تفاوت میان نسخههای «دیوان شمس/ای پاک رو چون جام جم وز عشق آن مه متهم»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|ای پاک رو چون جام جم وز عشق آن مه متهم|این مرگ خود پیدا کند پاکی تو را کم خور تو غم}} | {{ب|ای پاک رو چون جام جم وز عشق آن مه متهم|این مرگ خود پیدا کند پاکی تو را کم خور تو غم}} | ||
{{ب|ای جان من با جان تو جویای در در بحر خون|تا در که را پیدا شود پیدا شود ای جان عم}} | {{ب|ای جان من با جان تو جویای در در بحر خون|تا در که را پیدا شود پیدا شود ای جان عم}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۸:۰۷
' | دیوان شمس (غزلیات) (ای پاک رو چون جام جم وز عشق آن مه متهم) از مولوی |
' |
ای پاک رو چون جام جم وز عشق آن مه متهم | این مرگ خود پیدا کند پاکی تو را کم خور تو غم | |
ای جان من با جان تو جویای در در بحر خون | تا در که را پیدا شود پیدا شود ای جان عم | |
من چون شوم کوته نظر در عشق آن بحر گهر | کز ساحل دریای جان آید بشارت دم به دم | |
من ترک فضل و فاضلی کردم به عشق از کاهلی | کز عشق شه کم بیشی است وز عشق شه بیشی است کم | |
بیخ دل از صفرای او می خورد زد زردی به رخ | چون دیده عشقش بر رخم زد بر رخم آن شه رقم | |
تلوین این رخسار بین در عشق بیتلوین شهی | گاه از غمش چون زعفران گاه از خجالت چون بقم | |
من فانی مطلق شدم تا ترجمان حق شدم | گر مست و هشیارم ز من کس نشنود خود بیش و کم | |
بازار مصر اندرشدم تا جانب مهتر شدم | دیدم یکی یوسف رخی گفتم به غفلت ذابکم | |
گفتا عزیز مصر گر تو عاشقی بخشیدمت | من غایه الاحسان او من جوده او من کرم | |
من قدر آن نشناختم آن را هوس پنداشتم | یا حسرتی من هجره یا غبنتی یا ذا الندم | |
ای صد محال از قوتش گشته حقیقت عین حال | ما کان فی الدارین قط و الله مثل ذالقدم | |
تبریز این تعظیم را تو از الست آوردهای | از مفخر من شمس دین از اول جف القلم |