تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
خط ۲: خط ۲:
 
<onlyinclude>
 
<onlyinclude>
 
*
 
*
[[پرونده:HappyBirthdayPrinceAliRezaPahlavi8Ordibehesht.mp4|thumb|left|thumbtime=0:10|260px|]]
+
[[پرونده:HIMShahanShahAryamehrKargar14Khordad1350PartII.mp4|thumb|left|260px|بیانات آریامهر هنگام  باریابی نمایندگان اتاق‌های بازرگانی و صنایع درباره کارخانه‌ها و کارگران ایران]]
[[پرونده:ShahanshahPrinceAliReza8Ordibehesht1345.jpg|thumb|left|200px|والاحضرت علیرضا در آغوش پدر آریامهر شاهنشاه ایران]]
+
'''[[بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر درباره کارخانه‌ها و کارگران ایران ۱۴ خرداد ماه ۱۳۵۰]] '''
[[پرونده:ShahanshahRoyalFamily208.jpg|thumb|left|200px|خانواده شاهنشاهی ایران]]
 
[[پرونده:ShahbanouPrinceAliReza5.jpg|thumb|left|200px|علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی و والاحضرت علیرضا پهلوی]]
 
'''[[والاحضرت شاهپور علیرضا پهلوی]]''' ساعت هشت و نیم بامداد روز پنجشنبه ۸ اردیبهشت ماه ۱۳۴۵ درکاخ شاهنشاهی زاده شدند. نوزاد سه کیلو و ۸۵۰ گرم وزن دارد. به فرمان شاهنشاه نوزاد والاحضرت علیرضا پهلوی نامیده شد.
 
  
رسانه‌ها نوشتند:
+
ایران در آسیا در آتیه نزدیک از لحاظ اقتصادی و سیاسی و از لحاظ قدرت کشور به یک مقام کاملاً ممتاز و برجسته می‌رسد و لازمه رسیدن به این مقام مسلماً سالم بودن و پر قدرت بودن اقتصادش است و آن هم با یک عده افراد پر حرارت و فعال ارتباط دارد که با کمال قدرت و اطمینان و بدون از دست دادن یک لحظه از وقت خود و کشورشان، صنعت ایران را به صنایع مدرن و قابل رقابت ممالک صنعتی دنیا برسانند. مقیاس کارخانه‌های شما باید به مقیاس جهانی برسد. اگر به تنهایی قادر به انجام آن نباشید، در هم ادغام بشوید و به اصطلاح فرنگی‌ها (Merge مرج) بکنید تا واحد شما بتواند تولیداتش به سطح واحد بین‌المللی برسد.
:: بامداد امروز - به هنگامه صفای صبح اردیبهشتی دومین پسر شاهنشاه دیده به دنیا گشود و با لطف وجود خویش گرمی دیگری به خاندان جلیل سلطنت بخشید. ما  میلاد این مولود فرخنده را به پیشگاه شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت فرح شهبانوی ایران و علیاحضرت ملکه پهلوی و خاندان جلیل شاهنشاهی ایران و ملت ایران صمیمانه تهنیت گفته و آرزومندیم همین قدم این شه زاده والاگهر درهای سعادت بر ملت ایران بیش از پیش گشوده گردد.
 
  
 +
از لحاظ مدیریت فنی و امور فنی بدانید که اگر همپای رقبای بین‌المللی خودتان نباشید، از میدان به در خواهید رفت. آن عده‌ای که فکر می‌کنند ما از صنایع داخلی‌مان به هر قیمتی شده باید حمایت بکنیم، یعنی روی آن ضرر بدهیم و جنس گران تولید بکنیم و جنس گرانتر بفروشیم، آن هم به داخلی (برای اینکه در خارج کسی از شما نخواهد خرید) و انتظار دارند که مصرف‌کننده ایرانی باید دائماً جنس بدتر و گرانتر بخرد، به عقیده من این درست خلاف وطن‌پرستی است. از این رو در آینده باید درست متوجه عکس آن باشید، یعنی حمایت دولت به همان اندازه که صنایع شما ناسالم و ضعیف باشد، به همان اندازه کم خواهد شد و چه بسا بهتر که صنعت ناسالم از بین برود و یک صنعت سالم به جایش ایجاد شود، ولی حمایت دولت از صنایعی که بر اساس نقشه صحیح، نقشه سالم، نقشه بزرگ، نقشه‌ای که مطابق مقیاس جهانی است به وجود آمده‌اند تا روزی که این صنعت روی پای خودش بایستد، ادامه خواهد داشت.
  
'''اعلامیه دربار شاهنشاهی'''
+
در تربیت افراد فنی و تربیت مدیران کاردان بکوشید. این مدرسه‌ای که ما در اینجا درست خواهیم کرد و انشاءالله تا چند وقت دیگر به راه خواهد افتاد و اولین نتایج آن تا چند سال دیگر به دست خواهد آمد، اهمیت زیادی دارد. همچنین تربیت کارگران فنی نیز مهم است. مطلبی که باید حتماً به آن توجه داشته باشید این است که ترقی ایران بر اساس برده‌کشی و استثمار کارگر ارزان‌قیمت نمی‌تواند بنا بشود. بعضی ممالک شاید در گذشته عامل پیشرفت صنعتی‌شان این بود که کارگرانشان تقریباً با هیچ زندگی می‌کردند و آنها با کارگر ارزان توانستند وارد بازار بشوند (البته بعد وضع آنها عوض شد)، ولی ایران با موفقیتی که در پرتو انقلابش و به خصوص در پرتو امکاناتش به دست آورده، نمی‌تواند اقتصاد خود را بر اساس کارگر زرخرید و به قیمت نازل بنا کند. کارگر ایرانی به هر اندازه که مهارت داشته باشد، باید مزد بگیرد. الان هم می‌بینیم که خوشبختانه وضع به همین طریق است. کارگرانی که مهارت دارند و کم پیدا می‌شوند به قدری مزدشان بالا است که شاید آقایان خیلی محرمانه بخواهید این گونه کارگران را از دست یکدیگر بربایید. این هم علامت خوبی است هم علامت بد، و برای اینکه نتوانید به چنین رقابتی بپردازید، به شما توصیه می‌کنم که همه در کنار کارخانه‌هایتان خانه بسازید تا کارگر در آنجا به راحتی زندگی کند، نه مثل حالا که یک ساعت یا یک ساعت و نیم سوار اتوبوس بشود تا از خانه به سر کارش برود و یک ساعت و نیم هم این مسیر را برای بازگشت به خانه‌اش طی کند. این سه ساعت را باید برود در میدان ورزش کارخانه بگذراند، چون بدنش سالم می‌شود، روحش تازه می‌شود، قوی می‌شود و بهتر کار می‌کند. در ساختن خانه‌های سازمانی برای کارگرانتان هیچ وقت پشیمان نمی‌شوید. دستور من به دولت این است که به شما زمین مجانی بدهد (اگر هم شرایطش ۹۹ ساله باشد ولی مجانی بهتر است). این در درجه اول برای خاطر کارگر است. چون او یکی از افراد این آب و خاک است و ما به فکر اکثریت مردم هستیم و همه افراد باید به حداقل زندگی برسند. یکی از شرایط حداقل زندگی داشتن خانه سالم، بهداشتی، نظیف، تمیز، روشن و روح‌پرور است.
 
 
:وزیر دربار شاهنشاهی با نهایت مسرت به اطلاع عموم می‌رساند که خداوند متعال در روز پنجشنبه ۸ اردیبهشت ماه ۱۳۴۵ ساعت هشت و نیم بامداد به شاهنشاه آریامهر و علیاحضرت فرح پهلوی شهبانوی ایران نوزادی پسر عنایت فرموده است.
 
:برای عرض شادباش این مولود خجسته به پیشگاه مبارک اعلیحضرتین نیز در سالن وزارت دربار شاهنشاهی، دفتر ویژه گشوده خواهد شد که هیات دولت، افسران ارشد ارتش شاهنشاهی، نمایندگان مجلس و نمایندگان شهر از ساعت ۱۰ تا ۱۲ صبح روز پنجشنبه ۸ اردیبهشت ماه و هیات نمایندگان سیاسی از ساعت ۱۱ تا یک ساعت بعد از ظهر امروز در کاخ وزارت دربار با لباس ژاکت برای امضا حضور به هم رسانند.
 
:وزیر دربار شاهنشاهی - حسین قدس نخعی
 
 
 
شلیک ۲۱ تیر توپ به اهالی پایتخت مژده داد شاهنشاه و شهبانو به آرزوی خودشان که داشتن پسر دیگر بود رسیدند. به مناسبت زاده شدن فرخنده دومین پسر شاهنشاه آریامهر وزارت دادگستری پیشنهاد بخشش ۶۰ زندانی را داد. سیل پیام‌های تهنیت پادشاهان، پرزیدنت‌ها و سران و رییس‌های کشورهای جهان به شاهنشاه و شهبانو روان شد.
 
 
 
 
 
'''نخستین اعلامیه پزشکی'''
 
 
 
در ساعت هشت و نیم صبح پنجشنبه ۸ اردیبهشت ماه ۱۳۴۵ خداوند تبارک و تعالی نوزادی پسر به علیاحضرت شهبانو عطا فرمودند وزن نوزاد ۳٬۸۵۰ کیلوگرم. وضع مزاجی علیاحضرت و نوزاد کاملا سالم و رضایت بخش است - پزشک مخصوص علیاحضرت دکتر جهانشاه صالح
 
 
 
از سوی مردم ایران سدها سبدگل زیبا به کاخ شاهنشاهی ایران برده شد و به پیشگاه شاهنشاه و شهبانو پیشکش شد. مردم ایران کاخ شاهنشاهی ایران را گلباران کردند.
 
 
 
چامه سراییده شده از سوی ابراهیم صهبا:
 
 
 
قلب ملت شاد شد از پرتو لبخند شاه/چشم ما روش به روی چارمین فرزند شاه
 
 
 
از دل و جان تهنیت بر شاه و شهبانو دهیم/چون بود با ملک و ملت جاودان پیوند شاه
 
 
 
 
 
والاحضرت علیرضا پهلوی دبستان را از سال ۱۳۴۹ تا ۱۳۵۳ خورشیدی در دبستان رازی و سپس از سال ۱۳۵۳ خورشیدی تا ۲۵۳۷ شاهنشاهی در مدرسه رضا پهلوی کاخ نیاوران گذراندند.
 
 
 
۵ خرداد ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی والاحضرت شاهپور علیرضا پهلوی تنها با هواپیما پرواز کردند. در این آیین شاهنشاه آریامهر، علیاحضرت شهبانو و والاحضرت همایون ولایتعهد و والاحضرت فرحناز و والاحضرت لیلا پهلوی، والاحضرت شاهدخت فاطمه پهلوی، جانشین فرمانده نیروی هوایی شاهنشاهی، فرمانده [[گارد جاویدان شاهنشاهی]] و گروهی از ژنرال‌ها و افسران و خلبان‌های نیروی هوایی شاهنشاهی شرکت داشتند. شاهنشاه آریامهر، علیاحضرت شهبانو و والاحضرت شاهدخت‌ها فرحناز و لیلا در جایگاه ویژه در کنار باند پایگاه یکم شکاری قرارگرفتند و پرواز والاحضرت علیرضا را نگاه کردند. والاحضرت علیرضا پهلوی ساعت ۹ و ۴۵ دقیقه بامداد به پایگاه شکاری یکم وارد شدند و پانزده دقیقه آموزگار پرواز، راه پرواز و دیگر ویژگی‌های پروازی را با والاحضرت مرور کردند. آنگاه والاحضرت علیرضا به باند فرودگاه رفتند و پس از کنترل موتور و دیگر بخش‌های فنی هواپیما، سوار هواپیما شدند و پس از دو پرواز آزمایشی، به تنهایی با یک هواپیمای یک موتوره « بونانزا » پرواز کردند. والاحضرت علیرضا پهلوی در پایان این پرواز با هواپیما در برابر جایگاه بازایستادند و از هواپیما پیاده شدند. به پیروی از یک سنت بین المللی، والاحضرت همایون ولیعهد، والاحضرت شاهدخت‌ها فرحناز و لیلا و یکی از خلبانان نیروی هوایی شاهنشاهی به نمایندگی دیگر خلبانان  چند دلو (سَتل) آب بر روی والاحضرت علیرضا ریختند. هواپیمای بونانزا بهترین هواپیمای یک موتوره در دنیاست. والاحضرت علیرضا که اینک دوازده ساله هستند، از تاریخ ۱ فروردین ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی یادگیری خلبانی را آغاز کردند و در درازای ۲۲ ساعت و ۹ دقیقه این فن پیچیده و سخت را فراگرفتند. والاحضرت در بلندای ۴۰۰۰ متری و با شتاب ۱۳۰ نات (گره) پیرامون تهران به پرواز درآمدند.
 
 
 
والاحضرت علیرضا  دوازده ساله بودند که به همراه والاحضرت فرحناز پهلوی و والاحضرت لیلا پهلوی در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی به سبب آشوبی که اسلامیون و کمونیست‌ها در ایران بر پا کردند، ناچار به ترک میهن خود ایران شدند. 
 
 
 
در بهمن ماه ۲۵۳۸ شاهنشاهی، والاحضرت علیرضا دبیرستان را در مدرسه دوره راهنمایی در دبیرستان سینت دیوید در شهر نیویورک  St. David’s School in New York City  سپس از سال ۲۵۳۸ تا ۲۵۳۹ شاهنشاهی در  دبیرستان  آمریکایی قاهره گذراندند.High school at the American College Cairo, Egypt والاحضرت در سال ۲۵۴۰ شاهنشاهی برابر با  ۱۳۶۰ خورشیدی به ایالات متحده امریکا بازگشتند و تحصیلات دبیرستانی خود را در دبیرستان  مانت گریلاک در ویلیامزتان، ماساچوست در سال ۲۵۴۳ شاهنشاهی [۱۳۶۳ خورشیدی ] به پایان رساندند.Mt. Greylock Regional High School in Williamstown, Massachusetts
 
 
 
والاحضرت علیرضا پهلوی لیسانس خود را در رشته موسیقی و موسیقی شناسی تطبیقی و فوق لیسانس خود را در رشته ایران شناسی باستان از دانشگاه کولومبیا در نیو یورک دریافت کردند. والاحضرت علیرضا  تا روز ۱۴ دی ماه ۲۵۶۹ شاهنشاهی [۱۳۸۹ خورشیدی]  در دانشگاه هاروارد دانشجوی دکترا در رشته ایران شناسی باستان و علم زبان بودند و تنها چند ماهی به گرفتن درجه دکترای ایشان مانده بود. پرونده ترور والاحضرت علیرضا پهلوی که در زمان برک حسین اوباما پرزیدنت آمریکا روی داد هنوز باز است.  
 
 
 
در روز ۲۶ جولای ۲۰۱۱ برابر با ۴ امرداد ماه ۲۵۷۰ شاهنشاهی [برابر با ۱۳۹۰ خورشیدی] دختر والاحضرت شاهپور علیرضا پهلوی [[والاحضرت ایریانا لیلا پهلوی]] در واشنگتن دی سی زاده شد.  
 
 
 
 
 
زان یار دلنوازم شکریست با شکایت/گر نکته دان عشقی خوش بشنواین حکایت
 
 
 
بی مزد بود و منت هر خدمتی که کردم/یا رب مباد کس را مخدوم بی عنایت
 
 
 
رندان تشنه لب را آبی نمی‌دهد کس/گویی ولی شناسان رفتند از این ولایت
 
 
 
در زلف چون کمندش ای دل مپیچ کان جا/سرها بریده بینی بی جرم و بی جنایت
 
 
 
از هر طرف که رفتم جز وحشتم نیفزود/زنهار از این بیابان وین راه بی‌نهایت
 
 
 
بوستون - سپیده دم روز سه شنبه ۱۴ دی ماه ۲۵۶۹ شاهنشاهی برابر با ۴ ژانویه 
 
 
 
 
 
'''بنیاد نیکوکاری والاحضرت شاهپور علیرضا پهلوی'''
 
 
 
به کوشش علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی بنیاد نیکوکاری والاحضرت علیرضا پهلوی در سال ۲۰۱۲ میلادی در دانشگاه هاروارد پایه نهاده شد. این بنیاد برای گرامی داشت یاد والاحضرت شاهپور علیرضا پهلوی بنیاد گردیده است و بودجه گردآوری شده در اختیار دانشگاه هاروارد نهاده شده است. بورس شاهپور علیرضا پهلوی به دانشگاه هاروارد پشتیبانی مالی برای دانشجویان واجد شرایط در به پایان رساندن تز، دوره‌های آموزشی، خرید کتاب، و یا پیگیری سایر تلاش‌های آکادمیک در زمینه ایران باستان را فراهم می‌نماید. 
 
 
 
علیاحضرت شهبانو فرح پهلوی به هنگام تاسیس بنیاد والاحضرت شاهپور علیرضا پهلوی فرمودند: "این فکر مایه خوشوقتی من خواهد بود که بدانم، روزی، یک جوان ایرانی مانند علیرضای من در فضای زیبای دانشگاه هاروارد گام خواهد گذارد، تاریخ پرشکوه ایران را مطالعه خواهد کرد و به آگاهی ما در مورد سرزمینمان خواهد افزود."
 
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ ‏۱ مهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۱۹


بیانات آریامهر هنگام باریابی نمایندگان اتاق‌های بازرگانی و صنایع درباره کارخانه‌ها و کارگران ایران

بیانات اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر درباره کارخانه‌ها و کارگران ایران ۱۴ خرداد ماه ۱۳۵۰

ایران در آسیا در آتیه نزدیک از لحاظ اقتصادی و سیاسی و از لحاظ قدرت کشور به یک مقام کاملاً ممتاز و برجسته می‌رسد و لازمه رسیدن به این مقام مسلماً سالم بودن و پر قدرت بودن اقتصادش است و آن هم با یک عده افراد پر حرارت و فعال ارتباط دارد که با کمال قدرت و اطمینان و بدون از دست دادن یک لحظه از وقت خود و کشورشان، صنعت ایران را به صنایع مدرن و قابل رقابت ممالک صنعتی دنیا برسانند. مقیاس کارخانه‌های شما باید به مقیاس جهانی برسد. اگر به تنهایی قادر به انجام آن نباشید، در هم ادغام بشوید و به اصطلاح فرنگی‌ها (Merge مرج) بکنید تا واحد شما بتواند تولیداتش به سطح واحد بین‌المللی برسد.

از لحاظ مدیریت فنی و امور فنی بدانید که اگر همپای رقبای بین‌المللی خودتان نباشید، از میدان به در خواهید رفت. آن عده‌ای که فکر می‌کنند ما از صنایع داخلی‌مان به هر قیمتی شده باید حمایت بکنیم، یعنی روی آن ضرر بدهیم و جنس گران تولید بکنیم و جنس گرانتر بفروشیم، آن هم به داخلی (برای اینکه در خارج کسی از شما نخواهد خرید) و انتظار دارند که مصرف‌کننده ایرانی باید دائماً جنس بدتر و گرانتر بخرد، به عقیده من این درست خلاف وطن‌پرستی است. از این رو در آینده باید درست متوجه عکس آن باشید، یعنی حمایت دولت به همان اندازه که صنایع شما ناسالم و ضعیف باشد، به همان اندازه کم خواهد شد و چه بسا بهتر که صنعت ناسالم از بین برود و یک صنعت سالم به جایش ایجاد شود، ولی حمایت دولت از صنایعی که بر اساس نقشه صحیح، نقشه سالم، نقشه بزرگ، نقشه‌ای که مطابق مقیاس جهانی است به وجود آمده‌اند تا روزی که این صنعت روی پای خودش بایستد، ادامه خواهد داشت.

در تربیت افراد فنی و تربیت مدیران کاردان بکوشید. این مدرسه‌ای که ما در اینجا درست خواهیم کرد و انشاءالله تا چند وقت دیگر به راه خواهد افتاد و اولین نتایج آن تا چند سال دیگر به دست خواهد آمد، اهمیت زیادی دارد. همچنین تربیت کارگران فنی نیز مهم است. مطلبی که باید حتماً به آن توجه داشته باشید این است که ترقی ایران بر اساس برده‌کشی و استثمار کارگر ارزان‌قیمت نمی‌تواند بنا بشود. بعضی ممالک شاید در گذشته عامل پیشرفت صنعتی‌شان این بود که کارگرانشان تقریباً با هیچ زندگی می‌کردند و آنها با کارگر ارزان توانستند وارد بازار بشوند (البته بعد وضع آنها عوض شد)، ولی ایران با موفقیتی که در پرتو انقلابش و به خصوص در پرتو امکاناتش به دست آورده، نمی‌تواند اقتصاد خود را بر اساس کارگر زرخرید و به قیمت نازل بنا کند. کارگر ایرانی به هر اندازه که مهارت داشته باشد، باید مزد بگیرد. الان هم می‌بینیم که خوشبختانه وضع به همین طریق است. کارگرانی که مهارت دارند و کم پیدا می‌شوند به قدری مزدشان بالا است که شاید آقایان خیلی محرمانه بخواهید این گونه کارگران را از دست یکدیگر بربایید. این هم علامت خوبی است هم علامت بد، و برای اینکه نتوانید به چنین رقابتی بپردازید، به شما توصیه می‌کنم که همه در کنار کارخانه‌هایتان خانه بسازید تا کارگر در آنجا به راحتی زندگی کند، نه مثل حالا که یک ساعت یا یک ساعت و نیم سوار اتوبوس بشود تا از خانه به سر کارش برود و یک ساعت و نیم هم این مسیر را برای بازگشت به خانه‌اش طی کند. این سه ساعت را باید برود در میدان ورزش کارخانه بگذراند، چون بدنش سالم می‌شود، روحش تازه می‌شود، قوی می‌شود و بهتر کار می‌کند. در ساختن خانه‌های سازمانی برای کارگرانتان هیچ وقت پشیمان نمی‌شوید. دستور من به دولت این است که به شما زمین مجانی بدهد (اگر هم شرایطش ۹۹ ساله باشد ولی مجانی بهتر است). این در درجه اول برای خاطر کارگر است. چون او یکی از افراد این آب و خاک است و ما به فکر اکثریت مردم هستیم و همه افراد باید به حداقل زندگی برسند. یکی از شرایط حداقل زندگی داشتن خانه سالم، بهداشتی، نظیف، تمیز، روشن و روح‌پرور است.