تفاوت میان نسخههای «شاهنامه/آغاز کتاب»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
خط ۸: | خط ۸: | ||
}} | }} | ||
== آغاز کتاب == | == آغاز کتاب == | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|به نام خداوند جان و خرد|کزین برتر اندیشه برنگذرد}} | {{ب|به نام خداوند جان و خرد|کزین برتر اندیشه برنگذرد}} | ||
{{ب|خداوند نام و خداوند جای|خداوند روزی ده رهنمای}} | {{ب|خداوند نام و خداوند جای|خداوند روزی ده رهنمای}} | ||
خط ۲۵: | خط ۲۶: | ||
{{پایان شعر}} | {{پایان شعر}} | ||
== ستایش خرد == | == ستایش خرد == | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|کنون ای خردمند وصف خرد|بدین جایگه گفتن اندر خورد}} | {{ب|کنون ای خردمند وصف خرد|بدین جایگه گفتن اندر خورد}} | ||
{{ب|کنون تا چه داری بیار از خرد|که گوش نیوشنده زو برخورد}} | {{ب|کنون تا چه داری بیار از خرد|که گوش نیوشنده زو برخورد}} | ||
خط ۴۴: | خط ۴۶: | ||
{{ب|ز هر دانشی چون سخن بشنوی|از آموختن یک زمان نغنوی}} | {{ب|ز هر دانشی چون سخن بشنوی|از آموختن یک زمان نغنوی}} | ||
{{ب|چو دیداریابی به شاخ سخن|بدانی که دانش نیابد به من}} | {{ب|چو دیداریابی به شاخ سخن|بدانی که دانش نیابد به من}} | ||
+ | {{پایان شعر}} | ||
[[رده:شاهنامه فردوسی]] | [[رده:شاهنامه فردوسی]] |
نسخهٔ کنونی تا ۳۱ ژانویهٔ ۲۰۱۲، ساعت ۱۱:۵۰
' | شاهنامه (سرآغاز کتاب) از فردوسی |
' |
آغاز کتاب
به نام خداوند جان و خرد | کزین برتر اندیشه برنگذرد | |
خداوند نام و خداوند جای | خداوند روزی ده رهنمای | |
خداوند کیوان و گردان سپهر | فروزنده ماه و ناهید و مهر | |
ز نام و نشان و گمان برترست | نگارندهٔ بر شده پیکرست | |
به بینندگان آفریننده را | نبینی مرنجان دو بیننده را | |
نیابد بدو نیز اندیشه راه | که او برتر از نام و از جایگاه | |
سخن هر چه زین گوهران بگذرد | نیابد بدو راه جان و خرد | |
خرد گر سخن برگزیند همی | همان را گزیند که بیند همی | |
ستودن نداند کس او را چو هست | میان بندگی را ببایدت بست | |
خرد را و جان را همی سنجد اوی | در اندیشهٔ سخته کی گنجد اوی | |
بدین آلت رای و جان و زبان | ستود آفریننده را کی توان | |
به هستیش باید که خستو شوی | ز گفتار کار یکسو شوی | |
پرستنده باشی و جوینده راه | به ژرفی به فرمانش کردن نگاه | |
توانا بود هر که دانا بود | ز دانش دل پیر برنا بود | |
از این پرده برتر سخن گاه نیست | ز هستی مر اندیشه را راه نیست |
ستایش خرد
کنون ای خردمند وصف خرد | بدین جایگه گفتن اندر خورد | |
کنون تا چه داری بیار از خرد | که گوش نیوشنده زو برخورد | |
خرد بهتر از هر چه ایزد بداد | ستایش خرد را به از راه داد | |
خرد رهنمای و خرد دلگشای | خرد دست گیرد به هر دو سرای | |
ازو شادمانی وزویت غمیست | وزویت فزونی وزویت کمیست | |
خرد تیره و مرد روشن روان | نباشد همی شادمان یک زمان | |
چه گفت آن خردمند مرد خرد | که دانا ز گفتار از برخورد | |
کسی کو خرد را ندارد ز پیش | دلش گردد از کردهٔ خویش ریش | |
هشیوار دیوانه خواند ورا | همان خویش بیگانه داند ورا | |
ازویی به هر دو سرای ارجمند | گسسته خردپای دارد ببند | |
خرد چشم جانست چون بنگری | تو بی چشم شادان جهان نسپری | |
نخست آفرینش خرد را شناس | نگهبان جانس و آن سه پاس | |
سه پاس تو چشم است و گوش و زبان | کزین سه رسد نیک و بد بیگمان | |
خرد را و جان را که یارد ستود | و گر من ستایم که یارد شنود | |
حکیما چو کس نیست گفتن چه سود | ازین پس بگو کافرینش چه بود | |
تویی کردهٔ کردگار جهان | ببینی همی آشکار و نهان | |
به گفتار دانندگان راه جوی | به گیتی بپوی و به هر کس بگوی | |
ز هر دانشی چون سخن بشنوی | از آموختن یک زمان نغنوی | |
چو دیداریابی به شاخ سخن | بدانی که دانش نیابد به من |