تفاوت میان نسخههای «هفته مقدس زرتشتیان - گردهمآیی زرتشتیان گیتی در چک چک یزد ۲۸ خرداد ماه تا ۳ تیر ماه»
(اصلاح فاصلهٔ مجازی، اصلاح ارقام) |
|||
خط ۱۰: | خط ۱۰: | ||
'''هفته مقدس زرتشتیان - گردهمآیی زرتشتیان گیتی در چک چک یزد ۲۸ خرداد ماه تا ۳ تیر ماه''' | '''هفته مقدس زرتشتیان - گردهمآیی زرتشتیان گیتی در چک چک یزد ۲۸ خرداد ماه تا ۳ تیر ماه''' | ||
− | هر سال از بیست و هشتم خرداد تا سوم تیر ماه هفته مقدس زرتشتیان جهان است. بسیاری از زرتشتیان جهان به ویژه زرتشتیان ایران و هندوستان به پاس رهایی یافتن دو دختر یزدگرد سوم پادشاه ساسانی از دست تازیان، در یزد گرد هم میآیند و اهورامزدا و یزدان پاک را نیایش میکنند. گرچه زیارتگاه زرتشتیان در یزد، یکی دو تا نیست ولی دو زیارتگاه این شهر « قلعه اسعدان » و « پیر سبز » را زرتشتیان جهان بسیار ارج | + | هر سال از بیست و هشتم خرداد تا سوم تیر ماه هفته مقدس زرتشتیان جهان است. بسیاری از زرتشتیان جهان به ویژه زرتشتیان ایران و هندوستان به پاس رهایی یافتن دو دختر یزدگرد سوم پادشاه ساسانی از دست تازیان، در یزد گرد هم میآیند و اهورامزدا و یزدان پاک را نیایش میکنند. گرچه زیارتگاه زرتشتیان در یزد، یکی دو تا نیست ولی دو زیارتگاه این شهر « قلعه اسعدان » و « پیر سبز » را زرتشتیان جهان بسیار ارج مینهند. « قلعه اسعدان » در شش کیلومتری یزد است در این قلعه چاه پر آبی است که زرتشتیان روز نخست هفته مقدس را در سر این چاه به نیایش میپردازند و اوستا میخوانند. |
هزاران تن از زرتشتیان ایران و هندوستان و زرتشتیان دیگر کشورهای آسیایی، اروپایی و امریکایی با پوشاک سنتی خود بر تن، در یزد گرد هم میآیند و باور دارند که سپتی پیر همان مهستی دختر یزدگرد سوم در فرار از دست تازیان به این چاه پناه برده و از چشم ناپاک تازیان پنهان شده است. باور زرتشتیان بر این است که چاه قلعه اسعدان در آغاز این چنین پر آب نبوده با پناه آوردن مهستی به این چاه، آب آن بالا آمده و مهستی را در خود پناه داد از همان زمان تاکنون، آب این چاه کم نشده است تا تازیان دست به مهستی نیابند. | هزاران تن از زرتشتیان ایران و هندوستان و زرتشتیان دیگر کشورهای آسیایی، اروپایی و امریکایی با پوشاک سنتی خود بر تن، در یزد گرد هم میآیند و باور دارند که سپتی پیر همان مهستی دختر یزدگرد سوم در فرار از دست تازیان به این چاه پناه برده و از چشم ناپاک تازیان پنهان شده است. باور زرتشتیان بر این است که چاه قلعه اسعدان در آغاز این چنین پر آب نبوده با پناه آوردن مهستی به این چاه، آب آن بالا آمده و مهستی را در خود پناه داد از همان زمان تاکنون، آب این چاه کم نشده است تا تازیان دست به مهستی نیابند. | ||
− | زرتشتیان جهان، پس از انجام آیین مذهبی خود در قلعه اسعدان به سوی « پیر سبز » یا « چک چکو » روی میآورند و پنج روز از هفته را در این منطقه به سر میبرند. پیر سبز یا چک چکو در هشتاد کیلومتری یزد در بالای | + | زرتشتیان جهان، پس از انجام آیین مذهبی خود در قلعه اسعدان به سوی « پیر سبز » یا « چک چکو » روی میآورند و پنج روز از هفته را در این منطقه به سر میبرند. پیر سبز یا چک چکو در هشتاد کیلومتری یزد در بالای تپهای فراز است که بر خلاف دیگر جاهای یزد سبز و خرم است. |
− | گویند آن هنگام که تازیان به ایران تاختند و خاندان یزدگرد سوم پادشاه ساسانی را تار و مار کردند، در پی « حیات بانو » دختر یزدگرد و خواهرش « شهربانو » بودند. دختر پادشاه ساسانی خود را به بالای این تپه سرسبز رسانید و چون تازیان را در پی خود دید، دست به نیایش برداشت و از اهورمزدا خواست تا او را از دست تازیان وحشی رهایی دهد. نیایش شاهزاده ساسانی برآورده شد و تپه دهان باز کرد و « حیات بانو » را در دل خود جای داد. از جایی که « حیات بانو » به درون کوه پناه برد | + | گویند آن هنگام که تازیان به ایران تاختند و خاندان یزدگرد سوم پادشاه ساسانی را تار و مار کردند، در پی « حیات بانو » دختر یزدگرد و خواهرش « شهربانو » بودند. دختر پادشاه ساسانی خود را به بالای این تپه سرسبز رسانید و چون تازیان را در پی خود دید، دست به نیایش برداشت و از اهورمزدا خواست تا او را از دست تازیان وحشی رهایی دهد. نیایش شاهزاده ساسانی برآورده شد و تپه دهان باز کرد و « حیات بانو » را در دل خود جای داد. از جایی که « حیات بانو » به درون کوه پناه برد چشمهای جوشید گوارا و زلال. آب این چشمه که روح « حیات بانو » است، به درون درختی که در کنار آن قراردارد رخنه کرد. از آن روز تاکنون این درخت کهنسال روز به روز سبزتر می شودواز شاخهها و برگهای آن آب میچکد. از آن روست که نام این تپه را « پیر سبز » نهادند. به سبب کهن بودن، آن را « چک چکو » نامیدان بدان روی که آب از درخت کهنسال پیوسته در درازای قرنها چکه میکند. |
− | زرتشتیان در پای این درخت به سبب رهایی یافتن « حیات بانو » از دست تازیان | + | زرتشتیان در پای این درخت به سبب رهایی یافتن « حیات بانو » از دست تازیان دست افشانی و پایکوبی میکنند زیرا بر این باورند که در سوگ « حیات بانو » نباید گریست چون او به دست تازیان کشته نشده است بلکه آب و خاک این دو عنصر مقدس و پاکیزه زندگی « حیات بانو » را رهایی بخشیدهاند. |
− | هم چنین به میمنت رهایی یافتن شاهزاده ساسانی از چنگ تازیان از چندین قرن پیش شماره زیادی از جوانان زرتشتی در زیر درخت کهنسال و کنار چشمه تاریخی پیوند زناشویی | + | === نوشتار رستم بلیوانی، رئیس سابق انجمن زرتشتیان شریف آباد یزد در چک چک === |
+ | |||
+ | { به طوری که در اسناد تاریخی و مذهبی و دیوان خاضع و سینه به سینه محلی به یادگار مانده، در دوران سلطنت یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی چون اوضاع ایران رو به وخامت می رفته، یزدگرد سوم فکری اندیشیده که خاندان خود را از مدائن به یزد که منطقه نسبتاً امنی بوده است کوچ دهد. از این رو به دستور وی شهری با استحکامات آن روز ( حصار و برج و خندق ) برای محافظت تهیه و خاندان خود را از مدائن به یزد کوچ داده است. و امکان دارد اسم یزد از یزدگرد به یادگار مانده باشد. شاید آثار برج و بارو به جا مانده در محله یزاران بقایای شهر فوق الذکر باشد. | ||
+ | |||
+ | یزدگرد دو پسر به نامهای هرمزان و اردشیر و پنج دختر به نامهای شهربانو، پارس بانو، مهربانو،نیک بانو و نازبانو داشت. نام همسرش کتایون بود و خدمهای به نام مروارید داشت. یزدگرد پس از شکست از مسلمانان به خراسان گریخت و در آنجا به دست آسیابانی کشته شد. با شایع شدن خبر مرگ یزدگرد، خانواده وی در یزد با یکدیگر وداع نموده و هر یک به سمتی از اطراف یزد متواری گردیدند. | ||
+ | |||
+ | هرمزان و شهربانو، پسر و دختر بزرگ یزدگرد در حین فرار دستگیر و به عربستان به غلامی و کنیزی برده میشوند. | ||
+ | |||
+ | پارس بانو و مهربانو به سمت شمال غربی یزد متواری شدند. این دو در حدود ارجنان از هم وداع نموده ، مهربانو به سمت عقدا گریزان بوده است که بر اثر بی غذایی و رنج راه در عقدا فوت میکند. وی را در گوشه باغی در عقدا دفن میکنند که اکنون به مزرعه مهر معروف است و مردم آن سامان آن را محل مهربانو مینامند و برای وی شمع روشن میکنند. پارس بانو در سمت غربی عقدا به زرجوع رسیده در کوهی غایب میشود. شکاف سنگیِ زیارتگاه را محل غایب شدن پارس بانو می دانند. در گذشته لباس مقنعه مانندی در شکاف سنگ ظاهر بوده که آن را برای تبرک کنده و حفظ نمودهاند. | ||
+ | |||
+ | نیک بانو ( چک چک ) با مروارید ( هریشت ) در بیابان وداع نموده به سمت کوهی در ۳۷ کیلومتری شرق اردکان رفته که اکنون کوه چک چک نامیده میشود و در این کوه غایب میگردد. آثار لباس مقنعه مانندی در شکاف کوه وجود داشته که آن را برای تبرک کندهاند. این محل، امروز، زیارتگاه زرتشتیان جهان است. در زیارتگاه درخت چنار تنومندی هست که بیش از هزار سال قدمت دارد. گفته میشود این درخت همان عصای نیک بانو ( پیر سبز ) بوده است که با آن به شکاف کوه زده است و پس از آن براثر رطوبت آب شیرینی که از شکاف کوه میچکد، سبز شده است. | ||
+ | |||
+ | مروارید ( هریشت ) نیز در کوهی در ۱۷ کیلومتری اردکان در کوهی که امروزه هریشت نامیده میشود، غایب گردیده است. و این مکان نیز از زیارتگاههای زرتشتیان است. | ||
+ | |||
+ | نازبانو ( نارکی ) به سمت جنوب یزد متواری شده در کوه تیجنگ غایب شده و آثار زیارتگاه در آنجا موجود است. | ||
+ | |||
+ | اردشیر پسر کوچک یزدگرد به همراه مادرش کتایون به سمت خرابههای شرقی یزد متواری شدند. کتایون در پشت حصار یزد که اکنون در خود شهر یزد واقع شده و به ستی پیر معروف است پناه برده و در آنجا در چاهی غایب شده است که اکنون این محل زارتگاه است. اردشیر نیز در شرق یزد در کوهی غایب گردیده که این مکان نیز به زیارتگاه ( نارستانه ) معروف است.} | ||
+ | هم چنین به میمنت رهایی یافتن شاهزاده ساسانی از چنگ تازیان از چندین قرن پیش شماره زیادی از جوانان زرتشتی در زیر درخت کهنسال و کنار چشمه تاریخی پیوند زناشویی میبندند. |
نسخهٔ ۲۸ ژوئیهٔ ۲۰۱۶، ساعت ۲۲:۰۶
برنامه عمرانی ششم ۲۵۳۷ - ۲۵۴۱ شاهنشاهی | درگاه محمدرضا شاه پهلوی | برنامه عمرانی ششم/سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی |
هفته مقدس زرتشتیان - گردهمآیی زرتشتیان گیتی در چک چک یزد ۲۸ خرداد ماه تا ۳ تیر ماه
هر سال از بیست و هشتم خرداد تا سوم تیر ماه هفته مقدس زرتشتیان جهان است. بسیاری از زرتشتیان جهان به ویژه زرتشتیان ایران و هندوستان به پاس رهایی یافتن دو دختر یزدگرد سوم پادشاه ساسانی از دست تازیان، در یزد گرد هم میآیند و اهورامزدا و یزدان پاک را نیایش میکنند. گرچه زیارتگاه زرتشتیان در یزد، یکی دو تا نیست ولی دو زیارتگاه این شهر « قلعه اسعدان » و « پیر سبز » را زرتشتیان جهان بسیار ارج مینهند. « قلعه اسعدان » در شش کیلومتری یزد است در این قلعه چاه پر آبی است که زرتشتیان روز نخست هفته مقدس را در سر این چاه به نیایش میپردازند و اوستا میخوانند.
هزاران تن از زرتشتیان ایران و هندوستان و زرتشتیان دیگر کشورهای آسیایی، اروپایی و امریکایی با پوشاک سنتی خود بر تن، در یزد گرد هم میآیند و باور دارند که سپتی پیر همان مهستی دختر یزدگرد سوم در فرار از دست تازیان به این چاه پناه برده و از چشم ناپاک تازیان پنهان شده است. باور زرتشتیان بر این است که چاه قلعه اسعدان در آغاز این چنین پر آب نبوده با پناه آوردن مهستی به این چاه، آب آن بالا آمده و مهستی را در خود پناه داد از همان زمان تاکنون، آب این چاه کم نشده است تا تازیان دست به مهستی نیابند.
زرتشتیان جهان، پس از انجام آیین مذهبی خود در قلعه اسعدان به سوی « پیر سبز » یا « چک چکو » روی میآورند و پنج روز از هفته را در این منطقه به سر میبرند. پیر سبز یا چک چکو در هشتاد کیلومتری یزد در بالای تپهای فراز است که بر خلاف دیگر جاهای یزد سبز و خرم است.
گویند آن هنگام که تازیان به ایران تاختند و خاندان یزدگرد سوم پادشاه ساسانی را تار و مار کردند، در پی « حیات بانو » دختر یزدگرد و خواهرش « شهربانو » بودند. دختر پادشاه ساسانی خود را به بالای این تپه سرسبز رسانید و چون تازیان را در پی خود دید، دست به نیایش برداشت و از اهورمزدا خواست تا او را از دست تازیان وحشی رهایی دهد. نیایش شاهزاده ساسانی برآورده شد و تپه دهان باز کرد و « حیات بانو » را در دل خود جای داد. از جایی که « حیات بانو » به درون کوه پناه برد چشمهای جوشید گوارا و زلال. آب این چشمه که روح « حیات بانو » است، به درون درختی که در کنار آن قراردارد رخنه کرد. از آن روز تاکنون این درخت کهنسال روز به روز سبزتر می شودواز شاخهها و برگهای آن آب میچکد. از آن روست که نام این تپه را « پیر سبز » نهادند. به سبب کهن بودن، آن را « چک چکو » نامیدان بدان روی که آب از درخت کهنسال پیوسته در درازای قرنها چکه میکند.
زرتشتیان در پای این درخت به سبب رهایی یافتن « حیات بانو » از دست تازیان دست افشانی و پایکوبی میکنند زیرا بر این باورند که در سوگ « حیات بانو » نباید گریست چون او به دست تازیان کشته نشده است بلکه آب و خاک این دو عنصر مقدس و پاکیزه زندگی « حیات بانو » را رهایی بخشیدهاند.
نوشتار رستم بلیوانی، رئیس سابق انجمن زرتشتیان شریف آباد یزد در چک چک
{ به طوری که در اسناد تاریخی و مذهبی و دیوان خاضع و سینه به سینه محلی به یادگار مانده، در دوران سلطنت یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی چون اوضاع ایران رو به وخامت می رفته، یزدگرد سوم فکری اندیشیده که خاندان خود را از مدائن به یزد که منطقه نسبتاً امنی بوده است کوچ دهد. از این رو به دستور وی شهری با استحکامات آن روز ( حصار و برج و خندق ) برای محافظت تهیه و خاندان خود را از مدائن به یزد کوچ داده است. و امکان دارد اسم یزد از یزدگرد به یادگار مانده باشد. شاید آثار برج و بارو به جا مانده در محله یزاران بقایای شهر فوق الذکر باشد.
یزدگرد دو پسر به نامهای هرمزان و اردشیر و پنج دختر به نامهای شهربانو، پارس بانو، مهربانو،نیک بانو و نازبانو داشت. نام همسرش کتایون بود و خدمهای به نام مروارید داشت. یزدگرد پس از شکست از مسلمانان به خراسان گریخت و در آنجا به دست آسیابانی کشته شد. با شایع شدن خبر مرگ یزدگرد، خانواده وی در یزد با یکدیگر وداع نموده و هر یک به سمتی از اطراف یزد متواری گردیدند.
هرمزان و شهربانو، پسر و دختر بزرگ یزدگرد در حین فرار دستگیر و به عربستان به غلامی و کنیزی برده میشوند.
پارس بانو و مهربانو به سمت شمال غربی یزد متواری شدند. این دو در حدود ارجنان از هم وداع نموده ، مهربانو به سمت عقدا گریزان بوده است که بر اثر بی غذایی و رنج راه در عقدا فوت میکند. وی را در گوشه باغی در عقدا دفن میکنند که اکنون به مزرعه مهر معروف است و مردم آن سامان آن را محل مهربانو مینامند و برای وی شمع روشن میکنند. پارس بانو در سمت غربی عقدا به زرجوع رسیده در کوهی غایب میشود. شکاف سنگیِ زیارتگاه را محل غایب شدن پارس بانو می دانند. در گذشته لباس مقنعه مانندی در شکاف سنگ ظاهر بوده که آن را برای تبرک کنده و حفظ نمودهاند.
نیک بانو ( چک چک ) با مروارید ( هریشت ) در بیابان وداع نموده به سمت کوهی در ۳۷ کیلومتری شرق اردکان رفته که اکنون کوه چک چک نامیده میشود و در این کوه غایب میگردد. آثار لباس مقنعه مانندی در شکاف کوه وجود داشته که آن را برای تبرک کندهاند. این محل، امروز، زیارتگاه زرتشتیان جهان است. در زیارتگاه درخت چنار تنومندی هست که بیش از هزار سال قدمت دارد. گفته میشود این درخت همان عصای نیک بانو ( پیر سبز ) بوده است که با آن به شکاف کوه زده است و پس از آن براثر رطوبت آب شیرینی که از شکاف کوه میچکد، سبز شده است.
مروارید ( هریشت ) نیز در کوهی در ۱۷ کیلومتری اردکان در کوهی که امروزه هریشت نامیده میشود، غایب گردیده است. و این مکان نیز از زیارتگاههای زرتشتیان است.
نازبانو ( نارکی ) به سمت جنوب یزد متواری شده در کوه تیجنگ غایب شده و آثار زیارتگاه در آنجا موجود است.
اردشیر پسر کوچک یزدگرد به همراه مادرش کتایون به سمت خرابههای شرقی یزد متواری شدند. کتایون در پشت حصار یزد که اکنون در خود شهر یزد واقع شده و به ستی پیر معروف است پناه برده و در آنجا در چاهی غایب شده است که اکنون این محل زارتگاه است. اردشیر نیز در شرق یزد در کوهی غایب گردیده که این مکان نیز به زیارتگاه ( نارستانه ) معروف است.} هم چنین به میمنت رهایی یافتن شاهزاده ساسانی از چنگ تازیان از چندین قرن پیش شماره زیادی از جوانان زرتشتی در زیر درخت کهنسال و کنار چشمه تاریخی پیوند زناشویی میبندند.