تفاوت میان نسخههای «حافظ (غزلیات)/وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی»
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
جز (clean up using AWB) |
جز (clean up) |
||
خط ۷: | خط ۷: | ||
| یادداشت = | | یادداشت = | ||
}} | }} | ||
+ | {{شعر}} | ||
{{ب|وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی|حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی}} | {{ب|وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی|حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی}} | ||
{{ب|کام بخشی گردون عمر در عوض دارد|جهد کن که از دولت داد عیش بستانی}} | {{ب|کام بخشی گردون عمر در عوض دارد|جهد کن که از دولت داد عیش بستانی}} |
نسخهٔ کنونی تا ۲۸ اوت ۲۰۱۶، ساعت ۱۷:۲۹
' | حافظ (غزلیات) (وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی) از حافظ |
' |
وقت را غنیمت دان آن قدر که بتوانی | حاصل از حیات ای جان این دم است تا دانی | |
کام بخشی گردون عمر در عوض دارد | جهد کن که از دولت داد عیش بستانی | |
باغبان چو من زین جا بگذرم حرامت باد | گر به جای من سروی غیر دوست بنشانی | |
زاهد پشیمان را ذوق باده خواهد کشت | عاقلا مکن کاری کورد پشیمانی | |
محتسب نمیداند این قدر که صوفی را | جنس خانگی باشد همچو لعل رمانی | |
با دعای شبخیزان ای شکردهان مستیز | در پناه یک اسم است خاتم سلیمانی | |
پند عاشقان بشنو و از در طرب بازآ | کاین همه نمیارزد شغل عالم فانی | |
یوسف عزیزم رفت ای برادران رحمی | کز غمش عجب بینم حال پیر کنعانی | |
پیش زاهد از رندی دم مزن که نتوان گفت | با طبیب نامحرم حال درد پنهانی | |
میروی و مژگانت خون خلق میریزد | تیز میروی جانا ترسمت فرومانی | |
دل ز ناوک چشمت گوش داشتم لیکن | ابروی کماندارت میبرد به پیشانی | |
جمع کن به احسانی حافظ پریشان را | ای شکنج گیسویت مجمع پریشانی | |
گر تو فارغی از ما ای نگار سنگین دل | حال خود بخواهم گفت پیش آصف ثانی |