تفاوت میان نسخههای «سخنرانی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در جشن دانشآموختگان دوره نهم دانشکده پدافند ملی ۲۳ شهریور ۲۵۳۶ شاهنشاهی»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
(اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام) |
جز (added Category:سخنرانیهای محمدرضا شاه پهلوی using HotCat) |
||
خط ۱۹: | خط ۱۹: | ||
:تا موقعی که دنیا رو به خلع سلاح نرود، که خلع سلاح هم جزء امید ما است، در این راه ما کار میکنیم تا هر چه که از دست ما بر بیاید در این راه البته فروگذار نخواهیم کرد. ولی تا آن روز نرسیده باشد و بخصوص با ضعف سازمان ملل متحد، ایران چارهای ندارد که به دفاع خود از یک خطر احتمالی بیاندیشد و تا حدود توانایی خود خودش را آماده بکند. ممکن است گفته شود این توانایی کافی نخواهد بود ولی این برای یک میهن پرست جواب نیست. | :تا موقعی که دنیا رو به خلع سلاح نرود، که خلع سلاح هم جزء امید ما است، در این راه ما کار میکنیم تا هر چه که از دست ما بر بیاید در این راه البته فروگذار نخواهیم کرد. ولی تا آن روز نرسیده باشد و بخصوص با ضعف سازمان ملل متحد، ایران چارهای ندارد که به دفاع خود از یک خطر احتمالی بیاندیشد و تا حدود توانایی خود خودش را آماده بکند. ممکن است گفته شود این توانایی کافی نخواهد بود ولی این برای یک میهن پرست جواب نیست. | ||
:جواب میهن پرست این است که اگر با دست و با چوب و حتی با ناخن هم باشد من از خانه- کاشانه، ناموس و احترام خودم دفاع خواهم کرد. بالاخره آخر سر مرگ است، پس بهتر است مرگ با افتخار باشد تا با ننگ... و چه بسا که یک چنین تصمیمی منتج به نتایج خوبی باشد. این درست استدلالی است که من کردم در موقع حمله به سمت آذربایجان. استدلال این بود که در این کار ممکن است مرگ باشد ولی حتماً با افتخار، درغیر این صورت یک سال بعد طرف به ما حمله خواهد کرد و ما شکست خواهیم کرد. منتهی با افتضاح و با ننگ. در راه دفاع از میهن هیچوقت تردید نباید به خود داد ولو اینکه مرگ حتمی باشد. کسی که مُرد، با افتخار خواهد مُرد و بسا مرگ او باعث این خواهد شد که بچه او، نوه او و او بماند. کما اینکه ما در تاریخ به کرات یک چنین پیش آمدهایی را دیدهایم. امیدوارم دوره جدید با تکمیل معلومات خود به فرا گرفتن فنون و علوم کافی بپردازد و تعداد بیشتری افسران طراز اول به ارتش شاهنشاهی ایران تحویل بدهد. | :جواب میهن پرست این است که اگر با دست و با چوب و حتی با ناخن هم باشد من از خانه- کاشانه، ناموس و احترام خودم دفاع خواهم کرد. بالاخره آخر سر مرگ است، پس بهتر است مرگ با افتخار باشد تا با ننگ... و چه بسا که یک چنین تصمیمی منتج به نتایج خوبی باشد. این درست استدلالی است که من کردم در موقع حمله به سمت آذربایجان. استدلال این بود که در این کار ممکن است مرگ باشد ولی حتماً با افتخار، درغیر این صورت یک سال بعد طرف به ما حمله خواهد کرد و ما شکست خواهیم کرد. منتهی با افتضاح و با ننگ. در راه دفاع از میهن هیچوقت تردید نباید به خود داد ولو اینکه مرگ حتمی باشد. کسی که مُرد، با افتخار خواهد مُرد و بسا مرگ او باعث این خواهد شد که بچه او، نوه او و او بماند. کما اینکه ما در تاریخ به کرات یک چنین پیش آمدهایی را دیدهایم. امیدوارم دوره جدید با تکمیل معلومات خود به فرا گرفتن فنون و علوم کافی بپردازد و تعداد بیشتری افسران طراز اول به ارتش شاهنشاهی ایران تحویل بدهد. | ||
+ | |||
+ | [[رده:سخنرانیهای محمدرضا شاه پهلوی]] |
نسخهٔ ۵ نوامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۳:۰۸
سخنرانی اعلیحضرت همایون محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در جشن دانشآموختگان دوره نهم دانشکده پدافند ملی ۲۳ شهریور ۲۵۳۶ شاهنشاهی
- پایان تحصیل دانشجویان دوره نهم دانشکده پدافند ملی را تبریک میگویم. در گزارش فرمانده دانشگاه نکتهای بود که ما سال گذشته خاطرنشان کرده بودیم. این دانشگاه اضافه بر کارهای عادی خود، جنگهای میهنی مطالبه کند. امروز از هر موقعی بیشتر میبینیم که از یک طرف متأسفانه خطر جنگ در دنیا کمتر نشده و از طرف دیگر با کمال تأسف بر اثر ضعف سازمان ملل متحد، پیش آمدها مثل اینکه حتی با آهنگ سریعتری وقوع مییابد. از سال گذشته تابحال وقایع پشت سر هم در ممالکی مثل آنگولا- زئیر، مثل شاخ آفریقا پیش آمد کرده که در هیچکدام از اینها ما ندیدیم سازمان ملل متحد با تمام مواد آن و روحیهای که در موقع تأسیس آن برقرار بود، روحیه صلح، روحیه دوستی، توانسته باشد کوچکترین اثری در این جریانات داشته باشد و میبینیم که حتی در هر پیش آمدی جنگ جنبه میهنی پیدا میکند و تمام شئون مملکت و تمام افرادی که زندگانی یک ملتی را تشکیل میدهند خواه و ناخواه در چنین جنگی وارد میشوند. این است که باز هم تأکید میکنم که اضافه بر فنون عالی نظامی که باید این جا یاد بگیرید، در ادامه تحقیق در رشته جنگهای میهنی کار را ادامه بدهید و ارتش شاهنشاهی هر سه نیروی آن مسلماً به نوبه خود در این مطالعات شریک خواهند بود و آن را در تعلیمات خود خواهند گنجانید و سایر نیروهای مسلح شاهنشاهی به خصوص ژاندارمری از این راهنماییهایی که از این مرکز فرهنگی بروز خواهد کرد، برخوردار خواهند شد. توجهی که این مملکت به نیروهای مسلح خود میکند برای مملکتی که دارای سه هزار سال تاریخ با استقلال و خیلی از آن تاریخ هم با افتخار بوده است چیز طبیعی است. به خصوص مطلبی است که در گذشته همه گفتهام توجهی که ما امروز با جان و دل برای تکمیل تقویت و برازندگی نیروهای مسلح ایران میکنیم این برای مملکتی که امروز شما میشناسید نیست، این برای مملکتی است که در آینده خواهیم داشت. امروز کمابیش از اتفاقاتی که در مملکتمان میافتد مطلع هستید، چه از پیشرفتها، چه از معایب، به خصوص من تشخیص دادهام که چون همه مملکت ایران مثل یک فامیل بزرگی زندگی میکند بر اساس سه اصلی که فکر میکنم همه مردم ایران به آن معتقد هستند ما مردم ایران را از پیشرفتها و احیاناً از تنگناها باید آگاه بکنیم.
- بزرگترین ایراد گیرنده و منتقد خود دستگاه باید باشد هر چه هست و نیست صاف و بدون هیچگونه پیرایهای بدون هیچگونه پرده پوشی به اطلاع برساند برای اینکه اگر هم عیب و اشتباهی باشد ما آنقدر سابقه تاریخی داریم، آنقدر مملکت متکی به خود هستیم که بتوانیم معایب را بشناسیم، آنها را موشکافی بکنیم، راه حلشان را پیدا کنیم و معایب را برطرف بکنیم. کما اینکه در نیروهای مسلح شاهنشاهی از موقعی که بازرسیهای نظامی شروع شده است، مسلماً تغییرات فوقالعادهای در هر سه نیرو پیش آمد کرده است. ولی اولین کسی خواهم بود که بگویم گزارشاتی که هر روز من میبینم، مثلاً امروز صبح من دیدهام، این گزارشات بر این نیست که معایب برطرف شده، خیر چون ما طالب کمال مطلوب هستیم. معایب میشود گفت که تقریباً هیچوقت صد در صد برطرف نمیشود، همیشه زیادهخواهی ما، بهتر خواهی ما باعث این میشود که در یک جایی یک عیبی یک ایرادی پیدا بشود. عیب و ایران اگر بر اساس تعلیمات جدید و بالاتر و بهتری باشد قابل قبول است اما اگر عیب و ایراد دو مرتبه، سه مرتبه، چهار مرتبه تکرار بشود آنوقت است که باید گفت یک عیبی در کار است و امیدوارم که این عیب لااقل در نیروهای مسلح شاهنشاهی و اصولاً در هیچکدام از دستگاههای ایران نباشد. توجه به خصوص من در نیروهای مسلح در این است که سرنوشت مملکتی، تاریخ یک مملکتی بستگی دارد به بی عیب بودن و بی نقص بودن دستگاه دفاعیاش. یک دستگاهی که مسئولیتهای دیگری دارد اگر خدای ناخواسته در موقع امتحان هم رد بشود سرنوشت مملکت به آن بستگی ندارد، کما اینکه دیدیم بزرگترین افتضاح را در تابستانی که دارد سپری میشود از لحاظ برق به خصوص روی اشتباهات دستگاههای خارجی در این مملکت پیدا شد ولی خوب بالاخره زندگی ادامه پیدا کرد و امروز برطرف شد. در سایر شئون هم همینطور ممکن است از این پیش آمدها بکند ولی سرنوشت مملکتی کاملاً به آن بستگی نداشته باشد، اما خدای ناخواسته اگر در نیروهایی که باید شرافت مملکت، حدود و ثغور مملکت استقلال مملکت را حفظ بکند یک چنین معایبی پیدا بشود ممکن است که این به قیمت از دست رفتن استقلال مملکت تمام بشود.
منع سلاحهای اتمی
- و امروز وضعیت سیاست جغرافیایی- ژئوپلیتیک دنیا طوری است که اگر یک مملکتی استقلال خودش را از دست بدهد خیلی مشکل میتواند آن را دوباره به دست آورد. بر اساس فلسفه ملی و نظامی وظیفه یک سرباز این است که اصولاً تجاوز را دفع بکند و خودش را برای این کار آماده بکند. مسلماً فرمان به نیروهای مسلح غیر از این نمیتواند باشد. این مملکت و سوگندی که سربازان آن خوردهاند این است که از حدود و ثغور مملکت دفاع بکنند. وسیله دفاع ما فکر میکنیم تابحال به بهترین وجهی برای این ارتش و این مملکت فراهم کردهایم. از هیچ چیزی قصور نشده، البته ما همانطور که کراراً گفتهایم نه به فکر تهیه سلاحهای هستهای بودهایم و نه به این فکر هستیم و طرز فکر شخص من این است که هیچوقت ما دنبال این کار نرویم. دلایل هم برای این کار دارم و آن این است که اگر این محدود باشد بین آنهایی که خوب باید گفت متأسفانه دارای این سلاح هستند، ممکن است که کنترل استعمال سلاحها احیاناً امکان داشته باشد، اما اگر از تعداد فعلی که آن هم یک قدری یا بکلی زیاد است خارج بشود، دیگر کنترل آن مشکل میشود. در مجلات اخیر میدیدیم که در یکی از دانشگاههای یک مملکت خارجی حتی طرز ساختن بمب اتمی را به شاگردان ۱۶-۱۷ ساله درس میدادند.
- فرض بکنید این کار متداول بشود و هر مملکت کوچک و بزرگی دارای یک چنین چیزهای خطرناکی بشوند. امروز میبینیم که بعضی از زمامدارانی در دنیا پیدا میشوند که حس مسئولیت را درست درک نمیکنند، نه تاریخ گذشتهای دارند و نه شاید تاریخ آیندهای، ولی موقتاً هستند و ممکن است که هر کاری از اینها ساخته باشد. پس ما خودمان دنبال این کار نیستیم هر اقداماتی چه چند جانبه، چه دسته جمعی، چه از لحاظ سازمانهای بینالمللی، ایران در زمره ممالکی خواهد بود که دنبال منع آزمایشهای اتمی، دنبال محدود کردن سلاح اتمی، دنبال از بین بردن سلاح اتمی باشند. این نیروگاههای اتمیکی که برای تولید میسازیم، میخریم، صرفاً برای مقاصد صلح آمیز و غیر نظامی خواهد بود و به همین مناسبت حتی ایران هیچوقت نه طالب این بوده و نه سعی کرده است که کارخانه تغلیظ اورانیوم استعمال شده این کارخانجات برق را داشته باشد، ولی مسلماً برای سوخت خودمان با هر جایی که لازم است قراردادهایی امضاء کردیم و خواهیم کرد که سوخت نیروگاههای ما لااقل تأمین باشد چون همانطوری که گفتیم، اخطار کردیم به دنیا که گوش به حرف ما نداد نه فقط گوش به حرف ما نداد به ما بد و بیراه گفت، تحریکات عجیبی بر ضد ما شروع کردند، حالا با افترا و تهمت که هیچ، با بدگویی، با هرزگی، با بی ادبی که چرا ما گفتیم نفت ماده نجیبی است، آن را نباید برای کارهای عادی فعلی به هدر داد. این را تا حداکثر زمان نگهداری بکنید و برای کارهای پتروشیمی از آن استفاده بکنید و جایگزین آن بروید دنبال نیروهای دیگر. طبیعتاً قیمت نفت باید مساوی باشد با قیمت انرژی تازهای که به دست میآورید ارزش پیدا خواهد کرد.
قیمت طبیعی نفت
- این پیش بینی، و حالا سیاست مستقل ملی ایران به جای خود، پیش بینی صحیح که الآن همه اذعان دارند باز هم به ما میگوید که با منابعی که ما امروز میشناسیم مملکت ما ۲۰ سال تا ۲۵ سال، مافوق ۳۰ سال دیگر باید از درآمدهای نفت خودش به تدریج صرف نظر بکند و منابع دیگر انرژی جایگزین آن بکند که لااقل از لحاظ انرژی همین وسیله در داخله ایران فراهم بشود و از لحاظ درآمد مواد صادراتی جدید ایران جایگزین درآمدهایی که از صادرات نفت و مشتقات آن به دست ما میآید فراهم بشود. البته این امر خیلی خطیر و بزرگی است. امروز بیست، بیست و دو میلیارد دلار در سال درآمد ما از نفت است. ما بتوانیم مقدار بیشتری از این راه به فرآوردهها تبدیل بکنیم. در پتروشیمی و فرآوردههای دیگر درآمد ایران از این بالاتر خواهد رفت. نفت که به طور طبیعی قیمت خودش را در دنیا پیدا خواهد کرد. چه ایران در این راه مبارزه بکند و چه نکند، نفت قیمت طبیعی خودش را پیدا خواهد کرد. ممکن است که درآمدهای ما به یک ارقام فوق العاده بالایی برسد که ما باید از این ارقام برای ساخت این مملکت، برای تهیه جایگزین درآمدهای نفتی خودمان با استخراج ثروتهای طبیعی این مملکت و با صنایع این مملکت جایگزین کنیم. همانطوری که میل داریم نیروهای مسلح شاهنشاهی حتیالمقدور بی نقص، بی عیب و قابل مقایسه با هر نیروی دیگر غیر اتمیک در دنیا باشد، باید صنایع ایران، کشاورزی ایران هم همینطور بشود، مدیرهای ایرانی هم همینطور بشوند. کارگرهای ایرانی هم مثل ممالک پیشرفته از لحاظ مهارت، از لحاظ علاقمندی، از لحاظ تولید بشوند، به خصوص که تا ۴۹ درصد در کارخانهای که کار میکنند صاحب سهم میشوند، مال خودشان خواهد بود، کارخانه سود بدهد از سودش بیشتر استفاده خواهند برد. زارع ایرانی اگر سهم زیادی در کارخانجات ایران میتواند سهیم بشود، باید حاصل کار یک زارع ایرانی مطابق یک زارع خارجی باشد که همان قدرت خرید را داشته باشد.
- امروز مطابق آخرین گزارشاتی که به من رسیده است مثل اینکه درآمد سرانه ایران به ۲۲۲۰ دلار رسیده است و ما باید حساب کنیم که مشابه این درآمد در یک مملکت پیشرفته اروپایی چه نوع مصارفی دارد، مشابه این درآمد چقدر گوشت میخورد، چقدر قند میخورد، چقدر چیزهای دیگر. هنوز میتوانیم بگوییم با کمال تأسف که هنوز ایرانی که متهم شده به اسراف گوشت زیادی میخورد، لباس زیادی میپوشد و غیره و غیره. هنوز بسیار کمتر از ممالک دیگر هم غذا میخورد و هم لباس میپوشد ولی موضوع این کمبود با اضافه درآمد مملکت که همینطور به سرعت ادامه دارد، جبران خواهد شد و نسل فعلی ایران بهتر خواهد خورد، نسلی که خواهد آمد چه از زمانی که در شکم مادرش است چه تا سن دو سالگی، بعد در کودکستانها، بعد تا کلاس هشتم تحت مراقبت ملی میگویم چون دستگاه دستگاهی است که باید به ملت خدمت کند. این بچه سالم و قوی خواهد بود و به دنیا خواهد آمد. موقعی که به سن خوراک عادی خواهد رسید او هم چرا به اندازه بچه مملکت پیشرفته در قاره دیگر نخورد. تنها چیزی که این کار را ممکن میسازد این است که تولید سرانه هر فرد ایرانی مساوی باشد با پیشرفتهترین ممالک دنیا، اگر بخواهد از همان سطح زندگی برخوردار باشد. تمام اینها مربوط میشود به همه ملت. به شما میگویند دانشگاه پدافند ملی معنی و اسم این دانشگاه درست بازگو کننده مطالبی است که شما باید فرا بگیرید. شما روز اول سربازی تان به آن سوگند خوردهاید و مسلماً تا آخرین نفس تان به آن پایبند هستید.
- میگویند درآمد سرانه ملی. امروز حسابهایی که میکنند روی یک فرد، یک طبقه، روی یک سلیقه به خصوصی نیست. امروز هر حسابی که میکنند حساب جمع مملکت است و خوشبخت مملکت ایران است که اینطور در بین ما اتحاد ملی برقرار است و خوشبختانه اصول رستاخیز ما و تشکیلات سیاسی که بر این اصل بنا نهاده شده چه سه اصل اساسی آن و چه ۱۹ ماده انقلاب تمام نمایانگر و معرف همین اتحاد ملی و اینکه تمام حسابهای ما بر اساس عموم ملت ایران قرار گرفته است. پس ما توجهی که به این دستگاه میکنیم به سرحد امکان بهترین وسایل را در اختیار آن میگذاریم. مسلماً توقع من به عنوان فرمانده شما توقع ملت ایران، توقع تاریخ ایران در این است که سعی کنید اولاً وسایلی که در دست شما میگذارند به بهترین وجهی از آن استفاده کنید، دوم در تکمیل خودتان هر روز ساعی باشید. هر روز ساعی تر بشوید. اگر ممکن باشد هر کتابی، هر مجلهای ولو مستقیماً مربوط به شغل آینده شما نیست ولی بر اساس باز کردن فکر، آشنا شدن به تکنولوژی و البته اگر مربوط به دفاع مملکتی باشد، این را بگیرید بخوانید، اگر به زبان دیگری بود و مجله قابل توجهی بود وظیفه دستگاههای بالاتر، وظیفه ستاد بزرگ و هر دستگاهی که به آن مربوط میشود این است که این مجلات را ترجمه بکند. گو اینکه شما باید حتماً یک زبان خارجی غیر از زبان ایرانی را که زبان مادری تان است، بدانید و هر روز سعی کنید که آن را تکمیل کنید.
- تا موقعی که دنیا رو به خلع سلاح نرود، که خلع سلاح هم جزء امید ما است، در این راه ما کار میکنیم تا هر چه که از دست ما بر بیاید در این راه البته فروگذار نخواهیم کرد. ولی تا آن روز نرسیده باشد و بخصوص با ضعف سازمان ملل متحد، ایران چارهای ندارد که به دفاع خود از یک خطر احتمالی بیاندیشد و تا حدود توانایی خود خودش را آماده بکند. ممکن است گفته شود این توانایی کافی نخواهد بود ولی این برای یک میهن پرست جواب نیست.
- جواب میهن پرست این است که اگر با دست و با چوب و حتی با ناخن هم باشد من از خانه- کاشانه، ناموس و احترام خودم دفاع خواهم کرد. بالاخره آخر سر مرگ است، پس بهتر است مرگ با افتخار باشد تا با ننگ... و چه بسا که یک چنین تصمیمی منتج به نتایج خوبی باشد. این درست استدلالی است که من کردم در موقع حمله به سمت آذربایجان. استدلال این بود که در این کار ممکن است مرگ باشد ولی حتماً با افتخار، درغیر این صورت یک سال بعد طرف به ما حمله خواهد کرد و ما شکست خواهیم کرد. منتهی با افتضاح و با ننگ. در راه دفاع از میهن هیچوقت تردید نباید به خود داد ولو اینکه مرگ حتمی باشد. کسی که مُرد، با افتخار خواهد مُرد و بسا مرگ او باعث این خواهد شد که بچه او، نوه او و او بماند. کما اینکه ما در تاریخ به کرات یک چنین پیش آمدهایی را دیدهایم. امیدوارم دوره جدید با تکمیل معلومات خود به فرا گرفتن فنون و علوم کافی بپردازد و تعداد بیشتری افسران طراز اول به ارتش شاهنشاهی ایران تحویل بدهد.