تفاوت میان نسخه‌های «دیوان شمس/گر ز سر عشق او داری خبر»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله)
 
 
خط ۷: خط ۷:
 
| یادداشت =
 
| یادداشت =
 
}}
 
}}
 +
{{شعر}}
 
{{ب|گر ز سر عشق او داری خبر|جان بده در عشق و در جانان نگر}}
 
{{ب|گر ز سر عشق او داری خبر|جان بده در عشق و در جانان نگر}}
 
{{ب|عشق دریاییست و موجش ناپدید|آب دریا آتش و موجش گهر}}
 
{{ب|عشق دریاییست و موجش ناپدید|آب دریا آتش و موجش گهر}}

نسخهٔ کنونی تا ‏۱۶ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۹:۲۸

' دیوان شمس (غزلیات) (گر ز سر عشق او داری خبر)
از مولوی
'


گر ز سر عشق او داری خبر جان بده در عشق و در جانان نگر
عشق دریاییست و موجش ناپدید آب دریا آتش و موجش گهر
گوهرش اسرار و هر سویی از او سالکی را سوی معنی راه بر
سر کشی از هر دو عالم همچو موی گر سر مویی از این یابی خبر
دوش مستی خفته بودم نیم شب کاوفتاد آن ماه را بر ما گذر
دید روی زرد من در ماهتاب کرد روی زرد ما از اشک تر
رحمش آمد شربت وصلم بداد یافت یک یک موی من جانی دگر
گر چه مست افتاده بودم از شراب گشت یک یک موی بر من دیده ور
در رخ آن آفتاب هر دو کون مست لایعقل همی‌کردم نظر