تفاوت میان نسخههای «نظامی (اقبال نامه)/چو ختم سخن قرعه بر شاه زد»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(ورود خودکار مقاله) |
|||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|چو ختم سخن قرعه بر شاه زد|سخن سکهی قدر بر ماه زد}} | {{ب|چو ختم سخن قرعه بر شاه زد|سخن سکهی قدر بر ماه زد}} | ||
{{ب|سکندر که خورشید آفاق بود|به روشن دلی در جهان طاق بود}} | {{ب|سکندر که خورشید آفاق بود|به روشن دلی در جهان طاق بود}} |
نسخهٔ کنونی تا ۱۰ فوریهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۰۵:۵۵
' | نظامی (اقبال نامه) (چو ختم سخن قرعه بر شاه زد) از نظامی |
' |
چو ختم سخن قرعه بر شاه زد | سخن سکهی قدر بر ماه زد | |
سکندر که خورشید آفاق بود | به روشن دلی در جهان طاق بود | |
از آن روشنی بود کان روشنان | برو انجمن ساختند آنچنان | |
چو زیرک بود شاه آموزگار | همه زیرکان آرد آن روزگار | |
چو شه گفت آن زیرکان گوش کرد | جداگانه هر جام را نوش کرد | |
بر آن فیلسوفان مشکل گشای | بسی آفرین تازه کرد از خدای | |
پس آنگاه گفت ای هنر پروران | بسی کردم اندیشه در اختران | |
برآنم که اینصورت از خود نرست | نگارندهای بودشان از نخست | |
نگارنده دانم که هست از درون | نگاریدنش را ندانم که چون | |
ز چونکرد او گر بدانستمی | همان کو کند من توانستمی | |
هر آن صورتی کاید اندر ضمیر | توان کردنش در عمل ناگزیر | |
چو ما لوح خلقت ندانیم خواند | تجس در او چون توانیم راند | |
شما کاسمان را ورق خواندهاید | سخن بین که چون مختلف راندهاید | |
از این بیش گفتن نباشد پسند | که نقش جهان نیست بی نقش بند |