تفاوت میان نسخه‌های «الگو:نوشتار برگزیده»

از مشروطه
پرش به ناوبری پرش به جستجو
(اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام)
خط ۲: خط ۲:
 
<onlyinclude>
 
<onlyinclude>
 
*
 
*
[[پرونده:LarryMcDonaldHowCarterBetrayedShahanshah10Dey1358 V5.mp4|thumb|left|280px|چگونه جیمی کارتر به شاه ایران خیانت کرد]]
+
[[پرونده:ShahanShahiAndCoronationRezaShahBozorg.mp4|thumb|left|260px|شاهنشاهی و تاجگذاری اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی]]
[[پرونده:Larry McDonald.jpg|thumb|left|240px|لاری مک دونالد نماینده کنگره آمریکا که از توطئه جیمی کارتر علیه شاهنشاه آریامهر در سخنرانی رسای خود در کنگره پرده برداشت]]
+
[[پرونده:RezaShahBozorgCoronation4a.jpg|thumb|left|220px|تاجگذاری رضا شاه پهلوی یکشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۵ ]]
 +
[[پرونده:Rezashahcoin crowning 1304.jpg|thumb|left|220px|سکه یادبود تاجگذاری رضا شاه بزرگ]]
 +
[[پرونده:RezaShahBozorgCoronation21.jpg|thumb|left|220px|پیشکش ژرژ پنجم برای تاجگذاری اعلیحضرت رضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران]]
  
 +
'''[[تاجگذاری رضا شاه پهلوی]]''' - روز یکشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۵ اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران در آیین بسیار باشکوهی دیهیم شاهنشاهی ایران را بر سر نهادند.
  
'''[[چگونه جیمی کارتر به شاه ایران خیانت کرد؟ سخنرانی لاری مک دونالد در کنگره آمریکا ۱۰ دی ماه ۱۳۵۸]]'''
+
پس از تصویب ماده واحده از سوی مجلس شورای ملی در روز ۹ آبان ماه ۱۳۰۴ به نام سعادت ملت انقراض سلطنت قاجاریه را اعلام نمود و حکومت موقتی را در حدود قانون اساسی و قوانین موضوعه مملکتی به شخص آقای رضا خان پهلوی واگذار نمود و تعیین تکلیف حکومت را به نظر مجلس موسسان قرارداد.  مجلس موسسان در روز ۲۱ آذر ماه  پس از دادن تغییرات در اصل‌های چهارگانه ۳۶ - ۳۷ - ۳۸ و ۴۰ متمم قانون اساسی، پادشاهی ایران را به اعلیحضرت رضا شاه پهلوی سپرد. در روز ۲۵ آذر ماه ۱۳۰۴ اعلیحضرت رضا شاه پهلوی در برابر مجلس شورای ملی در آیین با شکوهی سوگند پادشاهی خوردند.
  
در روز ۳۱ دسامبر ۱۹۷۹ لاری مک دونالد نماینده کنگره آمریکا سخنرانی رسایی درباره چگونه پرزیدنت کارتر به شاه ایران خیانت کرد نمود. این سخنرانی به مقاله‌ای با این عنوان از روزنامه ریویو آو د نیوز نوشته جان ریوز اشاره می‌کند. این مقاله بدین روی اهمیت دارد که در آن برنامه ریزی دقیق جیمی کارتر برای براندازی حکومت شاه را به نوشتار می‌کشد. این برنامه در چهار گام به اجرا درآمد.  
+
روز یکشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۵ آیین تاجگذاری رضا شاه بزرگ ساعت دو و نیم پس از نیمروز آغاز شد، پرچم سلطنتی نوین از سوی وزیر جنگ و امیران لشکر با گارد ویژه و موزیک در قصر برلیان کاخ گلستان با  تشریفات به اعلیحضرت همایونی تقدیم گردید.
  
در گام نخست تغییر واژگان بود بدین چم واژه تروریست‌های آدمکش آموزش دیده در کمپ‌های کوبا و فلسطین و لیبی که در زندان‌های ایران بودند، به زندانیان سیاسی دگرگون کردند. با  تغییر تروریست به زندان سیاسی، دولت کارتر دولت ایران را زیر فشار گذاشت تا به اصطلاح زندانیان سیاسی در ایران را آزاد سازند.
+
از ساعت دو پس از نیم روز نخست شش پرچم در جاهایی که از پیش تعیین شده بود، جای داده شد. میهمانان که بیش از هزار تن از نمایندگان ولایات، هیات قضاییه، اعیان و اظراف، نمایندگان دوره پنجم و ششم، نمایندگان دیگر کشورها، بازرگانان، روحانیون، اصناف، سفیران خارجه در دربار ایران و نمایندگان روزنامه‌ها در جاهای خود قرارگرفتند.
  
گام دومی که جیمی کارتر برای خیانت به شاه برداشت، این بود که تروریست‌های آدمکش و براندازان حکومت در برابر دادگاه نظامی دیگر محاکمه نشوند بلکه محاکمه آنها در دادگاه‌های عادی انجام شود. رسانه‌های بین المللی می‌توانند در دادگاه‌های عادی این آدمکشان تروریست آموزش دیده، حاضر شوند، مهمترین روزنامه‌های دنیا خبرنگاران خود را به این دادگاه‌ها روانه ساختند. در اینجا بود که تروریست‌ها این دادگاه‌ها را به سکویی برای پروپاگاند دگرگون ساختند و خود را به عنوان « مبارزان آزادی » به جهانیان فروختند.
+
در ساعت سه و نیم پس از نیم روز رییس تشریفات ورود اعلیحضرت همایونی و دیگر کسانی را به آگاهی رسانید:
  
گام سوم برای خیانت، فشار آوردن به شاه ایران که « فضای باز سیاسی » ایجاد کند. تروریست‌هایی که در گام نخست با پشتیبانی کارتر از زندان آزادی شده بودند، در این زمان نشست‌هایی به راه انداختند، که در این نشست‌ها بدون اینکه ترس از دستگیری داشته باشند، سرنگونی حکومت شاهنشاه را خواستار شدند.
+
* آجودان شش تن - روسای تشریفات در جلو
 +
* امیر لشکر خدایار خان در دست دارنده پرچم سلطنتی نوین
 +
* والاحضرت اقدس ولیعهد محمدرضا پهلوی
 +
* محمدعلی فروغی در دست دارنده تاج کیانی
 +
* تیمورتاش وزیر دربار در دست دارنده تاج پهلوی
 +
* آقای امیر لشکر امیر طهماسب وزیر جنگ آورنده عصای جواهرنشان
 +
*  آقای داور وزیر فواید عامه آورنده دریای نور
 +
* آقای دادگر وزیر داخله آورنده چوگان سلطنتی پیشکشی از آذربایجان
 +
* آقای بیات وزیر مالیه آورنده تمثال مبارک
 +
* آقای امیرلشگر احمد آقا خان رییس امنیه آورنده گرز سلطنتی
 +
* آقای امیر لشگر محمد آیرم آورنده شمشیر شاه اسمعیل صفوی
 +
* آقای امیر لشگر جلایر آورنده سپر جواهرنشان سلطنتی
 +
* آقای امیر لشگر نقدی آورنده شمشیر شاه عباس صفوی
 +
* آقای امیر لشگرانصاری آورنده قداره جواهرنشان
 +
* آقای امیر لشگر خزاعی آورنده تبرزین سلطنتی
 +
* آقای امیر لشگر اسمعیل خان آورنده زره شاه اسمعیل صفوی
 +
* آقای امیر لشگر حبیب الله جهانبانی آورنده کمان نادری
 +
* آقای سرتیپ محمدخان آورنده ترکش جواهرنشان
 +
* آقای مفتاح کفیل وزارت خارجه آورنده قلچاق جواهر نشان سلطنتی
 +
* آقای سمیعی حکمران تهران
 +
* آقای جم معاون ریاست وزرا عظام
 +
* آقای مشار کفیل وزارت معارف
  
گام چهارم برای خیابت به شاهنشاه دولت آمریکا در حزب رستاخیز ملت ایران به پشتیبانی از کسانی پرداخت که مخالف شاهنشاه ایران بودند.  
+
پس از ورود هیاتی که نامشان برده شد به تالار، بی‌درنگ والاحضرت ولیعهد در سوی راست تخت نادری قرار گرفتند و کسانی که کاچال سلطنتی را در دست داشتند در برابر تخت در دو سوی آن صف بستند. رییس‌های تشریفات ورود موکب همایونی را اعلام کردند و اعلیحضرت شاهنشاهی رضا شاه پهلوی به همراهی شش آجودان در جلو و ژنرال آجودان سرتیپ مرتضی خان یزدان پناه و رییس‌های درجه اول دربار در عقب و کلاه نادری بر سر و شنل مرواریددوز سلطنتی زیب پیکر همایونی بود به تالار وارد شدند. پرچم‌های فوج‌ها را سلام دادند و بر اریکه تخت نادری نشستند. ۲۱ توپ در میدان مشق شلیک شد و آیین تاجگذاری انجام یافت.
  
در سفر رسمی شاهنشاه و شهبانو به آمریکا، جیمی کارتر به تروریست‌ها نشان داد چگونه آنها می‌توانند علیه شاه تظاهرات کنند، با ماسک چهره خود را بپوشانند، پشتیبانان شاه را کتک بزنند و زخمی سازند، و به نیروهای پلیس حمله برند تا رسانه‌های بین المللی فرتورنگاری کنند که چگونه پلیس به آزادی خواهان یورش می‌برد. جیمی کارتر هنگام  بازدید رسمی شاهنشاه و شهبانو از آمریکا به تروریست‌های ایرانی کارت بلانش نشان داد بدین چم که وی از آنان پشتیبانی خواهد کرد.
+
سپس اعلیحضرت همایونی چنین فرمودند:
  
توطئه جیمی کارتر علیه شاهنشاه ایران پیروز شد، شاه از ایران رفت، کشور به دست مشتی اراذل و اوباش تروریست چپ و راست افتاد، ایران چپاول شد، ایران ویران شد. این تروریست‌ها در ایران و خارج از ایران در رسانه هایشان پیوسته می‌گویند که مردم ایران بودند که انقلاب کردند. آنگاه با همدستی جیمی کارتر سفارت آمریکا اشغال شد و در این روز به اصطلاح قانون اساسی جمهوری اسلامی به رای عمومی گذاشته شد و در چند ساعت به گفته تروریست‌ها تصویب و جمهوری اسلامی قانونی شد.  
+
::در این هنگام که مراسم تاجگذاری خود را به عمل می‌آورم لازم می‌دانم نیات خود را  در اجرای اصلاحات اساسی مملکت خاطرنشان عموم نمایم تا بروز این نیات هم دستور جامعی برای دولت‌های من شناخته شود و هم عامه اهالی به مدلول آن آشنا باشند.
 +
::من همیشه کردار خود را بر گفتار ترجیح داده و هر موفقیتی هم که در جریان اصلاحات مملکتی نصیب من شده است فقط از راه سعی و عمل بوده بدوا مایلم که کارکنان دولت و کلیه آحاد و افراد مملکت به این حقیقت کلی پی برده و این دستور اساسی را سرلوحه وظایف اولیه خود تشخیص دهند و همه بدانند که پیشرفت هیچ مقصود و انجام هیچ مرامی ممکن و میسر نخواهد شد مگر در سایه جدیت و کوشش و پایان سعی و عمل. سپس دولت‌های شاهنشاهی من باید قطعا متذکر باشند که لزوم اجرای اصلاحات اساسی مملکت از قبیل توسعه قوای تامینیه و بسط معارف و توجه موثر به حفظ‌الصحه عمومی و هم چنین توجه جدی به ترقی وضعیت اقتصادی و تکثیر ثروت عمومی و تکمیل وسایل نقلیه و بهبود اوضاع فلاحت و تجارت و اصلاح فوری و عاجل قوه قضاییه رخصت هیچگونه تامل و رخوتی را نداده با کمال فوریت وسایل اجرای اصلاحات مزبوره را که تمام در درجه اول از اهمیت است فراهم نمایند، که نیات من همانطور که انتظار دارم به موقع اجرا گذاشته شود و مخصوصا مقرر داشته‌ام که در انتظار افتتاح دوره ششم مجلس شورای ملی موجبات و مقدمات اصلاحات مذکوره از طرف دولت تهیه گردد.
 +
::عمال دولت باید سرمشق حسن عمل، صراحت اخلاق و استقامت رای باشند و بکوشند تا مردم تندرست و توانا و دانا و توانگر شوند و وسایلی که مستلزم رفاهیت و آسایش حال عموم است بر طبق انتظار من تمهید و میسر گردد.
  
 +
 +
'''[[سیزدهمین سالگرد تاجگذاری رضا شاه بزرگ ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۱۸|سیزدهمین سالگرد تاجگذاری رضا شاه بزرگ]]''' در روز پنج‌شنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۱۸ در اسپریس جلالیه انجام یافت. از سوی کشورهای مصر، ترکیه، انگلستان، فرانسه و شوروی هیات‌های ارتشی برای شرکت در این روز فرخنده وارد تهران شدند. ارتش شاهنشاهی ایران از هیات‌های سیاسی و ارتش‌های دیگر کشورها که برای شرکت در سالگرد فرخنده جشن تاجگذاری شاهنشاه ایران از فروردین ماه وارد پایتخت می‌شدند با تشریفات ویژه پیشباز نمود. افسران هیات‌های ارتشی در ساختمان باشگاه افسران و سربازان در دانشکده افسری جای داده شدند و از آنان پذیرایی شایانی شد.
  
'''سخنرانی لاری مک دونالد در کنگره آمریکا - نماینده محترم جورجیا لاری مک دونالد - دوشنبه ۳۱ دسامبر ۱۹۷۹ [برابر با ۱۰ دی ماه ۱۳۵۸'''
+
بخش دوم برنامه سالگرد تاجگذاری رضا شاه بزرگ مانور باشکوه نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی ایران بود. نیروی هوایی نوپای ایران در سال ۱۳۰۳ از سوی رضا خان نخست‌وزیر و وزیر جنگ و فرمانده کل قوا بنیان شد. درآغاز خلبان‌های آلمانی و سوئدی برای ایران پرواز می‌کردند. نخستین خلبان نیروی هوایی ایران سرهنگ احمد نخجوان بود. نخستین هواپیماهای نیروی هوایی شاهنشاهی ایران، هواپیماهای یونکرس ساخت آلمان بودند و خلبان‌های آلمانی نخستین گروه خلبان‌های ایرانی را آموزش دادند.  هواپیماهای دیگری نیز از شوروی و فرانسه خریداری شد. در سال ۱۳۰۸ خورشیدی، نیروی هوایی شاهنشاهی ایران دارای ۳۳ هواپیما شده بود و تا سال ۱۳۱۹ خورشیدی ۱۹ هواپیمای جنگنده از امریکا نیز خریداری شده بود. چندین اسکادران نیروی هوایی شاهنشاهی ایران بر فراز اسپریس جلالیه مانور دادند.
  
آقای سخنگوی کنگره
+
رژه یکان‌های ارتشی خارجی - نخست نیروی ارتش مصر که از پیاده و سوار و دسته موزیک تشکیل می‌شد وارد میدان شد واز پیشگاه اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ رژه رفتند. سپس ارتش فرانسه و به دنبال آن ارتش انگلیس از برابر جایگاه اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ رژه رفتند. این بار سربازان رشید ارتش ترکیه و در پایان ناوی‌های شوروی با سامان وارد میدان شدند و از برابر پیشگاه اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ رژه رفتند. پس از پایان رژه با نزدیک به سد گام در سوی چپ دسته موزیک‌ها به حال دشتبان تا پایان رژه پادگان مرکز ایستادند. پس از رژه یکان‌های ارتش‌های خارجی، رژه یکان‌های ارتش شاهنشاهی آغاز شد و در پایان رژه توپخانه سنگین و آتشبارهای صحرایی و کوهستانی و نیروی موتوریزه انجام شد.
 
 
شکی نیست که سیاست عجیب غریب حقوق بشر پرزیدنت کارتر که پایه سیاست خارجی کارتر را تشکیل می‌دهد، مسئول مستقیم ویرانی حکومت شاه ایران است. سیاست خارجی نوین پرزیدنت توانست در درازای دو سال از ایران یک هم پیمان و متحد و صلحجوی دنیای آزاد، یک حکومت آنارشی  با حاکمیت مرتجعین دینی افراطی بسازد، ، که با خشونتِ گروهی بی سر و بی پا و اراذل و اوباش و دادگاه‌های مخفی در پستو، نیمه‌های شب حکم اعدام صادر می‌کنند و سپیده دم اعدام کنند،  بدون اینکه متهمان امکان دفاع از خود و اعتراض به حکم داشته باشند.
 
 
 
ژورنالیست پژوهشگر جان ریوز در هفته نام « ریویو آو د نیوز » گاهنامه‌ای به چاپ رسانید که چگونه دولت کارتر گام به گام حکومت شاه ایران را ناپایدار کرد. من لاری مک دونالد پس از آن که ما از رویدادهای وحشیانه در تهران آگاهی یافتیم، خواندن این مقاله را به همکارانم سپارش می‌کنم.
 
 
 
'''چگونه جیمی کارتر به شاه ایران خیانت کرد'''
 
 
 
کشور ایران برای بیست سال مهمترین دوست آمریکا در خاورمیانه ، و فاکتور اصلی در پایداری اقتصادی در دنیای آزاد بود. اما در درازای دو سال و دو ماه دولت کارتر، ایران دیگر متحد ما نیست و کشور ایران در آنارشی و هرج و مرج فرورفته است، که مسئولیت مستقیم پیش آمدن این اوضاع، بر دوش پرزیدنت کارتر می‌باشد. از زمان فروپاشی دولت ناسیونالیستی چین (دولت چیانگ کای‌شِک) ، هیچ دولتی در آمریکا چنین خیانت بزرگی به یکی از بزرگترین متحدانش نکرده بود.
 
 
 
آنچه که در ایران رخ داده است، توازن قدرت در دنیا و اقتصاد کشورهای غربی را تهدید می‌کند. این فاجعه برای این رخ داده است زیرا که دولت کارتر در دام یک برنامه دور و دراز کرملین افتاد که هدف آن ناپایدار ساختن حکومت شاه ایران بود. همانگونه که یک دیپلمات عالیقدر ایرانی در واشنگتن گفت: " پرزیدنت کارتر به شاه ایران خیانت کرد و یاری نمود تا خلایی بوجود آورد، که این خلاء به زودی با ماموران اطلاعاتی شوروی و تندروهای دینی که از آمریکا نفرت دارند، پُر خواهد شد."
 
 
 
اهمیت حیاتی کشور ایران برای دنیای آزاد در چندین عامل می‌باشد:
 
 
 
۱- موقعیت جغرافیایی ایران در مرزهای جنوبی شوروی که دروازه شرقی شوروی به خاورمیانه است. ۲- حوزه‌های نفتی ایران، که منبع هفتاد تا هشتاد درصد نفت وارداتی کشورهای اروپای غربی، ژاپن، اسراییل، آفریقای جنوبی و رودزیا (زیمباوه امروز) می‌باشد. هم چنین اهمیت آن برای واردات  نفت آمریکا از  ایران بیشتر می‌شد.
 
 
 
برای دفاع از دنیای آزاد، ایران از سال‌های دراز، از اهمیت استراتژیک ویژه‌ای برخوردار بود. ایران و ترکیه هموندان خاورمیانه‌ای پیمان سنتو هستند، همکاری کشورهای متحد برای حفظ امنیت در خاورمیانه. در ایران پست‌های ، سازمان امنیت ملی آمریکا مجهز به دستگاه‌های پیشرفته الکترونیک شنود، فعالیت‌های نظامی شوروی را زیر نظر داشت. از زمانی که آمریکا تصمیم گرفت که جانب یونان را بگیرد، پس از آنکه ترکیه به جزیره قبرس حمله کرد، اهمیت پست‌های شنود بیشتر شد، زیرا که ترکیه همه پایگاه‌های نظامی و پست‌های الکترونیک آمریکا را در خاک خود بست و خود را به مسکو نزدیک کرد و قرارداد دوستی و همکاری با شوروی امضا کرد.
 
 
 
حتی مهمتر از این، نیروهای ورزیده  مسلح شاهنشاهی مجهز به اسلحه‌های آمریکایی، آموزش دیده بودند که از کشورهای کوچک غنی نفتی وکم جمعیت کناره خلیج پارس و شبه جزیره عربستان حفاظت کنند. این کشورها از سال‌ها هدف مسکو برای همکاری دوستانه و یا فروپاشی هستند. گرچه میان ایران و عربستان سعودی تنش وجود دارد  – (بر پایه این واقعیت که ایران و عربستان نماد  دو بخش اسلام، شیعه و سنی هستند) ارتش ایران کارایی خود را در عمان نشان داده است، جایی که با  دعوت سلطان قابوس، ارتش شاه سازمان تروریستی مارکسیستی را از عمان بیرون راند و به اصطلاح مبارزین آزادی سازمان تروریستی/مارکسیستی را به جمهوری دموکراتیک خلق یمن بازگرداند.
 
 
 
از زمانی که انگلیسی‌ها نیروهای خود را از عدن بیرون کشیدند،  جمهوری خلق یمن با شوروی همکاری تنگا تنگی آغاز کرد.  حکومت انقلابی مارکسیستی یمن، روابط بسیار خوبی با جمهوری سوسیالیستی اسلامی لیبی و رژیم‌های مارکسیستی در الجزایر و عراق دارد. این کشورها  با  بر پا داشتن کمپ‌های آموزشی تروریستی، فراهم ساختن اسلحه، پاسپورت، و دیگر حمایت‌های لجستیکی برای گروه‌های تروریستی از افریقا و خاورمیانه شوروی را از این منطقه تا اروپا یاری کردند. گروه تروریستی آلمان غربی  بادر – ماینهوف، کارلوس معروف به شغال، دسته‌هایی از سازمان آزادیبخش فلسطین همگی از کمپ‌های تروریستی لیبی و یمن استفاده کردند. هموندان دو سازمان تروریستی ایران، یکی مارکسیست – لنینیستی و دیگر مارکسیست – اسلامی در یمن، لیبی، عراق و کوبا آموزش‌های تروریستی دیدند.
 
 
 
رژیمی که با کمونیست‌ها همکاری می‌کند، در برابر کودتای مارکسیستی در امان نیست. دولت یمن که تا کنون با شوروی همدست بوده است، در تابستان امسال، تابستان ۱۹۷۹ از سوی یک گروه مارکسیستی سرنگون شد. این گروه رژیمی کاملا زیر کنترل شوروی برپا کرد. آنگاه دروازه‌های عدن را به روی نیروهای پیمان  ورشو و کوبا گشود، این نیروها در منطقه عدن علیه دولت اتیوپی عملیات نظامی خود را آرایش دادند. کودتای اخیر در افغانستان، کودتای نافرجام در عراق، جنگی داخلی در لبنان، ناآرامی‌های روز افزون در ترکیه و آنچه که در ایران روی می‌دهد، نشان می‌دهند که یک حمله شوروی در راه است تا خاورمیانه را کمونیستی کند.
 
 
 
با یک رژیم پرکینه و ضد غرب در ایران، فشار بر روی عربستان سعودی، اردن و کشورهای کناره خلیج فارس و مصر ترسناک بالا می‌رود. اینکه پروانه داده شد که در ایران یک رژیم ضد غرب پای بگیر، از دیدگاه استراتژیک، تصور نکردنی است. از دیدگاه سیاسی حتی بدتر است.
 
 
 
زیر رهنمودهای شاه توانای ایران، دردرازای سی سال یا یک نسل، جامعه دهقانی فنودالی ایران، به کشوری با شهرهای مدرن، اقتصاد رو به رشد، صنعتی شده با کارخانه‌های مجهز با  کاراکتر غربی دگرگون شد.
 
 
 
این برنامه صنعتی کردن زیر نظر مستقیم شاهنشاه انجام یافت. برنامه شاه این بود که از ایران کشوری صنعتی، با تکنولوژی پیشرفته و اقتصادی متنوع بسازد. هدف شاه این بود که ازملت ایران، ملتی خودکفا بسازد، هنگامی که در قرن آینده نفت ایران رو به اتمام برود سبب رکود اقتصادی و بازگشت به سال‌های تاریک نشود.
 
 
 
آشکار است که شاه مقام خود را به عنوان شاه بسیار جدی گرفته است و مسئولیت پرورش اخلاق و اقتصاد برای مردم ایران را بر شانه‌های خود می‌کشد.  روشن است که شاه کوشش کرد بهترین‌های جوامع غربی را برای مردم ایران فراهم سازد، نه تنها از دیدگاه مادی، بلکه در میان ایده‌های غربی و پیشرفت‌های اجتماعی، شاه ایران مبانی احترام به دین‌های دیگر را در قانون آورده است، که این جدایی دین از حکومت، و حقوق قانونی و حقوق سیاسی و اجتماعی برای زنان را به ارمغان آورد. آموزش برای هر دو زنان و مردان در دسترس همگان  بود. شاه مجلس سنا را برقرار نمود و در درازای سال‌ها قدرت بیشتری به مجلس سنا داده شد.
 
 
 
آنچه که شاه برای ایران و مردم ایران انجام داد، از سوی ملایان مسلمان شیعه مورد نفرت و تکفیر واقع شد. این ملایان مالکان بزرگ زمین در ایران بودند و قدرت زیادی بر روی روستاییان داشتند. همانند اروپای غربی در قرن‌های سیزده و چهاردهم میلادی، مردم برای اینکه آمرزیده شوند، زمین هایشان، جواهرات و پولشان را به مسجدهای شیعه و حرم‌ها و مدرسه‌های دینی برای پرورش آخوند پیشکش می‌کردند. با دارایی و اموال دنیوی که آخوند گِرد آورده بود، به قدرت دنیوی نیز دست یافت. اما هسته قدرت آخوند در مالکیت زمین‌های ایران بود ، به ویژه که در جامعه دهقانی دیندار ایران، جایی که کشاورزان موفقیت  اقتصادیشان را در زهد و پارسایی و اطاعت از دستورات دینی می‌دیدند، همه کوشش‌های شاه ایران که کشور ایران را مدرن و صنعتی کند، از سوی  ملایان به حمله به قدرت آنان تعبیر شد  -
 
 
 
آخوندها به مردم گفتند مدرن و صنعتی کردن کشور ایران، تلاشی است از سوی کشورهای مسیحی که با به کار گرفتن تکنولوژی اسلام را ویران سازند. انزجار از غرب، آخوندها را به سوی همدستی با شوروی و کمونیست‌های ایران کشید.
 
 
 
شاه قدرت ملایان شیعه را به ویژه با برنامه اصلاحات ارضی و الغای رژیم ارباب و رعیتی در هم شکست، در این برنامه زمین‌های بزرگ (دربرگیرنده املاک  سلطنتی) تقسیم شد و به دهگانانی که روی آن زمین‌ها کار می‌کردند، داده شد. تاوانی که به روحانیون و ملایان داده شد، از دیدگاه آنان به هیچ روی جبران قدرتی را که زمانی آنان بر روی کشاورزان داشتند، نکرد. بدین گونه، از دیدگاه  آخوندهای شیعه متنفر از غرب و پیروان فناتیک آنها و مارکسیست‌ها و کمونیست‌ها، کسانی که روشنفکران، دانشجویان و اتحادیه‌های کارگری را سازمان داده بودند، شاه کسی شد که باید از میان برداشته شود.
 
 
 
شوروی دریافت که با از میان برداشتن شاه، بدون دردسر،  به سوریه و عراق، آب‌های گرم شاخاب پارس دست خواهد یافت و تنگه هرمز میان شاخاب پارس و دریای عمان  را کنترل خواهد کرد.  کنترل  تنگه هرمز جایی که تانکرهای نفتی از عربستان سعودی، امارات متحده عربی و ایران می‌گذرند و هم چنین کنترل منابع غنی گاز و نفت کشور ایران در دست آنان خواهد بود. البته، سرنگونی شاه به سود کشورهای رادیکال عربی که همدست شوروی هستند مانند لیبی، سوریه، الجزایر، جمهوری خلق یمن و عراق می‌باشد. افزون بر این، یک رژیم ضدغربی ستیزه جو در ایران، بی درنگ فروش نفت به اسراییل و آفریقای جنوبی را قطع می‌کند.
 
 
 
از زمانی که شاه کوشش کرد که این گروه‌ها را که پیوسته علیه او توطئه می‌کردند زیر کنترل درآورد، تا پیوندها و دوستی‌های دراز مدت کشور ایران را با دنیای آزاد نگاه دارد، جیمی کارتر وارد کاخ سفید شد و سیاست جهان تغییر کلی یافت.
 
 
 
کوتاه زمانی، پس از اینکه جیمی کارتر در ژانویه ۱۹۷۷ پرزیدنت شد، کارتر از شاه خواست که در سیاست داخلی ایران تغییراتی بدهد و گزارش‌هایی پخش شد، در پاسخ به درخواست‌های جیمی کارتر از شاه ایران که در آن شاه ایران این تغییراتی در سیاست داخلی ایران را انجام داده بود. در واقع، تندروهایی که دور جیمی کارتر را گرفته بودند، می‌خواستند سیستم سیاسی آمریکا در سال‌های هفتاد را در کشوری تحمیل کنند که بخشی از آن در جنگ جهانی دوم از سوی ارتش سرخ شوروی اشغال شده بود.، کشوری که حکومت کمونیستی در آذربایجان را باید براندازد، حکومت کمونیستی که از سوی جاسوسان استالین برپا شده شده بود، کشوری که مرز بسیار درازی با شوروی دارد، کشوری که در اوایل سال‌های پنجاه به سختی توانست از چنگال کمونیستی شدن رهایی یابد. (مصدق و همدستانش) ، کشوری که به هیچ روی تجربه‌ای با آزادی‌های سیاسی غرب ندارد، و کشوری که در گیرودار یک دگرگونی بزرگ اجتماعی و اقتصادی از فئودالیسم است.
 
 
 
با سواستفاده از واژه « حقوق بشر » تندروهای جیمی کارتر برای سرنگون ساختن پیشرفته‌ترین شاه در تاریخ ایران سر و کله اشان پیدا شد و تاج شاهنشاهی محمدرضا شاه پهلوی را به یک دار و دسته مرتجع قرون وسطایی، جلوداران پیروزی کمونیست‌ها، تقدیم کردند.
 
 
 
تندروهای تیم کارتر برنامه‌ای ویران سازی حکومت شاه را ریختند. بدین سان که در این برنامه‌ها درخواست‌هایی از شاه ایران کردند و انجام آن درخواست‌ها را وابسته به قبول فروش اسلحه‌های پیشرفته و آموزش تکنسین‌های نظامی و خلبانان ارتش کردند. گاهنامه خیانت به شاه ایران بدین قرار است:
 
۱- فشار بر آزاد ساختن زندانیانی که بیشتر آنها در توطئه‌های براندازی شاه دست داشتند که دربرگیرنده هموندان گروه‌های تروریستی بودند. دولت جیمی کارتر، سازمان عفو بین الملل و رادیو مسکو با یکدیگر توافق کردند که این آدم کشان را « زندانیان سیاسی » بنامند.
 
 
 
۲- فشار بر تغییر ساختار حقوقی ایران بدین سان که تروریست‌های آدم کش و براندازان، دیگر در برابر دادگاه‌های نظامی محاکمه نشوند بلکه پرونده تروریستی و آدمکشی آنها به دادگاه‌های عادی داده شود. و هرگاه که دولت خواست که این تروریست‌ها را محاکمه کند، وکیل‌ها و هواداران این گروه‌های تروریستی، بی درنگ ماشین پروپاگاندای خود را به راه انداختند.
 
 
 
۳- فشار بر دولت بر دادن فضای باز سیاسی، که در آن گردهم آیی‌هایی سازمان داده شود که در آن آشکارا از براندازی حکومت شاه گفته شود.
 
 
 
۴- پشتیبانی هموندان حزب رستاخیز که مخالف شاه بودند از سوی آمریکا
 
 
 
اینکه درخواست‌های جیمی کارتر را شاه ایران پذیرفت تا تجهیزات نظامی از آمریکا برای ارتش بخرد، « ضعف شاه » تعبیر شد، نه تنها از سوی کمونیست‌ها و ملایان بلکه از سوی هواداران شاه در حزب رستاخیز.
 
 
 
از آنجا که جیمی کارتر و دولت تندرویش از واژه  « حقوق بشر » سواستفاده کرده بودند، شاه و دولت دیگر نتوانستند آشوب روز افزون در ایران را کنترل کنند که تعبیر « ضعف شاه » را چند برابر کرد. پایان تابستان ۱۹۷۷ [برابر با تابستان ۲۵۳۶ شاهنشاهی] ، دانشجویان دانشگاه و ملایان و آخوندها در پهنه دانشگاه‌ها و در خیابان‌های بسیاری از شهرها تظاهرات به راه انداختند. این تظاهرات به خشونت انجامید. برخی بدین باور بودند که این تظاهرات علیه شاه به دستور جیمی کارتر از سوی سازمان اطلاعات آمریکا (سی آی اِ) سازمان یافته بود. مجله خواندینها چاپ ایران، مقاله‌ای در شماره ۱۶ دسامبر ۱۹۷۸  به چاپ رساند که در آن نوشته بود که از سوی شاه به « امام موسی صدر » رهبری یک دولت در ایران پیشنهاد شد، اما به سبب هشیاری کشورهای بلوک شرق این برنامه شکست خورد و امام موسی صدر ناپدید شد.
 
امام موسی صدر برای دیدار با فرستاده‌ای از سوی شاهنشاه آریامهر فراخوانده شده بود. این دیدار قرار بود در ۱۴ شهریور ماه ۲۵۳۷ شاهنشاهی برابر با  ۱۳۵۷ در آلمان غربی انجام شود. اما موسی صدر به این قرار نیامد. امام موسی صدر از سوی معمر قذافی به لیبی دعوت شده بود. امام موسی صدر به کشور لیبی وارد شد، اما بدون هیچ ردپایی ناپدید شد. در بهار ۱۹۷۹ ، سازمان اطلاعات امریکا سیا دریافت که معمر قذافی هنگامی که موسی صدر در لیبی بود، به آخوند محمد بهشتی زنگ زد و از بهشتی پرسید که با میهمانش چه بکند؟ بهشتی پاسخ داد: موسی صدر تهدیدی برای خمینی است. پس از آن، معمر قذافی موسی صدر و دو همراهش را به قتل رساند و در کویر دفن کرد. آشکار بود که امام موسی صدر از پشتیبانان شاه بود و به همین روی به قتل رسید.
 
 
 
در ماه نوامبر ۱۹۷۷ ، شاهنشاه ایران و شهبانو فرح پهلوی سفر رسمی به واشنگتن کردند. دولت کارتر دشمنی عمیق خود را به شاه و شهبانو و همه ایرانیان نشان داد، زمانی که به شاه ایران از سوی پرزیدنت کارتر ، با بودن بیش از ۴۰۰۰ دانشجوی ایرانی که از سوی مارکسیست‌ها رهبری می‌شدند، خوش آمد گفته شد. به این دانشجویان تروریست پروانه داده شده بود که بسیار نزدیک به کاخ سفید، با چماق و اسلحه سرد، شعارها و تکان دادن پرچم‌های سازمان‌های تروریستی در ایران گرد آیند. این انقلابیون که رخک بر چهره داشتند تا هویت خود را پنهان دارند، به آمریکاییان و ایرانیانی که در این کشور زندگی می‌کنند، حمله بردند، کسانی که در آرامش آمده بودند که به شاه ایران خوش آمد بگویند. بسیاری از پیشبازکنندگان زخمی شدند و پانزده تروریست و بلواکن را پلیس دستگیر نمود که بی درنگ همه آزاد شدند. 
 
 
 
اینکه این تظاهرات خشونت بار که در پهنه چمن کاخ سفید رخداد  را در هم نشکستند  و بازنیاستاندند، تنها می‌توان آن را به نشانه آشکار تفسیر کرد که دولت کارتر نه تنها خواهان دیدن توهین به شاه و شهبانوی ایران بود بلکه خواهان حتی حمله مستقیم با زدن گاز اشک آور در خیابان‌های آمریکا بود. روشن است که کارتر خود را مسئول این نمی‌دانست که حکومت شاه و دولت دوست آمریکا ماندگار بماند.  دوباره نقل قولی از مجله خواندنیها:
 
 
 
پیش از آخرین سفر رسمی شاه ایران، شاه چندین بار به آمریکا سفر کرده بود، بدون اینکه با تظاهراتی از سوی دانشجویان ایرانی در آمریکا روبرو شود. مقایسه کنیم، سفرهای گذشته شاه را با سفر شاه در نوامبر ۱۹۷۷ که تظاهراتی از سوی دانشجویان ایرانی در امریکا برپا شد و هم چنین  به دانشجویان ایرانی در کانادا و اروپا نه تنها پروانه داده شده بود، بلکه شاید از سوی ماموران سیا تشویق شده بود که در این تظاهرات شرکت یابند.
 
 
 
روزنامه ریویو آو د نیوز در شماره ۳۰ نوامبر ۱۹۷۷  گزارش می‌دهد که جودی پاول رییس رسانه‌های کاخ سفید به پلیس دستور داده بود  : "که اگر پلیس بر پایه قانون عمل کند، ممکن است آمریکا را یک « حکومت پلیسی » نشان بدهد." کوتاه اینکه، آشوب علیه شاه یک توهین حساب شده،  برنامه ریزی شده برای اجرای درخواست‌های تندروی جیمی کارتر بود. و از آنجا که پرزیدنت کارتر و مشاورانش به شاه فشار می‌آوردند تا دگرگونی‌های بزرگتر  و انقلابی تری در ساختار اجتماعی ایران انجام دهد، شوروی هم از هر موقعیتی استفاده کرد تا شبکه‌های براندازی سبوتاژ و جاسوسی و تروریسم که سال‌ها پیش در ایران ساخته بود، بسیج و آماده سازد.  
 
  
 +
[[تاجگذاری رضا شاه پهلوی|تاجگذاری بزرگ مرد تاریخ ایران و بنیانگذار ایران نوین را بخوانیم و بدانیم که مجلس شورای ملی نمایندگان مردم ایران، حکومت قاجار را منقرض کرد و حکومت کشور کهن شاهنشاهی ایران را به نخست وزیر رضا پهلوی سپرد، مردی از ایران، که از ایران درمانده و ویران کشوری مدرن و پیشرفته ساخت و دولت‌های  استعماری را از ایران بیرون راند. جاوید شاه پاینده ایران]]
 
</onlyinclude>
 
</onlyinclude>
  
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]
 
[[رده:مشروطه:صفحه اصلی]]

نسخهٔ ‏۲۲ آوریل ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۲۲


شاهنشاهی و تاجگذاری اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی
تاجگذاری رضا شاه پهلوی یکشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۵
سکه یادبود تاجگذاری رضا شاه بزرگ
پیشکش ژرژ پنجم برای تاجگذاری اعلیحضرت رضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران

تاجگذاری رضا شاه پهلوی - روز یکشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۵ اعلیحضرت همایون رضا شاه پهلوی شاهنشاه ایران در آیین بسیار باشکوهی دیهیم شاهنشاهی ایران را بر سر نهادند.

پس از تصویب ماده واحده از سوی مجلس شورای ملی در روز ۹ آبان ماه ۱۳۰۴ به نام سعادت ملت انقراض سلطنت قاجاریه را اعلام نمود و حکومت موقتی را در حدود قانون اساسی و قوانین موضوعه مملکتی به شخص آقای رضا خان پهلوی واگذار نمود و تعیین تکلیف حکومت را به نظر مجلس موسسان قرارداد. مجلس موسسان در روز ۲۱ آذر ماه پس از دادن تغییرات در اصل‌های چهارگانه ۳۶ - ۳۷ - ۳۸ و ۴۰ متمم قانون اساسی، پادشاهی ایران را به اعلیحضرت رضا شاه پهلوی سپرد. در روز ۲۵ آذر ماه ۱۳۰۴ اعلیحضرت رضا شاه پهلوی در برابر مجلس شورای ملی در آیین با شکوهی سوگند پادشاهی خوردند.

روز یکشنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۰۵ آیین تاجگذاری رضا شاه بزرگ ساعت دو و نیم پس از نیمروز آغاز شد، پرچم سلطنتی نوین از سوی وزیر جنگ و امیران لشکر با گارد ویژه و موزیک در قصر برلیان کاخ گلستان با تشریفات به اعلیحضرت همایونی تقدیم گردید.

از ساعت دو پس از نیم روز نخست شش پرچم در جاهایی که از پیش تعیین شده بود، جای داده شد. میهمانان که بیش از هزار تن از نمایندگان ولایات، هیات قضاییه، اعیان و اظراف، نمایندگان دوره پنجم و ششم، نمایندگان دیگر کشورها، بازرگانان، روحانیون، اصناف، سفیران خارجه در دربار ایران و نمایندگان روزنامه‌ها در جاهای خود قرارگرفتند.

در ساعت سه و نیم پس از نیم روز رییس تشریفات ورود اعلیحضرت همایونی و دیگر کسانی را به آگاهی رسانید:

  • آجودان شش تن - روسای تشریفات در جلو
  • امیر لشکر خدایار خان در دست دارنده پرچم سلطنتی نوین
  • والاحضرت اقدس ولیعهد محمدرضا پهلوی
  • محمدعلی فروغی در دست دارنده تاج کیانی
  • تیمورتاش وزیر دربار در دست دارنده تاج پهلوی
  • آقای امیر لشکر امیر طهماسب وزیر جنگ آورنده عصای جواهرنشان
  • آقای داور وزیر فواید عامه آورنده دریای نور
  • آقای دادگر وزیر داخله آورنده چوگان سلطنتی پیشکشی از آذربایجان
  • آقای بیات وزیر مالیه آورنده تمثال مبارک
  • آقای امیرلشگر احمد آقا خان رییس امنیه آورنده گرز سلطنتی
  • آقای امیر لشگر محمد آیرم آورنده شمشیر شاه اسمعیل صفوی
  • آقای امیر لشگر جلایر آورنده سپر جواهرنشان سلطنتی
  • آقای امیر لشگر نقدی آورنده شمشیر شاه عباس صفوی
  • آقای امیر لشگرانصاری آورنده قداره جواهرنشان
  • آقای امیر لشگر خزاعی آورنده تبرزین سلطنتی
  • آقای امیر لشگر اسمعیل خان آورنده زره شاه اسمعیل صفوی
  • آقای امیر لشگر حبیب الله جهانبانی آورنده کمان نادری
  • آقای سرتیپ محمدخان آورنده ترکش جواهرنشان
  • آقای مفتاح کفیل وزارت خارجه آورنده قلچاق جواهر نشان سلطنتی
  • آقای سمیعی حکمران تهران
  • آقای جم معاون ریاست وزرا عظام
  • آقای مشار کفیل وزارت معارف

پس از ورود هیاتی که نامشان برده شد به تالار، بی‌درنگ والاحضرت ولیعهد در سوی راست تخت نادری قرار گرفتند و کسانی که کاچال سلطنتی را در دست داشتند در برابر تخت در دو سوی آن صف بستند. رییس‌های تشریفات ورود موکب همایونی را اعلام کردند و اعلیحضرت شاهنشاهی رضا شاه پهلوی به همراهی شش آجودان در جلو و ژنرال آجودان سرتیپ مرتضی خان یزدان پناه و رییس‌های درجه اول دربار در عقب و کلاه نادری بر سر و شنل مرواریددوز سلطنتی زیب پیکر همایونی بود به تالار وارد شدند. پرچم‌های فوج‌ها را سلام دادند و بر اریکه تخت نادری نشستند. ۲۱ توپ در میدان مشق شلیک شد و آیین تاجگذاری انجام یافت.

سپس اعلیحضرت همایونی چنین فرمودند:

در این هنگام که مراسم تاجگذاری خود را به عمل می‌آورم لازم می‌دانم نیات خود را در اجرای اصلاحات اساسی مملکت خاطرنشان عموم نمایم تا بروز این نیات هم دستور جامعی برای دولت‌های من شناخته شود و هم عامه اهالی به مدلول آن آشنا باشند.
من همیشه کردار خود را بر گفتار ترجیح داده و هر موفقیتی هم که در جریان اصلاحات مملکتی نصیب من شده است فقط از راه سعی و عمل بوده بدوا مایلم که کارکنان دولت و کلیه آحاد و افراد مملکت به این حقیقت کلی پی برده و این دستور اساسی را سرلوحه وظایف اولیه خود تشخیص دهند و همه بدانند که پیشرفت هیچ مقصود و انجام هیچ مرامی ممکن و میسر نخواهد شد مگر در سایه جدیت و کوشش و پایان سعی و عمل. سپس دولت‌های شاهنشاهی من باید قطعا متذکر باشند که لزوم اجرای اصلاحات اساسی مملکت از قبیل توسعه قوای تامینیه و بسط معارف و توجه موثر به حفظ‌الصحه عمومی و هم چنین توجه جدی به ترقی وضعیت اقتصادی و تکثیر ثروت عمومی و تکمیل وسایل نقلیه و بهبود اوضاع فلاحت و تجارت و اصلاح فوری و عاجل قوه قضاییه رخصت هیچگونه تامل و رخوتی را نداده با کمال فوریت وسایل اجرای اصلاحات مزبوره را که تمام در درجه اول از اهمیت است فراهم نمایند، که نیات من همانطور که انتظار دارم به موقع اجرا گذاشته شود و مخصوصا مقرر داشته‌ام که در انتظار افتتاح دوره ششم مجلس شورای ملی موجبات و مقدمات اصلاحات مذکوره از طرف دولت تهیه گردد.
عمال دولت باید سرمشق حسن عمل، صراحت اخلاق و استقامت رای باشند و بکوشند تا مردم تندرست و توانا و دانا و توانگر شوند و وسایلی که مستلزم رفاهیت و آسایش حال عموم است بر طبق انتظار من تمهید و میسر گردد.


سیزدهمین سالگرد تاجگذاری رضا شاه بزرگ در روز پنج‌شنبه ۴ اردیبهشت ماه ۱۳۱۸ در اسپریس جلالیه انجام یافت. از سوی کشورهای مصر، ترکیه، انگلستان، فرانسه و شوروی هیات‌های ارتشی برای شرکت در این روز فرخنده وارد تهران شدند. ارتش شاهنشاهی ایران از هیات‌های سیاسی و ارتش‌های دیگر کشورها که برای شرکت در سالگرد فرخنده جشن تاجگذاری شاهنشاه ایران از فروردین ماه وارد پایتخت می‌شدند با تشریفات ویژه پیشباز نمود. افسران هیات‌های ارتشی در ساختمان باشگاه افسران و سربازان در دانشکده افسری جای داده شدند و از آنان پذیرایی شایانی شد.

بخش دوم برنامه سالگرد تاجگذاری رضا شاه بزرگ مانور باشکوه نیروی هوایی ارتش شاهنشاهی ایران بود. نیروی هوایی نوپای ایران در سال ۱۳۰۳ از سوی رضا خان نخست‌وزیر و وزیر جنگ و فرمانده کل قوا بنیان شد. درآغاز خلبان‌های آلمانی و سوئدی برای ایران پرواز می‌کردند. نخستین خلبان نیروی هوایی ایران سرهنگ احمد نخجوان بود. نخستین هواپیماهای نیروی هوایی شاهنشاهی ایران، هواپیماهای یونکرس ساخت آلمان بودند و خلبان‌های آلمانی نخستین گروه خلبان‌های ایرانی را آموزش دادند. هواپیماهای دیگری نیز از شوروی و فرانسه خریداری شد. در سال ۱۳۰۸ خورشیدی، نیروی هوایی شاهنشاهی ایران دارای ۳۳ هواپیما شده بود و تا سال ۱۳۱۹ خورشیدی ۱۹ هواپیمای جنگنده از امریکا نیز خریداری شده بود. چندین اسکادران نیروی هوایی شاهنشاهی ایران بر فراز اسپریس جلالیه مانور دادند.

رژه یکان‌های ارتشی خارجی - نخست نیروی ارتش مصر که از پیاده و سوار و دسته موزیک تشکیل می‌شد وارد میدان شد واز پیشگاه اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ رژه رفتند. سپس ارتش فرانسه و به دنبال آن ارتش انگلیس از برابر جایگاه اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ رژه رفتند. این بار سربازان رشید ارتش ترکیه و در پایان ناوی‌های شوروی با سامان وارد میدان شدند و از برابر پیشگاه اعلیحضرت همایون رضا شاه بزرگ رژه رفتند. پس از پایان رژه با نزدیک به سد گام در سوی چپ دسته موزیک‌ها به حال دشتبان تا پایان رژه پادگان مرکز ایستادند. پس از رژه یکان‌های ارتش‌های خارجی، رژه یکان‌های ارتش شاهنشاهی آغاز شد و در پایان رژه توپخانه سنگین و آتشبارهای صحرایی و کوهستانی و نیروی موتوریزه انجام شد.

تاجگذاری بزرگ مرد تاریخ ایران و بنیانگذار ایران نوین را بخوانیم و بدانیم که مجلس شورای ملی نمایندگان مردم ایران، حکومت قاجار را منقرض کرد و حکومت کشور کهن شاهنشاهی ایران را به نخست وزیر رضا پهلوی سپرد، مردی از ایران، که از ایران درمانده و ویران کشوری مدرن و پیشرفته ساخت و دولت‌های استعماری را از ایران بیرون راند. جاوید شاه پاینده ایران