمایی است سمایی | |
چو مرا درد دوا شد چو مرا جور وفا شد | چو مرا ارض سما شد چه کنم طال بقایی | |
سحرالعین چه باشد که جهان خشک نماید | بر عام و بر عارف چو گلستان رضایی | |
هله این ناز رها کن نفسی روی به ما کن | نفسی ترک دغا کن چه بود مکر و دغایی | |
هله خاموش که تا او لب شیرین بگشاید | بکند هر دو جهان را خضر وقت سقایی |