تفاوت میان نسخههای «دیوان شمس/کجا شد عهد و پیمانی که میکردی نمیگویی»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|کجا شد عهد و پیمانی که میکردی نمیگویی|کسی را کو به جان و دل تو را جوید نمیجویی}} | {{ب|کجا شد عهد و پیمانی که میکردی نمیگویی|کسی را کو به جان و دل تو را جوید نمیجویی}} | ||
{{ب|دل افکاری که روی خود به خون دیده میشوید|چرا از وی نمیداری دو دست خود نمیشویی}} | {{ب|دل افکاری که روی خود به خون دیده میشوید|چرا از وی نمیداری دو دست خود نمیشویی}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ مارس ۲۰۱۲، ساعت ۰۸:۱۴
' | دیوان شمس (غزلیات) (کجا شد عهد و پیمانی که میکردی نمیگویی) از مولوی |
' |
کجا شد عهد و پیمانی که میکردی نمیگویی | کسی را کو به جان و دل تو را جوید نمیجویی | |
دل افکاری که روی خود به خون دیده میشوید | چرا از وی نمیداری دو دست خود نمیشویی | |
مثال تیر مژگانت شدم من راست یک سانت | چرا ای چشم بخت من تو با من کژ چو ابرویی | |
چه با لذت جفاکاری که میبکشی بدین زاری | پس آنگه عاشق کشته تو را گوید چو خوش خویی | |
ز شیران جمله آهویان گریزان دیدم و پویان | دلا جویای آن شیری خدا داند چه آهویی | |
دلا گر چه نزاری تو مقیم کوی یاری تو | مرا بس شد ز جان و تن تو را مژده کز آن کویی | |
به پیش شاه خوش میدو گهی بالا و گه در گو | از او ضربت ز تو خدمت که او چوگان و تو گویی | |
دلا جستیم سرتاسر ندیدم در تو جز دلبر | مخوان ای دل مرا کافر اگر گویم که تو اویی | |
غلام بیخودی ز آنم که اندر بیخودی آنم | چو بازآیم به سوی خود من این سویم تو آن سویی | |
خمش کن کز ملامت او بدان ماند که میگوید | زبان تو نمیدانم که من ترکم تو هندویی |