تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/زلفی که به جان ارزد هر تار بشوریدش»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|زلفی که به جان ارزد هر تار بشوریدش|بس مشک نهان دارد زنهار بشوریدش}}
 
{{ب|زلفی که به جان ارزد هر تار بشوریدش|بس مشک نهان دارد زنهار بشوریدش}}
 
{{ب|در شام دو زلف او صد صبح نهان بیشست|هر لحظه و هر ساعت صد بار بشوریدش}}
 
{{ب|در شام دو زلف او صد صبح نهان بیشست|هر لحظه و هر ساعت صد بار بشوریدش}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۷:۱۶

' دیوان شمس (غزلیات) (زلفی که به جان ارزد هر تار بشوریدش)
از مولوی
'


زلفی که به جان ارزد هر تار بشوریدش بس مشک نهان دارد زنهار بشوریدش
در شام دو زلف او صد صبح نهان بیشست هر لحظه و هر ساعت صد بار بشوریدش
آن دولت عالم را وان جنت خرم را کز وی شکفد در جان گلزار بشوریدش
آن باده همی‌جوشد وز خلق همی‌پوشد تا روی شود از وی خمار بشوریدش
چشم و دل مریم شد روشن از آن خرما نخلیست از آن خرما پربار بشوریدش
گم گشت دل مسکین اندر خم زلف او باشد که بدید آید بسیار بشوریدش
شمس الحق تبریزی در عشق مسیح آمد هر کس که از او دارد زنار بشوریدش